🔻«آمریکاییبودن» ؛ مروری بر رمان #آمریکایی نوشته #هاوارد_فاست
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«داستان در روزگاری تیره شروع میشود. پسری که در بد-جا و بد-وقت بهدنیا آمده. مادری که فرصت توجه به او را ندارد. روستایی که مثل زمینی بایر از تمام امیدها تهی شده. و پدری که یک شلاق جاندار است. این فضا برایم تداعی کنندهی ابتدای رمان "مادر" ماکسیم گورکی بود. انگار جهان در آن سالهای مبهم، همهجایش اینطور بوده. تاریک و گلآلود. اما پدر در "آمریکایی" هاوارد فاست زنده میماند. برعکس نمونهی روسیاش. به این ترتیب، پسر عزیمت میکند. هر جایی بهتر از باران شلاق است. حتی اگر جنگ باشد و مرگ. آخرین سالهای جنگ داخلی ایالات متحده. بیکه دانسته باشد، در صف طرفداران الغای بردگی. زنده از جنگ برمیگردد. حالا بزرگ شده. حالا و در پایان نوجوانی کهنهسرباز جنگ محسوب میشود. حالا دیگر شلاق پدر غلاف شده. اما باز هم نمیماند...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10584
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«داستان در روزگاری تیره شروع میشود. پسری که در بد-جا و بد-وقت بهدنیا آمده. مادری که فرصت توجه به او را ندارد. روستایی که مثل زمینی بایر از تمام امیدها تهی شده. و پدری که یک شلاق جاندار است. این فضا برایم تداعی کنندهی ابتدای رمان "مادر" ماکسیم گورکی بود. انگار جهان در آن سالهای مبهم، همهجایش اینطور بوده. تاریک و گلآلود. اما پدر در "آمریکایی" هاوارد فاست زنده میماند. برعکس نمونهی روسیاش. به این ترتیب، پسر عزیمت میکند. هر جایی بهتر از باران شلاق است. حتی اگر جنگ باشد و مرگ. آخرین سالهای جنگ داخلی ایالات متحده. بیکه دانسته باشد، در صف طرفداران الغای بردگی. زنده از جنگ برمیگردد. حالا بزرگ شده. حالا و در پایان نوجوانی کهنهسرباز جنگ محسوب میشود. حالا دیگر شلاق پدر غلاف شده. اما باز هم نمیماند...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10584
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«تولدت مبارك قاصدك مرگ»؛ مروری بر رمان تولدت مبارک جک نیکلسون نوشته #هانتر_اس_تامپسون
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«براي درك برخي امور آدم بايد زمان بيشتري صرف كند. نزديك شدن به درك آنچه كه در كتاب #تولدت_مبارک_جک_نيكلسون خواندم، نه تنها زمان كه حتي مطالعات ديگري ميطلبيد. هنوز هم نميدانم چه چيزي خواندم. مقالههاي يك روزنامهچي ناآرام؟ داستان كوتاه؟ مجموعه داستان بههم پيوسته؟ يا به قول خودش گانزو؟ اصلا گانزو چيست؟ تمام اين سوالها برايم بيپاسخ هستند. نميتوانم دربارهشان تصميمي بگيرم. اما تقريبا ميدانم اگر از چيزي لذت بردم، چه چيزي بوده. چيزي كه حالا سعي خواهم كرد در همين چند كلمهي باقي مانده دربارهاش حرف بزنم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«براي درك برخي امور آدم بايد زمان بيشتري صرف كند. نزديك شدن به درك آنچه كه در كتاب #تولدت_مبارک_جک_نيكلسون خواندم، نه تنها زمان كه حتي مطالعات ديگري ميطلبيد. هنوز هم نميدانم چه چيزي خواندم. مقالههاي يك روزنامهچي ناآرام؟ داستان كوتاه؟ مجموعه داستان بههم پيوسته؟ يا به قول خودش گانزو؟ اصلا گانزو چيست؟ تمام اين سوالها برايم بيپاسخ هستند. نميتوانم دربارهشان تصميمي بگيرم. اما تقريبا ميدانم اگر از چيزي لذت بردم، چه چيزي بوده. چيزي كه حالا سعي خواهم كرد در همين چند كلمهي باقي مانده دربارهاش حرف بزنم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تهی از فنا، لبریز زندگی | معرفی کتاب ضدآمریکایی #سرشار_زندگی اثر #جان_فانته
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«اگر بخواهم درباره رمان نهچندان بلند سرشارِ زندگی حرفی بزنم (کاری که الان تقریبا انجام میدهم) باید با گفتن این نکته شروع کنم که قبل از هر چیز کتاب برایم یک غافلگیری اساسی داشت. آن، اینکه خلاف توقعم یک رمان قصهگو بود. پشت جلد کتاب نوشته: فانته خدای من بود. جملهای که انگار از بوکفسکی نقل شده. البته نمیدانم بوکفسکی چقدر و چطور، و اصلا به چه خدایی معتقد است، اما میدانم به نسلی از نویسندگان تعلق دارد که خلاف عادت همیشگی امریکاییها، قصهگو نبودند. نویسندگانی که معمولا امریکاییهای دوورگه یا نسل دومی از مهاجران بودند و بعضی حتی در امریکا متولد نشده بودند. مثل همین پروسی بددهن و بیاعصاب، هنری چارلز بوکفسکی. آنها بههم ریخته، غریب و افسار گسیخته مینوشتند. داستانهایی که گویی پرسهزنیهای سرخوشانه و دیوانهوار خودشان بود در زمین کاغذی...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«اگر بخواهم درباره رمان نهچندان بلند سرشارِ زندگی حرفی بزنم (کاری که الان تقریبا انجام میدهم) باید با گفتن این نکته شروع کنم که قبل از هر چیز کتاب برایم یک غافلگیری اساسی داشت. آن، اینکه خلاف توقعم یک رمان قصهگو بود. پشت جلد کتاب نوشته: فانته خدای من بود. جملهای که انگار از بوکفسکی نقل شده. البته نمیدانم بوکفسکی چقدر و چطور، و اصلا به چه خدایی معتقد است، اما میدانم به نسلی از نویسندگان تعلق دارد که خلاف عادت همیشگی امریکاییها، قصهگو نبودند. نویسندگانی که معمولا امریکاییهای دوورگه یا نسل دومی از مهاجران بودند و بعضی حتی در امریکا متولد نشده بودند. مثل همین پروسی بددهن و بیاعصاب، هنری چارلز بوکفسکی. آنها بههم ریخته، غریب و افسار گسیخته مینوشتند. داستانهایی که گویی پرسهزنیهای سرخوشانه و دیوانهوار خودشان بود در زمین کاغذی...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻از اوکلاهاما تا نبراسکا، نرسیده به داکوتای جنوبی | معرفی کتاب ضدآمریکایی #آخرین_مرز اثر #هاروارد_فاست
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«من یکی از آنهایی هستم که امریکا را دوست دارد. نمیتوانم این حقیقت را پنهان کنم. شاید اسمش دوست داشتن نباشد و در واقع نوعی ستایش باشد. گمانم این است که قوم برتر شایان ستایش است. درواقع من فکر میکنم داروین حداقل در این مورد که نوع مقاوم به تغییرات حیات خود را تداوم بخشیده، یعنی تئوری انتخاب طبیعی، اشتباه نکرده. امریکاییها، ملتی متشکل از هرچه نژاد در دنیا، البته با غلبهی محسوس آلمانیها و بریتانیاییها، زمین پهناوری را تصرف کردند و خیلی زود جنگ داخلیشان را تمام کردند و حالا سالهاست بیرون مرزهای خودشان را هم، بهنفع خودشان، اداره میکنند. آنها در سالهای آخر جنگهای اول و دوم، در حالی که تقریبا هیچ گزندی از آن آتش به ایشان نرسیده بود، وارد میدان شدند. جنگ مغلوبه را تغییر وضعیت دادند. بعد هم رئیس شدند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«من یکی از آنهایی هستم که امریکا را دوست دارد. نمیتوانم این حقیقت را پنهان کنم. شاید اسمش دوست داشتن نباشد و در واقع نوعی ستایش باشد. گمانم این است که قوم برتر شایان ستایش است. درواقع من فکر میکنم داروین حداقل در این مورد که نوع مقاوم به تغییرات حیات خود را تداوم بخشیده، یعنی تئوری انتخاب طبیعی، اشتباه نکرده. امریکاییها، ملتی متشکل از هرچه نژاد در دنیا، البته با غلبهی محسوس آلمانیها و بریتانیاییها، زمین پهناوری را تصرف کردند و خیلی زود جنگ داخلیشان را تمام کردند و حالا سالهاست بیرون مرزهای خودشان را هم، بهنفع خودشان، اداره میکنند. آنها در سالهای آخر جنگهای اول و دوم، در حالی که تقریبا هیچ گزندی از آن آتش به ایشان نرسیده بود، وارد میدان شدند. جنگ مغلوبه را تغییر وضعیت دادند. بعد هم رئیس شدند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab