یادداشت #آرش_شفاعی بر کتاب " #قفس_تنگی" سروده #حسنا_محمدزاده :
«قفستنگی» مجموعهای است از غزلهای حسنا محمدزاده که انتشارات #شهرستان_ادب آن را منتشر کرده است. این مجموعه، از معدود مجموعههای غزلی است که در اینسالها خواندهایم و فراز و فرودی آزاردهنده در آن دیده نمیشود. شاعر معدل قابلقبولی ازنظر شعرهای خوب دارد و به اصطلاح غثوثمین در کار او کم است.
غزلهای این مجموعه، عمدتاً از آسیبهای معمول غزلهای بسیاری از شاعران مانند ضعفتألیف، مضمونیابیهای سبک هندیوار، دنبالهروی شدید از قافیه و ابتذال در صمیمت بهدور است و شاعر سعی کرده با رعایت سختگی زبان، از ضعفهای غزل امروز دور باشد.
یکی از مهمترین آسیبهایی که غزلسرایان این روزگار به آن مبتلا میشوند، این است که برای نزدیکشدن به زبان امروز و دورشدن از اتهام کهنگی زبان و اندیشه، زبان را از چهارچوبهای معمول و رایج در غزل خارج میکنند و از آنسوی بام میافتند. برای همین است که در غزلهای بسیاری از شاعران امروز میبینید شاعر در یک بیت مانند شاعران قرن هفتم از زلف و گیسو میگوید و در یک بیت از آسانسور و ترافیک؛ و همین فضاهای نامتجانس باعث میشود درمجموع با غزلهای «شترگاوپلنگ» روبهرو شویم.
حسنا محمدزاده بهجای اینکه فضای غزل خود را که بهشدت وامدار فضا و زبان سنتی غزل است، دگرگون کند، سعی کرده با واردکردن اصطلاحات روزمره در شعر، حالوهوایی تازه به سرودههایش بدهد. در شعر او تصویرهای قرن بیستویکی، کار تازهشدن حسوحال شعر را برعهده ندارند، بلکه این اتفاق در زبان روی میدهد. مثلاً او عبارت «دلدل کردن» را از زبان روزمره مردم اخذ و وارد غزل خود کرده است:
کولهبار بسته دارد باز دلدل میکند
من ولی با اولین پرواز فردا راهیام
یا در این بیت شاعر با اصطلاح «قند در دل آبشدن» کار کرده است:
چهسالها که دو فنجان چای منتظرند
دوباره در دل این خانه قند آب کنی
آوانگارد شدن کافی است
استفاده شاعر از امکانات زبان روزمره مردم، گاهی فراتر از این میرود و او سعی میکند در زبان کار ویژهتری بکند؛ مثلاً در این بیت:
سیبمان را آب با خود برد و سال نو رسید
غیر سیروسرکه پای هفتسین پیدا نشد
خوانش نخست شعر، همین است که سفره هفتسینمان امسال بدون سیب بود. سیب هم که استعارهای است از سرخرویی، شادی و شیرینی. پس در اولیننگاه چیزیکه از این بیت دستگیرمان میشود این است که عید امسالمان بدون شادی و سرخوشی گذشت. اما استفاده شاعر از دو واژه سیروسرکه، ذهن را بهسمت اصطلاحی در زبان روزمره میبرد: «دلم مثل سیروسرکه میجوشد»، پس شعر میتواند خوانش دیگری هم داشته باشد؛ عید ما نهتنها شاد نبود، بلکه با نگرانی و جوشزدن هم همراه بود. در این بیت استفاده خلاقانه از اصطلاحات زبان، کارکرد هنرمندانهتری دارد و اگر شاعر از این ظرفیت شعرش بیشتر استفاده کند، موفقیت او در سرودن غزلی ویژه خود او بیشتر میشود.
این نکته مهمی است که هر شاعری، ظرفیتها و اختصاصات شعر خود را بشناسد و سعی کند با تقویت آنها، شعرهایی بسراید که مهرونشان ویژه خود او را بر پیشانی دارند. این آگاهی باعث میشود سودای تازه و مدرن شدن، شاعر را به بیان چنین بیتهایی سوق ندهد:
پر از اسطوره جمشیدی و مبهوت میمانم
چرا از موزههای لوور پیدا میشود جامت؟
مشخص است که عبارت «موزههای لوور» غلط است، چون یک موزه لوور بیشتر نداریم. ازطرف دیگر «از موزههای لوور پیدا میشود جامت» هم غلط است، چراکه جام «در» موزه پیدا میشود، نه «از» موزه، و میشود آن را در موزه دید! شاعری که میتواند چنین ساده و راحت حرف دلش را بگوید که: (لباس نو نخریدم بهشوق آنروزی/ که رنگ پیرهنم را تو انتخاب کنی)، به چنین آوانگاردبازیهایی نیاز ندارد.
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
«قفستنگی» مجموعهای است از غزلهای حسنا محمدزاده که انتشارات #شهرستان_ادب آن را منتشر کرده است. این مجموعه، از معدود مجموعههای غزلی است که در اینسالها خواندهایم و فراز و فرودی آزاردهنده در آن دیده نمیشود. شاعر معدل قابلقبولی ازنظر شعرهای خوب دارد و به اصطلاح غثوثمین در کار او کم است.
غزلهای این مجموعه، عمدتاً از آسیبهای معمول غزلهای بسیاری از شاعران مانند ضعفتألیف، مضمونیابیهای سبک هندیوار، دنبالهروی شدید از قافیه و ابتذال در صمیمت بهدور است و شاعر سعی کرده با رعایت سختگی زبان، از ضعفهای غزل امروز دور باشد.
یکی از مهمترین آسیبهایی که غزلسرایان این روزگار به آن مبتلا میشوند، این است که برای نزدیکشدن به زبان امروز و دورشدن از اتهام کهنگی زبان و اندیشه، زبان را از چهارچوبهای معمول و رایج در غزل خارج میکنند و از آنسوی بام میافتند. برای همین است که در غزلهای بسیاری از شاعران امروز میبینید شاعر در یک بیت مانند شاعران قرن هفتم از زلف و گیسو میگوید و در یک بیت از آسانسور و ترافیک؛ و همین فضاهای نامتجانس باعث میشود درمجموع با غزلهای «شترگاوپلنگ» روبهرو شویم.
حسنا محمدزاده بهجای اینکه فضای غزل خود را که بهشدت وامدار فضا و زبان سنتی غزل است، دگرگون کند، سعی کرده با واردکردن اصطلاحات روزمره در شعر، حالوهوایی تازه به سرودههایش بدهد. در شعر او تصویرهای قرن بیستویکی، کار تازهشدن حسوحال شعر را برعهده ندارند، بلکه این اتفاق در زبان روی میدهد. مثلاً او عبارت «دلدل کردن» را از زبان روزمره مردم اخذ و وارد غزل خود کرده است:
کولهبار بسته دارد باز دلدل میکند
من ولی با اولین پرواز فردا راهیام
یا در این بیت شاعر با اصطلاح «قند در دل آبشدن» کار کرده است:
چهسالها که دو فنجان چای منتظرند
دوباره در دل این خانه قند آب کنی
آوانگارد شدن کافی است
استفاده شاعر از امکانات زبان روزمره مردم، گاهی فراتر از این میرود و او سعی میکند در زبان کار ویژهتری بکند؛ مثلاً در این بیت:
سیبمان را آب با خود برد و سال نو رسید
غیر سیروسرکه پای هفتسین پیدا نشد
خوانش نخست شعر، همین است که سفره هفتسینمان امسال بدون سیب بود. سیب هم که استعارهای است از سرخرویی، شادی و شیرینی. پس در اولیننگاه چیزیکه از این بیت دستگیرمان میشود این است که عید امسالمان بدون شادی و سرخوشی گذشت. اما استفاده شاعر از دو واژه سیروسرکه، ذهن را بهسمت اصطلاحی در زبان روزمره میبرد: «دلم مثل سیروسرکه میجوشد»، پس شعر میتواند خوانش دیگری هم داشته باشد؛ عید ما نهتنها شاد نبود، بلکه با نگرانی و جوشزدن هم همراه بود. در این بیت استفاده خلاقانه از اصطلاحات زبان، کارکرد هنرمندانهتری دارد و اگر شاعر از این ظرفیت شعرش بیشتر استفاده کند، موفقیت او در سرودن غزلی ویژه خود او بیشتر میشود.
این نکته مهمی است که هر شاعری، ظرفیتها و اختصاصات شعر خود را بشناسد و سعی کند با تقویت آنها، شعرهایی بسراید که مهرونشان ویژه خود او را بر پیشانی دارند. این آگاهی باعث میشود سودای تازه و مدرن شدن، شاعر را به بیان چنین بیتهایی سوق ندهد:
پر از اسطوره جمشیدی و مبهوت میمانم
چرا از موزههای لوور پیدا میشود جامت؟
مشخص است که عبارت «موزههای لوور» غلط است، چون یک موزه لوور بیشتر نداریم. ازطرف دیگر «از موزههای لوور پیدا میشود جامت» هم غلط است، چراکه جام «در» موزه پیدا میشود، نه «از» موزه، و میشود آن را در موزه دید! شاعری که میتواند چنین ساده و راحت حرف دلش را بگوید که: (لباس نو نخریدم بهشوق آنروزی/ که رنگ پیرهنم را تو انتخاب کنی)، به چنین آوانگاردبازیهایی نیاز ندارد.
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
یا ابوالفضل (ع)
به دریا آشنا کن خاک خشک این طرف ها را
پر از در وجودت کن دل سرد صدف ها را
برو ای مرد ! دریا چشم در راه است مشکت را
بیاور تا سکوت خیمه ها شور و شعف ها را
یتیمانی که تا دیروز فرزند علی بودند
همین هایند ،حتما دیده ای این ناخلف ها را
دو دستت را ببر با خود ،نگاه خسته ات را هم
محیا کن برای تیر نامردان هدف ها را
میان تیغ ها و نیزه ها جشنی شده بر پا
به گوش بادها پیچانده ضرب آهنگ دف ها را
همیشه رو به ساحل می برند امواج سرگردان
برای دیدن لب های بی تابت صدف ها را
#حسنا_محمدزاده
از کتاب #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
به دریا آشنا کن خاک خشک این طرف ها را
پر از در وجودت کن دل سرد صدف ها را
برو ای مرد ! دریا چشم در راه است مشکت را
بیاور تا سکوت خیمه ها شور و شعف ها را
یتیمانی که تا دیروز فرزند علی بودند
همین هایند ،حتما دیده ای این ناخلف ها را
دو دستت را ببر با خود ،نگاه خسته ات را هم
محیا کن برای تیر نامردان هدف ها را
میان تیغ ها و نیزه ها جشنی شده بر پا
به گوش بادها پیچانده ضرب آهنگ دف ها را
همیشه رو به ساحل می برند امواج سرگردان
برای دیدن لب های بی تابت صدف ها را
#حسنا_محمدزاده
از کتاب #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
یادداشت #حسنا_محمدزاده بر کتاب " #بهانه_ها " سروده ی خانم #پروانه_نجاتی :
«ادب اعتراض» به آن دسته از آثار ادبی در ادبیات جهان اطلاق میشود که به نوعی روح انتقاد یا اعتراض و مقاومت شاعر یا نویسنده را در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی حاکم منعکس کرده است.
آغازگران آن در حوزه نظم بهطور برجسته در قرن سوم تا پنجم ناصرخسرو و سناییغزنوی هستند که پس از آنها تا به امروز اکثر شاعران، ستودنیها را ستودهاند یعنی عناصر ارزشمندی چون شجاعت، عدالت، عفت، آزادی، انساندوستی و ناشایستها را در اشعار خود تقبیح کردهاند که ظلم و بیعدالتی و فسق و فجور از آن دستهاند. «ادبیات اعتراض» تاکنون بخش وسیعی از شاهکارهای شعر جهان را به خود اختصاص داده و بیشتر وامدار آموزههای دینی، اخلاق و حماسه بوده است عوامل مهم و موثر در ظهور آن به دو دسته قابل تقسیماند.
الف . عوامل درونی که همان تعلیمات دینی و آموزههای مذهبی است که شاعران را بر آن داشته تا التزام عملی برعقاید خود داشته باشند و در زمره «یقولون مالاتفعلون» نباشند.
ب . عوامل بیرونی که بهطور عمده اوضاع و احوال اجتماع را در برمیگیرد، اجتماعی که پُر از رفتارهای ظالمانه و ریاکارانه است.
آنچه از درونمایه اشعار کتاب «بهانهها» برداشت میشود این است که شاعرش روحیهای اصلاحطلبانه و آرمانخواه دارد که او را واداشته تا از نعمت سخن، در مسیر انتقاد از بیعدالتی بهره ببرد. «بهانهها» دارای تنوع موضوعی فراوانی است ازعشق و تغزل گرفته تا جنگ و موضوعات مذهبی و اجتماعی و عرفانی... نگاه پروانه نجاتی به دنیای پیرامونش نگاهی نقدآمیز است اما نه با لحنی تند و زننده بلکه بیشتربا لحن آرام فطرتش گرهخورگی دارد.
«برای خیل مترسک که خالیاند از دل / خیال و خاطره و اضطراب بیمعنیست»، «میراثخوار خانهی موروثی غمم / از درد انحصاری امثال من نپرس »، « ماییم و عشق، شاخه نباتی که هست و نیست /اسکندریم و آب حیاتی که هست و نیست / سرگشتگان دایرهی تنگ زندگی/ درجستجوی راه نجاتی که هست و نیست »
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960614000219
کانال تخصصی #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
«ادب اعتراض» به آن دسته از آثار ادبی در ادبیات جهان اطلاق میشود که به نوعی روح انتقاد یا اعتراض و مقاومت شاعر یا نویسنده را در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی حاکم منعکس کرده است.
آغازگران آن در حوزه نظم بهطور برجسته در قرن سوم تا پنجم ناصرخسرو و سناییغزنوی هستند که پس از آنها تا به امروز اکثر شاعران، ستودنیها را ستودهاند یعنی عناصر ارزشمندی چون شجاعت، عدالت، عفت، آزادی، انساندوستی و ناشایستها را در اشعار خود تقبیح کردهاند که ظلم و بیعدالتی و فسق و فجور از آن دستهاند. «ادبیات اعتراض» تاکنون بخش وسیعی از شاهکارهای شعر جهان را به خود اختصاص داده و بیشتر وامدار آموزههای دینی، اخلاق و حماسه بوده است عوامل مهم و موثر در ظهور آن به دو دسته قابل تقسیماند.
الف . عوامل درونی که همان تعلیمات دینی و آموزههای مذهبی است که شاعران را بر آن داشته تا التزام عملی برعقاید خود داشته باشند و در زمره «یقولون مالاتفعلون» نباشند.
ب . عوامل بیرونی که بهطور عمده اوضاع و احوال اجتماع را در برمیگیرد، اجتماعی که پُر از رفتارهای ظالمانه و ریاکارانه است.
آنچه از درونمایه اشعار کتاب «بهانهها» برداشت میشود این است که شاعرش روحیهای اصلاحطلبانه و آرمانخواه دارد که او را واداشته تا از نعمت سخن، در مسیر انتقاد از بیعدالتی بهره ببرد. «بهانهها» دارای تنوع موضوعی فراوانی است ازعشق و تغزل گرفته تا جنگ و موضوعات مذهبی و اجتماعی و عرفانی... نگاه پروانه نجاتی به دنیای پیرامونش نگاهی نقدآمیز است اما نه با لحنی تند و زننده بلکه بیشتربا لحن آرام فطرتش گرهخورگی دارد.
«برای خیل مترسک که خالیاند از دل / خیال و خاطره و اضطراب بیمعنیست»، «میراثخوار خانهی موروثی غمم / از درد انحصاری امثال من نپرس »، « ماییم و عشق، شاخه نباتی که هست و نیست /اسکندریم و آب حیاتی که هست و نیست / سرگشتگان دایرهی تنگ زندگی/ درجستجوی راه نجاتی که هست و نیست »
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960614000219
کانال تخصصی #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
تو به دریا ریختی و من کماکان ماهیام
بازهم ای رود ! ممنون از همین همراهیام
کاروانی تشنه بود و یوسفی درچاه و من
من : طنابی که فقط شرمنده از کوتاهیام
سکههایم از رواج افتاد و تاجم زیر پا
تلخ پایان یافت با تو جشن شاهنشاهیام
ماه با سردی به گوش موجِ عاشق پیشه گفت :
هرچه از تو دور باشم بیشتر می خواهیام
رام دام و دانه و بامی نخواهد شد دلم
من کبوتر هم اگر باشم کبوتر چاهیام
کوله بارِ بسته دارد باز دل دل میکند
من ولی با اولین پروازِ فردا ، راهیام
#حسنا_محمدزاده
از مجموعه شعر #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
------------------------------------
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
بازهم ای رود ! ممنون از همین همراهیام
کاروانی تشنه بود و یوسفی درچاه و من
من : طنابی که فقط شرمنده از کوتاهیام
سکههایم از رواج افتاد و تاجم زیر پا
تلخ پایان یافت با تو جشن شاهنشاهیام
ماه با سردی به گوش موجِ عاشق پیشه گفت :
هرچه از تو دور باشم بیشتر می خواهیام
رام دام و دانه و بامی نخواهد شد دلم
من کبوتر هم اگر باشم کبوتر چاهیام
کوله بارِ بسته دارد باز دل دل میکند
من ولی با اولین پروازِ فردا ، راهیام
#حسنا_محمدزاده
از مجموعه شعر #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
------------------------------------
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
یادداشتی از #حسنا_محمدزاده بر کتاب #به_زبان_مادری سرودۀ #علی_اصغر_شیری:
علی اصغر شیری شاعری جوان است اما بسیار روان میسراید و این جسارت را دارد که توانایی خود را درخلق شعرهایی با مضامین گوناگون بیازماید. کتاب او را میخوانیم بیآنکه حس کنیم در سرودن مضمونی به تکرار رسیده است یا اینکه بتوانیم به قطعیت بگوییم او در سرودن محتوای خاصی چیره دستتر است. او در این مجموعه نشان داده که همواره در پی راهی نو برای به واژه کشیدن مضمون مدنظرش است و تمام توان خود را برای بهترسرودن آن مضمون به کار میبرد. چنان که مخاطبش تصورمیکند تنها عاشقانه سراست یا تنها شعرمذهبی میگوید و یا اینکه فقط و فقط دغدغه بیان مسائل اجتماعی روز جامعه را دارد. علی اصغر شیری، عناصر شعر را به خوبی میشناسد و سعی می کند با بهرهگیری هر چه بهتر و شاعرانهتر از همه عناصر، شعرهایی دلنشین و خواندنی خلق کند. میتوان گفت به موسیقی شعر توجه خاصی دارد، اگرچه از نظر موسیقی بیرونی (وزن عروضی ) درشعرهای کتاب تنوع زیادی به چشم نمیخورد و شعرها در شش یا هفت وزن عروضی سروده شده است اما غزلها از موسیقی کناری ( ردیف و قافیه ) و موسیقی درونی
( انواع تناسبات آوایی ) بهره نسبتا زیادی دارد؛ چنانکه حدود 90 درصد شعرها دارای ردیف است و در برخی موارد بهره مندی از ردیف و قافیههای خاص و کماستعمال، تا حد زیادی توانایی شعری شاعر را به رخ می کشد و او را در خلق مضامین نو یاری می دهد.
«از بس که پارههای تنم شعلهور شده
خاکسترم به وسعت یک شهر سوخته است
در سینهام سفال ترک خوردهای است دل
گنجینهام به قدمت یک شهر سوخته است »
« با آنکه برگ برگ ، پراکنده توام
این گونه روی زردم و شرمنده توام
شور سماع میبردم یا شمیم تو
از بلخ تا به قونیه آکنده توام »
« غیر تو هیچ کسی همنفس آینه نیست
تا تو هستی دل ما در هوس آینه نیست »
« دیشب تمام غربت خود را قدم زدم
اندوه بینهایت خود را قدم زدم »
ادامۀ این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7169
کانال رسمی انتشارات #شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
علی اصغر شیری شاعری جوان است اما بسیار روان میسراید و این جسارت را دارد که توانایی خود را درخلق شعرهایی با مضامین گوناگون بیازماید. کتاب او را میخوانیم بیآنکه حس کنیم در سرودن مضمونی به تکرار رسیده است یا اینکه بتوانیم به قطعیت بگوییم او در سرودن محتوای خاصی چیره دستتر است. او در این مجموعه نشان داده که همواره در پی راهی نو برای به واژه کشیدن مضمون مدنظرش است و تمام توان خود را برای بهترسرودن آن مضمون به کار میبرد. چنان که مخاطبش تصورمیکند تنها عاشقانه سراست یا تنها شعرمذهبی میگوید و یا اینکه فقط و فقط دغدغه بیان مسائل اجتماعی روز جامعه را دارد. علی اصغر شیری، عناصر شعر را به خوبی میشناسد و سعی می کند با بهرهگیری هر چه بهتر و شاعرانهتر از همه عناصر، شعرهایی دلنشین و خواندنی خلق کند. میتوان گفت به موسیقی شعر توجه خاصی دارد، اگرچه از نظر موسیقی بیرونی (وزن عروضی ) درشعرهای کتاب تنوع زیادی به چشم نمیخورد و شعرها در شش یا هفت وزن عروضی سروده شده است اما غزلها از موسیقی کناری ( ردیف و قافیه ) و موسیقی درونی
( انواع تناسبات آوایی ) بهره نسبتا زیادی دارد؛ چنانکه حدود 90 درصد شعرها دارای ردیف است و در برخی موارد بهره مندی از ردیف و قافیههای خاص و کماستعمال، تا حد زیادی توانایی شعری شاعر را به رخ می کشد و او را در خلق مضامین نو یاری می دهد.
«از بس که پارههای تنم شعلهور شده
خاکسترم به وسعت یک شهر سوخته است
در سینهام سفال ترک خوردهای است دل
گنجینهام به قدمت یک شهر سوخته است »
« با آنکه برگ برگ ، پراکنده توام
این گونه روی زردم و شرمنده توام
شور سماع میبردم یا شمیم تو
از بلخ تا به قونیه آکنده توام »
« غیر تو هیچ کسی همنفس آینه نیست
تا تو هستی دل ما در هوس آینه نیست »
« دیشب تمام غربت خود را قدم زدم
اندوه بینهایت خود را قدم زدم »
ادامۀ این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7169
کانال رسمی انتشارات #شهرستان_ادب :
@ShahrestanAdabPub
Shahrestanadab
یادداشتی پیرامون «به زبان مادری» سروده علی اصغر شیری
شهرستان ادب به نقل از خراسان: «به زبان مادری» عنوان اولین مجموعه از شعرهای کلاسیک شاعر جوان وخوشذوق، علی اصغر شیریاست که دربرگیرندۀ 30غزل است و انتشار...
#ساعت_دیدار
جمعه 21 اردیبهشت ساعت 15
خانم #حسنا_محمدزاده با مجموعه شعر #قفس_تنگی در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب
شبستان
سالن ناشران عمومی
راهروی 19
غرفه 25
@ShahrestanAdabPub
جمعه 21 اردیبهشت ساعت 15
خانم #حسنا_محمدزاده با مجموعه شعر #قفس_تنگی در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب
شبستان
سالن ناشران عمومی
راهروی 19
غرفه 25
@ShahrestanAdabPub
یا ابوالفضل (ع)
به دریا آشنا کن خاک خشک این طرف ها را
پر از در وجودت کن دل سرد صدف ها را
برو ای مرد ! دریا چشم در راه است مشکت را
بیاور تا سکوت خیمه ها شور و شعف ها را
یتیمانی که تا دیروز فرزند علی بودند
همین هایند ،حتما دیده ای این ناخلف ها را
دو دستت را ببر با خود ،نگاه خسته ات را هم
محیا کن برای تیر نامردان هدف ها را
میان تیغ ها و نیزه ها جشنی شده بر پا
به گوش بادها پیچانده ضرب آهنگ دف ها را
همیشه رو به ساحل می برند امواج سرگردان
برای دیدن لب های بی تابت صدف ها را
#حسنا_محمدزاده
از کتاب #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
به دریا آشنا کن خاک خشک این طرف ها را
پر از در وجودت کن دل سرد صدف ها را
برو ای مرد ! دریا چشم در راه است مشکت را
بیاور تا سکوت خیمه ها شور و شعف ها را
یتیمانی که تا دیروز فرزند علی بودند
همین هایند ،حتما دیده ای این ناخلف ها را
دو دستت را ببر با خود ،نگاه خسته ات را هم
محیا کن برای تیر نامردان هدف ها را
میان تیغ ها و نیزه ها جشنی شده بر پا
به گوش بادها پیچانده ضرب آهنگ دف ها را
همیشه رو به ساحل می برند امواج سرگردان
برای دیدن لب های بی تابت صدف ها را
#حسنا_محمدزاده
از کتاب #قفس_تنگی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
#تازه_های_نشر
مجموعه شعر #پریروز
#حسنا_محمدزاده
#انتشارات_شهرستان_ادب
نمایشگاه کتاب تهران
سالن ناشران عمومی
انتهای راهروی 17 غرفه 18
@ShahrestanAdabPub
مجموعه شعر #پریروز
#حسنا_محمدزاده
#انتشارات_شهرستان_ادب
نمایشگاه کتاب تهران
سالن ناشران عمومی
انتهای راهروی 17 غرفه 18
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
🔻«سالهای بیترانگی» و «پریروز» نامزدهای دومین جایزۀ ادبی الوند شدند
◾️دبیرخانۀ دومین جشنوارۀ ادبی الوند، راهیافتگان به مرحله نهایی داوری را معرفی کرد و در میان نامزدهای اعلامشده عنوان دو اثر از #انتشارات_شهرستان_ادب نیز به چشم میخورد.
کتاب #سالهای_بی_ترانگی از دکتر #محمدرضا_ترکی و #پری_روز از سرکارخانم #حسنا_محمدزاده دو نمایندۀ انتشارات شهرستان ادب در میان نامزدهای اعلامی دومین جایزۀ ادبی الوند هستند.
شهرستان ادب ضمن عرض تبریک برای این دو شاعر گرامی آرزوی موفقیتهای روزافزون دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
◾️دبیرخانۀ دومین جشنوارۀ ادبی الوند، راهیافتگان به مرحله نهایی داوری را معرفی کرد و در میان نامزدهای اعلامشده عنوان دو اثر از #انتشارات_شهرستان_ادب نیز به چشم میخورد.
کتاب #سالهای_بی_ترانگی از دکتر #محمدرضا_ترکی و #پری_روز از سرکارخانم #حسنا_محمدزاده دو نمایندۀ انتشارات شهرستان ادب در میان نامزدهای اعلامی دومین جایزۀ ادبی الوند هستند.
شهرستان ادب ضمن عرض تبریک برای این دو شاعر گرامی آرزوی موفقیتهای روزافزون دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
دکتر #محمدرضا_ترکی، برگزیده دومین دوره جایزه ادبی الوند
"جایزه کتاب سال شعر الوند" برای دومین سال در دیار الوند در سه بخش کتاب سال، کتاب برگزیده انجمن علمی نقد ادبی ایران و بخش استانی با حضور گلچینی از شاعران و ادبای کشور برگزار شد.
در پایان با حضور هیات داوران و جمعی از هنرمندان پیشکسوت همدانی چون حسن شیوا، احمد فتوت و علیرضا سهرابی، برگزیدگان دومین دوره جایزه الوند معرفی شدند.
دکتر محمدرضا ترکی با مجموعه شعر «#سالهای_بی_ترانگی» به عنوان برگزیده، تندیس ویژه «انجمن نقد ادبی ایران» را دریافت کرد و از #حسنا_محمدزاده با مجموعه شعر «#پری_روز» در این بخش تقدیر شد.
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
"جایزه کتاب سال شعر الوند" برای دومین سال در دیار الوند در سه بخش کتاب سال، کتاب برگزیده انجمن علمی نقد ادبی ایران و بخش استانی با حضور گلچینی از شاعران و ادبای کشور برگزار شد.
در پایان با حضور هیات داوران و جمعی از هنرمندان پیشکسوت همدانی چون حسن شیوا، احمد فتوت و علیرضا سهرابی، برگزیدگان دومین دوره جایزه الوند معرفی شدند.
دکتر محمدرضا ترکی با مجموعه شعر «#سالهای_بی_ترانگی» به عنوان برگزیده، تندیس ویژه «انجمن نقد ادبی ایران» را دریافت کرد و از #حسنا_محمدزاده با مجموعه شعر «#پری_روز» در این بخش تقدیر شد.
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub