🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

در روز #ششم_محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند.

در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از ‏شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏

در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظه‌ي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از ‏#شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.

امام در گفتگوهايش با عمر سعد ‏او را براي مكالمه مي‌فرستاد و او جواب مي‌آورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره ‏قطع شد.‏

زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏👇👇

امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟ آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که #مي‌داني_پسرچه_‏كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم.

❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند.

❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏#طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏

❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏#اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند.

❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد،

❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.

#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴کانال عهدباشهدا🏴

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامه‌اي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او ‏دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده ‏و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن ‏نعمان خودداري شد.😔

👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #‏مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز ‏قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه ‏از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇

🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني ‏نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‌اي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جان‌دهی!‏

🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار ‏مده!

🍂 #حميد_بن_مسلم مي‌گويد به خدا سوگند كه پس‌ازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالی‌که بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن ‏حصين آن‌قدر آب مي‌آشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد مي‌زد العطش! باز آب مي‌خورد ‏تا شكمش آماس مي‌كرد ولي سيراب نمي‌شد و چنين بود تا جان داد.

💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را ‏به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد #مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد. #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از ‏چهره‌هاي درخشان كوفه و از هواداران اهل‌بیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار مي‌رفت و از آن حضرت هم روایت‌شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاري نامي بود.

#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴کانال عهدباشهدا🏴

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_چهل_وهفتم
📔#خاطرات

✳️#خیابانگردی

صبح شروع عملیات با شهید زین الدین #قرار داشتیم. مدتی گذشت اما خبری نشد.
داشتیم #نگران می‌شدیم كه ناگهان یك نفربر زرهی، پیش رویمان توقف كرد و آقا مهدی پرید بیرون. با تبسمی‌ بر لب و سر و رویی غبار آلود. ما را كه دید، خندید و گفت: «عذر می‌خواهم كه شما را منتظر گذاشتم. آخر می‌دانید، ما هم جوانیم و به تفریح احتیاج داریم. رفته بودم #خیابانگردی ...»
گفتم: «آقا مهدی . كدام شهر #دشمن را می‌گشتی؟»
قیافه جدی‌تری به خود گرفت و ادامه داد:
«از آشفتگی‌شان استفاده كردم و تا عمق پنجاه كیلومتری خاكشان پیش رفتم. برای شناسایی عملیات بعدی.»
💥سپس گردنش را كمی‌ خم كرد و با تبسم گفت: 👇👇

🔶«ما كه نمی‌خواهیم اینجا بمانیم. تا #كربلا هم كه راه الی ماشاء الله است.»

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹 بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان #قسمت_هشتم افسر عراقي #بدن_بي_سر رضائيان را برگرداند.چشمش به #آرم_سپاه که به سينه اش چسبيده بود،افتاد.خم شد و گوشه آرم پارچه اي را گرفت و #آن_را_دريد.پارچه کوچک…
🕊🌹🕊🌹🕊🌹

بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین

📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
#قسمت_نهم


شهید رضائیان می گفت ما #باید از امام
حسین علیه السلام پیروی کنیم و دیدیم که چه
خوب پیروی کرد.

🥀و در تاریخ 1359/10/02 در کربلای
خوزستان جبهۀ دارخوئین (قتلگاه پیروان حسین
علیه السلام ) در حالی که با همرزمانش
ماموریت #شناسائی کافران متجاوز را داشتند
در درگیری با دشمن مورد #محاصره قرار
گرفت و سرهنگ عراقی از خدا بی خبر #سر
این فرزند اسلام را از بدن #جدا کرد و پیش
#یزید زمان برد و بدین طریق #پیروی خالصانۀ
او از معلم شهادت حسین بن علی علیه السلام
#اثبات شد.

💥وقتي #پدر_شهيد رضاييان خم ميشه
#رگ_هاي_بريده_ي پسرش رو #ببوسه ،
#شهيد_با_دستاش_سر_بابا_رو_به_سينه_اش مي چسباند . . .

💥اون زمان كه #راه_كربلا بسته بود مادر
شهيدي #خواب مي بينه خانم حضرت زهرا
بهش ميگن اگه مي خواهين #كربلا برين #برين_سر_قبر_رضائيان در گلستان شهداي
#اصفهان...

🙏حالا هر كي آرزوي كربلا داره مياد پايين
مزارش #زيارت_عاشورا مي خونه ..

💠ادامه دارد. ...

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈

🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی

💠 منزل قصر بنى مقاتل


🌴امام عليه ‏السلام روز چهارشنبه #اول_ماه_محرم‌الحرام سال شصت‌ویک هجرى بر اين منزل وارد شدند. 

🍃عمرو بن مشرقى گفت: با پسرعمویم بر امام حسين عليه ‏السلام وارد شدم و آن حضرت در «قصر بنى مقاتل» بود و بر او سلام كرديم،🤚

امام پرسيد: #آيا_به_يارى_من_مى‏_آيى؟!

🍃من گفتم: مردى هستم كه عائله زيادى دارم و #مال بسيارى از مردم نزد من است و نمی‌دانم كار به كجا مى ‏انجامد و خوش ندارم امانت مردم از بين برود؛ و پسرعمویم نيز همانند من پاسخ داد.

امام عليه ‏السلام فرمود: پس از اینجا برويد كه هر كس #فرياد ما را بشنود و يا ما را ببيند و #لبيك نگويد و به فرياد برنخيزد، بر خداوند است كه او را به بينى در #آتش اندازد.

🍃عقبة بن سمعان مى‏ گويد: در اواخر شب، امام حسين عليه‏ السلام دستور داد از «قصر بنى مقاتل» #آب برداشته و كوچ كنيم، چون حركت كرديم و ساعتى ركاب زديم امام عليه ‏السلام همان‌گونه كه سوار بود مختصرى به #خواب رفت، سپس بيدار شد درحالی‌ که مى‏ فرمود:

«انا لله و انا اليه راجعون و الحمدالله رب‌العالمین» و دو يا سه مرتبه اين جمله را تكرار كرد.

🍀#على_بن_الحسين_عليه ‏السلام روى به پدر نمود و گفت: اى پدر! جانم به فداي تو باد، خدا را حمد كرديم و آیه استرجاع خواندى، علت چيست؟⁉️👇👇

💥امام (ع)فرمود: پسرم! در اثنای راه مختصرى بخواب رفتم #شخصى را ديدم كه #سوار بر اسب بود و گفت: اين قوم سير مى ‏كنند و اجل هم به‌ سوی آنان درحرکت است، دانستم كه #خبر_مرگ_ماست كه به ما داده‌شده است.💥

امام عليه ‏السلام فرمود: سوگند به آن‌کسی كه بازگشت بندگان به‌سوی اوست ما برحقیم.

🍀 على بن الحسين عليه‏ السلام گفت: پس ما را باكى از #مرگ نيست كه بميريم و بر حق باشيم.

امام عليه‏ السلام فرمود: خداوند تو را جزاى خير دهد آن‌گونه كه پدرى را به فرزندش جزاى خير دهد.

🌞چون سپيده صبح دميد، امام پياده شد و 📿نماز صبح گزارد و با شتاب سوار شد و با ياران خود #حركت كردند؛

🍃#حر مى‏ خواست آن حضرت را به سمت #كوفه حركت دهد ولى امام به‌شدت امتناع مى‏ كرد تا چاشتگاه كه به «#نینوا» رسيدند، ناگاه سوارى از دور پديدار شد كه🗡 مسلح بود و از كوفه مى‏ آمد، همه ايستادند و او را تماشا مى‏ كردند، همین‌که رسيد به حر و همراهانش سلام كرد بی‌آنکه به امام حسين و اصحابش سلام كند، و بعد مكتوبى📜 را به دست حر داد كه از عبيدالله بن زياد بود به اين مضمون: 👇👇

📌📜چون نامه من به تو رسيد و فرستاده من نزد تو آيد، #حسين را نگاه‌دار و كار را بر او تنگ گير، و او را فرود مياور مگر در #بيابان_بى_سنگر و #بدون_آب! و من به قاصد گفته ‏ام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بياورد، والسلام.

🍃#حر خدمت امام آمد و #نامه را براى آن حضرت قرائت كرد، امام به او فرمود: بگذار در «نینوا» و يا «غاضريات» و يا «شفيه» فرود آييم.

#حر گفت: ممكن نيست زيرا #عبيدالله اين آورنده نامه را بر من #جاسوس گمارده است!

🍃#زهير گفت: به خدا سوگند چنان مى ‏بينم كه پس‌ از این كار سخت‏تر گردد، اى پسر رسول خدا! قتال با اين گروه در اين ساعت براى ما آسان‌تر است از جنگ با آن‌ها كه بعد از این مى‏ آيند، به جان خودم قسم كه بعد از ايشان كسانى آيند كه ما طاقت مبارزه، با آن‌ها را نداريم.

امام عليه‏ السلام فرمود: من ابتدا به جنگ با اين جماعت نمی‌کنم.

پس آن حضرت به #حر التفات كرد و فرمود: كمى جلوتر برويم! پس مقدارى از مسافت را امام عليه ‏السلام با حر و همراهانش پيمودند تا به زمين « #كربلا» رسيدند.

#کاروان_عشق
#اول_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی

🚩 #كاروان امام پس از #حركت و طي مسيري كوتاه به منطقه‌اي رملي ‏كه با 🌴نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد.

💢 وقتي به آن جا رسيدند، حضرت ‏فرمود: نام اين #زمين چيست؟ عرض شد: #كربلا.

حضرت فرمود: پروردگارا! از #اندوه و #بلا به ‏تو پناه مي‌برم.

سپس حضرت فرمود:👇👇

💢توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد🎪. به خدا اين جا ‏محل خوابيدن شتران ما و #جاي_ريخته_شدن_خون_ما و #قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در ‏اين جا حريم حرمت ما شكسته مي‌شود😔 و جدم همين را به من خبر داده است...‏

💢سپس #اصحاب امام پياده شدند و #حر_و_لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده ‏شدند.

💢حضرت در گوشه‌اي نشست و به اصلاح شمشير🗡 خود پرداخت در حالي كه اين ‏شعار را مي‌خواند:👇

💠اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق #كشته گشته ‏و روزگار بدل نمي‌پذيرد و امور به خداي بزرگ بازمي‌گردد و هر موجود زنده‌اي اين راه را كه ‏من رفتم خواهد رفت.

🍂زنان #حرم ناله سردادند😢...
#ام_‏كلثوم صدا مي‌زد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي ‏واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!‏🍂

🚩هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و #لشكر_حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را ‏گرفت و خبر مي‌رسيد📣 كه #از_كوفه_لشكر_آماده_آمدن_به_كربلاست، جريان واضح گشت و ‏معلوم شد كه #حسين (ع) و ياران همراهش #كشته مي‌شوند.😢

#ابي‌عبدالله يارانش را جمع ‏كرد و #خطبه‌اي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود:
اما بعد اي اصحاب من، مي‌بينيد كه ‏چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است.
خيلي مختصر مي‌فرمايد: از #عمر ما به همين ‏اندازه باقي مانده است.

از آن جمله #فرمايشات_امام_حسين(ع) است كه مي‌فرمايد:👇👇

🔶آيا ‏نمي‌بينيد كه كار به جايي رسيده كه #حق_پايمال شده و به آن عمل نمي‌شود و باطل رواج ‏يافته است و #به_معروف_عمل_نمي‌شود و #از_منكر_نهي_نمي_گردد جا دارد كه مومن #آرزوي ‏مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با اين ظالمها جز ذلت نيست.‏🔶

💢مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و #اعلام_جان_نثاري كردند.

💢خورشيد🌝 خود را به معركه ‏رسانده و گرماي طاقت‌فرسايش امان همه را ربوده بود و #تشنگي بر هر دو سپاه غلبه ‏كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان #آب بدهند و آنان را ‏#سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.‏

💠همچنين در اين روز #امام_حسين_(ع) #اولين_خطبه خود براي سپاه حر را خواندند.

🌝 آفتاب به ‏وسط آسمان رسيده بود هنگام #نماز_ظهر📿 بود.

💢امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد ‏#اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود:👇👇 

💠اي مردم، من از خداي شما و شما #پوزش مي‌طلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتی‌که ‏#نامه‌هایتان✉️ رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامه‌هاي شما به من رسيد كه ما را #‏امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من به‌سوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمان‌های خود، آن‌گونه كه من اطمينان يابم، به من ‏قول مي‌دهيد به سرزمين شما وارد مي‌شوم. 

💢آن‌ها ساكت بودند به #مؤذن گفته شد #اذان را ‏بگويد امام (ع) به #حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، حر گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه ‏تو نماز مي‌خوانيم سپس امام با آن‌ها نماز خواند.

#کاروان_عشق
#دوم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ ‍🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

👺#عمر_بن_سعد يك روز بعد از ورود امام به #كربلا يعني روز #سوم_محرم با ‏چهار هزار سپاه از اهالي كوفه وارد كربلا شد.‏

📝برخي نوشته‌اند كه قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به ‏خدا سوگند می‌دهیم كه از اين كار ( #مقابله با امام حسين (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ ‏با حسين مشو، زيرا اين باعث دشمني ميان ما و بني‌هاشم مي‌شود.

💢عمر بن سعد نزد ‏عبيدالله رفت و استعفا كرد ولي عبيدالله استعفاي او را نپذيرفت و او تسليم شد.😞

🍁برخي از ‏تاريخ نويسان نوشته‌اند📝 #عمر_بن_سعد دو پسر داشت يكي به نام حفص كه پدر را تشويق و ‏ترغيب به رفتن مي‌كرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولي فرزند ديگرش او را به‌شدت از اقدام ‏به چنين كاري بر حذر مي‌داشت و سرانجام حفص نيز با پدرش راهي كربلا شد.‏

💢از #وقايعي كه در روز #سوم_محرم‌الحرام ذکرشده اين است كه👇👇

#امام(ع)#قسمتي_از_زمين_كربلا_را_كه_قبرش_در_آن_واقع است از اهل نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم #خريداري ‏كرد و با آن‌ها شرط كرد كه مردم را براي #زيارت_قبرش راهنمايي نموده و زوار او را تا سه روز ‏ميهماني كنند.‏

🍀سان بن فائد مي‌گويد من نزد عبيدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه ‏چنين آمده بود👇👇

📜 چون من با سپاهيانم در برابر حسين و يارانش پياده شدم قاصدي نزد او ‏فرستاده و از علت آمدنش جويا شوم او در جواب گفت: اهالي اين شهر براي من نامه📨 ‏نوشته و نمايندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كرده‌اند. 

📩عبيدالله چون #نامه ‏عمر بن سعد را خواند، گفت: اکنون‌که در چنگ ما گرفتارشده اميد نجات دارد! ولي حالا ‏وقت فرار نيست.‏

🍀عبيدالله به عمر بن سعد نوشت؛
نامه📨 تو رسيد و از مضمون آن اطلاع يافتم از #حسين_بن _علي بخواه تا او و تمام يارانش #با_يزيد_بيعت كنند، اگر چنين نكرد ما نظر خود را خواهيم ‏نوشت!

💢چون اين نامه📨 به دست عمر بن سعد رسيد گفت: مي‌پندارم كه عبيدالله بن زياد ‏خواهان عافيت و صلح نيست عمر بن سعد، نامه عبيدالله بن زياد را به اطلاع امام حسين ‏نرساند زيرامي‌دانست كه #آن_حضرت_با_يزيد_هرگز_بيعت_نخواهد_كرد.‏

🍀عبيدالله بن زياد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، انديشه #اعزام_سپاهي_انبوه را در سر ‏مي‌پروراند و بعضي نوشته‌اند كه #مردم_كوفه جنگ كردن با امام حسين (ع) را ناخوش ‏مي‌داشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه مي‌كردند بازمي‌گشت.

🍀عبيدالله بن زياد ‏شخصي را به نام سويدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در اين مسئله (فرار از جنگ) تحقيق كند ‏و متخلفان را نزد او برد و او يك نفر شامي را كه براي انجام امر مهمي از لشکرگاه به ‏كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبيدالله برد و او دستور داد #سر آن مرد شامي را از تنش جدا ‏نمايند😱 تا كسي جرئت سرپيچي از دستورات او را نكند!
نوشته‌اند كه آن مرد شامي براي ‏طلب ميراث به كوفه آمده بود.

🍀عبيدالله شخصاً از كوفه به‌طرف نخيله حركت كرد و كسي را نزد حصين بن تميم كه به ‏قادسيه رفته بود، فرستاد او به همراه چهار هزار نفر كه با او بودند به نخيله آمد، سپس كثر ‏بن شهاب حارثي، محمد بن اشعث، قعقاع بن سويد و اسماء بن خارجه را طلب كرد و ‏گفت:

🔶 در شهر #كوفه گردش كنيد و مردم را به #طاعت و فرمان برداي از #يزيد و من فرمان ‏دهيد و آنان را از نافرماني و برپا كردن فتنه بر حذر داريد و آنان را به لشکرگاه فراخوانید ‏پس آن چهار نفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آن‌ها به نخليه نزد عبيدالله بازگشتند ‏و كثير بن شهاب در كوفه ماند و در ميان كوچه‌ها و گذرگاه‌ها مي‌گشت و #مردم را به #‏پيوستن به #لشكر_عبيدالله تشويق مي‌كرد و #آنان_را_از_ياري_امام_حسين_(ع) #بر_حذر_‏مي‌داشت.‏

🍀عبيدالله گروهي سواره را بين خود و عمر بن سعد قرار داد كه هنگام نياز از وجود آن‌ها ‏استفاده شود و هنگامی‌که او در لشکرگاه نخيله بود شخصي به نام #عمار_بن_ابي_سلمه ‏تصميم گرفت كه او را ترور كند ولي موفق نشد و به‌طرف #كربلا حركت كرد و به امام ‏ملحق و #شهيد شد.‏

#کاروان_عشق
#سوم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩


🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ 🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

🍁هنوز آفتاب🌞 روز #چهارم_محرم از منتهي‌اليه افق برنخاسته بود كه #كنانه_بن_‏عتيق به #كاروان_امام_حسين (ع) #ملحق شد.

🍁 كنانه بن عتيق #پيرمردي از شهداي كربلاست كه در #حمله_نخست به #شهادت رسيد و از عابدان و قاريان آن شهر بود و در ايامي كه سيدالشهدا (ع) به كربلا ‏رسيد، خود را به آن حضرت رساند.

🍁كنانه يكي از اصحاب امام علي (ع) بود كه در ركاب آن ‏حضرت يك پاي خود را ازدست‌داده بود.‏

🍁همچنين در اين روز #عبيدالله ‏بن زياد #مردم را در #مسجد_كوفه گردآورد و خود به #منبر رفت و گفت:اي مردم! شما آل ابي ‏سفيان را آزموديد و آن‌ها را چنان‌که مي‌خواستيد يافتيد،

🍁#يزيد را مي‌شناسيد كه دارای سيره ‏و طريقه‌اي نيكو است و به زيردستان احسان مي‌كند و عطاياي او بجاست😳. پدرش نيز ‏چنين بود و اينك يزيد دستور داده است كه بهره شما را از عطايا بيشتر كنم

🍁و #پولي نزد ‏من فرستاده است كه در ميان شما #قسمت نموده و شما را #به_جنگ_با_دشمنش_حسين_‏بفرستم! اين سخن را به گوش جان بشنويد و #اطاعت كنيد.‏

🍁سپس از منبر به زير آمد و براي مردم شام نيز عطايايي مقرر كرد و دستور داد تا در تمام ‏شهر ندا كنند كه #مردم براي حركت آماده باشند و خود و همراهانش به‌سوی نخيله ‏حركت كرد و حصين بن نمير، حجار بن ابجر، شبث بن ربعي و #شمر بن ذي‌الجوشن را به #كربلا ‏گسيل كرد که عمر بن سعد را در جنگ با حسين😔 كمك كنند.

🍁پس از #اعزام_عمر_بن_سعد_به_كربلا، #شمر بن ذي‌الجوشن اولين فردي بود كه با چهار هزار نفر سپاهي آزموده براي جنگ ‏با امام حسين (ع) #اعلام_آمادگي كرد

🍁و بعد #يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر، حصين بن ‏نصير با چهار هزار نفر، مضايربن وهينه با سه هزار نفر و نصر بن حرثه با دو هزار نفر ‏كه جمعاً #بیست_هزار_نفر مي‌شدند #به‌_سوی_كربلا رفتند.

#کاروان_عشق
#چهارم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm

🏴🚩🎪🏴🚩🎪🏴🚩🎪🏴🚩
Forwarded from عکس نگار
🚩#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

🔶در روز #پنجم_محرم‌الحرام سال 61 هجرى قمرى #عبيدالله بن زياد مردي را به ‏دنبال #شبث_بن_ربعي فرستاد تا وي را به #كربلا گسيل كند.

🔶#شبث_بن_ربعي در آن روز خود را به #بيماري زده بود و قصد داشت كه ‏ابن زياد او را #از_رفتن_به_كربلا_معاف_كند ولي عبيدالله بن زياد براي او پيغام فرستاد👇👇

📜كه ‏مبادا از كساني باشي كه خداوند در قرآن فرموده است چون به مؤمنین رسند گويند از ‏ايمان آورندگانيم و هنگامی‌که به نزد ياران خود كه همان شیطان‌اند، روند اظهار دارند ما با ‏شماييم و مؤمنین را به سخره مي‌گيريم و به او خاطرنشان ساخت كه اگر بر فرمان ما ‏گردن مي‌نهي و در اطاعت مايي، در نزد ما بايد حاضر شوي.‏

🔶شبث بن ربعي شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند به‌خوبی تشخيص دهد. ابن ‏زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: بايد به #كربلا روي، پس شبث #قبول كرد ‏و عبيدالله او را به همراه هزار سوار #به‌سوی_كربلا گسيل داشت.‏

🔶پس #عبيدالله بن زياد به شخصي به نام #زحربن_قيص با پانصد سوار مأموریت داد كه بر ‏جسر(پل) صداه #ايستاده و از #حركت_كساني كه به عزم #ياري_امام_حسين (ع) از كوفه خارج ‏مي‌شوند _جلوگيري_كند.

♦️فردي به نام #عامر_بن_ابي_سلامه كه عازم بود براي #پيوستن_به_‏امام (ع) از برابر زحربن قيس و سپاهيانش گذشت، زحربن قيس به او گفت: من از تصميم ‏تو آگاهم كه مي‌خواهي حسين را ياري كني بازگرد!

♦️ولي عامربن ابي سلامه به زحربن ‏قيس و سپاهش #حمله‌ور_شد و از ميان سپاهيان گذشت و كسي جرأت نكرد تا او را دنبال ‏كند.

♦️عامر خود را به #كربلا رساند و به امام حسين (ع) #ملحق شد تا به درجه رفيع #شهادت ‏نائل آمد او از اصحاب امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب (ع) بود كه چندين جنگ در ركاب آن ‏حضرت شمشير زده است.

#کاروان_عشق
#پنجم_ماه_محرم‌الحرام
#یاحسین 🚩


🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩‍ ‍ #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

در روز #ششم_محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند.

در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از ‏شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند

🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏

در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه #بازگشت.

در اين روز #عمرو_بن_قرظه‌ي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از ‏#شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.

امام در گفتگوهايش با عمر سعد ‏او را براي مكالمه مي‌فرستاد و او جواب مي‌آورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره ‏قطع شد.‏

زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو #لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏👇👇

امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟

آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که #مي‌داني_پسرچه_‏كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم.

❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند.

❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏#طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو #دعوت كنم.

❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت:

❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏

❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏#اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.

❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند.

❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد،

❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.

#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامه‌اي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او ‏دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده ‏و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن ‏نعمان خودداري شد.😔

👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #‏مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز ‏قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه ‏از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇

🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني ‏نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‌اي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جان‌دهی!‏

🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار ‏مده!

🍂 #حميد_بن_مسلم مي‌گويد به خدا سوگند كه پس‌ازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالی‌که بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن ‏حصين آن‌قدر آب مي‌آشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد مي‌زد العطش! باز آب مي‌خورد ‏تا شكمش آماس مي‌كرد ولي سيراب نمي‌شد و چنين بود تا جان داد.

💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را ‏به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد

#مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد.

💠 #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از ‏چهره‌هاي درخشان كوفه و از هواداران اهل‌بیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار مي‌رفت و از آن حضرت هم روایت‌شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاري نامي بود.

#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm