پارك ئاشتي،سرمايه نمادين

هرگاه تاريخ را تورق كنيم و به ويژه در آثار مستشرقان، هرجا نام سردشت ذكر شده،بر طبيعت بكر و رؤيايي آن و جنگل هاي بلوط آن چون صفحه اي جدانشدني از هويت اين شهرستان،توجه شده، تا جايي كه ميراث ماندگار و آثار فولكلور و شعر شاعران و داستان و حكايت و ترانه و حيران و لاوك و نقاشي هنرمندان نيز، همواره مشحون از اشارات به اين موهبت الهي بوده است...

زماني كه در دوران سازندگي، #رفسنجاني براي اولين بار در جمع شهروندان سردشت، حضور يافت كلامش را با ذكر برخورداري سردشت،از #موهبت_بلوط ها، آغاز كرد كه آن موقع از طرف بسياري از شهروندان اين شهر حداقل در محافل شخصي،مورد نقد قرار گرفت و در مقام مقايسه با باغات پسته رفسنجان و ارزآوري شان، زيره به كرمان بردن و شيره بر سرماليدن، خوانده شد ولي امروزه وقتي به ارزش اكولوژيك بلوط ها نظر مي اندازيم، پرپيمانه بر بيراهه بودن و عقيم بودن آن نقدها،البته فارغ از نقش دولت در توسعه دو منطقه جغرافيايي و نگاه سياسي و... پي مي بريم كه سخن از اين قياس، در اين مقال نمي گنجد!

آنچه امروز، موجب تحرير اين يادآوره گذرا شد، حريق دامنگير سريالي جنگل هاي زاگرس در كل و ويژه سردشت و ويژه تر آتش سوزي ديروز هفتم تيرماه (مصادف با سالروز بمباران شيميايي سردشت)منطقه ميرآباد، و امروز ظهرگاه روز هشتم تير(روز مبارزه با سلاح كشتار جمعي) #پارك_ئاشتي روبه روي شهر سردشت و بالادست مزار ابدي رفتگان و كوچ كردگان سردشت و دقيقا" در ديدرس اداره منابع طبيعي سردشت و فرمانداري شهرستان است!

#پارك_ئاشتي، تپه اي با وسعت چندده هكتاري است كه از چند دوره قبل در حايل و چنبره واگذاري به شهرداري و تغيير كاربري به #پارك_جنگلي و انتقال توليت،چون گوشت قرباني، هر روز سهم خواهان بيشتري پيدا مي كند كه متأسفانه در دوره شهردار سلطاني نيز، با همدستي چند زمين خوار و شهردار وقت،ضلع چسبيده به شهرك فرهنگيان با مساحتي چندهكتاري هوشمندانه قرباني شد و اين روزها نيز با تسليم يا عقيم شدن اداره منابع طبيعي در برابر هژموني زمين خواران و جنگل تراشان و سلب مسئوليت اداره شهرسازي، تداوم ابهام در مالكيت و ماندگاري وضعيت قبلي،بيم تحليل روزانه آن به ويژه از چند نقطه منتهي به ساختمان امام جمعه سابق تا كاشي فروشي قادرزاده و نيز ضلع شمال و شمال غربي و شرقي و شرق آن، حتمي به نظر مي رسد و تأسف زاتر نيز با باروت خوابيده در دل آن(روستاي به ريپانه و تعرض روزانه و مستمر و پيش روي و بيش طلبي در سه جهت شرق،شمال و غرب روستا و صدالبته حصاركشي و جانشان كردن مزار و قبر توسط برخي شهروندان در ذيل سايه درختان پاكوتاه بلوط چسبيده به آرامستان به شدت بد جايابي شده و تحميلي به ريپانه)، قرباني شدنش با روال فعلي، قطعي به نظر مي رسد!ً

اميد كه با يادواره ارزش اكولوژيكي بلوط ها، واكاوي تصوير سردشت در نگاه مستشرقان و تاريخ نگاران و .. و نيز بنا به #سرانه_افتضاح فضاي سبز شهري شهروندان جانباز سردشتي، متوليان و مسئولان براي يك بار هم كه شده، بلندمنظر و دورمنظرانه به فرداي سردشت بنگرند و آينده را از امروز براي قضاوت در باب اقتدار مديريتي و فهم آموزه هاي يادگيري هاي دانشگاهي آن علم و كاربرد به گاه اصول آينده پژوهي در مديريت، مورد امعان نظر قرار دهند و روال ها و رويه هاي مديريتي را به جريان باد و قضا و قدر و هژموني زياده خواهان نسپارند كه فرصت ها به شدت در گذراند و تاريخ نيز با شدت بيشتر قسي القلب..

خواهشا" نگذاريد ده ها هكتار جنگل، اين شاهرگ حيات امروز و فرداي جانبازان شهر، چون #گرده_سور، از حساب ملت و دولت،به حساب سودورزان خودزن و حق سوز و عموم محروم، انتقال يابد!

#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#سرمايه_هاي_نمادين
#پارك_ئاشتي
#مسئولان_پاي_بر_ركاب
#ضرورت_اقدام

@Oaktreeloverbikers

انتخاب هاي تحميلي ما
#رئوف_آذري

چند دوره از عمر شوراهاي شهر و روستا سپري شده و هنوز انتقال سند #پارك_ئاشتی (تپه جنگلي مشرف به شهر سردشت] به شهرداري درهاله اي از ابهام است در حالي كه در همان حوالي،ضلع غربي،ده ها قطعه زمين از تن كم رمق پارك جدا شدند و توسط چند سودجوي ورشكسته به فروش رفتند و اينك سازه هاي بتني چسبيده به شهرك فرهنگيان، طبقه به طبقه چنگ در گردن آسمان نهاده اند و هر روز به سمت شمال پارك نيز دست درازي ها و پيش روي ها بيشتر و بيشتر مي شود و نه مسكن و شهرسازي و نه منابع طبيعي و نه شهرداري كك شان نمي گزد و اگر هم احساسي دارند شخصي و هيجاني و كم پشتوانه نشان مي دهند!

نوزدهم مردادماه شاهد حركت دستگاه هاي سنگين در بالاي تپه بوديم كه مشغول عمليات تسطيح جاده خاكي،شن ريزي و آب پاشي بودند!

واقعيتش خيلي به خود نهيب زديم كه از چه سبب، بي تفاوت نگاه شان مي كنيم و واكنشي نداريم؟!
اما به خود كه آمديم، متوجه شديم كه موضوع همان "انتخاب هاي تحميلي است" انتخابي كه به "بد بهتر از بدتر، شهره شده اند"!

متأسفانه ما سالهاست در چنگال انتخاب هاي تحميلي، عمر و وطن مي سپاريم و تأسف زاتر كه "درد" هر روز بيشتر از ديروز مي شود..

امروز علي رغم بيش از ربع قرن كنشگري باز مجبوريم بين "بد و بدتر" دست به انتخاب بزنيم و "انفعال بد" را در قبال حركت ماشين آلات سنگين اختيار كنيم😭 چه اينكه اگر چنين نكنيم و كار را بر شهرداري سخت كنيم چه بسا، بلايي كه سر زمين هاي مشهور به شهرك بسيجيان، دلاور،مهر، جانبازان، فدك و البته فرهنگيان آمد، مجددچون زخم چركيني تكثير شوند و بلايي كه سر درختان چند ده ساله داخل هنگ مرزي،بخش فروش رفته كلانتري١١ آمد و نمونه اي ديگر نيز از اين قسم به مشام مي رسد، دوباره، پاره هاي تن شهر، مرگ تدريجي يا دفعي نصيب برند😓
#گرده_سور و #پارك_ئاشتي و #غه_وزه و #كه_وه_نه، #كاني_بوگه_ن و.. ناموس اين شهراند و اگر همچنان مثل قبل قرباني شوند، هويت اولين شهر قرباني جنگ افزارهاي شيميايي جهان و ميعادگاه صلح، زايل شدني خواهد بود..

انتظار مي رود شهروندان و به ويژه مدعيان فعاليت مدني، محيط زيستي و صدالبته متوليان اصلي و حقوق بگير، نگذارند چون كذشته سرمايه هاي اين جغرافيا به تاراج رود.

شاید اگر حداقل در هيأت پارك هاي جنگلي و مايملك عمومي،باقی بمانند، به نسل بعد منتقل شوند..

#بلوط_زاگرس
#جغرافياي_سردشت
#مظلوميت_تاريخي
#حق_عمومی

@Oaktreeloverbikers
---
https://www.instagram.com/p/CDw6CKTgMq-/?igshid=1hnbv0qp6xmu0

آبیدر سردشت(گرده سور)،
قربانی چنگ اندازی ها
#رئوف_آذری

گرده سور(GRDASUR)، عنوان تپه ای است مشرف به شهر سردشت که در واقع سردشت در کوهپایه ی آن، جان گرفته است.

به درازنای تاریخ، گرده سور، شاهد خوشی ها و ناخوشی های سردشت بوده و فارغ از جنگ هشت ساله و بمباران شیمیایی، در پیشاانقلاب و دوران های سخت تاریخی این شهر نیز، چون دژی مستحکم، نقش سپر بلاداشته و‌قاعدتاًً بارها و بارها، چون ستون فقرات شهر، در استواری آن، مؤثر بوده است اما دریغا و دردا؛

همچنان که انقلاب ها،فرزندان خود رامی خورند، شهرنشینان و حومه گزینان نیز در بی تفاوتی محض ادارات متولی و حتی در پاره ای موارد با چراغ سبز آنان، به #خوردن_ستون_فقرات شهر مشغول اند و از چندین جهت؛

بالادست آرامستان و سه راه ژاژوکه، ده شت کپران و مسکن مهر، بالادست بلوار بيوران و سالن های ورزشی و منبع آب به بهانه های متعدد از جمله؛

معدن آباء و اجدادي، بارگذاري كتري زغالي اجداد قرون گذشته در نقطه اي از اين جغرافيا، شهرك سازي و حاشيه سازي، واگذاري به نهادهايي خاص و تجارت برخي متوليان و.. در حال چنگ اندازي بر اين #سرمايه_نمادين شهر اند و تأسف زاتر نيز با شروع عمليات احداث كمربندِ شهر از اطراف آن، طمع و ولع سودجويان فزوني يافته و روز به روز، جغرافياي ملي و شهرستاني به نفع اشخاصي خاص در حال پس روي و كاهش نابخشودني است!

از اين تريبون و به نام #شهربانان و #حافظان_سرمايه_ملي، همه كنشگران و معتمدان، متوليان خالص،ناب و دلسوز و به ويژه ادارات مسكن و شهرسازي، شوراي شهر و شهرداري و شخص شيخ الرييس شهر و ويژه تر، نماينده كوشاي مردم در مجلس شورا را مي طلبيم كه؛

در اقدامي عاجل و فورس ماژور، حريم عمومي اين منطقه را مشخص و در راستاي حفاظت و صيانت از اين سرمايه ارزشمند شهرستاني، تمهيد ويژه اي معمول داشته؛

پروژه هاي ويژه و تاريخي را تعريف و با جذب بودجه هاي جهشي و سرمايه گذارهاي بخش خصوصي، يادگاري تاريخي به نسل آتي، تقديم دارند چه اينكه؛

#گرده_سور استعداد #آبیدر_شدن دارد و بي توجهي به اين ظرفيت، ظلمي تاريخي و نابخشودني است...
پس بسم ا...

♻️🔥🚴🏻‍♂️
#بلوطبانان_پا_به_ركاب
#سرمايه_هاي_نمادين_ملي
#گرده_سور
#آبیدر_سردشت
#صيانت

@Oaktreeloverbikers
---
https://www.instagram.com/p/CEOGN7gg72X/?igshid=1pvqn0cyqt06w