Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
💠حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_سوم
✍الان هم [جوانها] به من #نامه📨 مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامهها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، #التماس [میکنند]، خیال میکنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما #برویم_سوریه_برای_جهاد. این #شوق_شهادت است و خیلی مهم است.
⚛اگر در یک #ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، #قدرت و قوّت #چشمپوشی از زندگی باشد، این قوم #شکست_بخور_نیست. ماها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم میآوریم، به خاطر این است که #دودستی_چسبیدهایم به #زندگی و زیباییهای زندگی.
⚛زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیدهایم. وقتی به این چیزها #چسبیدیم، در مقابل #حوادثِ سخت، کم میآوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که #از_زندگی_چشم_بپوشند، اینها بلند میشوند #میروند_به_میدان_شهادت.
⚛بچههایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً #مایهی_افتخارند. این فقط #شعار_نیست؛ واقعیّت قضیّه این است.
[اینها] در #هر_ملتی که باشند -حالا ممکن است #شناخته_شده_نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضیها که در جوامع بهخاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- #ستارهی_واقعیاند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیکبین و کوتهبین است؛ #در_ملأ_اعلی_اینها_ستارهاند.
⚛خداوند انشاءالله #درجات آنهایی را که رفتهاند، #عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان #صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند انشاءالله دلهای شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.»
⚛نوبت رسیده به حال و احوال با خانوادههای شهدا؛
خانوادهی #شهیدان_مجید_و_محمود_مختاربند، اولین خانوادهای هستند که به آقا معرفی میشوند. #مجید در #جنگ_تحمیلی #شهید شده و #محمود_در_سوریه.....
ادامه دارد. .....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
💠حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_سوم
✍الان هم [جوانها] به من #نامه📨 مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامهها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، #التماس [میکنند]، خیال میکنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما #برویم_سوریه_برای_جهاد. این #شوق_شهادت است و خیلی مهم است.
⚛اگر در یک #ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، #قدرت و قوّت #چشمپوشی از زندگی باشد، این قوم #شکست_بخور_نیست. ماها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم میآوریم، به خاطر این است که #دودستی_چسبیدهایم به #زندگی و زیباییهای زندگی.
⚛زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیدهایم. وقتی به این چیزها #چسبیدیم، در مقابل #حوادثِ سخت، کم میآوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که #از_زندگی_چشم_بپوشند، اینها بلند میشوند #میروند_به_میدان_شهادت.
⚛بچههایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً #مایهی_افتخارند. این فقط #شعار_نیست؛ واقعیّت قضیّه این است.
[اینها] در #هر_ملتی که باشند -حالا ممکن است #شناخته_شده_نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضیها که در جوامع بهخاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- #ستارهی_واقعیاند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیکبین و کوتهبین است؛ #در_ملأ_اعلی_اینها_ستارهاند.
⚛خداوند انشاءالله #درجات آنهایی را که رفتهاند، #عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان #صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند انشاءالله دلهای شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.»
⚛نوبت رسیده به حال و احوال با خانوادههای شهدا؛
خانوادهی #شهیدان_مجید_و_محمود_مختاربند، اولین خانوادهای هستند که به آقا معرفی میشوند. #مجید در #جنگ_تحمیلی #شهید شده و #محمود_در_سوریه.....
ادامه دارد. .....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_چهارم
✍نوبت رسیده به حال و احوال با خانوادههای شهدا؛
خانوادهی شهیدان #حمید_و_محمود_مختاربند، اولین خانوادهای هستند که به آقا معرفی میشوند. #حمید در #جنگ_تحمیلی شهید شده و #محمود_در_سوریه.
برای هر خانوادهی شهید، برگهای آماده کردهاند که بر روی آن، نام و عکس شهید و نیز مشخصات والدین و همسر و فرزندان شهید درج شده است و همچنین در آن ذکر شده که کدامیک از بستگان شهید در این جلسه حضور دارند.
🔷آقای کاظم مختاربند! شما در خوزستانید یا قم؟
این را رهبر از #پدر شهیدان میپرسد. پدر جواب میدهد که اکنون ساکن شوشتر هستند. آقا با خوشرویی با پدر شهید احوالپرسی میکند و دوباره از روی کاغذ میخواند:
- «خانم زهرای معظمی، #مادر گرامی شهیدان؛ حال شما خوبه؟»
مادر شروع به صحبت میکند؛ با لهجهی شوشتری میگوید که یک شهید در جنگ داده و یک شهید در جنگ اخیر و #یک_اسیر که هشت سال در اسارت عراق بوده.
🔷آقا در حق مادر دعا میکند که:
- «خداوند متعال شما را از اعوان و انصار نزدیک امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف) قرار بدهد، به حقّ محمّد و آل محمّد.
🔷مادر ادامه میدهد:
- دو تا فرزند دیگر هم دارم که به فدایت حاج آقا!
-نه؛ آنها را انشاءالله خدا برایتان نگه دارد.
🔷آقا دوباره خطاب به محافظین میگوید: «کار نداشته باش به بچه؛ بذار راحت باشه!» جملهای که هر چند دقیقه یکبار خطاب به محافظین و بستگان کودکان گفته میشود!
🔷مادر دوباره ادامه میدهد که یک بچهی دیگر داشتم که #هشت_سال_اسیر بود! آقا میپرسد: «چرا نیاوردیشان؟» و پدر جواب میدهد دیگر جا نبود! آقا با خنده میگوید: «جا نبود؟ این همه جا!» نگاهی به مسئولان جلسه میکند و با لبخند به پدر میگوید: «خب در یک ماشین دیگر میآمد!»
🔷نوبت میرسد به #همسر_شهید؛ آقا از روی برگه میخواند:
- «خانم منیره فخیمی، همسر گرامی شهید مجید مختاربند؛ حال شما خوبه؟»
- توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم.
- «توفیق ما بود که خدمت شما رسیدیم.
🔷شما بزرگوارید. ما به فکر #مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجّه وظیفهشان نیستند و این شما را #زجر میدهد. شما #تحت_فشار هستید.
🔷آقا با خنده جواب میدهد:
- «حالا خواص را خدا انشاءالله هدایت کند امّا برای مظلومیت من اصلاً غصّه نخورید؛ بنده اصلاً مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم امّا الحمدلله زورشان به ما نمیرسد.
جمع میخندند....
ادامه دارد. ....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_چهارم
✍نوبت رسیده به حال و احوال با خانوادههای شهدا؛
خانوادهی شهیدان #حمید_و_محمود_مختاربند، اولین خانوادهای هستند که به آقا معرفی میشوند. #حمید در #جنگ_تحمیلی شهید شده و #محمود_در_سوریه.
برای هر خانوادهی شهید، برگهای آماده کردهاند که بر روی آن، نام و عکس شهید و نیز مشخصات والدین و همسر و فرزندان شهید درج شده است و همچنین در آن ذکر شده که کدامیک از بستگان شهید در این جلسه حضور دارند.
🔷آقای کاظم مختاربند! شما در خوزستانید یا قم؟
این را رهبر از #پدر شهیدان میپرسد. پدر جواب میدهد که اکنون ساکن شوشتر هستند. آقا با خوشرویی با پدر شهید احوالپرسی میکند و دوباره از روی کاغذ میخواند:
- «خانم زهرای معظمی، #مادر گرامی شهیدان؛ حال شما خوبه؟»
مادر شروع به صحبت میکند؛ با لهجهی شوشتری میگوید که یک شهید در جنگ داده و یک شهید در جنگ اخیر و #یک_اسیر که هشت سال در اسارت عراق بوده.
🔷آقا در حق مادر دعا میکند که:
- «خداوند متعال شما را از اعوان و انصار نزدیک امام زمان (عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف) قرار بدهد، به حقّ محمّد و آل محمّد.
🔷مادر ادامه میدهد:
- دو تا فرزند دیگر هم دارم که به فدایت حاج آقا!
-نه؛ آنها را انشاءالله خدا برایتان نگه دارد.
🔷آقا دوباره خطاب به محافظین میگوید: «کار نداشته باش به بچه؛ بذار راحت باشه!» جملهای که هر چند دقیقه یکبار خطاب به محافظین و بستگان کودکان گفته میشود!
🔷مادر دوباره ادامه میدهد که یک بچهی دیگر داشتم که #هشت_سال_اسیر بود! آقا میپرسد: «چرا نیاوردیشان؟» و پدر جواب میدهد دیگر جا نبود! آقا با خنده میگوید: «جا نبود؟ این همه جا!» نگاهی به مسئولان جلسه میکند و با لبخند به پدر میگوید: «خب در یک ماشین دیگر میآمد!»
🔷نوبت میرسد به #همسر_شهید؛ آقا از روی برگه میخواند:
- «خانم منیره فخیمی، همسر گرامی شهید مجید مختاربند؛ حال شما خوبه؟»
- توفیقی بود حاج آقا که خدمتتون رسیدیم.
- «توفیق ما بود که خدمت شما رسیدیم.
🔷شما بزرگوارید. ما به فکر #مظلومیت شما هستیم. متأسفانه برخی خواص متوجّه وظیفهشان نیستند و این شما را #زجر میدهد. شما #تحت_فشار هستید.
🔷آقا با خنده جواب میدهد:
- «حالا خواص را خدا انشاءالله هدایت کند امّا برای مظلومیت من اصلاً غصّه نخورید؛ بنده اصلاً مظلوم نیستم. فشار [هم] که همیشه تحت فشاریم امّا الحمدلله زورشان به ما نمیرسد.
جمع میخندند....
ادامه دارد. ....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_ششم
✍پس از اتمام صحبتها و تقدیم هدایا به خانوادهی شهید مختاربند، نوبت به برگه و خانوادهی بعدی میرسد:
⚜خانوادهی #شهیدان_حسونیزاده، #فرشاد و #فرامرز از اهواز که گویا شهید #فرامرز در #جنگ_تحمیلی شهید شدهاند. #پدر گرامی شهیدان #از_دنیا_رفتهاند و #مادر_بیمار هستند و نتوانستند بیایند. خانم زینت موالی، #همسر_شهید_فرشاد؛ شما هستید؟ حال شما خوبه خانم؟ شهید چند سالهشان بود؟»
همسر شهید پس از گفتن تعارفات مرسوم میگوید شهید 49 ساله بوده و در جنگ تحمیلی هم حضور داشته.
⚜خانم زهرا حسونیزاده، #دختر گرامی شهید؛ شما مشغول به چه کاری هستید خانم؟»
- خانهداری و بچهداری حاج آقا
بهبه! خیلی هم خوب
- درسم رو هم دارم میخونم حاج آقا
پس ببینید! آدم هم میتونه درس بخونه و هم بچهداری کنه؛ این هم شاهد زندهی حرفهای ما
و این را درحالی میگفتند که به زمین چشم دوخته بودند و با دست به جمعیت خانمها اشاره میکردند.
⚜آقای نادر حسونیزاده، #فرزند_شهید؛ حال شما خوبه آقاجان؟»
و بعد فرزند بعدی
- «شما چهکار میکنید؟»
- بیکارم فعلاً
- «بیکار؟ چرا بیکار؟ بیکار نمیتوان نشستن!
- انشاءالله بهزودی با کمک شما و بقیه کار پیدا میکنم، دیگه باید واسمون پدری کنین.
- «خدا انشاءالله که شماها رو تحت سایهی لطف خودش مشمول لطف و فضل خودش قرار بده. ما چهکارهایم؟ ما کسی نیستیم.
⚜انگار رهبر میخواست این نکته را به فرزند شهید یادآوری کند که باید #احتیاجات خود را از #خدا بخواهد و نه از دیگران. و اینکه نباید چشم به راه اقدام دیگران بماند.
⚜چند دقیقهای هم طول میکشد که آقا #قرآنی به مادر غایب و بیمار شهید بدهد و بسپارد که سلامم را به ایشان برسانید. قرآنی به همسر شهید و یادگاری به فرزندان. در دقایقی که پسران به دیدهبوسی میآیند، سایر بستگان شهید هم هر کدام از یک گوشهی مجلس، تقاضای انگشتر یا چفیهای دارند که آقا با تلطّف، به نوبت و به کمک یکی از مسئولان به ایشان تحویل میدهند.
ادامه دارد. ....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_ششم
✍پس از اتمام صحبتها و تقدیم هدایا به خانوادهی شهید مختاربند، نوبت به برگه و خانوادهی بعدی میرسد:
⚜خانوادهی #شهیدان_حسونیزاده، #فرشاد و #فرامرز از اهواز که گویا شهید #فرامرز در #جنگ_تحمیلی شهید شدهاند. #پدر گرامی شهیدان #از_دنیا_رفتهاند و #مادر_بیمار هستند و نتوانستند بیایند. خانم زینت موالی، #همسر_شهید_فرشاد؛ شما هستید؟ حال شما خوبه خانم؟ شهید چند سالهشان بود؟»
همسر شهید پس از گفتن تعارفات مرسوم میگوید شهید 49 ساله بوده و در جنگ تحمیلی هم حضور داشته.
⚜خانم زهرا حسونیزاده، #دختر گرامی شهید؛ شما مشغول به چه کاری هستید خانم؟»
- خانهداری و بچهداری حاج آقا
بهبه! خیلی هم خوب
- درسم رو هم دارم میخونم حاج آقا
پس ببینید! آدم هم میتونه درس بخونه و هم بچهداری کنه؛ این هم شاهد زندهی حرفهای ما
و این را درحالی میگفتند که به زمین چشم دوخته بودند و با دست به جمعیت خانمها اشاره میکردند.
⚜آقای نادر حسونیزاده، #فرزند_شهید؛ حال شما خوبه آقاجان؟»
و بعد فرزند بعدی
- «شما چهکار میکنید؟»
- بیکارم فعلاً
- «بیکار؟ چرا بیکار؟ بیکار نمیتوان نشستن!
- انشاءالله بهزودی با کمک شما و بقیه کار پیدا میکنم، دیگه باید واسمون پدری کنین.
- «خدا انشاءالله که شماها رو تحت سایهی لطف خودش مشمول لطف و فضل خودش قرار بده. ما چهکارهایم؟ ما کسی نیستیم.
⚜انگار رهبر میخواست این نکته را به فرزند شهید یادآوری کند که باید #احتیاجات خود را از #خدا بخواهد و نه از دیگران. و اینکه نباید چشم به راه اقدام دیگران بماند.
⚜چند دقیقهای هم طول میکشد که آقا #قرآنی به مادر غایب و بیمار شهید بدهد و بسپارد که سلامم را به ایشان برسانید. قرآنی به همسر شهید و یادگاری به فرزندان. در دقایقی که پسران به دیدهبوسی میآیند، سایر بستگان شهید هم هر کدام از یک گوشهی مجلس، تقاضای انگشتر یا چفیهای دارند که آقا با تلطّف، به نوبت و به کمک یکی از مسئولان به ایشان تحویل میدهند.
ادامه دارد. ....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_دهم
✍خانوادهی #شهید گرامی #محمد_بلباسی؛ #پدر از دنیا رفتن. #مادر، هاجر عباسی؛ #خواهر_شهید هم هستند.
🔶 #مادر_شهید توضیح میدهد که علاوه بر اینکه مادر شهید است، #شوهرش نیز #جانباز بوده و #برادرش_شهید شده و #برادر_شوهرش نیز #شهید شده؛ یعنی #عمو و #دایی #شهید_محمد_بلباسی نیز در #انقلاب و #جنگ_تحمیلی شهید شدهاند:
🔶حاج آقا من چند وقت قبل از شهادت محمد، #خواب دیدم که #شما یک #جعبهای به بنده دادید و من دیدم که یک #شیء زیبایی به بنده دادید و گفتید که این #حق_شماست؛ من فکر کردم که این برای خودم هست اما بعد شهادت محمد فهمیدم که آن برای محمد بوده. #شهید خیلی به شما #علاقه داشت و همیشه موقعی که #صحبتهای شما از تلویزیون پخش میشد، بچهها رو جمع میکرد که صحبتهای شما رو ببینند. خیلی دوست داشت که به #دیدار شما بیاد.
🔶آقا هم در تمام مدت چشم به زمین دوخته بودند و میگفتند: «سلامت باشید، زنده باشید.
🔶«خانم محبوبه بلباسی، #همسر گرامی شهید. #من_خواندم_وصیّتنامهی این شهید را که به این #همسرش میگوید که اگر شما نبودی، من به این راه نمیرفتم. شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم. اینطوره خانم؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا #جا_خورده، چیزی نمیگوید. مادر شهید اما به زبان میآید که:
- بله، همینطوره؛ محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه، روی دوش خانومش بود.
🔶در #آغوش همسر شهید، #دختر 20روزهی #شهید قرار دارد. همسر شهید از #آقا خواست که #در_گوش فرزندش #اذان و #اقامه بگوید. آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند. آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن. به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کمکم داشت تقلّا میکرد که رهبر آهستهآهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود.
🔶نوبت به تحویل قرآنها و هدایا میرسد؛ #همسر_شهید به همراه #سه_فرزند_کمسن و سالش پیش میآیند؛ همسر شهید بلباسی به آقا میگوید:
-دایی شهید، شهید انقلابه؛ عموی شهید، شهید جنگه. خود شهید هم که در سوریه به شهادت رسید؛ #دعا_کنین که #بچههامون برن #قدس رو #آزاد کنن.
🔸«دعای مجاهدت میکنم براشون».🔸
🔶یکی از #بستگان_شهید که مسئول بسیج اساتید مازندران هست، جلوی آقا میآید و اظهار میکند که #انقلاب_اسلامی در #دانشگاهها #مهجور است؛ رهبر خطاب به ایشان میگوید:👇👇
🔶«شماها که هستین، غریب نیست دیگه! این همه #استاد_انقلابی. این همه دانشجوی انقلابی، دانشگاه مال شماست! چهار تا آدم ناباب هم ممکنه باشن. یکعده آدمهای بیتفاوت هستن؛ عیب نداره. وقتی یک گروه، یک مجموعهی انقلابی، در دانشگاه باشن، دیگه غریب نیست. مجموعه باشید، با هم باشید، غریب نخواهید بود.
ادامه دارد. ...
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_دهم
✍خانوادهی #شهید گرامی #محمد_بلباسی؛ #پدر از دنیا رفتن. #مادر، هاجر عباسی؛ #خواهر_شهید هم هستند.
🔶 #مادر_شهید توضیح میدهد که علاوه بر اینکه مادر شهید است، #شوهرش نیز #جانباز بوده و #برادرش_شهید شده و #برادر_شوهرش نیز #شهید شده؛ یعنی #عمو و #دایی #شهید_محمد_بلباسی نیز در #انقلاب و #جنگ_تحمیلی شهید شدهاند:
🔶حاج آقا من چند وقت قبل از شهادت محمد، #خواب دیدم که #شما یک #جعبهای به بنده دادید و من دیدم که یک #شیء زیبایی به بنده دادید و گفتید که این #حق_شماست؛ من فکر کردم که این برای خودم هست اما بعد شهادت محمد فهمیدم که آن برای محمد بوده. #شهید خیلی به شما #علاقه داشت و همیشه موقعی که #صحبتهای شما از تلویزیون پخش میشد، بچهها رو جمع میکرد که صحبتهای شما رو ببینند. خیلی دوست داشت که به #دیدار شما بیاد.
🔶آقا هم در تمام مدت چشم به زمین دوخته بودند و میگفتند: «سلامت باشید، زنده باشید.
🔶«خانم محبوبه بلباسی، #همسر گرامی شهید. #من_خواندم_وصیّتنامهی این شهید را که به این #همسرش میگوید که اگر شما نبودی، من به این راه نمیرفتم. شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم. اینطوره خانم؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا #جا_خورده، چیزی نمیگوید. مادر شهید اما به زبان میآید که:
- بله، همینطوره؛ محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه، روی دوش خانومش بود.
🔶در #آغوش همسر شهید، #دختر 20روزهی #شهید قرار دارد. همسر شهید از #آقا خواست که #در_گوش فرزندش #اذان و #اقامه بگوید. آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند. آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن. به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کمکم داشت تقلّا میکرد که رهبر آهستهآهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود.
🔶نوبت به تحویل قرآنها و هدایا میرسد؛ #همسر_شهید به همراه #سه_فرزند_کمسن و سالش پیش میآیند؛ همسر شهید بلباسی به آقا میگوید:
-دایی شهید، شهید انقلابه؛ عموی شهید، شهید جنگه. خود شهید هم که در سوریه به شهادت رسید؛ #دعا_کنین که #بچههامون برن #قدس رو #آزاد کنن.
🔸«دعای مجاهدت میکنم براشون».🔸
🔶یکی از #بستگان_شهید که مسئول بسیج اساتید مازندران هست، جلوی آقا میآید و اظهار میکند که #انقلاب_اسلامی در #دانشگاهها #مهجور است؛ رهبر خطاب به ایشان میگوید:👇👇
🔶«شماها که هستین، غریب نیست دیگه! این همه #استاد_انقلابی. این همه دانشجوی انقلابی، دانشگاه مال شماست! چهار تا آدم ناباب هم ممکنه باشن. یکعده آدمهای بیتفاوت هستن؛ عیب نداره. وقتی یک گروه، یک مجموعهی انقلابی، در دانشگاه باشن، دیگه غریب نیست. مجموعه باشید، با هم باشید، غریب نخواهید بود.
ادامه دارد. ...
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_چهارم
✍با شروع #جنگ_تحمیلی💥 عراق علیه ایران اسلامی،با جمع آوری #نیروهای با استعداد و شجاع بومی منطقه دشت آزادگان اقدام به #تشکیل_واحد_اطلاعات_عملیات در جبهه #سوسنگرد نمود تا بتواند با شناسایی های به موقع، تحرکات دشمن متجاوز را بگیرد به همین خاطر #مسئول هماهنگی اطلاعات سپاه سوسنگرد شد. در سال 1361 به عنوان #فرمانده_سپاه_حمیدیه منصوب شد و از سال 1362 به مدت یک سال #فرماندهی_سپاه_شادگان را از طرف فرماندهی منطقه 8 بر عهده گرفت. بعد از آن بنا به ضرورت جنگ تحمیلی وارد #قرارگاه_رمضان (ستاد جنگ های نامنظم سپاه _ فعالیتهای برون مرزی ) در جنوب شد و عضو کمیته بازجویی از اسرا و افسران عراق را هم بعهده داشت.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_چهارم
✍با شروع #جنگ_تحمیلی💥 عراق علیه ایران اسلامی،با جمع آوری #نیروهای با استعداد و شجاع بومی منطقه دشت آزادگان اقدام به #تشکیل_واحد_اطلاعات_عملیات در جبهه #سوسنگرد نمود تا بتواند با شناسایی های به موقع، تحرکات دشمن متجاوز را بگیرد به همین خاطر #مسئول هماهنگی اطلاعات سپاه سوسنگرد شد. در سال 1361 به عنوان #فرمانده_سپاه_حمیدیه منصوب شد و از سال 1362 به مدت یک سال #فرماندهی_سپاه_شادگان را از طرف فرماندهی منطقه 8 بر عهده گرفت. بعد از آن بنا به ضرورت جنگ تحمیلی وارد #قرارگاه_رمضان (ستاد جنگ های نامنظم سپاه _ فعالیتهای برون مرزی ) در جنوب شد و عضو کمیته بازجویی از اسرا و افسران عراق را هم بعهده داشت.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw