Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامهاي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن نعمان خودداري شد.😔
👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇
🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطرهاي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جاندهی!
🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد به خدا سوگند كه پسازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالیکه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن حصين آنقدر آب ميآشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد ميزد العطش! باز آب ميخورد تا شكمش آماس ميكرد ولي سيراب نميشد و چنين بود تا جان داد.
💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد #مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد. #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از چهرههاي درخشان كوفه و از هواداران اهلبیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از مسلمانان باسابقه به شمار ميرفت و از آن حضرت هم روایتشده است كه پارسا، شجاع و سواركاري نامي بود.
#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامهاي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن نعمان خودداري شد.😔
👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇
🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطرهاي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جاندهی!
🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد به خدا سوگند كه پسازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالیکه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن حصين آنقدر آب ميآشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد ميزد العطش! باز آب ميخورد تا شكمش آماس ميكرد ولي سيراب نميشد و چنين بود تا جان داد.
💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد #مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد. #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از چهرههاي درخشان كوفه و از هواداران اهلبیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از مسلمانان باسابقه به شمار ميرفت و از آن حضرت هم روایتشده است كه پارسا، شجاع و سواركاري نامي بود.
#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍂در روز #هشتم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى با اینکه #سپاه_امام_حسين (ع) در #محاصره شديد قرار داشت، #اميه_بن_سعد_طايي خود را به #ياران امام رساند.
🍂#اميه_بن_سعد_طايي از #شهداي_كربلا به شمار ميآيد و #روز_عاشورا به نقلي در #حمله_اول_شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند.
🍂در اين روز #عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) #غلبه كرد و #عمر_بن_حجاج به #محاصره_شريعه_فرات مباهات ميكرد و به حضرت #زخمزبان ميزد.
🍂ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند ترديد نكنيد.😳
✨امام فرمود:👇👇
🍂اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟ هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
🍂با توجه به اينكه #عطش بر امام و همراهان غلبه كرده بود، #عبدالله_بن_حصين ازدي بر محاصره فرات فخر ميورزيدند عبدالله بن حصين ازدي كه مرگش در بجيله رخ داد، به رويارويي امام آمده و گفت:👇👇
🍂اي #حسين! آيا اين #آب را نميبيني كه همچون دل آسمان ميدرخشد؟! به خدا سوگند يك قطره از آن را نخواهي چشيد تا #تشنهکام بميري!
✨امام فرمود: خدايا! او را از تشنگي بميران و او را هرگز نيامرز.
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد: پسازآن، او مريض شد و من به عيادتش رفتم سوگند به خدايي كه هيچ معبود به حقي جز او نيست. او را ديدم كه پيوسته آب ميخورد و سيراب نميشد، سپس آن را پس ميداد و دوباره ميآشاميد و سيراب نميشد. بدين گونه بود تا مرد.
🍂در پايان روز هشتم، #حضرت_سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد👇
مهتاب🌙 فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:👇👇
💠اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
🍂سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد.
#کاروان_عشق
#هشتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🍂در روز #هشتم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى با اینکه #سپاه_امام_حسين (ع) در #محاصره شديد قرار داشت، #اميه_بن_سعد_طايي خود را به #ياران امام رساند.
🍂#اميه_بن_سعد_طايي از #شهداي_كربلا به شمار ميآيد و #روز_عاشورا به نقلي در #حمله_اول_شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند.
🍂در اين روز #عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) #غلبه كرد و #عمر_بن_حجاج به #محاصره_شريعه_فرات مباهات ميكرد و به حضرت #زخمزبان ميزد.
🍂ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند ترديد نكنيد.😳
✨امام فرمود:👇👇
🍂اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟ هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
🍂با توجه به اينكه #عطش بر امام و همراهان غلبه كرده بود، #عبدالله_بن_حصين ازدي بر محاصره فرات فخر ميورزيدند عبدالله بن حصين ازدي كه مرگش در بجيله رخ داد، به رويارويي امام آمده و گفت:👇👇
🍂اي #حسين! آيا اين #آب را نميبيني كه همچون دل آسمان ميدرخشد؟! به خدا سوگند يك قطره از آن را نخواهي چشيد تا #تشنهکام بميري!
✨امام فرمود: خدايا! او را از تشنگي بميران و او را هرگز نيامرز.
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد: پسازآن، او مريض شد و من به عيادتش رفتم سوگند به خدايي كه هيچ معبود به حقي جز او نيست. او را ديدم كه پيوسته آب ميخورد و سيراب نميشد، سپس آن را پس ميداد و دوباره ميآشاميد و سيراب نميشد. بدين گونه بود تا مرد.
🍂در پايان روز هشتم، #حضرت_سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد👇
مهتاب🌙 فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:👇👇
💠اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
🍂سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد.
#کاروان_عشق
#هشتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند. #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند. #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني. در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود. تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد. در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند. #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند. #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني. در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود. تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد. در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#پیامبر_اکرم(ص)
💢سبک شمردن نماز،
#برکت را
از #عمر و #روزی انسان می گیرد.
📚 مكارم الاخلاق، ص 42
#حدیث
#حی_علی_خیر_العمل
#التماس_دعا
🌹کانال عهدباشهدا🌹
↪️ @shahidegomnamm
💢سبک شمردن نماز،
#برکت را
از #عمر و #روزی انسان می گیرد.
📚 مكارم الاخلاق، ص 42
#حدیث
#حی_علی_خیر_العمل
#التماس_دعا
🌹کانال عهدباشهدا🌹
↪️ @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هفتم
#ازدواج 💕
✍زندگیمان خیلی #ساده و #بی_تکلف شروع شد. درست آبان ۱۳۵۸ بود. حاج #حمید همان اول با من #صحبت کرد و گفت #دوست_ندارم مراسم ازدواجمان مثل بقیه فامیل پر تکلف و پر از #تشریفات باشد. من پیشنهادی دارم و اینکه عروسیمان در خود سپاه باشد. با مهمانهای کم. فقط خانواده من و خودت و خیلی ساده. #خریدمان هم #جزئی بود. آن زمان در منطقه ما رسم بر این بود که پول از خانواده پسر میگرفتند و جهیزیه میخریدند. یعنی جهیزیه بر عهده پسر بود. حاج حمید اصلا #اعتقادی به #زندگی پر زرق و برق نداشت. میگفت مگر یک پاسدار میخواهد چقدر #عمر کند؟ یعنی #ازدواجش را بر #مبنای_شهادت شروع کرده بود. ما هیچ چیزی برای جهیزیه نخریدیم. برای خرید عروسی هم یک دست #لباس ساده و مقنعه گرفتم و یک چادر مشکی و #حلقه ساده. که همه هم انتخاب خود حاج حمید بود. #مهریه ما هم مهریه حضرت زهرا(س) بود. من در مراسم عروسی هم همان لباسها را پوشیدم و سید حمید با #لباس_سپاه حاضر شد.روز عروسی هم با یک #پیکان خیلی ساده و معمولی آمد دنبال ما و رفتیم مراسمی که محل کارشان باغ معین (حیاط مرکز سپاه آن موقع اهواز) برایمان تدارک دیده بود. آقای شمخانی آن زمان فرمانده سپاه وقت اهواز بودند که در مراسم ما چند دقیقهای صحبت کردند. یک تئاتر طنز اجرا شد که مرحوم حسین پناهی در آن بازی میکرد با حاج صادق آهنگران به اسم «مرشد بچه مرشد». این مراسم عروسی ما در سپاه بود💐.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هفتم
#ازدواج 💕
✍زندگیمان خیلی #ساده و #بی_تکلف شروع شد. درست آبان ۱۳۵۸ بود. حاج #حمید همان اول با من #صحبت کرد و گفت #دوست_ندارم مراسم ازدواجمان مثل بقیه فامیل پر تکلف و پر از #تشریفات باشد. من پیشنهادی دارم و اینکه عروسیمان در خود سپاه باشد. با مهمانهای کم. فقط خانواده من و خودت و خیلی ساده. #خریدمان هم #جزئی بود. آن زمان در منطقه ما رسم بر این بود که پول از خانواده پسر میگرفتند و جهیزیه میخریدند. یعنی جهیزیه بر عهده پسر بود. حاج حمید اصلا #اعتقادی به #زندگی پر زرق و برق نداشت. میگفت مگر یک پاسدار میخواهد چقدر #عمر کند؟ یعنی #ازدواجش را بر #مبنای_شهادت شروع کرده بود. ما هیچ چیزی برای جهیزیه نخریدیم. برای خرید عروسی هم یک دست #لباس ساده و مقنعه گرفتم و یک چادر مشکی و #حلقه ساده. که همه هم انتخاب خود حاج حمید بود. #مهریه ما هم مهریه حضرت زهرا(س) بود. من در مراسم عروسی هم همان لباسها را پوشیدم و سید حمید با #لباس_سپاه حاضر شد.روز عروسی هم با یک #پیکان خیلی ساده و معمولی آمد دنبال ما و رفتیم مراسمی که محل کارشان باغ معین (حیاط مرکز سپاه آن موقع اهواز) برایمان تدارک دیده بود. آقای شمخانی آن زمان فرمانده سپاه وقت اهواز بودند که در مراسم ما چند دقیقهای صحبت کردند. یک تئاتر طنز اجرا شد که مرحوم حسین پناهی در آن بازی میکرد با حاج صادق آهنگران به اسم «مرشد بچه مرشد». این مراسم عروسی ما در سپاه بود💐.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#سالروز_شهادت
#شهیده_طاهره_هاشمی
✍در غروب روز ششم بهمن سال 1360 در حالی که 14 بهار بیشتر از #عمر کوتاهش نمیگذشت، در حالی به کمک نیروهای مدافع شهر رفته بود، در درگیری #خونین گروهک های معاند انقلاب با نیروهای بسیجی و مردمی، با #اصابت دو گلوله به فیض #شهادت نایل آمد.
روزی که به آسمان پر کشید🕊، برای کمک به رزمندگان تلاش میکرد و تحرک بالایی داشت، با این حال، با یک عدد گیره، #چادرش را به روسریاش محکم بست تا از سرش نیفتد، وقتی #جنازهاش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسریاش بسته بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
#سالروز_شهادت
#شهیده_طاهره_هاشمی
✍در غروب روز ششم بهمن سال 1360 در حالی که 14 بهار بیشتر از #عمر کوتاهش نمیگذشت، در حالی به کمک نیروهای مدافع شهر رفته بود، در درگیری #خونین گروهک های معاند انقلاب با نیروهای بسیجی و مردمی، با #اصابت دو گلوله به فیض #شهادت نایل آمد.
روزی که به آسمان پر کشید🕊، برای کمک به رزمندگان تلاش میکرد و تحرک بالایی داشت، با این حال، با یک عدد گیره، #چادرش را به روسریاش محکم بست تا از سرش نیفتد، وقتی #جنازهاش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسریاش بسته بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی
🚩 #كاروان امام پس از #حركت و طي مسيري كوتاه به منطقهاي رملي كه با 🌴نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد.
💢 وقتي به آن جا رسيدند، حضرت فرمود: نام اين #زمين چيست؟ عرض شد: #كربلا.
✨حضرت فرمود: پروردگارا! از #اندوه و #بلا به تو پناه ميبرم.
✨ سپس حضرت فرمود:👇👇
💢توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد🎪. به خدا اين جا محل خوابيدن شتران ما و #جاي_ريخته_شدن_خون_ما و #قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در اين جا حريم حرمت ما شكسته ميشود😔 و جدم همين را به من خبر داده است...
💢سپس #اصحاب امام پياده شدند و #حر_و_لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده شدند.
💢حضرت در گوشهاي نشست و به اصلاح شمشير🗡 خود پرداخت در حالي كه اين شعار را ميخواند:👇
💠اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق #كشته گشته و روزگار بدل نميپذيرد و امور به خداي بزرگ بازميگردد و هر موجود زندهاي اين راه را كه من رفتم خواهد رفت.
🍂زنان #حرم ناله سردادند😢...
#ام_كلثوم صدا ميزد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!🍂
🚩هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و #لشكر_حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را گرفت و خبر ميرسيد📣 كه #از_كوفه_لشكر_آماده_آمدن_به_كربلاست، جريان واضح گشت و معلوم شد كه #حسين (ع) و ياران همراهش #كشته ميشوند.😢
✨ #ابيعبدالله يارانش را جمع كرد و #خطبهاي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود:
اما بعد اي اصحاب من، ميبينيد كه چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است.
خيلي مختصر ميفرمايد: از #عمر ما به همين اندازه باقي مانده است.
✨از آن جمله #فرمايشات_امام_حسين(ع) است كه ميفرمايد:👇👇
🔶آيا نميبينيد كه كار به جايي رسيده كه #حق_پايمال شده و به آن عمل نميشود و باطل رواج يافته است و #به_معروف_عمل_نميشود و #از_منكر_نهي_نمي_گردد جا دارد كه مومن #آرزوي مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نميبينم و زندگي با اين ظالمها جز ذلت نيست.🔶
💢مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و #اعلام_جان_نثاري كردند.
💢خورشيد🌝 خود را به معركه رسانده و گرماي طاقتفرسايش امان همه را ربوده بود و #تشنگي بر هر دو سپاه غلبه كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان #آب بدهند و آنان را #سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.
💠همچنين در اين روز #امام_حسين_(ع) #اولين_خطبه خود براي سپاه حر را خواندند.
🌝 آفتاب به وسط آسمان رسيده بود هنگام #نماز_ظهر📿 بود.
💢امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد #اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود:👇👇
💠اي مردم، من از خداي شما و شما #پوزش ميطلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتیکه #نامههایتان✉️ رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامههاي شما به من رسيد كه ما را #امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من بهسوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمانهای خود، آنگونه كه من اطمينان يابم، به من قول ميدهيد به سرزمين شما وارد ميشوم.
💢آنها ساكت بودند به #مؤذن گفته شد #اذان را بگويد امام (ع) به #حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، حر گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه تو نماز ميخوانيم سپس امام با آنها نماز خواند.
#کاروان_عشق
#دوم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
🚩 #كاروان امام پس از #حركت و طي مسيري كوتاه به منطقهاي رملي كه با 🌴نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد.
💢 وقتي به آن جا رسيدند، حضرت فرمود: نام اين #زمين چيست؟ عرض شد: #كربلا.
✨حضرت فرمود: پروردگارا! از #اندوه و #بلا به تو پناه ميبرم.
✨ سپس حضرت فرمود:👇👇
💢توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد🎪. به خدا اين جا محل خوابيدن شتران ما و #جاي_ريخته_شدن_خون_ما و #قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در اين جا حريم حرمت ما شكسته ميشود😔 و جدم همين را به من خبر داده است...
💢سپس #اصحاب امام پياده شدند و #حر_و_لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده شدند.
💢حضرت در گوشهاي نشست و به اصلاح شمشير🗡 خود پرداخت در حالي كه اين شعار را ميخواند:👇
💠اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق #كشته گشته و روزگار بدل نميپذيرد و امور به خداي بزرگ بازميگردد و هر موجود زندهاي اين راه را كه من رفتم خواهد رفت.
🍂زنان #حرم ناله سردادند😢...
#ام_كلثوم صدا ميزد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!🍂
🚩هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و #لشكر_حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را گرفت و خبر ميرسيد📣 كه #از_كوفه_لشكر_آماده_آمدن_به_كربلاست، جريان واضح گشت و معلوم شد كه #حسين (ع) و ياران همراهش #كشته ميشوند.😢
✨ #ابيعبدالله يارانش را جمع كرد و #خطبهاي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود:
اما بعد اي اصحاب من، ميبينيد كه چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است.
خيلي مختصر ميفرمايد: از #عمر ما به همين اندازه باقي مانده است.
✨از آن جمله #فرمايشات_امام_حسين(ع) است كه ميفرمايد:👇👇
🔶آيا نميبينيد كه كار به جايي رسيده كه #حق_پايمال شده و به آن عمل نميشود و باطل رواج يافته است و #به_معروف_عمل_نميشود و #از_منكر_نهي_نمي_گردد جا دارد كه مومن #آرزوي مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نميبينم و زندگي با اين ظالمها جز ذلت نيست.🔶
💢مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و #اعلام_جان_نثاري كردند.
💢خورشيد🌝 خود را به معركه رسانده و گرماي طاقتفرسايش امان همه را ربوده بود و #تشنگي بر هر دو سپاه غلبه كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان #آب بدهند و آنان را #سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.
💠همچنين در اين روز #امام_حسين_(ع) #اولين_خطبه خود براي سپاه حر را خواندند.
🌝 آفتاب به وسط آسمان رسيده بود هنگام #نماز_ظهر📿 بود.
💢امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد #اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود:👇👇
💠اي مردم، من از خداي شما و شما #پوزش ميطلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتیکه #نامههایتان✉️ رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامههاي شما به من رسيد كه ما را #امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من بهسوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمانهای خود، آنگونه كه من اطمينان يابم، به من قول ميدهيد به سرزمين شما وارد ميشوم.
💢آنها ساكت بودند به #مؤذن گفته شد #اذان را بگويد امام (ع) به #حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، حر گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه تو نماز ميخوانيم سپس امام با آنها نماز خواند.
#کاروان_عشق
#دوم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
👺#عمر_بن_سعد يك روز بعد از ورود امام به #كربلا يعني روز #سوم_محرم با چهار هزار سپاه از اهالي كوفه وارد كربلا شد.
📝برخي نوشتهاند كه قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به خدا سوگند میدهیم كه از اين كار ( #مقابله با امام حسين (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ با حسين مشو، زيرا اين باعث دشمني ميان ما و بنيهاشم ميشود.
💢عمر بن سعد نزد عبيدالله رفت و استعفا كرد ولي عبيدالله استعفاي او را نپذيرفت و او تسليم شد.😞
🍁برخي از تاريخ نويسان نوشتهاند📝 #عمر_بن_سعد دو پسر داشت يكي به نام حفص كه پدر را تشويق و ترغيب به رفتن ميكرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولي فرزند ديگرش او را بهشدت از اقدام به چنين كاري بر حذر ميداشت و سرانجام حفص نيز با پدرش راهي كربلا شد.
💢از #وقايعي كه در روز #سوم_محرمالحرام ذکرشده اين است كه👇👇
#امام(ع)#قسمتي_از_زمين_كربلا_را_كه_قبرش_در_آن_واقع است از اهل نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم #خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي #زيارت_قبرش راهنمايي نموده و زوار او را تا سه روز ميهماني كنند.
🍀سان بن فائد ميگويد من نزد عبيدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنين آمده بود👇👇
📜 چون من با سپاهيانم در برابر حسين و يارانش پياده شدم قاصدي نزد او فرستاده و از علت آمدنش جويا شوم او در جواب گفت: اهالي اين شهر براي من نامه📨 نوشته و نمايندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كردهاند.
📩عبيدالله چون #نامه عمر بن سعد را خواند، گفت: اکنونکه در چنگ ما گرفتارشده اميد نجات دارد! ولي حالا وقت فرار نيست.
🍀عبيدالله به عمر بن سعد نوشت؛
نامه📨 تو رسيد و از مضمون آن اطلاع يافتم از #حسين_بن _علي بخواه تا او و تمام يارانش #با_يزيد_بيعت كنند، اگر چنين نكرد ما نظر خود را خواهيم نوشت!
💢چون اين نامه📨 به دست عمر بن سعد رسيد گفت: ميپندارم كه عبيدالله بن زياد خواهان عافيت و صلح نيست عمر بن سعد، نامه عبيدالله بن زياد را به اطلاع امام حسين نرساند زيراميدانست كه #آن_حضرت_با_يزيد_هرگز_بيعت_نخواهد_كرد.
🍀عبيدالله بن زياد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، انديشه #اعزام_سپاهي_انبوه را در سر ميپروراند و بعضي نوشتهاند كه #مردم_كوفه جنگ كردن با امام حسين (ع) را ناخوش ميداشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه ميكردند بازميگشت.
🍀عبيدالله بن زياد شخصي را به نام سويدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در اين مسئله (فرار از جنگ) تحقيق كند و متخلفان را نزد او برد و او يك نفر شامي را كه براي انجام امر مهمي از لشکرگاه به كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبيدالله برد و او دستور داد #سر آن مرد شامي را از تنش جدا نمايند😱 تا كسي جرئت سرپيچي از دستورات او را نكند!
نوشتهاند كه آن مرد شامي براي طلب ميراث به كوفه آمده بود.
🍀عبيدالله شخصاً از كوفه بهطرف نخيله حركت كرد و كسي را نزد حصين بن تميم كه به قادسيه رفته بود، فرستاد او به همراه چهار هزار نفر كه با او بودند به نخيله آمد، سپس كثر بن شهاب حارثي، محمد بن اشعث، قعقاع بن سويد و اسماء بن خارجه را طلب كرد و گفت:
🔶 در شهر #كوفه گردش كنيد و مردم را به #طاعت و فرمان برداي از #يزيد و من فرمان دهيد و آنان را از نافرماني و برپا كردن فتنه بر حذر داريد و آنان را به لشکرگاه فراخوانید پس آن چهار نفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آنها به نخليه نزد عبيدالله بازگشتند و كثير بن شهاب در كوفه ماند و در ميان كوچهها و گذرگاهها ميگشت و #مردم را به #پيوستن به #لشكر_عبيدالله تشويق ميكرد و #آنان_را_از_ياري_امام_حسين_(ع) #بر_حذر_ميداشت.
🍀عبيدالله گروهي سواره را بين خود و عمر بن سعد قرار داد كه هنگام نياز از وجود آنها استفاده شود و هنگامیکه او در لشکرگاه نخيله بود شخصي به نام #عمار_بن_ابي_سلمه تصميم گرفت كه او را ترور كند ولي موفق نشد و بهطرف #كربلا حركت كرد و به امام ملحق و #شهيد شد.
#کاروان_عشق
#سوم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
👺#عمر_بن_سعد يك روز بعد از ورود امام به #كربلا يعني روز #سوم_محرم با چهار هزار سپاه از اهالي كوفه وارد كربلا شد.
📝برخي نوشتهاند كه قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به خدا سوگند میدهیم كه از اين كار ( #مقابله با امام حسين (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ با حسين مشو، زيرا اين باعث دشمني ميان ما و بنيهاشم ميشود.
💢عمر بن سعد نزد عبيدالله رفت و استعفا كرد ولي عبيدالله استعفاي او را نپذيرفت و او تسليم شد.😞
🍁برخي از تاريخ نويسان نوشتهاند📝 #عمر_بن_سعد دو پسر داشت يكي به نام حفص كه پدر را تشويق و ترغيب به رفتن ميكرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولي فرزند ديگرش او را بهشدت از اقدام به چنين كاري بر حذر ميداشت و سرانجام حفص نيز با پدرش راهي كربلا شد.
💢از #وقايعي كه در روز #سوم_محرمالحرام ذکرشده اين است كه👇👇
#امام(ع)#قسمتي_از_زمين_كربلا_را_كه_قبرش_در_آن_واقع است از اهل نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم #خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي #زيارت_قبرش راهنمايي نموده و زوار او را تا سه روز ميهماني كنند.
🍀سان بن فائد ميگويد من نزد عبيدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنين آمده بود👇👇
📜 چون من با سپاهيانم در برابر حسين و يارانش پياده شدم قاصدي نزد او فرستاده و از علت آمدنش جويا شوم او در جواب گفت: اهالي اين شهر براي من نامه📨 نوشته و نمايندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كردهاند.
📩عبيدالله چون #نامه عمر بن سعد را خواند، گفت: اکنونکه در چنگ ما گرفتارشده اميد نجات دارد! ولي حالا وقت فرار نيست.
🍀عبيدالله به عمر بن سعد نوشت؛
نامه📨 تو رسيد و از مضمون آن اطلاع يافتم از #حسين_بن _علي بخواه تا او و تمام يارانش #با_يزيد_بيعت كنند، اگر چنين نكرد ما نظر خود را خواهيم نوشت!
💢چون اين نامه📨 به دست عمر بن سعد رسيد گفت: ميپندارم كه عبيدالله بن زياد خواهان عافيت و صلح نيست عمر بن سعد، نامه عبيدالله بن زياد را به اطلاع امام حسين نرساند زيراميدانست كه #آن_حضرت_با_يزيد_هرگز_بيعت_نخواهد_كرد.
🍀عبيدالله بن زياد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، انديشه #اعزام_سپاهي_انبوه را در سر ميپروراند و بعضي نوشتهاند كه #مردم_كوفه جنگ كردن با امام حسين (ع) را ناخوش ميداشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه ميكردند بازميگشت.
🍀عبيدالله بن زياد شخصي را به نام سويدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در اين مسئله (فرار از جنگ) تحقيق كند و متخلفان را نزد او برد و او يك نفر شامي را كه براي انجام امر مهمي از لشکرگاه به كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبيدالله برد و او دستور داد #سر آن مرد شامي را از تنش جدا نمايند😱 تا كسي جرئت سرپيچي از دستورات او را نكند!
نوشتهاند كه آن مرد شامي براي طلب ميراث به كوفه آمده بود.
🍀عبيدالله شخصاً از كوفه بهطرف نخيله حركت كرد و كسي را نزد حصين بن تميم كه به قادسيه رفته بود، فرستاد او به همراه چهار هزار نفر كه با او بودند به نخيله آمد، سپس كثر بن شهاب حارثي، محمد بن اشعث، قعقاع بن سويد و اسماء بن خارجه را طلب كرد و گفت:
🔶 در شهر #كوفه گردش كنيد و مردم را به #طاعت و فرمان برداي از #يزيد و من فرمان دهيد و آنان را از نافرماني و برپا كردن فتنه بر حذر داريد و آنان را به لشکرگاه فراخوانید پس آن چهار نفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آنها به نخليه نزد عبيدالله بازگشتند و كثير بن شهاب در كوفه ماند و در ميان كوچهها و گذرگاهها ميگشت و #مردم را به #پيوستن به #لشكر_عبيدالله تشويق ميكرد و #آنان_را_از_ياري_امام_حسين_(ع) #بر_حذر_ميداشت.
🍀عبيدالله گروهي سواره را بين خود و عمر بن سعد قرار داد كه هنگام نياز از وجود آنها استفاده شود و هنگامیکه او در لشکرگاه نخيله بود شخصي به نام #عمار_بن_ابي_سلمه تصميم گرفت كه او را ترور كند ولي موفق نشد و بهطرف #كربلا حركت كرد و به امام ملحق و #شهيد شد.
#کاروان_عشق
#سوم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند
🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت.
⚜در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو #لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟
⚜آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم.
❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت:
❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.
❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
⚜در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
⚜در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند
🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
⚜در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه #بازگشت.
⚜در اين روز #عمرو_بن_قرظهي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از #شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
⚜امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
⚜زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو #لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.👇👇
⚜امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟
⚜آيا با من ميجنگي، درحالیکه #ميداني_پسرچه_كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي #طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو #دعوت كنم.
❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت:
❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من #اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.
❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند⚔، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامهاي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن نعمان خودداري شد.😔
👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇
🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطرهاي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جاندهی!
🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد به خدا سوگند كه پسازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالیکه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن حصين آنقدر آب ميآشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد ميزد العطش! باز آب ميخورد تا شكمش آماس ميكرد ولي سيراب نميشد و چنين بود تا جان داد.
💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد
#مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد.
💠 #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از چهرههاي درخشان كوفه و از هواداران اهلبیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از مسلمانان باسابقه به شمار ميرفت و از آن حضرت هم روایتشده است كه پارسا، شجاع و سواركاري نامي بود.
#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامهاي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن نعمان خودداري شد.😔
👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇
🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطرهاي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جاندهی!
🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!
🍂 #حميد_بن_مسلم ميگويد به خدا سوگند كه پسازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالیکه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن حصين آنقدر آب ميآشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد ميزد العطش! باز آب ميخورد تا شكمش آماس ميكرد ولي سيراب نميشد و چنين بود تا جان داد.
💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد
#مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد.
💠 #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از چهرههاي درخشان كوفه و از هواداران اهلبیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از مسلمانان باسابقه به شمار ميرفت و از آن حضرت هم روایتشده است كه پارسا، شجاع و سواركاري نامي بود.
#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍂در روز #هشتم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى با اینکه #سپاه_امام_حسين (ع) در #محاصره شديد قرار داشت، #اميه_بن_سعد_طايي خود را به #ياران امام رساند.
🍂#اميه_بن_سعد_طايي از #شهداي_كربلا به شمار ميآيد و #روز_عاشورا به نقلي در #حمله_اول_شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند.
🍂در اين روز #عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) #غلبه كرد و #عمر_بن_حجاج به #محاصره_شريعه_فرات مباهات ميكرد و به حضرت #زخمزبان ميزد.
🍂ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك #اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در #كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند #ترديد نكنيد.😳
✨امام فرمود:👇👇
🍂اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟
🍂 هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
🍂در پايان روز هشتم، #حضرت_سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد👇
مهتاب🌙 فضاي #خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:👇👇
💠اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر #تيزي_شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
🍂سخنان امام به پايان نرسيده بود كه #ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را #فداي تو خواهيم كرد.
#کاروان_عشق
#هشتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
🍂در روز #هشتم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى با اینکه #سپاه_امام_حسين (ع) در #محاصره شديد قرار داشت، #اميه_بن_سعد_طايي خود را به #ياران امام رساند.
🍂#اميه_بن_سعد_طايي از #شهداي_كربلا به شمار ميآيد و #روز_عاشورا به نقلي در #حمله_اول_شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند.
🍂در اين روز #عطش بار ديگر بر همراهان امام (ع) #غلبه كرد و #عمر_بن_حجاج به #محاصره_شريعه_فرات مباهات ميكرد و به حضرت #زخمزبان ميزد.
🍂ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه ميگفت: از عمرو بن حجاج هنگامیکه نزديك #اصحاب امام (ع) شد شنيدم ميگفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در #كشتن كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت ميكند #ترديد نكنيد.😳
✨امام فرمود:👇👇
🍂اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من ميشوراني؟ آيا ما از دين خدا بيرون رفتهايم و شما بر دين پايدار ماندهايد؟
🍂 هان! به خدا سوگند، آنگاهکه جانهای شما از بدنها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدامیک از ما از دين خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.
🍂در پايان روز هشتم، #حضرت_سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) ميگويد👇
مهتاب🌙 فضاي #خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان ميفرمايد:👇👇
💠اي مردم! هرکدام از شما كه ميتواند بر #تيزي_شمشير و ضربات نيزهها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.
🍂سخنان امام به پايان نرسيده بود كه #ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را #فداي تو خواهيم كرد.
#کاروان_عشق
#هشتم_ماه_محرمالحرام
#یا_حسین 🚩
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند.
🚩 #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند.
💢 #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
💢آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني.
✨در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد!
🔶به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود.
🔶تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
💠پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد.
🍂در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴 ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند.
🚩 #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند.
💢 #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
💢آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني.
✨در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد!
🔶به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود.
🔶تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
💠پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد.
🍂در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴 ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
#وصیتنامه📜
#عمر ما را...
مهلت امروز وفردای
#تُ نیست🍂
اے #شهادت...🕊
دلـ💚ـم به دام تُ #اسیره
#شهید بشیم #صلوات
#شهید_احمد_محمد_مشلب🥀
#مدافع_آل_الله🕊
#نماز_اول_وقت🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
💕🍃
#عمر ما را...
مهلت امروز وفردای
#تُ نیست🍂
اے #شهادت...🕊
دلـ💚ـم به دام تُ #اسیره
#شهید بشیم #صلوات
#شهید_احمد_محمد_مشلب🥀
#مدافع_آل_الله🕊
#نماز_اول_وقت🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
💕🍃
📎 #پست_اینستاگرام
مادر #شهید_معزغلامی
🍀خستہ نباشی بزرگ مرد من راست گفتی #عمر_داعش خیلی کم بود...
بہ امید روزے ڪہ تو و رفقات برگردین، شڪ ندارم سرداران #سپاه_ظهور و رجعت شمایید
💠 @Shahidegomnamm
مادر #شهید_معزغلامی
🍀خستہ نباشی بزرگ مرد من راست گفتی #عمر_داعش خیلی کم بود...
بہ امید روزے ڪہ تو و رفقات برگردین، شڪ ندارم سرداران #سپاه_ظهور و رجعت شمایید
💠 @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_دو 📖
مرا #وصل تو ای گـ🌺ـل
#امیدواری نیست🍂
شب #فراق دراز است🥀
و #عمر من 🍁ڪوتاه
🍃🌹ڪانال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_دو 📖
مرا #وصل تو ای گـ🌺ـل
#امیدواری نیست🍂
شب #فراق دراز است🥀
و #عمر من 🍁ڪوتاه
🍃🌹ڪانال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm