Forwarded from اتچ بات
#عمارنامه
در #لبنان زندگي بسيار سخت است،
ان هم براي يك جوان #مذهبي و #حزب_اللهي!
#جهاد جوان بسيار باحيايي بود.
هميشه وقتي ميرفتيم بيرون سرش پايين بود!
سريع هم كارش را انجام مي داد كه برويم و زياد در اين فضاها نمي ماند!
#مهماني كه ميرفتيم يا در جمعي اگر حضور داشت، #لبخند دائم بر لب هایش بود؛
اما با همان چهره مهربان و خندان دينش را حفظ ميكرد!
گاهي در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفي ناشايست مي شنيد، با همان خنده اش به آنها متذكر مي شد!
هميشه هركجا كه بود، تا صداي #اذان را ميشنيد نمازش را مي خواند!
حتي گاهي اوقات در جلسات در حين حرف زدن تا صداي اذان به گوشش مي رسيد، به آرامي بلند مي شد و از همه ما مي خواست اول #نماز را بخوانيم و بعد به كار ادامه دهيم!
.
.
.
#شهید #جهاد_مغنیه
.
.
.
حزبالله و جوانان مؤمن آن همچون #خورشید میدرخشند و مایه #افتخار دنیای اسلام هستند
.
.
#خاطره
#شهدا
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدان_زنده_اند
#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
در #لبنان زندگي بسيار سخت است،
ان هم براي يك جوان #مذهبي و #حزب_اللهي!
#جهاد جوان بسيار باحيايي بود.
هميشه وقتي ميرفتيم بيرون سرش پايين بود!
سريع هم كارش را انجام مي داد كه برويم و زياد در اين فضاها نمي ماند!
#مهماني كه ميرفتيم يا در جمعي اگر حضور داشت، #لبخند دائم بر لب هایش بود؛
اما با همان چهره مهربان و خندان دينش را حفظ ميكرد!
گاهي در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفي ناشايست مي شنيد، با همان خنده اش به آنها متذكر مي شد!
هميشه هركجا كه بود، تا صداي #اذان را ميشنيد نمازش را مي خواند!
حتي گاهي اوقات در جلسات در حين حرف زدن تا صداي اذان به گوشش مي رسيد، به آرامي بلند مي شد و از همه ما مي خواست اول #نماز را بخوانيم و بعد به كار ادامه دهيم!
.
.
.
#شهید #جهاد_مغنیه
.
.
.
حزبالله و جوانان مؤمن آن همچون #خورشید میدرخشند و مایه #افتخار دنیای اسلام هستند
.
.
#خاطره
#شهدا
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدان_زنده_اند
#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_چهل_و_سه
شب شده بود🌝
تقریبا ساعت ده بود. نمایشگاه بسته شده بود و منو سپیده منتظر بودیم بیان دنبالمون🚗
نگاهمو از گلدون روی میز که گوشه ی سالن بود گرفتمو روبه سپیده گفتم: سپیده؟؟؟
_بعله؟؟
_اممممممم....راستش من واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم با اینکه کارمون هیچ سود ومنفعتی نداره به لحاظ مادی ولی تو تا دیر وقت پیشم می مونی و کمکم میکنی. خیلی خانمی😘😍
_ای بابا این حرفا چیه. منکه از اولشم بابت پول نیومده بودم ولی به لحاظه معنوی کلی سود کردیم. من خودم با علاقه اینکارو انجام میدم میدونی؟ بنظرم این کار#جهاد_تبلیغیه ☺️
_اگه اینجوری که میگی باشه پس خیلی خوبه که چون یه بارم من تو صحبتای اقا شنیده بودم که میگفت: منم فرمان جهاد دادم منتهی از نوع تبلیغی... جهادم که میدونی واجبه...😊
با صدای بوق ماشین سپیده از جاش بلند شد و گفت: شرط میبندم اّشی باشه.🚗
با لبخند گفتم: خیلی خب... برو بیرون اگه داداشت بود برگرد یه چیزی بهت بدم.
_باوشه
سپیده رفت بیرون نگاهم به عکسا گره خورد. عکسایی که صدبار به هرکدوم خیره شده بودم و خاطراتم از جلوی چشمام گذشته بودن رو صندلی نشستم.امروز یکم کسل بودم، چرا شو نمیدونم. گوشیمو برداشتم و مداحی دلم گرفته رو گذاشتم دستمو گذاشتم زیر چونم و چشمامو بستم
دلم گرفته...😔
دوباره این شبا واسه حرم گرفته...😔😔
میدونه اقا..
باصدای افتادن چیزی از ته سالن سریع اهنگو قطع کردم از جام بلند شدم و با احتیاط به اون سمت حرکت کردم.🏃
چون بابام قاضی بود و با جنایتکارا و خلافکارا سرو کله میزد امکان اینکه مارو تهدید کنن وجود داشت چون چند بارم تهدید شده بودیم پس احتیاط لازمه ی عقل بود.😥
واسه همینم دفاع شخصیو کامل یاد گرفته بودم...😎
حالا ام تمام تمرکزم به در بود تا کسی ازش بیاد تو و بهش حمله کنم...با سیاهی که از در بیرون زد طی یه حرکت بروسلیانه چرخیدم و پامو بلند کردم تا ضربه بزنم..😲
اما با جیغ بنفشی که خانومه/اقاهه کشید پاهام تو هوا متوقف شد صداش داد میزد سپیدس.😓😅
پاک یادم رفته بود بهش گفته بودم برگرده.
نفس نفس زنان به دیوار تکیه دادمو گفتم: سپییییییییده ...اخه چرا از اینور اومدی؟ سرمو بلند کردم سپیده نبود.😰
دیگه کم کم دارم به همه چی شک می کنم یا من حالم خوب نیست یا این سپیده شیش میزنه.دوباره صدای سپیده رشته افکارمو پاره کرد. به سمت صدا برگشتم که دیدم دومتری من نشسته رو زمین و داره از خنده ریسه میره. با تعجب نگاش میکردم بین خنده هاش بریده بریده گفت:😂😂😂 خیلی...خنده...دار...شده...بودی
من نمیدونم چرا همه چیم واسه این بشر خنده داره؟؟؟😶
#ادامه_در_بخش_بعد
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
#فرمانده_من
#قسمت_چهل_و_سه
شب شده بود🌝
تقریبا ساعت ده بود. نمایشگاه بسته شده بود و منو سپیده منتظر بودیم بیان دنبالمون🚗
نگاهمو از گلدون روی میز که گوشه ی سالن بود گرفتمو روبه سپیده گفتم: سپیده؟؟؟
_بعله؟؟
_اممممممم....راستش من واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم با اینکه کارمون هیچ سود ومنفعتی نداره به لحاظ مادی ولی تو تا دیر وقت پیشم می مونی و کمکم میکنی. خیلی خانمی😘😍
_ای بابا این حرفا چیه. منکه از اولشم بابت پول نیومده بودم ولی به لحاظه معنوی کلی سود کردیم. من خودم با علاقه اینکارو انجام میدم میدونی؟ بنظرم این کار#جهاد_تبلیغیه ☺️
_اگه اینجوری که میگی باشه پس خیلی خوبه که چون یه بارم من تو صحبتای اقا شنیده بودم که میگفت: منم فرمان جهاد دادم منتهی از نوع تبلیغی... جهادم که میدونی واجبه...😊
با صدای بوق ماشین سپیده از جاش بلند شد و گفت: شرط میبندم اّشی باشه.🚗
با لبخند گفتم: خیلی خب... برو بیرون اگه داداشت بود برگرد یه چیزی بهت بدم.
_باوشه
سپیده رفت بیرون نگاهم به عکسا گره خورد. عکسایی که صدبار به هرکدوم خیره شده بودم و خاطراتم از جلوی چشمام گذشته بودن رو صندلی نشستم.امروز یکم کسل بودم، چرا شو نمیدونم. گوشیمو برداشتم و مداحی دلم گرفته رو گذاشتم دستمو گذاشتم زیر چونم و چشمامو بستم
دلم گرفته...😔
دوباره این شبا واسه حرم گرفته...😔😔
میدونه اقا..
باصدای افتادن چیزی از ته سالن سریع اهنگو قطع کردم از جام بلند شدم و با احتیاط به اون سمت حرکت کردم.🏃
چون بابام قاضی بود و با جنایتکارا و خلافکارا سرو کله میزد امکان اینکه مارو تهدید کنن وجود داشت چون چند بارم تهدید شده بودیم پس احتیاط لازمه ی عقل بود.😥
واسه همینم دفاع شخصیو کامل یاد گرفته بودم...😎
حالا ام تمام تمرکزم به در بود تا کسی ازش بیاد تو و بهش حمله کنم...با سیاهی که از در بیرون زد طی یه حرکت بروسلیانه چرخیدم و پامو بلند کردم تا ضربه بزنم..😲
اما با جیغ بنفشی که خانومه/اقاهه کشید پاهام تو هوا متوقف شد صداش داد میزد سپیدس.😓😅
پاک یادم رفته بود بهش گفته بودم برگرده.
نفس نفس زنان به دیوار تکیه دادمو گفتم: سپییییییییده ...اخه چرا از اینور اومدی؟ سرمو بلند کردم سپیده نبود.😰
دیگه کم کم دارم به همه چی شک می کنم یا من حالم خوب نیست یا این سپیده شیش میزنه.دوباره صدای سپیده رشته افکارمو پاره کرد. به سمت صدا برگشتم که دیدم دومتری من نشسته رو زمین و داره از خنده ریسه میره. با تعجب نگاش میکردم بین خنده هاش بریده بریده گفت:😂😂😂 خیلی...خنده...دار...شده...بودی
من نمیدونم چرا همه چیم واسه این بشر خنده داره؟؟؟😶
#ادامه_در_بخش_بعد
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_دهم
💥#ویژگیهای_اخلاقی
✍از خصوصیات بارز او #شجاعت و #شهامت بود. خط شکنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سختترین پاتکها به خاطر این روحیه بود.
روحیهای که اساس و بنیان آن بر #ایمان و #اعتقاد به #خدا استوار بود.
🔸مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمیشد.
🔸شهید زینالدین در کنار تلاش بیوقفهاش، از #مستحبات_غافل_نبود. اعقتاد داشت که جبهههای نبرد، مکانی مقدس است و انسان دراین مکان، به خدا تقرب پیدا میکند. همیشه به رزمندگان سفارش میکرد که به #تزکیه_نفس و #جهاد_اکبر بپردازند.
🔸او همواره سعی میکرد که #با_وضو باشد. به دیگران نیز تاکید مینمود که همیشه با وضو باشند.
🔸به #نماز_اول_وقت توجه بسیار داشت و با #قرآن مجید مانوس بود و به #حفظ_آیات آن میپرداخت.
🔸به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قایل بود #نماز را به #تانی و #خلوص مخصوصی به پا میداشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به #دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_دهم
💥#ویژگیهای_اخلاقی
✍از خصوصیات بارز او #شجاعت و #شهامت بود. خط شکنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سختترین پاتکها به خاطر این روحیه بود.
روحیهای که اساس و بنیان آن بر #ایمان و #اعتقاد به #خدا استوار بود.
🔸مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمیشد.
🔸شهید زینالدین در کنار تلاش بیوقفهاش، از #مستحبات_غافل_نبود. اعقتاد داشت که جبهههای نبرد، مکانی مقدس است و انسان دراین مکان، به خدا تقرب پیدا میکند. همیشه به رزمندگان سفارش میکرد که به #تزکیه_نفس و #جهاد_اکبر بپردازند.
🔸او همواره سعی میکرد که #با_وضو باشد. به دیگران نیز تاکید مینمود که همیشه با وضو باشند.
🔸به #نماز_اول_وقت توجه بسیار داشت و با #قرآن مجید مانوس بود و به #حفظ_آیات آن میپرداخت.
🔸به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قایل بود #نماز را به #تانی و #خلوص مخصوصی به پا میداشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به #دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
📃 #وصيتنامه
✍ #قرآن را زیاد بخوانید . در روزقیامت قرآن درد ما را دوا می کند ، پشیمانی به درد نمی خورد و گفته قرآن را تا حد امکان عمل کنید و به دیگران بیاموزید .
🔸#آیه_الکرسی را زیاد بخوانید .#شبها با #وضوبخوانید #هر_شب در موقع خواب که مرگ کوتاه مدت است #سوره_واقعه را بخوانید.
#ذکر_خدا را فراموش نکنید ، #دعاها را زیاد بخوانید . ماغیر از دعا ونیایش چیز دیگری نداریم.😔
🔸#مسائل_نفسانی را که #جهاد_اکبر است مواظب باشید که سر کش نباشد .
💥#برای_خدا_کار_کنید .
اختلافات داخلی را کم کنید مسائل اخلاقی را حتما رعایت کنید .
🔸در #نماز_جماعت و #نماز_جمعه حتما شرکت کنید . مساجد را خالی نکنید ، در هر سنگری که هستید آنرا محکم حفاظت کنید.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
#شهیدگمنامی_که_نامدارشد
فرازی از #وصيتنامه
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
📃 #وصيتنامه
✍ #قرآن را زیاد بخوانید . در روزقیامت قرآن درد ما را دوا می کند ، پشیمانی به درد نمی خورد و گفته قرآن را تا حد امکان عمل کنید و به دیگران بیاموزید .
🔸#آیه_الکرسی را زیاد بخوانید .#شبها با #وضوبخوانید #هر_شب در موقع خواب که مرگ کوتاه مدت است #سوره_واقعه را بخوانید.
#ذکر_خدا را فراموش نکنید ، #دعاها را زیاد بخوانید . ماغیر از دعا ونیایش چیز دیگری نداریم.😔
🔸#مسائل_نفسانی را که #جهاد_اکبر است مواظب باشید که سر کش نباشد .
💥#برای_خدا_کار_کنید .
اختلافات داخلی را کم کنید مسائل اخلاقی را حتما رعایت کنید .
🔸در #نماز_جماعت و #نماز_جمعه حتما شرکت کنید . مساجد را خالی نکنید ، در هر سنگری که هستید آنرا محکم حفاظت کنید.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
#شهیدگمنامی_که_نامدارشد
فرازی از #وصيتنامه
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
با سلام و درود بیکران به پیشگاه منجی عالم بشیریت و ساحت مقدس حضرت صاحب الامر (عج)
و با سلام و درود فراوان به روح بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی (ره) و شهدای گلگون کفن اسلام از صدر تاکنون.
من حقیر بعنوان بندهای از بندگان خداوند بر خود میبالم که لباس سبز شهدا را بر تن خود دارم و در این کسوت #مقدس پاسداری در راه دفاع از ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) پا نهادهام.
امروز #حسین زمان یاری دهنده میخواهد و بدا به حال کسانی که ندای هل #من_ناصر_ینصرنی حسین زمان خود را بشنوند و به یاری او نشتابند. اینان همان #کوفیان زمانه هستند که در منجلاب #فساد و تباهی غرق شدهاند و #برق_دنیا و مادیات آنان را کور کرده است. خداوند متعال نیز این توفیق را شامل حال من کرده که در این راه قدم برداشته و در راه حفظ اسلام فریضه #جهاد را انجام دهم پس:
پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه میخواهم که بعد از شهادت من، ناله و شیون نکنید و به خدا #توکل کنید و بدانید که #شهدا_زندهاند و همیشه در پیش شما خواهم ماند.
#همسر عزیز و وفادارم، از تو میخواهم که مرا #حلال کنی و در تمامی سختیهاو مشکلات زندگی، تنها به خدا توکل کنی و #صبر_زینبی را پیشه خود سازی و همواره در جهت تربیت فرزند دلبندمان بکوشی و بدان که من همیشه در کنارت هستم و با تو زندگی میکنم.
از فرزند عزیزم #ستایش جان هم میخواهم که همواره در جهت حفظ شئونات اسلامی کوشا باشد و در راه تحصیل علم و دانش ذرهای فروگذار نباشد تا بتواند در سنگر علم و دانش برای آینده خود و کشور عزیزمان مثمر ثمر باشد.
در پایان از همگی درخواست میکنم که #ولی_فقیه و نائب بر حق آقا #امام_زمان (عج) را تنها نگذارند و در همه حال حامی و پشتیبان او باشند تا اسلام ضربه نخورد و این عَلَم به دست صاحب اصلی خود برسد #انشاء_الله.
#وصیت_نامه
#شهید_عبدالله_قربانی
🌹کانال عهد با شهدا🌹
@shahidegomnamm
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
و با سلام و درود فراوان به روح بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی (ره) و شهدای گلگون کفن اسلام از صدر تاکنون.
من حقیر بعنوان بندهای از بندگان خداوند بر خود میبالم که لباس سبز شهدا را بر تن خود دارم و در این کسوت #مقدس پاسداری در راه دفاع از ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) پا نهادهام.
امروز #حسین زمان یاری دهنده میخواهد و بدا به حال کسانی که ندای هل #من_ناصر_ینصرنی حسین زمان خود را بشنوند و به یاری او نشتابند. اینان همان #کوفیان زمانه هستند که در منجلاب #فساد و تباهی غرق شدهاند و #برق_دنیا و مادیات آنان را کور کرده است. خداوند متعال نیز این توفیق را شامل حال من کرده که در این راه قدم برداشته و در راه حفظ اسلام فریضه #جهاد را انجام دهم پس:
پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه میخواهم که بعد از شهادت من، ناله و شیون نکنید و به خدا #توکل کنید و بدانید که #شهدا_زندهاند و همیشه در پیش شما خواهم ماند.
#همسر عزیز و وفادارم، از تو میخواهم که مرا #حلال کنی و در تمامی سختیهاو مشکلات زندگی، تنها به خدا توکل کنی و #صبر_زینبی را پیشه خود سازی و همواره در جهت تربیت فرزند دلبندمان بکوشی و بدان که من همیشه در کنارت هستم و با تو زندگی میکنم.
از فرزند عزیزم #ستایش جان هم میخواهم که همواره در جهت حفظ شئونات اسلامی کوشا باشد و در راه تحصیل علم و دانش ذرهای فروگذار نباشد تا بتواند در سنگر علم و دانش برای آینده خود و کشور عزیزمان مثمر ثمر باشد.
در پایان از همگی درخواست میکنم که #ولی_فقیه و نائب بر حق آقا #امام_زمان (عج) را تنها نگذارند و در همه حال حامی و پشتیبان او باشند تا اسلام ضربه نخورد و این عَلَم به دست صاحب اصلی خود برسد #انشاء_الله.
#وصیت_نامه
#شهید_عبدالله_قربانی
🌹کانال عهد با شهدا🌹
@shahidegomnamm
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سوم
✍بعد از #اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه #تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، #عضویت در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با #هجرت او از #تبریز به #تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد_فی_سبیل_الله رقم زد.
⚜او #نام_مستعار_حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش #برگرفته از #ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سوم
✍بعد از #اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه #تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، #عضویت در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با #هجرت او از #تبریز به #تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد_فی_سبیل_الله رقم زد.
⚜او #نام_مستعار_حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش #برگرفته از #ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
⚜ #خواهرم
💢حفظ #حجاب هم چون
#جهاد در راه خداست
#شهیدمحمدکریم_غفرانی
#پیام_شهید
#حجاب
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
💢حفظ #حجاب هم چون
#جهاد در راه خداست
#شهیدمحمدکریم_غفرانی
#پیام_شهید
#حجاب
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گیف
💞 #شهید_جهاد_مغنیه 💞
🍂🍂۲۸ دی سالگرد شهادت شهید ابن الشهید
(( #جهاد_مغنیه ))
فرزند
(( #شهید_عماد_مغنیه ))
🍃شادی روح این دوشهید صلوات🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺 @shahidegomnamm 🌺
💞 #شهید_جهاد_مغنیه 💞
🍂🍂۲۸ دی سالگرد شهادت شهید ابن الشهید
(( #جهاد_مغنیه ))
فرزند
(( #شهید_عماد_مغنیه ))
🍃شادی روح این دوشهید صلوات🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺 @shahidegomnamm 🌺
گرفته بوی شهادت
تمام نخهایش❣
به عشق #چادر_زهرا
قیام خواهم کرد✊🏻
✋چادرحجابیست ازجنس #جهاد 👉
🔆پس تو ای بانو آن را برسرکن ومدافع حریم عصمت باش‼️
#چادرانه
💖 @shahidegomnamm 👈👈
تمام نخهایش❣
به عشق #چادر_زهرا
قیام خواهم کرد✊🏻
✋چادرحجابیست ازجنس #جهاد 👉
🔆پس تو ای بانو آن را برسرکن ومدافع حریم عصمت باش‼️
#چادرانه
💖 @shahidegomnamm 👈👈
هر کسے
یڪ دلبرِ جانانہ
دارد
من
تـو را ...
💐تولدت مبارک مرد آسمانی💐
#شهید_جهاد_مغنیه
#جهاد_ادامه_دارد...✌️
🌷کانال عهدبا شهدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
یڪ دلبرِ جانانہ
دارد
من
تـو را ...
💐تولدت مبارک مرد آسمانی💐
#شهید_جهاد_مغنیه
#جهاد_ادامه_دارد...✌️
🌷کانال عهدبا شهدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼🍃
🍃
| #کلیپ 🎞
#وصیتنامه📜 تصویری
#شهـیدمهـدییاغـی🍃🌹
#جهاد✌️دری است ازدربهای🕊
🍃🌼 #بهشـت ڪه #خداوندآن را برای #برگزیدگانش باز ڪرد...🍃🌸
🍃 @Shahidegomnamm
🎼🍃
🍃
| #کلیپ 🎞
#وصیتنامه📜 تصویری
#شهـیدمهـدییاغـی🍃🌹
#جهاد✌️دری است ازدربهای🕊
🍃🌼 #بهشـت ڪه #خداوندآن را برای #برگزیدگانش باز ڪرد...🍃🌸
🍃 @Shahidegomnamm
🎼🍃
🌹🍃
🍃
✵بوے #پیراهن خونین ڪسے
مے آید
✵این خبر🕊 را برسانید بہ
#ایرانیها
✵ #محسن داره مےیاد💔
#محسن_زهرا_در_راه_است🍃
#مدافع_حرم_شهید_حججی✌️
#جهاد_ادامه_دارد🥀
#الله_اڪبر✊
🍃 @Shahidegomnamm
🌹🍃
🍃
✵بوے #پیراهن خونین ڪسے
مے آید
✵این خبر🕊 را برسانید بہ
#ایرانیها
✵ #محسن داره مےیاد💔
#محسن_زهرا_در_راه_است🍃
#مدافع_حرم_شهید_حججی✌️
#جهاد_ادامه_دارد🥀
#الله_اڪبر✊
🍃 @Shahidegomnamm
🌹🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
💌 @Shahidegomnamm #رمان #داستان #فرمانده_من #قسمت_صدوشصت_یکم چشمامو با دستام پاک کردم . از دستپاچگی یادم رفت بپرسم کیه و درو باز کردم . سپیده در حالیکه دسته گلای ...... گرفته بود سمتم لبخند شیرینی زد و گفت : سلام مامان کوچولو .! با خوشحالی اومد سمتم و…
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدو_شصتو_دو
قدم سوم: انفاق در راه خدا
❖ زیر دست نواز بود بعد #شهادتش فهمیدیم که #سرپرستی پنج شیش تا خانواده رو به عهده داشته...
❖ در پایگاه #شیراز معماری به نام #قبادی بود که برای نجات یک مقنی از چاه مرده بود. جواد به #آشپز رستوران گفته بود از همان غذایی که تیمسار و افسران میخورند به خانواده ی #قبادی هم بدهد و خودش #پولش را حساب میکرد...
❖ البته هیچ وقت ب من نمیگفت یک روز #خانم قبادی امد منزل ما و موضوع را به من گفت و #تاکید کرد که میخواهد من هم #راضی باشم...
❖ گفتم انچه #سرهنگ فکوری میکند مورد #رضایت و خواست من است...
❖ #شهید_جواد_فکوری
برای رسیدن به #خدا اصولا پنج تا قدم وجود دارد...
❖ که این پنج تا در #ایمان،
#عمل صالح، اینکه #شک نکنیم و به عقب برنگردیم، #جهاد با #جان و #جهاد با #مال خلاصه میشه...
❖ بعضیا برای #انفاق از نون بچه هاشون میزنن،حالا ما چقدر #حاضریم مثل اون بعضیا در راه #خدا خرج کنیم؟ چقد #حاضریم از یه سری از #خوشیای زندگیمون #دل بکنیم واسه #رضای خدا؟
❖ برای نزدیک تر شدن به #خدا باید یه سری از #صفاتمونو شبیه بزرگا کنیم،با دو تا #مثال ناب توضیح میدم مثلا #حضرت_زهرا شب #عروسیش لباس عروسشو ب یه نیازمند #انفاق کردن،
یا مثل #امام_حسن که چند تا #نیازمند رو تا اخر عمرشون #بی_نیاز کرد.
❖ اصلا اساس کار همین #الگو برداری
از این #بزرگوارانه، ما هر چقدر #صفاتمونو به #اهل_بیت نزدیک تر کنیم #قدم برداشتیم سمت #خدا،
❖ #خدا به مال کسی که #انفاق و #بخشش در کارش هست #برکت میبخشه، و براش #رزق بیشتری کنار میزاره، هم #فقر امتحان الهیه هم #ثروت مثلا اگر ما به #فقرا و #ایتام کمک کنیم بزرگترا هم #دست مبارکشونو میکشن رو سرمون یکیش اینه که راهه #شهادتو میتونی به روی #خودت باز کنی،
❖ خیلی ساده است فقط باید یکم دلتو خالی کنی از #دنیا،صدای #سپیده باعث شد سریع #کتابو ببندم و بگم: الان میام، کتاب #عجیبی بود هر قدر که میخوندمش دلم میخواست بیشتر باهاش #انس بگیرم،
❖ دستی رو جلدش کشیدم و #هدایتش کردم سمت #قفسه ی کتابا به همراه #سپیده از خونه زدیم بیرونو سوار ماشین #اشکان که حالا سپیده ازش استفاده می کرد شدیم، #شیشه ها رو کشیدم #پایین، نیم #نگاهی به سپیده انداختم و گفتم : به به چه #ژستی ...!
❖ سپیده از پشت شیشه های #عینک دودیش نگاهم کردو گفت : ما اینیم دیگه ...
خب کجا بریم مادمازل ؟
_ نمی دونم ، بریم #کافه ... اینورا یه کافه ی خوب هست ...
❖سپیده با #اخمی ساختگی گفت : چرا #پارسی را #پاس نمیداری ؟بی مروت !
خب مگه #فرهنگسرا واژه بجاش #تصویب کرده ؟ نه مگه حتما باید اونا تصویب کنن؟ خودم تصویب می کنم... قهوه و امثالهم خوری خوبه ؟
امثالهم عربیه داداچ ...
خب چهوهسنی
جاننن؟ این الان یعنی چی ؟
ترکیب قهوه و چای و بستنی بود.
❖ من #ترجیح میدم تا تصویب کل،از کلمه ی میان #وعده خوری استفاده کنم
زارت ... بد تر شد که ...
_عوضش با مفهومه ...
خیلی خب #پیاده شو رسیدیم به
میان وعده خوری یا همون چهوهستنی .
خندیدمو #کمربندمو باز کردمو پیاده شدم ... با هم وارد شدیم ... یه میز دو نفره اون وسط خالی بود ... صندلی رو عقب کشیدم و نشستم ... #گارسون اومد کنارمون گفت : چی میل دارید ؟
سپیده از #قول خودش و من گفت : دو تا آب #طالبی ...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدو_شصتو_دو
قدم سوم: انفاق در راه خدا
❖ زیر دست نواز بود بعد #شهادتش فهمیدیم که #سرپرستی پنج شیش تا خانواده رو به عهده داشته...
❖ در پایگاه #شیراز معماری به نام #قبادی بود که برای نجات یک مقنی از چاه مرده بود. جواد به #آشپز رستوران گفته بود از همان غذایی که تیمسار و افسران میخورند به خانواده ی #قبادی هم بدهد و خودش #پولش را حساب میکرد...
❖ البته هیچ وقت ب من نمیگفت یک روز #خانم قبادی امد منزل ما و موضوع را به من گفت و #تاکید کرد که میخواهد من هم #راضی باشم...
❖ گفتم انچه #سرهنگ فکوری میکند مورد #رضایت و خواست من است...
❖ #شهید_جواد_فکوری
برای رسیدن به #خدا اصولا پنج تا قدم وجود دارد...
❖ که این پنج تا در #ایمان،
#عمل صالح، اینکه #شک نکنیم و به عقب برنگردیم، #جهاد با #جان و #جهاد با #مال خلاصه میشه...
❖ بعضیا برای #انفاق از نون بچه هاشون میزنن،حالا ما چقدر #حاضریم مثل اون بعضیا در راه #خدا خرج کنیم؟ چقد #حاضریم از یه سری از #خوشیای زندگیمون #دل بکنیم واسه #رضای خدا؟
❖ برای نزدیک تر شدن به #خدا باید یه سری از #صفاتمونو شبیه بزرگا کنیم،با دو تا #مثال ناب توضیح میدم مثلا #حضرت_زهرا شب #عروسیش لباس عروسشو ب یه نیازمند #انفاق کردن،
یا مثل #امام_حسن که چند تا #نیازمند رو تا اخر عمرشون #بی_نیاز کرد.
❖ اصلا اساس کار همین #الگو برداری
از این #بزرگوارانه، ما هر چقدر #صفاتمونو به #اهل_بیت نزدیک تر کنیم #قدم برداشتیم سمت #خدا،
❖ #خدا به مال کسی که #انفاق و #بخشش در کارش هست #برکت میبخشه، و براش #رزق بیشتری کنار میزاره، هم #فقر امتحان الهیه هم #ثروت مثلا اگر ما به #فقرا و #ایتام کمک کنیم بزرگترا هم #دست مبارکشونو میکشن رو سرمون یکیش اینه که راهه #شهادتو میتونی به روی #خودت باز کنی،
❖ خیلی ساده است فقط باید یکم دلتو خالی کنی از #دنیا،صدای #سپیده باعث شد سریع #کتابو ببندم و بگم: الان میام، کتاب #عجیبی بود هر قدر که میخوندمش دلم میخواست بیشتر باهاش #انس بگیرم،
❖ دستی رو جلدش کشیدم و #هدایتش کردم سمت #قفسه ی کتابا به همراه #سپیده از خونه زدیم بیرونو سوار ماشین #اشکان که حالا سپیده ازش استفاده می کرد شدیم، #شیشه ها رو کشیدم #پایین، نیم #نگاهی به سپیده انداختم و گفتم : به به چه #ژستی ...!
❖ سپیده از پشت شیشه های #عینک دودیش نگاهم کردو گفت : ما اینیم دیگه ...
خب کجا بریم مادمازل ؟
_ نمی دونم ، بریم #کافه ... اینورا یه کافه ی خوب هست ...
❖سپیده با #اخمی ساختگی گفت : چرا #پارسی را #پاس نمیداری ؟بی مروت !
خب مگه #فرهنگسرا واژه بجاش #تصویب کرده ؟ نه مگه حتما باید اونا تصویب کنن؟ خودم تصویب می کنم... قهوه و امثالهم خوری خوبه ؟
امثالهم عربیه داداچ ...
خب چهوهسنی
جاننن؟ این الان یعنی چی ؟
ترکیب قهوه و چای و بستنی بود.
❖ من #ترجیح میدم تا تصویب کل،از کلمه ی میان #وعده خوری استفاده کنم
زارت ... بد تر شد که ...
_عوضش با مفهومه ...
خیلی خب #پیاده شو رسیدیم به
میان وعده خوری یا همون چهوهستنی .
خندیدمو #کمربندمو باز کردمو پیاده شدم ... با هم وارد شدیم ... یه میز دو نفره اون وسط خالی بود ... صندلی رو عقب کشیدم و نشستم ... #گارسون اومد کنارمون گفت : چی میل دارید ؟
سپیده از #قول خودش و من گفت : دو تا آب #طالبی ...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#ادامـه_داستـان_فـرمـانـده_مـن تـا #دقـایقی دیگــر در #ڪانال قـرار خـواهـد گـرفت... جنــ🍂ـگ #دنیـــا بـه ڪنـار #بحـران نـدیـدن #تُ را مـن چـه ڪنم؟🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 ➣ID @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_پنج 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• از همان اول همین بوده هر ڪسی آرزوی #خدمت داشته باشد به #انقلاب
به #دین، به #مولا... خدا عاشقش میشود
#شهیدش میڪند و تبدیل میشود به تاثیرگذارترین عنصرعالم ، دیگر نه #گرسنه، نه #ترس، نه #جهالت،
نه #خواب به سراغش می آید و نظر
میڪند به وجه الهی روزی میخورد
و به دنیا #عشق میدهد و خیلی هایشان
پای رڪاب حضرت زنده میشوند.
❥• ڪسی ڪه التماس میڪند در راه #خدا به #شهادت برسد یعنی به مقام
#مرضیه رسیده است، ارجعی به او گفته میشود این بالاترین مقام است
#مرضیه یعنی چه؟ یعنی خدای من تو چه میخواهی؟
شهید طبیعت را بهم نمیزند ولی در طبیعت رندانه و عاشقانه ڪار میڪند
ڪافیست گوشه ای از دلت پا بدهد تا #شهدا بغلت ڪنند و مبتلا شوی...
به آنها #توسل ڪن ڪه امامزادگان عشقند یڪ میانبر هم دارد گذشتن از بهترین #دارایی ات یا بهترین #لذتت
مثل گذشتن #ابراهیم از #اسماعیل...
گذشتن #یعقوب از #یوسف...
گذشتن #زلیخا از #یوسف...
گذشتن از #خود تا به #خالق رسیدن...
رسیدن به نعمت ابدی
❥• اگر مردی #جهاد ڪن با جنگ، اردوی جهادی اگر زنی با #خدمت به همسرت و تربیت عمارگونه فرزند از خودت شروع ڪن!
هدف زندگی ما ملاقاته #خداست،
ما می توانیم مشتاق این ملاقات شویم
و سطح ڪیفیتش را تعیین ڪنیم تو اگر فڪر میڪنی به این هدف میرسی و اگر به یاد این هدف باشی #عاشق و #مشتاق خواهی شد همه اش دست خودت است پس #پرواز ڪردنو یاد بگیر باید ڪمی از زمین جدا شد #ترس از ارتفاع ڪه نداری؟ نترس... ترسی ندارد
فقط شاید ڪمی برایت ملموس نباشد
درسته سخته! از قدیم گفتن:
#شهادت_هنر_مردان_خداست... اما میشه
❥• این #شهدا اول مراقبت از دلشون ڪردند و بعد #مدافع_حرم شدند
چون #قلب خانه ی خداست
#القلب_حرم_الله_فلا_تسڪن
#حرم_الله_غیر_الله
مدافعان حرم از حرم خدا خوب دفاع ڪردند ڪه بهشون لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها رو دادند
پس برای #شهید شدن گاهی یڪ خلوت سحر هم ڪافی است دل ڪه شهید شود در نهایت انسان شهید میشود،
❥•امضای ظریفی آخر #دفترچه نگاه نمناڪمو میخڪوب خودش ڪرد دفترچه رو بستم و گذاشتم رو قلبم تموم شد اما با دلم بازی ڪرد بندبند وجودمو تسخیر خودش ڪرد حالا میفهمم چقدر از #قافله عقبم این آدما به فڪر همه چیشون بودن فڪر همه جارو میڪردن
صدای #قلبم گوشمو ڪر ڪرده بود سرم داغ ڪرده بود حال عجیبی داشتم یه #بغضی تو دلم #ریشه ڪرده بود ڪه سرباز نمیڪرد...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_پنج 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• از همان اول همین بوده هر ڪسی آرزوی #خدمت داشته باشد به #انقلاب
به #دین، به #مولا... خدا عاشقش میشود
#شهیدش میڪند و تبدیل میشود به تاثیرگذارترین عنصرعالم ، دیگر نه #گرسنه، نه #ترس، نه #جهالت،
نه #خواب به سراغش می آید و نظر
میڪند به وجه الهی روزی میخورد
و به دنیا #عشق میدهد و خیلی هایشان
پای رڪاب حضرت زنده میشوند.
❥• ڪسی ڪه التماس میڪند در راه #خدا به #شهادت برسد یعنی به مقام
#مرضیه رسیده است، ارجعی به او گفته میشود این بالاترین مقام است
#مرضیه یعنی چه؟ یعنی خدای من تو چه میخواهی؟
شهید طبیعت را بهم نمیزند ولی در طبیعت رندانه و عاشقانه ڪار میڪند
ڪافیست گوشه ای از دلت پا بدهد تا #شهدا بغلت ڪنند و مبتلا شوی...
به آنها #توسل ڪن ڪه امامزادگان عشقند یڪ میانبر هم دارد گذشتن از بهترین #دارایی ات یا بهترین #لذتت
مثل گذشتن #ابراهیم از #اسماعیل...
گذشتن #یعقوب از #یوسف...
گذشتن #زلیخا از #یوسف...
گذشتن از #خود تا به #خالق رسیدن...
رسیدن به نعمت ابدی
❥• اگر مردی #جهاد ڪن با جنگ، اردوی جهادی اگر زنی با #خدمت به همسرت و تربیت عمارگونه فرزند از خودت شروع ڪن!
هدف زندگی ما ملاقاته #خداست،
ما می توانیم مشتاق این ملاقات شویم
و سطح ڪیفیتش را تعیین ڪنیم تو اگر فڪر میڪنی به این هدف میرسی و اگر به یاد این هدف باشی #عاشق و #مشتاق خواهی شد همه اش دست خودت است پس #پرواز ڪردنو یاد بگیر باید ڪمی از زمین جدا شد #ترس از ارتفاع ڪه نداری؟ نترس... ترسی ندارد
فقط شاید ڪمی برایت ملموس نباشد
درسته سخته! از قدیم گفتن:
#شهادت_هنر_مردان_خداست... اما میشه
❥• این #شهدا اول مراقبت از دلشون ڪردند و بعد #مدافع_حرم شدند
چون #قلب خانه ی خداست
#القلب_حرم_الله_فلا_تسڪن
#حرم_الله_غیر_الله
مدافعان حرم از حرم خدا خوب دفاع ڪردند ڪه بهشون لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها رو دادند
پس برای #شهید شدن گاهی یڪ خلوت سحر هم ڪافی است دل ڪه شهید شود در نهایت انسان شهید میشود،
❥•امضای ظریفی آخر #دفترچه نگاه نمناڪمو میخڪوب خودش ڪرد دفترچه رو بستم و گذاشتم رو قلبم تموم شد اما با دلم بازی ڪرد بندبند وجودمو تسخیر خودش ڪرد حالا میفهمم چقدر از #قافله عقبم این آدما به فڪر همه چیشون بودن فڪر همه جارو میڪردن
صدای #قلبم گوشمو ڪر ڪرده بود سرم داغ ڪرده بود حال عجیبی داشتم یه #بغضی تو دلم #ریشه ڪرده بود ڪه سرباز نمیڪرد...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🖇 #کلام_شهید
#جهاد در راه #خدا یڪی از
مهمترین فرایض دینی و... است
وهمانطوری ڪه #حضرت_علی(ع)
می فرمایند:
#بهترین_عمل_مؤمن_جهاد
#در_راه_خداست
#شهید_حجت_نظری🌹🍃
#سالروز_شهادت🍂
❥• @Shahidegomnamm🕊
#جهاد در راه #خدا یڪی از
مهمترین فرایض دینی و... است
وهمانطوری ڪه #حضرت_علی(ع)
می فرمایند:
#بهترین_عمل_مؤمن_جهاد
#در_راه_خداست
#شهید_حجت_نظری🌹🍃
#سالروز_شهادت🍂
❥• @Shahidegomnamm🕊
✍ #پیام_شهید📩
#شهادت...
اجر کسانی است که در زندگی خود
مدام در حال در گیری با #نفسند
و زمانی که نفس #سرکش خود
را #رام نموده اند.
خدا وند به مزد این #جهاد_اکبر
#شهادت را روزی انان خواهد کرد.
#شهید_محمدمهدی_لطفی🍃🌹
#شبتون_شهدایی 🌙
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
#شهادت...
اجر کسانی است که در زندگی خود
مدام در حال در گیری با #نفسند
و زمانی که نفس #سرکش خود
را #رام نموده اند.
خدا وند به مزد این #جهاد_اکبر
#شهادت را روزی انان خواهد کرد.
#شهید_محمدمهدی_لطفی🍃🌹
#شبتون_شهدایی 🌙
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
#سیره_شهید📚
محمدامین 22 سال بيشتر سن نداشت،اما پايه 10 درس #حوزوی و سطح سه و ترم شش رشته #فلسفه بود
برخي فكر ميكنند كساني كه براي دفاع از حرم شهيد ميشوند براي #پول است اما پسرم در #رفاه بزرگ شد،هيچ نياز مالي نداشت حتي زماني كه به سوريه اعزام ميشد هزينه #بليت هواپيما را #پدرش داد
از يك دانشگاه در #آلمان بورسيه شده بود،اما همه را رها كرد و براي #جهاد به سوريه رفت
#شهید_محمدامین_کریمیان
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
محمدامین 22 سال بيشتر سن نداشت،اما پايه 10 درس #حوزوی و سطح سه و ترم شش رشته #فلسفه بود
برخي فكر ميكنند كساني كه براي دفاع از حرم شهيد ميشوند براي #پول است اما پسرم در #رفاه بزرگ شد،هيچ نياز مالي نداشت حتي زماني كه به سوريه اعزام ميشد هزينه #بليت هواپيما را #پدرش داد
از يك دانشگاه در #آلمان بورسيه شده بود،اما همه را رها كرد و براي #جهاد به سوريه رفت
#شهید_محمدامین_کریمیان
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
📌 #ڪلام_شهید
اگر می خواهی در این ماه خداوند از شما راضی باشد ، در هر دم برای فرج امام عصر (عج) دعا ڪنید.
#شعر💌
چگونه در بند خاڪ بماند
آنڪه پرواز 🕊 آموخته است ...
#شهید_محمدرضا_شریف_الدین🌷
#شادی_روحش_صلوات🎋
#شهادت🍂
#جهاد✌️
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
اگر می خواهی در این ماه خداوند از شما راضی باشد ، در هر دم برای فرج امام عصر (عج) دعا ڪنید.
#شعر💌
چگونه در بند خاڪ بماند
آنڪه پرواز 🕊 آموخته است ...
#شهید_محمدرضا_شریف_الدین🌷
#شادی_روحش_صلوات🎋
#شهادت🍂
#جهاد✌️
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊