ببینید روزگاری چه کسانی بر این مملکت حکومت می کردند ...تاجگذاری شاه ...بانک تکبیر از گلدسته ها ...ناقوس کلیساها و سوت کارخانه ها ، #زمان_شاه زمان عجیبی بوده ! telegram.me/oldnewspaper
#تطهیر_ناشدنی ؛ می گویند قیمت ها #زمان_شاه ثابت بوده و تغییر نکرد / 12 آبان 1350 : حملات شدید به دولت ؛قیمت ارزاق و نیازمندی های عمومی روز به روز افزوده می شود telegram.me/oldnewspaper
✳️ در حاشیه مصاحبه #هادی_غفاری با روزنامه قانون ؛
شما خودتان اشتباهی سوار #قطار_انقلاب شده بودید خط عوض کردید!
هادی غفاری در گفت و گویی با #روزنامه_قانون گفته است : « بعد از رحلت امام خمینی(س) پیاده کردن بعضی افراد از قطار انقلاب آغاز شد و بنده را به زور از این قطار پیاده کردند»
همچنین غفاری گفته است : « هیچ وقت تفنگ، تريبون و صدای بلند قدرت نياورده و حتی زور وقدرت هم اقبال عمومی نمیآورد.»
در این زمینه گفتنی هایی است که به اختصار به آن می پردازیم و می گذریم ؛
1- هادی غفاری بهمن ماه 1392 در مصاحبه ای با « #نسیم_بیداری » گفته بود : « نکته بسیار زیبایی که آقای #بازرگان داشت و آن روزها همه ما غافل بودیم و من امروز آن را می فهمم این بود که آقای بازرگان آینده را می دید اما ما نمی توانستیم آن را ببینیم . آقای بازرگان آن موقع خیلی تلاش می کرد که ما آینده را هم ببینیم و دایره دیدمان را وسیع کنیم ولی ما آن موقع آن قدر امام در ذهن مان بزرگ بود که البته هنوز هم همان قدر بزرگ است که حتی از ذهن مان نمی گذشت که ایشان روزی فوت خواهد کرد چه برسد به این که فکر کنیم بعد از امام چه خواهد شد .»
این مصاحبه به وضوح نشان می داد که هادی غفاری در بسیاری از نظرات #دهه_شصت خود تردید دارد و به همان سخن و گفتمانی رسیده است که مخالفین می گفتند آن هایی که روزگاری هادی غفاری می خواست در صحن علنی مجلس ترورشان کند!
طبیعی است که می شود گفت انقلاب #نهضت_آزادی و #بازرگان را نیز از #قطار_انقلاب پیاده کرد ولی این پیاده سازی چه زمانی صورت گرفت ، #زمان_امام ، کافی است آقای هادی غفاری نگاهی به نامه صریح و تاریخی #بنیانگذار_انقلاب به #محتشمی_پور وزیر وقت کشور درباره نهضت آزادی بیندازد ، نامه ای که اعضای این گروه را فاقد صلاحیت تصدی هر گونه سمتی در جمهوری اسلامی می داند و می خواند.
پس وقتی نهضت آزادی از سوی بنیانگذار انقلاب با این اوصاف که جست و جو در متن صحیفه امام خمینی متن آن قابل مشاهده است مورد خطاب قرار می گیرد و شما نظرات آنان را صحیح و به حقیقت نزدیک تر می دانید طبیعی است که خودتان به این نتیجه رسیده اید که به قطار انقلاب اشتباهی سوار شده بودید و به محض فهمیدن این واقعیت خط عوض کرده اید ...مثلا میخواستید به کهریزک بروید سوار خط تجریش شده بودید به محض فهمیدن این که خط را اشتباهی سوار شده اید در #ایستگاه_امام_خمینی پیاده شده و خط را عوض کرده اید.
2- هادی غفاری گفته است که تفنگ و صدای بلند قدرت نیاورده و باعث اقبال عمومی نمی شود ، از ایشان سوال می کنیم یادتان رفته که در نیمه شب 19 اسفند 1358 در مقابل لانه جاسوسی گفته بودید : « در مجلس اگر نماینده ای خلاف خط امام عمل کند او را ترور خواهیم کرد زیرا برادران ما جانبازی های زیادی کرده اند و گروه های زیادی جان خود را از دست داده و یا شکنجه شده اند تا این انقلاب صورت گرفت ، ما دنباله رو آنها خواهیم بود .»
زمانی که شما اسلحه به دست مخالفین را تهدید به ترور و حذف آن هم در صحن علنی مجلس می کردید از یادها و صفحات روزنامه ها محو نشده است، به گذشته خود نگاهی از سر دقت بیندازید و سخن نسنجیده نگوئید.
@rohollahaminabadi
@oldnewspaper
شما خودتان اشتباهی سوار #قطار_انقلاب شده بودید خط عوض کردید!
هادی غفاری در گفت و گویی با #روزنامه_قانون گفته است : « بعد از رحلت امام خمینی(س) پیاده کردن بعضی افراد از قطار انقلاب آغاز شد و بنده را به زور از این قطار پیاده کردند»
همچنین غفاری گفته است : « هیچ وقت تفنگ، تريبون و صدای بلند قدرت نياورده و حتی زور وقدرت هم اقبال عمومی نمیآورد.»
در این زمینه گفتنی هایی است که به اختصار به آن می پردازیم و می گذریم ؛
1- هادی غفاری بهمن ماه 1392 در مصاحبه ای با « #نسیم_بیداری » گفته بود : « نکته بسیار زیبایی که آقای #بازرگان داشت و آن روزها همه ما غافل بودیم و من امروز آن را می فهمم این بود که آقای بازرگان آینده را می دید اما ما نمی توانستیم آن را ببینیم . آقای بازرگان آن موقع خیلی تلاش می کرد که ما آینده را هم ببینیم و دایره دیدمان را وسیع کنیم ولی ما آن موقع آن قدر امام در ذهن مان بزرگ بود که البته هنوز هم همان قدر بزرگ است که حتی از ذهن مان نمی گذشت که ایشان روزی فوت خواهد کرد چه برسد به این که فکر کنیم بعد از امام چه خواهد شد .»
این مصاحبه به وضوح نشان می داد که هادی غفاری در بسیاری از نظرات #دهه_شصت خود تردید دارد و به همان سخن و گفتمانی رسیده است که مخالفین می گفتند آن هایی که روزگاری هادی غفاری می خواست در صحن علنی مجلس ترورشان کند!
طبیعی است که می شود گفت انقلاب #نهضت_آزادی و #بازرگان را نیز از #قطار_انقلاب پیاده کرد ولی این پیاده سازی چه زمانی صورت گرفت ، #زمان_امام ، کافی است آقای هادی غفاری نگاهی به نامه صریح و تاریخی #بنیانگذار_انقلاب به #محتشمی_پور وزیر وقت کشور درباره نهضت آزادی بیندازد ، نامه ای که اعضای این گروه را فاقد صلاحیت تصدی هر گونه سمتی در جمهوری اسلامی می داند و می خواند.
پس وقتی نهضت آزادی از سوی بنیانگذار انقلاب با این اوصاف که جست و جو در متن صحیفه امام خمینی متن آن قابل مشاهده است مورد خطاب قرار می گیرد و شما نظرات آنان را صحیح و به حقیقت نزدیک تر می دانید طبیعی است که خودتان به این نتیجه رسیده اید که به قطار انقلاب اشتباهی سوار شده بودید و به محض فهمیدن این واقعیت خط عوض کرده اید ...مثلا میخواستید به کهریزک بروید سوار خط تجریش شده بودید به محض فهمیدن این که خط را اشتباهی سوار شده اید در #ایستگاه_امام_خمینی پیاده شده و خط را عوض کرده اید.
2- هادی غفاری گفته است که تفنگ و صدای بلند قدرت نیاورده و باعث اقبال عمومی نمی شود ، از ایشان سوال می کنیم یادتان رفته که در نیمه شب 19 اسفند 1358 در مقابل لانه جاسوسی گفته بودید : « در مجلس اگر نماینده ای خلاف خط امام عمل کند او را ترور خواهیم کرد زیرا برادران ما جانبازی های زیادی کرده اند و گروه های زیادی جان خود را از دست داده و یا شکنجه شده اند تا این انقلاب صورت گرفت ، ما دنباله رو آنها خواهیم بود .»
زمانی که شما اسلحه به دست مخالفین را تهدید به ترور و حذف آن هم در صحن علنی مجلس می کردید از یادها و صفحات روزنامه ها محو نشده است، به گذشته خود نگاهی از سر دقت بیندازید و سخن نسنجیده نگوئید.
@rohollahaminabadi
@oldnewspaper
💾 یک آرزو
آرزو داشتم فرصت تمام وقت یک ساله ای بود همه کارها رو کنار میگذاشتم #دهه_شصت رو #نمایه_سازی میکردم ...مواضع و عملکرد مقامات شخصیت ها، گروه ها و احزاب جداسازی و تبدیل به متن قابل استفاده برای پژوهشگرها میشد ...تنها یک سال زمان میخواد و تنها چیزی که وجود نداره بین صدها کار #زمان هست ...
سران قوا ، نمایندگان مجلس،شورای نگهبان، خبرگان ، مراجع و علما ، احزاب و گروه ها ...همه و همه باید نمایه سازی بشن ...امروز که خبرگزاری ها متن خبرها رو در خروجی قرار میدن و قابل ذخیره سازی و استفاده هستن هم این کار انجام نشده چه برسه برای دهه شصت...
حیف این همه امکاناتی که هست و تلف میشه...
@rohollahaminabadi
@oldnewspaper
آرزو داشتم فرصت تمام وقت یک ساله ای بود همه کارها رو کنار میگذاشتم #دهه_شصت رو #نمایه_سازی میکردم ...مواضع و عملکرد مقامات شخصیت ها، گروه ها و احزاب جداسازی و تبدیل به متن قابل استفاده برای پژوهشگرها میشد ...تنها یک سال زمان میخواد و تنها چیزی که وجود نداره بین صدها کار #زمان هست ...
سران قوا ، نمایندگان مجلس،شورای نگهبان، خبرگان ، مراجع و علما ، احزاب و گروه ها ...همه و همه باید نمایه سازی بشن ...امروز که خبرگزاری ها متن خبرها رو در خروجی قرار میدن و قابل ذخیره سازی و استفاده هستن هم این کار انجام نشده چه برسه برای دهه شصت...
حیف این همه امکاناتی که هست و تلف میشه...
@rohollahaminabadi
@oldnewspaper
💾 #زمان_شاه
‼️ توهم بزرگ ارزانی #قبل_انقلاب!
✅ نسل امروز با شنیدن نرخ کالاهای زمان #پهلوی حسرت ارزانی آن زمان را میخورند. این در حالی است که مقایسه نسبی قیمتهای آن زمان و اکنون گواه نادرستی ادعای ارزانی قبل از انقلاب است!👇
◀️ سال ۴۹، حقوق یک کارمند در ماه ۲۰۰ تومان و حقوق یک معلم ۵۰۰ تومان و قیمت یک خودروی پیکان ۱۸۰۰۰ تومان بود. اگر کارمندی قصد خرید پیکان داشت با پسانداز حقوق ۹۰ ماه و یک معلم با پسانداز حقوق ۳۶ ماه خود قادر به خرید پیکان بود. درحالی که امروز یک کارمند با حقوق حداقل ۱.۵ میلیون تومان میتواند با پرداخت ۱۵ ماه حقوقش صاحب پراید شود .
◀️ در سال ۵۰ ، دستمزد روزانهی یک کارگر در شهری مثل فردوس در خراسان جنوبی ۲۵ تا ۳۰ ریال بود یعنی یک کارگر اگر سه روز و نیم کار میکرد میتوانست یک دلار بخرد در حالی که امروزه کارگری با مزد ۳۵ تا ۴۰ هزارتومان در روز با مزد روزانهاش قادر است ۸ دلار خریداری کند.
◀️ در سال ۵۴ ، یک حلب ۴.۵ کیلویی روغن نباتی ۲۹ تومان قیمت داشت که معادل مزد ۵ روز کارگری با حقوق روزانه ۶۰ ریال بود اما امروزه یک کارگر با مزد کمتر از یک روز خود یک حلب روغن میخرد.
◀️ سال ۵۴ ، مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته میشد. یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزانهاش راپرداخت میکرد نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری میکرد در حالیکه امروزه یک کارگر با مزد روزانهاش حداقل ۴ کیلو مرغ میخرد.
◀️ در زمان پهلوی قیمت نان سنگک ۵ ریال بود و کارگری که در روز ۶ تومان مزد دریافت میکرد میتوانست 12 نان سنگک بخرد ولی امروزه یک کارگر با مزد ۳۵ هزارتومان قادر است ۳۵ عدد نان سنگک بخرد.
📚منبع آرشیو روزنامه های دوره پهلوی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADvrUvoqkIWKAShK7A
‼️ توهم بزرگ ارزانی #قبل_انقلاب!
✅ نسل امروز با شنیدن نرخ کالاهای زمان #پهلوی حسرت ارزانی آن زمان را میخورند. این در حالی است که مقایسه نسبی قیمتهای آن زمان و اکنون گواه نادرستی ادعای ارزانی قبل از انقلاب است!👇
◀️ سال ۴۹، حقوق یک کارمند در ماه ۲۰۰ تومان و حقوق یک معلم ۵۰۰ تومان و قیمت یک خودروی پیکان ۱۸۰۰۰ تومان بود. اگر کارمندی قصد خرید پیکان داشت با پسانداز حقوق ۹۰ ماه و یک معلم با پسانداز حقوق ۳۶ ماه خود قادر به خرید پیکان بود. درحالی که امروز یک کارمند با حقوق حداقل ۱.۵ میلیون تومان میتواند با پرداخت ۱۵ ماه حقوقش صاحب پراید شود .
◀️ در سال ۵۰ ، دستمزد روزانهی یک کارگر در شهری مثل فردوس در خراسان جنوبی ۲۵ تا ۳۰ ریال بود یعنی یک کارگر اگر سه روز و نیم کار میکرد میتوانست یک دلار بخرد در حالی که امروزه کارگری با مزد ۳۵ تا ۴۰ هزارتومان در روز با مزد روزانهاش قادر است ۸ دلار خریداری کند.
◀️ در سال ۵۴ ، یک حلب ۴.۵ کیلویی روغن نباتی ۲۹ تومان قیمت داشت که معادل مزد ۵ روز کارگری با حقوق روزانه ۶۰ ریال بود اما امروزه یک کارگر با مزد کمتر از یک روز خود یک حلب روغن میخرد.
◀️ سال ۵۴ ، مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته میشد. یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزانهاش راپرداخت میکرد نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری میکرد در حالیکه امروزه یک کارگر با مزد روزانهاش حداقل ۴ کیلو مرغ میخرد.
◀️ در زمان پهلوی قیمت نان سنگک ۵ ریال بود و کارگری که در روز ۶ تومان مزد دریافت میکرد میتوانست 12 نان سنگک بخرد ولی امروزه یک کارگر با مزد ۳۵ هزارتومان قادر است ۳۵ عدد نان سنگک بخرد.
📚منبع آرشیو روزنامه های دوره پهلوی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADvrUvoqkIWKAShK7A
Forwarded from عکس نگار
❌ خاطرات جوانی یک استاد ؛ روزهایی که همه آرزوی ارزانی دوره #ناصرالدین_شاه را داشتند/ #سعید_نفیسی : ارزانی بعد از #مشروطه از میان مردم رفت! / مشکلاتی که صد سال است بر سر جای خود باقی است!
شماره 27 تیر 1334 مجله #خواندنی_ها [سال 15 ، شماره 86 ] خاطراتی از جوانی یک استاد را منتشر کرده که در آن #سعید_نفیسی به دوره ناصرالدین شاه پلی زده و از ارزانی آن دوره تمجیدها کرده است.
در بخشی از نوشتار سعید نفیسی و در مقدمه آن می خوانیم: تا سی سال پیش [۱۳۰۴ خورشیدی] هنوز مردمی در ایران بودند که جوانی خود را در دوره ناصرالدینشاه گذرانده بودند و او را همیشه به نیکی یاد میکردند و «شاه شهید» خطاب میکردند. این دلبستگی مفرط و احترام فوقالعادهای که مردم آن روزگار نسبت به ناصرالدینشاه داشتند به واسطه آن بود که در دوره او در رفاه و آسایش و ارزانی فوقالعاده زندگی کرده بودند.
برای اینکه نمونهای از ارزانی زندگی آن دوره در دست خوانندگان باشد همین اندازه توضیح میدهم که در سال ۱۲۸۸ قمری شاه سفری به عتبات کرد و اتفاقا در آن سال وبا آمد و خشکسالی شد و قحطی در طهران روی داد و در نتیجه خشکسالی و قحطی نان در طهران به یک من یک قران رسید یعنی هجده برابر ارزانتر از امروز و این منتهای ترقی بهای نان در آن دوره سی ساله سلطنت او بود.
با همه اینکه مردم از او دلخوش بودند و همیشه او را به نیکی یاد میکردند از این گرانی طاقتفرسا به تنگ آمدند و حتی تصنیفی در این زمینه ساختند که در میان خود میخواندند و یک بند آن این بود:
شاه کجکُلا رفته کربلا
نان شده گران، یک من یک قران
اینکه هنوز عده کثیری از مردم سالخورده ایران حکومت مشروطه را نفرین میکنند برای این است که نحوست این کار زندگی مادی مردم را فراگرفت و از آن روز تاکنون مرتبا بالا میرود و شاید به این زودیها امید پایین رفتن هم نباشد. درست است که در همه جای دنیا زندگی ترقی کرده است اما به جرأت میتوان گفت در ایران از همه جا بیشتر تناسب از میان رفته است.»
در این نوشتار به دنبال آن نیستیم که به مرور کلمه به کلمه نوشتار آن روز سعید نفیسی بپردازیم، روی سخن آن جا است که هر روز می گذرد مردم آرزوی دیروز را می کنند، زمان شاه به فکر دوره #شاه_شهید بودند، بعد از انقلاب #زمان_شاه و ارزانی آن دوره ضرب المثل شد، دوره احمدی نژاد از خاتمی خوب می گفتند، دوره روحانی از احمدی نژاد و احتمالا در دولت بعدی شمع برداشته دنبال روحانی خواهند افتاد!
واقعا چرا؟! چرا وقتی روزنامه های دوره پهلوی را مرور و مشکلات اقتصادی مردم آن روزها را با امروز مقایسه می کنیم تفاوتی نمی بینیم؟!
روزنامه ها یک روز از گرانی گوجه می نوشتند، روز دیگر از نایابی پیاز و روز دیگر از قحطی نان و گوشت، امروز هم سیب زمینی و پیاز و گوجه و گوشت و هر چه که به معیشت مردم ربط پیدا می کند همان حکایت را دارد و تفاوتی دیده نمی شود؟!
واقعا این گره کجا بسته شده است؟! #تحریم ها اگر موثر بود چرا در دوره شاه که نه تحریمی بود و نه ممنوعیتی برای صادرات و واردات مردم از دوره ناصری تمجید می کردند و می گفتند که از روزی مشروطه آمد گرانی هم با آن آمد؟! و امروز هم که تحریم از آسمان و زمین می بارد و می ریزد همان مشکلات دوره بدون تحریم را داریم و تفاوتی حاصل نشده است؟!
واقعا چرا؟! سوالی که مدت ها است به آن فکر می کنم و هنوز جوابی درخور بدان پیدا نکرده ام...!
rouzshomar.ir
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper
شماره 27 تیر 1334 مجله #خواندنی_ها [سال 15 ، شماره 86 ] خاطراتی از جوانی یک استاد را منتشر کرده که در آن #سعید_نفیسی به دوره ناصرالدین شاه پلی زده و از ارزانی آن دوره تمجیدها کرده است.
در بخشی از نوشتار سعید نفیسی و در مقدمه آن می خوانیم: تا سی سال پیش [۱۳۰۴ خورشیدی] هنوز مردمی در ایران بودند که جوانی خود را در دوره ناصرالدینشاه گذرانده بودند و او را همیشه به نیکی یاد میکردند و «شاه شهید» خطاب میکردند. این دلبستگی مفرط و احترام فوقالعادهای که مردم آن روزگار نسبت به ناصرالدینشاه داشتند به واسطه آن بود که در دوره او در رفاه و آسایش و ارزانی فوقالعاده زندگی کرده بودند.
برای اینکه نمونهای از ارزانی زندگی آن دوره در دست خوانندگان باشد همین اندازه توضیح میدهم که در سال ۱۲۸۸ قمری شاه سفری به عتبات کرد و اتفاقا در آن سال وبا آمد و خشکسالی شد و قحطی در طهران روی داد و در نتیجه خشکسالی و قحطی نان در طهران به یک من یک قران رسید یعنی هجده برابر ارزانتر از امروز و این منتهای ترقی بهای نان در آن دوره سی ساله سلطنت او بود.
با همه اینکه مردم از او دلخوش بودند و همیشه او را به نیکی یاد میکردند از این گرانی طاقتفرسا به تنگ آمدند و حتی تصنیفی در این زمینه ساختند که در میان خود میخواندند و یک بند آن این بود:
شاه کجکُلا رفته کربلا
نان شده گران، یک من یک قران
اینکه هنوز عده کثیری از مردم سالخورده ایران حکومت مشروطه را نفرین میکنند برای این است که نحوست این کار زندگی مادی مردم را فراگرفت و از آن روز تاکنون مرتبا بالا میرود و شاید به این زودیها امید پایین رفتن هم نباشد. درست است که در همه جای دنیا زندگی ترقی کرده است اما به جرأت میتوان گفت در ایران از همه جا بیشتر تناسب از میان رفته است.»
در این نوشتار به دنبال آن نیستیم که به مرور کلمه به کلمه نوشتار آن روز سعید نفیسی بپردازیم، روی سخن آن جا است که هر روز می گذرد مردم آرزوی دیروز را می کنند، زمان شاه به فکر دوره #شاه_شهید بودند، بعد از انقلاب #زمان_شاه و ارزانی آن دوره ضرب المثل شد، دوره احمدی نژاد از خاتمی خوب می گفتند، دوره روحانی از احمدی نژاد و احتمالا در دولت بعدی شمع برداشته دنبال روحانی خواهند افتاد!
واقعا چرا؟! چرا وقتی روزنامه های دوره پهلوی را مرور و مشکلات اقتصادی مردم آن روزها را با امروز مقایسه می کنیم تفاوتی نمی بینیم؟!
روزنامه ها یک روز از گرانی گوجه می نوشتند، روز دیگر از نایابی پیاز و روز دیگر از قحطی نان و گوشت، امروز هم سیب زمینی و پیاز و گوجه و گوشت و هر چه که به معیشت مردم ربط پیدا می کند همان حکایت را دارد و تفاوتی دیده نمی شود؟!
واقعا این گره کجا بسته شده است؟! #تحریم ها اگر موثر بود چرا در دوره شاه که نه تحریمی بود و نه ممنوعیتی برای صادرات و واردات مردم از دوره ناصری تمجید می کردند و می گفتند که از روزی مشروطه آمد گرانی هم با آن آمد؟! و امروز هم که تحریم از آسمان و زمین می بارد و می ریزد همان مشکلات دوره بدون تحریم را داریم و تفاوتی حاصل نشده است؟!
واقعا چرا؟! سوالی که مدت ها است به آن فکر می کنم و هنوز جوابی درخور بدان پیدا نکرده ام...!
rouzshomar.ir
@seyedrohollahaminabadi
@oldnewspaper