🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm


#خاطره

در #عملیات_بدر، تیپ 15 #امام_حسن (علیه‏السلام) ، الصخره و البیضه را به تصرف خود درآورد ؛ اما در جناح چپ ، از برخى یگان ها موفقیت چندانى دیده نشد و به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدند. از این رو ، #سردار_حبیب_الله_شمایلى دستور داد که به پایگاه هاى خود به روى #آب هاى_هور برگردیم.

به او گفتم :«برادر حبیب! شما چون #فرمانده هستید ، به عقب بروید و نگران نباشید. من #گردان را برمی گردانم و لازم نیست شما اینجا بمانید.‌»

در همان بین گلوله #خمپاره اى به قایق ایشان اصابت كرد و برادر #شمایلى از ناحیه پا مجروح شد.

باز اصرار كردم كه خون ریزى پاى شما مشكل ساز شده و بهتر است بچه ها شما را عقب ببرند ؛ ولى باز مخالفت كرد و گفت :«تا زمانى كه تمام نیروها عقب برنگردند ، از اینجا نمی روم.‌»

بعد از آن كه بچه ها را عقب فرستادیم ، به ایشان گفتم :«دیگر جاى نگرانى نیست. حال اجازه دهید شما را به پایگاه بفرستیم.‌»

باز نپذیرفت و گفت :«تا تمام قایق ها به منطقه #شط_على نرسند ، از اینجا نمی روم.‌»

بعد از آن كه قایق ها به شط على رسیدند ، ایشان را كه در وضعیت خطرناكى به سر می برد ، با پیكرى مجروح و خونین به #بهدارى رساندیم. مسئولان بهدارى بعد از معاینه گفتند :«اگر لحظه اى دیگر درنگ می كردید ، به #شهادت می رسید!»

#شهید_حبیب_الله_شمایلی
منبع : راوى : یوسف‏على حمیدى ، ر. ک : صبح ارغوانى ، ص 96 و 97



🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان

💠(قسمت دوم )


به دنبال گسترش فعالیت‌های #گروه_پژاک در غرب ایران در اوایل دههٔ ۸۰ خورشیدی، سپاه پاسداران ایران تصمیم گرفت تا یگانی از نیروهای ویژه برای مقابله با پژاک تشکیل دهد. به همین منظور توانست با بهره گیری از آموزشهای #کماندو های تیپ۶۵ نوهد ارتش #گردان_صابرین را تشکیل دهد درگیری‌های این یگان با پژاک تا سال ۹۰ ادامه داشت. در تیر ماه این سال پس از یک سلسله ⚡️عملیات، پژاک در خواست کرد 💥آتش‌بسی یک‌ماهه برقرار شود تا نیروهایش را از خاک ایران بیرون برد. اما پس از نقض آتش‌بس توسط این گروهک، دور دوم ⚡️عملیات‌ها آغاز شد که تا پایان شهریور و خروج نیروهای پژاک از ایران ادامه داشت

🍀پرسنل این یگان از میان داوطلبان اعضای کادر نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران و پس از گذراندن تست‌های قدرت، استقامت و هوش و روان انتخاب می‌شوند.
🔶از جمله این آزمایش‌ها، راه‌پیمایی مداوم ۵۴ کیلومتری با تجهیزات است. همچنین صعود بالای ۴۰۰۰ متر، ۳۰۰ کیلومتر جنگل نوردی، ۵۰۰ کیلومتر کویر نوردی و ۱۲۰۰ متر صخره نوردی از دیگر تست‌های گرفته شده از داوطلبان این نیرو است.

🌷کانال عهدباشهدا🌷

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
Forwarded from عکس نگار
#شهید_حجت_الله_صنعتکار .
.
همرزمانش تعریف می کنند، سه روز قبل از #شهادت، به او اطلاع دادند، صاحب #فرزند شده ای. وقتی خبر را شنید حال دیگری داشت، #عملیات هم شروع شده بود و دوست نداشت که در کنار بچه ها نباشد، اما با اسرار فرمانده اش(#شهید_احمد_اللهیاری ) تصمیم گرفت برود و سری به پسرش بزند
.
یک روزه رفت و پسرش را دید و وقتی برگشت چند کیلو شیرینی خریده بود و #شیرینی را بین بچه های #گردان پخش کرد
.

#آماده شد تا برای پاتکی که در راه بود حرکت کند. قبل از رفتنش می گفت: این عملیات یک چیز دیگری است و نمی شود به این راحتی ها از خیرش گذشت و انگار از همه چیز مطلع بود.
.

دیدم که دارد به سمت #دشمن می رود و سخت با آنها درگیر است، در همین حین گلولهٔ توپی از سوی دشمن شلیک شد که مستقیم به سر #حجت خورد
.

سر حجت به #هوا پرتاب شد و #خون بود که از رگ های گلویش فوران می کرد و به #آسمان می پاشید
.

#پیکر_بی_سر حجت همینطور چند قدم جلو رفت و در مقابل چشمان بهت زدهٔ ما به زمین افتاد
. .
همانند #ارباب بی سرش حسین{ع}
.
بی سر به شهادت رسید
.
.

بخشی از #وصیتنامه شهید:
.
. « بدانید که #آگاهانه در این راه قدم نهاده‏ام
.
چرا که #خون_سرخ #شهیدان از هابیل تا حسین{ع} و از حسین{ع} تا شهیدان کربلاى جنوب و غرب ایران صدایم مى‏زنند که:
.
.
چیست تو را؟ براى چه نشسته‏اى؟
.
ما در عصرى زندگى مى‏کنیم که ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است؛ ما باید خون بدهیم و آن قدر کشته بدهیم که اسلام عزیز تا ظهور مهدى عزیز{عج} پیروز شود و قسط و عدل الهى در سایه توحید برقرار گردد
.
.

پدر و مادر و خواهر و برادرم، امیدوارم که متوجه این مسئله شده باشید که من این راه را خودم انتخاب کرده‏ام و در این باره هیچکس مسئول نیست و نخواهد بود.
.
امید است که این چند قطره خون ناقابلم، درخت اسلام عزیز را آبیارى کند
.
.

پیام من به برادران و خواهران عزیز این است حامى اسلام و حامى امام و در نهایت حافظ قرآن و دستورات آن باشند
.
دست از خط و راه امام برندارند و نیز از روحانیت مبارز دست نکشند
.
.

خداوند مرا به میهمانى دعوت کرده بود و حال نیز عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم
.
از طرف من به تمام دوستان بگویید که راه امام و شهیدان را بپیمایند و نگذارند که دشمنان قلب امام را برنجانند و همیشه سعى در رسوا کردن منافقان و کافران داشته باشند و بیشتر به تبلیغ اسلام بپردازند »
.
.

#سلام_بر_شهدا
#خاطرات
#وصیت_نامه

❤️📿🌺کانال عهدباشهدا🌺📿❤️
@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🌹#سردارشهید_رضاشکری_پور

🔹(قسمت هفتم )

🏳#گردان_حضرت_علی_اکبر با فرماندهی رضا شکری پوردر عمليات والفجر 8 افتخارات زيادي نصيب نیروهای مسلح ومردم ایران کرد, به جرأت مي توان گفت #فرماندهي شهيد شكري پور باعث شد نیروهای دشمن در جاده ام القصر زمين گير شوند.

⚡️بعد از این عملیات سردار محسن رضائي فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس گفت:
🔹" گردان 154لشکر انصارالحسین(ع) گردنه ی احد را براي اسلام حفظ کرد. دليلش اين بود كه اگر عراق از اين نقطه موفق به پيشروي مي شد نيروهاي ما در ساير محورها در محاصره مي افتادند و در نهايت فاو سقوط مي كرد."🔹

⚡️او در این عملیات #مجروح شد, با اصرار زياد او را به پشت جبهه منتقل كردند ,
🍃 در موقع انتقالش به پشت خط مي گفت, روي صورت مرا بپوشانيد تا روحيه نيروها با ديدن من ضعيف نشود.🍃

🌾کانال عهدباشهدا🌾

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_دوم

مادرهاشم اینگونه روایت میکند؛ دیپلمش را هنوز نگرفته بود پیشم آمد و گفت: مادر جان می‌خواهم #بروم_سپاه. گفتم: مادر فدایت شود تو هنوز بچه‌ای می‌خواهی سپاه بروی چه کار کنی؟ در بین اون همه کار بلدها تو چه می‌دانی؟ گفت: مادر جان مگر #شهید_مرحمت_بالازاده با اون #سن و سال #کوچکش کارهای بزرگی انجام نداد پس منم می‌توانم نگران نباش هنوز هاشمت را نشناخته‌ای مطمئن باش سربلند می‌شوی". درست می‌گفت خودش بچه بود ولی عقل بزرگی داشت هیچ کدام از برادرهایش شبیه او نبودند,بعد از اتمام تحصیلات📜 در سال 86 #لباس مقدس پاسداری را برتن نمود و به دوره آموزشی سپاه #اعزام شد از همان روزهای اول که به #استخدام_سپاه درآمد بیشتر وقتش در #ماموریت و سفر گذشت.

بعدازاتمام اموزشی به #گردان_تکاوری_تیپ همیشه قهرمان ۳۷حضرت عباس اردبیل معرفی شد به اتفاق همرزمانش مرتب به ماموریت #شمال_غرب کشور اعزام میشد وانجام وظیفه مینمود.

🕊کانال عهدباشهدا🕊
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 #کلیپ

🎥فیلمی از #عزاداری #رزمندگان بوشهری #گردان_غواص مالک اشتر و گردان ابوالفضل قبل از #عملیات_کربلای_چهار

🥀بسیاری از #افراد حاضر در فیلم به درجه رفیع #شهادت نائل آمدند


💠 @Shahidegomnamm 👈
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊بــہ نفــس هـــاے #تـــــو #بنـــد اســٺ #مــــرا... هــــــر #نفسـی🍃 #ادامه_داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 °•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_ده 📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• لالا لالا یڪم دیگه دووم بیار
لالا لالا لالا یڪم دیگه دندون روی
جیگر بذار #چشمانم را می بندم و پیشانی ام را روی پیشانی اش میگذارم
انگار #منتظر ڪسی ام توی #قلبم التماس می ڪنم بیاید طفل #معصومش را ببیند من همه ی #قدم ها را رفته ام
#قدم آخر با اوست عطر #نرگس به مشامم می رسد

❥• چشمانم را می گشایم #حسام را
می بینم ڪه با لباس های #نظامی اش لبه تخت نشسته و با صورتی ڪه از همیشه #نورانی تر است مرا نگاه
می ڪند ترسان نگاهش می ڪنم و
بی اختیار می گویم:
#شهید_نشده_بودی_حسام؟
نگاهم را از #حسام می گیرم و به #امیرعلی می دوزم... می خواهم بگویم ببین #پسرڪمان چقدر شبیه توست
اما با جای خالی حسام مواجه می شوم...
#بغض می ڪنم یعنی این حسام #خیالی بود؟

❥• از ماشین پیاده می شوم #مامان امیرعلی را در آغوش گرفته به سمتش می روم امیرعلی را به دستم می دهد نگاهی به #صورت سفیدش می اندازم
گونه های لطیفش را ڪه #سرخ شده اند
نوازش میڪنم به سمت #معراج_الشهدا قدم بر میدارم چیزی به شڪستنم نمانده است صدای #گریه و همهمه فضا را پر ڪرده است وارد #محوطه می شوم همڪاران حسام با #لباس نظامی ایستاده اند یڪی شان را می بینم ڪه سر بر #شانه رفیقش گذاشته و شانه هایش تڪان می خورد زانوانم #سست میشود

❥• نگاهم به مامان #رعنا می افتد شڪستنم نزدیڪ است رد #خون رد گونه هایش جا انداخته و چشمان #مشڪی اش رنگ خون دارد #علی_اڪبر از دست داده است پشت سرش مردی را دیدم ڪه نشناختمش حسامم #پدرت عصا داشت؟ ڪمرش #خمیده نبود... بود؟ قلبم تیر می ڪشد
حسامم؟نگاه #برادرت ڪجا ثابت مانده
به زور قدم بر میدارم صدای گریه امیرعلی باعث میشود توجه همه به سمت #من جلب شود همڪاران حسام منظم #احترام نظامی می گذارند سرم را به زیر می اندازم چقدر جای #حسام بین رفقایش خالیست هر چند الان باید در #گردان دیگری باشد ڪنار #اشڪان...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅