خط رهبری
@rahbari_plus
📹 #روایت | ماجرای سرود لُری «دایه، دایه، وقت جنگه»، از دیروز تا امروز
🔸 دوم دیماه ۱۴۰۳ در سالروز ولادت حضرت زهرا (س)، ناگهان در حسینیۀ امامخمینی (ره)، شور و حماسهای برپا میشود. یک مداح، سرودی لُری با نغمۀ آشنای «دایه، دایه، وقت جنگه» میخواند؛ ترانهای که ما را به یاد روزهای هشت سال #دفاع_مقدس میاندازد. مهدی تُرکاشوند، مداح اهل بروجرد که در مقابل رهبر انقلاب به مولودیخوانی ایستاده است، قبلاز خواندن این سرود میگوید: «سالها پیش، رزمندههای لُر با این نوا از مادرشان اذن گرفتند و راهی جبهه شدند...»
🔹 این نغمه یک بار پیش از این نیز در محضر آیتالله خامنهای خوانده شده بود؛ در بهمن ۱۳۶۵ با آواز محمد میرزاوَندی. این خواننده دربارۀ آن روز میگوید: «همه دورتادور دفتر نشسته بودند. چند لحظهای نشستیم. آقای خامنهای تشریف آوردند. خدمت ایشان سلام کردیم. بهشوخی گفتند: شما که میگویید وقت #جنگ است، در مورد جنگ بخوانید. «تا نفس دارم میجنگم»، «ای وطن، بیتو دنیا قورسونه» و «دایه، دایه» را اجرا کردیم. آقای خامنهای ما را تشویق کردند و برایمان دست زدند. پشتبندش هم همه برای ما دست زدند. آقای خامنهای به من گفت: از صدای شما خیلی خوشم آمد.»
🔸 این#سرود_حماسی، یکی از مشهورترین آواهایی است که مردم در زمانۀ #جنگ_تحمیلی میخواندند. خواندن دوبارۀ آن بههمراه شعری دیگر که متناسب نبرد امروز ما با اسرائیل است، معنای مهمی در سر دارد. گرچه اصل این ترانه برای لرستان است؛ اما گویی حرف همۀ ایرانیان است. این سرود، همۀ سربهداران #وطن را به جنگ با دشمن فرامیخواند.
🔹 مشهورترین اجرای این سرود با صدای محمد میرزاوند و رضا سقاییست. میرزاوند در دفاع مقدس، بارها به خطهای جنگ رفته و این ترانه را برای #رزمندگان خوانده است. او آنقدر با جانودل این قطعه را اجرا میکرد که از سال ۱۳۶۷ برای مدت زیادی، حنجرهاش آسیب دید و از خوانندگی بازماند. محمد میرزاوندی در سه دورهٔ اول از جشنوارۀ موسیقی فجر، مقام اول تکخوان را کسب کرده است.
🔸 پیشاز مهدی ترکاشوند، محمود کریمی نیز در سرودی بهمناسبت ولادت حضرت زینب (س) از این ترانه اقتباس کرده بود؛ اما بازخوانی ترکاشوند، تفاوتهایی دارد که آن را گیراتر میکند: حماسی بودن، تناسب با موقعیت جنگ امروز ما، سرودهخوانی یک مداح لری با لحنی شیرین و صمیمی و #اعلام_آمادگی مردم ایران در پیش روی رهبر انقلاب. / منبع: رسانه "بافتار"
@rahbari_plus
🔸 دوم دیماه ۱۴۰۳ در سالروز ولادت حضرت زهرا (س)، ناگهان در حسینیۀ امامخمینی (ره)، شور و حماسهای برپا میشود. یک مداح، سرودی لُری با نغمۀ آشنای «دایه، دایه، وقت جنگه» میخواند؛ ترانهای که ما را به یاد روزهای هشت سال #دفاع_مقدس میاندازد. مهدی تُرکاشوند، مداح اهل بروجرد که در مقابل رهبر انقلاب به مولودیخوانی ایستاده است، قبلاز خواندن این سرود میگوید: «سالها پیش، رزمندههای لُر با این نوا از مادرشان اذن گرفتند و راهی جبهه شدند...»
🔹 این نغمه یک بار پیش از این نیز در محضر آیتالله خامنهای خوانده شده بود؛ در بهمن ۱۳۶۵ با آواز محمد میرزاوَندی. این خواننده دربارۀ آن روز میگوید: «همه دورتادور دفتر نشسته بودند. چند لحظهای نشستیم. آقای خامنهای تشریف آوردند. خدمت ایشان سلام کردیم. بهشوخی گفتند: شما که میگویید وقت #جنگ است، در مورد جنگ بخوانید. «تا نفس دارم میجنگم»، «ای وطن، بیتو دنیا قورسونه» و «دایه، دایه» را اجرا کردیم. آقای خامنهای ما را تشویق کردند و برایمان دست زدند. پشتبندش هم همه برای ما دست زدند. آقای خامنهای به من گفت: از صدای شما خیلی خوشم آمد.»
🔸 این#سرود_حماسی، یکی از مشهورترین آواهایی است که مردم در زمانۀ #جنگ_تحمیلی میخواندند. خواندن دوبارۀ آن بههمراه شعری دیگر که متناسب نبرد امروز ما با اسرائیل است، معنای مهمی در سر دارد. گرچه اصل این ترانه برای لرستان است؛ اما گویی حرف همۀ ایرانیان است. این سرود، همۀ سربهداران #وطن را به جنگ با دشمن فرامیخواند.
🔹 مشهورترین اجرای این سرود با صدای محمد میرزاوند و رضا سقاییست. میرزاوند در دفاع مقدس، بارها به خطهای جنگ رفته و این ترانه را برای #رزمندگان خوانده است. او آنقدر با جانودل این قطعه را اجرا میکرد که از سال ۱۳۶۷ برای مدت زیادی، حنجرهاش آسیب دید و از خوانندگی بازماند. محمد میرزاوندی در سه دورهٔ اول از جشنوارۀ موسیقی فجر، مقام اول تکخوان را کسب کرده است.
🔸 پیشاز مهدی ترکاشوند، محمود کریمی نیز در سرودی بهمناسبت ولادت حضرت زینب (س) از این ترانه اقتباس کرده بود؛ اما بازخوانی ترکاشوند، تفاوتهایی دارد که آن را گیراتر میکند: حماسی بودن، تناسب با موقعیت جنگ امروز ما، سرودهخوانی یک مداح لری با لحنی شیرین و صمیمی و #اعلام_آمادگی مردم ایران در پیش روی رهبر انقلاب. / منبع: رسانه "بافتار"
@rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #روایت | قرار اویسهای آذربایجان در طبقه بالای بیت رهبری - ۱ ✏️ نویسنده: «فائزه زنجانی» 📝 حاشیه نگاری دیدار مردم آذرباییجان شرقی با رهبر انقلاب * پس از ۱۵ سال 🔸 صبح دوشنبه ۲۹ بهمن به محل قرار میرسیم. دخترها در اتوبوس مشغول با یکدیگر هستند که چه شعاری…
🔰 #روایت | قرار اویسهای آذربایجان در طبقه بالای بیت رهبری - ٢
* اشکها فرق دارند
🔸 مادر که دیگر تاب گریه های دخترش را ندارد، دست دخترک را گرفته و با خواهش و تمناکردن از این و آن، او را به قسمت جلو و مشرف به صحن #حسینیه میبرد.
🔹 یکی از دختران #نوجوان دم گرفته و بقیه با دم او اشک می ریزند. «این همه منتظر ماندیم، این همه راه آمدیم، این همه شوق داشتیم، حالا نباید حتی برای دقیقهای، آقاجانمان را ببینیم؟» هق هق گریه ها بلند میشود.
🔸 صدای جمعیت حاضر در صحن حسینیه برای ثانیه ای کوتاه قطع و سپس فریادها و شعارهای «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» از دل جمعیت برمی آید. همه این نشانهها، نشان از ورود حضرت آقا به جمع #تبریزیهای_مشتاق دارد.
🔹 حالا جمعیت پایین، اشک است و اشتیاق و جمعیت بالا، اشک است و حسرت! ولی خب همیشه ثانیههای آخر دری باز میشود بر روی انسان. خبر می رسد که به دلیل فشار جمعیت صحن حسینیه به سمت جلو، در ردیف های عقب سالن، جا باز شده برای بانوان. رسیدن این خبر همان و دویدنها همان!
* یک نظر ببینمت
🔸 در کسری از ثانیه جمعیت بالا، خود را به خیل جمعیت داخل حسینیه می رساند. چشمانم دنبال دختران نوجوانی است که بالا غرق در گریه بودند. می بینمشان که باز کنار هم نشسته و سعی می کنند نیم خیز بنشینند تا صورت آقا را از آن فاصله ببینند. خداراشکر که گریه جای خود را به #اشک_شوق داده است.
🔹 با وجود اینکه مچاله شدهام در یک فضا نیم در نیم متری و جا برای کوچکترین تکانخوردنی هم ندارم، اما باز دست از تلاش برنمی دارم. باید به خیلی چیزها دقت کنم و به حافظه بسپارمشان.
* سرمشق حسینیه
🔸 مهمترین و جذابترینشان، کلام درج شده در قسمت جلویی حسینیه است. کلامی است از اميرالمؤمنين علی (ع).«گاهی #دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند، پس دوراندیش باش.» ناخودآگاه با دیدن این جمله، یاد سخنرانی های اخیر حضرت آقا در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی میافتم.
🔹 «ما در دهه ۹۰ نشستیم با آمریکا #مذاکره کردیم، حدود دو سال یک معاهدهای هم تشکیل شد. البته آمریکا تنها نبود، چند تا کشور دیگر هم بودند، لکن محور آمریکا بود، عمدتاً آمریکا بود. دولت ما نشست مذاکره کرد -دولت آن روز – رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتوگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه کار کردند، یک معاهدهای تشکیل شد. در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند. همین شخصی که الان سر کار است (دونالد ترامپ)، معاهده را پاره کرد. گفت پاره میکند و کرد؛ عمل نکردند.»
* شعر شهر غیرت
🔸 نوبت خواندن #سرود دستهجمعی تبریزیها در محضر رهبری است. دیروز فکر میکردم که امروز فقط من عضو جدید گروه سرود خواهم بود. اما حالا همه تبریزیهای حاضر با عشق درونی خود، گروه سرود راه انداخته اند.
🔹 «از شهر #غیرت/ما اهل تبریز/آمدیم آقا/از عشق لبریز/ای رهبر من/ آقای ایران/بر تو سلامم/ باد از دل و جان/به پای عهد هر ساله/ دوباره آمدیم اقا/ عجب شوقی ز دیدارت/ شده در در قلب ما بر پا» در حین خواندن سرود، چشمهایم نیز بین جمعیت می گردد تا متوجه مهمانان خاص مراسم شوم. حضور رییس جمهور و پدر شهید #آل_هاشم، بیش از دیگران جذاب است برایم.
* یاد داغ آذربایجان
🔸 نوبت به حجت الاسلام والمسلمین احمد مطهری اصل، نماینده ولی فقیه در #آذربایجانشرقی می رسد که پشت تریبون قرار بگیرد. تنها میتوانم کلیدواژههایی از سخنانش را به خاطر می سپارم. از حادثه جانکاه اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ و شهادت شهدای خدمت می گوید و داغ بزرگی که این سانحه برای مردم آذربایجان داشت. از غیرت مردم استان می گوید و کارهای که برای عمران، آبادانی و #پیشرفت آذربایجانشرقی در حال انجام است. امام جمعه تبریز همچنین در سخنان خود با تأکید بر تمامیت ارضی ایرانزمین و همسایگان آن، مرز آذربایجان شرقی را مرز همدلی، دوستی، آرامش و مبتنی بر امنیت پایدار می داند.
* سخن دوست
🔹 جمعیت حسینیه در هم فشرده شدهاند. ضرب المثل «جا برای سوزن انداختن نیست» دقیقا در همین موقعیت عینیت می یابد. نوبت به سخنان ولی امر مسلمین میرسد. سکوت حسینیه را فرا گرفته است. ایشان در همان ابتدای امر یادی از شهید آل هاشم و شهید رحمتی میکنند؛ دو شهیدی که در دیدار سال قبل حضور داشتند. رهبر معظم انقلاب همچنین در ادامه حضور دکتر پزشکیان، رییس جمهور محترم در جمع حاضران را به اقتضای #خوی_مردمی ایشان عنوان میکنند.
@rahbari_plus
* اشکها فرق دارند
🔸 مادر که دیگر تاب گریه های دخترش را ندارد، دست دخترک را گرفته و با خواهش و تمناکردن از این و آن، او را به قسمت جلو و مشرف به صحن #حسینیه میبرد.
🔹 یکی از دختران #نوجوان دم گرفته و بقیه با دم او اشک می ریزند. «این همه منتظر ماندیم، این همه راه آمدیم، این همه شوق داشتیم، حالا نباید حتی برای دقیقهای، آقاجانمان را ببینیم؟» هق هق گریه ها بلند میشود.
🔸 صدای جمعیت حاضر در صحن حسینیه برای ثانیه ای کوتاه قطع و سپس فریادها و شعارهای «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده» از دل جمعیت برمی آید. همه این نشانهها، نشان از ورود حضرت آقا به جمع #تبریزیهای_مشتاق دارد.
🔹 حالا جمعیت پایین، اشک است و اشتیاق و جمعیت بالا، اشک است و حسرت! ولی خب همیشه ثانیههای آخر دری باز میشود بر روی انسان. خبر می رسد که به دلیل فشار جمعیت صحن حسینیه به سمت جلو، در ردیف های عقب سالن، جا باز شده برای بانوان. رسیدن این خبر همان و دویدنها همان!
* یک نظر ببینمت
🔸 در کسری از ثانیه جمعیت بالا، خود را به خیل جمعیت داخل حسینیه می رساند. چشمانم دنبال دختران نوجوانی است که بالا غرق در گریه بودند. می بینمشان که باز کنار هم نشسته و سعی می کنند نیم خیز بنشینند تا صورت آقا را از آن فاصله ببینند. خداراشکر که گریه جای خود را به #اشک_شوق داده است.
🔹 با وجود اینکه مچاله شدهام در یک فضا نیم در نیم متری و جا برای کوچکترین تکانخوردنی هم ندارم، اما باز دست از تلاش برنمی دارم. باید به خیلی چیزها دقت کنم و به حافظه بسپارمشان.
* سرمشق حسینیه
🔸 مهمترین و جذابترینشان، کلام درج شده در قسمت جلویی حسینیه است. کلامی است از اميرالمؤمنين علی (ع).«گاهی #دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند، پس دوراندیش باش.» ناخودآگاه با دیدن این جمله، یاد سخنرانی های اخیر حضرت آقا در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی میافتم.
🔹 «ما در دهه ۹۰ نشستیم با آمریکا #مذاکره کردیم، حدود دو سال یک معاهدهای هم تشکیل شد. البته آمریکا تنها نبود، چند تا کشور دیگر هم بودند، لکن محور آمریکا بود، عمدتاً آمریکا بود. دولت ما نشست مذاکره کرد -دولت آن روز – رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتوگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه کار کردند، یک معاهدهای تشکیل شد. در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند. همین شخصی که الان سر کار است (دونالد ترامپ)، معاهده را پاره کرد. گفت پاره میکند و کرد؛ عمل نکردند.»
* شعر شهر غیرت
🔸 نوبت خواندن #سرود دستهجمعی تبریزیها در محضر رهبری است. دیروز فکر میکردم که امروز فقط من عضو جدید گروه سرود خواهم بود. اما حالا همه تبریزیهای حاضر با عشق درونی خود، گروه سرود راه انداخته اند.
🔹 «از شهر #غیرت/ما اهل تبریز/آمدیم آقا/از عشق لبریز/ای رهبر من/ آقای ایران/بر تو سلامم/ باد از دل و جان/به پای عهد هر ساله/ دوباره آمدیم اقا/ عجب شوقی ز دیدارت/ شده در در قلب ما بر پا» در حین خواندن سرود، چشمهایم نیز بین جمعیت می گردد تا متوجه مهمانان خاص مراسم شوم. حضور رییس جمهور و پدر شهید #آل_هاشم، بیش از دیگران جذاب است برایم.
* یاد داغ آذربایجان
🔸 نوبت به حجت الاسلام والمسلمین احمد مطهری اصل، نماینده ولی فقیه در #آذربایجانشرقی می رسد که پشت تریبون قرار بگیرد. تنها میتوانم کلیدواژههایی از سخنانش را به خاطر می سپارم. از حادثه جانکاه اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ و شهادت شهدای خدمت می گوید و داغ بزرگی که این سانحه برای مردم آذربایجان داشت. از غیرت مردم استان می گوید و کارهای که برای عمران، آبادانی و #پیشرفت آذربایجانشرقی در حال انجام است. امام جمعه تبریز همچنین در سخنان خود با تأکید بر تمامیت ارضی ایرانزمین و همسایگان آن، مرز آذربایجان شرقی را مرز همدلی، دوستی، آرامش و مبتنی بر امنیت پایدار می داند.
* سخن دوست
🔹 جمعیت حسینیه در هم فشرده شدهاند. ضرب المثل «جا برای سوزن انداختن نیست» دقیقا در همین موقعیت عینیت می یابد. نوبت به سخنان ولی امر مسلمین میرسد. سکوت حسینیه را فرا گرفته است. ایشان در همان ابتدای امر یادی از شهید آل هاشم و شهید رحمتی میکنند؛ دو شهیدی که در دیدار سال قبل حضور داشتند. رهبر معظم انقلاب همچنین در ادامه حضور دکتر پزشکیان، رییس جمهور محترم در جمع حاضران را به اقتضای #خوی_مردمی ایشان عنوان میکنند.
@rahbari_plus