Forwarded from باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
قربانیان ستاد احیاء
و
زیاده خواهی های هیأت امحاء!
اوایل دهه هشتاد بود که احداث ده ها سد، هزاران حلقه چاه عمیق غیرمجاز، اجرایی شدن پروژه ی میانگذر و البته تکثیر قارچی باغات سیب و انگور و گیلاس و... حول دریاچه در کنار بارش های نامنظم و کاهش سطح نزولات آسمانی، هشدار کارشناسان محیط زیست را در پی داشت و همان شد که چندسال بعد، ستاد احیاء با نیت خیر بازگردندان حیات به یغما رفته ی دریاچه، شکل گرفت و خیزشی به قصد احیاء جان گرفت..
در این میان اما، چندی صاحب تجربه، ذیفن و کارکشته، باانحراف از هدف اصلی و سوق دادن ستاد در باتلاق فن بودجه ستانی ، عملاً احیاء جیب هیأتی را بر کیفیت احیاء دریاچه ملی، تفوق بخشیدند و همان آغازین توجیه و تقلا، سبب ساز چرخشی اساسی شد که متأسفانه ماحصلش آنی شد که امروز هست و همه شاهدیم!
ترسالی ها نیز به مدد آمد و توجیه لازم برای بازی با تراز و اعداد و ارقام میسور گرداند و صدالبته شعار محیط زیستی دولت محیط نیستی هم قوز بالا قوز شد تا بودجه ستانان و بودجه ریزان، هم کاسه شوند و کیسه ها به نفع كيسه دوزها، سركيسه شوند!
شوي هاي رسانه اي يكي از ابزار توجيه هيأت چندنفره شد و هر ازگاهی با هشدارها و بالاکشیدن بادبان ها، طوفان های نمکی را بهانه کردند تا با فن هژمونی مطالبه گری زرد، بودجه ریزان مخالف تزریق را در مقابل مردم قرار داده و به زانو درآورند!
در این بین، ابزار قدرت و تحریک تعصبات کور نیز، اهرم هایی شد تا احساسات را به مدد خواست و اغراض خود بشورانند و همان نیز یار شد تا میلیاردها، بودجه به سمت کوچه هیأت سرازیر شود و روغن آش نپخته، استخر شنای بودجه ستانان گردد!
اینک بعد از یک دهه، آثار شوم اقدامات نسجیده ی دولت نهم و دهم با شوی های رسانه ای ستاد احیاء، تنها دستاوردی که برای احیاء داشته، امید به حقابه ی ده ها سداحداثی توسط اعوان ستاد و نیز هدایت آب در کانال و‌تونل های انحرافی است که نتیجه آن متعاقب اقدامات نابخردانه گذشته، تلنبار شدن بیخردی ها و ندانم کاری ها و اثرنابخشودنی آن، در نابودی طبیعت مبدأ انتقال آب و‌حوضه آبریز آنهاست به نحوی که هزاران میلیارد سرمایه گذاری در سد ملی سردشت و نیروگاه برقابی و نیز سیستم آبیاری تحت فشار زمین های اطراف، در کنار ده ها سرمایه نمادین،انسانی و مادی دگر مورد تهدید جدی قرار گرفته و علی رغم آن، تنش های قومی و‌محلی نیز بر سرآب، حتمی می نمایاد🙏
از فحوای اتفاقات روز، چنین پیداست که مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا در مسیر تهیه گزارش از توفیقات ادعایی ستاد احیاء و آسیب دیدگی بسیار دگر، نه اولین و نه آخرین قربانی ستاد احیاء خواهد بود و بلکه هیأت امحا با توری که پهن کرده اند، سوای از موارد مشهود روز، ده ها و صدها قربانی دگر را نیز روی دست ملت و دولت خواهد گذاشت و فقط کافیست منتظر بمانیم تا صدای اره ای که قفل امنیت را در این سرای بُرش زده است، فردا روزها به گوش برسد و شنیده شود..
آن روز برای آنانی که توان شنیدن دارند،شروع شده ولی افسوس که هیچگاه مجال بازگشت به گذشته وجبران هزینه های تحمیلی گزافی که هیأت امحاء بر روح خسته ی این مملکت و‌سرزمین تحمیل کردند، نیست و نخواهد بود..
کاش می بودیم و قضاوت نسل فردا را در مورد اقدامات هیأت امحاء و عادت مألوف سکوت مدعیان را می دیدیم، بلکه در سایر موارد مشابه، عبرتی می گرفتیم و چنین نمی بودیم که بودیم و اجازه نمی دادیم چنین کنند که کردند!
#محیط_زیست_ایران
#دریاچه_ارومیه
#ستاد_احیاء
#شوی_رسانه_ای
#امحاء_سرمایه_ها
#اتوبوس_مرگ
#خبرنگاران_محیط_زیست
@balvezani_jinga
---
https://www.instagram.com/p/CQgOT23rjWz/?utm_medium=copy_link
و
زیاده خواهی های هیأت امحاء!
اوایل دهه هشتاد بود که احداث ده ها سد، هزاران حلقه چاه عمیق غیرمجاز، اجرایی شدن پروژه ی میانگذر و البته تکثیر قارچی باغات سیب و انگور و گیلاس و... حول دریاچه در کنار بارش های نامنظم و کاهش سطح نزولات آسمانی، هشدار کارشناسان محیط زیست را در پی داشت و همان شد که چندسال بعد، ستاد احیاء با نیت خیر بازگردندان حیات به یغما رفته ی دریاچه، شکل گرفت و خیزشی به قصد احیاء جان گرفت..
در این میان اما، چندی صاحب تجربه، ذیفن و کارکشته، باانحراف از هدف اصلی و سوق دادن ستاد در باتلاق فن بودجه ستانی ، عملاً احیاء جیب هیأتی را بر کیفیت احیاء دریاچه ملی، تفوق بخشیدند و همان آغازین توجیه و تقلا، سبب ساز چرخشی اساسی شد که متأسفانه ماحصلش آنی شد که امروز هست و همه شاهدیم!
ترسالی ها نیز به مدد آمد و توجیه لازم برای بازی با تراز و اعداد و ارقام میسور گرداند و صدالبته شعار محیط زیستی دولت محیط نیستی هم قوز بالا قوز شد تا بودجه ستانان و بودجه ریزان، هم کاسه شوند و کیسه ها به نفع كيسه دوزها، سركيسه شوند!
شوي هاي رسانه اي يكي از ابزار توجيه هيأت چندنفره شد و هر ازگاهی با هشدارها و بالاکشیدن بادبان ها، طوفان های نمکی را بهانه کردند تا با فن هژمونی مطالبه گری زرد، بودجه ریزان مخالف تزریق را در مقابل مردم قرار داده و به زانو درآورند!
در این بین، ابزار قدرت و تحریک تعصبات کور نیز، اهرم هایی شد تا احساسات را به مدد خواست و اغراض خود بشورانند و همان نیز یار شد تا میلیاردها، بودجه به سمت کوچه هیأت سرازیر شود و روغن آش نپخته، استخر شنای بودجه ستانان گردد!
اینک بعد از یک دهه، آثار شوم اقدامات نسجیده ی دولت نهم و دهم با شوی های رسانه ای ستاد احیاء، تنها دستاوردی که برای احیاء داشته، امید به حقابه ی ده ها سداحداثی توسط اعوان ستاد و نیز هدایت آب در کانال و‌تونل های انحرافی است که نتیجه آن متعاقب اقدامات نابخردانه گذشته، تلنبار شدن بیخردی ها و ندانم کاری ها و اثرنابخشودنی آن، در نابودی طبیعت مبدأ انتقال آب و‌حوضه آبریز آنهاست به نحوی که هزاران میلیارد سرمایه گذاری در سد ملی سردشت و نیروگاه برقابی و نیز سیستم آبیاری تحت فشار زمین های اطراف، در کنار ده ها سرمایه نمادین،انسانی و مادی دگر مورد تهدید جدی قرار گرفته و علی رغم آن، تنش های قومی و‌محلی نیز بر سرآب، حتمی می نمایاد🙏
از فحوای اتفاقات روز، چنین پیداست که مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا در مسیر تهیه گزارش از توفیقات ادعایی ستاد احیاء و آسیب دیدگی بسیار دگر، نه اولین و نه آخرین قربانی ستاد احیاء خواهد بود و بلکه هیأت امحا با توری که پهن کرده اند، سوای از موارد مشهود روز، ده ها و صدها قربانی دگر را نیز روی دست ملت و دولت خواهد گذاشت و فقط کافیست منتظر بمانیم تا صدای اره ای که قفل امنیت را در این سرای بُرش زده است، فردا روزها به گوش برسد و شنیده شود..
آن روز برای آنانی که توان شنیدن دارند،شروع شده ولی افسوس که هیچگاه مجال بازگشت به گذشته وجبران هزینه های تحمیلی گزافی که هیأت امحاء بر روح خسته ی این مملکت و‌سرزمین تحمیل کردند، نیست و نخواهد بود..
کاش می بودیم و قضاوت نسل فردا را در مورد اقدامات هیأت امحاء و عادت مألوف سکوت مدعیان را می دیدیم، بلکه در سایر موارد مشابه، عبرتی می گرفتیم و چنین نمی بودیم که بودیم و اجازه نمی دادیم چنین کنند که کردند!
#محیط_زیست_ایران
#دریاچه_ارومیه
#ستاد_احیاء
#شوی_رسانه_ای
#امحاء_سرمایه_ها
#اتوبوس_مرگ
#خبرنگاران_محیط_زیست
@balvezani_jinga
---
https://www.instagram.com/p/CQgOT23rjWz/?utm_medium=copy_link
Instagram
Forwarded from کمپین نجات زاب
مصیبت آبروداری
با
صنعت آبشویی!
صرف میلیون ها دلار کمک بین المللی و چندها میلیارد بودجه بی زبان ملی، برای احیاء دریاچه ارومیه- این گوهرناب محیطی که با بدگزینی های اداری، قربانی شد- پاسخِ مُدعایی نگرفت و زمان گذشت و نتایج میدانی، نشان داد که بودجه ستانان، نه تنها از بودجه ملی و کمک های بین المللی، بلکه از آبروی علمی-مدیریتیِ دانشگاهی و ناب نیز هزینه کرده اند!
تیترهای انتخابی نشریات ملی و رسانه های بین المللی و نیز نظرات کارشناسی متخصصان اهل فن و نهادهای مرتبط، در فاصله زمانی یک دهه گذشته، نشانگانِ بارزی بر ناکامی ستاد احیاء و آبروریزی تمام عیار مدعیان احیاست که شوربختانه، خیلی از شایستگان را نیز در جغرافیای نامُراد خود همراه کرد و آبرویی نیز برای آن مجموعه حداقلی، باقی نگذاشت...
هرچه زمان سپری شد، مدعایِ بودجه ستانانِ ستاد احیاء، رنگ باخت و از دولت مهر تا تدبیر و امید و انقلابی را در شکاف های کف دریاچه و نیز تَل های نمکی، گرفتار ساخت...
بلوف های اولویت اول بودجه و در صدر بودن محیط زیست و عنوان داری دولت محیط زیستی، به دولت محیط نیستی رسید و چندین و چندبار، دستور گشودن دریچه سدها و خاک گرفتن دهانه چاه های غیرمجاز و تعلیق چاه های مجاز و کشت بَس و امثالهم در کنار بارها گردش قیچی در دستان متولیان تراز اول، عایدی جز خشکیدگی رؤیای ملت و رسوایی ستاد احیاء نداشته است!
این جمعه مبارک نیز-پنجم اسفند ۱۴۰۱- که مجدد، لوکوموتیوران قطار پیشرفت سریع مملکت، قیچی در دست و دستور بر تریبون، دوباره مقهور شوی بودجه ستانان شده و با اراده احیاء به کام یحیی و به قیمت امحاء بسیاری مناطق دگر، پروژه تونل کانی سیب را متعاقب وعده پیوست کردن ته مانده سد سِلوه و جان گرفتن سر شاخه دیگرِ زاب در بادیناوا(بادین آباد)، افتتاح کرد، آورده ای جز آبروداری با آبشویی-معادل پولشویی در اقتصاد- نخواهد داشت!
چه اینکه؛
چند ده میلیون متر مکعب آورده آب شیرین، طبق نظر بخش اعظم متخصصان این حوزه، بدون توجه به امکان اجرایی شدن سایر راهبردها، هیچگاه منجر به احیای دریاچه خشکیده ارومیه در تشت نمکی نخواهد شد و این آبروداری احباب، عوایدی جز آب پاشی بر تپه های نمکی، ثمری نخواهد داد و اگر هم میوه ای داشته باشد جز تناژ سیب پلاسیده و ترشیده کنارجاده ها، نخواهیم دید!
وا اسفا که این آبروداری، با #صنعت_آبشویی، مصیبت هدر رفت منابع ملی و بین المللی و سرکیسه کردن خزانه ملی و به تبع نیز ویرانه کردن مناطق تحت الشعاع پروژه های انتقال آب میان حوزه ای، نتیجه خواهد داد و مصیبت بارتر نیز آبروی رفته را نیز نتوان با #آبراهه های نمایشی که قسم اعظم آن در کانال های روباز تبخیر یا در مسیرهای ناهمسطح، هدر خواهد رفت، به مدعیانِ احیاء برگرداند!
آنچه مبهوت کننده نیز هست، میزان حجم آب ذخیره شده در دریاچه سد کولسه سردشت، از مابقی آب زاب است که در این فصل سال و در سایر فصول، علی رغم برقراری جریان سرشاخه های اصلی در معبر تاریخی آن رودخانه می باشدکه بسیار دور از انتظار و دور از انظار قیچی به دستان و دستورداران، ناهمسنگ با میزان بودجه گیری و هزینه کرد در دیواره های خاکی سد و البته ویرانه های جلگه های حاصلخیز و تخریب هزاران هکتار جنگل بکر مسیر عملیات سازه ای، باقیست که صدالبته اگر به این مصیبت، چرخش مستمر توربین های نیروگاه آبی پشت دیواره را نیز شاهد باشیم، محتمل لازم آید تا بودجه ستانان قهار، اینبار برای احیای دریاچه سد سردشت، پروژه انتقال میان حوزه ای دیگری از جغرافیای دورتری، پیشنهاد دهند تا خیل پیمانکاران سازه گرا، بیکار نمانند و جیب ها نیز بهتر مدیریت شوند!
ورشکستگی تنها در تجارت و سیاست مطرح نیست بلکه ورشکستگی در پروژه های آبروداری با آبشویی نیز مصیبتی بودجه ستان ساز است که به ضرس قاطع، روزگاری صدای آن به وضوح شنیده خواهد شد که خیلی دیر شده است!
اگر اهل انصاف، عبرت و خرد باشیم، امروز کلاه گشاد ستاد احیاء سرمان را و البته چشمان بصیرمان را نخواهد پوشاند و بیش از اینها، بازی نخواهیم خورد..
----
٭گزارش گزارشگر شبکه استانی از حضور رییس جمهور رییسی در آیین افتتاح تونل کانی سیب پیرانشهر👇
*https://t.iss.one/savezab/661
---
#کمپین_نجات_زاب
#ستاد_احیا
#دریاچه_ارومیه
#شوی_آبروداری
#مصیبت_آبشویی
#قربانی_شدن_زاب
@savezab
با
صنعت آبشویی!
صرف میلیون ها دلار کمک بین المللی و چندها میلیارد بودجه بی زبان ملی، برای احیاء دریاچه ارومیه- این گوهرناب محیطی که با بدگزینی های اداری، قربانی شد- پاسخِ مُدعایی نگرفت و زمان گذشت و نتایج میدانی، نشان داد که بودجه ستانان، نه تنها از بودجه ملی و کمک های بین المللی، بلکه از آبروی علمی-مدیریتیِ دانشگاهی و ناب نیز هزینه کرده اند!
تیترهای انتخابی نشریات ملی و رسانه های بین المللی و نیز نظرات کارشناسی متخصصان اهل فن و نهادهای مرتبط، در فاصله زمانی یک دهه گذشته، نشانگانِ بارزی بر ناکامی ستاد احیاء و آبروریزی تمام عیار مدعیان احیاست که شوربختانه، خیلی از شایستگان را نیز در جغرافیای نامُراد خود همراه کرد و آبرویی نیز برای آن مجموعه حداقلی، باقی نگذاشت...
هرچه زمان سپری شد، مدعایِ بودجه ستانانِ ستاد احیاء، رنگ باخت و از دولت مهر تا تدبیر و امید و انقلابی را در شکاف های کف دریاچه و نیز تَل های نمکی، گرفتار ساخت...
بلوف های اولویت اول بودجه و در صدر بودن محیط زیست و عنوان داری دولت محیط زیستی، به دولت محیط نیستی رسید و چندین و چندبار، دستور گشودن دریچه سدها و خاک گرفتن دهانه چاه های غیرمجاز و تعلیق چاه های مجاز و کشت بَس و امثالهم در کنار بارها گردش قیچی در دستان متولیان تراز اول، عایدی جز خشکیدگی رؤیای ملت و رسوایی ستاد احیاء نداشته است!
این جمعه مبارک نیز-پنجم اسفند ۱۴۰۱- که مجدد، لوکوموتیوران قطار پیشرفت سریع مملکت، قیچی در دست و دستور بر تریبون، دوباره مقهور شوی بودجه ستانان شده و با اراده احیاء به کام یحیی و به قیمت امحاء بسیاری مناطق دگر، پروژه تونل کانی سیب را متعاقب وعده پیوست کردن ته مانده سد سِلوه و جان گرفتن سر شاخه دیگرِ زاب در بادیناوا(بادین آباد)، افتتاح کرد، آورده ای جز آبروداری با آبشویی-معادل پولشویی در اقتصاد- نخواهد داشت!
چه اینکه؛
چند ده میلیون متر مکعب آورده آب شیرین، طبق نظر بخش اعظم متخصصان این حوزه، بدون توجه به امکان اجرایی شدن سایر راهبردها، هیچگاه منجر به احیای دریاچه خشکیده ارومیه در تشت نمکی نخواهد شد و این آبروداری احباب، عوایدی جز آب پاشی بر تپه های نمکی، ثمری نخواهد داد و اگر هم میوه ای داشته باشد جز تناژ سیب پلاسیده و ترشیده کنارجاده ها، نخواهیم دید!
وا اسفا که این آبروداری، با #صنعت_آبشویی، مصیبت هدر رفت منابع ملی و بین المللی و سرکیسه کردن خزانه ملی و به تبع نیز ویرانه کردن مناطق تحت الشعاع پروژه های انتقال آب میان حوزه ای، نتیجه خواهد داد و مصیبت بارتر نیز آبروی رفته را نیز نتوان با #آبراهه های نمایشی که قسم اعظم آن در کانال های روباز تبخیر یا در مسیرهای ناهمسطح، هدر خواهد رفت، به مدعیانِ احیاء برگرداند!
آنچه مبهوت کننده نیز هست، میزان حجم آب ذخیره شده در دریاچه سد کولسه سردشت، از مابقی آب زاب است که در این فصل سال و در سایر فصول، علی رغم برقراری جریان سرشاخه های اصلی در معبر تاریخی آن رودخانه می باشدکه بسیار دور از انتظار و دور از انظار قیچی به دستان و دستورداران، ناهمسنگ با میزان بودجه گیری و هزینه کرد در دیواره های خاکی سد و البته ویرانه های جلگه های حاصلخیز و تخریب هزاران هکتار جنگل بکر مسیر عملیات سازه ای، باقیست که صدالبته اگر به این مصیبت، چرخش مستمر توربین های نیروگاه آبی پشت دیواره را نیز شاهد باشیم، محتمل لازم آید تا بودجه ستانان قهار، اینبار برای احیای دریاچه سد سردشت، پروژه انتقال میان حوزه ای دیگری از جغرافیای دورتری، پیشنهاد دهند تا خیل پیمانکاران سازه گرا، بیکار نمانند و جیب ها نیز بهتر مدیریت شوند!
ورشکستگی تنها در تجارت و سیاست مطرح نیست بلکه ورشکستگی در پروژه های آبروداری با آبشویی نیز مصیبتی بودجه ستان ساز است که به ضرس قاطع، روزگاری صدای آن به وضوح شنیده خواهد شد که خیلی دیر شده است!
اگر اهل انصاف، عبرت و خرد باشیم، امروز کلاه گشاد ستاد احیاء سرمان را و البته چشمان بصیرمان را نخواهد پوشاند و بیش از اینها، بازی نخواهیم خورد..
----
٭گزارش گزارشگر شبکه استانی از حضور رییس جمهور رییسی در آیین افتتاح تونل کانی سیب پیرانشهر👇
*https://t.iss.one/savezab/661
---
#کمپین_نجات_زاب
#ستاد_احیا
#دریاچه_ارومیه
#شوی_آبروداری
#مصیبت_آبشویی
#قربانی_شدن_زاب
@savezab
Telegram
کمپین نجات زاب
Forwarded from محمد درویش
🟢 دروغ بزرگی به نام بهبود شرایط دریاچه ارومیه!🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ همین طور که در این گزارش تصویری از سیمای جمهوری اسلامی مشاهده می‌فرمایید، اعلام شده که سطح تراز دریاچه ارومیه در تاریخ گزارش - ۳ خرداد ۱۴۰۲ - نسبت به ابتدای سال آبی - اول مهر ۱۴۰۱ - بیست و نه سانتیمتر افزایش یافته و اینک به ۱۲۷۰.۴۲ متر رسیده است.
2️⃣ این در حالی است که برای مقایسه روندها باید مقیاس اندازه‌گیری یکسان باشد. یعنی باید دید که در سوم خرداد سال پیش این رقم چقدر بوده که می‌رسیم به یک واقعیت مهم اما نادلپسند! زیرا در آن تاریخ سطح تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۷۹ متر بوده است. یعنی: سطح تراز دریاچه در طول یک سال اخیر ۳۷ سانتیمتر هم کاهش یافته است!
3️⃣ از این دردناک‌تر آنکه در مرداد ۱۳۹۱، یعنی پیش از شروع رسمی فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه و بیش از یک میلیارد دلار هزینه، این رقم ۱۲۷۰.۶۳ متر بوده است. به عبارت ساده‌تر، بیش از پنجاه هزار میلیارد تومان هزینه کرده‌ایم و سطح تراز دریاچه ارومیه ، دست‌کم بیست و یک سانتیمتر کاهش هم یافته است. چرا می‌گویم دست‌کم؟ زیرا حتما با توجه به افزایش دما و تبخیر و مصارف کشاورزی، در مردادماه امسال، سطح تراز دریاچه باز هم کاهش خواهد یافت.
4️⃣ دقت کنیم که ما رژیم امارت اسلامی حاکم بر افغانستان را دروغگو می‌نامیم چرا که علناً و در روز روشن تخلیه بیش از یک‌میلیارد متر مکعب آب از سرریز سد کجکی به گود زره را با وجود تصاویر ماهواره‌ای انکار می‌کنند تا وجدان‌های بیدار دنیا هم به آنها و هم به ایدئولوژی آنها که دروغ را ابزار سیاست‌ورزی کرده، بخندند. آنگاه ما خود در ماجرای دریاچه ارومیه و برای جبران ناکارآمدی‌های خویش مثل طالبان دروغ می‌گوییم! والله این زیبنده ایران و ایرانی نیست. شرافت داشته و به مردم خود بیش از این توهین نکنید.
#دریاچه_ارومیه_جان_ماست
#هامون_جان_ماست
#مثل_طالبان_نباشیم
#محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/Cs4KTC8NJ8s/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
📚 @darvishnameh
1️⃣ همین طور که در این گزارش تصویری از سیمای جمهوری اسلامی مشاهده می‌فرمایید، اعلام شده که سطح تراز دریاچه ارومیه در تاریخ گزارش - ۳ خرداد ۱۴۰۲ - نسبت به ابتدای سال آبی - اول مهر ۱۴۰۱ - بیست و نه سانتیمتر افزایش یافته و اینک به ۱۲۷۰.۴۲ متر رسیده است.
2️⃣ این در حالی است که برای مقایسه روندها باید مقیاس اندازه‌گیری یکسان باشد. یعنی باید دید که در سوم خرداد سال پیش این رقم چقدر بوده که می‌رسیم به یک واقعیت مهم اما نادلپسند! زیرا در آن تاریخ سطح تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۷۹ متر بوده است. یعنی: سطح تراز دریاچه در طول یک سال اخیر ۳۷ سانتیمتر هم کاهش یافته است!
3️⃣ از این دردناک‌تر آنکه در مرداد ۱۳۹۱، یعنی پیش از شروع رسمی فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه و بیش از یک میلیارد دلار هزینه، این رقم ۱۲۷۰.۶۳ متر بوده است. به عبارت ساده‌تر، بیش از پنجاه هزار میلیارد تومان هزینه کرده‌ایم و سطح تراز دریاچه ارومیه ، دست‌کم بیست و یک سانتیمتر کاهش هم یافته است. چرا می‌گویم دست‌کم؟ زیرا حتما با توجه به افزایش دما و تبخیر و مصارف کشاورزی، در مردادماه امسال، سطح تراز دریاچه باز هم کاهش خواهد یافت.
4️⃣ دقت کنیم که ما رژیم امارت اسلامی حاکم بر افغانستان را دروغگو می‌نامیم چرا که علناً و در روز روشن تخلیه بیش از یک‌میلیارد متر مکعب آب از سرریز سد کجکی به گود زره را با وجود تصاویر ماهواره‌ای انکار می‌کنند تا وجدان‌های بیدار دنیا هم به آنها و هم به ایدئولوژی آنها که دروغ را ابزار سیاست‌ورزی کرده، بخندند. آنگاه ما خود در ماجرای دریاچه ارومیه و برای جبران ناکارآمدی‌های خویش مثل طالبان دروغ می‌گوییم! والله این زیبنده ایران و ایرانی نیست. شرافت داشته و به مردم خود بیش از این توهین نکنید.
#دریاچه_ارومیه_جان_ماست
#هامون_جان_ماست
#مثل_طالبان_نباشیم
#محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/Cs4KTC8NJ8s/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==