#فرهنك #سياسي یک جامعه و تاکید بر رعایت کامل اصول #قانون #اساسی
«#فرهنگ #سياسي Political Culture» كه در گردهمايي سال 1973 برخي انديشمندان كشورهاي صنعتي در بروکسل به ميان آمد و قرارشد که نظر استادان علوم سیاسی و حکومت و نیز اصحاب نظر و تجربه استعلام و در نشست بعدی (سال 1975) بررسی و نتیجه گیری شود موضوعي است که از دو قرن پيش مطرح بوده است .«سيدني وربا» نيز در كتاب خود آن را توصيف و تفسير كرده است.
در اجرای تصمیم نشست سال 1973 اندیشمندان، کسب نظر و بررسی هایی در سراسر سال 1974 در جوامع مختلف پیرامون «فرهنگ سياسي دررابطه با دمكراسي» بعمل آمد که ماحصل نظرات در نشست ماه ژانويه سال 1975 بررسی و نتیجه گیری شد و نتیجه به صورت یک اعلامیه ده صفحه ای انتشار یافت که خلاصه آن از این قرار است:
"فرهنگ سياسي با فرهنگ عمومي متفاوت است، اما نمي تواند از آن جدا باشد. در يك جامعه، نخبگان بدون احترام و رعايت فرهنگ سياسي توده ها که همانا ذهنیات و انتظارات ایشان از دولت (قوای سه گانه دمکراسی بعلاوه رسانه ها) و هرگونه تغییر است نخواهند توانست براي مدتي طولاني به حاكميت سياسي و فكري خود برآن جامعه ادامه دهند.
براي ثبات و استواري يك دمكراسي و خلل ناپذير بودن آن، رعايت فرهنگ سياسي توده مردم (اكثريت جامعه) لازم و ضروري است و فرهنگ سياسي یک جامعه برگرفته از همه ارزشهاي بنيادي، باورها، عواطف، حساسيت ها و سطح دانش و آگاهي هاي آن جامعه است و هر اقدام دولت ـ دولت منتخب (دمکراتیک) ـ بدون عنايت به فرهنگ سياسي اكثريت جامعه با شكست رو به رو مي شود و اين شكست به خاطر مقاومت مردم به پذيرفتن آن است كه با ذهنياتشان همخواني ندارد. مردم هر جامعه هر فرضيه مغاير ذهنيات خود را ايدئولوژي وارداتي تلقي مي كنند و در پذيرفتن آن اكراه خواهند كرد.
تغيير فرهنگ سياسي يك جامعه، يكشبه صورت نخواهد گرفت و گاهی يكي ــ دو نسل طول مي كشد تا ذهنيات و انتظارات و عادات مردم با وضعيت تازه خوي بگيرد.
بنابراين، در كشورهاي تازه به #دمكراسي رسيده، كيفيت رئيس دولت در حفظ ثبات و اصول دمكراسي و رعايت قانون اساسي نقش حياتي دارد و كاري است كه از دست هركس بر نمي آيد.
بررسي تاريخچه روند دمكراسي در دو قرن اخير ثابت كرده است که اگر سیاست های رئیس یک دولت پس از انتخاب شدن خلاف آن باشد که مردم انتظار داشته اند و قبلا به آنان وعده داده شده بود بي نظمي، و ناآرامی به دنبال خواهد داشت و ناآرامی ممکن است مسبب ناهنجاری های متعدد شود که شكست دولت و درنتیجه کشور خواهد بود.
مطالعات دو قرن گذشته همچنین ثابت کرده است که اگر در جایی حتی یک اصل از #قانون #اساسی کشور نقض و یا نادیده گرفته شده بی اعتنایی و نقض سایر قوانین (قوانین موضعه پارلمان) و ضوابط دیگررا به دنبال داشته و نقض قانون در یک جامعه باعث رواج #فساد و #تباهی و نهایتا زوال جامعه و پای به قهقهرا گذاردن خواهد بود.
براي شناخت فرهنگ سياسي يك ملت بايد انسان شناسي (آنتروپولوژي)، روانشناسي و تاريخ آن ملت را دقيقا مطالعه، تحلیل و بررسي كرد و ديد كه چگونه و با اتخاذ چه تدابير مي شود در مدت كوتاه تري فرهنگ سياسي مردم آن جامعه را تغييرداد و اصطلاحا به «روز» کرد. برای اجرای هر تغییر، نخست بايد ديد كه آيا آن جامعه آماده قبول یک ايدئولوژي تازه و یا تغییر مورد نظر است؟. به عبارت ديگر براي اين كار به حد كافي «رسيده» است و گرنه، ميزان خام بودن آن چقدر است.".
در قرن 20 سياستهاي خارجي قدرتهای وقت بدون توجه به اين اصول دست به تغيير ساختار حكومتي و نظام سياسي ــ اقتصادي بعضي كشورها زدند كه اين جوامع هنوز از مشكلات ناشي از آن و ناآرامي ها و بي نظمي ها خارج نشده اند. فرهنگ سياسي يك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنيت (فرهنگ ملي) آن جامعه است و تغيير آن به زمان، آموزش و تدبير فراوان نيازمند است.
#فرهنك #سياسي
#قانون #اساسی
#دمكراسي
🌸🌹🌷🌺
«#فرهنگ #سياسي Political Culture» كه در گردهمايي سال 1973 برخي انديشمندان كشورهاي صنعتي در بروکسل به ميان آمد و قرارشد که نظر استادان علوم سیاسی و حکومت و نیز اصحاب نظر و تجربه استعلام و در نشست بعدی (سال 1975) بررسی و نتیجه گیری شود موضوعي است که از دو قرن پيش مطرح بوده است .«سيدني وربا» نيز در كتاب خود آن را توصيف و تفسير كرده است.
در اجرای تصمیم نشست سال 1973 اندیشمندان، کسب نظر و بررسی هایی در سراسر سال 1974 در جوامع مختلف پیرامون «فرهنگ سياسي دررابطه با دمكراسي» بعمل آمد که ماحصل نظرات در نشست ماه ژانويه سال 1975 بررسی و نتیجه گیری شد و نتیجه به صورت یک اعلامیه ده صفحه ای انتشار یافت که خلاصه آن از این قرار است:
"فرهنگ سياسي با فرهنگ عمومي متفاوت است، اما نمي تواند از آن جدا باشد. در يك جامعه، نخبگان بدون احترام و رعايت فرهنگ سياسي توده ها که همانا ذهنیات و انتظارات ایشان از دولت (قوای سه گانه دمکراسی بعلاوه رسانه ها) و هرگونه تغییر است نخواهند توانست براي مدتي طولاني به حاكميت سياسي و فكري خود برآن جامعه ادامه دهند.
براي ثبات و استواري يك دمكراسي و خلل ناپذير بودن آن، رعايت فرهنگ سياسي توده مردم (اكثريت جامعه) لازم و ضروري است و فرهنگ سياسي یک جامعه برگرفته از همه ارزشهاي بنيادي، باورها، عواطف، حساسيت ها و سطح دانش و آگاهي هاي آن جامعه است و هر اقدام دولت ـ دولت منتخب (دمکراتیک) ـ بدون عنايت به فرهنگ سياسي اكثريت جامعه با شكست رو به رو مي شود و اين شكست به خاطر مقاومت مردم به پذيرفتن آن است كه با ذهنياتشان همخواني ندارد. مردم هر جامعه هر فرضيه مغاير ذهنيات خود را ايدئولوژي وارداتي تلقي مي كنند و در پذيرفتن آن اكراه خواهند كرد.
تغيير فرهنگ سياسي يك جامعه، يكشبه صورت نخواهد گرفت و گاهی يكي ــ دو نسل طول مي كشد تا ذهنيات و انتظارات و عادات مردم با وضعيت تازه خوي بگيرد.
بنابراين، در كشورهاي تازه به #دمكراسي رسيده، كيفيت رئيس دولت در حفظ ثبات و اصول دمكراسي و رعايت قانون اساسي نقش حياتي دارد و كاري است كه از دست هركس بر نمي آيد.
بررسي تاريخچه روند دمكراسي در دو قرن اخير ثابت كرده است که اگر سیاست های رئیس یک دولت پس از انتخاب شدن خلاف آن باشد که مردم انتظار داشته اند و قبلا به آنان وعده داده شده بود بي نظمي، و ناآرامی به دنبال خواهد داشت و ناآرامی ممکن است مسبب ناهنجاری های متعدد شود که شكست دولت و درنتیجه کشور خواهد بود.
مطالعات دو قرن گذشته همچنین ثابت کرده است که اگر در جایی حتی یک اصل از #قانون #اساسی کشور نقض و یا نادیده گرفته شده بی اعتنایی و نقض سایر قوانین (قوانین موضعه پارلمان) و ضوابط دیگررا به دنبال داشته و نقض قانون در یک جامعه باعث رواج #فساد و #تباهی و نهایتا زوال جامعه و پای به قهقهرا گذاردن خواهد بود.
براي شناخت فرهنگ سياسي يك ملت بايد انسان شناسي (آنتروپولوژي)، روانشناسي و تاريخ آن ملت را دقيقا مطالعه، تحلیل و بررسي كرد و ديد كه چگونه و با اتخاذ چه تدابير مي شود در مدت كوتاه تري فرهنگ سياسي مردم آن جامعه را تغييرداد و اصطلاحا به «روز» کرد. برای اجرای هر تغییر، نخست بايد ديد كه آيا آن جامعه آماده قبول یک ايدئولوژي تازه و یا تغییر مورد نظر است؟. به عبارت ديگر براي اين كار به حد كافي «رسيده» است و گرنه، ميزان خام بودن آن چقدر است.".
در قرن 20 سياستهاي خارجي قدرتهای وقت بدون توجه به اين اصول دست به تغيير ساختار حكومتي و نظام سياسي ــ اقتصادي بعضي كشورها زدند كه اين جوامع هنوز از مشكلات ناشي از آن و ناآرامي ها و بي نظمي ها خارج نشده اند. فرهنگ سياسي يك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنيت (فرهنگ ملي) آن جامعه است و تغيير آن به زمان، آموزش و تدبير فراوان نيازمند است.
#فرهنك #سياسي
#قانون #اساسی
#دمكراسي
🌸🌹🌷🌺
#پدر_سوسيال _مكراسي: فساد اداري، ضعف اقتصاد و فقر اخلاقيات موانع دمكراسي اند
سوسيال دمکراتهاي اروپا 22 ژوئن سال 1949 در اعلاميه پايان نشست خود از «ادوارد برنستاين» به عنوان پدر سوسيال دمکراسي نام بردند.
#ادوارد_برنستاين Eduard Bernstein، نخست افكار ماركسيستي داشت که بعدا با پاره اي از عقايد «ماركس» مخالف شد از جمله از ميان بردن تدريجي طبقه متوسط به سود طبقه كارگر (وُرکينگ کلاس). وي برخلاف ماركس عقيده داشت كه كاپيتاليسم با تضادهاي داخلي از ميان نمي رود، بلكه فقظ تضعيف مي شود.
برنستاين بكاربردن عنوان «#مدينه _فاضله» را دوست نداشت و عقيده داشت كه چنين آرزويي در آينده نزديك تحقق نخواهد يافت. برنستاين مي گفت كه براي داشتن نظام سوسيال دمكراسي نبايد اميد به يك انقلاب قاطع و عصيان عمومي بست، بايد از طريق دمكراتيك قدرت را به دست گرفت. بايد عمل كرد و لحظه اي نياسود و در درجه اول وجدان و ضمير مردم را بايد روشن ساخت و اين كار جز با كتاب و نشريات و نطق و بحث و مناظره عمومي امكان پذير نيست.
به گفته برنستاين، مردم نسبت به #اخلاقيات اگر چه خودشان گاهي آن را نقض مي كنند حساسيت خاص دارند و به كسي اعتماد مي كنند كه ضعف اخلاقي نداشته باشد و منّزه باشد.
آخرين نظريه برنستاين اين است كه تا كشوري داراي نظم اقتصادي و بوروكراسي معقول نشود به دمكراسي واقعي نخواهد رسيد. وي #فساد و انحطاط اداري، فقر اخلاقيات و ضعف اقتصاد را مانع از رشد #دمكراسي و #حکومت_قانون در يك كشور خوانده است. او به دولتهاي سوسياليستي و سوسيال دمکرات توصيه کرده است؛ آن گونه رفتار کنند و جامعه خود را بسازند که ملل ديگر مشتاق و خواهان چنان نظامي شوند. به عبارت ديگر؛ به آن چه که تبليغ مي کنند (مي گويند) عمل کنند تا سرمشق قرار گيرند.
🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
نشانی تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
سوسيال دمکراتهاي اروپا 22 ژوئن سال 1949 در اعلاميه پايان نشست خود از «ادوارد برنستاين» به عنوان پدر سوسيال دمکراسي نام بردند.
#ادوارد_برنستاين Eduard Bernstein، نخست افكار ماركسيستي داشت که بعدا با پاره اي از عقايد «ماركس» مخالف شد از جمله از ميان بردن تدريجي طبقه متوسط به سود طبقه كارگر (وُرکينگ کلاس). وي برخلاف ماركس عقيده داشت كه كاپيتاليسم با تضادهاي داخلي از ميان نمي رود، بلكه فقظ تضعيف مي شود.
برنستاين بكاربردن عنوان «#مدينه _فاضله» را دوست نداشت و عقيده داشت كه چنين آرزويي در آينده نزديك تحقق نخواهد يافت. برنستاين مي گفت كه براي داشتن نظام سوسيال دمكراسي نبايد اميد به يك انقلاب قاطع و عصيان عمومي بست، بايد از طريق دمكراتيك قدرت را به دست گرفت. بايد عمل كرد و لحظه اي نياسود و در درجه اول وجدان و ضمير مردم را بايد روشن ساخت و اين كار جز با كتاب و نشريات و نطق و بحث و مناظره عمومي امكان پذير نيست.
به گفته برنستاين، مردم نسبت به #اخلاقيات اگر چه خودشان گاهي آن را نقض مي كنند حساسيت خاص دارند و به كسي اعتماد مي كنند كه ضعف اخلاقي نداشته باشد و منّزه باشد.
آخرين نظريه برنستاين اين است كه تا كشوري داراي نظم اقتصادي و بوروكراسي معقول نشود به دمكراسي واقعي نخواهد رسيد. وي #فساد و انحطاط اداري، فقر اخلاقيات و ضعف اقتصاد را مانع از رشد #دمكراسي و #حکومت_قانون در يك كشور خوانده است. او به دولتهاي سوسياليستي و سوسيال دمکرات توصيه کرده است؛ آن گونه رفتار کنند و جامعه خود را بسازند که ملل ديگر مشتاق و خواهان چنان نظامي شوند. به عبارت ديگر؛ به آن چه که تبليغ مي کنند (مي گويند) عمل کنند تا سرمشق قرار گيرند.
🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
نشانی تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
Telegram
شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی
رسانهای برای روابطعمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
#دمکراسي_فارابي - بهترين مدير جامعه از ديدگاه فارابي و طرز انتخاب اين مدير
طبق منابعي كه در دست است از جمله نتيجه تحقيقات پروفسور ديويدسون، ابونصر (محمد) فارابي 25 نوامبر سال870 ميلادي (259هجري خورشيدي) در شهرك فاراب در خراسان بزرگتر به دنيا آمد و پدرش يك افسرايراني ارتش (سامانيان) بود.
در آن زمان، تازه مهاجرت قبايل آلتائيك به منطقه فرارود (ماور النهر) با عبور از سيردريا (سيحون) در مقياسي كم آغاز شده بود.
در زمينه #دمكراسي، وي بمانند افلاتون و ارسطو نگران سوء استفاده از انتخابات در يك حكومت مردمسالاري بود.
در نظر #فارابي بهترين زمامدار بايد يك مرد فكر و عمل (دانا و توانا)، قادر به ترغيب و رهبري ديگران، داراي توان فراوان در تفكر و قواي دماغي و خرد كامل و به حدكافي نيرومند باشد كه بتواند در لحظه لازم، فرمان جنگ دهد.
از شرايط ديگر زمامدار آگاهي كامل از تجربه گذشتگان، جغرافيا، اصول و قوانين است (منظور؛ رسوم و قوانين كلي و طبيعي، نه قوانين موضوعه)؛ به گونه اي كه بايد به مثابه يك دائرةالمعارف متحرك باشد و شرايط عدل و داد و قدرت اعمال خردمندانه آن نيز در او جمع باشد.
فارابي گويد كه اگر چنين فردي با اين شرايط ويژه يافت نشود، تا زمان پيدايش او، حكومت بايد به يك شورا مركب از افرادي سپرده شود كه مجموع آنان اين كيفيت را داشته باشد. با اين بيان، فارابي با نامزد شدن هركس براي زمامداري مخالف است؛ مگر اين كه شرايط لازم را داشته باشد.
فارابي يافتن چنين فردي را برعهده بزرگان، آگاهان و دلسوزان جامعه گذارده است. به اين ترتيب، اين مردمند كه بايد بروند و بگردند و براي خود زمامدار واجد شرايط لازم بيايند و انتخاب كنند، نه اين كه (همانند دمكراسي هاي ناقص فعلي) متقاضيان بروند و از مردم بخواهند كه به آنان راي بدهند تا زمامدار شوند.
#دمکراسي_فارابي
#دمکراسي
#فارابي
#تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
طبق منابعي كه در دست است از جمله نتيجه تحقيقات پروفسور ديويدسون، ابونصر (محمد) فارابي 25 نوامبر سال870 ميلادي (259هجري خورشيدي) در شهرك فاراب در خراسان بزرگتر به دنيا آمد و پدرش يك افسرايراني ارتش (سامانيان) بود.
در آن زمان، تازه مهاجرت قبايل آلتائيك به منطقه فرارود (ماور النهر) با عبور از سيردريا (سيحون) در مقياسي كم آغاز شده بود.
در زمينه #دمكراسي، وي بمانند افلاتون و ارسطو نگران سوء استفاده از انتخابات در يك حكومت مردمسالاري بود.
در نظر #فارابي بهترين زمامدار بايد يك مرد فكر و عمل (دانا و توانا)، قادر به ترغيب و رهبري ديگران، داراي توان فراوان در تفكر و قواي دماغي و خرد كامل و به حدكافي نيرومند باشد كه بتواند در لحظه لازم، فرمان جنگ دهد.
از شرايط ديگر زمامدار آگاهي كامل از تجربه گذشتگان، جغرافيا، اصول و قوانين است (منظور؛ رسوم و قوانين كلي و طبيعي، نه قوانين موضوعه)؛ به گونه اي كه بايد به مثابه يك دائرةالمعارف متحرك باشد و شرايط عدل و داد و قدرت اعمال خردمندانه آن نيز در او جمع باشد.
فارابي گويد كه اگر چنين فردي با اين شرايط ويژه يافت نشود، تا زمان پيدايش او، حكومت بايد به يك شورا مركب از افرادي سپرده شود كه مجموع آنان اين كيفيت را داشته باشد. با اين بيان، فارابي با نامزد شدن هركس براي زمامداري مخالف است؛ مگر اين كه شرايط لازم را داشته باشد.
فارابي يافتن چنين فردي را برعهده بزرگان، آگاهان و دلسوزان جامعه گذارده است. به اين ترتيب، اين مردمند كه بايد بروند و بگردند و براي خود زمامدار واجد شرايط لازم بيايند و انتخاب كنند، نه اين كه (همانند دمكراسي هاي ناقص فعلي) متقاضيان بروند و از مردم بخواهند كه به آنان راي بدهند تا زمامدار شوند.
#دمکراسي_فارابي
#دمکراسي
#فارابي
#تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
Telegram
شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی
رسانهای برای روابطعمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
#اينترنت و ترويج #دمکراسي
دكتر #جان_هاروي_ويلر استاد علوم سياسي (علم حکومت و سياست) و مولف كتابهاي متعدد از جمله «دمكراسي در دوران انقلاب»، «سياست هاي يک انقلاب»، ابزارهاي دمکراسي کردن = Democratizing Tools، «زندگي و انديشه هاي فرانسيس بيكن»، «بحران در ايده محافظه كاري» و ... ششم سپتامبر 2004 در 85 سالگي در كاليفرنيا از اين دنيا رفت.
وي که 17 اکتبر 1918 به دنيا آمده بود و در دانشگاههاي معروف آمريکا ازجمله هاروارد و جانز هاپکينز تدريس مي کرد در زمينه تحقق و تامين دمكراسي گفته است: تا زماني كه افراد هر جامعه جزئيات دمکراسي را از طريق آموزش فرا نگيرند و به اهميت آن و مسئوليت خود در انتخاب مدیريت جامعه پي نبرند نمي توان اطمينان داشت كه دقيقا پياده شود و تامين نظر كند، شبه دمكراسي و دمكراسي غلط بدتر و زيانبخش تر از نبودن دمكراسي است.
استاد ويلر #دمكراسي را به اتومبيل تشبيه كرده و گفته است: اتومبيل وسيله اي است خوب و كمال مطلوب، ولي اگر به دست كساني افتد كه نتوانند رانندگي كنند بي حاصل خواهد بود و اگر اين افراد در رانندگي مهارت نداشته باشند و آن را برانند ممكن است سانحه و حتي فاجعه ببار آورند. وي پيشنهاد كرده است كه هر ملت بايد يك رشته قوانين كيفري براي مجازات سوء استفاده كنندگان از #دمكراسي داشته باشد و دمکراسي در مدارس از دروس اجباري باشد نه فصلي از کتاب تعليمات مدني. تامين دمكراسي آسان نيست، دمکراسي مهمترين تمرين ملي است كه سرنوشت هر ملت به آن بستگي دارد.
به باور #ويلر، اينترنت افراد را روشنفکر و آشنا به حقوق خود مي کند که بالاترين آنها تقاضا و اصرار به برخورداري از يک دمکراسي واقعي است. #اينترنت و ابزارهاي آن که در حال تکامل هستند دانش بشر و افکار و عقايد را در اختيار همگان مي گذارند و نسل اينترنت وراي نسلهاي امروز و پيشين خواهد بود و نقض حق را تحمل نخواهد کرد. استاد #ويلر که به اهميت آموزش به طريقه آنلاين پي برده بود يکي از دروس خودرا به طريق آنلاين تدرس مي کرد و در اين زمينه کتابي تحت عنوان Online Education تاليف کرده است.
او گفته است: در دنيايي که در دست هرکس سلفون و تابلِت وجود دارد و در اتومبيلش لپ تاپ، نمي شود #واقعيات را #سانسور کرد و بزودي واژه سانسور به تاريخ سپرده خواهد شد.
پروفسور «#ويلر» در عين حال نويسنده چند داستان است. وي عقيده داشت كه از طريق داستان نگاري هم مي شود مسائل را بيان كرد تا يادآور شوند و برايشان راه حل به دست آيد و همچنين آموزش عمومي داد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/40174/
دكتر #جان_هاروي_ويلر استاد علوم سياسي (علم حکومت و سياست) و مولف كتابهاي متعدد از جمله «دمكراسي در دوران انقلاب»، «سياست هاي يک انقلاب»، ابزارهاي دمکراسي کردن = Democratizing Tools، «زندگي و انديشه هاي فرانسيس بيكن»، «بحران در ايده محافظه كاري» و ... ششم سپتامبر 2004 در 85 سالگي در كاليفرنيا از اين دنيا رفت.
وي که 17 اکتبر 1918 به دنيا آمده بود و در دانشگاههاي معروف آمريکا ازجمله هاروارد و جانز هاپکينز تدريس مي کرد در زمينه تحقق و تامين دمكراسي گفته است: تا زماني كه افراد هر جامعه جزئيات دمکراسي را از طريق آموزش فرا نگيرند و به اهميت آن و مسئوليت خود در انتخاب مدیريت جامعه پي نبرند نمي توان اطمينان داشت كه دقيقا پياده شود و تامين نظر كند، شبه دمكراسي و دمكراسي غلط بدتر و زيانبخش تر از نبودن دمكراسي است.
استاد ويلر #دمكراسي را به اتومبيل تشبيه كرده و گفته است: اتومبيل وسيله اي است خوب و كمال مطلوب، ولي اگر به دست كساني افتد كه نتوانند رانندگي كنند بي حاصل خواهد بود و اگر اين افراد در رانندگي مهارت نداشته باشند و آن را برانند ممكن است سانحه و حتي فاجعه ببار آورند. وي پيشنهاد كرده است كه هر ملت بايد يك رشته قوانين كيفري براي مجازات سوء استفاده كنندگان از #دمكراسي داشته باشد و دمکراسي در مدارس از دروس اجباري باشد نه فصلي از کتاب تعليمات مدني. تامين دمكراسي آسان نيست، دمکراسي مهمترين تمرين ملي است كه سرنوشت هر ملت به آن بستگي دارد.
به باور #ويلر، اينترنت افراد را روشنفکر و آشنا به حقوق خود مي کند که بالاترين آنها تقاضا و اصرار به برخورداري از يک دمکراسي واقعي است. #اينترنت و ابزارهاي آن که در حال تکامل هستند دانش بشر و افکار و عقايد را در اختيار همگان مي گذارند و نسل اينترنت وراي نسلهاي امروز و پيشين خواهد بود و نقض حق را تحمل نخواهد کرد. استاد #ويلر که به اهميت آموزش به طريقه آنلاين پي برده بود يکي از دروس خودرا به طريق آنلاين تدرس مي کرد و در اين زمينه کتابي تحت عنوان Online Education تاليف کرده است.
او گفته است: در دنيايي که در دست هرکس سلفون و تابلِت وجود دارد و در اتومبيلش لپ تاپ، نمي شود #واقعيات را #سانسور کرد و بزودي واژه سانسور به تاريخ سپرده خواهد شد.
پروفسور «#ويلر» در عين حال نويسنده چند داستان است. وي عقيده داشت كه از طريق داستان نگاري هم مي شود مسائل را بيان كرد تا يادآور شوند و برايشان راه حل به دست آيد و همچنين آموزش عمومي داد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/40174/
شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
اینترنت و ترویج دمکراسی - شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| دکتر «جان هاروی ویلرJohn Harvey Wheeler» استاد علوم سیاسی (علم حکومت و سیاست) و مولف کتابهای متعدد از جمله «دمکراسی در دوران انقلاب Democracy in a Revolution»، «سیاست های یک انقلاب»، ابزارهای دمکراسی کردن = Democratizing…
... و يك #روزنامه وسيلهِ تأمين وحدت #ايتاليا شد
ششم نوامبر سال 1852 ميلادي «#كاميلو_كاوور» روزنامه نگار 42 ساله نخست وزير پيه مونته و ساردنياي ايتاليا شد. وي بزرگترين نقش را در احياء ايتالياي واحد نزديك به چهارده قرن پس از زوال امپراتوري روم غربي ايفاء كرد و با اعزام 15 هزار سرباز به جبهه كريمه، وطن خودرا وارد باشگاه قدرتهاي اروپايي ساخت.
حربه او درمتحد ساختن ايتاليايي ها كه تا زمان او بر هر گوشه اش يك قدرت اروپايي حكومت داشت روزنامه او «#ريسورجي_منتو» و مقالات آتشين و ميهني اش بود. اين نخستين مورد در طول تاريخ است كه يك روزنامه تا اين حد در تامين وحدت يك كشور و اقتدار آن موثر واقع شده است.
«كاوور» كه يك ملي گراي چپ بود در امور ديپلماتيك كاملا مهارت داشت. در جواني افسر ارتش بود و جنگ را خوب مي شناخت.
#كاوور در باره #دمكراسي و حكومت پارلماني در انگلستان مطالعه وبررسي كرده بود. هنر او شناخت وطندوستان واقعي و شركت دادن انان در كوشش هاي تامين وحدت وطن بود. گاريبالدي ميهندوست بنام ايتاليايي از ياران كاوور در تامين وحدت ايتاليا بود.
///
ششم نوامبر سال 1852 ميلادي «#كاميلو_كاوور» روزنامه نگار 42 ساله نخست وزير پيه مونته و ساردنياي ايتاليا شد. وي بزرگترين نقش را در احياء ايتالياي واحد نزديك به چهارده قرن پس از زوال امپراتوري روم غربي ايفاء كرد و با اعزام 15 هزار سرباز به جبهه كريمه، وطن خودرا وارد باشگاه قدرتهاي اروپايي ساخت.
حربه او درمتحد ساختن ايتاليايي ها كه تا زمان او بر هر گوشه اش يك قدرت اروپايي حكومت داشت روزنامه او «#ريسورجي_منتو» و مقالات آتشين و ميهني اش بود. اين نخستين مورد در طول تاريخ است كه يك روزنامه تا اين حد در تامين وحدت يك كشور و اقتدار آن موثر واقع شده است.
«كاوور» كه يك ملي گراي چپ بود در امور ديپلماتيك كاملا مهارت داشت. در جواني افسر ارتش بود و جنگ را خوب مي شناخت.
#كاوور در باره #دمكراسي و حكومت پارلماني در انگلستان مطالعه وبررسي كرده بود. هنر او شناخت وطندوستان واقعي و شركت دادن انان در كوشش هاي تامين وحدت وطن بود. گاريبالدي ميهندوست بنام ايتاليايي از ياران كاوور در تامين وحدت ايتاليا بود.
///
Forwarded from شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی (Shara Public Relations)
#اينترنت و ترويج #دمکراسي
دكتر #جان_هاروي_ويلر استاد علوم سياسي (علم حکومت و سياست) و مولف كتابهاي متعدد از جمله «دمكراسي در دوران انقلاب»، «سياست هاي يک انقلاب»، ابزارهاي دمکراسي کردن = Democratizing Tools، «زندگي و انديشه هاي فرانسيس بيكن»، «بحران در ايده محافظه كاري» و ... ششم سپتامبر 2004 در 85 سالگي در كاليفرنيا از اين دنيا رفت.
وي که 17 اکتبر 1918 به دنيا آمده بود و در دانشگاههاي معروف آمريکا ازجمله هاروارد و جانز هاپکينز تدريس مي کرد در زمينه تحقق و تامين دمكراسي گفته است: تا زماني كه افراد هر جامعه جزئيات دمکراسي را از طريق آموزش فرا نگيرند و به اهميت آن و مسئوليت خود در انتخاب مدیريت جامعه پي نبرند نمي توان اطمينان داشت كه دقيقا پياده شود و تامين نظر كند، شبه دمكراسي و دمكراسي غلط بدتر و زيانبخش تر از نبودن دمكراسي است.
استاد ويلر #دمكراسي را به اتومبيل تشبيه كرده و گفته است: اتومبيل وسيله اي است خوب و كمال مطلوب، ولي اگر به دست كساني افتد كه نتوانند رانندگي كنند بي حاصل خواهد بود و اگر اين افراد در رانندگي مهارت نداشته باشند و آن را برانند ممكن است سانحه و حتي فاجعه ببار آورند. وي پيشنهاد كرده است كه هر ملت بايد يك رشته قوانين كيفري براي مجازات سوء استفاده كنندگان از #دمكراسي داشته باشد و دمکراسي در مدارس از دروس اجباري باشد نه فصلي از کتاب تعليمات مدني. تامين دمكراسي آسان نيست، دمکراسي مهمترين تمرين ملي است كه سرنوشت هر ملت به آن بستگي دارد.
به باور #ويلر، اينترنت افراد را روشنفکر و آشنا به حقوق خود مي کند که بالاترين آنها تقاضا و اصرار به برخورداري از يک دمکراسي واقعي است. #اينترنت و ابزارهاي آن که در حال تکامل هستند دانش بشر و افکار و عقايد را در اختيار همگان مي گذارند و نسل اينترنت وراي نسلهاي امروز و پيشين خواهد بود و نقض حق را تحمل نخواهد کرد. استاد #ويلر که به اهميت آموزش به طريقه آنلاين پي برده بود يکي از دروس خودرا به طريق آنلاين تدرس مي کرد و در اين زمينه کتابي تحت عنوان Online Education تاليف کرده است.
او گفته است: در دنيايي که در دست هرکس سلفون و تابلِت وجود دارد و در اتومبيلش لپ تاپ، نمي شود #واقعيات را #سانسور کرد و بزودي واژه سانسور به تاريخ سپرده خواهد شد.
پروفسور «#ويلر» در عين حال نويسنده چند داستان است. وي عقيده داشت كه از طريق داستان نگاري هم مي شود مسائل را بيان كرد تا يادآور شوند و برايشان راه حل به دست آيد و همچنين آموزش عمومي داد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/40174/
دكتر #جان_هاروي_ويلر استاد علوم سياسي (علم حکومت و سياست) و مولف كتابهاي متعدد از جمله «دمكراسي در دوران انقلاب»، «سياست هاي يک انقلاب»، ابزارهاي دمکراسي کردن = Democratizing Tools، «زندگي و انديشه هاي فرانسيس بيكن»، «بحران در ايده محافظه كاري» و ... ششم سپتامبر 2004 در 85 سالگي در كاليفرنيا از اين دنيا رفت.
وي که 17 اکتبر 1918 به دنيا آمده بود و در دانشگاههاي معروف آمريکا ازجمله هاروارد و جانز هاپکينز تدريس مي کرد در زمينه تحقق و تامين دمكراسي گفته است: تا زماني كه افراد هر جامعه جزئيات دمکراسي را از طريق آموزش فرا نگيرند و به اهميت آن و مسئوليت خود در انتخاب مدیريت جامعه پي نبرند نمي توان اطمينان داشت كه دقيقا پياده شود و تامين نظر كند، شبه دمكراسي و دمكراسي غلط بدتر و زيانبخش تر از نبودن دمكراسي است.
استاد ويلر #دمكراسي را به اتومبيل تشبيه كرده و گفته است: اتومبيل وسيله اي است خوب و كمال مطلوب، ولي اگر به دست كساني افتد كه نتوانند رانندگي كنند بي حاصل خواهد بود و اگر اين افراد در رانندگي مهارت نداشته باشند و آن را برانند ممكن است سانحه و حتي فاجعه ببار آورند. وي پيشنهاد كرده است كه هر ملت بايد يك رشته قوانين كيفري براي مجازات سوء استفاده كنندگان از #دمكراسي داشته باشد و دمکراسي در مدارس از دروس اجباري باشد نه فصلي از کتاب تعليمات مدني. تامين دمكراسي آسان نيست، دمکراسي مهمترين تمرين ملي است كه سرنوشت هر ملت به آن بستگي دارد.
به باور #ويلر، اينترنت افراد را روشنفکر و آشنا به حقوق خود مي کند که بالاترين آنها تقاضا و اصرار به برخورداري از يک دمکراسي واقعي است. #اينترنت و ابزارهاي آن که در حال تکامل هستند دانش بشر و افکار و عقايد را در اختيار همگان مي گذارند و نسل اينترنت وراي نسلهاي امروز و پيشين خواهد بود و نقض حق را تحمل نخواهد کرد. استاد #ويلر که به اهميت آموزش به طريقه آنلاين پي برده بود يکي از دروس خودرا به طريق آنلاين تدرس مي کرد و در اين زمينه کتابي تحت عنوان Online Education تاليف کرده است.
او گفته است: در دنيايي که در دست هرکس سلفون و تابلِت وجود دارد و در اتومبيلش لپ تاپ، نمي شود #واقعيات را #سانسور کرد و بزودي واژه سانسور به تاريخ سپرده خواهد شد.
پروفسور «#ويلر» در عين حال نويسنده چند داستان است. وي عقيده داشت كه از طريق داستان نگاري هم مي شود مسائل را بيان كرد تا يادآور شوند و برايشان راه حل به دست آيد و همچنين آموزش عمومي داد.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/40174/
شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
اینترنت و ترویج دمکراسی - شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| دکتر «جان هاروی ویلرJohn Harvey Wheeler» استاد علوم سیاسی (علم حکومت و سیاست) و مولف کتابهای متعدد از جمله «دمکراسی در دوران انقلاب Democracy in a Revolution»، «سیاست های یک انقلاب»، ابزارهای دمکراسی کردن = Democratizing…
نظر «جان ميل» درباره «#دمكراسي»
جان ميل انديشمند انگليسي قرن ۱۹، دهم مي سال ۱۸۶۳ با انتشار رساله اي ابراز نظر كرد كه براي تكميل دمكراسي در يك كشور دست كم پنجاه سال وقت لازم است. به باور جان ميل، تا كه افراد بالغ يك جامعه براي دادن «رأي» به حرف اين و آن گوش كنند، درآن جامعه (محله، شهر و يا كشور) #دمكراسي_واقعي برقرار نخواهد شد.
وي گفت يك جامعه زماني مي تواند خود را يك دمكراسي بنامد كه بزرگسالان آن يقين و مسلم بدانند كه در انتخاب «نماينده يا وكيل» كه تكليف و وظيفه رديف اول آنانست اشتباه نمي كنند.
به نظر «#جان_ميل»، اعضاي يك دمكراسي بايد بدانند كه با «دادن راي»، اختيار خود، شهر و كشورشان را به فرد و گروهي ديگر مي سپارند كه كاري است بزرگ و حياتي و مسئوليتي است عظيم. بايد متوجه باشند كه «#وكالت_دادن» كاري است بسيار حساس. بايد با تمام وجود مفهوم سپردن سرنوشت خود را به دست فرد و يا افراد ديگر بدانند و به موكلان اعتماد و به درستي و توان آنان اعتقاد داشته باشند.
سپردن اختيارات و سرنوشت در دست ديگران جرات بسيار لازم دارد و هرچه كه سطح آگاهي يك فرد بالاتر باشد، احتياط او در اين زمينه بيشتر خواهد بود. به نوشته جان ميل، يك فرد بايد بداند كه «راي» او در سرنوشت و زندگاني همه موثر است، نه خود او و راي دادن نيار به مطالعه و تفكر بسيار دارد.
///
جان ميل انديشمند انگليسي قرن ۱۹، دهم مي سال ۱۸۶۳ با انتشار رساله اي ابراز نظر كرد كه براي تكميل دمكراسي در يك كشور دست كم پنجاه سال وقت لازم است. به باور جان ميل، تا كه افراد بالغ يك جامعه براي دادن «رأي» به حرف اين و آن گوش كنند، درآن جامعه (محله، شهر و يا كشور) #دمكراسي_واقعي برقرار نخواهد شد.
وي گفت يك جامعه زماني مي تواند خود را يك دمكراسي بنامد كه بزرگسالان آن يقين و مسلم بدانند كه در انتخاب «نماينده يا وكيل» كه تكليف و وظيفه رديف اول آنانست اشتباه نمي كنند.
به نظر «#جان_ميل»، اعضاي يك دمكراسي بايد بدانند كه با «دادن راي»، اختيار خود، شهر و كشورشان را به فرد و گروهي ديگر مي سپارند كه كاري است بزرگ و حياتي و مسئوليتي است عظيم. بايد متوجه باشند كه «#وكالت_دادن» كاري است بسيار حساس. بايد با تمام وجود مفهوم سپردن سرنوشت خود را به دست فرد و يا افراد ديگر بدانند و به موكلان اعتماد و به درستي و توان آنان اعتقاد داشته باشند.
سپردن اختيارات و سرنوشت در دست ديگران جرات بسيار لازم دارد و هرچه كه سطح آگاهي يك فرد بالاتر باشد، احتياط او در اين زمينه بيشتر خواهد بود. به نوشته جان ميل، يك فرد بايد بداند كه «راي» او در سرنوشت و زندگاني همه موثر است، نه خود او و راي دادن نيار به مطالعه و تفكر بسيار دارد.
///
زادروز «#توكويل» و نگاهي به افکار او ـ فرمول دمکراسي ـ #بهترين_رئيس_دولت
بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره #دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: تصمیمگیری در امور عمومی و اقدام با نظر و رای مردم (انتخابات) + رعایت دقیق حقوق انسان و پاسداری از آن + حذف هرگونه تبعيض در جامعه + #رعایت_آزاديها و احترام به آنها = دمکراسی
به باور توكويل، #بهترين_رئيس_دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم #آرامش خيال داشته، ترس نداشته و #ارعاب و #تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود.
....
بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره #دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: تصمیمگیری در امور عمومی و اقدام با نظر و رای مردم (انتخابات) + رعایت دقیق حقوق انسان و پاسداری از آن + حذف هرگونه تبعيض در جامعه + #رعایت_آزاديها و احترام به آنها = دمکراسی
به باور توكويل، #بهترين_رئيس_دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم #آرامش خيال داشته، ترس نداشته و #ارعاب و #تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود.
....
تقویم تاریخ/ پيدايش عقيده سياسي #كنتراتاريانيسم
حكومت 21 ساله هادريان بر امپراتوري گسترده روم باستان (هشتم آگوست 117 تا 10 جولای 138 ميلادي) كه وي بيش از نيمي از آن را در سفر به سرزمين هاي متعدد قلمرو روم گذرانيد و در پايتخت نبود، فرصتي به وجود آورد تا عقيده سياسي كنتراتاريانيسم Contractarianism پا به عرصه وجود بگذارد. سالروز تولد اين عقيده را 12 آگوست سال 131 ميلادي (شش سال پس از مرگ پلوتارك) ذكر كرده اند، زيرا كه در اين روز يك جلسه مناظره با شرکت منتقدين از قاضي «سالويوس ژوليانوس» و شخص ويبر پا شده بود كه از سوي «هادريان» مامور دوباره نويسي قوانين قضايي بر پايه ضوابط سابق و رسوم قديمي و جمع آوري آنها در يك مجموعه شده بود.
منتقدين در آن جلسه گفتند امپراتور نمي تواند جز در اموري كه براي اجراي آنها انتخاب شده است اقدام كند و اين استدلال باعث پيدايش عقيده سياسي «كنتراتاريانيسم» در جهان شده است مخصوصا كه هادريان كه مردي تحصيلكرده بود با اين عقيده مخالفت علني نكرد و امكان داد كه رشد كند. هادريان يكي از معدود امپراتوران روم است كه قبلا نظامي و ژنرال نبود.
از آن پس، اين عقيده سياسي مورد توجه و تفسير بسياري از فلاسفه از جمله لاك، هابز، اسپينوزا و روسو قرار گرفته و اين تعريف براي آن پذيرفته شده است: #كنتراتاريانيسم (يا فرضيه قرارداد) عقيده اي است سياسي بر اين پايه كه دولت مكلّف است بر اساس قراردادي كه براي اجراء و رعايت آن انتخاب شده است رفتار كند.
بنابراين اعمال يك دولت انتخابي بايد بر پايه موافقت عمومي باشد و نقض قرارداد و انقضاي مدت آن باعث لغو قرارداد خواهد شد و اگر دولت (قوه مجريه) مقاومت كند و كاري از دست قوه قضائيه براي حل مسئله ساخته نباشد جامعه اين حق را خواهد داشت كه به راههاي ديگر متوسل شود. به عبارت ديگر در چنين شرايطي انقلاب و عصيان عملي مشروع خوانده شده است.
پس، قرارداد ضمني يا رسمي ميان #مردم و #دولت ـ دولتي كه براي اجرا و رعايت آن، از سوي مردم انتخاب شده است، زمينه و تكليف حكومت را كه چه سياست هايي بايد داشته باشد توجيه مي كند.
بنابراين؛ #كنتراتاريانيسم چيزي جز فرضيه حكومت به رضاي جامعه نيست، با #دمكراسي پيوند دارد و از چارچوب نظام دمكراتيك خارج نيست. البته اين عقيده سياسي مانند هر عقيده ديگر منتقداتي هم داشته است.
منبع: iranianshistoryonthisday
....
حكومت 21 ساله هادريان بر امپراتوري گسترده روم باستان (هشتم آگوست 117 تا 10 جولای 138 ميلادي) كه وي بيش از نيمي از آن را در سفر به سرزمين هاي متعدد قلمرو روم گذرانيد و در پايتخت نبود، فرصتي به وجود آورد تا عقيده سياسي كنتراتاريانيسم Contractarianism پا به عرصه وجود بگذارد. سالروز تولد اين عقيده را 12 آگوست سال 131 ميلادي (شش سال پس از مرگ پلوتارك) ذكر كرده اند، زيرا كه در اين روز يك جلسه مناظره با شرکت منتقدين از قاضي «سالويوس ژوليانوس» و شخص ويبر پا شده بود كه از سوي «هادريان» مامور دوباره نويسي قوانين قضايي بر پايه ضوابط سابق و رسوم قديمي و جمع آوري آنها در يك مجموعه شده بود.
منتقدين در آن جلسه گفتند امپراتور نمي تواند جز در اموري كه براي اجراي آنها انتخاب شده است اقدام كند و اين استدلال باعث پيدايش عقيده سياسي «كنتراتاريانيسم» در جهان شده است مخصوصا كه هادريان كه مردي تحصيلكرده بود با اين عقيده مخالفت علني نكرد و امكان داد كه رشد كند. هادريان يكي از معدود امپراتوران روم است كه قبلا نظامي و ژنرال نبود.
از آن پس، اين عقيده سياسي مورد توجه و تفسير بسياري از فلاسفه از جمله لاك، هابز، اسپينوزا و روسو قرار گرفته و اين تعريف براي آن پذيرفته شده است: #كنتراتاريانيسم (يا فرضيه قرارداد) عقيده اي است سياسي بر اين پايه كه دولت مكلّف است بر اساس قراردادي كه براي اجراء و رعايت آن انتخاب شده است رفتار كند.
بنابراين اعمال يك دولت انتخابي بايد بر پايه موافقت عمومي باشد و نقض قرارداد و انقضاي مدت آن باعث لغو قرارداد خواهد شد و اگر دولت (قوه مجريه) مقاومت كند و كاري از دست قوه قضائيه براي حل مسئله ساخته نباشد جامعه اين حق را خواهد داشت كه به راههاي ديگر متوسل شود. به عبارت ديگر در چنين شرايطي انقلاب و عصيان عملي مشروع خوانده شده است.
پس، قرارداد ضمني يا رسمي ميان #مردم و #دولت ـ دولتي كه براي اجرا و رعايت آن، از سوي مردم انتخاب شده است، زمينه و تكليف حكومت را كه چه سياست هايي بايد داشته باشد توجيه مي كند.
بنابراين؛ #كنتراتاريانيسم چيزي جز فرضيه حكومت به رضاي جامعه نيست، با #دمكراسي پيوند دارد و از چارچوب نظام دمكراتيك خارج نيست. البته اين عقيده سياسي مانند هر عقيده ديگر منتقداتي هم داشته است.
منبع: iranianshistoryonthisday
....
اشاره كوتاهي به كارها و افكار« #ولتر» به مناسبت زادروز او
«ولتر» از بزرگترين فلاسفه، نويسندگان، طنز گويان و روشنگران اروپا 21 نوامبر سال 1694 ديده به جهان گشود.
ولتر بيش از هر كس ديگر از آزادي انديشه و بيان و تحمل ديگران دفاع کرد. ولتر مي گويد كه بدون آزادي انديشه و بيان، انسان موجودي بدون روح و روان، و زندگاني اش جسماني (مانند ساير جانداران) خواهد بود. ولتر بيش از هر نويسنده اي ديگر بر ضد قلدري و زور گويي و #استبداد نوشته است.
وي ضد رومانتيسيسم و حامي #حقيقتنويسي بود. ولتر ثابت كرده است كه جنايات بزرگ نتيجه خود خواهي و جاه طلبي افرادند و اين جنايات قابل مقايسه با خلاف هاي آدم هاي كوچك نيستند؛ كوچك ها تنها برابري و آزادي را مي جويند و بزرگ ها همه چيز را مي خواهند و اگر همه دنيا را هم به ايشان بدهند باز هم مي خواهند و حرص مي زنند.
#ولتر در باره نظام هاي حکومتي مي گويد: خوبي نظام به رئيس آن و مديرانش بستگي دارد نه به نوع آن. نظام هاي جمهوري اگر رئيس و مسئول خوب نداشته باشند از نظام هاي سلطنتي بدترند. هر نظام جمهوري لزوما يك دمكراسي و يا عاري از #ظلم نيست.
به نظر ولتر، ميزان #دمكراسي يك كشور متناسب است با رشد سياسي مردم و آگاهي آنان از دمكراسي و دلسوزيشان براي رعايت آن.
اين جمله ازوست: واي به روزي كه نظام قضايي يك كشور ضعيف و نفوذ پذير باشد و يا از سوي عواملي تضعيف شود و ....
///
«ولتر» از بزرگترين فلاسفه، نويسندگان، طنز گويان و روشنگران اروپا 21 نوامبر سال 1694 ديده به جهان گشود.
ولتر بيش از هر كس ديگر از آزادي انديشه و بيان و تحمل ديگران دفاع کرد. ولتر مي گويد كه بدون آزادي انديشه و بيان، انسان موجودي بدون روح و روان، و زندگاني اش جسماني (مانند ساير جانداران) خواهد بود. ولتر بيش از هر نويسنده اي ديگر بر ضد قلدري و زور گويي و #استبداد نوشته است.
وي ضد رومانتيسيسم و حامي #حقيقتنويسي بود. ولتر ثابت كرده است كه جنايات بزرگ نتيجه خود خواهي و جاه طلبي افرادند و اين جنايات قابل مقايسه با خلاف هاي آدم هاي كوچك نيستند؛ كوچك ها تنها برابري و آزادي را مي جويند و بزرگ ها همه چيز را مي خواهند و اگر همه دنيا را هم به ايشان بدهند باز هم مي خواهند و حرص مي زنند.
#ولتر در باره نظام هاي حکومتي مي گويد: خوبي نظام به رئيس آن و مديرانش بستگي دارد نه به نوع آن. نظام هاي جمهوري اگر رئيس و مسئول خوب نداشته باشند از نظام هاي سلطنتي بدترند. هر نظام جمهوري لزوما يك دمكراسي و يا عاري از #ظلم نيست.
به نظر ولتر، ميزان #دمكراسي يك كشور متناسب است با رشد سياسي مردم و آگاهي آنان از دمكراسي و دلسوزيشان براي رعايت آن.
اين جمله ازوست: واي به روزي كه نظام قضايي يك كشور ضعيف و نفوذ پذير باشد و يا از سوي عواملي تضعيف شود و ....
///
#دمکراسي_فارابي
در زمينه #دمكراسي، فارابي بمانند افلاتون و ارسطو نگران سوء استفاده از انتخابات در يك حكومت مردمسالاري بود. در نظر #فارابي بهترين زمامدار بايد يك مرد فكر و عمل (دانا و توانا)، قادر به ترغيب و رهبري ديگران، داراي توان فراوان در تفكر و قواي دماغي و خرد كامل و به حدكافي نيرومند باشد كه بتواند در لحظه لازم، فرمان جنگ دهد.
از شرايط ديگر زمامدار آگاهي كامل از تجربه گذشتگان، جغرافيا، اصول و قوانين است (منظور؛ رسوم و قوانين كلي و طبيعي، نه قوانين موضوعه)؛ به گونه اي كه بايد به مثابه يك دائرةالمعارف متحرك باشد و شرايط عدل و داد و قدرت اعمال خردمندانه آن نيز در او جمع باشد.
فارابي گويد كه اگر چنين فردي با اين شرايط ويژه يافت نشود، تا زمان پيدايش او، حكومت بايد به يك شورا مركب از افرادي سپرده شود كه مجموع آنان اين كيفيت را داشته باشد. با اين بيان، فارابي با نامزد شدن هركس براي زمامداري مخالف است؛ مگر اين كه شرايط لازم را داشته باشد. فارابي يافتن چنين فردي را برعهده بزرگان، آگاهان و دلسوزان جامعه گذارده است. به اين ترتيب، اين مردمند كه بايد بروند و بگردند و براي خود زمامدار واجد شرايط لازم بيايند و انتخاب كنند، نه اين كه (همانند دمكراسي هاي ناقص فعلي) متقاضيان بروند و از مردم بخواهند كه به آنان راي بدهند تا زمامدار شوند.
به تفسير اصحاب نظر، #فارابي انتخابات دو مرحله اي را پيشنهاد كرده است و انتخابات مستقيم را نپذيرفته است. انتخابات دو مرحله اي از نظر فارابي اينست كه در مرحله اول؛ آگاهان، پاك نظران و دلسوزان جامعه از ميان داوطلبان و يا به دعوت خود افرادي را برگزينند و به جامعه معرفي كنند و در مرحله دوم؛ مردم از ميان اين افراد گزينش شده و واجد شرايط مديريت يكي را انتخاب كنند و در اين مرحله، شرط انتخاب شدن به دست آوردن اكثريت آراء است (نظر فارابي درست عكس قاعده اي است كه در آمريكا به آن عمل مي شود). به نظر فارابي، يك جامعه با انتخاب زمامدار خوب براي تمشيت امور؛ رفاه و پيشرفت و سعادت خود را تضمين خواهد كرد.
#فارابي زياد وارد بحث مجالس قانونگذاري نشده است و قرآن را قانون اساسي اسلام (ام القوانين) خوانده است.
🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
نشانی تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
در زمينه #دمكراسي، فارابي بمانند افلاتون و ارسطو نگران سوء استفاده از انتخابات در يك حكومت مردمسالاري بود. در نظر #فارابي بهترين زمامدار بايد يك مرد فكر و عمل (دانا و توانا)، قادر به ترغيب و رهبري ديگران، داراي توان فراوان در تفكر و قواي دماغي و خرد كامل و به حدكافي نيرومند باشد كه بتواند در لحظه لازم، فرمان جنگ دهد.
از شرايط ديگر زمامدار آگاهي كامل از تجربه گذشتگان، جغرافيا، اصول و قوانين است (منظور؛ رسوم و قوانين كلي و طبيعي، نه قوانين موضوعه)؛ به گونه اي كه بايد به مثابه يك دائرةالمعارف متحرك باشد و شرايط عدل و داد و قدرت اعمال خردمندانه آن نيز در او جمع باشد.
فارابي گويد كه اگر چنين فردي با اين شرايط ويژه يافت نشود، تا زمان پيدايش او، حكومت بايد به يك شورا مركب از افرادي سپرده شود كه مجموع آنان اين كيفيت را داشته باشد. با اين بيان، فارابي با نامزد شدن هركس براي زمامداري مخالف است؛ مگر اين كه شرايط لازم را داشته باشد. فارابي يافتن چنين فردي را برعهده بزرگان، آگاهان و دلسوزان جامعه گذارده است. به اين ترتيب، اين مردمند كه بايد بروند و بگردند و براي خود زمامدار واجد شرايط لازم بيايند و انتخاب كنند، نه اين كه (همانند دمكراسي هاي ناقص فعلي) متقاضيان بروند و از مردم بخواهند كه به آنان راي بدهند تا زمامدار شوند.
به تفسير اصحاب نظر، #فارابي انتخابات دو مرحله اي را پيشنهاد كرده است و انتخابات مستقيم را نپذيرفته است. انتخابات دو مرحله اي از نظر فارابي اينست كه در مرحله اول؛ آگاهان، پاك نظران و دلسوزان جامعه از ميان داوطلبان و يا به دعوت خود افرادي را برگزينند و به جامعه معرفي كنند و در مرحله دوم؛ مردم از ميان اين افراد گزينش شده و واجد شرايط مديريت يكي را انتخاب كنند و در اين مرحله، شرط انتخاب شدن به دست آوردن اكثريت آراء است (نظر فارابي درست عكس قاعده اي است كه در آمريكا به آن عمل مي شود). به نظر فارابي، يك جامعه با انتخاب زمامدار خوب براي تمشيت امور؛ رفاه و پيشرفت و سعادت خود را تضمين خواهد كرد.
#فارابي زياد وارد بحث مجالس قانونگذاري نشده است و قرآن را قانون اساسي اسلام (ام القوانين) خوانده است.
🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯🎯
نشانی تلگرام شارا: https://telegram.me/sharaPR
Telegram
شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی
رسانهای برای روابطعمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
در قلمرو انديشه
جفرسونيَن #دمكراسي و سوسياليسم جفرسوني
#توماس_جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي، موسوم به «جفرسونين دمكراسي Jeffersonian Democracy» يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم.
توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال ايالات متحده به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست کرد فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون، ليبراليسم لاك، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه باروخ اسپينوزا)، انديشه هاي روشنگران قرون 16، 17، و 18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است.
او حقوق سياسي ـ اجتماعي برابر مردم، ليبراسم، و مشاركت كامل در دمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است.
جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان (نماينگان براي هر سطح) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربيات، شناخت او از مديريت ها و جامعه، شناخت #منافع_عمومي و علاقمندي كامل ـ تا حد فداکاري ـ به حفظ و تامين آنها، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي، و بالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.
جفرسون #بشر را طبيعتا مشتاق به #آزاد_بودن، استقلال فعاليت داشتن، و برخورداري از شأن و حيثت برابر مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند.
جفرسون ـ دولتمرد فيلسوف ـ تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن؛ آزاد بودن؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم و سوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است. در مورد حق چهارم (مالكيت)، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و متعادل مجاز مي داند و مي گويد که مالکيت و ثروت بيش از نياز مشروط بايد باشد و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام «سوسياليسم جفرسونيJeffersonian Socialism» عنوان داده اند، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانست كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است.
كاپيتاليسم تامين رفاه يك فردرا كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است، نه دولت. وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است.
جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر #اخلاق_سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از آموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدّي كمتر مي شود. جفرسون نشريات (رسانه ها)، كتاب ها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است.
وي مي گويد كشوري را مي توان #مستقل_حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خودكفا باشد. نقل كرده اند كه جفرسون گفته است: يك دولت (شهر، ايالت و يا كشور) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
🧩🎯
جفرسونيَن #دمكراسي و سوسياليسم جفرسوني
#توماس_جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي، موسوم به «جفرسونين دمكراسي Jeffersonian Democracy» يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم.
توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال ايالات متحده به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست کرد فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون، ليبراليسم لاك، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه باروخ اسپينوزا)، انديشه هاي روشنگران قرون 16، 17، و 18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است.
او حقوق سياسي ـ اجتماعي برابر مردم، ليبراسم، و مشاركت كامل در دمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است.
جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان (نماينگان براي هر سطح) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربيات، شناخت او از مديريت ها و جامعه، شناخت #منافع_عمومي و علاقمندي كامل ـ تا حد فداکاري ـ به حفظ و تامين آنها، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي، و بالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.
جفرسون #بشر را طبيعتا مشتاق به #آزاد_بودن، استقلال فعاليت داشتن، و برخورداري از شأن و حيثت برابر مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند.
جفرسون ـ دولتمرد فيلسوف ـ تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن؛ آزاد بودن؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم و سوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است. در مورد حق چهارم (مالكيت)، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و متعادل مجاز مي داند و مي گويد که مالکيت و ثروت بيش از نياز مشروط بايد باشد و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام «سوسياليسم جفرسونيJeffersonian Socialism» عنوان داده اند، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانست كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است.
كاپيتاليسم تامين رفاه يك فردرا كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است، نه دولت. وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است.
جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر #اخلاق_سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از آموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدّي كمتر مي شود. جفرسون نشريات (رسانه ها)، كتاب ها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است.
وي مي گويد كشوري را مي توان #مستقل_حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خودكفا باشد. نقل كرده اند كه جفرسون گفته است: يك دولت (شهر، ايالت و يا كشور) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
🧩🎯
🧩🎯
در قلمرو انديشه
#سيسرو Cicero فيلسوف، خطيب و سياستمدار روم باستان در اين روز كشته شد - نگاهي به نظرات و تاليفات او
هفتم دسامبر سال 43 پيش از ميلاد سيسرو (ماركوس توليوس سيسرو Marcus Tullius Cicero) فيلسوف، خطيب، اديب و سیاستمدار روم باستان به دست نظاميان ماركوس آنتونيوس در شهر بندری Formiae واقع در ساحل مدیترانه ـ میان ناپل و شهر رُم كشته شد.
از سيسرو آثار و كتاب هاي متعدد باقي مانده است از جمله كتاب «موازنه» در علوم سياسي، وظيفه، فلسفه هاي نادرست، بروتوس، از جانب بالبوس، مسائل فلسفه، عقايد، فنون نطق و خطابت، درباره پيري، پايان ها، طبيعت خدايان و ....
سيسرو در كتاب «وظيفه» در باب «#دولتمرد» نوشته است كه دولتمرد همانند يك پدر بايد هميشه نگران آن باشد كه چه ميراثي بايد از خود باقي بگذارد؛ پدر براي فرزندانش و دولتمرد براي هموطنانش و هرچه که اين ميراث غني تر باشد بهتر است و «تاريخ» از او به بزرگي و يک انسان کامل ياد خواهد کرد و ياد او هميشگي و جاودان خواهد ماند. كسي نبايد براي بازماندگان، درد سر به ميراث بگذارد.
در #كتاب_موازنه، سيسرو به دفاع از #دمكراسي پرداخته و براي جلوگيري از #ديكتاتوري توصيه كرده است كه ميان سنا (قوه تقنينيه) و امپراتور (رئيس قوه مجريه) بايد موازنه قدرت بر قرار باشد. وي اساسا با رياست يك فرد بر قوه مجريه مخالف است و از شوراي رياست مجریه سخن به ميان مي آورد.
سيسرو #حكومت_انتخابي را حق بشر مي داند و به اين ترتيب با #حكومت_موروثي ميانه خوبي ندارد. در همين كتاب، وي برخوردار بودن از #محاكمه_منصفانه را حق هر انسان مي داند و استدلال مي كند كه عمل و اقدام ناروا (عمل فيزيكي) جرم است؛ نه فكر و انديشه به زعم بعضي ها بَد و نادرست. اگر افكار يك فرد زيان آور تلقي شود اين شخص بايد تبعيد شود نه جريمه، زندان و يا اعدام.
سيسرو در كتاب «در باره درستي» نوشته است كه هيچ همكار و همنشيني زيان بارتر و بدتر از #چاپلوس نيست و يك چاپلوس نبايد به خدمت عمومي (كارمندي دولت) پذيرفته شود.
#سيسرو مي گويد كه اگر قدرشناسي نباشد؛ خدمت و خلاقيّت هم وجود نخواهد داشت و مردمي كه قدر پيشينيان خود را كه خدمت كرده اند نشناسند و آنان را در نظر نداشته باشند كشورشان ـ دير و يا زود ـ از هم خواهد پاشيد. او غم انگيز ترين رويداد يك ملت را جنگ داخلي (برادر كشي) مي داند.
🧩🎯
در قلمرو انديشه
#سيسرو Cicero فيلسوف، خطيب و سياستمدار روم باستان در اين روز كشته شد - نگاهي به نظرات و تاليفات او
هفتم دسامبر سال 43 پيش از ميلاد سيسرو (ماركوس توليوس سيسرو Marcus Tullius Cicero) فيلسوف، خطيب، اديب و سیاستمدار روم باستان به دست نظاميان ماركوس آنتونيوس در شهر بندری Formiae واقع در ساحل مدیترانه ـ میان ناپل و شهر رُم كشته شد.
از سيسرو آثار و كتاب هاي متعدد باقي مانده است از جمله كتاب «موازنه» در علوم سياسي، وظيفه، فلسفه هاي نادرست، بروتوس، از جانب بالبوس، مسائل فلسفه، عقايد، فنون نطق و خطابت، درباره پيري، پايان ها، طبيعت خدايان و ....
سيسرو در كتاب «وظيفه» در باب «#دولتمرد» نوشته است كه دولتمرد همانند يك پدر بايد هميشه نگران آن باشد كه چه ميراثي بايد از خود باقي بگذارد؛ پدر براي فرزندانش و دولتمرد براي هموطنانش و هرچه که اين ميراث غني تر باشد بهتر است و «تاريخ» از او به بزرگي و يک انسان کامل ياد خواهد کرد و ياد او هميشگي و جاودان خواهد ماند. كسي نبايد براي بازماندگان، درد سر به ميراث بگذارد.
در #كتاب_موازنه، سيسرو به دفاع از #دمكراسي پرداخته و براي جلوگيري از #ديكتاتوري توصيه كرده است كه ميان سنا (قوه تقنينيه) و امپراتور (رئيس قوه مجريه) بايد موازنه قدرت بر قرار باشد. وي اساسا با رياست يك فرد بر قوه مجريه مخالف است و از شوراي رياست مجریه سخن به ميان مي آورد.
سيسرو #حكومت_انتخابي را حق بشر مي داند و به اين ترتيب با #حكومت_موروثي ميانه خوبي ندارد. در همين كتاب، وي برخوردار بودن از #محاكمه_منصفانه را حق هر انسان مي داند و استدلال مي كند كه عمل و اقدام ناروا (عمل فيزيكي) جرم است؛ نه فكر و انديشه به زعم بعضي ها بَد و نادرست. اگر افكار يك فرد زيان آور تلقي شود اين شخص بايد تبعيد شود نه جريمه، زندان و يا اعدام.
سيسرو در كتاب «در باره درستي» نوشته است كه هيچ همكار و همنشيني زيان بارتر و بدتر از #چاپلوس نيست و يك چاپلوس نبايد به خدمت عمومي (كارمندي دولت) پذيرفته شود.
#سيسرو مي گويد كه اگر قدرشناسي نباشد؛ خدمت و خلاقيّت هم وجود نخواهد داشت و مردمي كه قدر پيشينيان خود را كه خدمت كرده اند نشناسند و آنان را در نظر نداشته باشند كشورشان ـ دير و يا زود ـ از هم خواهد پاشيد. او غم انگيز ترين رويداد يك ملت را جنگ داخلي (برادر كشي) مي داند.
🧩🎯
.
👈 «فرهنك سياسي Political Culture» یک جامعه و تاکید بر رعایت کامل اصول قانون اساسی
«فرهنگ سياسي Political Culture» كه در گردهمايي سال 1973 برخي انديشمندان كشورهاي صنعتي در بروکسل به ميان آمد و قرارشد که نظر استادان علوم سیاسی و حکومت و نیز اصحاب نظر و تجربه استعلام و در نشست بعدی (سال 1975) بررسی و نتیجه گیری شود موضوعي است که از دو قرن پيش مطرح بوده است .«سيدني وربا» نيز در كتاب خود آن را توصيف و تفسير كرده است.
در اجرای تصمیم نشست سال 1973 اندیشمندان، کسب نظر و بررسی هایی در سراسر سال 1974 در جوامع مختلف پیرامون «فرهنگ سياسي دررابطه با دمكراسي» بعمل آمد که ماحصل نظرات در نشست ماه ژانويه سال 1975 بررسی و نتیجه گیری شد و نتیجه به صورت یک اعلامیه ده صفحه ای انتشار یافت که خلاصه آن از این قرار است:
"#فرهنگ_سياسي با #فرهنگ_عمومي متفاوت است، اما نمي تواند از آن جدا باشد. در يك جامعه، نخبگان بدون احترام و رعايت فرهنگ سياسي توده ها که همانا ذهنیات و انتظارات ایشان از دولت (قوای سه گانه دمکراسی بعلاوه رسانه ها) و هرگونه تغییر است نخواهند توانست براي مدتي طولاني به حاكميت سياسي و فكري خود برآن جامعه ادامه دهند. براي ثبات و استواري يك دمكراسي و خلل ناپذير بودن آن، رعايت فرهنگ سياسي توده مردم (اكثريت جامعه) لازم و ضروري است و فرهنگ سياسي یک جامعه برگرفته از همه ارزشهاي بنيادي، باورها، عواطف، حساسيت ها و سطح دانش و آگاهي هاي آن جامعه است و هر اقدام دولت ـ دولت منتخب (دمکراتیک) ـ بدون عنايت به فرهنگ سياسي اكثريت جامعه با شكست رو به رو مي شود و اين شكست به خاطر مقاومت مردم به پذيرفتن آن است كه با ذهنياتشان همخواني ندارد.
مردم هر جامعه هر فرضيه مغاير ذهنيات خود را ايدئولوژي وارداتي تلقي مي كنند و در پذيرفتن آن اكراه خواهند كرد. تغيير فرهنگ سياسي يك جامعه، يكشبه صورت نخواهد گرفت و گاهی يكي ــ دو نسل طول مي كشد تا ذهنيات و انتظارات و عادات مردم با وضعيت تازه خوي بگيرد.
بنابراين، در كشورهاي تازه به دمكراسي رسيده، كيفيت رئيس دولت در حفظ ثبات و اصول #دمكراسي و #رعايت_قانون_اساسي نقش حياتي دارد و كاري است كه از دست هركس بر نمي آيد. بررسي تاريخچه روند دمكراسي در دو قرن اخير ثابت كرده است که اگر سیاست های رئیس یک دولت پس از انتخاب شدن خلاف آن باشد که مردم انتظار داشته اند و قبلا به آنان وعده داده شده بود بي نظمي، و ناآرامی به دنبال خواهد داشت و ناآرامی ممکن است مسبب ناهنجاری های متعدد شود که شكست دولت و درنتیجه کشور خواهد بود.
مطالعات دو قرن گذشته همچنین ثابت کرده است که اگر در جایی حتی یک اصل از قانون اساسی کشور نقض و یا نادیده گرفته شده بی اعتنایی و نقض سایر قوانین (قوانین موضعه پارلمان) و ضوابط دیگررا به دنبال داشته و نقض قانون در یک جامعه باعث رواج فساد و تباهی و نهایتا زوال جامعه و پای به قهقهرا گذاردن خواهد بود.
براي شناخت فرهنگ سياسي يك ملت بايد انسان شناسي (آنتروپولوژي)، روانشناسي و تاريخ آن ملت را دقيقا مطالعه، تحلیل و بررسي كرد و ديد كه چگونه و با اتخاذ چه تدابير مي شود در مدت كوتاه تري فرهنگ سياسي مردم آن جامعه را تغييرداد و اصطلاحا به «روز» کرد. برای اجرای هر تغییر، نخست بايد ديد كه آيا آن جامعه آماده قبول یک ايدئولوژي تازه و یا تغییر مورد نظر است؟ به عبارت ديگر براي اين كار به حد كافي «رسيده» است و گرنه، ميزان خام بودن آن چقدر است.".
در قرن 20 سياستهاي خارجي قدرتهای وقت بدون توجه به اين اصول دست به تغيير ساختار حكومتي و نظام سياسي ــ اقتصادي بعضي كشورها زدند كه اين جوامع هنوز از مشكلات ناشي از آن و ناآرامي ها و بي نظمي ها خارج نشده اند. فرهنگ سياسي يك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنيت (فرهنگ ملي) آن جامعه است و تغيير آن به زمان، آموزش و تدبير فراوان نيازمند است.
منبع: iranianshistoryonthisday
با کلیک روی لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharapr
فروشگاه روابطعمومی (بفرمایید کتاب): https://kpri.ir
🧩🎯❣️
👈 «فرهنك سياسي Political Culture» یک جامعه و تاکید بر رعایت کامل اصول قانون اساسی
«فرهنگ سياسي Political Culture» كه در گردهمايي سال 1973 برخي انديشمندان كشورهاي صنعتي در بروکسل به ميان آمد و قرارشد که نظر استادان علوم سیاسی و حکومت و نیز اصحاب نظر و تجربه استعلام و در نشست بعدی (سال 1975) بررسی و نتیجه گیری شود موضوعي است که از دو قرن پيش مطرح بوده است .«سيدني وربا» نيز در كتاب خود آن را توصيف و تفسير كرده است.
در اجرای تصمیم نشست سال 1973 اندیشمندان، کسب نظر و بررسی هایی در سراسر سال 1974 در جوامع مختلف پیرامون «فرهنگ سياسي دررابطه با دمكراسي» بعمل آمد که ماحصل نظرات در نشست ماه ژانويه سال 1975 بررسی و نتیجه گیری شد و نتیجه به صورت یک اعلامیه ده صفحه ای انتشار یافت که خلاصه آن از این قرار است:
"#فرهنگ_سياسي با #فرهنگ_عمومي متفاوت است، اما نمي تواند از آن جدا باشد. در يك جامعه، نخبگان بدون احترام و رعايت فرهنگ سياسي توده ها که همانا ذهنیات و انتظارات ایشان از دولت (قوای سه گانه دمکراسی بعلاوه رسانه ها) و هرگونه تغییر است نخواهند توانست براي مدتي طولاني به حاكميت سياسي و فكري خود برآن جامعه ادامه دهند. براي ثبات و استواري يك دمكراسي و خلل ناپذير بودن آن، رعايت فرهنگ سياسي توده مردم (اكثريت جامعه) لازم و ضروري است و فرهنگ سياسي یک جامعه برگرفته از همه ارزشهاي بنيادي، باورها، عواطف، حساسيت ها و سطح دانش و آگاهي هاي آن جامعه است و هر اقدام دولت ـ دولت منتخب (دمکراتیک) ـ بدون عنايت به فرهنگ سياسي اكثريت جامعه با شكست رو به رو مي شود و اين شكست به خاطر مقاومت مردم به پذيرفتن آن است كه با ذهنياتشان همخواني ندارد.
مردم هر جامعه هر فرضيه مغاير ذهنيات خود را ايدئولوژي وارداتي تلقي مي كنند و در پذيرفتن آن اكراه خواهند كرد. تغيير فرهنگ سياسي يك جامعه، يكشبه صورت نخواهد گرفت و گاهی يكي ــ دو نسل طول مي كشد تا ذهنيات و انتظارات و عادات مردم با وضعيت تازه خوي بگيرد.
بنابراين، در كشورهاي تازه به دمكراسي رسيده، كيفيت رئيس دولت در حفظ ثبات و اصول #دمكراسي و #رعايت_قانون_اساسي نقش حياتي دارد و كاري است كه از دست هركس بر نمي آيد. بررسي تاريخچه روند دمكراسي در دو قرن اخير ثابت كرده است که اگر سیاست های رئیس یک دولت پس از انتخاب شدن خلاف آن باشد که مردم انتظار داشته اند و قبلا به آنان وعده داده شده بود بي نظمي، و ناآرامی به دنبال خواهد داشت و ناآرامی ممکن است مسبب ناهنجاری های متعدد شود که شكست دولت و درنتیجه کشور خواهد بود.
مطالعات دو قرن گذشته همچنین ثابت کرده است که اگر در جایی حتی یک اصل از قانون اساسی کشور نقض و یا نادیده گرفته شده بی اعتنایی و نقض سایر قوانین (قوانین موضعه پارلمان) و ضوابط دیگررا به دنبال داشته و نقض قانون در یک جامعه باعث رواج فساد و تباهی و نهایتا زوال جامعه و پای به قهقهرا گذاردن خواهد بود.
براي شناخت فرهنگ سياسي يك ملت بايد انسان شناسي (آنتروپولوژي)، روانشناسي و تاريخ آن ملت را دقيقا مطالعه، تحلیل و بررسي كرد و ديد كه چگونه و با اتخاذ چه تدابير مي شود در مدت كوتاه تري فرهنگ سياسي مردم آن جامعه را تغييرداد و اصطلاحا به «روز» کرد. برای اجرای هر تغییر، نخست بايد ديد كه آيا آن جامعه آماده قبول یک ايدئولوژي تازه و یا تغییر مورد نظر است؟ به عبارت ديگر براي اين كار به حد كافي «رسيده» است و گرنه، ميزان خام بودن آن چقدر است.".
در قرن 20 سياستهاي خارجي قدرتهای وقت بدون توجه به اين اصول دست به تغيير ساختار حكومتي و نظام سياسي ــ اقتصادي بعضي كشورها زدند كه اين جوامع هنوز از مشكلات ناشي از آن و ناآرامي ها و بي نظمي ها خارج نشده اند. فرهنگ سياسي يك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنيت (فرهنگ ملي) آن جامعه است و تغيير آن به زمان، آموزش و تدبير فراوان نيازمند است.
منبع: iranianshistoryonthisday
با کلیک روی لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
https://telegram.me/sharapr
فروشگاه روابطعمومی (بفرمایید کتاب): https://kpri.ir
🧩🎯❣️
Telegram
شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی
رسانهای برای روابطعمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir
https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابطعمومی ایران