#دلتنگم....
همین .....
و این نیاز به .....
هیچ زبان .....
شاعرانه ای ندارد ....
#الهی_شهادت_راروزیمان_کن
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا
🌷 @shahidegomnamm
همین .....
و این نیاز به .....
هیچ زبان .....
شاعرانه ای ندارد ....
#الهی_شهادت_راروزیمان_کن
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا
🌷 @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊🕊
#با_آنچه_كه_دوست_دارى_محشور_میشوى
⚜در #حديث ريان بن شبيب از #امام_رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود:
⚜ اى پسر شبيب ! اگر مى خواهى كه به درجات اعلاى #بهشت رسى ، #با_ما_باش ! به غم ما غمگين باش و به شادى ما شاد! و بر تو باد #ولايت ما!
🍃كه هر كس سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن محشور كند.🍃
⚜ #علامه_حسن_زاده :شبى در حشر و معاد خود قكر مى كردم و به #نامه_اعمال_خويش نظر مى افكندم ، و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگى خواهد شد كه ديدم چيزى ، لازمه #نفسم شده ، با آن #محشور گشته و از آن جدا نمى شود، وقتى دقت كردم ديدم #كتابى خطى است كه آن را به شدت #دوست دارم .
در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم
كه🍃 هر كس سنگى را هم دوست داشته باشد با آن محشور مى شود.🍃 و #كتاب هم مانند، #سنگ ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقى ندارد.
#حدیث
#سخنان_بزرگان
#الهی_با_شهدا_محشورم_کن
#اللهم_الرزقنی_توفیق_شهادت
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#با_آنچه_كه_دوست_دارى_محشور_میشوى
⚜در #حديث ريان بن شبيب از #امام_رضا عليه السلام نقل است كه آن حضرت فرمود:
⚜ اى پسر شبيب ! اگر مى خواهى كه به درجات اعلاى #بهشت رسى ، #با_ما_باش ! به غم ما غمگين باش و به شادى ما شاد! و بر تو باد #ولايت ما!
🍃كه هر كس سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن محشور كند.🍃
⚜ #علامه_حسن_زاده :شبى در حشر و معاد خود قكر مى كردم و به #نامه_اعمال_خويش نظر مى افكندم ، و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگى خواهد شد كه ديدم چيزى ، لازمه #نفسم شده ، با آن #محشور گشته و از آن جدا نمى شود، وقتى دقت كردم ديدم #كتابى خطى است كه آن را به شدت #دوست دارم .
در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم
كه🍃 هر كس سنگى را هم دوست داشته باشد با آن محشور مى شود.🍃 و #كتاب هم مانند، #سنگ ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقى ندارد.
#حدیث
#سخنان_بزرگان
#الهی_با_شهدا_محشورم_کن
#اللهم_الرزقنی_توفیق_شهادت
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام او که...
رحمان و رحیم است
به احسان عادت
وخُلقِ کریم است
#الهی_به_امیدتو
#دلنوشته
#سلام_علیڪم
#صبح_بخیر
🌹کانال عهدباشهدا
🌹 @shahidegomnamm
رحمان و رحیم است
به احسان عادت
وخُلقِ کریم است
#الهی_به_امیدتو
#دلنوشته
#سلام_علیڪم
#صبح_بخیر
🌹کانال عهدباشهدا
🌹 @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_ویکم
📔#خاطرات
💥#آن_گریه_شگفت
✍پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»
🔷گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»
🔷رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»
🔷بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا #مهدی همین طوری روی #سجاده نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان😳 متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!⁉️
🔷شاید کسانی که درک نمی کردند😒، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!
💥خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن #اشکها و #گریه_ها و « #الهی_العفو » گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.😔
🔷شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. #شبنم_اشکها بر #نورانیت_چهره_اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشست کنارمان.
🔷در دلم گفتم: « #خدایا! این چه #ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر #خانه و #مسجد و #مهمانخانه #نمی_شناسد!»
🔷غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب #سوپ_ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن....
🔷از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»
🔷بهترین فرصت #استراحتش_توی_ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_ویکم
📔#خاطرات
💥#آن_گریه_شگفت
✍پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»
🔷گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»
🔷رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»
🔷بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا #مهدی همین طوری روی #سجاده نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان😳 متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!⁉️
🔷شاید کسانی که درک نمی کردند😒، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!
💥خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن #اشکها و #گریه_ها و « #الهی_العفو » گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.😔
🔷شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. #شبنم_اشکها بر #نورانیت_چهره_اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشست کنارمان.
🔷در دلم گفتم: « #خدایا! این چه #ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر #خانه و #مسجد و #مهمانخانه #نمی_شناسد!»
🔷غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب #سوپ_ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن....
🔷از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»
🔷بهترین فرصت #استراحتش_توی_ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
#شهدا و #نماز_شب . . .
✍اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب
از خواب بیدار می شدم می دیدم
مجید نیست می رفتم می دیدم
در اتاق مشغول #نماز_شب است.
این رویه مجید بود، بسیار به ندرت
اتفاق می افتاد #نماز_شب مجید قضا شود،
به ویژه در ماه های اخیر به شدت
در نماز شب #گریه می کرد و
صدای #الهی_العفو شبانه او
همچنان در گوش من زنگ می زند.😔
#شهیدمجید_شهریاری
#خاطره
#راوی_همسر_شهید
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
#شهدا و #نماز_شب . . .
✍اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب
از خواب بیدار می شدم می دیدم
مجید نیست می رفتم می دیدم
در اتاق مشغول #نماز_شب است.
این رویه مجید بود، بسیار به ندرت
اتفاق می افتاد #نماز_شب مجید قضا شود،
به ویژه در ماه های اخیر به شدت
در نماز شب #گریه می کرد و
صدای #الهی_العفو شبانه او
همچنان در گوش من زنگ می زند.😔
#شهیدمجید_شهریاری
#خاطره
#راوی_همسر_شهید
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🖇 #وصیتنامه
تاآخرین #قطره خونم در راه
حفظ وحراست از این #انقلاب
#الهی یڪ آن آرام وقرار نگیرم.
#شهیدمحمودرضا_بیضایی💐
#مدافع_آل_الله✌️
#یادش_باصلوات
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥ @Shahidegomnamm
تاآخرین #قطره خونم در راه
حفظ وحراست از این #انقلاب
#الهی یڪ آن آرام وقرار نگیرم.
#شهیدمحمودرضا_بیضایی💐
#مدافع_آل_الله✌️
#یادش_باصلوات
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥ @Shahidegomnamm
شڪ ندارم
نگاه به #چهره_هایشان
عبادت است...
عبادتی از جنس مقبول
به درگاه #الهی
ڪاش #شفاعتی شاملِ حالمان
شود.
#شهید_مصطفی_خلیلی🍃🌹
#صبحتون_شهدایی🌤
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
نگاه به #چهره_هایشان
عبادت است...
عبادتی از جنس مقبول
به درگاه #الهی
ڪاش #شفاعتی شاملِ حالمان
شود.
#شهید_مصطفی_خلیلی🍃🌹
#صبحتون_شهدایی🌤
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
شڪ ندارم
نگاه به #چهره_هایشان
عبادت است...
عبادتی از جنس مقبول
به درگاه #الهی
ڪاش #شفاعتی شاملِ حالمان
شود.
#شهید_مصطفی_خلیلی🍃🌹
#صبحتون_شهدایی🌤
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
نگاه به #چهره_هایشان
عبادت است...
عبادتی از جنس مقبول
به درگاه #الهی
ڪاش #شفاعتی شاملِ حالمان
شود.
#شهید_مصطفی_خلیلی🍃🌹
#صبحتون_شهدایی🌤
🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
🖇 #وصیتنامه
ای #انسان ها رو🌺ح را #الهی ڪنید
از مسیر #دنیا طلبی خـ🍂ـارج،
و در مسـ👣ـیر #رضای خدا
وارد شوید،
و رضای خـ💚ـدا را #بطلبید.
#شهید_حسین_یحیایی🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
ای #انسان ها رو🌺ح را #الهی ڪنید
از مسیر #دنیا طلبی خـ🍂ـارج،
و در مسـ👣ـیر #رضای خدا
وارد شوید،
و رضای خـ💚ـدا را #بطلبید.
#شهید_حسین_یحیایی🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ📽
🎤 #مـداحی
بـا نـوای🎶 #حـاج_مهـدی_رسـولی
و اشڪ هـای جـانباز💧
#مدافـع_حـرم🚩
#الهی هیـچ مسـافــری از رفیقـاش جـانمـونه🥀
🍃🌸 JOiN 👇🏻
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
🎤 #مـداحی
بـا نـوای🎶 #حـاج_مهـدی_رسـولی
و اشڪ هـای جـانباز💧
#مدافـع_حـرم🚩
#الهی هیـچ مسـافــری از رفیقـاش جـانمـونه🥀
🍃🌸 JOiN 👇🏻
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هفتادو_هفت 📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• قلبم با شدت توی سینم کوبید نگاهم کرد روشو ازم برگردوند چشماشو بست خودمو به اون راه زدم با مهربونی گفتم : #حسام جان ؟ برات شام آوردم، جوابی نداد از جا بلند شدم و رفتم سمت چپش…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هفتادو_هشت📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• خوابم برد وقتی بیدار شدم خواستم شام درست کنم که #اذان شد ، رفتم مسجد و بعدشم پدرجون اومد دنبالم مشغول بازی با انگشتم بودم سرمو بالا آوردم دوباره مثل همیشه داشت نگام
می کرد از همون نگاه هایی ک #قند تو دلم اب میکردن بی اختیار گفتم : ببخشید غلط کردمو واسه همین وقتا گذاشتن چیزی نگفت ،ادامه دادم
بعدشم تو از نقطه #ضعف من خبر داری وقتی باهات #حرف میزنم نگام نمی کنی حق ندارم قهر کنم؟ چرا چشمای #آسمونیتو ازم میگیری؟نگاهش به دستم بود دستمو گرفت و آورد بالا با دیدن سوختگی ، #اخم خفیفی رو چهرش نشست و گفت : دستت چی شده؟
❥• هیچی ، خورد به ماهیتابه #سوخت
به اون یکی دستم اشاره کرد و گفت : این یکی چی؟ اینم با #چاقو بریدم
دیگه #بلا نبود سر خودت بیاری؟
دست #بسوزه یا #زخم شه یا اصلا #بشکنه مهم نیس التیام پیدا می کنه
#دل بشکنه درست بشو نیست ،توی معراج دلم شکست خودمو با یه بچه بدون تو تصور کردم #پوزخندی زدمو گفتم : تو دیر یا زود #شهید میشی با #تقدیر آدما که نمیشه جنگید.
❥• فقط نگاهم کرد #چشماش یه دنیا حرف داشت،لبخندی زد و گفت : کوفته بخوریم ؟لبخندی زدمو گفتم باشه
کمکش کردم دو تا بالشت گذاشتم پشتش تکیه داد باهم کوفته خوردیم خیلی #خوشمزه بود ظرفا رو گذاشتم تو
مجمه #یاعلی گفتم و با هر سختی بود برش داشتم تا جلوی در سلانه سلانه رفتم #نفسم بالا نمیومد گذاشتمش زمین همون جا نشستم #حسام پتو ها رو کنار زد و بلند شد با عجله اومد سمتم پیشم #زانو زد و گفت : خوبی؟
❥• سرمو به نشونه ی #مثبت تکون دادم ، مجمه رو برداشت و از اتاق رفت چند دقیقه بعد برگشت #دستمو گرفت
و بلندم کرد کنار خودش یه پتو برای
من انداخت یه #بالش هم گذاشت با #شرمندگی نگاش کردم حالش خوب نبود ولی اینطور داشت برام رخت خواب پهن می کرد با #مهربونی گفت: خانومم بیایکم استراحت کن!
درو بستم روسریمو دراوردم و موهای بافته مو باز کردم رفتم توی جام و دراز کشیدم به پهلوم خوابیدم تا بتونم #حسامو ببینم صورتامون نزدیک هم بود.
❥• #حسام شب چشماشو نثار نگاهم کرد دستشو کشید رو گونم #دلم غنج می رفت از نگاهاش مثل کسی که بعد
از سال ها به #معشوقش رسیده نگاش می کردم عشقی که #الهی بود هیچ وقت از شدتش کم نمی شد#حسام با صدای #آرومی گفت : #فاطمه؟
اروم جوابشو داد : #جانم؟...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هفتادو_هشت📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• خوابم برد وقتی بیدار شدم خواستم شام درست کنم که #اذان شد ، رفتم مسجد و بعدشم پدرجون اومد دنبالم مشغول بازی با انگشتم بودم سرمو بالا آوردم دوباره مثل همیشه داشت نگام
می کرد از همون نگاه هایی ک #قند تو دلم اب میکردن بی اختیار گفتم : ببخشید غلط کردمو واسه همین وقتا گذاشتن چیزی نگفت ،ادامه دادم
بعدشم تو از نقطه #ضعف من خبر داری وقتی باهات #حرف میزنم نگام نمی کنی حق ندارم قهر کنم؟ چرا چشمای #آسمونیتو ازم میگیری؟نگاهش به دستم بود دستمو گرفت و آورد بالا با دیدن سوختگی ، #اخم خفیفی رو چهرش نشست و گفت : دستت چی شده؟
❥• هیچی ، خورد به ماهیتابه #سوخت
به اون یکی دستم اشاره کرد و گفت : این یکی چی؟ اینم با #چاقو بریدم
دیگه #بلا نبود سر خودت بیاری؟
دست #بسوزه یا #زخم شه یا اصلا #بشکنه مهم نیس التیام پیدا می کنه
#دل بشکنه درست بشو نیست ،توی معراج دلم شکست خودمو با یه بچه بدون تو تصور کردم #پوزخندی زدمو گفتم : تو دیر یا زود #شهید میشی با #تقدیر آدما که نمیشه جنگید.
❥• فقط نگاهم کرد #چشماش یه دنیا حرف داشت،لبخندی زد و گفت : کوفته بخوریم ؟لبخندی زدمو گفتم باشه
کمکش کردم دو تا بالشت گذاشتم پشتش تکیه داد باهم کوفته خوردیم خیلی #خوشمزه بود ظرفا رو گذاشتم تو
مجمه #یاعلی گفتم و با هر سختی بود برش داشتم تا جلوی در سلانه سلانه رفتم #نفسم بالا نمیومد گذاشتمش زمین همون جا نشستم #حسام پتو ها رو کنار زد و بلند شد با عجله اومد سمتم پیشم #زانو زد و گفت : خوبی؟
❥• سرمو به نشونه ی #مثبت تکون دادم ، مجمه رو برداشت و از اتاق رفت چند دقیقه بعد برگشت #دستمو گرفت
و بلندم کرد کنار خودش یه پتو برای
من انداخت یه #بالش هم گذاشت با #شرمندگی نگاش کردم حالش خوب نبود ولی اینطور داشت برام رخت خواب پهن می کرد با #مهربونی گفت: خانومم بیایکم استراحت کن!
درو بستم روسریمو دراوردم و موهای بافته مو باز کردم رفتم توی جام و دراز کشیدم به پهلوم خوابیدم تا بتونم #حسامو ببینم صورتامون نزدیک هم بود.
❥• #حسام شب چشماشو نثار نگاهم کرد دستشو کشید رو گونم #دلم غنج می رفت از نگاهاش مثل کسی که بعد
از سال ها به #معشوقش رسیده نگاش می کردم عشقی که #الهی بود هیچ وقت از شدتش کم نمی شد#حسام با صدای #آرومی گفت : #فاطمه؟
اروم جوابشو داد : #جانم؟...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🖇 #وصیتنامه
#مرگ پلی است به سوی
جهان #ابدیت و ان شاالله این
#پل با #شهادت رقم بخورد،
#صبر در #مصیبت اجر
عظیم #الهی دارد...
#شهید_سجاد_عفتی🍃🌹
#مدافع_حرم🕊
#سالروز_شهادت💐
❥•ID @Shahidegomnamm
#مرگ پلی است به سوی
جهان #ابدیت و ان شاالله این
#پل با #شهادت رقم بخورد،
#صبر در #مصیبت اجر
عظیم #الهی دارد...
#شهید_سجاد_عفتی🍃🌹
#مدافع_حرم🕊
#سالروز_شهادت💐
❥•ID @Shahidegomnamm
امیرالمومنین علی(؏) فرمودند:
ڪسی ڪه #نیت او خ🌺وب
وصادقانه باشد؛
ت💚وفیقات #الهی یارو مددڪار
او خواهد بود.
#فهرست_غرر_ص۳۹۹🔎
#حڪمت_های_علوی💐
#حدیث_روز🌤
❥• @Shahidegomnamm
┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄┄
ڪسی ڪه #نیت او خ🌺وب
وصادقانه باشد؛
ت💚وفیقات #الهی یارو مددڪار
او خواهد بود.
#فهرست_غرر_ص۳۹۹🔎
#حڪمت_های_علوی💐
#حدیث_روز🌤
❥• @Shahidegomnamm
┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄┄