کشیده است به رسوایی و جنون کارم
میان جمع بگویم که دوستت دارم؟!
که دستگیریام ای عشق میکند آیا
خدا نکرده اگر از تو دست بردارم؟
گرفت بار غمت را به دوش هرکس، مُرد
خبر دهید که من زنده زیر آوارم
مراقبم که مبادا تهی شوم از تو
قسم به چشم تو! در خواب نیز بیدارم
شبیه اسفندم بیقرار گریهٔ سیر
شب و غروب و سحر، صبح و ظهر میبارم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از مجموعه شعر #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتابهای شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
میان جمع بگویم که دوستت دارم؟!
که دستگیریام ای عشق میکند آیا
خدا نکرده اگر از تو دست بردارم؟
گرفت بار غمت را به دوش هرکس، مُرد
خبر دهید که من زنده زیر آوارم
مراقبم که مبادا تهی شوم از تو
قسم به چشم تو! در خواب نیز بیدارم
شبیه اسفندم بیقرار گریهٔ سیر
شب و غروب و سحر، صبح و ظهر میبارم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از مجموعه شعر #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتابهای شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
#ورمشور
اثر #مرتضی_امیری_اسفندقه
منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
اثر #مرتضی_امیری_اسفندقه
منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
اي همه همسايگان! زمزمه خواني کنيد
مي رسد اسفند ماه، خانه تکاني کنيد
ماهِ بلوغِ زمين، ماهِ بلاغت رسيد
مزرعه دارانِ عشق! دانه فشاني کنيد
يک نفس از آسمان سرِّ مگو مي چکد
سبز سرِ عشق باد، سُرخ زباني کنيد
قايق ذوقِ شما منتظرِ آب بود؟
دريا باريده است، قايق راني کنيد
هستي آيينه شد، مي شود آيا مگر
روبه روي آينه عيش نهاني کنيد؟
هستيِ عريان همين يک دو نفس پيش ماست
جلوه تَلَف مي شود، چشم چراني کنيد
نکته ي اصلي چه بود؟ اينکه خدا متن ماست
حاشيه تذهيب چيست؟ نکته پراني کنيد
واديِ پيموده را مي شود از سَر گرفت
باغ جوان مي شود، رو به جواني کنيد
::
باز هم از آسمان يک سَر و گردن سَر است
قامت روحِ مرا هرچه کماني کنيد
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از مجموعه شعر #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
@ShahrestanAdabPub
مي رسد اسفند ماه، خانه تکاني کنيد
ماهِ بلوغِ زمين، ماهِ بلاغت رسيد
مزرعه دارانِ عشق! دانه فشاني کنيد
يک نفس از آسمان سرِّ مگو مي چکد
سبز سرِ عشق باد، سُرخ زباني کنيد
قايق ذوقِ شما منتظرِ آب بود؟
دريا باريده است، قايق راني کنيد
هستي آيينه شد، مي شود آيا مگر
روبه روي آينه عيش نهاني کنيد؟
هستيِ عريان همين يک دو نفس پيش ماست
جلوه تَلَف مي شود، چشم چراني کنيد
نکته ي اصلي چه بود؟ اينکه خدا متن ماست
حاشيه تذهيب چيست؟ نکته پراني کنيد
واديِ پيموده را مي شود از سَر گرفت
باغ جوان مي شود، رو به جواني کنيد
::
باز هم از آسمان يک سَر و گردن سَر است
قامت روحِ مرا هرچه کماني کنيد
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از مجموعه شعر #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
@ShahrestanAdabPub
کاری بکن ای عشق! که سرشار تو باشم
پندارِ تو گفتارِ تو کردارِ تو باشم
نه شرقی و نه غربی ام ای زمزمه! بگذار
همواره هوادار، هوادارِ تو باشم
این دلخوشیِ زود گذر چاره ی من نیست
بگذار که ناچارِ تو، ناچارِ تو باشم
خورشید من! ای کاش در این قحطِ رفاقت
همسایه ی دیوار به دیوارِ تو باشم
تکرارِ تو تکرار نه، تجدیدِ بلوغ لست
ای کاش که تکراریِ تکرارِ تو باشم
اسفند رسید و دلِ من خانه تکانده است
بادا که شبِ عید خریدارِ تو باشم
....
ممدوحِ حقیقی تویی ای سلطنت محض
بگذار فقط شاعر دربارِ تو باشم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
@ShahrestanAdabPub
پندارِ تو گفتارِ تو کردارِ تو باشم
نه شرقی و نه غربی ام ای زمزمه! بگذار
همواره هوادار، هوادارِ تو باشم
این دلخوشیِ زود گذر چاره ی من نیست
بگذار که ناچارِ تو، ناچارِ تو باشم
خورشید من! ای کاش در این قحطِ رفاقت
همسایه ی دیوار به دیوارِ تو باشم
تکرارِ تو تکرار نه، تجدیدِ بلوغ لست
ای کاش که تکراریِ تکرارِ تو باشم
اسفند رسید و دلِ من خانه تکانده است
بادا که شبِ عید خریدارِ تو باشم
....
ممدوحِ حقیقی تویی ای سلطنت محض
بگذار فقط شاعر دربارِ تو باشم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
@ShahrestanAdabPub
دوست دارم وقت مردن بر لبم لبخند باشد
من از او خرسند باشم، از من او خرسند باشد
از در و ديوار تابوتم گُل رحمت ببارد
خالي از تزوير، روحم خالي از ترفند باشد
مرگ هاي کوچکي دارند مردم، دوست دارم
مرگِ من مثل شهادت، مرگِ بي مانند باشد
صبح تا شب قُدسيان آواز در قبرم بخوانند
با سماع و سُکر تا محشر سرِ من بند باشد
در ملائک بر سر من گفتگوها در بگيرد
هيچ کس هرگز نداند قيمت من چند باشد
دوست دارم روح ققنوسي م در ميلادِ مردن
فارغ از زن، زندگاني، فارغ از فرزند باشد
::
مي زنم پُل مثل ابراهيم از آتش به گُلگَشت
در قيامت کاش با من عشق، خويشاوند باشد
ميوه هاي وصل مي روياند از هر شاخه اش، مرگ
گر درختِ زندگاني قابل پيوند باشد
نه به حکمِ قافيه، از شوقِ باران هاي رحمت
دوست دارم مرگ من در مهر يا اسفند باشد
مرگ، اي سقّاي انسان در عطش سار اسارت!
بيش از اين مگذار روحِ تشنه ام در بند باشد
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
من از او خرسند باشم، از من او خرسند باشد
از در و ديوار تابوتم گُل رحمت ببارد
خالي از تزوير، روحم خالي از ترفند باشد
مرگ هاي کوچکي دارند مردم، دوست دارم
مرگِ من مثل شهادت، مرگِ بي مانند باشد
صبح تا شب قُدسيان آواز در قبرم بخوانند
با سماع و سُکر تا محشر سرِ من بند باشد
در ملائک بر سر من گفتگوها در بگيرد
هيچ کس هرگز نداند قيمت من چند باشد
دوست دارم روح ققنوسي م در ميلادِ مردن
فارغ از زن، زندگاني، فارغ از فرزند باشد
::
مي زنم پُل مثل ابراهيم از آتش به گُلگَشت
در قيامت کاش با من عشق، خويشاوند باشد
ميوه هاي وصل مي روياند از هر شاخه اش، مرگ
گر درختِ زندگاني قابل پيوند باشد
نه به حکمِ قافيه، از شوقِ باران هاي رحمت
دوست دارم مرگ من در مهر يا اسفند باشد
مرگ، اي سقّاي انسان در عطش سار اسارت!
بيش از اين مگذار روحِ تشنه ام در بند باشد
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب #ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
باید صدایِ تازه ای پیدا کنی امسال
خود را میانِ این صداها جا کنی امسال
آواز گنجشکان تمام کوچه را برداشت
باید تو هم ای بی صدا ، غوغا کنی امسال
حتی اگر با دار آری سربه زیری
باید سری بالا ، سری بالا کنی امسال
عیدانه آیا بهتر از آیینه چیزی هست؟
در پیشِ آیینه مبادا ها کنی امسال
ها! ها! مبادا باز هم چون سالِ پیرارین
امروز را قربانی فردا کنی امسال
این تو بمیری دیدی و آن تو بمیری نیست
فرصت نداری مرگ را حاشا کنی امسال
آن اشک ها که ریختی در نیمه هایِ شب
این قطره ها را میشود دریا کنی امسال
تو می توانی مثلِ بادِ صبحدم باشی
مشتِ تمامِ غنچه ها را وا کنی امسال
وادی به وادی رفتی و منزل هنوزت گم
کفشی مگر از جنس تاول پا کنی امسال
از کرم های کوچک ابریشمین بشنو
پروانه ی من! می شود پر وا کنی امسال
#بهارانه
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب:
#ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
خود را میانِ این صداها جا کنی امسال
آواز گنجشکان تمام کوچه را برداشت
باید تو هم ای بی صدا ، غوغا کنی امسال
حتی اگر با دار آری سربه زیری
باید سری بالا ، سری بالا کنی امسال
عیدانه آیا بهتر از آیینه چیزی هست؟
در پیشِ آیینه مبادا ها کنی امسال
ها! ها! مبادا باز هم چون سالِ پیرارین
امروز را قربانی فردا کنی امسال
این تو بمیری دیدی و آن تو بمیری نیست
فرصت نداری مرگ را حاشا کنی امسال
آن اشک ها که ریختی در نیمه هایِ شب
این قطره ها را میشود دریا کنی امسال
تو می توانی مثلِ بادِ صبحدم باشی
مشتِ تمامِ غنچه ها را وا کنی امسال
وادی به وادی رفتی و منزل هنوزت گم
کفشی مگر از جنس تاول پا کنی امسال
از کرم های کوچک ابریشمین بشنو
پروانه ی من! می شود پر وا کنی امسال
#بهارانه
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب:
#ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
خرید اینترنتی #ورمشور
مجموعه شعر #مرتضی_امیری_اسفندقه
نشر #شهرستان_ادب
✅ آدرس صفحه شهرستان ادب در ویترین آنلاین #نبض_هنر: https://nabzehonar.com/shahrestanadab
@ShahrestanAdabPub
مجموعه شعر #مرتضی_امیری_اسفندقه
نشر #شهرستان_ادب
✅ آدرس صفحه شهرستان ادب در ویترین آنلاین #نبض_هنر: https://nabzehonar.com/shahrestanadab
@ShahrestanAdabPub
باید صدایِ تازه ای پیدا کنی امسال
خود را میانِ این صداها جا کنی امسال
آواز گنجشکان تمام کوچه را برداشت
باید تو هم ای بی صدا ، غوغا کنی امسال
حتی اگر با دار آری سربه زیری
باید سری بالا ، سری بالا کنی امسال
عیدانه آیا بهتر از آیینه چیزی هست؟
در پیشِ آیینه مبادا ها کنی امسال
ها! ها! مبادا باز هم چون سالِ پیرارین
امروز را قربانی فردا کنی امسال
این تو بمیری دیدی و آن تو بمیری نیست
فرصت نداری مرگ را حاشا کنی امسال
آن اشک ها که ریختی در نیمه هایِ شب
این قطره ها را میشود دریا کنی امسال
تو می توانی مثلِ بادِ صبحدم باشی
مشتِ تمامِ غنچه ها را وا کنی امسال
وادی به وادی رفتی و منزل هنوزت گم
کفشی مگر از جنس تاول پا کنی امسال
از کرم های کوچک ابریشمین بشنو
پروانه ی من! می شود پر وا کنی امسال
#بهارانه
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب:
#ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
خود را میانِ این صداها جا کنی امسال
آواز گنجشکان تمام کوچه را برداشت
باید تو هم ای بی صدا ، غوغا کنی امسال
حتی اگر با دار آری سربه زیری
باید سری بالا ، سری بالا کنی امسال
عیدانه آیا بهتر از آیینه چیزی هست؟
در پیشِ آیینه مبادا ها کنی امسال
ها! ها! مبادا باز هم چون سالِ پیرارین
امروز را قربانی فردا کنی امسال
این تو بمیری دیدی و آن تو بمیری نیست
فرصت نداری مرگ را حاشا کنی امسال
آن اشک ها که ریختی در نیمه هایِ شب
این قطره ها را میشود دریا کنی امسال
تو می توانی مثلِ بادِ صبحدم باشی
مشتِ تمامِ غنچه ها را وا کنی امسال
وادی به وادی رفتی و منزل هنوزت گم
کفشی مگر از جنس تاول پا کنی امسال
از کرم های کوچک ابریشمین بشنو
پروانه ی من! می شود پر وا کنی امسال
#بهارانه
#مرتضی_امیری_اسفندقه
از کتاب:
#ورمشور
نشر #شهرستان_ادب
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub