🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_نوزدهم

🔶سهیل کریمی یکی از مستند سازان کشور؛

من از زمان جنگ ایران و عراق شاید صدنفر از دوستانم را دفن کرده ام.
صحنه ای که من در آن با بیل #خاک برداشته و داخل #قبر بر روی پیکر #شهید ریختم به معنی پایان قصه مستند ماست.

به قول #شهید_چمران هنگامی که #شیپور جنگ نواخته می شود #مرد از #نامرد شناخته می شود. ما از این افراد در جامعه خود زیاد داریم که به قول #حضرت_امام یا در شکم مادران خود هستند یا در بغل آنان و یا در مدرسه و هروقت موقع آن برسد خود را نشان خواهند داد. #محمودرضا فرد #متخصص و باشعوری و با صلابت بود و اواخر در کارش بسیار ارتقاء یافته بود. او با #شهامت، دلیر و #کاربلد بود.

اگر دوباره #جنگ اتفاق بیافتد بازهم مانند #دهه_شصت این مردم به #میدان می آیند و قطعا می ایند مگر اینکه انسان نباشند و گرنه این #خاصیت خاک ماست که همیشه چنین انسان هایی را تربیت کرده است و من مخالفم با کسانی که می گویند #نسل_امروز میدان را خالی می گذارند و با یقین می گویم که آن ها اگر لازم باشد به #میدان خواهند آمد.

هر وقت با #شهید جایی می رفتیم و مثلا به یک #موشک دست ساز برخورد می کردیم، محمودرضا می گفت این موشک #کار_من است. یعنی #امضای خود شهید روی آن بود و آن موشک سبک کار محمودرضا بود نه کس دیگر.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#تلنگر

بزرگـے مے گفتــــ:

براے رســــیدن بـــہ کبریا

بایــد نـہ کبـــر داشــت، نه ریـا...

🔖امام صادق ع:

کسی که در قلبش ذره ای تکبر باشد
به بهشت وارد نمی شود.
#حدیث_روز
💞 @shahidegomnamm 💞
☀️ بهش می‌گفتند: حسن سر طلا(موهای طلائی رنگ و چهره‌ی زیبائی داشت)

شب عملیات می‌گفت:
من تیر می‌خورم،خونم رو بمالید به «مو»هام
زیاد باهاشون پُز دادم
#خاطره
🌹کانال عهدباشهدا👇
💐 @shahidegomnamm 💐
Forwarded from عکس نگار
#شهید_سیدمحسن_سحاق سنش قانونی نبودبرارفتن به جبهه
شناسنامشو دستکاری کردرفت
وقتی رفت پدرم رفت سربهش بزنه
بهش گفته بودبیابریم توهنوزکوچیکی
گفت پدرم کسانی بودن گردنشون مثل کمرمن بوده ازپادگان دررفتن من نمیام موند
وقتی اومدبرامرخصی تومحرم بوددهه اول توتعزیه شرکت کردولی هنوز مرخصیش تمام نشده بودکه کربلای 5شروع شد
گفت من بایدبرم وقتی راه افتادکه بره مامانم رفت تاراه آهن باهاش بره
گفت مادربروتوخونه بچه کوچیک داری من میرم
رفت مادرمنوبغل کرداومدتوخونه وقتی اومدم توخونه عکس داداش پاره کردم مادرم گفته بوددوباره میندازه داداش .داداش چون امداگربودرفته بودمجرح بزارن توماشین خودش شهیدمیشه
روزی که داداشواوردن همراه با135تاشهداورده بودن گلزاره شهدای قم به خاک سپردن
#خاطره
ارسالی ازطرف خواهر شهید
💐کانال عهدباشهدا💐
💞 @shahidegomnamm 💞
💢نگاه هایتان
گاهے #نگران است...
گاهے #ناراحت !
شاید هم #دلگیـر...
اما هر چہ هست
هیچگاه سایہ ی چشمهایتان را
از سرمان برندارید...
#نگاهمـان_ڪنید 😔
#دلنوشته

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ↩️
🍂رفت بابا مست عطر یاس ها
تاشود همسنگر عباس ها
🍂رفت بابایم سحرگاهے دمشق
تاکہ عباسےکند در شهر عشق
🍂رفتہ بودے یارے #سیدعلے
گفتہ بودے زود مے آیے ولے

امیرسجاد پسر
#شهید_رجایی_فر

@shahidegomnamm ↩️
۲۱ دی سالروز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن

کسانی که خائنانه ثمرات خون شهداء و دانشمندان هسته ای رو زیر خروارها #بتن دفن و عزت ملی را لگدمال کردند، باید پاسخگوی این خسارت عظیم باشند.

@shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این قافله عمر
عجب می گذرد

دریاب دمی که با
طرب می گذرد

ساقی غم فردای
حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را
که شب می گذرد

🌙 #شبتون_بخیر

@shahidegomnamm
❤️❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃ڪوچہ ڪوچہ بنازم
بہ عابرےڪہ نیامد
شریڪ غربٺ ما ڪیست
مسافرے ڪہ نیامد

بہ پلڪ پلڪ نگاهش
دخیل خاطره بستم
دعا ڪنید بیـاید
مسافرے ڪه نیامـد
#شعر

@shahidegomnamm
🌤صبح که نه!

تمام عمرمان به #خیر می شود،

اگر #سایه ای از خلوصتان بر اعمالمان افتد.

#سلام_علیڪم
#صبحتون_معطر_به_عطرشهدا🌺
#دلنـوشـته 📝

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ↩️
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 149
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 152 الی 157

🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 149
🔹جزء 8
🔸سوره انعام
🔹آیه 152 الی 157

🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صدویکم تنم لرزش خفیفی میکند لحنه حرف زدنت مو به تنم سیخ میکند...😥 حرفت را ادامه میدهی: دیدی دعوتش کردیم اومد؟؟؟ الان پدر معنویمون پشت اون دره... تا می ایم حرف بزنم صدای مادرت مانع حرف زدنم میشود.😓 _حسام مامان گروه تواشیح اومده...…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدودوم

آروم چشمامو باز کردم،چند بار پلک زدم، با چشمای نیمه بازسرم را برگردوندم . حسام در حال پوشیدن لباس فرمش بود، آروم از تخت پایین اومدم ...

چنگی به موهام زدم تا برن عقب، رو به روی حسام وایستادم به سمتم برگشت ... نگاهش تو چشمام سر خورد...😍

با دیدنم لبخند دل نشینی زد و گفت : صباح الخیر حاج خانوم😉

خندیدمو گفتم : سلام،صبح بخیر ...😌

نزدیکش رفتمو یکی یکی دکمه های لباسشو بستم ...
متعجب به حرکاتم چشم دوخت...😶

در جوابش لبخند زدمو گفتم : من میرم صبحونتو آماده کنم ...🏃🏻

همین که برگشتم حسام دستمو گرفتو گفت : صبحونه آماده خوردنه ...😋

جا خوردم و گفتم : چ کدبانو!!!!!!
رفتیم تو آشپزخونه و صبحونه رو باهم خوردیم . 👫

بعد از خوردن صبحونه برای بدرقش تا جلوی در رفتم،با دیدن سرش یاد چیزی افتادمو بلند گفتم: حسام وایسا ...با عجله دوییدم خونه و کلاهه حسامو از رو میز برداشتم.🏃🏻

با دو رفتم سمت در، کلاهو سمتش گرفتمو گفتم : داشت یادت میرفت ...
کلاهو گرفت و گذاشت رو سرش، با مهربونی تشکر کرد ...💚

داشت خارج میشد که یهو برگشت و گفت : میخوای زود حاضر شو باهم بریم ...🤔
_کجااااا؟؟؟؟؟😢
_ خسته نباشی حاج خانوم ، امروز دانشگاه داریا ...😕

با یادآوری روز اول دانشگاه محکم کوبیدم رو پیشونیم و گفتم: آخ آخ پاک یادم رفته بود😥

حسام تک خنده ای کردو گفت : بجای خود زنی برو حاضر شو دیرت نشه🏃🏻

با این حرفش مثل جت پریدم تو خونه و لباسامو پوشیدم، کوله مو برداشتمو و توش دفتر و کتابامو ریختم ...
چادرمو سر کردم،توی آیینه یه نگاه اجمالی به خودم انداختمو اومدم بیرون . کفشامو پوشیدم، با حسام ازخونه بیرون اومدیم و سوار ماشین شدیم . 🚗
_حسام دیرت نشه ... میخوای پیاده برم؟؟؟🤔
_ن بابا سر راهه می رسونمت دیگه
جلوی در دانشگاه سریع پیاده شدم و خداحافظی کردم ، با قدمای تند رفتم تو دانشگاه ...
قرار بود مرداد برم ولی بخاطر عروسی و خرید و ... دو ماه دیگه هم مرخصی گرفتم ...با اخم ساختگی از توی حیاط که پر از پسر بود رد شدم ...😠

تقریبا با بیشترشون سر جنگ داشتم ... یه عده بی غیرت که اسمشونو گذاشته بودن روشن فکر... راحت عقاید آدمو زیر سوال می بردن .تقه ای به در زدم و وارد کلاس شدم ... 🚶🏻🚪
خدا رو شکر هنوز استاد نیومده بود میون صندلیای جلو یکی رو واسه خودم اختیار کردم صدای پچ پچ از گوشه و کنار کلاس بلند شد دو سه تا چادری باید بین این همه آدم می ایستادیم و از پوششمون دفاع میکردیم پسری از کنارم رد شد و گفت : تقبل لله خواهرم😏

همون لحظه استاد وارد شد بی توجه به حرفش به احترام استاد از جا بلند شدم.

ادامه دارد. ...

💠کانال عهدباشهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
🍂تمام قصه همين بود من عاشق تو...

🌷تو عاشق شهادت...

تو رفتى براى عشق بازى با خدايت...

🍁من ماندم و عشق بازى با خاطراتت...

#شهدا_گاهے_نگاهے
#دلنوشته📝

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ↩️