🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
🌹#شهید_محمدرضا_حقیقی
🍀 (قسمت دوازدهم )
محمــــدرضا در آذر ۱۳۶۴ در گوشه اي از 📔#دفتر_خاطراتش #شعر زيباي حافظ را به خط خوش نوشته بود:
🍃روز مرگم نفسے وعده ي ديدار بده
وانگهم تا به لحد✨#خـرم_و_دلشـــاد✨ببر🍃
#اصل_شعر حافظ :
🍂روز مرگم نفسي وعده ي ديدار بده
وانگهم تا به لحد #فارغ_و_آزاد ببر🍂
🤔چه كسي مي دانست اين #دعا دو ماه ديگر مستجاب خواهد شد؟ #اجابت اين دعا همان و آن #خنــده ي دندان نما همان 😀
❇🌸✳🌸❇🌸❇🌸❇🌸
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
@shahidegomnamm
🌹#شهید_محمدرضا_حقیقی
🍀 (قسمت دوازدهم )
محمــــدرضا در آذر ۱۳۶۴ در گوشه اي از 📔#دفتر_خاطراتش #شعر زيباي حافظ را به خط خوش نوشته بود:
🍃روز مرگم نفسے وعده ي ديدار بده
وانگهم تا به لحد✨#خـرم_و_دلشـــاد✨ببر🍃
#اصل_شعر حافظ :
🍂روز مرگم نفسي وعده ي ديدار بده
وانگهم تا به لحد #فارغ_و_آزاد ببر🍂
🤔چه كسي مي دانست اين #دعا دو ماه ديگر مستجاب خواهد شد؟ #اجابت اين دعا همان و آن #خنــده ي دندان نما همان 😀
❇🌸✳🌸❇🌸❇🌸❇🌸
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
✨ #حدیث_روز
🔻امام صادق (ع):
💠خداوند متعال بہ داوود عليہ السلام وحے فرمود ڪہ:
در زمان آسايشت بہ #ياد من باش،
تا من هنگام گرفتارےات #دعاے تو را #اجابت ڪنم.
📔ميزان الحكمہ، جلد۴
🆔 @shahidegomnamm
🔻امام صادق (ع):
💠خداوند متعال بہ داوود عليہ السلام وحے فرمود ڪہ:
در زمان آسايشت بہ #ياد من باش،
تا من هنگام گرفتارےات #دعاے تو را #اجابت ڪنم.
📔ميزان الحكمہ، جلد۴
🆔 @shahidegomnamm
💐🍃
🍃
📃 #وصیتنامه
🌾انشاءالله که خداوند #مرگم را
#شهادت💔درراه خویش قراردهد
🌾ودرهر #نمازی که میخوانم
#اجابت اینآرزو راازخدامیخواهم
مدافعحرم✌️
#شهیدمحمدتقی_سالخورده🕊
🍃 @Shahidegomnamm
💐🍃
🍃
📃 #وصیتنامه
🌾انشاءالله که خداوند #مرگم را
#شهادت💔درراه خویش قراردهد
🌾ودرهر #نمازی که میخوانم
#اجابت اینآرزو راازخدامیخواهم
مدافعحرم✌️
#شهیدمحمدتقی_سالخورده🕊
🍃 @Shahidegomnamm
💐🍃
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند
🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت.
⚜در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو #لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟
⚜آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم.
❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت:
❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.
❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند
🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت.
⚜در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو #لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟
⚜آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم.
❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت:
❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.
❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
🌼حاج اسماعیل دولابی
🍀اگر #پرده ڪنار برود
و به #حقایق واقف شویم
🍀بیش ازآنڪه خدا را براے دعاهایی که اجابت ڪرده شاڪر باشیم
👌براے دعاهایی ڪه #اجابت_نڪرده_شاڪریم
#سخنان_بزرگان
💠 @shahidegomnamm
🍀اگر #پرده ڪنار برود
و به #حقایق واقف شویم
🍀بیش ازآنڪه خدا را براے دعاهایی که اجابت ڪرده شاڪر باشیم
👌براے دعاهایی ڪه #اجابت_نڪرده_شاڪریم
#سخنان_بزرگان
💠 @shahidegomnamm