#ارتباطات_انسانی
داستانی که همچنان ادامه دارد...
روز ارتباطات و روابط عمومی بر فعالان عرصه ارتباطی و جامعه بشری مبارک باد 😊
طرح: دکتر مریم سلیمی
///
داستانی که همچنان ادامه دارد...
روز ارتباطات و روابط عمومی بر فعالان عرصه ارتباطی و جامعه بشری مبارک باد 😊
طرح: دکتر مریم سلیمی
///
چرا #توئیت میکنیم؟
#زیگمونت_باومن - باید بپذیریم که تأثیر فناوری متغیرِ #ارتباطات_انسانی به دستاوردهای نظام اقتصادیِ بانکمحور شباهت دارد که در آن سودها خصوصی و زیانها عمومی است. در هردو مورد، «خسارت جنبی» به طور نامتناسبی گستردهتر، عمیقتر، و پنهانیتر از منافع کمیاب و اتفاقی است. اما سودی متفاوت، سودی بسیار گستردهتر وجود دارد که به نظر میرسد جذابیت اصلی استفاده از وبسایت توئیتر ناشی از آن باشد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/43863/
#زیگمونت_باومن - باید بپذیریم که تأثیر فناوری متغیرِ #ارتباطات_انسانی به دستاوردهای نظام اقتصادیِ بانکمحور شباهت دارد که در آن سودها خصوصی و زیانها عمومی است. در هردو مورد، «خسارت جنبی» به طور نامتناسبی گستردهتر، عمیقتر، و پنهانیتر از منافع کمیاب و اتفاقی است. اما سودی متفاوت، سودی بسیار گستردهتر وجود دارد که به نظر میرسد جذابیت اصلی استفاده از وبسایت توئیتر ناشی از آن باشد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/43863/
سلاح مخفی #توتالیتاریسم
«آنچه #نفرت میآفریند خشم است و ایذاء و تهمت. و امّا، خشم پاسخ به رفتارهایی است که ما را شخصاً متأثر میکند. نفرت ممکن است حتّی بدون این هم پدید آید. زیرا ما، اگر حتّی فقط ملاحظه کنیم که کسی چنین یا چنان رفتار میکند، ممکن است از او متنفّر شویم.
#خشم همواره متوجّه افراد جزئی، مانند کالّیاس یا سقراط است، ولی نفرت به کلّ تعمیم مییابد (هر انسانی از دزد و سخنچین متنفّر است). خشم با گذشتِ زمان درمان میپذیرد، ولی نفرت درمانناپذیر است. خشم خواهان چیز دردناکی برای دیگری است و نفرت خواهان چیز بدی برای دیگری. کسی که از دیگری در خشم است میخواهد که او این را بداند، ولی کسی که از دیگری متنفّر است برایش مهم نیست که او این را بداند یا نداند…
#خشم قرین رنج است، ولی نفرت نه، زیرا کسی که در خشم است، از خشم خود رنج میبرد، ولی کسی که #نفرت دارد از نفرت خود رنج نمیبرد. کسی که از دیگری نفرت دارد از بدبختی او به رقّت نمیآید. زیرا خواست اوّلی این است که دیگری هم به نوبهی خود رنج ببرد، ولی خواست دومی این است که او وجود نداشته باشد.»
تنفّر نوعی خود-ویرانگری است، خودکشی معنوی است
تعلیم و تربیت معطوف به تنفّر از ملازمات ناگزیر دستگاههای #توتالیتر به شمار میآید؛ از مهد کودک و کتابهای درسی گرفته تا #رسانه و فرهنگ عمومی.
از دیدِ انسانشناختی، تنفّر نفی مطلق است و بدینگونه رشتهی #ارتباطات_انسانی را میگسلد، وحدت درونی شخصیت را از میان میبرد، و روح و وجدان آدمی را میکشد. نفرت، انسان را از ارتباط با خود، و گفتوگو با خویشتن، نیز بازمیدارد.
آرمان تعلیم و تربیت تنفّر ایجاد همبستگی میان اشخاص متنفّر نیست بلکه هدف آن القای حسّ از #خود_راضی بودن به افراد است تا از نظر اخلاقی و معنوی به انسانهایی عاجز و عقیم بدل گردند. تنفّر سرچشمهی توهّم تمّلک حقیقت و فضیلت مطلق در شخص است و در او حس ازخودراضی بودن را راسخ میگرداند: «در نتیجه، تنفّر، گروتسک [مضحکهی] #خود_بتانگاری شخص را به اوج میرساند که ــ همانطور که در موردِ #فرشتهی_مطرود ــ روی دیگرِ سکّهی نومیدی است.»
#کولاکوفسکی میوهی تلخ دیگر شجرهی خبیثهی تنفّر را فلج کردن قوهی انتقاد میداند. #عشق و #نفرت، هر دو به یکسان، کر و کور میکنند. ما همانطور که معشوق را، چشمبسته، سراپا حُسن و جمال و به دور از هر خطایی در قلم صُنعِ او میبینیم، در کسی که از او بیزاریم نیز چیزی جز زشتی و پلشتی نمییابیم. یک طرف خود ما هستیم که دارای حق مطلق و دانای حقیقت مطلقایم و سوی دیگر شخصی که از او متنفّریم و او را جز شرّ مطلق و باطل کامل نمیپنداریم: «باری، این سلاح مخفی #توتالیتاریسم است: زهرآگین کردن سراسر بافت ذهنی انسانها با انتشار تنفّر، و از این راه، سلب کرامت انسانی شهروندان.
/////
«آنچه #نفرت میآفریند خشم است و ایذاء و تهمت. و امّا، خشم پاسخ به رفتارهایی است که ما را شخصاً متأثر میکند. نفرت ممکن است حتّی بدون این هم پدید آید. زیرا ما، اگر حتّی فقط ملاحظه کنیم که کسی چنین یا چنان رفتار میکند، ممکن است از او متنفّر شویم.
#خشم همواره متوجّه افراد جزئی، مانند کالّیاس یا سقراط است، ولی نفرت به کلّ تعمیم مییابد (هر انسانی از دزد و سخنچین متنفّر است). خشم با گذشتِ زمان درمان میپذیرد، ولی نفرت درمانناپذیر است. خشم خواهان چیز دردناکی برای دیگری است و نفرت خواهان چیز بدی برای دیگری. کسی که از دیگری در خشم است میخواهد که او این را بداند، ولی کسی که از دیگری متنفّر است برایش مهم نیست که او این را بداند یا نداند…
#خشم قرین رنج است، ولی نفرت نه، زیرا کسی که در خشم است، از خشم خود رنج میبرد، ولی کسی که #نفرت دارد از نفرت خود رنج نمیبرد. کسی که از دیگری نفرت دارد از بدبختی او به رقّت نمیآید. زیرا خواست اوّلی این است که دیگری هم به نوبهی خود رنج ببرد، ولی خواست دومی این است که او وجود نداشته باشد.»
تنفّر نوعی خود-ویرانگری است، خودکشی معنوی است
تعلیم و تربیت معطوف به تنفّر از ملازمات ناگزیر دستگاههای #توتالیتر به شمار میآید؛ از مهد کودک و کتابهای درسی گرفته تا #رسانه و فرهنگ عمومی.
از دیدِ انسانشناختی، تنفّر نفی مطلق است و بدینگونه رشتهی #ارتباطات_انسانی را میگسلد، وحدت درونی شخصیت را از میان میبرد، و روح و وجدان آدمی را میکشد. نفرت، انسان را از ارتباط با خود، و گفتوگو با خویشتن، نیز بازمیدارد.
آرمان تعلیم و تربیت تنفّر ایجاد همبستگی میان اشخاص متنفّر نیست بلکه هدف آن القای حسّ از #خود_راضی بودن به افراد است تا از نظر اخلاقی و معنوی به انسانهایی عاجز و عقیم بدل گردند. تنفّر سرچشمهی توهّم تمّلک حقیقت و فضیلت مطلق در شخص است و در او حس ازخودراضی بودن را راسخ میگرداند: «در نتیجه، تنفّر، گروتسک [مضحکهی] #خود_بتانگاری شخص را به اوج میرساند که ــ همانطور که در موردِ #فرشتهی_مطرود ــ روی دیگرِ سکّهی نومیدی است.»
#کولاکوفسکی میوهی تلخ دیگر شجرهی خبیثهی تنفّر را فلج کردن قوهی انتقاد میداند. #عشق و #نفرت، هر دو به یکسان، کر و کور میکنند. ما همانطور که معشوق را، چشمبسته، سراپا حُسن و جمال و به دور از هر خطایی در قلم صُنعِ او میبینیم، در کسی که از او بیزاریم نیز چیزی جز زشتی و پلشتی نمییابیم. یک طرف خود ما هستیم که دارای حق مطلق و دانای حقیقت مطلقایم و سوی دیگر شخصی که از او متنفّریم و او را جز شرّ مطلق و باطل کامل نمیپنداریم: «باری، این سلاح مخفی #توتالیتاریسم است: زهرآگین کردن سراسر بافت ذهنی انسانها با انتشار تنفّر، و از این راه، سلب کرامت انسانی شهروندان.
/////
دو مشکل بزرگ در برقراری #ارتباطات_انسانی
حقیقت آن است که ما در برقراری ارتباطات انسانی دو مشکل بزرگ مهارتی داریم:
1 - بلد نیستیم چگونه توانمندیها؛ استعدادها؛ داشته ها و یافته های خود را بدرستی و در یک بسته بندی زیبا به دیگران ارائه و عرضه نماییم.
2 - بلد نیستیم چگونه در برخورد اول با دیگران؛ خود را به نحو شایسته ای معرفی کنیم.
در ادامه با #شارا همراه باشید
https://www.shara.ir/view/48247/
حقیقت آن است که ما در برقراری ارتباطات انسانی دو مشکل بزرگ مهارتی داریم:
1 - بلد نیستیم چگونه توانمندیها؛ استعدادها؛ داشته ها و یافته های خود را بدرستی و در یک بسته بندی زیبا به دیگران ارائه و عرضه نماییم.
2 - بلد نیستیم چگونه در برخورد اول با دیگران؛ خود را به نحو شایسته ای معرفی کنیم.
در ادامه با #شارا همراه باشید
https://www.shara.ir/view/48247/
لزوم یادگیری #ارتباطات_انسانی
از: دکتر #حسن_خسروی. مدرس دانشگاه و مولف کتاب روابط عمومی و ارتباطات - این نکته بسیار مهمی است که ما برای موفقیت در مناسبات و تعاملات فردی و اجتماعی خود حتما نیازمند آموزش و کسب مهارت در زمینه روابط عمومی و برقراری ارتباطات انسانی هستیم.
بسیاری از تضادها و تعارضات و درگیریهای ما با دیگران ناشی از نداشتن مهارتهای ارتباطی و عدم توانایی در درست حرف زدن و حرف درست زدن ( فن بیان ) می باشد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49387/
از: دکتر #حسن_خسروی. مدرس دانشگاه و مولف کتاب روابط عمومی و ارتباطات - این نکته بسیار مهمی است که ما برای موفقیت در مناسبات و تعاملات فردی و اجتماعی خود حتما نیازمند آموزش و کسب مهارت در زمینه روابط عمومی و برقراری ارتباطات انسانی هستیم.
بسیاری از تضادها و تعارضات و درگیریهای ما با دیگران ناشی از نداشتن مهارتهای ارتباطی و عدم توانایی در درست حرف زدن و حرف درست زدن ( فن بیان ) می باشد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49387/
#ارتباطات_انسانی و انسانِ ارتباطات!
شاید در #عصر_ارتباطات باید از میراث روابط انسانی بیشتر مراقبت کرد. اگرچه برای تعادل در استفاده و مصرف رسانههای فردی، جمعی و اجتماعی بارها از سوی متخصصان و دانشمندان علم ارتباطات به گوشمان خورده که «مراقب ارتباطات انسانیتان در عصر ارتباطات باشید!»، اما باید به این نکته هم توجه داشت که در فرایند روبهجلوی ذهن آدمی و به تبع آن دنیا و پیشرفتهایش، تکنولوژی قویا ادعای بهتر کردن فرایند ارتباطات را برای آدمها داشته است.
گرچه خود رسانه و تعامل با آن و مصرف رسانه، یک بعد مجزا از ابعاد رفتار و ارتباطات انسانی در سبکزندگی است، اما در عصری که نامش «ارتباطات» است و رسانه برای بهتر کردن آن آمده است، بهتر است نگاهی ترکیبی به هر دو داشته باشیم.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49467/
شاید در #عصر_ارتباطات باید از میراث روابط انسانی بیشتر مراقبت کرد. اگرچه برای تعادل در استفاده و مصرف رسانههای فردی، جمعی و اجتماعی بارها از سوی متخصصان و دانشمندان علم ارتباطات به گوشمان خورده که «مراقب ارتباطات انسانیتان در عصر ارتباطات باشید!»، اما باید به این نکته هم توجه داشت که در فرایند روبهجلوی ذهن آدمی و به تبع آن دنیا و پیشرفتهایش، تکنولوژی قویا ادعای بهتر کردن فرایند ارتباطات را برای آدمها داشته است.
گرچه خود رسانه و تعامل با آن و مصرف رسانه، یک بعد مجزا از ابعاد رفتار و ارتباطات انسانی در سبکزندگی است، اما در عصری که نامش «ارتباطات» است و رسانه برای بهتر کردن آن آمده است، بهتر است نگاهی ترکیبی به هر دو داشته باشیم.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49467/
#متاورس؛ آیا ارتباطات انسانی محکوم به نابودیست؟
متخصصان PwC به صورت فزایندهای با به کارگیری رباتها، هوش مصنوعی و واقعیت مجازی، در پی یافتن راههای خلاقانهای برای فراتر رفتن از دنیای فیزیکی بدون از دست دادن #ارتباطات_انسانی هستند. به این معنی که امروزه تقریبا همه چیز از جمله جلسات کاری، همکاریهای در مقیاس بزرگ و گفتگو در متاورس امکانپذیر است.
استفان اندرسون، مسئول استراتژی و بازار PwC خاور میانه میگوید: « مشتریان ما از تماشای نوآوریها و ارائه توصیه تجاری یا پاورپوینت قدم فراتر گذاشتهاند و میخواهند ببینند به صورت عملی چه اتفاقی میافتد و فناوری نوظهور در این راه بسیار مهم است.»
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50272/
متخصصان PwC به صورت فزایندهای با به کارگیری رباتها، هوش مصنوعی و واقعیت مجازی، در پی یافتن راههای خلاقانهای برای فراتر رفتن از دنیای فیزیکی بدون از دست دادن #ارتباطات_انسانی هستند. به این معنی که امروزه تقریبا همه چیز از جمله جلسات کاری، همکاریهای در مقیاس بزرگ و گفتگو در متاورس امکانپذیر است.
استفان اندرسون، مسئول استراتژی و بازار PwC خاور میانه میگوید: « مشتریان ما از تماشای نوآوریها و ارائه توصیه تجاری یا پاورپوینت قدم فراتر گذاشتهاند و میخواهند ببینند به صورت عملی چه اتفاقی میافتد و فناوری نوظهور در این راه بسیار مهم است.»
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50272/
Forwarded from دهکده جهانی
♈️ #کوچه_های_آشتی_کنان جلوه ای از آمیزش #ارتباطات_انسانی و #معماری_سنتی ایران
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ معماری در کنار سایر هنرهای هشت گانه جهان (نقاشی،مجسمه سازی، ادبیات، موسیقی، تئاتر، معماری، سینما و روابط عمومی) هنر طراحی ساختمان های زیبا و آرامش بخش است؛ از این رو قرن هاست که معماری را محبوب هنرها می شناسند.
🔹با نگاهی عمیق و دقیق می توان مشاهده کرد که هیچ شکلی از معماری پایدار نبوده، مگر آن که پاسخگوی نیازها و انتظارهای آدمیان باشد؛ به همین سبب با انتقال پیام از گذشته و انطباق آن ها با زمان حال، با ما سخن می گوید. انسان همان گونه که پیوسته با محیط خویش در تعامل است، با بناهایی که بخشی از محیط است نیز، ارتباط دارد؛ زیرا خودش پدید آورنده معماری است. این تعامل که از ابتدا وجود داشته، با پیشرفت علم و فناوری سرعت بیشتری یافته است. البته در قدیم خانه ها نه تنها پاسخ دهنده به نیاز فیزیکی، بلکه در سطحی متعالی برآورنده نیاز معنوی انسان ها نیز بوده اند.
✅ در فرهنگ و ادبیات ایران زمین؛ از جمله اشعار حافظ اشارات کلی و جزئی به معماری و برشمردن ویژگی های خوب آن، فراوان است.
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق
چه سود چون دل دانا و چشم بینا نیست
آن كه بر نقش زد اين دايرة مينايي
نيست معلوم كه در گردش پرگار چه كرد
🔻 شاید یکی از مهمترین تاثیرهای اجتماعی معماری سنتی ایران بر زندگی مردم، کوچه های قدیمی آشتی کنان باشد که بیانگر صمیمیت و گرمای محبت گذشتگان است.
این کوچه ها از مردمی حکایت دارد که دور از تکلف با صداقت، صمیمیت و محبت در کنار هم زندگی میکردند و وقتی خواسته یا ناخواسته با هم روبهرو میشدند، اگر کدورتی میان آنان بود، زایل میگشت.
✅ عرض کوچه های آشتی کنان به اندازه ای بود که ۲ نفر به سختی می توانستند از کنار هم بدون رو در رو شدن عبور کنند و همین باعث برقرار ارتباط میان آنان می شده است.
🔻علت ساخت این کوچه ها این بوده که هنگام عبور تماسی میان عابران برقرار گردیده و صمیمیت بین آنان ایجاد شود. اگر با هم قهر بودند، در این کوچه ها نمی توانستند از هم رو برگردانند و مجبور به سلام و علیک می شدند و قهر آنان به آشتی تبدیل می گردید.
✅ در موارد زیادی که ۲ نفر با هم قهر بودند، وقتی از این کوچه ها در جهت مخالف هم رد می شدند، ناخودآگاه چند بار به یکدیگر برخورد می نمودند و این وضعیت باعث خنده و آشتی آنان می شد. گاهی حتی ساکنان به صورت برنامه ریزی شده این دو نفر را بدون اطلاع آنان در مسیر این کوچه ها قرار می دادند تا میانشان آشتی برقرار شود.
✅ این کوچه ها که در محلههای قدیمی بافت تاریخی شهرستان های یزد، شیراز، کاشان، کرمانشاه و تهران وجود دارند، دیوارهای کاهگلی، بارزترین ویژگی آن هاست؛ دیوارهایی از جنس خشت و کاهگل که موجب خنک شدن محله می شود.
✅ معماری و سبک طراحی بناها و خانههایی که بشر از دیرباز تا کنون در آنها زیسته و گذران عمر کرده است، تنها یک زیور یا زینت برای کاشانه آدمی محسوب نمیشود، بلکه رٓج به رٓج و مو به مو برگرفته از مجموعه آداب و سنن و روحیه های اقوام در هر دوره زمانی است.
🔹 شاید گمان کنید که تنگی و فضای باریک عبور و مرور از کوچههای قدیمی ناشی از یک نقص اندیشهای در معماری کهن است؛ درحالی که استادان علم معماری این سبک از سازه معابر قدیمی را با کوچههای آشتیکنان میشناسند.
✅ اینجانب برای اولین بار کارکرد کوچه های آشتی کنان را از زبان زنده یاد دکتر حسن حبیبی شنیدم که در سال ۱۳۷۵ طی یک سخنرانی به مناسبت هفته جهاد سازندگی (سابق) و اهمیت پژوهش در فعالیت های جهاد مطرح ساخت. روانش شاد و یادش گرامی باد.
✅ در همین راستا خالی از لطف نیست که اشاره کوتاهی به کارکرد ارتباطی سکوهای ساخته شده در جلو درب چوبی حیاط های قدیمی (تخت) هم داشته باشم.
🔹سکو که به پاخور نیز شهرت دارد، نوعی بلندی است که در دو طرف درب ورودی خانه قرار داشته و برای مهمانانی طراحی می گردید که نمی خواستند وارد خانه شوند و در عین حال محل استراحت رهگذران نیز بوده است.
🔸از سوی دیگر این سکوها یک حوزه عمومی برای گفت و گوی اهالی محل در اوقات فراغت بود؛ زیرا فضایی فارغ از هرگونه دغدغه و نگرانی را برای تبادل نظر آنان فراهم می ساخت.
🔻به خاطر می آورم در دوره ابتدایی، به دلیل بازسازی ساختمان منزل همسایه ما در گلپایگان، زمانی که سکوهای محل نشستن و گفت و گوی صمیمانه بچه ها در کوچه تخریب شد، غمی سنگین بر دل آنان نشست و ...
✅ یکی از زیباترین تعابیر برای معماری، بدون شک تعبیر گوته شاعر بلند آوازه آلمانی از این هنر است:
او معماری را موسیقیِ جامد و تبلور یافته می داند.
اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم، یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماریست که ماناترین هنر است.
✍ ابراهیم جعفری
🌍 دهکده جهانی
@dehkade_jahan
✅ معماری در کنار سایر هنرهای هشت گانه جهان (نقاشی،مجسمه سازی، ادبیات، موسیقی، تئاتر، معماری، سینما و روابط عمومی) هنر طراحی ساختمان های زیبا و آرامش بخش است؛ از این رو قرن هاست که معماری را محبوب هنرها می شناسند.
🔹با نگاهی عمیق و دقیق می توان مشاهده کرد که هیچ شکلی از معماری پایدار نبوده، مگر آن که پاسخگوی نیازها و انتظارهای آدمیان باشد؛ به همین سبب با انتقال پیام از گذشته و انطباق آن ها با زمان حال، با ما سخن می گوید. انسان همان گونه که پیوسته با محیط خویش در تعامل است، با بناهایی که بخشی از محیط است نیز، ارتباط دارد؛ زیرا خودش پدید آورنده معماری است. این تعامل که از ابتدا وجود داشته، با پیشرفت علم و فناوری سرعت بیشتری یافته است. البته در قدیم خانه ها نه تنها پاسخ دهنده به نیاز فیزیکی، بلکه در سطحی متعالی برآورنده نیاز معنوی انسان ها نیز بوده اند.
✅ در فرهنگ و ادبیات ایران زمین؛ از جمله اشعار حافظ اشارات کلی و جزئی به معماری و برشمردن ویژگی های خوب آن، فراوان است.
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق
چه سود چون دل دانا و چشم بینا نیست
آن كه بر نقش زد اين دايرة مينايي
نيست معلوم كه در گردش پرگار چه كرد
🔻 شاید یکی از مهمترین تاثیرهای اجتماعی معماری سنتی ایران بر زندگی مردم، کوچه های قدیمی آشتی کنان باشد که بیانگر صمیمیت و گرمای محبت گذشتگان است.
این کوچه ها از مردمی حکایت دارد که دور از تکلف با صداقت، صمیمیت و محبت در کنار هم زندگی میکردند و وقتی خواسته یا ناخواسته با هم روبهرو میشدند، اگر کدورتی میان آنان بود، زایل میگشت.
✅ عرض کوچه های آشتی کنان به اندازه ای بود که ۲ نفر به سختی می توانستند از کنار هم بدون رو در رو شدن عبور کنند و همین باعث برقرار ارتباط میان آنان می شده است.
🔻علت ساخت این کوچه ها این بوده که هنگام عبور تماسی میان عابران برقرار گردیده و صمیمیت بین آنان ایجاد شود. اگر با هم قهر بودند، در این کوچه ها نمی توانستند از هم رو برگردانند و مجبور به سلام و علیک می شدند و قهر آنان به آشتی تبدیل می گردید.
✅ در موارد زیادی که ۲ نفر با هم قهر بودند، وقتی از این کوچه ها در جهت مخالف هم رد می شدند، ناخودآگاه چند بار به یکدیگر برخورد می نمودند و این وضعیت باعث خنده و آشتی آنان می شد. گاهی حتی ساکنان به صورت برنامه ریزی شده این دو نفر را بدون اطلاع آنان در مسیر این کوچه ها قرار می دادند تا میانشان آشتی برقرار شود.
✅ این کوچه ها که در محلههای قدیمی بافت تاریخی شهرستان های یزد، شیراز، کاشان، کرمانشاه و تهران وجود دارند، دیوارهای کاهگلی، بارزترین ویژگی آن هاست؛ دیوارهایی از جنس خشت و کاهگل که موجب خنک شدن محله می شود.
✅ معماری و سبک طراحی بناها و خانههایی که بشر از دیرباز تا کنون در آنها زیسته و گذران عمر کرده است، تنها یک زیور یا زینت برای کاشانه آدمی محسوب نمیشود، بلکه رٓج به رٓج و مو به مو برگرفته از مجموعه آداب و سنن و روحیه های اقوام در هر دوره زمانی است.
🔹 شاید گمان کنید که تنگی و فضای باریک عبور و مرور از کوچههای قدیمی ناشی از یک نقص اندیشهای در معماری کهن است؛ درحالی که استادان علم معماری این سبک از سازه معابر قدیمی را با کوچههای آشتیکنان میشناسند.
✅ اینجانب برای اولین بار کارکرد کوچه های آشتی کنان را از زبان زنده یاد دکتر حسن حبیبی شنیدم که در سال ۱۳۷۵ طی یک سخنرانی به مناسبت هفته جهاد سازندگی (سابق) و اهمیت پژوهش در فعالیت های جهاد مطرح ساخت. روانش شاد و یادش گرامی باد.
✅ در همین راستا خالی از لطف نیست که اشاره کوتاهی به کارکرد ارتباطی سکوهای ساخته شده در جلو درب چوبی حیاط های قدیمی (تخت) هم داشته باشم.
🔹سکو که به پاخور نیز شهرت دارد، نوعی بلندی است که در دو طرف درب ورودی خانه قرار داشته و برای مهمانانی طراحی می گردید که نمی خواستند وارد خانه شوند و در عین حال محل استراحت رهگذران نیز بوده است.
🔸از سوی دیگر این سکوها یک حوزه عمومی برای گفت و گوی اهالی محل در اوقات فراغت بود؛ زیرا فضایی فارغ از هرگونه دغدغه و نگرانی را برای تبادل نظر آنان فراهم می ساخت.
🔻به خاطر می آورم در دوره ابتدایی، به دلیل بازسازی ساختمان منزل همسایه ما در گلپایگان، زمانی که سکوهای محل نشستن و گفت و گوی صمیمانه بچه ها در کوچه تخریب شد، غمی سنگین بر دل آنان نشست و ...
✅ یکی از زیباترین تعابیر برای معماری، بدون شک تعبیر گوته شاعر بلند آوازه آلمانی از این هنر است:
او معماری را موسیقیِ جامد و تبلور یافته می داند.
اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم، یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماریست که ماناترین هنر است.