افغانستان تا شام ۱
@OmatVahedeh - واحد بینالملل بسیج دانشگاه صنعتی شریف
🎙 #چرا_جنگیدم
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت اول: از افغانستان تا شام ۱
« ... سال ۲۰۰۴ یعنی در همان روزهایی که القاعده در جبهههای افغانستان مشغول نبرد با امریکاییها بود، شیخ زرقاوی با القاعده و شیخ بنلادن بیعت کرد. ما به همراه شیخ زرقاوی تا پیش از این، مستقل از القاعده بودیم، ولی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که مجاهدین باید یکپارچه و یکدست بشوند و برای ما که قهرمانان جنگ افغانستان امت اسلامی بودیم و به دنبال خلافت اسلامی؛ متحد شدن برایمان حیاتی بود و منفعتهای زیادی داشت. بعد از این بیعت بود که القاعدهی عراق نام گرفتیم.»
🔗 شما میتوانید این پادکست را از برنامههای زیر نیز بشنوید.
CastBox | Podcast Addict | Soundcloud |
Anchor | شنوتو | ناملیک
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت اول: از افغانستان تا شام ۱
« ... سال ۲۰۰۴ یعنی در همان روزهایی که القاعده در جبهههای افغانستان مشغول نبرد با امریکاییها بود، شیخ زرقاوی با القاعده و شیخ بنلادن بیعت کرد. ما به همراه شیخ زرقاوی تا پیش از این، مستقل از القاعده بودیم، ولی بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که مجاهدین باید یکپارچه و یکدست بشوند و برای ما که قهرمانان جنگ افغانستان امت اسلامی بودیم و به دنبال خلافت اسلامی؛ متحد شدن برایمان حیاتی بود و منفعتهای زیادی داشت. بعد از این بیعت بود که القاعدهی عراق نام گرفتیم.»
🔗 شما میتوانید این پادکست را از برنامههای زیر نیز بشنوید.
CastBox | Podcast Addict | Soundcloud |
Anchor | شنوتو | ناملیک
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh
افغانستان تا شام ۲
@OmatVahedeh - واحد بینالملل بسیج دانشگاه صنعتی شریف
🎙 #چرا_جنگیدم
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت دوم: از افغانستان تا شام ۲
« ... برای من خیلی عجیب بود! آخر کسی اصلا به مواضع ما در شمال دیرالزور که حمله نکرده بود. اگر عقب نشینی میکردیم، قطعا کردها این مناطقی که پر از منابع نفتی و گازی بود را هم میگرفتند و این مناطق بلافاصله به دست آمریکاییها که عملا همه کارهی کردها شده بودند، میافتاد. اما باز هم از فرماندهی نظامی خلافت اسلامی، دستور موکد آمد که باید بیاییم عقب و در محورهای جنوب دیرالزور، مقابل دولت سوریه و رافضیها بجنگیم که در حال پیشروی در کرانههای رود فرات بودند. دستور را اطاعت کردیم منتها ... »
🔗 میتوانید از برنامههای زیر نیز ما را بشنوید:
CastBox | Soundcloud | Podcast Addict | Anchor | Google Podcasts | شنوتو | ناملیک
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت دوم: از افغانستان تا شام ۲
« ... برای من خیلی عجیب بود! آخر کسی اصلا به مواضع ما در شمال دیرالزور که حمله نکرده بود. اگر عقب نشینی میکردیم، قطعا کردها این مناطقی که پر از منابع نفتی و گازی بود را هم میگرفتند و این مناطق بلافاصله به دست آمریکاییها که عملا همه کارهی کردها شده بودند، میافتاد. اما باز هم از فرماندهی نظامی خلافت اسلامی، دستور موکد آمد که باید بیاییم عقب و در محورهای جنوب دیرالزور، مقابل دولت سوریه و رافضیها بجنگیم که در حال پیشروی در کرانههای رود فرات بودند. دستور را اطاعت کردیم منتها ... »
🔗 میتوانید از برنامههای زیر نیز ما را بشنوید:
CastBox | Soundcloud | Podcast Addict | Anchor | Google Podcasts | شنوتو | ناملیک
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh
ما برادر نیستیم
@OmatVahedeh - واحد بینالملل بسیج دانشگاه صنعتی شریف
🎙 #چرا_جنگیدم
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت سوم: ما برادر نیستیم !
« مردم، یکپارچه سقوط اسد رو میخواستند و کنترل بسیاری از مناطق هم عملا از دست دولت درآمده بود. البته هنوز خبری از جنگ نشده بود. دیگر داشتم خنکای حکومت اسلامی رو حس میکردم. هرچقدر این دولت سکولار تاخت و تاز کرده بود، بس بود. آن روزها با ابوجعفر، در مورد بعد از سقوط رژیم سوریه فکر میکردیم و گمان میکردیم که اگر سوریه هم مثل مصر، به دست اخوان المسلمین بیافتد، یک محور قوی میتوانیم تشکیل بدیم؛ از مصر و غزه و سوریه و ترکیه. سوریه محل اتصال این محور بود. این جوری میتوانستیم کمر ببندیم برای شکستن کمر یهود که در محاصرهی این محور اخوانی قرار میگرفت.»
🔗 از برنامههای زیر نیز ما را بشنوید:
CastBox | Podcast Addict | ناملیک | شنوتو |
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh
🟩 پادکستهایی داستانی از زبان آنانی که در سوریه مقابل هم جنگیدند.
🔻قسمت سوم: ما برادر نیستیم !
« مردم، یکپارچه سقوط اسد رو میخواستند و کنترل بسیاری از مناطق هم عملا از دست دولت درآمده بود. البته هنوز خبری از جنگ نشده بود. دیگر داشتم خنکای حکومت اسلامی رو حس میکردم. هرچقدر این دولت سکولار تاخت و تاز کرده بود، بس بود. آن روزها با ابوجعفر، در مورد بعد از سقوط رژیم سوریه فکر میکردیم و گمان میکردیم که اگر سوریه هم مثل مصر، به دست اخوان المسلمین بیافتد، یک محور قوی میتوانیم تشکیل بدیم؛ از مصر و غزه و سوریه و ترکیه. سوریه محل اتصال این محور بود. این جوری میتوانستیم کمر ببندیم برای شکستن کمر یهود که در محاصرهی این محور اخوانی قرار میگرفت.»
🔗 از برنامههای زیر نیز ما را بشنوید:
CastBox | Podcast Addict | ناملیک | شنوتو |
💠 کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
🕋 @OmatVahedeh