آیتالله شیخ جواد ناردارانی بادکوبهای فرزند آخوند ملا طالب در سال ۱۲۶۱ق (۱۸۴۵م) در قصبه نارداران از توابع شهر باکو متولد شد. قرائت قرآن، بوستان، گلستان و دیگر کتب متداول مکتبخانههای وقت قفقاز و مقدمات علوم دینی را از روحانیون زادگاه خود آموخت. در سنین جوانی به حوزه علمیه قم و سپس نجف اشرف مهاجرت کرد. از استادان وی در قم اطلاعی در دست نیست اما در نجف اشرف از محضر بزرگانی چون حضرات آیات میرزا حبیبالله رشتی، شیخ محمد حسن مامقانی، میرزا محمد تقی شیرازی و ملا فتحالله شیخ شریعه اصفهانی بهره برد و به مقام رفیع اجتهاد در علوم اسلامی دست یافت. پس از تکمیل تحصیلات و نیل به مقامات علمی و معنوی به زادگاه خود بازگشت و به تبلیغ معارف دینی و ترویج احکام شرعی و دیگر خدمات همت گمارد. در سالهای اختناق حکومت کمونیستی از شدت آزار و اذیت مأموران بلشويك چنان عرصه را بر خود تنگ و تاریک دید که ناچار تن به جلای وطن داد و ابتدا به یکی از شهرهای ایران و سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. سرانجام آن عالم ربانی در سال ۱۳۷۲ق (۱۹۵۳م) بدرود حیات گفت و در جوار بارگاه مولی الموحدين اميرالمؤمنين علی علیهالسلام به خاک سپرده شد. شیخ فرزندانی به نامهای آقا میرزا و علی میرزا داشته است.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چشمه ایروانی از شاعران آذربایجان بوده و اشعاری از ایشان در کتاب اشعار، گردآوری شده توسط میرزا عباس خان همدانی ضبط شده است.[۱]
خواجه حاتمبیگ اعتمادالدوله اردوبادی فرزند ملك بهرام کلانتر، نواده خواجه نصیرالدین طوسی[۲] پسر عموی میرزا کافی اردوبادی[۳] و میرزا زینالعابدین منشی اردوبادی[۴] پستهای مهمی مثل کلانتری اردوباد، حاکم خوی، کرمان، شیراز و ریاست دیوان استیفاء در دولت صفوی را بر عهده داشته و آخرین سمت او تصدی وزارت شاه عباس اول از سال ۱۰۰۰ تا ۱۰۱۹ ق است.[۵] حاتمبیگ مورد توجه و عنایت خاص شاه عباس اول بوده و با اعطای لقب اعتمادالدوله علاقه و اعتماد خود به او را نشان داده است. حاتمبیگ وزیری دانشمند و ادیبی توانا بوده و در دوران تصدی وزارت، در محضر شیخ بهاءالدین محمد عاملی به شاگردی نشست و علم اسطرلاب را آموخت[۶] و با اسکندربیگ ترکمان نیز معاشرت نمود.[۷] شیخ بهایی التحفة الحاتمية= هفتاد باب به اسم شاگردش نوشت،[۸] مولی مظفر گنابادی الحاتيمة = قبلة الآفاق به نام او نگاشت،[۹] شعوری کاشانی مثنوی مؤنسالافکار را در مدح حاتمبیگ و شاه عباس اول سروده[۱۰] و شیخ علینقی کمرهای او را مدح گفته است.[۱۱] حاتمبیگ در شعر و ادب شاگرد محتشم کاشانی بوده،[۱۲] و در شعر صافی تخلص میکرد و دیوان صافی اردوبادی منسوب به اوست.[۱۳] حاتمبیگ در طول وزارت ۲۰ ساله خود، با بخشودگی مالیاتی سبب تبلیغ عملی مذهب شیعه و پیشرفت اقتصادی در منطقه گردید. حاتمبیگ افزون بر آن از شیخ بهایی اجازه روایی گرفت و در سال ۹۸۴ ق به زیارت عتبات عالیات مشرف گردید و در سال ۱۰۱۰ ق گنبد حاتم خانی را در ضلع شرقی حرم مطهر رضوی احداث نمود.[۱۴]
حاتمبیگ در شب جمعه ۶ ربیعالاول ۱۰۱۹ ق (۱۶۱۰م) در پای قلعه دمدم[۱۵] ارومیه در اثر سکته وفات نمود و پیکرش به مشهد مقدس رضوی برگردانده شد و در زیر گنبدی که خود ساخته بود، به خاک سپرده شد. شاه عباس اول از وفات حاتمبیگ بسیار متأثر شد و به پاس تجلیل از خدمات ایشان، فرزندش میرزا ابوطالب را به منصب وزارت دیوان اعلی سرافراز گردانید.[۱۶] این بیت که حاکی از ارادت او به ساحت امام هشتم علیهالسلام میباشد، از اوست:
از آن برگرد بر سر پیوسته گردم پاسبانش را
که شاید فرصتی یابم ببوسم آستانش را[۱۷]
۱. فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا)، ج ۳، ص ۹۹۲، فهرست کتابخانه ملی تبریز، ج ۲، ص ۸۲۸.
۲. تاريخ روضة الصفا، ج ۸، ص ۵۸۱؛ تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۸۲۲؛ روضه الصفوية، ص ۷۰۹ و ۷۱۵؛ معبد نار عازار، ص ۲۶؛ روز روشان تذكري، ص ١٨٩؛ أعيان الشيعة، ج ۴، ص ۳۰۰.
۳. تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۷۲۳؛ الذریعه، ج ۹، ص ۵۸۴.
۴. تذکره نصرآبادی، ص ۷۲.
۵. تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۷۲۶.
۶. اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۳۰۰.
۷. تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۷۲۲.
۸. الذریعه، ج ۳، ص ۴۲۵.
۹. الذریعه، ج ۶، ص ۴؛ فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۳، ص ۱۰۳.
۱۰. الذریعه، ج ۱۹، ص ۳۱۲.
۱۱. نزهةالخواطر، ج ۵، ص ۲۹۴؛ تذکره نتایجالافکار، ص ۷۳۴-۷۳۵.
۱۲. تذکره صبح گلشن، ج ۱، ص ۴۹۷.
۱۳. الذریعه، ج ۹، ص ۵۸۴.
۱۴. تاریخ آستان قدس، ص ۹۵-۹۶؛ خراسان ابنیه و مشاهیر مجموعه مقالات، ص ۳۰.
۱۵. واقع در سه کیلومتری ارومیه.
۱۶. تاریخ عالم آرای عباسی، ج ۲، ص ۸۰۷ و ص ۸۲۷.
۱۷. تاريخ روضة الصفا، ج ۸، ص ۵۸۱. همچنین درباره اردوباد و اهمیت آن ر.ك: مقاله اردوباد و هماهنگی آن در دوره اخیر صفوی از رسول جعفریان.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حبیبالله ایروانی فرزند نجف قلی از علما و متکلمین سده سیزدهم هجری بوده و كتاب تذكرة العارفين و تنبیه الغافلین در کلام و اعتقادات از آثار اوست.[۱]
حاج شیخ حبیب از علمای دینی و دانشمندان جمهوری آذربایجان بوده و بعد از سپری نمودن تحصیلات ابتدایی در زادگاه خودش به نجف اشرف مهاجرت نمود و به تحصیل علم پرداخت. وی بعد از مراجعت به وطنش به تبلیغ معارف اسلامی روی آورد ولی بعد از مدتی در اثر سختگیریها و شکنجههای حکومت اتحاد جماهیر شوروی به كمک برخی از مؤمنین و بدون اهل و عیال، به تنهایی به ایران مهاجرت نمود و در روستای پیرلو از محال انگوت سکنی گزید.
ایشان عالمی روشنفکر، قویدل، آگاه به زمان و دارای روحی بلند و اخلاق کمنظیر بود. با توجه به اینکه همسر و فرزندان ایشان در آذربایجان مانده بودند، ایشان تا پایان عمر در ایران همسری اختیار ننمود و همیشه با نام و یاد آنها زندگی کرد و هیچوقت آنها را فراموش ننمود. معظمله در حدود سال ۱۳۵۱ ش (۱۹۳۲م) دارفانی را وداع گفت و به دیدار دوست شتافت.[۲]
۱. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۲، ص ۱۰۸۰.
۲. به نقل از حاج علی اصغر وهابزاده.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حجتالاسلام والمسلمین شیخ حبیب زیرلی بادکوبهای فرزند حاج تیمور در حدود سال ۱۲۹۷ ق (۱۸۸۰م) در روستای زیره از توابع باکو متولد شد. دروس مکتبخانهای و مقدمات علوم دینی را از روحانیون منطقه آموخت. در سنین نوجوانی عازم حوزه علمیه مشهد مقدس گردید و سالیانی چند در آن حوزه مبارک به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. پس از آن به نجف اشرف هجرت کرد و خوشهچین خرمن دانش بزرگان علمی آن حوزه مقدس شد. مدت اقامت وی در حوزههای علمیه مذکور و استادانش دانسته نشد؛ جز آنکه اقامتش در دو حوزه مقدس در مجموع بالغ بر ۱۵ سال بوده و نیز در میان عالمان دینی روحانیون و اهالی محل به فضل و فضیلت اشتهار داشته است.
وی پس از انجام تحصیلات به زادگاه خویش بازگشت و به تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و احکام شرعی و انجام دیگر خدمات دینی همت گمارد. پس از انقلاب کمونیستی و حاکمیت رژیم الحادی همانند دیگر عالمان دینی و روحانیون منطقه تحت پیگرد و آزار و اذیت دژخیمان کمونیست واقع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۶ق (۱۹۳۷م) دستگیر و تبعید شد و دیگر کسی از سرنوشت ایشان خبردار نشد. وی فرزندانی به نامهای هاشم، اسدالله و نرجس خاتون داشته است.[۱]
آخوند میر حبیب لریکی لنکرانی از روحانیون شهرستان لريك واقع در منطقه لنکران بود. وی در منطقه هامارات از توابع شهرستان لريك لنكران زندگانی را سپری نمود و همانجا بدرود حیات گفت.
۱. مصاحبه با نوادگان و علمای محل.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیتالله آقا میر حبیب مشتاقایی بادکوبهای فرزند سید مصطفی در سال ۱۲۴۶/۱۲۴۵ق (۱۸۳۱/۱۸۳۰م) در قصبه مشتاقا از توابع باکو دیده به جهان گشود. تلاوت قرآن و کتابهای بوستان، گلستان، نصابالصبيان، خلاصةالحساب و دیگر کتب متداول مکتبخانههای وقت قفقاز را از مکتبداران آموخت. سپس مقدمات علوم دینی و بخشی از سطوح عالی فقه و اصول را از عالمان و روحانیون زادگاهش آموخت. آنگاه در سنین جوانی عازم حوزه علمیه نجف اشرف شد و سالیان متمادی از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات عظام شیخ اعظم مرتضی انصاری، سید ابراهیم قزوینی، سید حسین کوه کمری و مولی محمد فاضل ایروانی کسب فیض نمود و به مقامات عالی علمی و معنوی نایل آمد.
ایشان پس از اقامت طولانی در نجف اشرف در حدود سال ۱۲۹۷ ق (۱۸۸۰م) به زادگاه خویش بازگشت و مرجع مراجعات دینی مردم منطقه شد و به اقامه جماعت، وعظ، ارشاد، تبلیغ و حلوفصل دعاوی و خصومات و نیز تدریس علوم اسلامی برای جمعی از مشتاقان علوم الهی همت گمارد. از شاگردان ایشان آقا میرزا عبدالکریم مشتاقایی و آقا میر علی اکبر مشتاقایی را می توان نام برد. سرانجام آن عالم ربانی و سید جلیلالقدر در سال ۱۳۴۴ ق (۱۹۲۶م) بدرود حیات گفت و به دیدار معبود شتافت. پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در قبرستان قصبه مشتاقا به خاک سپرده شد.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کمالالدین، بدیعالدین، ابوالفضل، حبيش بن ابراهیم تفلیسی، طبیبی ماهر و ادیبی لغتشناس بود و در زمان سلاطین سلجوقیان حیات داشته و بعضی از تألیفات خود را به آنها هدیه نموده است. ایشان دارای آثاری ارزشمند بود که بیشتر آنها به زبان فارسی تألیف شده است.
۱ . ادویه مفرده و مرکبه (منسوب به اوست)؛[۱]
۲. بيان الصناعات؛[۲]
۳. بيان الطب؛[۳]
۴. بيان النجوم؛[۴]
۵. تحصيل الصحة بالأسباب الستة؛[۵]
۶. ترجمان القوافي = قوفی - لغات القوافي = بيان القافية؛[۶]
۷. تقويم الأدوية المفردة وكيفية أخذها وصفاتها؛[۷]
۸. جوامع البیان در ترجمان قرآن؛[۸]
۹. رسائل؛[۹]
۱۰ . قانون الأدب؛[۱۰]
۱۱. قوافي - القافية النافعة؛[۱۱]
١٢ . كامل التعبير؛[۱۲]
١٣ . كفاية الطب؛[۱۳]
۱۴. مقالة مختصرة في فضل صناعة الطب؛[۱۴]
۱۵. ملحمة دانيال = اصول الملاحم = اصول ملحمه = شرح کتاب ملحمه = کتاب بهمن شاه؛[۱۵]
۱۶. وجوه القرآن.[۱۶]
وفات وی در ۶۲۹ ق (۱۲۳۱م) اتفاق افتاده است.[۱۷]
۱. فهرستگان نسخههای خطی ایران ( فنخا)، ج ۲، ص ۸۵۲.
۲. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۲، ص ۵۸۴.
۳. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۲، ص ۵۸۵.
۴. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۲، ص ۵۹۱ .
۵. فهرستواره دستنوشتهای ایران ( دنا)، ج ۲، ص ۸۸۷.
۶. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۲، ص ۱۱۱۴.
۷. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۳، ص ۲۶۶ .
۸. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۳، ص ۱۰۴۷ .
۹. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۵، ص ۶۰۸ .
۱۰. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۸، ص ۲۶.
۱۱. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۸، ص ۳۲۲.
۱۲. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۸، ص ۴۴۴ .
۱۳. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۸، ص ۶۹۸؛ فهرست نسخه های خطی فارسی مؤسسه خاورشناسی فرهنگستان علوم روسیه، ص ۳۴۴.
۱۴. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۹، ص ۱۱۲۰.
۱۵. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ، ، ص ۱۲۵۳؛ فهرست نسخه های خطی فارسی مؤسسه خاورشناسی فرهنگستان علوم روسیه، ص ۳۴۲.
۱۶. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا) ، ج ۱۰، ص ۱۰۰۳ .
۱۷. كشف الظنون، ج ۱، ص ۱ ۱، ص ۲۶۱-۲۶۲ و ۴۶۷.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حسامالدین افندیاوف فرزند سیّد بابا در سال ۱۳۱۷ق (۱۸۹۹م) در منطقه آواخیل متولد شد. از کوچکی تحصیلات دینی را از پدرش و عمویش علاءالدین افندی تحصیل کرد. در سال ۱۳۹۹ق (۱۹۷۸م) رحلت نمود و در کنار پدر بزرگش حاجی سید قلی افندی دفن شده و قبرش زیارتگاه است.
*****
پدرش و جدش از علمای منطقه بوده و شرححال آنها به شماره ۱۱۱ و ۵۲۳ آمده است.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حسامالدین علی بدلیسی از مفسرین صوفیمسلک قرن دهم هجری بوده و جامعالتنزيل و التأويل = تفسير حسامالدین علی از آثار اوست.
*****
شرححال فرزندش ادریس بدلیسی به شماره ۷۴ آمده است.
ملا حسن ایروانی از بزرگان علمای نجف اشرف بود. او متولی کتابهای وقفی خود بود و بعضی از کتابهای خویش را وقف طلاب علوم دینی نمود. وی بعد از خود، مرحوم سید حسین مجتهد خوبی را برای تولیت انتخاب کرد. تاریخ وقف ۲۳ ذیقعده ۱۲۸۰ق (۱۸۶۲م) است.[۲]
۱. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۳، ص ۵۴۷.
۲. كرامالبررة، ج ۱، ص ۲۹۵-۲۹۶.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سید حسن بادکوبهای فرزند آیتالله سید حسین بادکوبهای فرزند سیّد رضا فرزند سیّد موسی از روحانیون محترم نجف اشرف بوده و جهت امرار معاش در نجف اشرف به شغل عطاری اشتغال داشت.[۱]
از حالات حسن بردعی مطلبی به دست نیامد. از ایشان کتابی با نام حاشیة شرح الإيساغوجی در دست است.[۲]
۱. گلشن ابرار آذربایجان، ج ۱، ص ۱۶۶.
۲. فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، ج ۴، ص ۲۳۳.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
رجالیون حسن تفلیسی فرزند نضر را همان حسن تفلیسی مُکنی به ابو محمد شمردهاند.[۱]
شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ ق) حسن تفلیسی مُکنی به ابو محمد را از اصحاب امام رضا (علیهالسلام) شمارش کرده[۲] ولی علامه حلی (درگذشته ۷۲۶ ق)،[۳] محقق حلی (درگذشته ۷۴۰ ق)،[۴] شیخ عبدالله مامقانی (درگذشته ۱۳۵۱ ق)،[۵] سیّد محسن امین (درگذشته ۱۳۷۱ ق)،[۶] سید ابوالقاسم خوئی (درگذشته ۱۴۱۳ ق)[۷] و شیخ محمد تقی شوشتری (درگذشته ۱۴۱۵ ق)[۸] او را مجهول شمردهاند.
حسن تفلیسی فرزند یونس بلغاری از مشاهیر طب در قرن هفتم هجری بوده و کتاب الادوية المفردة از آثار ایشان است.[۹]
۱. درباره ر.ک: قاموسالرجال، ج۳، ص ۲۹۱-۲۹۲؛ تنقيحالرجال، ج ۲۱، ص ۱۳۱-۱۳۶، اعيانالشیعه، ج ۵، ص ۳۲۳، ۳۲۴.
۲. رجالالطوسی، ص ۳۷۰.
۳. رجالالعلامة الحلی، ص ۲۶۷.
۴. الرجالالحلی، ص ۵۶۹.
۵. معجم رجال الحدیث، ج ۱۹، ص ۲۲.
۶. اعيانالشيعة، ج ۲، ص ۴۲۴؛ ج ۵، ص ۳۳.
۷ . معجم رجالالحدیث، ج ۶، ص ۱۷۶.
۸. قاموسالرجال، ج ۳، ص ۲۰۲.
۹. فهرستگان نسخههای خطی ایران ( فنخا)، ج ۲، ص ۸۴۹.
┘◄
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM