🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
💥 #وصیت_تکان_دهنده_شهیدبه_مادرش💥

💠مادرم زمانی که خبر #شهادتم را شنیدی #گریه_نکن ...

💠زمان #تشیع و تدفینم گریه نکن ...

💠زمان خواندن #وصیتنامه_ام گریه نکن ...

💠فقط #زمانی_گریه_کن که مردان ما #غیرت
را فراموش می کنند و زنان ما #عفت را ...

💠وقتی #جامعه ما را #بی_غیرتی و #بی_حجابی_گرفت، مادرم #گریه_کن
که اسلام در خطر است ...

#شهید_سعید_زقاقی
#وصيتنامه

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_بیستم

سیدحمید همیشه دائم الوضو بود
ازخصوصیات اخلاقی ایشان #نماز_شبشان بود. یاد ندارم که شبی نماز شب ایشان #ترک شده باشد. ما حتی به احترام حاج حمید سجاده‌اش را که هنوز در کنار پذیرایی پهن است جمع نکرده ایم. یعنی دلمان نمی‌آید که جمعش کنیم. پایین و جای پای #سجاده به قدری #پوسیده شده است که گمان می‌کنید سجاده قدیمی است. در حالی‌که سجاده خیلی هم کهنه نیست. #مداومت زیاد ایشان در نماز خواندن سجاده را این‌گونه کرده است. #نماز شبش هم #طولانی بود و به نماز صبح وصل میکرد . از ساعت سه‌نیمه شب دیگر خواب نداشت. گاه در #قنوت و #سجده نماز شبش چنان #گریه می‌کرد که من از گریه ایشان منقلب می‌شدم.از ریاضت روحی عجیب و والایی برخوردار بود. ایشان خیلی آرام و بی‌صدا نماز می‌خواندند، هیچ‌گاه برق را روشن نمی‌کرد. اما چون من روی نماز ایشان حساس شده بودم مراقب کارهایشان بودم. از زمان جوانی هم همین طور بود. همیشه به من هم #توصیه می‌کرد که شما هم بلند شو و #نماز_شب را بخوان. می‌گفتم من نمی‌توانم مثل شما باشم. می‌گفت شما نمی‌خواهد مثل من نماز بخوانی،بلند شو حتی اگر شده دو رکعت نماز بخوان.
در صحنه جنگ و در سنگر مبارزه هم نماز شبش ترک نمی شد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
هیچ #نمازی ندیدم که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز #گریه نکند.

#سالروزشهـادت
#سردارشهیدحاج_احمدکاظمی
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعا

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ↩️
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی
#خاطرات

خاطره ای از زبان همرزم شهید؛

#حرم_مطهر

#تاسوعای سال ٩٢ بود، بهمون خبر دادند، بچه های ‏مقاومت، #عملیاتی وسیعی تو منطقه # ‏زینبیه، اطراف منطقه ‏حجیره، کردند و # تروریستها رو سه کیلومتری از اطراف #حرم مطهر خانم زینب ( س )، دور کردن.
💢صبح زود رفتیم اونجا و #محمودرضا رو هم دیدیم ، #خیلی از عملیاتی که منجر به تامینِ #امنیت حرم خانوم شده بود، #خوشحال بود .

💢 # ‏پرچم_سیاهی تو دستش بود و می گفت : خودم از بالای اون ساختمون #پایینش آوردم .
به اون ساختمون نگاه کردم دیدم #پرچم_سرخ یا ‏ابالفضل رو جاش به #اهتزاز در آورده

💢رسیدیم #خیابون جلوی #حرم که دو سال احدالناسی #جرات رد شدن ازش رو نداشت
و # تک_تیراندازها حسابش رو می رسیدند و حالا با #تلاش محمود رضا و دوستاش، #امن شده بود .

💢رفتیم #وسط خیابون، رو به #حرم وایستادیم، دیدم #محمودرضا داره آروم #گریه می کنه و #سلام می ده .
السلام علیکی یا سیدننا زینب …

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_دوازدهم

بالاخره در۲۴ بهمن ماه ۹۴ #عازم_سوریه شد
#مادرش گفت: هاشم جان میشه نری التماسش کرد, هاشم گفت؛ جواب خانم زینب (س)را میدهی که اینطور حرم شریفش در معرض تیر دشمنان قرار گرفته و دشمن گفته تا کیلومترها از حرم را به زمین فرو میبرد من بمانم؟
انجابودکه #مادرم گفت پسرم تورا #قربانی حضرت زهرا کردم
اونم مثل من دیگر حرفی نزد جز اینکه گفت: تو را به مادری بهتر از خودم حضرت فاطمه (س) سپردم خودش پشت و پناهت باشد.

🔸همین که خواست پایش را بیرون بگذارد #بچه‌ها شروع به #گریه کردند آرام و قرار نداشتند هاشم دید این طوری است برگشت بچه را بوسید آنها آرام شدند دوباره که خواست برود بچه ها گریه کردند این بار برنگشت تا ته کوچه رفت فقط یکبار از دور به من و بچه ها و مادرش #نگاه_غریبانه‌ای کرد و رفت پشت سرش آب ریخته با این نیت که خدا او را به سلامت بر می گرداند.

🔸 28 بهمن زنگ زد حال بچه‌ها و خودم را پرسید گفت: نگران نباشم حالش خوب است

🕊کانال عهدباشهدا🕊
↪️ @shahidegomnamm ↩️
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_بیست_وسوم
#خاطرات

🍁خاطره ای از زبان همرزم شهید:

وقتی وارد #حرم حضرت زینب شدیم هاشم حال عجیبی داشت وقتی بعداززیارت ازهاشم پرسیدم توکه درهیات ها #رجز میخواندی ومیانداری میکردی چرا درحرم عمه جان رجز نخواندی که هاشم گفت بخاطر حالی که داشتم نتوانستم ولی قول میدم اگه قسمت شد دفعه بعد که #زیارت رفتیم حتما هم رجز میخوانم هم #مرحم ودارویی که برای خانم #رقیه آوردم ببرم آخه قدیمای اردبیل رسم بود هرکی برای زیارت خانم رقیه میرفت سوریه باخودشون مرحمی برای #زخم های خانم میبردن که حال عجیبی در حرم به پا میشد وقتی که ما بعداز #شهادت هاشم به اتفاق دوستان دیگر به حرم وارد میشدیم بی اختیارهمه بیاد رجزهای هاشم وحرفهای هاشم #گریه میکردیم .....

🕊کانال عهدباشهدا🕊
↪️ @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊

پیــرمرد گـــمنام😔

هر چقدر تقلا مے ڪردیم، #اسمش را نمے گفت.

فقط وقتے با اصرارهاے ما مواجه مے شد مے گفت:بسیجے ام…
پیرمردے گندمگون و چهار شانه بود.

یڪ بار ڪه براے #مرخصے رفته بودم قم،تو خیابان دیدمش.

ڪنجڪاو شدم. #دنبالش ڪردم.رسیدم به یڪے از محله هاے فقیر نشین…

همین ڪه خواست در خانه را باز ڪند، من را دید. #رنگش پرید.
لبخندے زد و با محبت مرا به داخل تعارف ڪرد.

پیرزنےنابینا به استقبال من امد.پیرمرد گفت:
«همسرم است،تنها #فرزندمان ڪه #شهید شد،حتے #خاڪسترے هم از جنازه اش نیامد.
مادرش آنقدر #گریه ڪرد که #نابینا شد.

بعد هم به من گفت:
برو نگذار تا #اسلحه ے پسرم زمین بماند.»

پیرمرد چند ماه بعد تو عملیات #مفقودالاثر شد.
وقتے برای بردن خبر پیرمرد،به همان محله رفتم
اطلاعیه #فوت پیرزن،من را پشت در میخکوب ڪرد…

پ.ن:خدایاڪمڪ ڪن شرمنده ے شهدانشیم😔

#خاطره
📘منبع: ڪتاب بچه هاے محله توومن

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
🕊🍃
🍃
#خاطرات_شهدا🕊

هردونمڪ گیر🌾سفره ی
عشق❤️بودیم‌
هردو #سینه زن
هردو‌ #گریه ڪن
اماڪجای #قصه ی💔من غلط شد
ڪه قسمت من حسرت🍂شد
وقسمت تو🕊پرواز

#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی💚

🍃@Shahidegomnamm
🕊🍃
🕊 اے دلم #غصه مخورفاصله
ڪم خواهدشد
عاقبت " #ڪرب_وبلا" برتو
ڪرم خواهد شد

🕊 منشا #گریه ما"هرشب جمعه"
#زهراست
ڪه خودش #گریه ڪنان سوے
#حرم خواهدشد

#شب_زیارتی_ارباب💚
#دلنوشته💔

°•🌸@Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🥀 #دعـا_ڪنید_شهیـد_شوم!🙏

#سیـزده_ساله بود ڪه وارد بسیج شد. اول او را ثبت نام نمی‌ڪردند. مے‌گفتند #سنش ڪم است.

🍁مربی آموزشی شان، آقاے مرتضی امجدیان مے‌گفت: در دوره آموزشی بسیـج، یڪ شب رسول، من را ڪنار ڪشید. حالا آن موقع سیـزده ساله بود.

🍁 گفت آقا مرتضی شما آدم خـوبی هستید و من به شما اعتمـاد دارم. یڪ چیزے می‌خواهم بگویم، فقط از شما می‌خواهم که به هیچ کس نگویید.

🍁 تاڪید ڪرد ڪه به پدرم نگویید، به مادرم نگویید، به برادرم روح الله نگویید. من اول فڪر مے‌ڪردم یڪ ڪار خطایی ڪرده یا تقصیرے از او سر زده.

🍁گفتم خوب بگو. گفت آقا مرتضی شما آدم پـاڪ و مومنی هستید، #دعایتان هم مستجـاب مے‌شود.

🍁 #دعا_کنید ما شهید بشویم!

🍁 آقا مرتضی ‌گفت؛ من همانجا چشمم پـر اشڪ شد، رفتم پشـت چـادرهـا و شـروع ڪردم به #گریه ڪه این بچه در این #سن و سال چقدر از امثال ما #سبقت_گرفته

#شهیدمدافع_حرم_رسول_خلیلی💐
#سالروز_شهادت 🕊
#خاطره

🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm