Forwarded from یاد شهیدان
. . ..
یک روز #ابراهیم را دیدم...
با عصای زیر بغل در کوچه راه میرفت
و ب اسمان نگاه میکرد
سرش را پایین انداخت.
رفتم جلو پرسیدم : چیزی شده اقا ابرام.؟؟؟؟!!
اول جواب نمیداد ولی با اصرار من گفت
هر روز تا این موقع یکی از بنده های #خدا ب من مراجع میکرد،
هرطور میشد مشکلشو حل میکردیم..
اما امروز از صبح کسی ب من مراجع نکرده
میترسم نکنه کاری کرده باشم ک خدا توفیق خدمت رو از من گرفته باشه... . . .
#شهید_ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
کجایند مردان بی ادعا
شهدا شرمنده ایم...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@yade_shahidan
یک روز #ابراهیم را دیدم...
با عصای زیر بغل در کوچه راه میرفت
و ب اسمان نگاه میکرد
سرش را پایین انداخت.
رفتم جلو پرسیدم : چیزی شده اقا ابرام.؟؟؟؟!!
اول جواب نمیداد ولی با اصرار من گفت
هر روز تا این موقع یکی از بنده های #خدا ب من مراجع میکرد،
هرطور میشد مشکلشو حل میکردیم..
اما امروز از صبح کسی ب من مراجع نکرده
میترسم نکنه کاری کرده باشم ک خدا توفیق خدمت رو از من گرفته باشه... . . .
#شهید_ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
کجایند مردان بی ادعا
شهدا شرمنده ایم...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@yade_shahidan
Forwarded from یاد شهیدان
. .
استاد #پناهیان :
.
#شهدا معمولا نقطه آغاز رشد و تعالیشان را از نیت قرار می دهند مثل #شهید_ابراهیم_هادی که در نیت و مراقبت از نیت بی نظیر بود... شهید ابراهیم هادی فوق العاده و عجیب بود. همه چیز را پنهان می کرد .خیلی کارهای بزرگ انجام می داد ولی همه را پنهان می کرد.#شهید_هادی به قدرت های عجیب دسترسی پیدا کرده بود.
توی خط مقدم بود در لحظه ای گفت بچه ها می خواهم #اذان بگم.در محاصره شروع کرد به اذان گفتن!
به سمتش تیر اندازی کردند و مجروح شد و بچه ها او را به عقب آوردند. بعد از مدتی دیدند گروهی با لباس های سفید(به عنوان تسلیم)به سمت آن ها می آیند.
متوجه شدند گروه زیادی #عراقی هستند.فرامانده آن ها گفت:آن کسی که اذان می گفت که بود؟می خواهم اورا ببینم بچه ها گفتند:مجروح شده چه طور مگه؟
عراقی گفت:او با اذانش مارا بهم ریخت .داغون شدیم .عراقی گفت:آن کسی که تیر زده خودش آمده و پشیمان است اگر آن آقایی که اذان گفته، بگوید من خودم او را در اینجا به قتل می رسانم! این #جوان بود؟حالا شما ده مرتبه اذان بگو اثرش این گونه خواهد بود؟فرقش در چیست؟در نیت ،در نیت... فرقش در نیت است. او اهل مراقبت بود. روزی #ابراهیم در گود زورخانه نشسته بود .یک شخصی می آید و زنگ زورخانه را به صدادرمیآورند. ابراهیم به رفیقش می گوید:نگاه کن آدم به خاطر زنگ گود زور خانه خوشحال بشود نه به خاطر خدا از خدا دور میفتد! مراقبت می کرد...از به صدا در آمدن زنگ گود خانه هم خوشحال نشد...او واقعا از اولیا,الله بود...
. . .
#شهید_ابراهیم_هادی
#ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷
@yade_shahidan
استاد #پناهیان :
.
#شهدا معمولا نقطه آغاز رشد و تعالیشان را از نیت قرار می دهند مثل #شهید_ابراهیم_هادی که در نیت و مراقبت از نیت بی نظیر بود... شهید ابراهیم هادی فوق العاده و عجیب بود. همه چیز را پنهان می کرد .خیلی کارهای بزرگ انجام می داد ولی همه را پنهان می کرد.#شهید_هادی به قدرت های عجیب دسترسی پیدا کرده بود.
توی خط مقدم بود در لحظه ای گفت بچه ها می خواهم #اذان بگم.در محاصره شروع کرد به اذان گفتن!
به سمتش تیر اندازی کردند و مجروح شد و بچه ها او را به عقب آوردند. بعد از مدتی دیدند گروهی با لباس های سفید(به عنوان تسلیم)به سمت آن ها می آیند.
متوجه شدند گروه زیادی #عراقی هستند.فرامانده آن ها گفت:آن کسی که اذان می گفت که بود؟می خواهم اورا ببینم بچه ها گفتند:مجروح شده چه طور مگه؟
عراقی گفت:او با اذانش مارا بهم ریخت .داغون شدیم .عراقی گفت:آن کسی که تیر زده خودش آمده و پشیمان است اگر آن آقایی که اذان گفته، بگوید من خودم او را در اینجا به قتل می رسانم! این #جوان بود؟حالا شما ده مرتبه اذان بگو اثرش این گونه خواهد بود؟فرقش در چیست؟در نیت ،در نیت... فرقش در نیت است. او اهل مراقبت بود. روزی #ابراهیم در گود زورخانه نشسته بود .یک شخصی می آید و زنگ زورخانه را به صدادرمیآورند. ابراهیم به رفیقش می گوید:نگاه کن آدم به خاطر زنگ گود زور خانه خوشحال بشود نه به خاطر خدا از خدا دور میفتد! مراقبت می کرد...از به صدا در آمدن زنگ گود خانه هم خوشحال نشد...او واقعا از اولیا,الله بود...
. . .
#شهید_ابراهیم_هادی
#ابراهیم_هادی
#علمدار_کمیل
🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷
@yade_shahidan