خلاصه ای از یادداشت #هدیه_طباطبایی بر کتاب « #گاهی_حواست_نیست » :

«گاهی حواست نیست» مجموعه‌ 53 شعر #نیمایی #علی_داودی است که برای مخاطب بی‌حوصله‌ امروز، نیمایی‌های این کتاب موهبت بزرگی‌ است. علی داوودی با رعایت ایجاز و در عین کوتاه‌نویسی، حرف‌های ماندگاری در شعرش زده ‌است. شاعر، انسانی معمولی است که روی زمین، میان مردم، در مترو، در ترافیک و در همین خیابان‌ها و کوچه‌ها قدم می‌زند و زندگی می‌کند با این تفاوت که او، نگاه حکیمانه و خاص خودش را دارد؛ اندیشه‌ و خیال خاص خودش را دارد و همین روزمره نبودن نگاه شاعر به پدیده‌های اطرافش، موجب شده این نیمایی‌ها هرکدام حرف مهمی برای گفتن داشته باشند. شعرهایی که گویی فریاد اعتراض شاعرند به زندگی ماشینی و مصائب بی‌شمارش. نه از آن فریادهای اعتراض قلدرانه؛ شاعر «گاهی حواست نیست» با رعایت دقایق و ظرایف، اعتراض خودش را بیان کرده؛ اعتراضی همراه با انصاف و به زبانی طنز و همین «انتقاد لطیف» موجب جذابیت شعر وی شده است.

درد شاعر «گاهی حواست نیست» درد انسان معاصر است که گاهی حواسمان نیست تا چه اندازه «مرد عصر آهن» شده‌ایم و تا کجا قرار است در زندگی ماشینی خودمان غرق شویم و تا کجا می‌خواهیم یکدیگر را نبینیم. در این کتاب کم نیستند ترکیبات غافلگیر‌کننده و کلماتی که در عین سادگی اما هرکدام برای خودشان یک نشانه محسوب می‌شوند. مثل ترکیب «غم واکس‌خورده»، «عصر دودی»، «غم گمشده در بهای بلیت»، «معجون تلخ آدم و آهن».

شاعر «گاهی حواست نیست» حسرت روزگاری را به دل دارد که تیتر درشت اخبارش درد، داغ، جنایت، اختلاس، غارت، اعدام، رگبار، کشتار و ویرانی نبود.
«جنون
جهان غرق خون
- سر صبح اخبار این است-
خبر قرص
خبر درد
خبر داغ داغ
خبر اقتصاد و خبر اسکناس
خبر کشف دزدی، خبر اختلاس
...»

کاملِ این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/6733

کانال تخصصی #شعر و #داستان:

@ShahrestanAdabPub

عشق سوزان است بسم الله رحمان الرّحیم
هر که خواهان است بسم الله رحمان الرّحیم

#مهدی_جهاندار

#غزل #مخمس #نیمایی
#عشق_سوزان_است

نمایشگاه کتاب #تبریز
سالن پروین
غرفه #شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub

پیرمرد
روی ویلچر نشسته است
دست همّتش شبیه گام‌های شوق ما
پینه بسته است
- یاد همّت حبیبِ دشت کربلا به خیر!
در کنار خیل زائران
در تلاطم مسافران، درست در کنار موکب نخست
نور آفتاب صبح زود
از میان پرّه‌های چرخ و ویلچر گذشت.

#سید_مهدی_موسوی

از مجموعه شعر #سفرنامه_با_صاد
نشر #شهرستان_ادب

#نیمایی

@ShahrestanAdabPub

اوضاع... ای... بد نیست، مشغولم
با چند تخته پاره و اره
کنج کویری لخت
خو کرده با تنهایی پیشین
با رنج نجاری
با طعن بسیاران
مشغول کشتی ساختن
چشم انتظار اولین باران

#محمد_مهدی_سیار

از کتاب #رود_خوانی
نشر #شهرستان_ادب

#نیمایی

@ShahrestanAdabPub

#هیس_گلها_خوابند

#نیمایی های #مرتضی_امیری_اسفندقه
#شهرستان_ادب

خرید اینترنتی از سایت #ادب_بوک
https://adabbook.com/هیس-گل-ها-خواب-اند

@ShahrestanAdabPub

♦️ #تازه_های_نشر

🔺 #معرفی_کتاب

با همهٔ ظرفیتی که شعر نیمایی از خود در این صد سال نشان داده، هنوز آن‌چنان که باید و شاید، دیده نشده و شاعران در عرصه‌های گوناگون، کمتر از آن برای بیان اندیشه‌های خویش بهره گرفته‌اند.
در این میان، شعر مذهبی و شعر آیینی ما نیز از این قاعده برکنار نبوده است و شعرای آیینی، به قالب نیمایی چندان التفاتی نداشته‌اند.

علی داودی، در تازه‌ترین اثر خود، «شبیه»، قالب نیمایی را برای سرایش‌های عاشورایی خویش برگزیده است و از آنجا که سابقه‌ای طولانی در زمینهٔ آیینی دارد، به خوبی توانسته با تسلط بر چم و خم قالب نیمایی، اشعاری درخور توجه بسراید.

در این اثر تازه که شامل ۶۲ نیمایی است، توسط نشر شهرستان ادب در ۱۳۶ صفحه راهی بازار شده، می‌خوانیم:
«داستان کربلا به سررسید و قصه ناتمام ماند
امتداد روضه را بخوان
که مجلس یزید هست
بعد کربلا هنوز هم...
شهید هست»

📗 نیمایی‌های عاشورایی «شبیه»
🖋علی داودی
📚انتشارات: شهرستان ادب

#نیمایی #کتاب #شعر_نیمایی #شعر #عاشورا #محرم


لینک وب‌سایت فروشگاه اینترنتی ادب‌بوک جهت سفارش کتاب:
https://adabbook.com/



☘️ @ShahrestanAdabPub