Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊🕊
🕊
💥#حق_همسایگی
🍁ما در طبقه پایین زندگی می کردیم و آقای #کلاهدوز طبقه بالا .
هیچ وقت متوجه ورود و خروج او نشدم. یک شب، اتفاقی در را باز کردم. دیدم پوتینهایش را درآورده و به دست گرفته و از پله ها بالا می رود. فهمیدم طوری رفت و آمد می کرده است تا مزاحم همسایه ها نشود .
🍁بعدها مسئله جالب دیگری را هم راجع به رفت و آمد او متوجه شدم. صبحها چون زود می رفت، ماشین را تا سر کوچه خاموش هل می داد و از آنجا به بعد ماشین را روشن می کرد تا مزاحمتی برای همسایه ها ایجاد نکند.
#شهید_یوسف_کلاهدوز
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#خاطره
📒کتاب هالهای از نور، ص99
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊
💥#حق_همسایگی
🍁ما در طبقه پایین زندگی می کردیم و آقای #کلاهدوز طبقه بالا .
هیچ وقت متوجه ورود و خروج او نشدم. یک شب، اتفاقی در را باز کردم. دیدم پوتینهایش را درآورده و به دست گرفته و از پله ها بالا می رود. فهمیدم طوری رفت و آمد می کرده است تا مزاحم همسایه ها نشود .
🍁بعدها مسئله جالب دیگری را هم راجع به رفت و آمد او متوجه شدم. صبحها چون زود می رفت، ماشین را تا سر کوچه خاموش هل می داد و از آنجا به بعد ماشین را روشن می کرد تا مزاحمتی برای همسایه ها ایجاد نکند.
#شهید_یوسف_کلاهدوز
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#خاطره
📒کتاب هالهای از نور، ص99
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
⏰ #وقت
📿نماز جماعت در ستاد مرکزی برگزار می شد. گاهی اوقات از شخصیتهای مملکتی می آمدند و گاهی نماینده حضرت امام (ره) نماز را اقامه می کرد.
#کلاهدوز همیشه برای نماز می آمد. نماز که تمام می شد، همه می رفتند توی رستوران که بغل نمازخانه بود و برای غذا صف می بستند. گاهی صف از ساختمان خارج می شد و می رفت توی حیاط و پله ها و به سمت دفتر آقای محسن رضایی.
ولی هیچ وقت ندیدم که شهید کلاهدوز بیاید و توی صف بایستد.
وقتی می آمد و می دید که بایستی چند دقیقه معطل شود، ترجیح می داد #مفاتیح بخواند تا توی صف بایستد. همیشه وقتی می آمد که صف نبود .
🔸او برای وقت ارزش زیادی قائل بود.
#شهید_یوسف_کلاهدوز
#خاطره
کتاب هالهای از نور، ص118
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
⏰ #وقت
📿نماز جماعت در ستاد مرکزی برگزار می شد. گاهی اوقات از شخصیتهای مملکتی می آمدند و گاهی نماینده حضرت امام (ره) نماز را اقامه می کرد.
#کلاهدوز همیشه برای نماز می آمد. نماز که تمام می شد، همه می رفتند توی رستوران که بغل نمازخانه بود و برای غذا صف می بستند. گاهی صف از ساختمان خارج می شد و می رفت توی حیاط و پله ها و به سمت دفتر آقای محسن رضایی.
ولی هیچ وقت ندیدم که شهید کلاهدوز بیاید و توی صف بایستد.
وقتی می آمد و می دید که بایستی چند دقیقه معطل شود، ترجیح می داد #مفاتیح بخواند تا توی صف بایستد. همیشه وقتی می آمد که صف نبود .
🔸او برای وقت ارزش زیادی قائل بود.
#شهید_یوسف_کلاهدوز
#خاطره
کتاب هالهای از نور، ص118
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw