Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_وچهارم
#خاطرات
◀️رفتی آنطرف، اس ام اس بده!
✍اینبار برای #رفتن بی تاب بود. تازه برگشته بود، اما رفته بود رو انداخته بود که #دوباره برود. مطیع بود. وقتی گفته بودند نه نمیشود، سرش را انداخته بود پایین و رفته بود. اما چند روز بعد دوباره #اصرار کرده بود که برود. چهار روزی فرستاده بودندش دنبال کاری که از #سوریه رفتن #منصرف بشود. کار چهار روز را در سه روز تمام کرده بود و آمده بود گفته بود که حالا میخواهد برود. #بالاخره حرفش را به #کرسی نشانده بود… شب رفتنش، مثل دفعههای قبل #زنگ زد گفت که دارد میرود. لحن #آرامش هنوز توی گوشم هست. توی دلم خالی شد از اینکه گفت دارد میرود. این دو سه بار اخیری که رفت، لحنش موقع #خداحافظی بوی رفتن میداد. #بغضم گرفت. گفتم: #کی بر میگردی؟ بر خلاف همیشه که میگفت کی میآید، گفت: #معلوم نیست. مثل همیشه گفتم خداحافظ است ان شاء الله. #همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف میزدیم اما #ایندفعه مکالمهمان خیلی #کوتاه بود؛ یک دقیقه یا کمتر شاید. حتی #نگذاشت مثل همیشه بگویم رفتی #آنطرف، اس ام اس بده! تلفن را که قطع کرد، بلافاصله پیغام زدم: «اس ام اس بده گاهگاهی!» یک کلمه نوشت: «حتما.» ولی #رفت_که_رفت…😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_وچهارم
#خاطرات
◀️رفتی آنطرف، اس ام اس بده!
✍اینبار برای #رفتن بی تاب بود. تازه برگشته بود، اما رفته بود رو انداخته بود که #دوباره برود. مطیع بود. وقتی گفته بودند نه نمیشود، سرش را انداخته بود پایین و رفته بود. اما چند روز بعد دوباره #اصرار کرده بود که برود. چهار روزی فرستاده بودندش دنبال کاری که از #سوریه رفتن #منصرف بشود. کار چهار روز را در سه روز تمام کرده بود و آمده بود گفته بود که حالا میخواهد برود. #بالاخره حرفش را به #کرسی نشانده بود… شب رفتنش، مثل دفعههای قبل #زنگ زد گفت که دارد میرود. لحن #آرامش هنوز توی گوشم هست. توی دلم خالی شد از اینکه گفت دارد میرود. این دو سه بار اخیری که رفت، لحنش موقع #خداحافظی بوی رفتن میداد. #بغضم گرفت. گفتم: #کی بر میگردی؟ بر خلاف همیشه که میگفت کی میآید، گفت: #معلوم نیست. مثل همیشه گفتم خداحافظ است ان شاء الله. #همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف میزدیم اما #ایندفعه مکالمهمان خیلی #کوتاه بود؛ یک دقیقه یا کمتر شاید. حتی #نگذاشت مثل همیشه بگویم رفتی #آنطرف، اس ام اس بده! تلفن را که قطع کرد، بلافاصله پیغام زدم: «اس ام اس بده گاهگاهی!» یک کلمه نوشت: «حتما.» ولی #رفت_که_رفت…😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw