https://shahrestanadab.com/Portals/0/Images/Content-Images/1160266_265.jpg
شعر پنج شاعر جوان انقلاب و از اعضای دوره آموزشی آفتابگردانها که امروز حاج امیر عباسی برای شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) در نماز جمعه خواند در شهرستان ادب منتشر میشود. سرایندۀ این شعر آقایان حجه الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی، جواد شیخ الاسلامی، سعیدتاج محمدی، سیدعلیرضا شفیعی و محمدرضاشفیعی هستند.
بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار
اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها آیینه ای تنها شده
روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانشآموزان او هستیم و پای درس او
یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم می شود
روضه های مادرش زهرا مجسم می شود
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضه های کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست
روضه آن پیکر عریان به روی خاک ها
بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست
راه ما راه علی راه حسین بن علی ست
شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست
زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟
دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا
پیش روی ما بجز آیینه ی اسلام نیست
درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ
بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز بانام حسین فاطمه, غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست
خاک بحرین و یمن جولان گه نامرد هاست
دیگر از دست علمداری نمی افتد علم
چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم
باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است
کودکانی را که دریا با خودش آورده است
آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند
کودکان را این طرف چون حرمله, سر می برند
از غم هم کیش خود داریم میمیریم ما
آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
فاش میگوییم خط قرمز ما فتنه است
فتنهای که قلب مولا قلب امت را شکست
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن
هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن
خادمانی که برای میزشان دلواپسند!
پس کجا و کی به درد مردم خود میرسند؟!
وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود
باز بیت المال, بیت الحال نااهلان شود
بارالها! تشنهگان قدرت از ما نیستند
تشنهگان خدمت تو، اهل دنیا نیستند
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنه ها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
#جواد_شیخ_الاسلامی #سیدمحمدمهدی_شفیعی #سعید_تاج_محمدی #سیدعلیرضا_شفیعی #محمدرضا_شفیعی
@ShahrestanAdab
شعر پنج شاعر جوان انقلاب و از اعضای دوره آموزشی آفتابگردانها که امروز حاج امیر عباسی برای شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) در نماز جمعه خواند در شهرستان ادب منتشر میشود. سرایندۀ این شعر آقایان حجه الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی، جواد شیخ الاسلامی، سعیدتاج محمدی، سیدعلیرضا شفیعی و محمدرضاشفیعی هستند.
بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار
اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها آیینه ای تنها شده
روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانشآموزان او هستیم و پای درس او
یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم می شود
روضه های مادرش زهرا مجسم می شود
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضه های کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست
روضه آن پیکر عریان به روی خاک ها
بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست
راه ما راه علی راه حسین بن علی ست
شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست
زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟
دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا
پیش روی ما بجز آیینه ی اسلام نیست
درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ
بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز بانام حسین فاطمه, غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست
خاک بحرین و یمن جولان گه نامرد هاست
دیگر از دست علمداری نمی افتد علم
چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم
باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است
کودکانی را که دریا با خودش آورده است
آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند
کودکان را این طرف چون حرمله, سر می برند
از غم هم کیش خود داریم میمیریم ما
آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
فاش میگوییم خط قرمز ما فتنه است
فتنهای که قلب مولا قلب امت را شکست
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن
هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن
خادمانی که برای میزشان دلواپسند!
پس کجا و کی به درد مردم خود میرسند؟!
وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود
باز بیت المال, بیت الحال نااهلان شود
بارالها! تشنهگان قدرت از ما نیستند
تشنهگان خدمت تو، اهل دنیا نیستند
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنه ها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
#جواد_شیخ_الاسلامی #سیدمحمدمهدی_شفیعی #سعید_تاج_محمدی #سیدعلیرضا_شفیعی #محمدرضا_شفیعی
@ShahrestanAdab
🔻شعری از #سیدعلیرضا_شفیعی
در شب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️با مرامش جهان چه بیگانه ست گرچه با نامش آشنا بوده ست
وسعت غربتی که داشته است تا فراسوی ناکجا بوده ست
بغض هایی ست در گلوی امام که فروخفته در دل ایام
او به این نوع گریه عادت داشت ،گریه هایی که بیصدا بوده ست
بر سر منبر رسول الله لعن میشد علی ولیکن آه
خون دل خورد و دم نزد هرچند در رگش خون مرتضی بوده ست
بین یاران غریب بود غریب؛ آن چنان که امیر لشکر او
بنده ی زرخرید و مقهورِ حیله ی عمرو عاص ها بوده ست
تیغ او در نیام شد افسوس حسرت او قیام شد افسوس
زخمِ بی التیام شد افسوس غربتی که از ابتدا بوده ست
نه که او پهلوان نباشد نه! نه که او جان فشان نباشد نه!
در شمار یلان نباشد نه! صبر تکلیف مجتبی بوده ست
تیغِ صلحی که داشت در دستش زخم بر پیکر نفاق زده
صلح خونین او مقدمه ی نهضت سرخ کربلا بوده ست
☑️ @ShahrestanAdab
در شب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️با مرامش جهان چه بیگانه ست گرچه با نامش آشنا بوده ست
وسعت غربتی که داشته است تا فراسوی ناکجا بوده ست
بغض هایی ست در گلوی امام که فروخفته در دل ایام
او به این نوع گریه عادت داشت ،گریه هایی که بیصدا بوده ست
بر سر منبر رسول الله لعن میشد علی ولیکن آه
خون دل خورد و دم نزد هرچند در رگش خون مرتضی بوده ست
بین یاران غریب بود غریب؛ آن چنان که امیر لشکر او
بنده ی زرخرید و مقهورِ حیله ی عمرو عاص ها بوده ست
تیغ او در نیام شد افسوس حسرت او قیام شد افسوس
زخمِ بی التیام شد افسوس غربتی که از ابتدا بوده ست
نه که او پهلوان نباشد نه! نه که او جان فشان نباشد نه!
در شمار یلان نباشد نه! صبر تکلیف مجتبی بوده ست
تیغِ صلحی که داشت در دستش زخم بر پیکر نفاق زده
صلح خونین او مقدمه ی نهضت سرخ کربلا بوده ست
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻تب اشرافزادگی
(شعری انتقادی-اجتماعی میخوانید از #سیدعلیرضا_شفیعی شاعر توانمند شهر اهواز و از #آفتابگردان_ها ی ادوار گذشته)
▪️یادش بخیر خاطرهی ایستادگی
زندان شدیم در قفس بیارادگی
ما را که سالها غم مردم به سینه بود
مشغول کرده دغدغهی خانوادگی
بر شانهی صبور خیابان غمی گذاشت
ویراژ دادن تب اشرافزادگی
ما هم اسیر بند تجمل شدیم... آه
چندیست نخنما شده مفهوم سادگی
ما تیرهدل شدیم ولی سینهی شما
خالی مباد از تپش ایستادگی!
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری انتقادی-اجتماعی میخوانید از #سیدعلیرضا_شفیعی شاعر توانمند شهر اهواز و از #آفتابگردان_ها ی ادوار گذشته)
▪️یادش بخیر خاطرهی ایستادگی
زندان شدیم در قفس بیارادگی
ما را که سالها غم مردم به سینه بود
مشغول کرده دغدغهی خانوادگی
بر شانهی صبور خیابان غمی گذاشت
ویراژ دادن تب اشرافزادگی
ما هم اسیر بند تجمل شدیم... آه
چندیست نخنما شده مفهوم سادگی
ما تیرهدل شدیم ولی سینهی شما
خالی مباد از تپش ایستادگی!
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«رنگینکمان مهر»
(مروری بر کتاب «دقایق» اثر #سعید_تاج_محمدی یادداشتی از #سیدعلیرضا_شفیعی)
🔹«در روزگاری که اکثر شاعران از روی دست هم مینویسند و بیشتر شعرها مثل هم، بیهویت و تکراری است، سر برآوردن شاعری از یکی از دوردستترین نقاط کشور و ارائۀ شعری متشخّص و باهویت، میتواند یک اتّفاق ادبی قابلاعتنا باشد. «سعید تاجمحمّدی» همین شاعری باهویت و متشخّص است که شعرش، آیینۀ جهان بیآلایش و باصفای اوست. تاجمحمّدی در مجموعۀ شعر «دقایق» که به تازگی توسّط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، با ارائۀ 41 شعر، نمونۀ موفّقی از جهان مدّ نظر خویش به نمایش گذاشته است...»
💠متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @shahrestanadab
(مروری بر کتاب «دقایق» اثر #سعید_تاج_محمدی یادداشتی از #سیدعلیرضا_شفیعی)
🔹«در روزگاری که اکثر شاعران از روی دست هم مینویسند و بیشتر شعرها مثل هم، بیهویت و تکراری است، سر برآوردن شاعری از یکی از دوردستترین نقاط کشور و ارائۀ شعری متشخّص و باهویت، میتواند یک اتّفاق ادبی قابلاعتنا باشد. «سعید تاجمحمّدی» همین شاعری باهویت و متشخّص است که شعرش، آیینۀ جهان بیآلایش و باصفای اوست. تاجمحمّدی در مجموعۀ شعر «دقایق» که به تازگی توسّط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، با ارائۀ 41 شعر، نمونۀ موفّقی از جهان مدّ نظر خویش به نمایش گذاشته است...»
💠متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @shahrestanadab