پیش از #کودتای_28_مرداد ؛ #مردم_ایران : مردم می خواهند بساط #سلطنت بر چیده و #جمهوریت مستقر شود / روز سقوط و فرار شاه روز جشن و شادی
@oldnewspaper
@oldnewspaper
‼️ اظهارات شاه خطاب به نماینده مصر در کنفرانس اسلامی : ایران به همه کشورهای عرب در جریانات اخیر کمک کرده است/ ما کمک به کشورهای عرب و مسلمان را برای خوشایند شخص یا کشوری نکرده ایم/ ایران برای کمک به #اردن از چه چیزی دریغ کرده است؟! از سایر کشورهای مسلمان و عرب که در معرض خطر بودند بپرسید ایران برای آن ها چه کرده است؟!
#روزنامه_اطلاعات ، 7 مهر 1348
نکته: فارغ از درستی یا نادرستی و کیفیت این کمک ها روی سخن این جا است که آیا حامیان #سلطنت آن روزها شعار #نه_غزه_نه_لبنان سر می دادند و می گفتند کشورهای عربی و مشکلاتشان به ما چه ربطی دارد؟!
@oldnewspaper
#روزنامه_اطلاعات ، 7 مهر 1348
نکته: فارغ از درستی یا نادرستی و کیفیت این کمک ها روی سخن این جا است که آیا حامیان #سلطنت آن روزها شعار #نه_غزه_نه_لبنان سر می دادند و می گفتند کشورهای عربی و مشکلاتشان به ما چه ربطی دارد؟!
@oldnewspaper
مطبوعات قدیمی
✳️ نویسنده ای که با شمشیر از نیام درآمده خود هلاک شد ؛ نگاهی به سرمقاله «علی اصغر امیرانی» در مجله «خواندنی ها» پس از #قیام_15_خرداد_1342 @oldnewspaper
✳️ نویسنده ای که با شمشیر از نیام درآمده خود هلاک شد ؛ نگاهی به سرمقاله «علی اصغر امیرانی» در مجله «خواندنی ها» پس از #قیام_15_خرداد_1342
#خواندنی_ها یکی از مجلاتی است که از سال 1319 و یک سال پیش از سقوط #پهلوی_اول انتشار آن آغاز و تا سال 1358 ادامه یافت، #علی_اصغر_امیرانی مدیر این جریده پس از انقلاب بازداشت و پس از چندی آزاد و دوباره که بازداشت شد دیگر این بار در سر و صدای برکناری #ابوالحسن_بنی_صدر حکم اعدامش صادر و در 31 خرداد 1360 تیرباران شد!
#امیرانی در هر شماره مجله خواندنی ها که هفته ای دو روز شنبه ها و سه شنبه ها منتشر می شد، نگارش یک ستون به نام #بدون_روتوش را نیز بر عهده داشت، در این ستون او به اهم موضوعات روز می پرداخت و نظرات خود را در این زمینه ارائه می کرد.
او چنان در نوشتن این ستون دست بازی داشت که هر از گاهی به شخص سلطان نیز می تاخت و خاندان سلطنت را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی با امیرانی کاری نداشت!
مدت ها بود که به این فکر می کردم چرا امیرانی پس از انقلاب اعدام شد؟ #سلطنت_طلب بودن دلیل اعدام فردی نمی شود، نوشتن برای شاه و در مدح او نیز دلیل موجهی برای اعدام او نمی شود ... که اگر این گونه بود روزی باید هزاران نفر به دار آویخته می شدند و بشوند!
امروز به یکی از یادداشت های امیرانی در شماره #21_خرداد_1342 برخورد کردم که واقعا شگفت زده شدم، مقاله ای که بی شک #آیت_الله_خلخالی آن را نخوانده بود که اگر دیده بود امیرانی سال 60 را نمی دید و در همان روزهای نخست با #نصیری عازم آن دنیا می شد.
امیرانی به وضوح در این شماره از مجله خواندنی ها از دولت #اسدالله_علم به دلیل این که در روز #15_خرداد_1342 آدم کمی کشته است [!] انتقاد کرده و می نویسد:
‼️ اگر با ابتكار شخصی و به خاطر انجام وظیفه سر خود تیراندازی می کردند داستان #سرگرد_شهرستانی و قشقرقی که بر سر قتل دکتر #خانعلی و نعش او راه افتاد، و هنوز که هنوز است ملت ایران تا سال های سال به قول خودشان سالی دویست میلیون تومان و به قول دولتی ها سالی 500 میلیون تومان خون بهای انجام وظیفه این پلیس وظیفه شناس را باید بپردازد، تجدید می شد و اگر همان طور تماشا می کردند و یا با آن ها همکاری می کردند طولی نمی کشید که بر سر تمام شهر و مردمش همان بلایی را می آوردند که بر سر اتوبوس های شرکت واحد و تلفن های عمومی در آوردند.
‼️ وظیفه پلیس همیشه و همه جا حفظ نظم و جلوگیری از اغتشاش است، قانون و اجتماع اسلحه گرم را برای زینت به كمر پاسبان ها نبسته، وقتی يك چاقو کش با يك چاقو بتواند جلوی چند نفر را بگیرد یا هفت تیر اگر دست من و شما هم باشد جلوی صد نفر را می توانیم بگیریم.
همان هفت تیر، در دست پاسبان آن هم هنگامی که نظم عمومی در خطر اختلال باشد می تواند جلوی صدها نفر را بگیرد، اما پاسبان فکر می کند به عشق کی و برای چی؟ همکار سابق آن ها با این کار کجا را گرفت که آن ها بگیرند؟
‼️ اگر عبرت از سر نوشت امثال سرهنگ شهر ستانی نبود، همان پاسبان ها در دقایق اول می توانستند كلك كار را بکنند و جلو بالارفتن آن را بگیرند.
❌ اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت!
‼️ بنا بر این اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت... به نظر من آن هایی که روز 15 خرداد در خیابان های تهران به قتل رسیدند، هیچ کدام کشته نشدند، بلکه خودکشی کردند، منتها دولت نه تنها از انتحار آن ها جلوگیری نکرد بلکه وسائل آن را هم در دسترسشان گذاشت، به همین مناسبت است که من شخصا همه را از هر دو دسته شهید می دانم منتها شهید راه هیچ!
چنان چه می بینیم امیرانی در ستون مجله خواندنی ها بی محابا امر به قتل و کشتار مردم و ملاحظه نکردن هیچ چیزی در این مسیر را می دهد و حتی از این که یک سرگرد پلیس به دلیل کشتن یک معلم در اردیبهشت 1340 بازخواست و باعث سقوط دولت #شریف_امامی و روی کار آمدن #علی_امینی شده بود انتقاد می کند و می گوید قاتل آن معلم وظیفه شناس بود و باید تجلیل می شد نه شماتت و مورد پیگرد!
امیرانی حکم به قتل مردم می دهد و طبیعی است تیغی که از نیام کشیده شود بعضی اوقات صاحب خود را نیز به هلاکت می رساند و امیرانی خود از این قاعده استثنا نبود.
@oldnewspaper
#خواندنی_ها یکی از مجلاتی است که از سال 1319 و یک سال پیش از سقوط #پهلوی_اول انتشار آن آغاز و تا سال 1358 ادامه یافت، #علی_اصغر_امیرانی مدیر این جریده پس از انقلاب بازداشت و پس از چندی آزاد و دوباره که بازداشت شد دیگر این بار در سر و صدای برکناری #ابوالحسن_بنی_صدر حکم اعدامش صادر و در 31 خرداد 1360 تیرباران شد!
#امیرانی در هر شماره مجله خواندنی ها که هفته ای دو روز شنبه ها و سه شنبه ها منتشر می شد، نگارش یک ستون به نام #بدون_روتوش را نیز بر عهده داشت، در این ستون او به اهم موضوعات روز می پرداخت و نظرات خود را در این زمینه ارائه می کرد.
او چنان در نوشتن این ستون دست بازی داشت که هر از گاهی به شخص سلطان نیز می تاخت و خاندان سلطنت را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی با امیرانی کاری نداشت!
مدت ها بود که به این فکر می کردم چرا امیرانی پس از انقلاب اعدام شد؟ #سلطنت_طلب بودن دلیل اعدام فردی نمی شود، نوشتن برای شاه و در مدح او نیز دلیل موجهی برای اعدام او نمی شود ... که اگر این گونه بود روزی باید هزاران نفر به دار آویخته می شدند و بشوند!
امروز به یکی از یادداشت های امیرانی در شماره #21_خرداد_1342 برخورد کردم که واقعا شگفت زده شدم، مقاله ای که بی شک #آیت_الله_خلخالی آن را نخوانده بود که اگر دیده بود امیرانی سال 60 را نمی دید و در همان روزهای نخست با #نصیری عازم آن دنیا می شد.
امیرانی به وضوح در این شماره از مجله خواندنی ها از دولت #اسدالله_علم به دلیل این که در روز #15_خرداد_1342 آدم کمی کشته است [!] انتقاد کرده و می نویسد:
‼️ اگر با ابتكار شخصی و به خاطر انجام وظیفه سر خود تیراندازی می کردند داستان #سرگرد_شهرستانی و قشقرقی که بر سر قتل دکتر #خانعلی و نعش او راه افتاد، و هنوز که هنوز است ملت ایران تا سال های سال به قول خودشان سالی دویست میلیون تومان و به قول دولتی ها سالی 500 میلیون تومان خون بهای انجام وظیفه این پلیس وظیفه شناس را باید بپردازد، تجدید می شد و اگر همان طور تماشا می کردند و یا با آن ها همکاری می کردند طولی نمی کشید که بر سر تمام شهر و مردمش همان بلایی را می آوردند که بر سر اتوبوس های شرکت واحد و تلفن های عمومی در آوردند.
‼️ وظیفه پلیس همیشه و همه جا حفظ نظم و جلوگیری از اغتشاش است، قانون و اجتماع اسلحه گرم را برای زینت به كمر پاسبان ها نبسته، وقتی يك چاقو کش با يك چاقو بتواند جلوی چند نفر را بگیرد یا هفت تیر اگر دست من و شما هم باشد جلوی صد نفر را می توانیم بگیریم.
همان هفت تیر، در دست پاسبان آن هم هنگامی که نظم عمومی در خطر اختلال باشد می تواند جلوی صدها نفر را بگیرد، اما پاسبان فکر می کند به عشق کی و برای چی؟ همکار سابق آن ها با این کار کجا را گرفت که آن ها بگیرند؟
‼️ اگر عبرت از سر نوشت امثال سرهنگ شهر ستانی نبود، همان پاسبان ها در دقایق اول می توانستند كلك كار را بکنند و جلو بالارفتن آن را بگیرند.
❌ اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت!
‼️ بنا بر این اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت... به نظر من آن هایی که روز 15 خرداد در خیابان های تهران به قتل رسیدند، هیچ کدام کشته نشدند، بلکه خودکشی کردند، منتها دولت نه تنها از انتحار آن ها جلوگیری نکرد بلکه وسائل آن را هم در دسترسشان گذاشت، به همین مناسبت است که من شخصا همه را از هر دو دسته شهید می دانم منتها شهید راه هیچ!
چنان چه می بینیم امیرانی در ستون مجله خواندنی ها بی محابا امر به قتل و کشتار مردم و ملاحظه نکردن هیچ چیزی در این مسیر را می دهد و حتی از این که یک سرگرد پلیس به دلیل کشتن یک معلم در اردیبهشت 1340 بازخواست و باعث سقوط دولت #شریف_امامی و روی کار آمدن #علی_امینی شده بود انتقاد می کند و می گوید قاتل آن معلم وظیفه شناس بود و باید تجلیل می شد نه شماتت و مورد پیگرد!
امیرانی حکم به قتل مردم می دهد و طبیعی است تیغی که از نیام کشیده شود بعضی اوقات صاحب خود را نیز به هلاکت می رساند و امیرانی خود از این قاعده استثنا نبود.
@oldnewspaper
✳️ درباره اصالت یک نامه ؛ سلسله این سند به کجا می رسد؟!
#شاهد_علوی فردی است که با انتشار چند فیلم از جلسه تاریخی #مجلس_خبرگان در خرداد 1368 و پس از فوت امام خمینی به شهرت رسید ، وی چندی پیش نامه ای منتشر کرد که در آن ادعا شده بود #آیت_الله_پسندیده برادر بزرگ امام «این نامه را ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۲ نوشته است و در آن ضمن برشمردن سیاستهای غلط خمینی و ستمهایی که به مردم میرود و تولید کارخانهای درجات حوزوی! به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری اشاره میکند.»
البته منبع این نامه در نوشته #شاهد_علوی خود او نیست بلکه وی در نوشته ای دیگر دو منبع برای اصالت این نامه معرفی کرده است ، یک مصاحبه منتشر شده در سایت #تاریخ_ایرانی که با مراجعه به این بند مشخص می شود فردی که درباره این نامه از او سوال شده از اصالت آن اعلام بی اطلاعی می کند و می گوید : « اینکه در جلسات خصوصی میان دو برادر چه میگذشته، ما نمیدانیم. احمد آقا هم که در بعضی از این جلسات حضور داشتند، سخنی به میان نیاوردند. از خلال نامههایی که در «صحیفه امام» موجود است، نمیتوان چیزی جز دوستداری و علاقه امام به برادر بزرگ خود فهمید.»
goo.gl/4kuKVE
از منبع نخست که دروغین بودن آن مشخص شد می گذریم و به منبع بعدی می رسیم ، شاهد علوی کتابی را معرفی کرده که نامه ادعایی در صفحه 47 آن منتشر شده است.
«نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامهها، نوشتارها، گفتارها) » ، ویرایش چهارم!
کتاب را از طریقی که #شاهد_علوی گفته است دانلود کردم موارد زیر قابل تامل است ؛
1-این کتاب نمی تواند معتبر باشد چرا که بخش عظیمی از نوشته های آن به صراحت #ویکی_پدیا یی است و برای پژوهشگران مشخص است که ویکی پدیا نمی تواند منبع معتبری باشد مگر این که منابع به کار رفته در یک نوشتار ویکی پدیایی به صورت مستقل بررسی شوند.
2-نام نویسنده کتاب مشخص نیست ، در این کتاب اسم نویسنده #آزاد_آزاده اعلام شده است ، حال به صفحه مورد نظر که نامه #آیت_الله_پسندیده به برادرش #امام_خمینی منتشر شده سر می زنیم تا ببینیم منبع چیست ؟
منبع در انتهای نامه این گونه معرفی شده است : « گفته نشده ها درباره روح الله خمینی ، #مهدی_شمشیری ، صصر 31-35 »
حال باید دید مهدی شمشیری کیست که آزاد آزاده به او رفرنس داده است و مهدی شمشیری در این صفحه از کتاب خود به که رفرنس داده ؟
مهدی شمشیری کتاب های متعدد متوهم گونه ای درباره افراد و شخصیت های بزرگ نوشته است ، از فحوای کتاب کاملا مشخص است که این فرد یک #سلطنت_طلب تمام عیار بوده که کتاب را در حمایت از سلطنت و علیه یک نظام سیاسی و به صورت سفارشی نوشته و گردآوری کرده است که البته این موضوع در اصالت نامه نمی تواند ایجاد شبهه کند یا دلیلی بر بی اعتبار بودن آن باشد.
شمشیری در صفحه 31 کتابی که آزاده آزادی به آن رفرنس داده نوشته است : « با تشکر از جناب آقای #اسدالله_مروتی مدیر محترم #رادیوی_صدای_ایران که سند زیر را در اختیار اینجانب قرار دادند و نیز بنا بر توصیه ایشان اعلام می نماید که ایشان سند مزبور را از اسناد جمع آوری شده توسط آقای #ولی_زاده اقتباس کرده اند.»
کاملا مشخص است که اصالت سند بر باد است ، شاهد علوی به کتاب ویکی پدیایی فردی مبهم به نام #آزاده_آزادی رفرنس داده و این فرد هم به کتاب فردی به نام #مهدی_شمشیری و او نیز از اسدالله مروتی تشکر کرده که سند را از ولی زاده گرفته و به او داده است ، در این روند کدام یک از این افرادی که منبع نامه بوده اند از نظر تاریخی اصالت دارند که بتوان به گفته آن ها اطمینان کرد؟ شاهد علوی ؟ آزاده آزادی ؟ مهدی شمشیری ؟ مدیر یک رادیو یا فردی به نام ولی زاده که اسم و مشخصات او اصلا و ابدا مشخص نیست؟
به نظر می رسد این قبیل نامه ها و اسناد ساختگی هستند تا افرادی که به خارج از کشور رفته و پناهنده شده اند چند روزی بیشتر بتوانند کاسبی کنند چرا که افراد زمانی که از کشور خارج می شوند به مقتضای چیزی که در چنته دارند از شهرت گرفته تا قدرت قلم و اسنادی که با خود آورده اند حقوق می گیرند وقتی همه داشته ها تمام شد مجبورند به خیابان رفته و شب تا صبح را با کارتن خواب ها به سر کنند ...این ها برای جلوگیری از این سرنوشت مجبورند داستان بنویسند و ادعا کنند که توسط منابع ناشناس به دست آنان رسیده و هیچ کس جز آنان از محتوای این اسناد اطلاعی ندارد ! همانند #آمدنیوز که در ماه های گذشته به نقل از منابعی که نمی توانست نامشان را افشا کند صدها دروغ افشا کرد، دروغ هایی که به خاطر بدون منبع و ژورنالیستی بودن آن ها قابل اثبات و ابطال نبود.
@oldnewspaper
#شاهد_علوی فردی است که با انتشار چند فیلم از جلسه تاریخی #مجلس_خبرگان در خرداد 1368 و پس از فوت امام خمینی به شهرت رسید ، وی چندی پیش نامه ای منتشر کرد که در آن ادعا شده بود #آیت_الله_پسندیده برادر بزرگ امام «این نامه را ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۲ نوشته است و در آن ضمن برشمردن سیاستهای غلط خمینی و ستمهایی که به مردم میرود و تولید کارخانهای درجات حوزوی! به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری اشاره میکند.»
البته منبع این نامه در نوشته #شاهد_علوی خود او نیست بلکه وی در نوشته ای دیگر دو منبع برای اصالت این نامه معرفی کرده است ، یک مصاحبه منتشر شده در سایت #تاریخ_ایرانی که با مراجعه به این بند مشخص می شود فردی که درباره این نامه از او سوال شده از اصالت آن اعلام بی اطلاعی می کند و می گوید : « اینکه در جلسات خصوصی میان دو برادر چه میگذشته، ما نمیدانیم. احمد آقا هم که در بعضی از این جلسات حضور داشتند، سخنی به میان نیاوردند. از خلال نامههایی که در «صحیفه امام» موجود است، نمیتوان چیزی جز دوستداری و علاقه امام به برادر بزرگ خود فهمید.»
goo.gl/4kuKVE
از منبع نخست که دروغین بودن آن مشخص شد می گذریم و به منبع بعدی می رسیم ، شاهد علوی کتابی را معرفی کرده که نامه ادعایی در صفحه 47 آن منتشر شده است.
«نجواهای نجیبانه: نقد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن (نامهها، نوشتارها، گفتارها) » ، ویرایش چهارم!
کتاب را از طریقی که #شاهد_علوی گفته است دانلود کردم موارد زیر قابل تامل است ؛
1-این کتاب نمی تواند معتبر باشد چرا که بخش عظیمی از نوشته های آن به صراحت #ویکی_پدیا یی است و برای پژوهشگران مشخص است که ویکی پدیا نمی تواند منبع معتبری باشد مگر این که منابع به کار رفته در یک نوشتار ویکی پدیایی به صورت مستقل بررسی شوند.
2-نام نویسنده کتاب مشخص نیست ، در این کتاب اسم نویسنده #آزاد_آزاده اعلام شده است ، حال به صفحه مورد نظر که نامه #آیت_الله_پسندیده به برادرش #امام_خمینی منتشر شده سر می زنیم تا ببینیم منبع چیست ؟
منبع در انتهای نامه این گونه معرفی شده است : « گفته نشده ها درباره روح الله خمینی ، #مهدی_شمشیری ، صصر 31-35 »
حال باید دید مهدی شمشیری کیست که آزاد آزاده به او رفرنس داده است و مهدی شمشیری در این صفحه از کتاب خود به که رفرنس داده ؟
مهدی شمشیری کتاب های متعدد متوهم گونه ای درباره افراد و شخصیت های بزرگ نوشته است ، از فحوای کتاب کاملا مشخص است که این فرد یک #سلطنت_طلب تمام عیار بوده که کتاب را در حمایت از سلطنت و علیه یک نظام سیاسی و به صورت سفارشی نوشته و گردآوری کرده است که البته این موضوع در اصالت نامه نمی تواند ایجاد شبهه کند یا دلیلی بر بی اعتبار بودن آن باشد.
شمشیری در صفحه 31 کتابی که آزاده آزادی به آن رفرنس داده نوشته است : « با تشکر از جناب آقای #اسدالله_مروتی مدیر محترم #رادیوی_صدای_ایران که سند زیر را در اختیار اینجانب قرار دادند و نیز بنا بر توصیه ایشان اعلام می نماید که ایشان سند مزبور را از اسناد جمع آوری شده توسط آقای #ولی_زاده اقتباس کرده اند.»
کاملا مشخص است که اصالت سند بر باد است ، شاهد علوی به کتاب ویکی پدیایی فردی مبهم به نام #آزاده_آزادی رفرنس داده و این فرد هم به کتاب فردی به نام #مهدی_شمشیری و او نیز از اسدالله مروتی تشکر کرده که سند را از ولی زاده گرفته و به او داده است ، در این روند کدام یک از این افرادی که منبع نامه بوده اند از نظر تاریخی اصالت دارند که بتوان به گفته آن ها اطمینان کرد؟ شاهد علوی ؟ آزاده آزادی ؟ مهدی شمشیری ؟ مدیر یک رادیو یا فردی به نام ولی زاده که اسم و مشخصات او اصلا و ابدا مشخص نیست؟
به نظر می رسد این قبیل نامه ها و اسناد ساختگی هستند تا افرادی که به خارج از کشور رفته و پناهنده شده اند چند روزی بیشتر بتوانند کاسبی کنند چرا که افراد زمانی که از کشور خارج می شوند به مقتضای چیزی که در چنته دارند از شهرت گرفته تا قدرت قلم و اسنادی که با خود آورده اند حقوق می گیرند وقتی همه داشته ها تمام شد مجبورند به خیابان رفته و شب تا صبح را با کارتن خواب ها به سر کنند ...این ها برای جلوگیری از این سرنوشت مجبورند داستان بنویسند و ادعا کنند که توسط منابع ناشناس به دست آنان رسیده و هیچ کس جز آنان از محتوای این اسناد اطلاعی ندارد ! همانند #آمدنیوز که در ماه های گذشته به نقل از منابعی که نمی توانست نامشان را افشا کند صدها دروغ افشا کرد، دروغ هایی که به خاطر بدون منبع و ژورنالیستی بودن آن ها قابل اثبات و ابطال نبود.
@oldnewspaper
Forwarded from مطبوعات قدیمی (Rohollah Aminabadi)
✳️ نویسنده ای که با شمشیر از نیام درآمده خود هلاک شد ؛ نگاهی به سرمقاله «علی اصغر امیرانی» در مجله «خواندنی ها» پس از #قیام_15_خرداد_1342
#خواندنی_ها یکی از مجلاتی است که از سال 1319 و یک سال پیش از سقوط #پهلوی_اول انتشار آن آغاز و تا سال 1358 ادامه یافت، #علی_اصغر_امیرانی مدیر این جریده پس از انقلاب بازداشت و پس از چندی آزاد و دوباره که بازداشت شد دیگر این بار در سر و صدای برکناری #ابوالحسن_بنی_صدر حکم اعدامش صادر و در 31 خرداد 1360 تیرباران شد!
#امیرانی در هر شماره مجله خواندنی ها که هفته ای دو روز شنبه ها و سه شنبه ها منتشر می شد، نگارش یک ستون به نام #بدون_روتوش را نیز بر عهده داشت، در این ستون او به اهم موضوعات روز می پرداخت و نظرات خود را در این زمینه ارائه می کرد.
او چنان در نوشتن این ستون دست بازی داشت که هر از گاهی به شخص سلطان نیز می تاخت و خاندان سلطنت را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی با امیرانی کاری نداشت!
مدت ها بود که به این فکر می کردم چرا امیرانی پس از انقلاب اعدام شد؟ #سلطنت_طلب بودن دلیل اعدام فردی نمی شود، نوشتن برای شاه و در مدح او نیز دلیل موجهی برای اعدام او نمی شود ... که اگر این گونه بود روزی باید هزاران نفر به دار آویخته می شدند و بشوند!
امروز به یکی از یادداشت های امیرانی در شماره #21_خرداد_1342 برخورد کردم که واقعا شگفت زده شدم، مقاله ای که بی شک #آیت_الله_خلخالی آن را نخوانده بود که اگر دیده بود امیرانی سال 60 را نمی دید و در همان روزهای نخست با #نصیری عازم آن دنیا می شد.
امیرانی به وضوح در این شماره از مجله خواندنی ها از دولت #اسدالله_علم به دلیل این که در روز #15_خرداد_1342 آدم کمی کشته است [!] انتقاد کرده و می نویسد:
‼️ اگر با ابتكار شخصی و به خاطر انجام وظیفه سر خود تیراندازی می کردند داستان #سرگرد_شهرستانی و قشقرقی که بر سر قتل دکتر #خانعلی و نعش او راه افتاد، و هنوز که هنوز است ملت ایران تا سال های سال به قول خودشان سالی دویست میلیون تومان و به قول دولتی ها سالی 500 میلیون تومان خون بهای انجام وظیفه این پلیس وظیفه شناس را باید بپردازد، تجدید می شد و اگر همان طور تماشا می کردند و یا با آن ها همکاری می کردند طولی نمی کشید که بر سر تمام شهر و مردمش همان بلایی را می آوردند که بر سر اتوبوس های شرکت واحد و تلفن های عمومی در آوردند.
‼️ وظیفه پلیس همیشه و همه جا حفظ نظم و جلوگیری از اغتشاش است، قانون و اجتماع اسلحه گرم را برای زینت به كمر پاسبان ها نبسته، وقتی يك چاقو کش با يك چاقو بتواند جلوی چند نفر را بگیرد یا هفت تیر اگر دست من و شما هم باشد جلوی صد نفر را می توانیم بگیریم.
همان هفت تیر، در دست پاسبان آن هم هنگامی که نظم عمومی در خطر اختلال باشد می تواند جلوی صدها نفر را بگیرد، اما پاسبان فکر می کند به عشق کی و برای چی؟ همکار سابق آن ها با این کار کجا را گرفت که آن ها بگیرند؟
‼️ اگر عبرت از سر نوشت امثال سرهنگ شهر ستانی نبود، همان پاسبان ها در دقایق اول می توانستند كلك كار را بکنند و جلو بالارفتن آن را بگیرند.
❌ اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت!
‼️ بنا بر این اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت... به نظر من آن هایی که روز 15 خرداد در خیابان های تهران به قتل رسیدند، هیچ کدام کشته نشدند، بلکه خودکشی کردند، منتها دولت نه تنها از انتحار آن ها جلوگیری نکرد بلکه وسائل آن را هم در دسترسشان گذاشت، به همین مناسبت است که من شخصا همه را از هر دو دسته شهید می دانم منتها شهید راه هیچ!
چنان چه می بینیم امیرانی در ستون مجله خواندنی ها بی محابا امر به قتل و کشتار مردم و ملاحظه نکردن هیچ چیزی در این مسیر را می دهد و حتی از این که یک سرگرد پلیس به دلیل کشتن یک معلم در اردیبهشت 1340 بازخواست و باعث سقوط دولت #شریف_امامی و روی کار آمدن #علی_امینی شده بود انتقاد می کند و می گوید قاتل آن معلم وظیفه شناس بود و باید تجلیل می شد نه شماتت و مورد پیگرد!
امیرانی حکم به قتل مردم می دهد و طبیعی است تیغی که از نیام کشیده شود بعضی اوقات صاحب خود را نیز به هلاکت می رساند و امیرانی خود از این قاعده استثنا نبود.
@oldnewspaper
#خواندنی_ها یکی از مجلاتی است که از سال 1319 و یک سال پیش از سقوط #پهلوی_اول انتشار آن آغاز و تا سال 1358 ادامه یافت، #علی_اصغر_امیرانی مدیر این جریده پس از انقلاب بازداشت و پس از چندی آزاد و دوباره که بازداشت شد دیگر این بار در سر و صدای برکناری #ابوالحسن_بنی_صدر حکم اعدامش صادر و در 31 خرداد 1360 تیرباران شد!
#امیرانی در هر شماره مجله خواندنی ها که هفته ای دو روز شنبه ها و سه شنبه ها منتشر می شد، نگارش یک ستون به نام #بدون_روتوش را نیز بر عهده داشت، در این ستون او به اهم موضوعات روز می پرداخت و نظرات خود را در این زمینه ارائه می کرد.
او چنان در نوشتن این ستون دست بازی داشت که هر از گاهی به شخص سلطان نیز می تاخت و خاندان سلطنت را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی با امیرانی کاری نداشت!
مدت ها بود که به این فکر می کردم چرا امیرانی پس از انقلاب اعدام شد؟ #سلطنت_طلب بودن دلیل اعدام فردی نمی شود، نوشتن برای شاه و در مدح او نیز دلیل موجهی برای اعدام او نمی شود ... که اگر این گونه بود روزی باید هزاران نفر به دار آویخته می شدند و بشوند!
امروز به یکی از یادداشت های امیرانی در شماره #21_خرداد_1342 برخورد کردم که واقعا شگفت زده شدم، مقاله ای که بی شک #آیت_الله_خلخالی آن را نخوانده بود که اگر دیده بود امیرانی سال 60 را نمی دید و در همان روزهای نخست با #نصیری عازم آن دنیا می شد.
امیرانی به وضوح در این شماره از مجله خواندنی ها از دولت #اسدالله_علم به دلیل این که در روز #15_خرداد_1342 آدم کمی کشته است [!] انتقاد کرده و می نویسد:
‼️ اگر با ابتكار شخصی و به خاطر انجام وظیفه سر خود تیراندازی می کردند داستان #سرگرد_شهرستانی و قشقرقی که بر سر قتل دکتر #خانعلی و نعش او راه افتاد، و هنوز که هنوز است ملت ایران تا سال های سال به قول خودشان سالی دویست میلیون تومان و به قول دولتی ها سالی 500 میلیون تومان خون بهای انجام وظیفه این پلیس وظیفه شناس را باید بپردازد، تجدید می شد و اگر همان طور تماشا می کردند و یا با آن ها همکاری می کردند طولی نمی کشید که بر سر تمام شهر و مردمش همان بلایی را می آوردند که بر سر اتوبوس های شرکت واحد و تلفن های عمومی در آوردند.
‼️ وظیفه پلیس همیشه و همه جا حفظ نظم و جلوگیری از اغتشاش است، قانون و اجتماع اسلحه گرم را برای زینت به كمر پاسبان ها نبسته، وقتی يك چاقو کش با يك چاقو بتواند جلوی چند نفر را بگیرد یا هفت تیر اگر دست من و شما هم باشد جلوی صد نفر را می توانیم بگیریم.
همان هفت تیر، در دست پاسبان آن هم هنگامی که نظم عمومی در خطر اختلال باشد می تواند جلوی صدها نفر را بگیرد، اما پاسبان فکر می کند به عشق کی و برای چی؟ همکار سابق آن ها با این کار کجا را گرفت که آن ها بگیرند؟
‼️ اگر عبرت از سر نوشت امثال سرهنگ شهر ستانی نبود، همان پاسبان ها در دقایق اول می توانستند كلك كار را بکنند و جلو بالارفتن آن را بگیرند.
❌ اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت!
‼️ بنا بر این اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت... به نظر من آن هایی که روز 15 خرداد در خیابان های تهران به قتل رسیدند، هیچ کدام کشته نشدند، بلکه خودکشی کردند، منتها دولت نه تنها از انتحار آن ها جلوگیری نکرد بلکه وسائل آن را هم در دسترسشان گذاشت، به همین مناسبت است که من شخصا همه را از هر دو دسته شهید می دانم منتها شهید راه هیچ!
چنان چه می بینیم امیرانی در ستون مجله خواندنی ها بی محابا امر به قتل و کشتار مردم و ملاحظه نکردن هیچ چیزی در این مسیر را می دهد و حتی از این که یک سرگرد پلیس به دلیل کشتن یک معلم در اردیبهشت 1340 بازخواست و باعث سقوط دولت #شریف_امامی و روی کار آمدن #علی_امینی شده بود انتقاد می کند و می گوید قاتل آن معلم وظیفه شناس بود و باید تجلیل می شد نه شماتت و مورد پیگرد!
امیرانی حکم به قتل مردم می دهد و طبیعی است تیغی که از نیام کشیده شود بعضی اوقات صاحب خود را نیز به هلاکت می رساند و امیرانی خود از این قاعده استثنا نبود.
@oldnewspaper
Forwarded from عکس نگار
✳️ #فریدون_هویدا سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد از سال ۱۳۴۹ تا پیروزی انقلاب در تصویر پیوست به عکسی از جنازه برادرش #امیرعباس_هویدا منتشر شده در یک مجله فرانسوی نگاه می کند.
در این نوشتار به هیچ وجه به دنبال واکاوی پرونده و عملکرد #هویدا در سیزده ساله صدارتش نیستیم که در این باب زیاد نوشته شده، هویدا #عامل_وضع_موجود در سال ۵۷ خوانده و برای آرام کردن اوضاع بازداشت شد، در حالی که شاه حتی سگ هایش را با خود برد هویدا باقی ماند تا اعدام شود، نمی شود پذیرفت شاه نمی دانست هویدا را اعدام میکنند و یا خود صدراعظم دوره اقتدار پهلوی هم گمان به نجات داشت!
هویدا ماند و اعدام شد، عامل وضع سال ۱۳۵۷ به زعم شاه در همان ماه های پایانی بازداشت شد و آن سرنوشت را یافت، با این وجود در کل چهل و اندی سال گذشته جریان #سلطنت_طلب وضع به وجود آمده بر اثر مدیریت هویدا را به عنوان #کارنامه_شاه می ستاید ولی هیچ نمی گوید اگر این کارنامه مطلوب بود چرا شاه او را بازداشت کرد و اگر مجبور شد خادمی را برای ساکت کردن مخالفین عقوبت کند چنین اربابی که با نوکر وفادار و خادم این کند چگونه می شود ستایش کرد؟!
به هر حال اگر حاصل مدیریت هویدا که وضع سال ۵۶ و ۵۷ بود به روایت جریان سلطنت طلب قابل ستایش و تمجید است که از آن به عنوان کارنامه پهلوی یاد می شود سوال بنیادین آن است که چرا شاه به جای پاداش او را زندانی ساخت و اگر که خائن بود حاصل مدیریت سیزده ساله یک خائن کارنامه درخشانی نمی شود...
@oldnewspaper
در این نوشتار به هیچ وجه به دنبال واکاوی پرونده و عملکرد #هویدا در سیزده ساله صدارتش نیستیم که در این باب زیاد نوشته شده، هویدا #عامل_وضع_موجود در سال ۵۷ خوانده و برای آرام کردن اوضاع بازداشت شد، در حالی که شاه حتی سگ هایش را با خود برد هویدا باقی ماند تا اعدام شود، نمی شود پذیرفت شاه نمی دانست هویدا را اعدام میکنند و یا خود صدراعظم دوره اقتدار پهلوی هم گمان به نجات داشت!
هویدا ماند و اعدام شد، عامل وضع سال ۱۳۵۷ به زعم شاه در همان ماه های پایانی بازداشت شد و آن سرنوشت را یافت، با این وجود در کل چهل و اندی سال گذشته جریان #سلطنت_طلب وضع به وجود آمده بر اثر مدیریت هویدا را به عنوان #کارنامه_شاه می ستاید ولی هیچ نمی گوید اگر این کارنامه مطلوب بود چرا شاه او را بازداشت کرد و اگر مجبور شد خادمی را برای ساکت کردن مخالفین عقوبت کند چنین اربابی که با نوکر وفادار و خادم این کند چگونه می شود ستایش کرد؟!
به هر حال اگر حاصل مدیریت هویدا که وضع سال ۵۶ و ۵۷ بود به روایت جریان سلطنت طلب قابل ستایش و تمجید است که از آن به عنوان کارنامه پهلوی یاد می شود سوال بنیادین آن است که چرا شاه به جای پاداش او را زندانی ساخت و اگر که خائن بود حاصل مدیریت سیزده ساله یک خائن کارنامه درخشانی نمی شود...
@oldnewspaper
✳️ سیاست دفاعی #قفل_ضعیف و استدلال خنده داری که بحرین را از خاک کشور جدا ساخت!
این روزها که برای تدوین #روزشمار_پهلوی متن کامل سخنرانی ها، مصاحبه ها، پیام ها و هر چه مربوط به #پهلوی_دوم است را می خوانم به نکات بدیع و در عین حال تاسف باری برخورد می کنم که نمی توانم از آن عبور کنم.
گفت و گوی #محمدرضا_پهلوی با #حسنین_هیکل روزنامه نگار مشهور مصری در #کاخ_نیاوران به تاریخ 23 شهریور 1354 از این نکات بدیع فراوان دارد، نخست درباره #بحرین ، شاه به صراحت و علیرغم تبلیغات این روزهای جریان #سلطنت_طلب می گوید این منطقه جزوی از خاک ایران بوده ولی #دادیم_رفت!
‼️ استدلال شاه در باره بحرین بسیار جالب توجه است، آن جا که پهلوی می گوید : « همه باید روش ما را درمورد بحرین بدانند. ما بحرین را جزئی از خاک ایران میدانستیم، در تاریخ نیز چنین خوانده بودیم، ولی حاضر نشدیم به اتکای تاریخ، سرزمینی را در اختیار بگیریم که جز با زور سر نیزه نتوانیم آن را نگاه داریم، همه جزیره را به سنگر مبدل سازیم و در پشت هر سنگر یک دسته مسلح برای نگاهداری آن بگماریم.»
محور استدلال شاه آن جا است که ساکنان #بحرین مشروعیت حکومت مرکزی را قبول نداشته و حکومت برای حفظ این منطقه در چارچوب تمامیت ارضی باید هزینه بالایی پرداخت کند، این استدلال را در مورد هر منطقه ای می توان به کار برد، مثلا درباره کردستان، آذربایجان و هر منطقه مرزی و غیر مرزی ... در سال های گذشته #بارزانی در #کردستان_عراق برای جدایی این منطقه از خاک عراق تلاش وسیعی را به کار برد، رفراندوم برگزار کرد و به ظاهر رای بالایی از مردم نیز گرفت ولی دولت مرکزی عراق سکوت نکرده و با مقاومت کردستان را در چارچوب تمامیت کشوری به نام عراق حفظ کرد، آیا به صرف وجود تمایل طبیعی برای استقلال و جدایی از خاک یک کشور هر چند شدید باشد می توان بخشی از مام میهن را جدا و به دیگری هبه کرد؟! اگر این گونه بود جمهوری اسلامی در سال 1358 با هزینه های هنگفتی که متحمل شد بایستی از قید منطقه وسیعی از کشور از جمله کردستان، کرمانشاه و بعدها در جنگ تحمیلی #خوزستان و ... می گذشت و این مناطق را دو دستی به صدام و قاسملو و عزالدین حسینی و ... می بخشید!
‼️ نکته دوم : شاه درباره #سیاست_دفاعی ایران سخن می گوید و این که قدرت دفاعی ایران به مانند #قفل ضعیفی است که دشمن قدرتمندتر از ما را کمی معطل می کند تا دوستانمان فرا برسند، آن جا که می گوید: « با تهدید ضعیفتر از قدرت خود ابداً مواجه نیستیم. در برابر تهدید قدرت همسطح خود مقاومت میکنیم. درمورد تهدیدات برتر از قدرتمان نظریه دیگری داریم. به هر حال من معتقدم که قدرت مسلح نوعی قفل پشت در خانه است که حتی برای مدت زمانی هم که شده، مقاومت میکند و به ما و دوستانمان و هر کسی که قصد کمک به ما را داشتهباشد، فرصت کافی برای کمک رساندن میدهد، این سیاست دفاعی ما است.»
بر اساس این #سیاست_دفاعی مشکلی با قدرت های ضعیف تر از خود نداریم و با قدرت های هم سطح نیز کنار می آئیم ولی اگر قدرت دشمن بالا بود تنها باید قدرت نظامی ایران نقش قفل ضعیف را ایفا کند ... شاه از این نکته مهم غافل بود که تا دوستان برسند دشمن قوی قفل و خانه را با هم تار و مار می کند و بر ثروت های کشور چنبره می زند، مگر شوروی افغانستان را اشغال نکرد و آمریکا و دیگر کشورهای غربی جز تحریم المپیک مسکو غلطی توانستند بکنند؟! مگر آمریکا عراق و افغانستان تصرف و خاکشان را به توبره نکشید و روسیه غمض عین نکرد؟!
با سیاست دفاعی #قفل_ضعیف ماجرای #شهریور_1320 رخ می دهد که کشور تنها 80 ساعت در برابر هجمه #متفقین مقاومت کرد و ارتش #رضاشاه با همه هارت و پورتی که داشت کمر خم کرد!
@oldnewspaper
این روزها که برای تدوین #روزشمار_پهلوی متن کامل سخنرانی ها، مصاحبه ها، پیام ها و هر چه مربوط به #پهلوی_دوم است را می خوانم به نکات بدیع و در عین حال تاسف باری برخورد می کنم که نمی توانم از آن عبور کنم.
گفت و گوی #محمدرضا_پهلوی با #حسنین_هیکل روزنامه نگار مشهور مصری در #کاخ_نیاوران به تاریخ 23 شهریور 1354 از این نکات بدیع فراوان دارد، نخست درباره #بحرین ، شاه به صراحت و علیرغم تبلیغات این روزهای جریان #سلطنت_طلب می گوید این منطقه جزوی از خاک ایران بوده ولی #دادیم_رفت!
‼️ استدلال شاه در باره بحرین بسیار جالب توجه است، آن جا که پهلوی می گوید : « همه باید روش ما را درمورد بحرین بدانند. ما بحرین را جزئی از خاک ایران میدانستیم، در تاریخ نیز چنین خوانده بودیم، ولی حاضر نشدیم به اتکای تاریخ، سرزمینی را در اختیار بگیریم که جز با زور سر نیزه نتوانیم آن را نگاه داریم، همه جزیره را به سنگر مبدل سازیم و در پشت هر سنگر یک دسته مسلح برای نگاهداری آن بگماریم.»
محور استدلال شاه آن جا است که ساکنان #بحرین مشروعیت حکومت مرکزی را قبول نداشته و حکومت برای حفظ این منطقه در چارچوب تمامیت ارضی باید هزینه بالایی پرداخت کند، این استدلال را در مورد هر منطقه ای می توان به کار برد، مثلا درباره کردستان، آذربایجان و هر منطقه مرزی و غیر مرزی ... در سال های گذشته #بارزانی در #کردستان_عراق برای جدایی این منطقه از خاک عراق تلاش وسیعی را به کار برد، رفراندوم برگزار کرد و به ظاهر رای بالایی از مردم نیز گرفت ولی دولت مرکزی عراق سکوت نکرده و با مقاومت کردستان را در چارچوب تمامیت کشوری به نام عراق حفظ کرد، آیا به صرف وجود تمایل طبیعی برای استقلال و جدایی از خاک یک کشور هر چند شدید باشد می توان بخشی از مام میهن را جدا و به دیگری هبه کرد؟! اگر این گونه بود جمهوری اسلامی در سال 1358 با هزینه های هنگفتی که متحمل شد بایستی از قید منطقه وسیعی از کشور از جمله کردستان، کرمانشاه و بعدها در جنگ تحمیلی #خوزستان و ... می گذشت و این مناطق را دو دستی به صدام و قاسملو و عزالدین حسینی و ... می بخشید!
‼️ نکته دوم : شاه درباره #سیاست_دفاعی ایران سخن می گوید و این که قدرت دفاعی ایران به مانند #قفل ضعیفی است که دشمن قدرتمندتر از ما را کمی معطل می کند تا دوستانمان فرا برسند، آن جا که می گوید: « با تهدید ضعیفتر از قدرت خود ابداً مواجه نیستیم. در برابر تهدید قدرت همسطح خود مقاومت میکنیم. درمورد تهدیدات برتر از قدرتمان نظریه دیگری داریم. به هر حال من معتقدم که قدرت مسلح نوعی قفل پشت در خانه است که حتی برای مدت زمانی هم که شده، مقاومت میکند و به ما و دوستانمان و هر کسی که قصد کمک به ما را داشتهباشد، فرصت کافی برای کمک رساندن میدهد، این سیاست دفاعی ما است.»
بر اساس این #سیاست_دفاعی مشکلی با قدرت های ضعیف تر از خود نداریم و با قدرت های هم سطح نیز کنار می آئیم ولی اگر قدرت دشمن بالا بود تنها باید قدرت نظامی ایران نقش قفل ضعیف را ایفا کند ... شاه از این نکته مهم غافل بود که تا دوستان برسند دشمن قوی قفل و خانه را با هم تار و مار می کند و بر ثروت های کشور چنبره می زند، مگر شوروی افغانستان را اشغال نکرد و آمریکا و دیگر کشورهای غربی جز تحریم المپیک مسکو غلطی توانستند بکنند؟! مگر آمریکا عراق و افغانستان تصرف و خاکشان را به توبره نکشید و روسیه غمض عین نکرد؟!
با سیاست دفاعی #قفل_ضعیف ماجرای #شهریور_1320 رخ می دهد که کشور تنها 80 ساعت در برابر هجمه #متفقین مقاومت کرد و ارتش #رضاشاه با همه هارت و پورتی که داشت کمر خم کرد!
@oldnewspaper
#شاه نمی خواست باور کند که یکی از ویژگی های کشورهای توسعه یافته رسیدن هر کس به کار خودش هست، شاه کارشناس ارشد در همه رشته ها از اقتصاد کلان تا روابط بین المللی و کشاورزی و آبخیز داری و ... نیست او در #سلطنت #مشروطه اختیاراتی حداقلی دارد و حتی اگر حکومت مشروطه هم نبود او در نهایت مدیر ارشد مدیران عالی رتبه کشور بود نه کارشناس ارشد در همه امور و حوزه ها، مدیر ارشد با کارشناس ارشد تفاوت های زیادی دارد، مدیر ارشد یک سیاست های کلی دارد که مدیران عالی را بر اساس آن سیاست ها و بر اساس تخصص های آنان بر می گزیند و اختیار تدبیر امور را به آنان که مورد اعتمادش هستند و با سیاست های کلی او هم سو وا می گذارد، نیازی هم نیست شاه حتی اگر حکومت مشروطه نباشد عالم علم اقتصاد، فرهنگ، سیاست خارجی و داخلی و الخ باشد او باید مدیر ارشد بوده و توانایی مدیریت داشته باشد، ناتوانی شاه در فهم این واقعیت زمینه ساز سقوط او در سال 57 شد، شاهی که خود را کارشناس ارشد می دید و مدیرانی که به جای مدیریت خود را مجری اوامر ملوکانه شاهنشاه آریامهر می دیدند، نه مدیر مدیریت می کرد و نه کارشناس توان ابراز نظر کارشناسی داشت و این شیوه پهلوی را قدم به قدم تا بهمن ۵۷ هدایت و ساقط کرد!
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper
www.arshiveiran.com
@oldnewspaper