آفرید از گل و آیینه و لبخند تو را
سپس از عطرِ نفسهای خود آکند تو را
مصحفِ رازی و در صبحِ نخستینِ جهان
بر افق با قلمِ نور نوشتند تو را
بشر و اینهمه آیینگی و شفّافی؟
از چه خاکی مگر ای پاک، سرشتند تو را؟
گسترش یافت، افق تا افق، آن زیبایی
وقتی ای آینهی حُسن! شکستند تو را
آسمان هرچه بلا بود نثارِ تو نمود
دید با این همه، دریادل و خرسند تو را
یازده سرخگل و سبزیِ هستی از توست
گر فدک نیست، درختان همه هستند تو را
همه او هستی و لال است زبانم، لال است
میستاید به زبانِ تو خداوند تو را
#قربان_ولیئی
از کتاب #موسیقی_نواحی_جان
گزیده #غزل
به انتخاب #مبین_اردستانی و #زهیر_توکلی
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
سپس از عطرِ نفسهای خود آکند تو را
مصحفِ رازی و در صبحِ نخستینِ جهان
بر افق با قلمِ نور نوشتند تو را
بشر و اینهمه آیینگی و شفّافی؟
از چه خاکی مگر ای پاک، سرشتند تو را؟
گسترش یافت، افق تا افق، آن زیبایی
وقتی ای آینهی حُسن! شکستند تو را
آسمان هرچه بلا بود نثارِ تو نمود
دید با این همه، دریادل و خرسند تو را
یازده سرخگل و سبزیِ هستی از توست
گر فدک نیست، درختان همه هستند تو را
همه او هستی و لال است زبانم، لال است
میستاید به زبانِ تو خداوند تو را
#قربان_ولیئی
از کتاب #موسیقی_نواحی_جان
گزیده #غزل
به انتخاب #مبین_اردستانی و #زهیر_توکلی
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
حضور آقایان #علی_داودی #محمد_رودگر #علی_اصغر_عزتی_پاک #مهدی_کفاش و خانم #زهره_عارفی
در نمایشگاه کتاب #قم سالن دفاع مقدس
غرفه #شهرستان_ادب
امروز سه شنبه ساعت 17 به بعد
@ShahrestanAdabPub
در نمایشگاه کتاب #قم سالن دفاع مقدس
غرفه #شهرستان_ادب
امروز سه شنبه ساعت 17 به بعد
@ShahrestanAdabPub
🔵نشست تخصصی #کتابخوان_شعر
ایستگاه 23: #هرمزگان
📅 چهارشنبه، 2 اسفند
🕠 ساعت 9/30
🛣 بندرعباس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سالن رودکی
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
ایستگاه 23: #هرمزگان
📅 چهارشنبه، 2 اسفند
🕠 ساعت 9/30
🛣 بندرعباس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سالن رودکی
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
جشن امضا مجموعه #مرز_ما_عشق_است سروده #سیدمحمد_مهدی_شفیعی
امروز پنجشنبه 3اسفند
در نمایشگاه کتاب قم
سالن دفاع مقدس
غرفه شهرستان ادب شماره 12
از ساعت 15/30 الی 17/30
@ShahrestanAdabPub
امروز پنجشنبه 3اسفند
در نمایشگاه کتاب قم
سالن دفاع مقدس
غرفه شهرستان ادب شماره 12
از ساعت 15/30 الی 17/30
@ShahrestanAdabPub
#حمید_حمزه_نژاد #سیدمحمدجواد_شرافت #سیدمحمد_مهدی_شفیعی و #حسن_بیاتانی در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب در نمایشگاه کتاب #قم
این نمایشگاه تا 5 اسفند دایر است.
@ShahrestanAdabPub
این نمایشگاه تا 5 اسفند دایر است.
@ShahrestanAdabPub
حضور #انتشارات_شهرستان_ادب در نمایشگاه کتاب #یزد
5 لغایت 11 اسفند
صفائیه محل دائمی نمایشگاه ها
از ساعت 9 الی 13
و
16/30 الی 21/30
@ShahrestanAdabPub
5 لغایت 11 اسفند
صفائیه محل دائمی نمایشگاه ها
از ساعت 9 الی 13
و
16/30 الی 21/30
@ShahrestanAdabPub
همه شب دست به دامان خدا تا سحرم
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم
رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است که دل سوخته ام
سرخی رویم از این است که خونین جگرم
کار عشق است نماز من اگر کامل نیست
آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود می نگری
من از آیینه به دیدار تو شایسته ترم
عهد بستم که تحمل کنم این دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم
مثل ابری شده ام دربه درِ شهربه شهر
وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
غزلی از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب:
@ShahrestanAdabPub
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم
رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم
گرمی طبعم از آن است که دل سوخته ام
سرخی رویم از این است که خونین جگرم
کار عشق است نماز من اگر کامل نیست
آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم
ای که در آینه هر روز به خود می نگری
من از آیینه به دیدار تو شایسته ترم
عهد بستم که تحمل کنم این دوری را
عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم
مثل ابری شده ام دربه درِ شهربه شهر
وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم
#میلاد_عرفان_پور
غزلی از مجموعه شعر #بی_خبری_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب:
@ShahrestanAdabPub
نشست نقد رمان #شاه_کشی
با حضور #مرتضی_اسدی و #حمید_بابایی
دوشنبه 7 اسفند ساعت 16
قم خیابان صفائیه نگارستان اشراق
@ShahrestanAdabPub
با حضور #مرتضی_اسدی و #حمید_بابایی
دوشنبه 7 اسفند ساعت 16
قم خیابان صفائیه نگارستان اشراق
@ShahrestanAdabPub
میدانی که این ساعت دو طرف دارد؛ یک صفحهاش طرف مسجد است، صفحهی دیگرش طرف مجلس.
عقربهها درست برعکس هم میچرخند.
ساعت غریبی است.
اینها به ساعت چهکارشان بود، نمیدانم.
اگر میتوانستند صفحهی طرف مسجد را تیر بزنند، آن طرف، صفحهی مجلس هم از کار میافتاد.
رمان #بیکتابی
#محمدرضا_شرفی_خبوشان
انتشارات #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
عقربهها درست برعکس هم میچرخند.
ساعت غریبی است.
اینها به ساعت چهکارشان بود، نمیدانم.
اگر میتوانستند صفحهی طرف مسجد را تیر بزنند، آن طرف، صفحهی مجلس هم از کار میافتاد.
رمان #بیکتابی
#محمدرضا_شرفی_خبوشان
انتشارات #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
نشست بررسی رمان #بی_کتابی با رویکرد بهره گیری از اساطیر شاهنامه در ادبیات معاصر با حضور نویسنده و منتقدان
پنج شنبه ۱۰ اسفندساعت ۱۸
مشهد بین هاشمیه ۲۰ و ۲۲ حوزه هنری
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
پنج شنبه ۱۰ اسفندساعت ۱۸
مشهد بین هاشمیه ۲۰ و ۲۲ حوزه هنری
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
هوای اتاق نمناک بود و راکد. از تختم بلند شدم. زمین از زیر پام در می رفت. دیوارهای اتاق به سرعت دور می شدند. سحر پشت شیشه های اتاق، عرق کرده بود.
لای پنجره را با احتیاط باز کردم.
همه جا را آتش گرفته و سوره ی دود بر شهر نازل شده بود. خورشید دنبال روزنه ای در دل شب می گشت برای طلوع. تاریکی مرکب دوات بود که شره می کرد توی اتاق.
سریع بستم پنجره را.
ترسیدم کامل بازش کنم و اتاقم بپرد بیرون.
برشی از رمان #دخیل_هفتم
نوشته دکتر #محمد_رودگر
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
لای پنجره را با احتیاط باز کردم.
همه جا را آتش گرفته و سوره ی دود بر شهر نازل شده بود. خورشید دنبال روزنه ای در دل شب می گشت برای طلوع. تاریکی مرکب دوات بود که شره می کرد توی اتاق.
سریع بستم پنجره را.
ترسیدم کامل بازش کنم و اتاقم بپرد بیرون.
برشی از رمان #دخیل_هفتم
نوشته دکتر #محمد_رودگر
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
رمان #بیکتابی برنده #جایزه_جلال_آل_احمد نوشته #محمدرضا_شرفی_خبوشان
چاپ سوم
این کتاب را میتوانید در تهران از فروشگاه #سوره_مهر واقع در میدان انقلاب جنب سینما بهمن تهیه نمایید.
@ShahrestanAdabPub
چاپ سوم
این کتاب را میتوانید در تهران از فروشگاه #سوره_مهر واقع در میدان انقلاب جنب سینما بهمن تهیه نمایید.
@ShahrestanAdabPub
جشن امضای کتابهای #هادی_حکیمیان در نمایشگاه کتاب #یزد
سه شنبه 8 اسفند ساعت 17الی19
ناشران عمومی راهرو2 غرفه72
#باغ_خرمالو
#برج_قحطی
@ShahrestanAdabPub
سه شنبه 8 اسفند ساعت 17الی19
ناشران عمومی راهرو2 غرفه72
#باغ_خرمالو
#برج_قحطی
@ShahrestanAdabPub
بخش اول مصاحبه #محمدرضا_شرفی_خبوشان با گروه فرهنگی ادبی #دریچه
ضمن عرض سلام از جانب خودم و همه همراهان گروه دریچه
+ورود تان به داستان نویسی از چه طریقی بوده و چند سال است که در زمینه داستان نویسی فعالیت می کنید؟
-من داستان نویسی رو همراه و هم زمان با سرودن شعر آغاز کردم و رفته رفته نگاهم به داستان جدی تر شد،بعد از اینکه مجموعه داستان کوتاهی از من به عنوان (بالای سراب ها) از طرف انتشارات امیر کبیر منتشر شد و این کتاب برگزیده کتاب سال دفاع مقدس در بخش ادبیات داستانی شد. پس از آن به طور جدی تمام وقت من را گرفت زیرا حس کردم در زمینه داستان کار جدی کردن و تلاش کردن خیلی ضروری و لازم است و ضرورت آن نسبت به شعر بیش تر حس می شود.
اگر بخواهم به طور جدی و تمام وقت حساب کنم 12 سال می شود،اما از کی نوشتن داستان را شروع کردم ؟!بر می گردد به دوره نجوانی و دوران مدرسه که کنار سرودن شعر داستان کوتاه هم می نوشتم و علاقه مند بودم ،اما سه کتاب اول من مجموعه شعر است.در ضمینه شعر هم جدی و عمیق کار می کردم به طوری که یک سال شعر من نفر اول شعرجشنواره دفاع مقدس کشور شد.بنابراین تمایل صد در صدی به داستان پیدا کردم؛ نه به این خاطر که در شعر نگاه جدی نداشتم بلکه بیش تر به دلیل که فکر می کردم در حوزه داستان و در فضای ادبیات داستانی بسیاری از مباحثی که جهان امروزما،انسان امروز ما به آن نیاز مند است بهتر قابل پردازش است.
+از شما رمان دیگری نیز پیش از این منتشر شده است به نام"عاشقی به سبک ونگوگ"اگر اشتباه نکنم نامزد جایزه ادبی جلال آل احمد بوده درست است ؟
-بله،درسه جا نامزد شده است.سالی که منتشر شد نامزد جایزه قلم زرین،نامزد جایزه شهید غنی پور و نامزد جایزه جلال شد.
+فارغ از اینکه امسال جایزه ادبی جلال ال احمد را رمان "بی کتابی" گرفته است به نظر خودتون در نوشتن کدام یک از این دو اثر موفق تر بوده اید؟و احساس رضایت بیشتری نسبت به اون اثر دارید ؟
-عرض کنم من برای هردو اثر به یک میزان وقت صرف کردم و همان هیجانی را که در نوشتن"عاشقی به سبک ونگوگ"حس می کردم در نوشتن "بی کتابی" هم همان حس رو داشتم و لازم به ذکراست که هر رمانی دنیای خاص خودش را دارد و در درجه اول خود نویسنده را دعوت می کند به تماشا،به گردش و پژوهش و پس از آن است که اثر به وجود می آید.
+ادبیات داستانی بعد از انقلاب را تا چه حد ادبیات متعهد می دانید؟ و پیشرفت ادبیات داستانی را بعد از انقلاب میان قشر جوان چگونه میبینید ؟
-به نظر من در نگاه کلی هر نویسنده ای قلم به دست می گیرد و وارد حیطه رمان میشود اگر با این رویکرد و نظر وارد شود که برای خدمت به انسان و برای شکل دادن و بهتر کردن نگاه ادمی به زندگی قلم بزند،میشود گفت نویسنده متعهدی است؛یعنی یک نویسنده به یک زندگی متهعد باشد و تلاشش برای نوشتن این باشد که مخاطب خودش را، انسان هم سان خودش را،در شرایطی دعوت کند به تلاش و کوشش برای زیستن،به او نشاط بدهد و چشم اندازی برای او باز کند که خودش را آنچنان که هست نگاه کند؛به این جهت که بتواند دریافت بهتری از خودش و جهانش داشته باشد.
من فکر میکنم که به خصوص در این چند ساله اخیر ما داریم ثمره پوست انداختن، تلاش و دانش جوانان را که سال ها تامل کردن به گذشته خودشان ، به ادبیات داستانی و در نثر خیلی آب دیده شده اند. و جنس روایت را میشناسند این ها نسل تازه نفس و زنده طلبی هستند که دارند مینویسند.من فکر میکنم در موقعیت خیلی خوبی در ادبیات داستانی پس از انقلاب قرار داریم به طوری که فکر می کنم نسبت آثاری که تولید شده در این 5 یا 6 سال اخیر خیلی بهتر از روزگار گذشته ماست و کلا چشم انداز بهتری را میبینم و شاهد اثاری خوبی هستیم که هر ساله توسط نویسندگان جوان البته با تجربه به چاپ میرسد.
آدرس کانال گروه فرهنگی ادبی دریچه:
https://t.iss.one/gorohdariche
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
ضمن عرض سلام از جانب خودم و همه همراهان گروه دریچه
+ورود تان به داستان نویسی از چه طریقی بوده و چند سال است که در زمینه داستان نویسی فعالیت می کنید؟
-من داستان نویسی رو همراه و هم زمان با سرودن شعر آغاز کردم و رفته رفته نگاهم به داستان جدی تر شد،بعد از اینکه مجموعه داستان کوتاهی از من به عنوان (بالای سراب ها) از طرف انتشارات امیر کبیر منتشر شد و این کتاب برگزیده کتاب سال دفاع مقدس در بخش ادبیات داستانی شد. پس از آن به طور جدی تمام وقت من را گرفت زیرا حس کردم در زمینه داستان کار جدی کردن و تلاش کردن خیلی ضروری و لازم است و ضرورت آن نسبت به شعر بیش تر حس می شود.
اگر بخواهم به طور جدی و تمام وقت حساب کنم 12 سال می شود،اما از کی نوشتن داستان را شروع کردم ؟!بر می گردد به دوره نجوانی و دوران مدرسه که کنار سرودن شعر داستان کوتاه هم می نوشتم و علاقه مند بودم ،اما سه کتاب اول من مجموعه شعر است.در ضمینه شعر هم جدی و عمیق کار می کردم به طوری که یک سال شعر من نفر اول شعرجشنواره دفاع مقدس کشور شد.بنابراین تمایل صد در صدی به داستان پیدا کردم؛ نه به این خاطر که در شعر نگاه جدی نداشتم بلکه بیش تر به دلیل که فکر می کردم در حوزه داستان و در فضای ادبیات داستانی بسیاری از مباحثی که جهان امروزما،انسان امروز ما به آن نیاز مند است بهتر قابل پردازش است.
+از شما رمان دیگری نیز پیش از این منتشر شده است به نام"عاشقی به سبک ونگوگ"اگر اشتباه نکنم نامزد جایزه ادبی جلال آل احمد بوده درست است ؟
-بله،درسه جا نامزد شده است.سالی که منتشر شد نامزد جایزه قلم زرین،نامزد جایزه شهید غنی پور و نامزد جایزه جلال شد.
+فارغ از اینکه امسال جایزه ادبی جلال ال احمد را رمان "بی کتابی" گرفته است به نظر خودتون در نوشتن کدام یک از این دو اثر موفق تر بوده اید؟و احساس رضایت بیشتری نسبت به اون اثر دارید ؟
-عرض کنم من برای هردو اثر به یک میزان وقت صرف کردم و همان هیجانی را که در نوشتن"عاشقی به سبک ونگوگ"حس می کردم در نوشتن "بی کتابی" هم همان حس رو داشتم و لازم به ذکراست که هر رمانی دنیای خاص خودش را دارد و در درجه اول خود نویسنده را دعوت می کند به تماشا،به گردش و پژوهش و پس از آن است که اثر به وجود می آید.
+ادبیات داستانی بعد از انقلاب را تا چه حد ادبیات متعهد می دانید؟ و پیشرفت ادبیات داستانی را بعد از انقلاب میان قشر جوان چگونه میبینید ؟
-به نظر من در نگاه کلی هر نویسنده ای قلم به دست می گیرد و وارد حیطه رمان میشود اگر با این رویکرد و نظر وارد شود که برای خدمت به انسان و برای شکل دادن و بهتر کردن نگاه ادمی به زندگی قلم بزند،میشود گفت نویسنده متعهدی است؛یعنی یک نویسنده به یک زندگی متهعد باشد و تلاشش برای نوشتن این باشد که مخاطب خودش را، انسان هم سان خودش را،در شرایطی دعوت کند به تلاش و کوشش برای زیستن،به او نشاط بدهد و چشم اندازی برای او باز کند که خودش را آنچنان که هست نگاه کند؛به این جهت که بتواند دریافت بهتری از خودش و جهانش داشته باشد.
من فکر میکنم که به خصوص در این چند ساله اخیر ما داریم ثمره پوست انداختن، تلاش و دانش جوانان را که سال ها تامل کردن به گذشته خودشان ، به ادبیات داستانی و در نثر خیلی آب دیده شده اند. و جنس روایت را میشناسند این ها نسل تازه نفس و زنده طلبی هستند که دارند مینویسند.من فکر میکنم در موقعیت خیلی خوبی در ادبیات داستانی پس از انقلاب قرار داریم به طوری که فکر می کنم نسبت آثاری که تولید شده در این 5 یا 6 سال اخیر خیلی بهتر از روزگار گذشته ماست و کلا چشم انداز بهتری را میبینم و شاهد اثاری خوبی هستیم که هر ساله توسط نویسندگان جوان البته با تجربه به چاپ میرسد.
آدرس کانال گروه فرهنگی ادبی دریچه:
https://t.iss.one/gorohdariche
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
ادامه مصاحبه #محمدرضا_شرفی_خبوشان با گروه فرهنگی ادبی #دریچه :
+ایده این کتاب (بی کتابی)با توجه به اینکه ایده بسیار نویی است اولین بار چطور به ذهن شما خطور کرد؟و چه چیزی باعث شد که اینقدر دقیق بتوانید زبان کتاب را با آن برهه ازتاریخ که در موردش می نویسید تطبیق بدهید؟
👈جهان پیرامون ما سرشار از ایده های نو و بدیهی است؛یعنی هر روزی که نویسنده نظر می کنددبه اطرافش می تواند ایده های نابی را بدست بیاورد و همه نویسنده ها اینطوری اند،نویسنده ای نیست که دستش خالی از ایده باشد؛این روال معمول است که همه نویسندگان دارند ؛حتی تاسف می خورم که شاید عمر کفاف این را ندهد که ایده های ناب خودشان رو به اجرا در بیاورند بنابراین ایده های ناب وجود دارد در همه جا همه نویسنده ها این توانایی را دارند که ایده پیدا کنند.اما آنچه که مهم است اجرا کردن برای برخواستن یک اثر شایسته،بایسته و در خوراست که بتواند از عهده ی بیان این ایده و تاثیر این ایده بربیاید. درواقع کار واقعی یک نویسنده زمانی شروع میشود که عمر خویشتن را و تمام نیروش را صرف این کار میکند که بخواهد این ایده را تبدیل به یک اثر خواندنی بکند.
ایده بی کتابی تقریبا 3 سال قبل از اینکه کتاب تمام بشود به ذهن من آمد به این جهت که من یکی از علاقه مندی های معمولم خواندن خاطرات روزانه،سفرنامه ها و دست نوشته ها است؛چه از حالا و چه ازدوران گذشته یکی از علاقه مندی های من مطالعه این ها است.چون یکی از لوازم و ابزار هر نویسنده ای دسترسی داشتن به خاطرات افراد مختلف و خواندن آنها و آشنا شدن با جهان های تازه است که در لابه لای این خواندن ها ممکن است بر بخورد به بعضی از رخداد هایی که می تواند مورد توجهش قرار بدهد. یکی از این رخداد ها که همزان بود با ایام مشروطه و به توپ بستن مجلس،غارت کتابخانه گلستان توسط کتابدار باشی سلطنتی در همان دوره است که اسنادش رو هم می توانید دنبال کنید و بخوانید،بخصوص اینکه ما هنوز نیازمند به این هستیم که زوایای مختلف مشروطه را در کار های هنریمان،ادبیات داستانی،سینما و در بخش های مختلف به نمایش بگذاریم؛کارهایی که نما و تصویر درستی از جریانات مشروطه به مخاطب بروز بدهیم ،چون برهه بسیار مهم و تاثیر گذاری است که میشود گفت بنیان های بسیاری از رفتارهای فعلی ما را ساخته است. رمان نویس باید پژوهنده باشد،یعنی همراه نوشتن پژوهش گر هم باشد چرا که از ابتدا باید خودش تشنه دانش و خودش تشنه ی درک حقیقت و دریافتن حقیقت باشد تا آن روح جستجوگری و پرسشگری را و تلاش برای رسیدن به پاسخ را به مخاطب هم منتقل کند.
+سه توصیه بفرمایید برای جوانانی که تازه می خواهند شروع به نوشتن کنند؟
👈آن سه تا کار هم به نظرم اولین کار پذیرفتن است؛به معنای پذیرا شدن آنچیزی که جهان به ما نشان میدهد و با تمام امکانات وجودی خودمان پذیرای جهانی بشیم که دارد خودش را به ما نشان میدهد،خودش را دارد در برابر دیدگان ما قرار می دهد.مرحله دوم خواندن خواندن خواندن و با دقت خواندن است؛و مرحله سوم نوشتن است؛اما در عین حال سه کار را باید انجام بدهی پذیرا باشی جهان اطراف را و مدام در حال خواندن،دریافتن و اضافه کردن به خویشتن و درحال نوشتن باشیم.
این سه کار مبتدی و حرفه ای ندارد؛هیچ کس نمی تواند بگوید دوتا رمان نوشتم ومن به این مرحله رسیدم که دیگه خواندن به درد من نمی خورد. نه!هر نویسنده ای باید در هر مرحله ای تا آخرین نفسی که میکشد پذیرا باشد،بخواند و بنویسد،به نظر من کاری است که هر نوسنده ای باید انجام بدهد.
آدرس کانال گروه فرهنگی ادبی دریچه:
https://t.iss.one/gorohdariche
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
+ایده این کتاب (بی کتابی)با توجه به اینکه ایده بسیار نویی است اولین بار چطور به ذهن شما خطور کرد؟و چه چیزی باعث شد که اینقدر دقیق بتوانید زبان کتاب را با آن برهه ازتاریخ که در موردش می نویسید تطبیق بدهید؟
👈جهان پیرامون ما سرشار از ایده های نو و بدیهی است؛یعنی هر روزی که نویسنده نظر می کنددبه اطرافش می تواند ایده های نابی را بدست بیاورد و همه نویسنده ها اینطوری اند،نویسنده ای نیست که دستش خالی از ایده باشد؛این روال معمول است که همه نویسندگان دارند ؛حتی تاسف می خورم که شاید عمر کفاف این را ندهد که ایده های ناب خودشان رو به اجرا در بیاورند بنابراین ایده های ناب وجود دارد در همه جا همه نویسنده ها این توانایی را دارند که ایده پیدا کنند.اما آنچه که مهم است اجرا کردن برای برخواستن یک اثر شایسته،بایسته و در خوراست که بتواند از عهده ی بیان این ایده و تاثیر این ایده بربیاید. درواقع کار واقعی یک نویسنده زمانی شروع میشود که عمر خویشتن را و تمام نیروش را صرف این کار میکند که بخواهد این ایده را تبدیل به یک اثر خواندنی بکند.
ایده بی کتابی تقریبا 3 سال قبل از اینکه کتاب تمام بشود به ذهن من آمد به این جهت که من یکی از علاقه مندی های معمولم خواندن خاطرات روزانه،سفرنامه ها و دست نوشته ها است؛چه از حالا و چه ازدوران گذشته یکی از علاقه مندی های من مطالعه این ها است.چون یکی از لوازم و ابزار هر نویسنده ای دسترسی داشتن به خاطرات افراد مختلف و خواندن آنها و آشنا شدن با جهان های تازه است که در لابه لای این خواندن ها ممکن است بر بخورد به بعضی از رخداد هایی که می تواند مورد توجهش قرار بدهد. یکی از این رخداد ها که همزان بود با ایام مشروطه و به توپ بستن مجلس،غارت کتابخانه گلستان توسط کتابدار باشی سلطنتی در همان دوره است که اسنادش رو هم می توانید دنبال کنید و بخوانید،بخصوص اینکه ما هنوز نیازمند به این هستیم که زوایای مختلف مشروطه را در کار های هنریمان،ادبیات داستانی،سینما و در بخش های مختلف به نمایش بگذاریم؛کارهایی که نما و تصویر درستی از جریانات مشروطه به مخاطب بروز بدهیم ،چون برهه بسیار مهم و تاثیر گذاری است که میشود گفت بنیان های بسیاری از رفتارهای فعلی ما را ساخته است. رمان نویس باید پژوهنده باشد،یعنی همراه نوشتن پژوهش گر هم باشد چرا که از ابتدا باید خودش تشنه دانش و خودش تشنه ی درک حقیقت و دریافتن حقیقت باشد تا آن روح جستجوگری و پرسشگری را و تلاش برای رسیدن به پاسخ را به مخاطب هم منتقل کند.
+سه توصیه بفرمایید برای جوانانی که تازه می خواهند شروع به نوشتن کنند؟
👈آن سه تا کار هم به نظرم اولین کار پذیرفتن است؛به معنای پذیرا شدن آنچیزی که جهان به ما نشان میدهد و با تمام امکانات وجودی خودمان پذیرای جهانی بشیم که دارد خودش را به ما نشان میدهد،خودش را دارد در برابر دیدگان ما قرار می دهد.مرحله دوم خواندن خواندن خواندن و با دقت خواندن است؛و مرحله سوم نوشتن است؛اما در عین حال سه کار را باید انجام بدهی پذیرا باشی جهان اطراف را و مدام در حال خواندن،دریافتن و اضافه کردن به خویشتن و درحال نوشتن باشیم.
این سه کار مبتدی و حرفه ای ندارد؛هیچ کس نمی تواند بگوید دوتا رمان نوشتم ومن به این مرحله رسیدم که دیگه خواندن به درد من نمی خورد. نه!هر نویسنده ای باید در هر مرحله ای تا آخرین نفسی که میکشد پذیرا باشد،بخواند و بنویسد،به نظر من کاری است که هر نوسنده ای باید انجام بدهد.
آدرس کانال گروه فرهنگی ادبی دریچه:
https://t.iss.one/gorohdariche
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
جلسه نقد مجموعه غزل #بهار_خواب سرودهٔ دکتر #محمدحسین_نجفی
دوشنبه 14 اسفند از ساعت 16
تهران بلوار کشاورز، جمالزاده شمالی، کوچه شیرزاد پلاک 12 خبرگزاری تسنیم
@ShahrestanAdabPub
دوشنبه 14 اسفند از ساعت 16
تهران بلوار کشاورز، جمالزاده شمالی، کوچه شیرزاد پلاک 12 خبرگزاری تسنیم
@ShahrestanAdabPub
یادداشت #محمد_قائم_خانی پیرامون رمان #دخیل_هفتم :
«رئالیسم عرفانی»، مکمل و روح «دخیل هفتم»
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشته محمد رودگر، که انتشارات سوره مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکره نویسی صوفیانه با تمرکز بر تذکره الاولیاء عطار است؛ اما ایده کلی محمد رودگر را که اتفاقا قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی باز مینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان رابا هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و الحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
«رئالیسم عرفانی» صورت نظری این ایده با تمرکز بر دو روایت گفته شده است. این بار مخاطب نه عموم خوانندگان رمان، که منتقدان ادبی و نویسندگان داستانهای مدرن هستند. رودگر در «رئالیسم عرفانی» سعی کرده با مثالهای فراوان و البته با تحلیل روایتها از منظرهای متفاوت ساختاری و مضمونی، ایده خویش را در باب مشابهت مسائل ما و نویسندگان آمریکای لاتین در مواجهه با داستان نویسی مدرن توضیح دهد و مبانی مشترکی که امکانهای پاسخ دادن به این مشکل مشابه را در پیش روی ادبیات ما قرار میدهد، تبیین کند...
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961212000776
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
«رئالیسم عرفانی»، مکمل و روح «دخیل هفتم»
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشته محمد رودگر، که انتشارات سوره مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکره نویسی صوفیانه با تمرکز بر تذکره الاولیاء عطار است؛ اما ایده کلی محمد رودگر را که اتفاقا قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی باز مینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان رابا هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و الحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
«رئالیسم عرفانی» صورت نظری این ایده با تمرکز بر دو روایت گفته شده است. این بار مخاطب نه عموم خوانندگان رمان، که منتقدان ادبی و نویسندگان داستانهای مدرن هستند. رودگر در «رئالیسم عرفانی» سعی کرده با مثالهای فراوان و البته با تحلیل روایتها از منظرهای متفاوت ساختاری و مضمونی، ایده خویش را در باب مشابهت مسائل ما و نویسندگان آمریکای لاتین در مواجهه با داستان نویسی مدرن توضیح دهد و مبانی مشترکی که امکانهای پاسخ دادن به این مشکل مشابه را در پیش روی ادبیات ما قرار میدهد، تبیین کند...
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961212000776
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
نشست نقد رمان #وقت_معلوم نوشتۀ #مهدی_کفاش
چهارشنبه 16 اسفند - ساعت 16/30
قم خیابان صفائیه کوچه 21 چهارراه اول سمت چپ مرکز فرهنگی هنری سالن جلسات
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
چهارشنبه 16 اسفند - ساعت 16/30
قم خیابان صفائیه کوچه 21 چهارراه اول سمت چپ مرکز فرهنگی هنری سالن جلسات
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub