🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
#خاطره
در #عملیات_بدر، تیپ 15 #امام_حسن (علیهالسلام) ، الصخره و البیضه را به تصرف خود درآورد ؛ اما در جناح چپ ، از برخى یگان ها موفقیت چندانى دیده نشد و به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدند. از این رو ، #سردار_حبیب_الله_شمایلى دستور داد که به پایگاه هاى خود به روى #آب هاى_هور برگردیم.
به او گفتم :«برادر حبیب! شما چون #فرمانده هستید ، به عقب بروید و نگران نباشید. من #گردان را برمی گردانم و لازم نیست شما اینجا بمانید.»
در همان بین گلوله #خمپاره اى به قایق ایشان اصابت كرد و برادر #شمایلى از ناحیه پا مجروح شد.
باز اصرار كردم كه خون ریزى پاى شما مشكل ساز شده و بهتر است بچه ها شما را عقب ببرند ؛ ولى باز مخالفت كرد و گفت :«تا زمانى كه تمام نیروها عقب برنگردند ، از اینجا نمی روم.»
بعد از آن كه بچه ها را عقب فرستادیم ، به ایشان گفتم :«دیگر جاى نگرانى نیست. حال اجازه دهید شما را به پایگاه بفرستیم.»
باز نپذیرفت و گفت :«تا تمام قایق ها به منطقه #شط_على نرسند ، از اینجا نمی روم.»
بعد از آن كه قایق ها به شط على رسیدند ، ایشان را كه در وضعیت خطرناكى به سر می برد ، با پیكرى مجروح و خونین به #بهدارى رساندیم. مسئولان بهدارى بعد از معاینه گفتند :«اگر لحظه اى دیگر درنگ می كردید ، به #شهادت می رسید!»
#شهید_حبیب_الله_شمایلی
منبع : راوى : یوسفعلى حمیدى ، ر. ک : صبح ارغوانى ، ص 96 و 97
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@shahidegomnamm
#خاطره
در #عملیات_بدر، تیپ 15 #امام_حسن (علیهالسلام) ، الصخره و البیضه را به تصرف خود درآورد ؛ اما در جناح چپ ، از برخى یگان ها موفقیت چندانى دیده نشد و به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدند. از این رو ، #سردار_حبیب_الله_شمایلى دستور داد که به پایگاه هاى خود به روى #آب هاى_هور برگردیم.
به او گفتم :«برادر حبیب! شما چون #فرمانده هستید ، به عقب بروید و نگران نباشید. من #گردان را برمی گردانم و لازم نیست شما اینجا بمانید.»
در همان بین گلوله #خمپاره اى به قایق ایشان اصابت كرد و برادر #شمایلى از ناحیه پا مجروح شد.
باز اصرار كردم كه خون ریزى پاى شما مشكل ساز شده و بهتر است بچه ها شما را عقب ببرند ؛ ولى باز مخالفت كرد و گفت :«تا زمانى كه تمام نیروها عقب برنگردند ، از اینجا نمی روم.»
بعد از آن كه بچه ها را عقب فرستادیم ، به ایشان گفتم :«دیگر جاى نگرانى نیست. حال اجازه دهید شما را به پایگاه بفرستیم.»
باز نپذیرفت و گفت :«تا تمام قایق ها به منطقه #شط_على نرسند ، از اینجا نمی روم.»
بعد از آن كه قایق ها به شط على رسیدند ، ایشان را كه در وضعیت خطرناكى به سر می برد ، با پیكرى مجروح و خونین به #بهدارى رساندیم. مسئولان بهدارى بعد از معاینه گفتند :«اگر لحظه اى دیگر درنگ می كردید ، به #شهادت می رسید!»
#شهید_حبیب_الله_شمایلی
منبع : راوى : یوسفعلى حمیدى ، ر. ک : صبح ارغوانى ، ص 96 و 97
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
Telegram
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
💠#سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم
🍃 (قسمت اول )
🍀سرچشمه تهران و آن روز واقعه که به نام #شهید_بهشتی و هفتاد و دو تن ثبت شده است. محله ای که شاید نامش به شهدای بزرگ انقلاب گره خورده… اما سرچشمه، نام مردان بزرگ دیگری را هم در شناسنامه خود ثبت کرده است.
بچه محله سرچشمه، جوانکی لاغر اندام و سر به زیر با موهای فرفری که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و به صف سپاهیان روحالله پیوست و سرباز فرمانده کل قوا شد. با نبوغ بیحدش، کاری را شروع کرد که از ساخت #خمپاره 60 آغاز شد و تا #موشک شهاب 3 رسید. جوانی که در دانشگاه جنگ، فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و شد کابوس بیپایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا.
🍃او کسی نیست جز #سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم .سرداری که دیگر نام و خدماتش جهانی شده است و او را به عنوان پدر موشکی ایران می شناسند.🍃
🌠🌺🌠🌺🌠🌺🌠🌺🌠🌺
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
@shahidegomnamm
💠#سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم
🍃 (قسمت اول )
🍀سرچشمه تهران و آن روز واقعه که به نام #شهید_بهشتی و هفتاد و دو تن ثبت شده است. محله ای که شاید نامش به شهدای بزرگ انقلاب گره خورده… اما سرچشمه، نام مردان بزرگ دیگری را هم در شناسنامه خود ثبت کرده است.
بچه محله سرچشمه، جوانکی لاغر اندام و سر به زیر با موهای فرفری که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و به صف سپاهیان روحالله پیوست و سرباز فرمانده کل قوا شد. با نبوغ بیحدش، کاری را شروع کرد که از ساخت #خمپاره 60 آغاز شد و تا #موشک شهاب 3 رسید. جوانی که در دانشگاه جنگ، فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و شد کابوس بیپایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا.
🍃او کسی نیست جز #سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم .سرداری که دیگر نام و خدماتش جهانی شده است و او را به عنوان پدر موشکی ایران می شناسند.🍃
🌠🌺🌠🌺🌠🌺🌠🌺🌠🌺
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
💠#سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم
🍃( قسمت هفتم )
🔶#تاسیس_توپخانه_سپاه؛ 1361
🔸شهید حسن طهرانیمقدم اینگونه روایت میکند:
🍃«عملیات فتحالمبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید میدادم، دیدم آقا رشید باخنده میگوید «مقدم برو #توپخانه_سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم #خمپاره را سازماندهی میکنیم. در عملیات فتحالمبین (اگر اشتباه نکنم)148 قبضه انواع 💣توپهای روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه 9 تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. شهید بزرگوار حسن شفیعزاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش. بعد از ⚡️عملیات فتحالمبین از تیپالمهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچههای نخبه باهوش را جمع کردیم و #توپخانه_سپاه راتشکیل دادیم».🍃
💣⚪💣⚪💣⚪💣⚪💣⚪
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
@shahidegomnamm
💠#سردار_شهید_حسن_تهرانی_مقدم
🍃( قسمت هفتم )
🔶#تاسیس_توپخانه_سپاه؛ 1361
🔸شهید حسن طهرانیمقدم اینگونه روایت میکند:
🍃«عملیات فتحالمبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید میدادم، دیدم آقا رشید باخنده میگوید «مقدم برو #توپخانه_سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم #خمپاره را سازماندهی میکنیم. در عملیات فتحالمبین (اگر اشتباه نکنم)148 قبضه انواع 💣توپهای روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه 9 تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. شهید بزرگوار حسن شفیعزاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش. بعد از ⚡️عملیات فتحالمبین از تیپالمهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچههای نخبه باهوش را جمع کردیم و #توپخانه_سپاه راتشکیل دادیم».🍃
💣⚪💣⚪💣⚪💣⚪💣⚪
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت دوازدهم )
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
📙خاطــره از زبان همرزم شهید
شهید فدایی توی پیاده روی ها بیسیم📞 رو می گرفت و وقتی که نیازی به ارتباطات رادیویی نبود دستشو روی شاسی نگه مےداشت و می گفت: ...آقا خط دیگه اشغاله و خطو به کسی نمیدم ! و شروع میکرد به مداحی ...
البته بچه ها هم همراهی میکردن و اکثرا می گفتن یوسف مثل بمب روحیه بود بین ما. همکارای شهید میگفتن : #یوسف بعضی مواقع روزی یک ساعت برای ما
#روضه_حضرت_زهرا (س) میخوند و همین شد که بچه ها این اواخر به شهید فدائی نژاد می گفتن 🍃یوسف زهرا!
و چه اسم با مسمایی بود !
هم با مسما هم مرتبط !
چندین نفر از همکاران شهید فدائی نژاد هم این مطلب عجیب رو مطرح کردند ! اونا گفتند :
یه شب قبل شهادت یوسف،ما توی آسایشگاه نشسته بودیم . شهید خواب بود😑 ، از خواب بیدار شد و گفت 👌: بچه ها فردا توی سنگر یک گلوله میاد که فقط با من کار داره!
ما خندیدیم😀 و اگه دوروغ نگیم یکم شهیدو مسخره کردیم! 😬
اما شهید خیلی جدّی گفت👌 : فردا یک خمپاره میاد تو سنگر و بین شما فقط من #شهیدمیشم!
ما با حالتی ناباورانه😳 یکم سربه سرش گذاشتم و گفتیم : باز تو هوایی شدی؟ ولی شهید باز جدی و محکم گفت : کسی اگه دوست داره از این دنیا بره فردا کنار من بشینه ...!
روز فرداش همه چیز عادی بود ! ما تیر میزدیم ! پژاک تیر میزد ! همه چیز مثل همیشه بود که صدای #خمپاره ای که از صبح بصورت نامنظم میزد به نزدیکی یکی از #سنگرا خورد ....
😳ناگهان یکی داد زد🗣 !
امدادگر ! امدادگر ! برانکارد ! برانکارد بیارید !
تاگفتن #یوسف_شهید_شده ! نشستیم رو زمین و ناباورانه😨 به سرمون زدیم! راست گفته بود! وااااای خدایا! ...😢
💠وقتی شهید فدائی نژاد شهید شد بچه ها دیدن بدنش از ناحیه چپ بشدت آسیب دیده .
✨سر و صورتو گردنو بازو. یازهرا (سلام الله علیها)✨
آقا یوسف بعد از برخورد ترکش های خمپاره کنار سنگر افتاد و ازش بشدت داشت خون میرفت .
ایشون رو روی برانکاردگذاشتن وتو همون حال در #نفس_آخر 3 بار گفت :
#یازهرا_یازهرا_یازهرا ..
🍀تک تیرنداز یگان ویژه صابرین با ذکریازهـرا به دیدار معبودشتافت.🕊
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍂🌷✨🍂🌷✨🍂🌷✨🍂
💠(قسمت دوازدهم )
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
📙خاطــره از زبان همرزم شهید
شهید فدایی توی پیاده روی ها بیسیم📞 رو می گرفت و وقتی که نیازی به ارتباطات رادیویی نبود دستشو روی شاسی نگه مےداشت و می گفت: ...آقا خط دیگه اشغاله و خطو به کسی نمیدم ! و شروع میکرد به مداحی ...
البته بچه ها هم همراهی میکردن و اکثرا می گفتن یوسف مثل بمب روحیه بود بین ما. همکارای شهید میگفتن : #یوسف بعضی مواقع روزی یک ساعت برای ما
#روضه_حضرت_زهرا (س) میخوند و همین شد که بچه ها این اواخر به شهید فدائی نژاد می گفتن 🍃یوسف زهرا!
و چه اسم با مسمایی بود !
هم با مسما هم مرتبط !
چندین نفر از همکاران شهید فدائی نژاد هم این مطلب عجیب رو مطرح کردند ! اونا گفتند :
یه شب قبل شهادت یوسف،ما توی آسایشگاه نشسته بودیم . شهید خواب بود😑 ، از خواب بیدار شد و گفت 👌: بچه ها فردا توی سنگر یک گلوله میاد که فقط با من کار داره!
ما خندیدیم😀 و اگه دوروغ نگیم یکم شهیدو مسخره کردیم! 😬
اما شهید خیلی جدّی گفت👌 : فردا یک خمپاره میاد تو سنگر و بین شما فقط من #شهیدمیشم!
ما با حالتی ناباورانه😳 یکم سربه سرش گذاشتم و گفتیم : باز تو هوایی شدی؟ ولی شهید باز جدی و محکم گفت : کسی اگه دوست داره از این دنیا بره فردا کنار من بشینه ...!
روز فرداش همه چیز عادی بود ! ما تیر میزدیم ! پژاک تیر میزد ! همه چیز مثل همیشه بود که صدای #خمپاره ای که از صبح بصورت نامنظم میزد به نزدیکی یکی از #سنگرا خورد ....
😳ناگهان یکی داد زد🗣 !
امدادگر ! امدادگر ! برانکارد ! برانکارد بیارید !
تاگفتن #یوسف_شهید_شده ! نشستیم رو زمین و ناباورانه😨 به سرمون زدیم! راست گفته بود! وااااای خدایا! ...😢
💠وقتی شهید فدائی نژاد شهید شد بچه ها دیدن بدنش از ناحیه چپ بشدت آسیب دیده .
✨سر و صورتو گردنو بازو. یازهرا (سلام الله علیها)✨
آقا یوسف بعد از برخورد ترکش های خمپاره کنار سنگر افتاد و ازش بشدت داشت خون میرفت .
ایشون رو روی برانکاردگذاشتن وتو همون حال در #نفس_آخر 3 بار گفت :
#یازهرا_یازهرا_یازهرا ..
🍀تک تیرنداز یگان ویژه صابرین با ذکریازهـرا به دیدار معبودشتافت.🕊
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍂🌷✨🍂🌷✨🍂🌷✨🍂
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_بیست_ونهم
#خاطرات
خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
#روز_درگیری
💥خمپاره ها را ولش کن، این پشه ها را چیکار کنیم...
✍ساعت 2 بعدظهر در #روستای القراصی سوریه بودیم، نزدیک کشتزارهایی که پر بود از انواع #حشرات و مخصوصا پشه هایی که از نیششان در امان نبودیم. #دشمن کم کم داشت #تهاجم خودش را شروع می کرد ؛ با شلیک گلوله های #خمپاره و نوعی از گلو له های دست ساز ، که شبیه کپسول های گاز بود ؛ اطرافمان را #زیر_آتش گرفته بودند .بچه ها آماده حرکت به سمت #سنگرهای کمین و شناسایی دشمن بودند.انفجار این کپسول های جهنمی که هر لحظه به ما نزدیک تر می شد بچهها را نگران کرده بود.
شهید سعید مسلمی و شهید محمد زهره وند هم با ما بودند.
#محمد که سرشار از #انرژی و روحیه بود، در حالی که کف دست هایش را برای کشتن پشه ها به هم می کوبید، برای #روحیه_دادن به بچه ها گفت: خمپاره ها را ولش کن، این پشه ها را چیکار کنیم؟ در آن لحظه خنده ای بر لب ها آمد و بچهها روحیه گرفتند.😊
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_بیست_ونهم
#خاطرات
خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
#روز_درگیری
💥خمپاره ها را ولش کن، این پشه ها را چیکار کنیم...
✍ساعت 2 بعدظهر در #روستای القراصی سوریه بودیم، نزدیک کشتزارهایی که پر بود از انواع #حشرات و مخصوصا پشه هایی که از نیششان در امان نبودیم. #دشمن کم کم داشت #تهاجم خودش را شروع می کرد ؛ با شلیک گلوله های #خمپاره و نوعی از گلو له های دست ساز ، که شبیه کپسول های گاز بود ؛ اطرافمان را #زیر_آتش گرفته بودند .بچه ها آماده حرکت به سمت #سنگرهای کمین و شناسایی دشمن بودند.انفجار این کپسول های جهنمی که هر لحظه به ما نزدیک تر می شد بچهها را نگران کرده بود.
شهید سعید مسلمی و شهید محمد زهره وند هم با ما بودند.
#محمد که سرشار از #انرژی و روحیه بود، در حالی که کف دست هایش را برای کشتن پشه ها به هم می کوبید، برای #روحیه_دادن به بچه ها گفت: خمپاره ها را ولش کن، این پشه ها را چیکار کنیم؟ در آن لحظه خنده ای بر لب ها آمد و بچهها روحیه گرفتند.😊
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
📌مراقبــ #جنگ_نرم باشیم
گلوله هاے جنگ نرم
مثل #خمپاره شصته
نه سوتـ داره؛ نه صوتـ
وقتے میفهمیم اومده ڪه مےبینے
👈فلانے دیگه هیأتـ نمیاد
👈فلانے دیگه چادرسرش....
#شهیدحجتالله_رحیمی
@shahidegomnamm
گلوله هاے جنگ نرم
مثل #خمپاره شصته
نه سوتـ داره؛ نه صوتـ
وقتے میفهمیم اومده ڪه مےبینے
👈فلانے دیگه هیأتـ نمیاد
👈فلانے دیگه چادرسرش....
#شهیدحجتالله_رحیمی
@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
💥 #دست_نوشــته_ای ازیک شهید با ۳ خواسته
#که_ اتفاق_افتاد
✍بعد از #شهادتش کوله پشتی اش را باز کردنددر #برگه ای نوشته بود:
1⃣ـ خدایا ! #امام_حسین علیه السلام با لب #تشنه شهید شد ، من هم می خواهم تشنه شهید شوم. ( وقتی او شهید شد ، تانکرهای آب خالی بوده و فرمانده برای رزمنده ها تقاضای آب کرده بود )
2⃣ـ اربابم با #سر_بریده شهید شده و سرش را از پشت بریده اند ، من هم می خواهم از پشت سرم بریده شود ( نقل کردند که #خمپاره از #پشت_سر_به_شهید خورده است )
3⃣ـ سر بریده ی مولایم امام حسین علیه السلام #بالای_نی_قرآن می خواند ، من سرّش را نمی دانم ، ولی می خواهم با سر بریده « #یا_حسین » بگویم.در جاده خمپاره خورد و #سرش قطع شد. دیدند سر بریده #لبهایش_تکان_می خورد و « یا حسین » می گوید.
#طلبه_شهیدمصطفی_آقاجانی
#آرزوهای_یک_شهید
#خاطره
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💥 #دست_نوشــته_ای ازیک شهید با ۳ خواسته
#که_ اتفاق_افتاد
✍بعد از #شهادتش کوله پشتی اش را باز کردنددر #برگه ای نوشته بود:
1⃣ـ خدایا ! #امام_حسین علیه السلام با لب #تشنه شهید شد ، من هم می خواهم تشنه شهید شوم. ( وقتی او شهید شد ، تانکرهای آب خالی بوده و فرمانده برای رزمنده ها تقاضای آب کرده بود )
2⃣ـ اربابم با #سر_بریده شهید شده و سرش را از پشت بریده اند ، من هم می خواهم از پشت سرم بریده شود ( نقل کردند که #خمپاره از #پشت_سر_به_شهید خورده است )
3⃣ـ سر بریده ی مولایم امام حسین علیه السلام #بالای_نی_قرآن می خواند ، من سرّش را نمی دانم ، ولی می خواهم با سر بریده « #یا_حسین » بگویم.در جاده خمپاره خورد و #سرش قطع شد. دیدند سر بریده #لبهایش_تکان_می خورد و « یا حسین » می گوید.
#طلبه_شهیدمصطفی_آقاجانی
#آرزوهای_یک_شهید
#خاطره
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
#سالروز_شهادت
#شهید_علیرضا_بنکدار_معاون_گردان_کمیل
✍وقتی در منطقه #فکه گردان کمیل در #محاصره قرار گرفت و نیروها از شدت تشنگی لبهایشان خشک شده بود
شهید علیرضا بنکدار به عنوان معاون گردان کمیل در این محاصره در روز 21 بهمن ماه 1361 بر اثر اصابت گلوله #خمپاره از ناحیه چپ بدن زخمی شد و بعد از چند ساعت خونریزی در کانال کمیل واقع در فکه به #شهادت رسید.
💠شهید بنکدار در #وصیتنامه خود از خدا خواسته است که او را در زمره شهدای گمنام قرار دهد. پیکرش بازنگردد و مانند حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر باشد.
#شهید_علیرضا_بنکدار
#تولد؛ 1336
#شهادت؛ 61/11/21
💐شادی روحشون صلوات💐
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
#سالروز_شهادت
#شهید_علیرضا_بنکدار_معاون_گردان_کمیل
✍وقتی در منطقه #فکه گردان کمیل در #محاصره قرار گرفت و نیروها از شدت تشنگی لبهایشان خشک شده بود
شهید علیرضا بنکدار به عنوان معاون گردان کمیل در این محاصره در روز 21 بهمن ماه 1361 بر اثر اصابت گلوله #خمپاره از ناحیه چپ بدن زخمی شد و بعد از چند ساعت خونریزی در کانال کمیل واقع در فکه به #شهادت رسید.
💠شهید بنکدار در #وصیتنامه خود از خدا خواسته است که او را در زمره شهدای گمنام قرار دهد. پیکرش بازنگردد و مانند حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر باشد.
#شهید_علیرضا_بنکدار
#تولد؛ 1336
#شهادت؛ 61/11/21
💐شادی روحشون صلوات💐
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
💥پسرم را از جورابهای مجیدبرادرش که به پا داشت شناختم💥
✍آرام بغضش راشکست گریه کرد😢 گفت وقتی جنازه اش را آوردند نتوانستم نعمتم را بشناسم #خمپاره_تمام_صورتش رابرده بود.بادقت گفته هایش راتصور میکردم ،
نگاهش لحظه ای مکث داشت ،
اشک اجازه صحبت به او نمی داد،
میان جملاتش گهگاهی خدارامیخواند،
خواندنی که حکایت ازدلتنگیهایش میکرد ومیگفت دنیادربرابر چشمهایم تیره وتارشد
زمانیکه فقط #نعمتم را از #جورابهای_مجید_برادرش که به پاداشت، #شناختم.
آره اون پسرمن بود.
🔷پسری که حتی باورنداشتنش درکودکی
به خاطرتب وبیماری سختش ،مراازخود بیخودمیکرد،حالا چه آراااام خوابیده 😢
واین لحظه چه #مادرانه ،باخودزیرلب،
#لالایی زمزمه میکرد:
مادربه فدای صورت ماهت ،
جیگرگوشه ی من ،..
💥مگرخون پسر من رنگینترازخون
سالارشهیدان وعزیزانش
هست،یاسیدالشهداپسرم به فدای تو
وعلی اکبرتو..
🔷نمیدونم چی شد،بی اراده ازخود 😔
،تابه آن زمان آنقدرحرفهای مادربزرگم
دلم رانلرزاند ،حس عجیبی بود ازطرفی
دل آرامی ام و از سویی آشفتگی ،اینکه
عمو چه مسیرقشنگی را برای رسیدن به خدا
انتخاب کرده وگذشته ازآرمان بزرگش
چه خوش سلیقه است ومن مفتخربودم به
انتخاب زیبایش پس دلم آرام بود
🔷ولی ازطرفی نگرانیه حفظ
#رسالت_شهید،دلم را برآشفت که چگونه
از این هوای سرد وطوفانی روزگارگذرکنم .....
ومن...
نه دستانت رالمس کردم ،نه نگاهت ونه بودنت
را،ولی نبودنت راهیچگاه باورندارم، گرمای
نگاهت ازافقی دور،ازدنیایی بزرگترازدنیای من، همچون تلؤلو ستاره ای✨ درمیان ستاره گان
هستی می درخشد.مگرمیشود توشاهدزیباترین لحظه وصال حق باشی وتمنای دل من، برای
شناختن ودرک مسیر خوبیها را،شاهدنباشی ودرهمین نزدیکی ها، هوای باورهایم را،نداشته باشی.
🔷مهربانی هایت خوش قلبی تو،دلسوزی
،فداکاری وایثار،نه فقط برای تبارت، که نهایت آنرادرعملیات فتح المبین( لشگر
77خراسان)برای ارزشها وباورهایت چه زیبا به دل نشاندی
🔷وتوای مهربانترین وزیباترین #آیت_خدا
برای من ،ای عموی خوب من، زمانیکه که
دربحرانی ترین وهله ی زندگیم ،دست نوازشت
را ،حس کردم باخودپنداشتم که تلخی نبودنت
میشودشیرین ترین غزل خداحافظی ،چرا که
#زنده نگه داشتن #آرمان های تو و شهدای
راه حق ،نابترین حس قراراست ،اینکه تو
میبینی، تو هستی وتو زنده ای ومن آن کودک
دیروز ودخترامروز به پاس قرارهمیشگیم باتو
#چادرم رامحکمترمیگیرم تابادآشفتگی های
روزهای طوفانی وبی رحم،حیا وعفتم را خدشه
دارنکندتابتوانم درروزموعودبادلی مطمئن ،
#امانت مادرم را به اوبرگردانم....
پ.ن..ای شاهدان قشنگترین لحظه دیدار،ای
نابترین منتخبان وصال یار،مادختران آفتاب سرقرارمان خواهیم ماند
دلم خواندوقلم نوشت تابرسدبه دست عموی
شهیدم نعمت ضرغامی
اے ڪه
درد دورے ات
دائم عذابـم مے دهد ...
مـــــهربانے ڪن
بیا،
در خواب هایم
لااقل. ...
#شهید_نعمت_ضرغامی
#دلنوشته
🔸ارسالی از کاربر بزرگوار کانال
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
✍آرام بغضش راشکست گریه کرد😢 گفت وقتی جنازه اش را آوردند نتوانستم نعمتم را بشناسم #خمپاره_تمام_صورتش رابرده بود.بادقت گفته هایش راتصور میکردم ،
نگاهش لحظه ای مکث داشت ،
اشک اجازه صحبت به او نمی داد،
میان جملاتش گهگاهی خدارامیخواند،
خواندنی که حکایت ازدلتنگیهایش میکرد ومیگفت دنیادربرابر چشمهایم تیره وتارشد
زمانیکه فقط #نعمتم را از #جورابهای_مجید_برادرش که به پاداشت، #شناختم.
آره اون پسرمن بود.
🔷پسری که حتی باورنداشتنش درکودکی
به خاطرتب وبیماری سختش ،مراازخود بیخودمیکرد،حالا چه آراااام خوابیده 😢
واین لحظه چه #مادرانه ،باخودزیرلب،
#لالایی زمزمه میکرد:
مادربه فدای صورت ماهت ،
جیگرگوشه ی من ،..
💥مگرخون پسر من رنگینترازخون
سالارشهیدان وعزیزانش
هست،یاسیدالشهداپسرم به فدای تو
وعلی اکبرتو..
🔷نمیدونم چی شد،بی اراده ازخود 😔
،تابه آن زمان آنقدرحرفهای مادربزرگم
دلم رانلرزاند ،حس عجیبی بود ازطرفی
دل آرامی ام و از سویی آشفتگی ،اینکه
عمو چه مسیرقشنگی را برای رسیدن به خدا
انتخاب کرده وگذشته ازآرمان بزرگش
چه خوش سلیقه است ومن مفتخربودم به
انتخاب زیبایش پس دلم آرام بود
🔷ولی ازطرفی نگرانیه حفظ
#رسالت_شهید،دلم را برآشفت که چگونه
از این هوای سرد وطوفانی روزگارگذرکنم .....
ومن...
نه دستانت رالمس کردم ،نه نگاهت ونه بودنت
را،ولی نبودنت راهیچگاه باورندارم، گرمای
نگاهت ازافقی دور،ازدنیایی بزرگترازدنیای من، همچون تلؤلو ستاره ای✨ درمیان ستاره گان
هستی می درخشد.مگرمیشود توشاهدزیباترین لحظه وصال حق باشی وتمنای دل من، برای
شناختن ودرک مسیر خوبیها را،شاهدنباشی ودرهمین نزدیکی ها، هوای باورهایم را،نداشته باشی.
🔷مهربانی هایت خوش قلبی تو،دلسوزی
،فداکاری وایثار،نه فقط برای تبارت، که نهایت آنرادرعملیات فتح المبین( لشگر
77خراسان)برای ارزشها وباورهایت چه زیبا به دل نشاندی
🔷وتوای مهربانترین وزیباترین #آیت_خدا
برای من ،ای عموی خوب من، زمانیکه که
دربحرانی ترین وهله ی زندگیم ،دست نوازشت
را ،حس کردم باخودپنداشتم که تلخی نبودنت
میشودشیرین ترین غزل خداحافظی ،چرا که
#زنده نگه داشتن #آرمان های تو و شهدای
راه حق ،نابترین حس قراراست ،اینکه تو
میبینی، تو هستی وتو زنده ای ومن آن کودک
دیروز ودخترامروز به پاس قرارهمیشگیم باتو
#چادرم رامحکمترمیگیرم تابادآشفتگی های
روزهای طوفانی وبی رحم،حیا وعفتم را خدشه
دارنکندتابتوانم درروزموعودبادلی مطمئن ،
#امانت مادرم را به اوبرگردانم....
پ.ن..ای شاهدان قشنگترین لحظه دیدار،ای
نابترین منتخبان وصال یار،مادختران آفتاب سرقرارمان خواهیم ماند
دلم خواندوقلم نوشت تابرسدبه دست عموی
شهیدم نعمت ضرغامی
اے ڪه
درد دورے ات
دائم عذابـم مے دهد ...
مـــــهربانے ڪن
بیا،
در خواب هایم
لااقل. ...
#شهید_نعمت_ضرغامی
#دلنوشته
🔸ارسالی از کاربر بزرگوار کانال
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
📿 #نماز_آخر
✍صدای انفجار💥 از دور نزدیک به گوش
می رسید.با خودم گفتم ای کاش #نماز را
زودتر تموم کنه؛ اگه یک #خمپاره بیاد وسط
خاکریز.....😔
🍂مصطفی #آرام و مطمئن به همه عطرزد.
محاسن خودراشانه زد،پیشانی بند سبز رنگ را
از پیشانی باز کرد و درجیب گذاشت.
🍂طبق معمول #سجاده ی سبزرنگ کوچکی
که همیشه باخود داشت پهن کرد روی خاک
به طرف قبله ایستاد.کمی مکث کرد و برگشت
به طرف ما وگفت:((می دانید اگر این
#نماز_آخرماباشد.چه عشقی می کنیم؟؟))
#حرف همیشگی او درذهنم تداعی شد...
خاک بر سر ما،اگرجنگ تمام بشه و زنده بمانیم...😔
🍂مصطفی اشک ریزان😢 رو به قبله
ایستاد.به سمت مدینه و کعبه دلها.
✨السلام علیک یامولاتئ یا فاطمه
الزهرا،السلام علیکم و رحمه الله برکاته...
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#خاطره
🌷کانال عهدبا شهدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
✍صدای انفجار💥 از دور نزدیک به گوش
می رسید.با خودم گفتم ای کاش #نماز را
زودتر تموم کنه؛ اگه یک #خمپاره بیاد وسط
خاکریز.....😔
🍂مصطفی #آرام و مطمئن به همه عطرزد.
محاسن خودراشانه زد،پیشانی بند سبز رنگ را
از پیشانی باز کرد و درجیب گذاشت.
🍂طبق معمول #سجاده ی سبزرنگ کوچکی
که همیشه باخود داشت پهن کرد روی خاک
به طرف قبله ایستاد.کمی مکث کرد و برگشت
به طرف ما وگفت:((می دانید اگر این
#نماز_آخرماباشد.چه عشقی می کنیم؟؟))
#حرف همیشگی او درذهنم تداعی شد...
خاک بر سر ما،اگرجنگ تمام بشه و زنده بمانیم...😔
🍂مصطفی اشک ریزان😢 رو به قبله
ایستاد.به سمت مدینه و کعبه دلها.
✨السلام علیک یامولاتئ یا فاطمه
الزهرا،السلام علیکم و رحمه الله برکاته...
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#خاطره
🌷کانال عهدبا شهدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
🖇 #طنز_جبهه
ڪنارم ایستاده بودڪه یهو یه #خمپاره
اومدو #بوومممم!
نگاه ڪردم دیدم #ترڪش بهش خورده
وافتاده زمین
#دوربین رو برداشتم رفتم سراغش...
#شهدا_گاهی_نگاهی🍂
#دل_تنگم💔
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm🕊
ڪنارم ایستاده بودڪه یهو یه #خمپاره
اومدو #بوومممم!
نگاه ڪردم دیدم #ترڪش بهش خورده
وافتاده زمین
#دوربین رو برداشتم رفتم سراغش...
#شهدا_گاهی_نگاهی🍂
#دل_تنگم💔
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm🕊
✒️📃
👌🏼یـ❗️ـڪ⚠️ #تلنگر
#خمپاره صاف خوردڪنار #سنگر
#شهید_حاج_همت گفت:
#بر_محمد_وآل_محمد_صلوات
نگاهش ڪردم
انگار هیچ چیز نمیتوانست تڪانش
بدهد #دلم ازین #ایمانها
میخواهد.
___🌸🍃
❥• @Shahidegomnamm🕊
👌🏼یـ❗️ـڪ⚠️ #تلنگر
#خمپاره صاف خوردڪنار #سنگر
#شهید_حاج_همت گفت:
#بر_محمد_وآل_محمد_صلوات
نگاهش ڪردم
انگار هیچ چیز نمیتوانست تڪانش
بدهد #دلم ازین #ایمانها
میخواهد.
___🌸🍃
❥• @Shahidegomnamm🕊