💖 #دلنوشته
🍁دنیــــا...
بہ وسعت قفسے تنـگ مےشود
وقتے دلــت
بــرای ڪسے
تنگــــ مےشود...
#شهیدمدافع_حرم_محمود_رادمهر
#روزتون_شهدایی
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🍁دنیــــا...
بہ وسعت قفسے تنـگ مےشود
وقتے دلــت
بــرای ڪسے
تنگــــ مےشود...
#شهیدمدافع_حرم_محمود_رادمهر
#روزتون_شهدایی
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
📜 #سخنان_بزرگان
🌼امام خامنه اے :
🍀بعضےها ڪه با شهـدا #اُنـس بیشترے دارند در مشڪلات زندگے #متـوسـل به شهـدا مےشوند وشهـدا #جـواب مےدهند.
#سیدجان_به_دلم_نگاهی_ڪن
💠 @Shahidegomnamm
🌼امام خامنه اے :
🍀بعضےها ڪه با شهـدا #اُنـس بیشترے دارند در مشڪلات زندگے #متـوسـل به شهـدا مےشوند وشهـدا #جـواب مےدهند.
#سیدجان_به_دلم_نگاهی_ڪن
💠 @Shahidegomnamm
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 #کلیپ
🌹 #شهر_گرفته_جان
🥀 #از_خون_یاران
🍁به یاد #شهیدمحمد_اینانلو
و تمام شهدای یگان فاتحین که در #کربلای_خانطومان به خون خود غلطیدند و پیکرشان جا ماند😭
#جانباز_حبیب_عبداللهی
@Shahidegomnamm
🌹 #شهر_گرفته_جان
🥀 #از_خون_یاران
🍁به یاد #شهیدمحمد_اینانلو
و تمام شهدای یگان فاتحین که در #کربلای_خانطومان به خون خود غلطیدند و پیکرشان جا ماند😭
#جانباز_حبیب_عبداللهی
@Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🍁 #خاطره
✍هر وقت حمیـد آقا از #هیئت برمےگشت من و مادرش مےگفتیم ڪمتر #سیـــــنه_بزن...سیـــــنه ات درد میگیره...
🍁ولی به مامانش لبخند میزد و مےگفت آخه مامان سینه زنی خیلی خـوبـه...
🍁بعد ڪه مےرفتیم منزل به من مےگفتن شمـا نگـو سینــه نـــــزن!!!من بهـت #قــول میدم این سینه ڪه براے اباعبدالله سینه زده روی #آتیش_جهنم رو نمیبینه.
🍁بعد شهـادت وقتی رفتم #معــراج_شهـدا... #تعجب ڪردم..
🍁آقا حمید #دسـت ها و #پـاهـاش و #شکمـش و سمت چپ #صـورتـش پر بود از #ترکـــــش های ریز و درشت ڪه باعث شده بود به شهادت برسه مثل حضرت عباس ع...
🍁ولی تنهـا جایی که #سالم بود #سینـــه_اش بود!!!!وقتی دیدم یـاد حـرفـش افتادم...دستم رو روی سینه اش گذاشتم ببینم قلبش میزنه،،،ولی💔
🍁قفسه سینه اش #سالم سالم بود در حالی ڪه ڪل بدنش دچار جـراحـت هاے شدید بود...اربـا اربـا بود
#شهیدمدافع_حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی💐
#سالروز_شهادت🕊
#یادش_با_صلوات
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✍هر وقت حمیـد آقا از #هیئت برمےگشت من و مادرش مےگفتیم ڪمتر #سیـــــنه_بزن...سیـــــنه ات درد میگیره...
🍁ولی به مامانش لبخند میزد و مےگفت آخه مامان سینه زنی خیلی خـوبـه...
🍁بعد ڪه مےرفتیم منزل به من مےگفتن شمـا نگـو سینــه نـــــزن!!!من بهـت #قــول میدم این سینه ڪه براے اباعبدالله سینه زده روی #آتیش_جهنم رو نمیبینه.
🍁بعد شهـادت وقتی رفتم #معــراج_شهـدا... #تعجب ڪردم..
🍁آقا حمید #دسـت ها و #پـاهـاش و #شکمـش و سمت چپ #صـورتـش پر بود از #ترکـــــش های ریز و درشت ڪه باعث شده بود به شهادت برسه مثل حضرت عباس ع...
🍁ولی تنهـا جایی که #سالم بود #سینـــه_اش بود!!!!وقتی دیدم یـاد حـرفـش افتادم...دستم رو روی سینه اش گذاشتم ببینم قلبش میزنه،،،ولی💔
🍁قفسه سینه اش #سالم سالم بود در حالی ڪه ڪل بدنش دچار جـراحـت هاے شدید بود...اربـا اربـا بود
#شهیدمدافع_حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی💐
#سالروز_شهادت🕊
#یادش_با_صلوات
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_خامنه_ای
شهیدیعنی انسانی ڪه دنیا
رفاه وحیات خودرا ڪف
دست گرفته
تا ازڪشور #ناموس وارزشها
ڪه درواقع از یڪایڪ آحاد
مردم است دفاع ڪند.
#شهیدالیاس_چگینی🍃🌹
#سالروز_شهادت
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
شهیدیعنی انسانی ڪه دنیا
رفاه وحیات خودرا ڪف
دست گرفته
تا ازڪشور #ناموس وارزشها
ڪه درواقع از یڪایڪ آحاد
مردم است دفاع ڪند.
#شهیدالیاس_چگینی🍃🌹
#سالروز_شهادت
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
🖇 #کلام_شهید
ڪسی میتواند #شب_عملیات
از #سیم های خاردار #دشمن
عبور ڪند ڪه از #سیم های
خاردار #نفس خود گذشته باشد.
#شهیدعلی_چیت_سازیان💐
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
ڪسی میتواند #شب_عملیات
از #سیم های خاردار #دشمن
عبور ڪند ڪه از #سیم های
خاردار #نفس خود گذشته باشد.
#شهیدعلی_چیت_سازیان💐
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ🎞
🌾 تا چند ازاین #داغ لبالب باشیم
درآتش #آه و #حسرت و #تب باشیم🍂
🌾 امروز درِ #باغ_شهادت باز است
ای ڪاش #فدائیان_زینب باشیم...🥀
#شهیدزکریا_شیری🕊
#سالروز_شهادت🌷
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
🌾 تا چند ازاین #داغ لبالب باشیم
درآتش #آه و #حسرت و #تب باشیم🍂
🌾 امروز درِ #باغ_شهادت باز است
ای ڪاش #فدائیان_زینب باشیم...🥀
#شهیدزکریا_شیری🕊
#سالروز_شهادت🌷
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
ای #دل !!!
بنگر ڪه #غرق دنیا شده ای
وتأملی ڪن... اینهاچه ڪرده اند
ڪه اینگونه لایق #شهادت
گشته اند
وخود چه ڪرده ای ڪه
از این #قافله_عشق
جا مانده ای
#شهیداحمد_مشلب
#دلنوشته
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
بنگر ڪه #غرق دنیا شده ای
وتأملی ڪن... اینهاچه ڪرده اند
ڪه اینگونه لایق #شهادت
گشته اند
وخود چه ڪرده ای ڪه
از این #قافله_عشق
جا مانده ای
#شهیداحمد_مشلب
#دلنوشته
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
🌺🍃
🍃
میان باغ مرا میل غنچه🌹گشتن نیست
خوشم که خار گل🌸 بوستانشان باشم
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزادند🦋
غلام همت پیر و جوانشان باشم❤️
#شهید_مهدی_صابری ✨
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidegomnamm
🍃
میان باغ مرا میل غنچه🌹گشتن نیست
خوشم که خار گل🌸 بوستانشان باشم
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزادند🦋
غلام همت پیر و جوانشان باشم❤️
#شهید_مهدی_صابری ✨
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃💞﷽💞🍃
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره غافـر
❁ جــزء 24
❁ صفحـہ 468
❁ آیہ 8 الی 16
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره غافـر
❁ جــزء 24
❁ صفحـہ 468
❁ آیہ 8 الی 16
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🍃💞﷽💞🍃
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره غافـر
❁ جــزء 24
❁ صفحـہ 468
❁ آیہ 8 الی 16
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره غافـر
❁ جــزء 24
❁ صفحـہ 468
❁ آیہ 8 الی 16
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
💖رفیق شفیق
ڪہ مےگویند
همین ها هستند
#رفاقت_شـــان
از زمین شروع شد
و تا #بهشت ادامہ یافت..🕊
#شهید_محمد_اسدی
#شهید_محمد_جاودانی
#شهید_مصطفی_عارفی
#صبحتون_منور_به_نگاه_شهدا✨
💠 @Shahidegomnamm
ڪہ مےگویند
همین ها هستند
#رفاقت_شـــان
از زمین شروع شد
و تا #بهشت ادامہ یافت..🕊
#شهید_محمد_اسدی
#شهید_محمد_جاودانی
#شهید_مصطفی_عارفی
#صبحتون_منور_به_نگاه_شهدا✨
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌼 #طنز_در_جبهه
✍آقا مهـدے هر وقت می افتاد تو خط
#شـوخی دیگر هیچ ڪس جلودارش نبود.
♦️یڪ وقت #هندوانه اے را قاچ ڪرد، لاے آن #فلفل پاشید، بعد به یڪی از بچه ها تعارف ڪرد. او هم برداشت، شروع ڪرد به خوردن.😋
♦️وقتی حسابی دهـانـش سوخت، آقا مهدے هم صداے #خنده اش بلند شد😁. بعد رو ڪرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!»😉
#شهید_مهدی_زین_الدین 💐
#خاطره 🍁
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✍آقا مهـدے هر وقت می افتاد تو خط
#شـوخی دیگر هیچ ڪس جلودارش نبود.
♦️یڪ وقت #هندوانه اے را قاچ ڪرد، لاے آن #فلفل پاشید، بعد به یڪی از بچه ها تعارف ڪرد. او هم برداشت، شروع ڪرد به خوردن.😋
♦️وقتی حسابی دهـانـش سوخت، آقا مهدے هم صداے #خنده اش بلند شد😁. بعد رو ڪرد بهش گفت: «داداش! شیرین بود؟!»😉
#شهید_مهدی_زین_الدین 💐
#خاطره 🍁
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ ﷽ ❥●•
👌 #صبــر ڪن
👈ڪه وعـده خــدا حـــق اسـت
💫 سوره غافر/آیـه55
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
👌 #صبــر ڪن
👈ڪه وعـده خــدا حـــق اسـت
💫 سوره غافر/آیـه55
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷 قلهی حکومت حق 🔷
📹 روایت سردار سرلشکر #حاج_قاسم_سلیمانی از بهشتیانی که بهشت مشتاق دیدارشان بود
#کلیپ
🌹اینجامیعادگاه شهداست👇
☘ @Shahidegomnamm ☘
📹 روایت سردار سرلشکر #حاج_قاسم_سلیمانی از بهشتیانی که بهشت مشتاق دیدارشان بود
#کلیپ
🌹اینجامیعادگاه شهداست👇
☘ @Shahidegomnamm ☘
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صدوپنجاه_وششم 🌸دو دل بودم ، نمی دونستم کارم درسته یا نه .... از این حال زارم به تنگ اومده بودم ... #دلتنگ استخاره های حسام بودم ... 🌸بلاخره تسلیم شدم ، با قدمای سست به دنبالش راه افتادم ... وارد یه اتاقی شدیم که چند تا پرستار…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدوپنجاه_وهفتم
💖مامان با نگاهی عاشقانه گونمو بوسید ... گیج نگاهش کردمو با نگرانی پرسیدم : مامان من چم شده ؟ چرا بیهوش شدم ؟ نکنه ...
💖مامان لبخندی کنج لباش نشست و گفت : پاشو ببینم دختر ، تو از منم سالم تری ...فقط ...
_ فقط چی ؟
مکثی کردو جواب داد : فقط مادر بزرگ خدابیامرز من قراره ان شالله صاحب یه نبیره ی تپل و مپل جیگر بشه😍❤️
💖گنگ نگاهش کردم . جملش برام قابل هضم نبود .متعجب بودم تا اینکه دو هزاریم افتاد . با چشمایی که حالا اندازه ی نلبعکی شده بودن ، بهش چشم دوختم و ناباورانه گفتم : نههههه😳
💖مامان لبخند دندون نمایی زد و گفت : آره عزیزم ...
سروو پایین انداختمو شکممو نگاه کردم . احساس عجیب و ناشناخته ای که مملو از عشق و شور بود وجودمو فرا گرفت ...👼
💖اونقدر تو شوک بودم که نمی دونستم باید بخندم یا گریه کنم.چشمام برقی از شادی زد . سرمو بالا اوردموبا لبخند شرمگونی مامانو نگاه کردم☺️
💖مامان با مهربونی بغلم کردو گفت : آخه قربونت بشم که اینقدر مامان شدن بهت میاد
با بی اشتهایی ظرف غذامو نگاه کردم ...با اینکه ماکارانی غذای مورد علاقم بود ولی اصلا نمی تونستم بخورم ...
💖سرمو بالا اورم ... مامان و بابا نگاهشون بهم بود ... موهامو پشت گوشم انداختم .... مظلومانه به مامان خیره شدم ... مامان با آشفتگی گفت : مامان جان ، چند روزه نه چیزی میخوری نه جایی میری نه حرف میزنی ، لاقل به فکر اون بچه باش ...
💖وقتی مامان جلوی بابا درباره ی بچه حرف می زد ، بی اختیار گونه هام سرخ میشد ... چنگی به موهای پریشونم زدمو صندلیمو به سمت عقب هل دادم... از جام بلند شدم ... با صدای آهسته ای گفتم : میرم بالا ، حالم خوب شد میام میخورم ...
💠ادامه دارد.....
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
#فرمانده_من
#قسمت_صدوپنجاه_وهفتم
💖مامان با نگاهی عاشقانه گونمو بوسید ... گیج نگاهش کردمو با نگرانی پرسیدم : مامان من چم شده ؟ چرا بیهوش شدم ؟ نکنه ...
💖مامان لبخندی کنج لباش نشست و گفت : پاشو ببینم دختر ، تو از منم سالم تری ...فقط ...
_ فقط چی ؟
مکثی کردو جواب داد : فقط مادر بزرگ خدابیامرز من قراره ان شالله صاحب یه نبیره ی تپل و مپل جیگر بشه😍❤️
💖گنگ نگاهش کردم . جملش برام قابل هضم نبود .متعجب بودم تا اینکه دو هزاریم افتاد . با چشمایی که حالا اندازه ی نلبعکی شده بودن ، بهش چشم دوختم و ناباورانه گفتم : نههههه😳
💖مامان لبخند دندون نمایی زد و گفت : آره عزیزم ...
سروو پایین انداختمو شکممو نگاه کردم . احساس عجیب و ناشناخته ای که مملو از عشق و شور بود وجودمو فرا گرفت ...👼
💖اونقدر تو شوک بودم که نمی دونستم باید بخندم یا گریه کنم.چشمام برقی از شادی زد . سرمو بالا اوردموبا لبخند شرمگونی مامانو نگاه کردم☺️
💖مامان با مهربونی بغلم کردو گفت : آخه قربونت بشم که اینقدر مامان شدن بهت میاد
با بی اشتهایی ظرف غذامو نگاه کردم ...با اینکه ماکارانی غذای مورد علاقم بود ولی اصلا نمی تونستم بخورم ...
💖سرمو بالا اورم ... مامان و بابا نگاهشون بهم بود ... موهامو پشت گوشم انداختم .... مظلومانه به مامان خیره شدم ... مامان با آشفتگی گفت : مامان جان ، چند روزه نه چیزی میخوری نه جایی میری نه حرف میزنی ، لاقل به فکر اون بچه باش ...
💖وقتی مامان جلوی بابا درباره ی بچه حرف می زد ، بی اختیار گونه هام سرخ میشد ... چنگی به موهای پریشونم زدمو صندلیمو به سمت عقب هل دادم... از جام بلند شدم ... با صدای آهسته ای گفتم : میرم بالا ، حالم خوب شد میام میخورم ...
💠ادامه دارد.....
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm