سپاه سربازان رهبر
1.35K subscribers
8.72K photos
3.36K videos
137 files
1.13K links
سپاه بزرگ اسلام و سربازان رهبر در تمام جهان و انعکاس اخبار جبهه مقاومت و جهان اسلام ، امام خمینی (ره) در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.
@vorojax
Download Telegram
🔵 جهیزیه نقدی🔵

پدرم ارتشی بود و می دانست که زندگیمان خانه به دوشی است و وسایلمان در نقل مکان کردن از بین می رود؛ برای اینکه جهیزیه ام را کامل داده باشد و خرج تجملات هم نکرده باشد، پول جهیزیه را نقد داد دستم. کمک خرج زندگیمان هم شد.
فقط یک چمدان گرفتم چهارده تومان، که اندازه لباسهایم بود. همین!

👈 شهید حسن آبشناسان
📚 فلش کارت دونیمه سیب، موسسه مطاف عشق

#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#ازدواج #عروسی
#جهیزیه
@basijtv پایگاه بسیج تلگرام
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ

اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ

شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد

گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ

کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی

وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ

رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان

جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ

وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی

گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ

(وحشی تخلص شاعر می باشد!)

شادی روح #شهدا
تسلی دل #همسران و #مادران #شهدا
#صلوات

🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg

تصویر مربوط به حضور همسر #شهید #مدافع_حرم عسکر زمانی با لباس #عروسی در مراسم #عزا می باشد:
https://www.instagram.com/p/BH9_oxJAk5U/
💠کته 💠

 مادرم نمی گذاشت ما #غذا درست کنیم.
پدرم نسبت به غذا #حساس بود؛
اگر خراب می شد، ناراحت می شد.

تا قبل از #عروسی برنج درست نکرده بودم.
شب اولیکه تنها شدیم، آمد خانه و گفت
« ما هیچ مراسمی نگرفتیم.
بچه ها میخوان بیان دیدن . می تونی #شام درست کنی؟»

کته ام #شفته شده بود.
همان را آورد، گذاشت جلوی #دوست هاش.
گفت « خانم من آشپزیش حرف نداره ، فقط #برنج این دفعه ای خوب نبوده وا رفته.»

#شهید_مهدی_باکری
📚 کتاب باکری

🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
‍ شبی از طریق مخبرهایی که در شهر داشتیم، فهمیدیم عدّه‌ای در مجلس #عروسی، علاوه بر انجام کارهای ناشایست، برای مردم هم ایجاد #مزاحمت کرده‌اند.

محمود، سریع گروهی از بچّه‌های #سپاه را مأمور کرد.
آن‌ها رفتند و چند نفرشان را – که #مست هم بودند – گرفتند و آوردند.

محمود با یکی از قضات #سنندج تماس گرفت و آن #قاضی هم متناسب با جرم هرکدام، برای آن ها حکمی صادر کرد و مأموریت اجرای حکم را هم به خودمان واگذار نمود.

یکی از آن مجرمان، فردی بود که #فروشگاه لوازم یدکی داشت.
ما #مشتری دائمی‌اش بودیم
و قطعات #ماشین را که مورد نیازمان بود، برایمان جفت وجور می‌کرد.

آن شب او خیلی اصرار کرد که از خیر اجرای حکم او بگذریم!

می‌گفت:
من به شما #خدمت می‌کنم،
لوازم برایتان می‌خرم،
ببخشید!

ولی محمود توجّهی نکرد.
همه می‌دانستند که او این‌طور وقت‌ها ملاحظه‌ی #آشنا و #غریبه را نمی‌کند!
ملاحظه‌ی نیاز و احتیاج به یک فرد #مجرم را هم نمی‌کرد!
تنها حکم #شرع و اجرای آن مدّ نظرش بود.

یکی دیگر از آن‌ها #رئیس_بانک بود.
آدم سرشناسی بود.
کلّی به ما وعده و وعید داد!
می‌گفت:
به همه‌ی شماها وام می‌دهم!
هر کاری که از دستم بر بیاید برایتان می‌کنم،
فقط این بار را ندیده بگیرید!

محمود گفت:
کسی این‌جا محتاج #پول و #وام نیست!
حکمی را که برایت صادر شده اجرا می‌کنیم،
نه کمتر،
نه بیشتر!

با هیچکس رودربایستی نداشت.
همین خصوصیت باعث شده بود همه حساب کارشان را بکنند؛
چه مردم کوچه و بازار و چه نیروهای تحت امرش!

🌺 #شهیدمحمود_کاوه
📚 کتاب حماسه کاوه

@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام

تصویر:
https://www.instagram.com/p/BK4yhteAQCX/