🚨 پزشکیان و روابط تهران و باکو
✍ #جلال_محمدی، پیشکسوت و تحلیلگر حوزه قفقاز
🔻 برخی از جوانان «قفقازشناس» یا «کارشناس قفقاز»، و کسانیکه علایق تجاری- سیاسی- فکری خاص با باکو دارند، به شکلهای مختلف این فکر را تبلیغ میکنند که گویا با انتخاب پزشکیان به ریاستجمهوری، روابط تهران- باکو توسعه خواهد یافت و دورهای نوین از روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان (همسایۀ پاره تن جدا شده با گلستان و ترکمانچای) را در پیش خواهیمداشت.
🔸 مهمترین استدلال این عزیزان، آذری بودن پزشکیان، ابراز تمایلات قومیتگرایانه توسط وی در انتخابات و کوشش تبلیغاتی برخی قومگرایان برای پزشکیان و... است.
البته قطعاً میتوان گفت که روابط تهران- باکو همانند ۳۰ سال گذشته خواهدبود. چرا؟
۱- آذری و غیرآذری بودن رئیسجمهور نمیتواند در نگرش دولت باکو نسبت به ایران تغییر ایجاد کند. همچنان که آذری بودن رهبر معظم انقلاب و دیدارهای چندبارۀ حیدر و الهام علیاف با ایشان تغییری در مناسبات ایجاد نکرد.
۲- رؤسای جمهور یا دولتهای گذشتۀ ایران از هاشمی رفسنجانی تا رئیسی عزیز از ابتدای تشکیل دولت آذربایجان در ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۳ همواره در پی گسترش روابط با این کشور بودهاند اما نتوانستهاند، چون که باکو نمیخواهد!
۳- ایدئولوژی دولتی باکو، پانآذریسم یا آذربایجانچیلیق است. فرجام این فکر، تشکیل آذربایجان بزرگ با تجزیۀ آذربایجان ایران است. این ایده در کتابهای درسی باکو و در سخنان رئیسجمهورشان ترسیم میشود.
۴-باکو به دلایل تاریخی (تعلق در گذشته به ایران)، مذهبی (تشیع آذریها) و هراس از تأثیرگذاری آذریهای ایران، هویت ضددینی خود، محاسبات مادی و همبستگی با قدرتهای مادی جهان، با ایران مخالف است.
۵- امنترین، کوتاهترین و ایدئولوژیکترین مسیر خط لولۀ باکو- جیهان، مسیر آذربایجان ایران بود. باکو، دورترین و ناامنترین مسیر را برگزید تا مجبور به نزدیکی با ایران و آذریهایش نشود!
۶- سفر رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد، روحانی به باکو و دیدارهای رئیسی عزیز با علیاف، تأثیری بر روابط طرفین نداشت. خاتمی در ۱۳۸۳ در باکو دربارۀ قراباغ به صراحت به نفع باکو موضع گرفت.
۷- ایران، اخذ روادید برای اهالی جمهوری آذربایجان را لغو کرده و دولت باکو مرزهای زمینی با ایران را بسته است.
۸- روابط مرزنشینان نیز توسط باکو منع شده است.
۹- وقتی رئیس دولتی (ویکیلیکس)، گزارش دیدار با سفیر ایران را شخصاً به آمریکاییها میدهد، آیا در روابط با تهران تصمیمگیر است؟
۱۰- مسلحسازی جمهوری آذربایجان، فراتر از موضوع ارمنستان است. مناقشۀ قراباغ تمام شده است.
۱۱- ناتو به تدریج در حال گسترش روابط با آذربایجان و ارمنستان است!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
✍ #جلال_محمدی، پیشکسوت و تحلیلگر حوزه قفقاز
🔻 برخی از جوانان «قفقازشناس» یا «کارشناس قفقاز»، و کسانیکه علایق تجاری- سیاسی- فکری خاص با باکو دارند، به شکلهای مختلف این فکر را تبلیغ میکنند که گویا با انتخاب پزشکیان به ریاستجمهوری، روابط تهران- باکو توسعه خواهد یافت و دورهای نوین از روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان (همسایۀ پاره تن جدا شده با گلستان و ترکمانچای) را در پیش خواهیمداشت.
🔸 مهمترین استدلال این عزیزان، آذری بودن پزشکیان، ابراز تمایلات قومیتگرایانه توسط وی در انتخابات و کوشش تبلیغاتی برخی قومگرایان برای پزشکیان و... است.
البته قطعاً میتوان گفت که روابط تهران- باکو همانند ۳۰ سال گذشته خواهدبود. چرا؟
۱- آذری و غیرآذری بودن رئیسجمهور نمیتواند در نگرش دولت باکو نسبت به ایران تغییر ایجاد کند. همچنان که آذری بودن رهبر معظم انقلاب و دیدارهای چندبارۀ حیدر و الهام علیاف با ایشان تغییری در مناسبات ایجاد نکرد.
۲- رؤسای جمهور یا دولتهای گذشتۀ ایران از هاشمی رفسنجانی تا رئیسی عزیز از ابتدای تشکیل دولت آذربایجان در ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۳ همواره در پی گسترش روابط با این کشور بودهاند اما نتوانستهاند، چون که باکو نمیخواهد!
۳- ایدئولوژی دولتی باکو، پانآذریسم یا آذربایجانچیلیق است. فرجام این فکر، تشکیل آذربایجان بزرگ با تجزیۀ آذربایجان ایران است. این ایده در کتابهای درسی باکو و در سخنان رئیسجمهورشان ترسیم میشود.
۴-باکو به دلایل تاریخی (تعلق در گذشته به ایران)، مذهبی (تشیع آذریها) و هراس از تأثیرگذاری آذریهای ایران، هویت ضددینی خود، محاسبات مادی و همبستگی با قدرتهای مادی جهان، با ایران مخالف است.
۵- امنترین، کوتاهترین و ایدئولوژیکترین مسیر خط لولۀ باکو- جیهان، مسیر آذربایجان ایران بود. باکو، دورترین و ناامنترین مسیر را برگزید تا مجبور به نزدیکی با ایران و آذریهایش نشود!
۶- سفر رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد، روحانی به باکو و دیدارهای رئیسی عزیز با علیاف، تأثیری بر روابط طرفین نداشت. خاتمی در ۱۳۸۳ در باکو دربارۀ قراباغ به صراحت به نفع باکو موضع گرفت.
۷- ایران، اخذ روادید برای اهالی جمهوری آذربایجان را لغو کرده و دولت باکو مرزهای زمینی با ایران را بسته است.
۸- روابط مرزنشینان نیز توسط باکو منع شده است.
۹- وقتی رئیس دولتی (ویکیلیکس)، گزارش دیدار با سفیر ایران را شخصاً به آمریکاییها میدهد، آیا در روابط با تهران تصمیمگیر است؟
۱۰- مسلحسازی جمهوری آذربایجان، فراتر از موضوع ارمنستان است. مناقشۀ قراباغ تمام شده است.
۱۱- ناتو به تدریج در حال گسترش روابط با آذربایجان و ارمنستان است!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
🚨 باکو و ائتلاف برای ساخت «کریدور حایل» میان ایران و ارمنستان (قفقاز جنوبی)
✍️ #جلال_محمدی، نویسنده و کارشناس قفقاز
🔻 نکاتی در پیوند با «کریدور فرضی حایل میان ارمنستان و ایران»:
۱- جنگ ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) و یورش باکو، حرکت مشترک غرب، روسیه، ترکیه و رژیم صهیونیستی حول منافع مشترک در قفقاز جنوبی بود. بدون این هماهنگی، باکو از زمان امضای آتشبس میان حیدر علیاف و پتروسیان (۱۹۹۴)، وارد جنگ نشد.
باور سیاسی باکو، از زمان ایلچیبیگ تاکنون، تعریف جمهوری آذربایجان، ذیل «سیاست جهانی یا سیاست قدرتها»ست.
۲- در جنگ اول قراباغ، هیچ کشوری به اندازۀ ایران به باکو کمک نظامی، آموزشی، غذایی، سیاسی و بشردوستانه نکرد. باکو در حق هیچ کشوری مثل ایران ناسپاسی و قدرناشناسی نکرد. این هم تا حد زیادی ناشی از «سیاست قدرتها»ست نه ارادۀ باکو!
۳- در جنگ اول قراباغ، ایران هزینههای بسیاری را متحمل شد. یک قلم آن، سقوط هواپیمای C130 ایران (۲۶ اسفند۱۳۷۲) در عبور از فراز قراباغ با آتش ارامنه بود که ۲۲ شهید برجای گذاشت.
۴- از آغاز جنگ دوم قراباغ، سیاست ضدایرانی باکو آشکارتر شد. با مواضع ضدایرانی الهام علیاف در گفتگو با رسانهها، حضور وی در کنار پل خداآفرین، ترانهخوانی اردوغان در باکو، واکنشهای غیرمعقول مقامات باکو به حادثۀ سفارت در تهران، تداوم اظهارات مداخلهجویانه دربارۀ ایرانیان آذری و... زمینۀ طرح «کریدور زنگزور/ناتو» با تهدید ارمنستان شکست خورده و تلاش برای تحمیل آن به ایران در گردوغبار برخاسته از جنگ فراهم آمد.
بدون آزادی قراباغ، بسترسازی برای تغییر ژئوپلتیک منطقه ضدّ ایران ممکن نبود!
۵- کریدور ادعایی تبعات خطرناک ژئوپلتیک، سرزمینی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... بر ایران دارد و بیشتر بر آذربایجان ایران و تبریز. مرز مشترک ایران با ارمنستان در آذربایجانشرقی است. باکو، سالهاست که مرز زمینی خود با ایران (آذربایجان ایران) را بسته و ارتباطات آذریهای دو سوی ارس را قطع کرده است!
عدم عبور خط لوله نفتی باکو- جیهان از ایران و ترجیح گرجستان و تفلیس بر آذربایجان ایران و تبریز در استفاده از منافع خط لوله، حاکی از سیاست خاص باکو دربارۀ ایران و آذربایجان بود.
۶- باکو (شناخته شده بهعنوان دولت در ۱۹۹۱)، کریدور ادعایی را زنگزور، جنوب ارمنستان را زنگزور غربی و از اراضی تاریخی خود میداند! رسانههای باکو مینویسند؛ «کریدور زنگزور به تمام علایق ملی، تاریخی و علایق آیندۀ ما پاسخگوست!.. اگر ارمنستان راضی باشد، کریدور آسانتر تحقق مییابد وگرنه، باکو قدرت اجرای آن را دارد... کریدور گامبه گام در حال اجراست»
در تمام نقشههای مندرج در رسانههای باکو، کریدور ادعایی، طول مرز ارمنستان با ایران را سد میکند!
۷- کریدور ادعایی، ذیل نقشۀ جهانی شبکۀ کریدورهای غرب تعریف شده و در درجۀ نخست ناظر بر منافع راهبردی، امنیتی و بلندمدت غرب است.
۸- رئیس دولت باکو گفته بود کریدور ادعایی موجب یکپارچگی جهان ترک خواهد شد! اگر ترکیب جمعیتی، مذهب، فرهنگ، سطح روابط و حتی زبان چندکشوری که وحدت بر محور تُرکیّت ناظر به آنهاست، شفاف شود، موهوم بودن جهان ترک روشن میشود. یکپارچگی جهان موهوم ترک، پوششی برای هویت غیربومی و چالشبرانگیز کریدور ادعایی است.
۹- روسیه بر سرِ اوستیا به گرجستان حمله کرد(۲۰۰۸) اما در فروپاشی قراباغ که خود یکی از عوامل اصلی شکلگیری آن بود همکاری کرد؟
۱۰ـ مواضع اخیر روسها دربارۀ کریدور ادعایی، «فروش حرف» برای تأمین منافع خود از باکو و آنکارا (همسویی) و ایروان (فشار) است. روسیه هرگز با کریدور ادعایی مخالفت نداشت.
۱۱- سال گذشته، یک دانشجوی دانشگاه تهران در مقالۀ «قصۀ زنگزور» نوشته بود: «تهران... خود به تنهایی باید منافع خود را پیش ببرد. اگر تهران خود با ابتکار خود کنشی نداشته باشد، دیگر بازیگران هیچکدام انگیزه یا توان دادن امتیاز به تهران را ندارد»
۱۲- ایران اگر در تغییرات سیاسی دولتهای پیرامونی رویکرد تأثیرگذاری نداشته باشد، بایستی تبعات مداخلات بیرحمانۀ بیگانگان در برخی کشورهای پیرامونی را با ذلت تحمل کند.
۱۳- در جنگ صدام با ایران(۱۳۶۷-۱۳۵۹)، روسیۀ بزرگ (اتحاد شوروی)، با وقوع جنگ نفتکشها، مثل آمریکا برای حمایت از صدام و اسکورت کشتیهای کویت و... وارد خلیج فارس شد.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ آیتالله خامنهای گفت: «شوروی نباید منافعش را به خطر بیندازد و در خلیج فارس حضور پیدا کند»
بعدازظهر آن روز، ایرانیها کشتی شوروی(ایوان کورتیف) را زدند. چند روز بعد کشتی مارشال چخوف هم با انفجار مین دچار شکاف شد! و بعد به قول فتحالله محمدی از فرماندهان وقت نیروی دریایی؛ شوروی از خلیج فارس رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد!
۱۴- داشتن قدرت کافی نیست. هنر تفهیم قدرت به دیگران را نیز باید داشت. بسیاری از مشکلات ما در قفقاز جنوبی ناشی از عدم تفهیم قدرت خودمان به دیگران است.
🆔☫ @sardabir313 ☫
✍️ #جلال_محمدی، نویسنده و کارشناس قفقاز
🔻 نکاتی در پیوند با «کریدور فرضی حایل میان ارمنستان و ایران»:
۱- جنگ ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) و یورش باکو، حرکت مشترک غرب، روسیه، ترکیه و رژیم صهیونیستی حول منافع مشترک در قفقاز جنوبی بود. بدون این هماهنگی، باکو از زمان امضای آتشبس میان حیدر علیاف و پتروسیان (۱۹۹۴)، وارد جنگ نشد.
باور سیاسی باکو، از زمان ایلچیبیگ تاکنون، تعریف جمهوری آذربایجان، ذیل «سیاست جهانی یا سیاست قدرتها»ست.
۲- در جنگ اول قراباغ، هیچ کشوری به اندازۀ ایران به باکو کمک نظامی، آموزشی، غذایی، سیاسی و بشردوستانه نکرد. باکو در حق هیچ کشوری مثل ایران ناسپاسی و قدرناشناسی نکرد. این هم تا حد زیادی ناشی از «سیاست قدرتها»ست نه ارادۀ باکو!
۳- در جنگ اول قراباغ، ایران هزینههای بسیاری را متحمل شد. یک قلم آن، سقوط هواپیمای C130 ایران (۲۶ اسفند۱۳۷۲) در عبور از فراز قراباغ با آتش ارامنه بود که ۲۲ شهید برجای گذاشت.
۴- از آغاز جنگ دوم قراباغ، سیاست ضدایرانی باکو آشکارتر شد. با مواضع ضدایرانی الهام علیاف در گفتگو با رسانهها، حضور وی در کنار پل خداآفرین، ترانهخوانی اردوغان در باکو، واکنشهای غیرمعقول مقامات باکو به حادثۀ سفارت در تهران، تداوم اظهارات مداخلهجویانه دربارۀ ایرانیان آذری و... زمینۀ طرح «کریدور زنگزور/ناتو» با تهدید ارمنستان شکست خورده و تلاش برای تحمیل آن به ایران در گردوغبار برخاسته از جنگ فراهم آمد.
بدون آزادی قراباغ، بسترسازی برای تغییر ژئوپلتیک منطقه ضدّ ایران ممکن نبود!
۵- کریدور ادعایی تبعات خطرناک ژئوپلتیک، سرزمینی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... بر ایران دارد و بیشتر بر آذربایجان ایران و تبریز. مرز مشترک ایران با ارمنستان در آذربایجانشرقی است. باکو، سالهاست که مرز زمینی خود با ایران (آذربایجان ایران) را بسته و ارتباطات آذریهای دو سوی ارس را قطع کرده است!
عدم عبور خط لوله نفتی باکو- جیهان از ایران و ترجیح گرجستان و تفلیس بر آذربایجان ایران و تبریز در استفاده از منافع خط لوله، حاکی از سیاست خاص باکو دربارۀ ایران و آذربایجان بود.
۶- باکو (شناخته شده بهعنوان دولت در ۱۹۹۱)، کریدور ادعایی را زنگزور، جنوب ارمنستان را زنگزور غربی و از اراضی تاریخی خود میداند! رسانههای باکو مینویسند؛ «کریدور زنگزور به تمام علایق ملی، تاریخی و علایق آیندۀ ما پاسخگوست!.. اگر ارمنستان راضی باشد، کریدور آسانتر تحقق مییابد وگرنه، باکو قدرت اجرای آن را دارد... کریدور گامبه گام در حال اجراست»
در تمام نقشههای مندرج در رسانههای باکو، کریدور ادعایی، طول مرز ارمنستان با ایران را سد میکند!
۷- کریدور ادعایی، ذیل نقشۀ جهانی شبکۀ کریدورهای غرب تعریف شده و در درجۀ نخست ناظر بر منافع راهبردی، امنیتی و بلندمدت غرب است.
۸- رئیس دولت باکو گفته بود کریدور ادعایی موجب یکپارچگی جهان ترک خواهد شد! اگر ترکیب جمعیتی، مذهب، فرهنگ، سطح روابط و حتی زبان چندکشوری که وحدت بر محور تُرکیّت ناظر به آنهاست، شفاف شود، موهوم بودن جهان ترک روشن میشود. یکپارچگی جهان موهوم ترک، پوششی برای هویت غیربومی و چالشبرانگیز کریدور ادعایی است.
۹- روسیه بر سرِ اوستیا به گرجستان حمله کرد(۲۰۰۸) اما در فروپاشی قراباغ که خود یکی از عوامل اصلی شکلگیری آن بود همکاری کرد؟
۱۰ـ مواضع اخیر روسها دربارۀ کریدور ادعایی، «فروش حرف» برای تأمین منافع خود از باکو و آنکارا (همسویی) و ایروان (فشار) است. روسیه هرگز با کریدور ادعایی مخالفت نداشت.
۱۱- سال گذشته، یک دانشجوی دانشگاه تهران در مقالۀ «قصۀ زنگزور» نوشته بود: «تهران... خود به تنهایی باید منافع خود را پیش ببرد. اگر تهران خود با ابتکار خود کنشی نداشته باشد، دیگر بازیگران هیچکدام انگیزه یا توان دادن امتیاز به تهران را ندارد»
۱۲- ایران اگر در تغییرات سیاسی دولتهای پیرامونی رویکرد تأثیرگذاری نداشته باشد، بایستی تبعات مداخلات بیرحمانۀ بیگانگان در برخی کشورهای پیرامونی را با ذلت تحمل کند.
۱۳- در جنگ صدام با ایران(۱۳۶۷-۱۳۵۹)، روسیۀ بزرگ (اتحاد شوروی)، با وقوع جنگ نفتکشها، مثل آمریکا برای حمایت از صدام و اسکورت کشتیهای کویت و... وارد خلیج فارس شد.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ آیتالله خامنهای گفت: «شوروی نباید منافعش را به خطر بیندازد و در خلیج فارس حضور پیدا کند»
بعدازظهر آن روز، ایرانیها کشتی شوروی(ایوان کورتیف) را زدند. چند روز بعد کشتی مارشال چخوف هم با انفجار مین دچار شکاف شد! و بعد به قول فتحالله محمدی از فرماندهان وقت نیروی دریایی؛ شوروی از خلیج فارس رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد!
۱۴- داشتن قدرت کافی نیست. هنر تفهیم قدرت به دیگران را نیز باید داشت. بسیاری از مشکلات ما در قفقاز جنوبی ناشی از عدم تفهیم قدرت خودمان به دیگران است.
🆔☫ @sardabir313 ☫
با توجه به روابط راهبردی باکو و رژیمصهیونیستی، آنها با هیئتی دهها نفری در کنفرانس خواهند بود.
احتمال سفر رئیسجمهور ما نیز به باکو مطرح است.
همۀ ما محبت قلبی به ج.آذربایجان داریم، قبلاً بخشی از ایران بود، از ۱۹۹۱ مستقل شناخته میشود. گذشته از کاپ ۲۹، روابط با همسایهها از اولویتهای سیاست خارجی ج.ا.ایران است. اما این بهمعنای نادیده گرفتن سیاستها و اقدامات همسایه در حق خودمان نیست.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در روزنوشتههایش آورده است: «۴ آبان ۱۳۷۲: بهسوی باکو پرواز کردیم...در فرودگاه استقبال گرمی داشتند... جمع زیادی از مردم ج.آذربایجان و ایران هم در فرودگاه شعار میدادند. بیرون فرودگاه، جمعیت فراوانی با پلاکارد و عکس اجتماع کرده بودند و شعار اللهاکبر میدادند...از فرودگاه تا محل اقامت، در اغلب مسیر، دو طرف خیابانها جمعیت زیادی صف کشیده و ابراز احساسات میکردند. در یکی از میدانهای شهر هم که اجتماع عظیم بود...
چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۷۲
...با آقای علیاف به شعبۀ بانک ملی ایران در باکو رفتیم... حسابی به نام آقای علیاف افتتاح شد...در مسیر حرکتمان در خیابان، معمولا اجتماعات انبوهی از مردم جمع میشوند و ابراز احساسات میکنند و باعث تعجب من و همراهان و خود آذریهاست و بیسابقه است...
از آنجا [پالایشگاه] برای افتتاح کار اجرایی... مجتمع فرهنگی و آموزشی ایرانیان رفتیم. این مجتمع... در ۳۰ هزار متر زمین احداث میشود...آقای علیاف و من صحبت کردیم و کلنگزنی توسط هر دوی ما انجام شد...
۷ آبان ۱۳۷۲
تقریبا همهجا در حركتها و بازدیدها، رئیسجمهور [حیدر علیاف] همراه من بود و فرصت زیادى داشتیم كه در مسیرها، در اتومبیل صحبت كنیم...
گاهى تعبیر مىكرد که اینجا از آن ایران بوده و حالا هم بیایید دفاع كنید و اداره كنید. در نخجوان هم كه بود، شبیه این حرفها را مىزد...
گاهى مىگفت ایران و آذربایجان، باهم مىتوانیم روسیه را تا روى سنگ مرز اصلیاش عقب برانیم...
نمىتوانیم اطمینان كنیم... در بحث دریای خزر با روسها هماهنگ هستند»
آینده نشان داد که «نمیتوانیم اطمینان کنیمِ» مرحومهاشمی درست بوده است؛ آن مجتمع فرهنگی که هاشمی و علیاف افتتاح کردند، به حکم علیاف دوم بسته شده و نمایندگی بانک ملی تحت تحریم است. نمایندۀ رهبری از باکو اخراج شده و مرزهای زمینی با ایران را هم باکو بسته است! پهپاد رژیمصهیونیستی که از نخجوان (حیاط خلوت حزب حاکم) برخاسته بود، در نطنز ساقط شد. در جنایات تروریستی در ایران از ترور دانشمندان هستهای تا انفجار در گلزار شهدای کرمان و شاهچراغ، همواره نام باکو در میان است. به بهانۀ حادثۀ خونین خانوادگی، باکو سفارت خود را در تهران بست و علیاف و وزیر دفاعش آن را تروریستی نامیدند و ایران را متهم کردند! تبلیغات تجزیهطلبانه ضدایران نیز همواره در باکو برقرار است..
علیاف برای احترام به رئیسجمهور ملت ایران که اندکی پس از دیدار با او دچار حادثه شده بود نیامد! به تحلیف پزشکیان هم نیامد و حالا... شایعۀ احتمال سفر پزشکیان به باکو مطرح است!
در ۱۳۸۳ آقای خاتمی به باکو رفت. مهمترین هدف وی که قبل از سفر مطرح کرد، برقراری هرچه سریعتر رژیم حقوقی برای دریای خزر بود، که در ۱۴۰۳ هم تحقق نیافته است! درحالیکه پیش از سفر خاتمی، مقامات باکو از جمله وزیرخارجه وقت، قول توافق دربارۀ رژیم حقوقی خزر را داده بودند و با همین قول نیز کنسولگری خود را در تبریز گشودند! آقای پزشکیان میتواند از آقای مهدی صفری در این باره سؤال کند! و یا از آقای خاتمی بپرسند که در فرودگاه باکو پیش از سفر به گنجه، در پاسخ به سؤال آقای خرازی که چه تعداد از اهالی کشور شما در خارجاند، وزیر خارجۀ باکو با چه سخن گستاخانهای هیئت ایرانی را بدرقه کرد؟
آقای روحانی ۴بار به باکو سفر کرد! که واپسین آن در ۱۳۹۸ بود. آیا هدفهای سفر محقق شد؟ روابط توسعه یافت یا برعکس؟؟ توافقات تهران- باکو در ۲۰ سال گذشته تا چه حد اجرایی شده؟ ۵درصد؟!
سفر در سطح رئیسجمهور بایستی؛
۱- بر «عزت، حکمت، مصلحت» استوار باشد.
۲- دستاورد معقول سیاسی و اقتصادی و...داشته باشد! وگرنه، موجب تنزل جایگاه کشور و دولت، و اصرار طرف بر سیاستهای نادرست است.
برخی میگویند؛ باکو بچۀ خود ماست، اما بچۀ شروریست! سیاست نوازش دایمی بچه شرور چه نتایجی داشته؟ معکوس؟
باکو از حملۀ رژیم بدنام جهان به ایران اظهار تأسف هم نکرد، چه رسد به محکوم کردن آن!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM