Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_بیست_ودوم
🎁سوغاتی شهید مدافع حرم محمد زهره وند برای فرزندش
✍زمانی که #سوریه بود فرمانده شب قبل از شهادت از همه افراد میپرسن کی میخواد شهید بشه #محمد وفقط یکی از همرزمان به نام #شهیدسعید_مسلمی دستشون بالا میگیرن✋
🍃همون شب محمد به همرزمان میگه اگه من شهید شدم یه #عروسک واسه دخترم ریحانه #سوغاتی ببرید.😔
🍃ریحانه این روزها شاید نتواند علت #نبودن_پدر را به خوبی درک کند، پدر برای دنیای کودکانه او به یک #سفر معمولی رفت، اما دیگر #بازنگشت. این روزها تا نامی از پدر ریحانه میآید اطرافیان شرم میکنند به چشمهای او خیره شوند، اما او کم کم بزرگ میشود و میفهمد که برای #هدف_پدرش میبایست جان داد و از خود گذشت.پدر دیگر بازنگشت اما یک #نشانه از خودش برای ریحانه فرستاده است. او که قبل رفتن قول سوغاتی را به دخترش داده بود، ریحانه را دست خالی نگذاشت. خواست به او ثابت کند که حتی در سفری که برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) رفته بود هم به #یادش بوده است. #سوغاتی_بابا بعد از #شهادتش به دست ریحانه رسید. این عروسک را از میان #وسایل شهید زهرهوند برای ریحانه جدا کردهاند. او حالا از آخرین یادگاری پدر به خوبی نگهداری میکند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_بیست_ودوم
🎁سوغاتی شهید مدافع حرم محمد زهره وند برای فرزندش
✍زمانی که #سوریه بود فرمانده شب قبل از شهادت از همه افراد میپرسن کی میخواد شهید بشه #محمد وفقط یکی از همرزمان به نام #شهیدسعید_مسلمی دستشون بالا میگیرن✋
🍃همون شب محمد به همرزمان میگه اگه من شهید شدم یه #عروسک واسه دخترم ریحانه #سوغاتی ببرید.😔
🍃ریحانه این روزها شاید نتواند علت #نبودن_پدر را به خوبی درک کند، پدر برای دنیای کودکانه او به یک #سفر معمولی رفت، اما دیگر #بازنگشت. این روزها تا نامی از پدر ریحانه میآید اطرافیان شرم میکنند به چشمهای او خیره شوند، اما او کم کم بزرگ میشود و میفهمد که برای #هدف_پدرش میبایست جان داد و از خود گذشت.پدر دیگر بازنگشت اما یک #نشانه از خودش برای ریحانه فرستاده است. او که قبل رفتن قول سوغاتی را به دخترش داده بود، ریحانه را دست خالی نگذاشت. خواست به او ثابت کند که حتی در سفری که برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) رفته بود هم به #یادش بوده است. #سوغاتی_بابا بعد از #شهادتش به دست ریحانه رسید. این عروسک را از میان #وسایل شهید زهرهوند برای ریحانه جدا کردهاند. او حالا از آخرین یادگاری پدر به خوبی نگهداری میکند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هشتم
#ازدواج💞
✍حاج حمید یک #وانت آورد و وسایل و خرتوپرتهایی که از مادر ایشان و مادر خودم گرفته بودیم را سوار وانت کردیم. #وسایل ما به اندازه #نصف_وانت بود، یعنی حتی یک وانت هم پر نشد. یک #فرش شش متری، یک #قابلمه کوچک و مقداری ظرف خورده ریز را که از مادرشان گرفتیم. سپاه به ما یک خانه داد. یک خانه کوچک و در آن جا ساکن بودیم. حاج حمید من را برد تبلیغات سپاه. به مرحوم حسین پناهی و آقای جمالپور معرفی کرد و از کارهای هنری و فرهنگی من برایشان تعریف کرد. من از فردای آن روز در تبلیغات سپاه مشغول به کار شدم.
🍀حاصل این ازدواج چهار فرزند دختر به نامهای مریم وهدی، ندا ومنا می باشند.سید دوره نظامی دافوس را در دانشگاه امام حسین(ع) پشت سر می گذراند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هشتم
#ازدواج💞
✍حاج حمید یک #وانت آورد و وسایل و خرتوپرتهایی که از مادر ایشان و مادر خودم گرفته بودیم را سوار وانت کردیم. #وسایل ما به اندازه #نصف_وانت بود، یعنی حتی یک وانت هم پر نشد. یک #فرش شش متری، یک #قابلمه کوچک و مقداری ظرف خورده ریز را که از مادرشان گرفتیم. سپاه به ما یک خانه داد. یک خانه کوچک و در آن جا ساکن بودیم. حاج حمید من را برد تبلیغات سپاه. به مرحوم حسین پناهی و آقای جمالپور معرفی کرد و از کارهای هنری و فرهنگی من برایشان تعریف کرد. من از فردای آن روز در تبلیغات سپاه مشغول به کار شدم.
🍀حاصل این ازدواج چهار فرزند دختر به نامهای مریم وهدی، ندا ومنا می باشند.سید دوره نظامی دافوس را در دانشگاه امام حسین(ع) پشت سر می گذراند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_ویکم
#خاطرات
💠خاطره ای از زبان مادر شهید؛
📌 #زلزله_رودبار
✍در ایام زلزله رودبار که محمودرضا #کودکى٩ ساله بود پس از وقوع زلزله که #اعلام شد و سازمان هاى #امدادى شروع به جمع آورى #کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت مادر #میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم. گفتم #پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم میبرى در محل جمع آورى تحویل میدى.
🔷محمودرضا گفت نه مادر #الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و باید هر چه #سریعتر به آنها کمک برسد تا شب #دیر میشود من میخواهم از #وسایل خانه چیزى بدهم.
وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من #ظهر کمک کردم خودم.
بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته و #برده به محل جمع آورى #تحویل داده است.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_ویکم
#خاطرات
💠خاطره ای از زبان مادر شهید؛
📌 #زلزله_رودبار
✍در ایام زلزله رودبار که محمودرضا #کودکى٩ ساله بود پس از وقوع زلزله که #اعلام شد و سازمان هاى #امدادى شروع به جمع آورى #کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت مادر #میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم. گفتم #پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم میبرى در محل جمع آورى تحویل میدى.
🔷محمودرضا گفت نه مادر #الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و باید هر چه #سریعتر به آنها کمک برسد تا شب #دیر میشود من میخواهم از #وسایل خانه چیزى بدهم.
وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من #ظهر کمک کردم خودم.
بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته و #برده به محل جمع آورى #تحویل داده است.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهادتـ
همین استـ دیگر
بہ ناگہ #پنجره اے باز🌬مےشود
بہ سمتـِ #بهشتـ
مهم #تویے ڪہ چقدر
از #دلبستگےهاےِ🥀
این طرفِ پنجره #دل ڪنده اے💔
#وسایل_شهید_احمد_مَشلَب🕊
#منزل_شهید✌️
➣ @Shahidegomnamm ✍
همین استـ دیگر
بہ ناگہ #پنجره اے باز🌬مےشود
بہ سمتـِ #بهشتـ
مهم #تویے ڪہ چقدر
از #دلبستگےهاےِ🥀
این طرفِ پنجره #دل ڪنده اے💔
#وسایل_شهید_احمد_مَشلَب🕊
#منزل_شهید✌️
➣ @Shahidegomnamm ✍