https://s8.picofile.com/file/8322029542/IMG_20180318_183534.jpg
۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ ، روز آخر عملیات بدر ، با برادران #پاسدار_شهید_احد_اسکندری ، #پاسدار_جانباز_رضا_رسولی ، #پاسدار_جانباز_خلیل_آهومند ، #غواص_شهید_مهدی_حیدری آنطرف رودخانه دجله ، نزدیکی های روستای حریبه عراق ، داخل کانالی نشسته و از اوضاع وخیم منطقه حرف میزدیم که یهوی احد از سوی فرماندهی گردان احضار شد و همینکه برخاست تا برود ، ناگهان افتاده و دیگر حرکتی نکرد ، اولش فکر کردیم که داره سر به سرمون میزاره و شوخی میکنه و برای همین هم با خنده و شوخی ازش خواستیم که دست از کارش برداره و بلند شده و دنبال کارش بره ، اما هرچه گفتیم و تکونش داده ایم ، عکس العملی از خودش نشون نداد و همانطور ساکت و بیحرکت ماند ، شک کرده و با سرعت مشغول وارسی نبض و پیکرش شدیم ، هیچ جای زخمی تو پیکرش وجود نداشت و خونی از بدنش خارج نمیشد، اما احد بدون کوچکترین آخ و اوخی پر گشوده و تا عرش الهی پرواز کرده بود ، گشتیم و گشتیم تا اینکه کلاه سیاه شو از سرش برداشته و دیدیم که یک قطره خون کوچولو از سرش بیرون زده و یک ترکش ریز به اندازه عدس باعث شهادتش شده .
🌺 #پاسدار_شهید_احد_اسکندری
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان دلاور و سلحشور گردان های خط شکن استان زنجان در دفاع مقدس ،از نیروهای کادر فرماندهی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا
شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ _ #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق ، #روستای_حریبه
🌸 یاد و نامش جاوید و گرامی
✅ به کانال #دل_باخته بپیوندید.
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
🆔 از وبلاگ #دل_باخته دیدن فرمایید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ ، روز آخر عملیات بدر ، با برادران #پاسدار_شهید_احد_اسکندری ، #پاسدار_جانباز_رضا_رسولی ، #پاسدار_جانباز_خلیل_آهومند ، #غواص_شهید_مهدی_حیدری آنطرف رودخانه دجله ، نزدیکی های روستای حریبه عراق ، داخل کانالی نشسته و از اوضاع وخیم منطقه حرف میزدیم که یهوی احد از سوی فرماندهی گردان احضار شد و همینکه برخاست تا برود ، ناگهان افتاده و دیگر حرکتی نکرد ، اولش فکر کردیم که داره سر به سرمون میزاره و شوخی میکنه و برای همین هم با خنده و شوخی ازش خواستیم که دست از کارش برداره و بلند شده و دنبال کارش بره ، اما هرچه گفتیم و تکونش داده ایم ، عکس العملی از خودش نشون نداد و همانطور ساکت و بیحرکت ماند ، شک کرده و با سرعت مشغول وارسی نبض و پیکرش شدیم ، هیچ جای زخمی تو پیکرش وجود نداشت و خونی از بدنش خارج نمیشد، اما احد بدون کوچکترین آخ و اوخی پر گشوده و تا عرش الهی پرواز کرده بود ، گشتیم و گشتیم تا اینکه کلاه سیاه شو از سرش برداشته و دیدیم که یک قطره خون کوچولو از سرش بیرون زده و یک ترکش ریز به اندازه عدس باعث شهادتش شده .
🌺 #پاسدار_شهید_احد_اسکندری
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان دلاور و سلحشور گردان های خط شکن استان زنجان در دفاع مقدس ،از نیروهای کادر فرماندهی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا
شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ _ #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق ، #روستای_حریبه
🌸 یاد و نامش جاوید و گرامی
✅ به کانال #دل_باخته بپیوندید.
🇮🇷 https://telegram.me/pcdrab
🆔 از وبلاگ #دل_باخته دیدن فرمایید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
❤1
https://s8.picofile.com/file/8322029542/IMG_20180318_183534.jpg
📕 خاطره ای کوتاه از عملیات بدر
🔵 ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ ، روز آخر عملیات بدر ، با برادران #پاسدار_شهید_احد_اسکندری ، #پاسدار_جانباز_رضا_رسولی ، #پاسدار_جانباز_خلیل_آهومند ، #غواص_شهید_مهدی_حیدری آنطرف رودخانه دجله ، نزدیکی های روستای حریبه عراق ، داخل کانالی نشسته و از اوضاع وخیم منطقه حرف میزدیم که یهوی احد از سوی فرماندهی گردان احضار شد و همینکه برخاست تا برود ، ناگهان افتاده و دیگر حرکتی نکرد ، اولش فکر کردیم که داره سر به سرمون میزاره و شوخی میکنه و برای همین هم با خنده و شوخی ازش خواستیم که دست از کارش برداره و بلند شده و دنبال کارش بره ، اما هرچه گفتیم و تکونش داده ایم ، عکس العملی از خودش نشون نداد و همانطور ساکت و بیحرکت ماند ، شک کرده و با سرعت مشغول وارسی نبض و پیکرش شدیم ، هیچ جای زخمی تو پیکرش وجود نداشت و خونی از بدنش خارج نمیشد، اما احد بدون کوچکترین آخ و اوخی پر گشوده و تا عرش الهی پرواز کرده بود ، گشتیم و گشتیم تا اینکه کلاه سیاه شو از سرش برداشته و دیدیم که یک قطره خون کوچولو از سرش بیرون زده و یک ترکش ریز به اندازه عدس باعث شهادتش شده .
🌺 #پاسدار_شهید_احد_اسکندری
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان دلاور و سلحشور گردان های خط شکن استان زنجان در دفاع مقدس ،از نیروهای کادر فرماندهی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا
شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ _ #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق ، #روستای_حریبه
🌸 یاد و نامش جاوید و گرامی
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab
📕 خاطره ای کوتاه از عملیات بدر
🔵 ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۶۳ ، روز آخر عملیات بدر ، با برادران #پاسدار_شهید_احد_اسکندری ، #پاسدار_جانباز_رضا_رسولی ، #پاسدار_جانباز_خلیل_آهومند ، #غواص_شهید_مهدی_حیدری آنطرف رودخانه دجله ، نزدیکی های روستای حریبه عراق ، داخل کانالی نشسته و از اوضاع وخیم منطقه حرف میزدیم که یهوی احد از سوی فرماندهی گردان احضار شد و همینکه برخاست تا برود ، ناگهان افتاده و دیگر حرکتی نکرد ، اولش فکر کردیم که داره سر به سرمون میزاره و شوخی میکنه و برای همین هم با خنده و شوخی ازش خواستیم که دست از کارش برداره و بلند شده و دنبال کارش بره ، اما هرچه گفتیم و تکونش داده ایم ، عکس العملی از خودش نشون نداد و همانطور ساکت و بیحرکت ماند ، شک کرده و با سرعت مشغول وارسی نبض و پیکرش شدیم ، هیچ جای زخمی تو پیکرش وجود نداشت و خونی از بدنش خارج نمیشد، اما احد بدون کوچکترین آخ و اوخی پر گشوده و تا عرش الهی پرواز کرده بود ، گشتیم و گشتیم تا اینکه کلاه سیاه شو از سرش برداشته و دیدیم که یک قطره خون کوچولو از سرش بیرون زده و یک ترکش ریز به اندازه عدس باعث شهادتش شده .
🌺 #پاسدار_شهید_احد_اسکندری
شیرمرد زنجانی ، از رزمندگان دلاور و سلحشور گردان های خط شکن استان زنجان در دفاع مقدس ،از نیروهای کادر فرماندهی #گردان_حضرت_حر_لشگر_۳۱_عاشورا
شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ _ #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق ، #روستای_حریبه
🌸 یاد و نامش جاوید و گرامی
✅ کانال دل باخته
🇮🇷 @pcdrab