دل باخته
931 subscribers
2.87K photos
3.55K videos
22 files
545 links
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند.
بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است .

از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید
🅱 Pcdr.parsiblog.com
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از لحظه اعزام رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #استان_زنجان در قالب #گردان_حضرت_حر_ره
#لشگر_۳۱_عاشورا به منطقه عملیاتی #بدر

🔴 بیستم اسفندماه ۱۳۶۳، پد شش #جزایر_مجنون_عراق ، نقطه رهایی یگان های #لشگر_۳۱_عاشورا

💢 لازم به توضیح است اکثریت این دلاورمردان در شب عملیات و چند روز پدافند خط صفین ۳ در جناح چپ منطقه شهید و مجروح و اسیر شدند .

🌼 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / آخرین تصاویر بجا مانده از دو فرمانده سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در عملیات عاشورایی #بدر

🌺 افتخار #استان_زنجان ، فرمانده خاکی و بی ادعا ، سردار پاسدار #شهید_میرزاعلی_رستمخانی
فرمانده دلاور تیپ اول #لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر

🥀 شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، اطراف روستای #حریبه عراق

🌸 افتخار #استان_زنجان ، فرمانده خاکی و بی ادعا ، سردار پاسدار
#شهید_محمدناصر_اشتری
فرمانده تیپ دوم #لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر

🥀 شهادت : در اسفندماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق مجروح و در بهار سال ۱۳۶۴ در بیمارستان به دیدار معشوق شتافتند .

💐 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#عملیات_بدر
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
📸 امشب #شهادت_نامه عشاق امضاء می شود

❤️ 🇮🇷 #گرامی_باد ۱۹ اسفند ماه سالروز آغاز #عملیات_بدر و سالگشت رشادت ها و حماسه ها و دلاورمردی های فرماندهان و رزمندگان و شهدای پاکباز #گردان_حضرت_اماه_سجاد_ع و #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع و
#گردان_حضرت_حر_ره
#استان_زنجان در این عملیات عاشورایی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / دعایی که سپهبد پاسدار #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی به نیروهایش می آموزد .

🔸 درمنطقه جنگی بین کوچه‌ها اوضاع وخیم می شود و سردار برای در امان ماندن نیروهایش به آنها توصیه می‌کند این دعای خاص را بخوانند...

🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ

🔹خداوندا ! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى ، قرار بده .

💠 #آیت_الله_بهجت_ره هم سفارش به خواندن این دعا کرده و فرموده اند : این دعای شریف از امام صادق (ع) رسیده است و بسیار مهم است و برای در امان ماندن از هرگونه بلا و سختی و برای حفظ انسان باید صبح و شام ۳سه بار خوانده شود .

#انتقام_سخت
#جبهه_مقاومت
#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s7.picofile.com/file/8390624642/IMG_20190309_174847_541.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون ، جمعه ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ، روز سوم ، پاتک اول

📌 #قسمت_۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

وضعيت کانال داشت زيرآتشباران بی امان دشمن لحظه به لحظه بد و بدتر مي شد و قشون عظیم و بیشمار تانکها و نیروهای پیاده و کماندوی عراقی داشتند دقيقه به دقيقه به‌ خط پدافندی نزديک و نزديکتر مي شدند ، غرش سهمناک و صدای دلخراش شنی تانکها ، همچون پتکی آهنين و سنگين بر روح و جسمم فرود می آمد و باعث ايجاد رعب و دل شوره در اعماق دلم می شد ، باور کنید تعداد تانک‌های دشمن دهها برابر مدافعان خسته و بی رمق و بی خواب داخل کانال بود ، حالا نفرات پیاده و کماندو بماند که چشم از شمارش شأن عاجز و ناتوان بود .

در انديشه حفاظت از خط پدافندی و چگونگی  مقابله با تک سنگين دشمن بودم ولی با ديدن آن همه تانک مدرن و تجهيزات قوی و دهها تيپ و لشگر از نفرات پياده و کماندوهای ورزيده گارد رياست جمهوری عراق ، که سرتاسر پنهای دشت مقابل را فرا گرفته بودند و با وجود آتش شديد و سنگینی که از هوا و زمين بر روی مواضع دفاعی گردان ريخته مي شد ، طوری که احدی توان برخاستن و جرات نگاه کردن به جلو را نداشت و با برآورد امکانات و تجهيزات بسيار اندک و محدود خودمان که در کل شامل سی يا چهل نفر نيروی بسيجی و پاسدار و چند قبضه تيربار سبک ، آرپی جی هفت ، اسلحه کلاش ، چندين جعبه نارنجک دستی می شد و با توجه به خستگی و بيخوابی شديد هم‌رزمان که چند روز و شب متوالی و با تمامی توان در حال جنگ و گريز و مقاومت بودند ، انجام اينکار نه تنها از نظر عقلی بعيد و غيرممکن می نمود ، بلکه در ميدان عمل نيز کاری بس سخت و دشوار و حتی ناشدنی به نظر می آمد و تفکر پيرامون همين مسايل چنان دل نگران و پريشان خاطرم کرده بود که وجودم پراز دلهره و اضطراب شده بود.

قشون دشمن در پناه آتش تهیه سنگین زمینی و هوایی خود را به نزدیکی کانال رسانیده و باردیگر درگیری نزدیک و نابرابر آغاز شد ، تعداد بیشماری تانک تی ۷۲ بصورت افقی و در کنار هم در‌ جلوی قشون حرکت می کردند و نقش سپری ضد موشک برای بقیه تانکها بازی می کردند و برای همین هم هرچه موشک شلیک کردیم به تانک‌های تی ۷۲ جلوی ستون خورد و کمانه کرد و قشون دشمن بدون کوچکترین ایست و توقفی به سمت خط پدافندی پیش آمد .

دقایق بسیار وحشتناک و دلهره آوری بود ، تانک ها مستقیم به دل خاکریز زده و مقابل دیدگان مات و مبهوت مان داشتند از چند نقطه به کانال نزدیک و نزدیکتر می شدند ، همه رزمندگان با آن امکانات و تجهیزات و نفرات کم هرچه در توان داشتند ، مایه گذاشته و مردانه جنگیده و می جنگیدند ، اما انگار اینبار اوضاع فرق می کرد و پیروزی تجهیزات و تسلیحات بود و کاری هم از دست هیچ کس بر نمی آمد ، سایه شوم وحشت داخل کانال سایه افکنده و همه نگران سقوط خط و افتادن کانال به دست عراقی ها بودند ، با سقوط خط و اسارت و حقارت و شکست ، فاصله ای نداشتیم که ناگهان فریادهای بلند سردار زلفخانی در کانال طنین انداز شد که تانک های عقبی را بزنید ، سردار دلاورانه طول خط را پیموده و ضمن تشویق و ترغیب رزمندگان به ایستادگی و مقاومت ، آر پی جی زنها را توصیه به زدن تانک‌های ردیف دوم و سوم قشون عراقی ها میکرد .

حرکت شجاعانه و بی باکانه سردار زلفخانی زیر آن همه آتش و تیر و ترکش ، جان تازه ای به کالبد خسته و نا امید رزمندگان دمید و از هر سوی خط ، آر پی جی زنها شروع به زدن تانک‌های عقبی دشمن کردند و طولی هم نکشید که با عنایات الهی و ایثار و شجاعت یاران اولین تانک دشمن در ردیف دوم مورد اصابت موشک قرار گرفت و با صدایی مهیب منفجر شده و شروع به سوختن کرد ، تانک‌های کناری و پشتی تانک شکار شده با دیدن صحنه چنان دچار ترس و وحشت شدند که آرایش جنگی را فراموش و هر کدام به طرفی شروع به فرار کردند ، تانک های  پیش قراول تی ۷۲ هم که به خاکریز رسیده و فقط جندمتری با ورود به کانال فاصله داشتند ، با دیدن فرار همقطاران خود ، سریع دست از پیشروی برداشته و بطرز هراسان دور زده و شتابان از مقابل خاکریز دور شدند ، درست در این زمان دومین تانک عراقی هم هدف موشک رزمندگان قرار گرفته و منهدم شد و همین امر هم باعث هراس و درهم آمیختگی بیشتر قشون وحشت زده دشمن شد .

باور کردنش سخته ، اما اینبار هم با عنایات رب کریم و ایثار و فداکاری رزمندگان طمع تلخ شکست را به عراقی ها چشانیده و دوباره صدای فریادهای بلند الله اکبر و صلوات هم‌رزمان فضای منطقه را پرکرد . قشون مجهز و پرتعداد دشمن هم که فقط چند قدمی با پیروزی فاصله داشت ، آنچنان ترسیده و متلاشی شد که همه تانکها فرار کرده و نیروهای پیاده و کماندو در میانه میدان بطرز خنده داری پخش و پراکنده شدند.

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
4_5852851560320598766.pdf
1.1 MB
💢 #ببینید / کالک اصلی ( نقشه عملیاتی ) محور های عملیاتی #لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر

📸 آشنایی با آبراه ها و محورهای عملیاتی گردان های خط شکن و عمل کننده #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی بدر

📸 محورها و محل ماموریت #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع
#گردان_حضرت_امام_سجاد_ع
#استان_زنجان در مناطق جنگی #عمليات_بدر

⭕️ لازم به توضیح است که این نقشه باید اجرا می شد که متاسفانه بدلیل عدم پشتیبانی لازم و مشکلاتی که در عین و طول عملیات پیش آمد ، اکثریت گردان ها به اهداف خود نرسیده و تعدادی هم در محوری دیگر به غیر از محل مأموریت خود عمل کردند .

👌 بسیار عالی و پرمحتوا ، برای داشتن کیفیت بالا فایل بصورت PDF خدمتتان ارائه گردیده است ‌.

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / روایت شبکه کره ای از موقعیت ژئواستراتژیک نیروی دریایی و پیشرفت سریع و قدرتمند موشکی ایران

📽 ایران دارای گسترده ترین و متنوع ترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه است .

#اقتدار_عزت
#جبهه_مقاومت
#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / فیلمی زیبا و پرخاطره از محور عملیاتی #لشگر_۳۱_عاشورا در منطقه عملیاتی #بدر ، با صدای اصلی

📽 محور عملیاتی #گردان_حضرت_حر استان زنجان ، منطقه عملیاتی معروف به #کسیه_ای یا به عبارتی #نعل_اسبی ، محل برپایی پل شناور در روی #رودخانه_دجله ، آخرین روز عملیات عاشورایی #بدر ، ساعاتی قبل از شهادت فرمانده دل ها #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و پاکباز #لشگر_۳۱_عاشورا

👌 با دقت تماشا فرمایید #سردار_شهید_عبدالله_بسطامیان و تعدادی از رزمندگان سلحشور و خط شکن #استان_زنجان هم در این فیلم کمیاب دیده می شوند .

💔 یاد باد آن روزگاران یاد باد

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / مصاحبه شیرین و پرمحتوای رزمنده دلاور ، دل باخته صادق پیرجماران ، معلم بسیجی #شهید_مجتبی_شهبازی

🌸 معلم بسیجی #شهید_مجتبی_شهبازی ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس

🥀 #شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ #عملیات_بدر منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق

🌺 روحش شاد و یادش گرامی

👌 ببینید چقدر دقیق و موشکافانه اوضاع و مسائل اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی را تحلیل می کند .

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8390719584/IMG_20181005_182724_632.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون ، جمعه ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ، روز سوم ، پاتک دوم

📌 #قسمت_۲۳

بسم الله الرحمن الرحیم

قشون دشمن بعد از فروپاشی و فرار ، دوباره آرایش و ساماندهی یافته و حمله دیگری را به سمت کانال آغاز می کند و خیلی هم طول نمی کشد که به نزدیکی خاکریز رسیده و تانکها با مسلسل و توپ شروع به زدن سنگرها می کنند ، در این زمان چند هلیکوپتر عراقی هم بالای سر خط ظاهر شده و با دقت از آسمان شروع به زدن سنگرهای داخل کانال می کنند ، رگبار مسلسل و گلوله توپ تانکها از سمت مقابل می آمد و اکثریت هم‌ به دیواره و تاج خاکریز خورده و آسیب چندانی به سنگرهای داخل کانال نمی رسانید ، اما مسلسل و توپ و راکت هلیکوپترها درست داخل کانال و بعضاً داخل سنگرها را می زدند و گهگاه خسارات شدید جانی هم برجای می گذاشتند ، هلیکوپترها که خیالشان از بابت نبود پدافند هوایی راحت بود ، تا آنجا که می توانستند  خود را به خط نزدیک می کردند و از فراز آسمان با دقت شروع به زدن سنگرهای فعال داخل کانال می کردند و رزمندگان هم با شلیک موشک و رگبار گلوله مجبور به فرار شأن می کردند .

آتش گسترده و پرحجم ادوات سنگين و سبک عراقی ها مستقيم بروی کانال و مواضع داخل آن هدايت ميشد و در هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و موشک و راکت به اطرافمان اصابت کرده و ترکشهای ريز و درشت شأن همچون نقل و نبات بروی سنگرهايمان می ريخت ، گرد و خاک و دود باروت و آتش و خاکستر سرتاسر خط را فرا گرفته و باعث تشکیل ابری تيره و تاريک بر فراز کانال شده . ناگهان هواپيماهای شکاری و بمب افکن دشمن نیز وارد نبرد شده و از چند جهت مختلف به خط نزدیک و شروع به بمباران و موشک باران کانال کردند ،  نبود پدافند هوایی باعث فعالیت شدید نیروی هوایی دشمن شده و هرچند دقيقه يکبار هواپیماها در گروه های چند تائی برفراز منطقه ظاهر و از ارتفاعی بسيار پائين بمب های خود را روی مواضع دفاعی رزمندگان فرو می ریختند و در عين حال هم با شليک راکت و موشک و رگبار مسلسل داخل کانال ها را می زدند .

اوضاع داخل کانال بحدی آتشی و خراب است که هیچ کس بالای خاکریز و بیرون سنگرها دیده نمی شود و همه در میان گونی های پراز خاک سنگرها قایم شده و خود را از سیل ویرانگر تیر و ترکش ها دور نگه داشته اند ، واقعأ نمی شود و نمی توانم با اين قلم و زبـان ناتوان گوشه ای از آن جهنم آتشين و سوزان را ترسيم و تشريح نمايم و فقط اين را بگويم که در لحظه به لحظه آن دقايق خون و آتش آدمی چندين بار ميميرد و زنده ميشد و در حقيقت سايه مرگ اين پديده وحشتناک عالم خلقت را برای دفعات مکرر با تمامی وجود احساس کرده و عرق سرد رعب و وحشت بر پيشانی آدم می نشست.

دشمن زبون و بزدل با اينکه از کمی نفرات و محدود بودن تجهيزات و مهمات ما بخوبی مطلع بود . جرات نزديک شدن به خاکریز را نداشت و با آن همه تانک و نیروی پیاده و کماندوی دوره دیده  وسط میدان ایستاده و فقط از زمین و هوا آتش بر روی خط پدافندی می ريخت .

دشمن بعد از کوبیدن هم جانبه کانال ، قشون عظیم خود را به حرکت در آورده و تانکها غرش کنان و سریع به سمت خط حمله ور شدند ، تانک‌های تی ۷۲  بازم در جلو ستون حرکت می کردند و بقیه تانکها و نفربرها و نیروهای پیاده و کماندو هم پشت سرشان می آمدند ، با رسیدن قشون دشمن به تیررس ، فرمان آتش صادر و  دوباره نبرد غیرت و فولاد آغاز شد و رزمندگان دلاور از هر سمت و سوی خاکریز شروع به تیراندازی و شلیک موشک کردند .

رگبار مسلسل صدها تانک و تیراندازی مدام هزاران نیروی پیاده ، اجازه هدف گیری دقیق را نمی دادند و فقط مثل فنر از جا کنده شده و‌ سریع موشکی سمت شأن شلیک و بی درنگ ‌جا عوض کرده و در گوشه ای دیگر به کارم ادامه می دادم ، موشک ها در حال اتمام بود و باید برای ادامه نبرد موشک تهیه می کردم ، در فکر موشک بودم که برادر حسن محمدی نیم خیز ‌و نفس زنان با چند گونی موشک رسید و غرغرکنان گونی ها را کنار سنگرم گذاشت ، بقدری غرق نبرد بودم که بی توجه به اطراف ، پشت سرهم تغییر موضع داده و با ذکر مبارک #سبحان_الله موشک ها را یکی پس از دیگری سمت قشون دشمن شليک می کردم ، باز گوش هايم سنگين شده و یکسره سوت می کشند و هيچ صدائی را نمی شنویدم ، در حال شلیک موشک بودم که نمی دانم چطور شد که یکدفعه برادر محمدی از پشت عقبه آر پی جی سر درآورد و آتش عقبه کل هیکل شو گرفت و حسابی سرخ و سیاهش کرد ، شروع کرد به داد و فریاد و آخ و ناله و بعد هم ادای موجی ها را درآورد و توسط امدادگران به عقبه منتقل شد .

❇️ #ادامه_دارد

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
4_5852851560320598765.pdf
310.7 KB
💢 #لشگر_۳۱_عاشورا ذر #عمليات_بدر

📕 گزارش کامل و مبسوط از ماموریت و منطقه عملیاتی گردان های عمل کننده #لشگر_۳۱_عاشورا در #عملیات_بدر ، اسفند ماه ۱۳۶۳ ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله عراق

📝 روز شمار عملیات و توضیح کامل مأموریت رزمندگان خط شکن و حماسه ساز #گردان_حضرت_علی_اصغر_ع
#گردان_امام_سجاد_ع
#گردان_حضرت_حر_ره #استان_زنجان در عملیات عاشورایی #بدر

👌 #حتما_ببینید و بخوانید ، بسیار بسیار خواندنی و پرمحتوا

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / مصاحبه کوتاه و شنیدنی از شیرمرد زنجانی
#سردار_شهید_حسین_بابائی فرمانده مخلص و پاکباز گروهان اول #گردان_حضرت_حر_ره #استان_زنجان در عملیات عاشورایی #بدر ، چند هفته قبل از آغاز #عملیات_بدر

🥀 #شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق

🔹 دلی آرام و پرغوغا
سری شوریده و شیدا
دلی سرمست جان دادن
سری دل داده می خواهد

🌸 نامش جاوید و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s7.picofile.com/file/8390815000/IMG_20180828_171226_673.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون ، جمعه ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ، روز سوم ، پاتک دوم

📌 #قسمت_۲۴

بسم الله الرحمن الرحیم

نبرد غیرت و فولاد به شدت ادامه داشت و قشون عظیم دشمن به نزدیکی خاکریز رسیده و توپ و مسلسل تانک ها از زمین و مسلسل و توپ هلیکوپترها از آسمان هر جنبنده ای را بر روی خاکریز هدف قرار می دهند، نیروی پیاده و کماندو عراقی هم با کلاش و تیربار و آر پی جی ۷ از هر سمت و سوی بطرف کانال شلیک می کنند . 

بی توجه به رگبار بی امان گلوله ها و باران ترکش ها مثال فرفره پایین و بالای کانال دویده و پی در پی موشک سمت قشون دشمن شلیک می کردم که یکدفعه دیدم سردار زلفخانی با چندتا گونی پر از موشک ، لبخند زنان جلوم ایستاده ، گرد و خاک و دود سياه باروت ، چهره خسته و زيبای برادر زلفخانی را کاملاً پوشانده بود ، اما باز با اين وجود واقعأ زیبا و نورانی به نظر می آمد ، چشمان معصوم و بی خوابش چون خورشید می درخشید و لب های خشکيده و خاک آلوده اش خبر از بی آبی و‌ تشنگی می داد .

سلام دادم و جواب سلامم را داد و بعد دو دستش را روی گوش‌هایم گذاشت و صورتم را جلو کشيد و بوسه ای بر پيشانی ام زد و یک چیزهایی گفت که اصلاً نشنیدم ، چون بقدری موشک زده بودم که دوتا گوشم هم خونریزی کرده و دیگر قادر به شنیدن صدایی نبودم ، اما از رفتار مهربان و لبخندهای زیباش کاملا معلوم بود که از کارم در انتهای خط راضی و خشنود است ، بوسه و رفتار مهر آمیز معاونت دلیر گردان در آن لحظات سخت و طاقت فرسا چنان حالم را خوب کرد که تمام خستگی و نگرانی ها از وجودم پرکشید و چنان سرزنده و نیرومند شدم که با عشق بغلش کرده‌ و صورت معصوم و نورانی اش را غرق بوسه کردم .

سردار قصد سرکشی به حوضچه ها را داشت و از تحرکاتی که اطراف‌ آنها دیده بود ، احتمال زیاد می داد که عراقی ها در حال نفوذ از داخل حوضچه ها هستند ، گونی های موشک را کنار سنگر گذاشته و چندتا موشک برداشته و به آنطرف پل بتونی رفتیم و همین که بالای خاکریز رسیدیم ، با تعجب دیدم که با عنایت خدای رحمان و رحیم  درست سر بزنگاه رسیدیم و کماندوهای عراقی در حال پیشروی از داخل حوضچه ها می باشند ، کماندوهای ورزیده گارد ریاست جمهوری عراق ، تاکتیکی و بسیار آرام و بی سر و صدا یکی یکی حوضچه ها را طی کرده و داخل حوضچه سوم تجمع می کردند ، نیروهای پیشرو که احتمالا یک ‌دسته بودند و از بقیه نیروها جلوتر حرکت می کردند تا حوضچه دوم آمده و با کانال فقط یک حوضچه فاصله داشتند ،  اگر کمی دیرتر رسیده بودیم ، ورودشان به داخل کانال و غافلگیری گردان حتمی بود ، با دستور برادر زلفخانی چندتا موشک به داخل حوضچه ها شلیک کرده و خودشان هم چند رگبار زده و چندتا نارنجک به داخل حوضچه اول پرتاب کرد ، تا اینکه عراقی ها فهمیدند که کانال مدافع دارد و حواسمان به تحرکات شأن هست ، سریع پناه گرفته و از لبه حوضچه سوم شروع به تیراندازی کردند ، تعداد کماندوهای عراقی که داخل حوضچه ها دیده می شد ، خیلی خیلی زیاد بود و مقابل شأن ایستادن کار یک نفر و دو نفر نبود و برای همین هم برادر زلفخانی برای آوردن نیروی کمکی راهی پایین کانال شد و من هم همانجا مانده و مراقب حرکات عراقی ها شدم .

چند دقیقه ای گذشت و نه خبری از سردار زلفخانی شد و نه از نیروی های کمکی ، چندتا موشکی که با خود داشتم برای دور نگاه داشتن کماندوها شلیک کرده و دیگر موشکی برایم باقی نماند ، نگران شده و برای اطلاع یافتن از اوضاع و آوردن موشک به اینطرف پل آمدم که خبر شهادت سردار زلفخانی را از بچه ها شنیدم ، عاشقی ديگر پرگشوده و به ضيافت برگزيدگان نسل آدم عروج نمود ، اندوه جانسوزی برفضای دود گرفته کانال سايه افکند و قطرات اشگ مرهمی شد بر سينه داغدار همرزمان ...

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Forwarded from دل باخته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 مصاحبه شیرین و خاطره گویی زیبای #سردار_پاسدار_شهید_رضا_زلفخانی معاون اول #گردان_حضرت_حر (ره) #استان_زنجان قبل از آغاز عملیات عاشورایی #بدر

🌹 شهادت : اسفند ماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، #جزایر_مجنون ، #شرق_دجله_عراق

💐 نامش جاوید و یادش گرامی

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 سلام بر فرمانده دل ها

⭕️ #ببینید / #آخرین_تصاویر بجا مانده از فرمانده مخلص و بی ادعا‌ #سردار_شهید_مهدی_باکری فرمانده دلاور و غیور #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #بدر

📽 تصاویری زیبا و پرخاطره از نقطه رهایی نیروهای خط شکن با حضور سردار باکری

📽 تصاویر زیبا از رودخانه دجله قسمت کسیه ای و نخلستانهای روستای حریبه محل مجروحیت و شهادت سردار باکری

🌹 شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق ، روستای #حریبه

🌸 نامش جاوید و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 #ببینید / مصاحبه زیبا و دیدنی
#سردار_شهید_حمید_احدی فرمانده مخلص و دلاور #گردان_حضرت_امام_سجاد_ع #استان_زنجان در #عملیات_بدر

📽 جنگ اسلام و کفر همیشه ادامه دارد.....

🌹 شهادت : اسفندماه ۱۳۶۳ ، #عملیات_بدر ، منطقه عملیاتی #شرق_دجله عراق

🌸 نامش جاوید و یادش گرامی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 #می_گذرد_کارون

💢 #ببینید / آلبومی زیبا و دیدنی از تصاویر بجامانده از رزمندگان خط شکن و حماسه ساز
#گردان_حضرت_علی_اصغر_ع #گردان_حضرت_امام_سجاد_ع
#گردان_حضرت_حر_ره #استان_زنجان در #عملیات_بدر

🌹 تعدادی زیادی از این عزیزان به درجه والای شهادت رسیده اند ، در #روز_شهید با صلواتی یادشان کنیم .

🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی

#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#عملیات_بدر
#شرق_دجله_عراق
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
https://s6.picofile.com/file/8391173000/IMG_20180314_215512_448.jpg

📝 #خاطراتی مستند و میدانی از عملیات عاشورایی #بدر :

💢 #خط_همایون ، جمعه ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ ، روز سوم ، پاتک دوم

📌 #قسمت_۲۵

بسم الله الرحمن الرحیم

خبر شهادت سردار رضا زلفخانی معاون دلیر و مخلص گردان ، برای یاران و همرزمان بسیار ناگوار و غم افزا بود ، اما با این وجود هجوم همه جانبه دشمن ادامه داشت و سرتاسر خط آتش و خون بود ، باید به قولی که به سردار داده بودم عمل کرده و از نفوذ کماندوهای عراقی به داخل کانال جلوگیری می کردم ، کوله آر پی جی را پر از موشک کرده و یک جعبه نارنجک چهل تکه هم برداشته و سراسیمه به آنطرف پل بتونی رفته و در داخل سنگری مقابل حوضچه ها مستقر و یواشکی مشغول تماشای داخل حوضچه ها شدم ، کماندوهای عراقی به حوضچه اول رسیده و در لبه حوضچه دوم با دوربین مشغول وارسی اوضاع و اطراف کانال بودند .

نیروهای دشمن هنوز وارد حوضچه اول نشده بودند ، اما اوضاع و احوال نشان می داد که هر لحظه امکان دارد که با رد کردن حوضچه اول ، وارد کانال شوند ، سریع نارنجک ها را از قاب در آورده و داخل سنگر کنار دستم گذاشته و ضامن موشک ها را هم کشیده و چندمتر به چند متر روی سینه خاکریز چیدم ، هنوز عراقی ها از وجودم آگاه نبودند و خیلی راحت و امن لبه حوضچه دوم نشسته و مشغول تماشای کانال بودند .

دلی پرخون از بابت شهادت دوستان و بخصوص سردار زلفخانی داشتم و برای همین هم در یک محل بسیار دنج و مشرف به حوضچه دوم ایستاده و با دقت فراوان و دلی پر از خشم و انتقام ، موشکی به سمت محل تجمع عراقی ها شلیک کردم ، با لطف خداوند کریم ، موشک درست به محل مورد نظر اصابت کرده و همزمان با صدای انفجار ، صدای داد و فریاد و آخ و اوخ نیروهای عراقی هم به هوا برخاست ، داخل سنگر پریده و بعد از پناه گرفتن ، چندتا نارنجک هم با تمام قدرت و توانم سمت شأن پرتاب کردم ، ای کاش یک خمپاره انداز شصت یا لااقل یک نارنجک انداز دستی داشتم ، چون طول حوضچه ها پانصد یا شصت متری بود و هر چقدرهم تلاش می کردم که نارنجک ها را دورتر پرتاب کنم نمی شد که نمی شد ، نارنجک ها با زور فراوان به انتهای کانال اول می رسیدند ، اما با این وجود بازم خوب بود و صدا و ترکش ها باعث عقب کشیدن کماندوهای عراقی می شد.

نبرد شدید کماکان در آنطرف پل ادامه داشت و همه رزمندگان دلاورانه در سرتاسر خط مشغول مقابله با تانک ها و نفرات پیاده دشمن بودند و جای تأسف بارش آنجا بود که همه درگیر نبرد بودند و هیچ کس توجه ای به حوضچه ها و این نقطه از کانال نداشت ، اوضاع حوضچه ها رفته رفته شلوغ تر شده و تعداد زیادی کماندو در ستون یک نفره از حوضچه ای به حوضچه ایی دیگر پریده و در داخل حوضچه سوم مخفی می شوند ، از تحرکات شأن معلوم بود که نقشه ایی برای حمله به خاکریز و نفوذ به داخل کانال دارند و واسه همین هم شتابان در حال جابجایی نفرات بودند .

کم کم داشت موشک ها و نارنجک ها به آخر می رسید و نگرانی و دلشوره هم بر وجودم مستولی می شد ، ترس از تنهائی و وحشت از نفوذ کماندوها به داخل کانال و غافلگیری نیروهای گردان داشت همچون پتکی سنگین بر روح و روانم فرود می آمد  ، به امید رسیدن هم‌رزمان دل را به خدا سپرده و برای کاستن از تشويش و آشوب درونم مشغول زمزمه دعا و ذکر اسماء مبارک خداوند متعال شدم . 

عراقی ها که بعد از مدتی درگیری و تیراندازی متوجه تنها بودنم شده بودند با رگبار گلوله های کلاش و تيربار و سیل نارنجک های تفنگی و موشک های پی در پی آر پی جی چنان آتشی روی کانال می ریخت اند که دیگر جرات جابجایی در داخل کانال را نداشتم و اجباراً داخل سنگر پناه گرفته بودم ، رگبار گلوله ها با صدای ويز ويز از بالای سنگر رد می‌شدند و نارنجک های تفنگی به اینطرف و آنطرف سنگر خورده و ترکش های ریز و تیزشان در هوا پخش  می شد ، چند آر پی جی زن عراقی هم همزمان سنگرم را روی خاکریز نشانه رفته و موشک ها یکی پس از دیگری به سینه و لبه خاکریز می خورند و باصدای مهیبی منفجر می شدند ، داخل سنگر بصورت مجاله شده جمع شده و از شدت تیراندازی و انفجارات جرات برخاستن و نگاه به داخل حوضچه ها را نداشتم .

موشک های آر پی جی به اتمام رسیده بودند ، اما هنوز دهها عدد نارنجک دستی داشتم ، عراقی ها یکسره تاج خاکریز را به گلوله بسته بودند و من هم داخل سنگر پناه گرفته و برای اعلام وجود و ترساندن شأن ، هر چند دقیقه یکبار نارنجکی به داخل حوضچه اول پرتاب می کردم .

🖍 خاطره از #بسیجی_جانباز_عباس_لشگری

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💔 رفته ولی شک نکنید
جبهه پر از دلاوره

مالک اشتر علی
هنوز کنار #رهبره....

❤️ سردار دلاورم ، داغ غمت در دل بیقراران ، همچنان تازه ست ...

#انتقام_سخت
#جبهه_مقاومت
#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم

کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab