دارالولایه | مهدی نعلبندی
203 subscribers
472 photos
95 videos
1 file
732 links
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
Download Telegram
Forwarded from شهرستان ادب
🔻گذر شهریار به عرفان و حکمت
(یادداشتی از جناب آقای #مهدی_نعلبندی در پرونده‌پرتره‌ی #شهریار)

▪️«...شهریار چرا شروع به نوشتن قرآن کرد و یک جزء از کلام خدا را با خطّ خود و به دست خود نوشت؟ خطی که از میرزاطاهر آموخته بود. و میرزاطاهر، خوش‌نویسی بود که کلام خدا را بیست‌وچهار بار نوشته بود و نقل است که آیات را از سینه می‌نوشت و از بر بود. می‌گویم قرآن‌نوشتن شهریار هم شاید راهی بود برای مؤانست بیشتر او با کلام وحی؛ انسی مدام و خوانشی از مجرای نوشتن. او می‌نوشت که خوانده باشد و می‌خواند که چیزی بشنود. و لابد چیزی بگوید از همان‌ها که آقای بهاءالدینی فرمود. شاید همانند نخله‌ای از آتش که سخن گفت با موسی و شاید هم سخن موسی در پاسخ یک سؤال از او: که این است عصای من و بدان تکیه می‌کنم و گوسفندانم را با آن هی می‌کنم و منافع دیگری است در این عصا برای من. "و ما تلک بیمینک یموسی، قال هی عصای أتوکؤا علیها و أهش بها علی غنمی و لی فیها مئارب أخری". نکتۀ نغز این مکالمه را نکته‌دانان همان گفته‌اند که موسی به معاشقه، سخن می‌گفت و او را میلی بود با سؤال‌کننده. شهریار هم شاید نوشتن را همان می‌دانست که؛ "أتوکؤا علیها و أهش بها علی غنمی و لی فیها مئارب أخری".

شاید شهریار می‌نوشت که رنگ آیات قرآن را بگیرد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد به پیرانه‌سری. و این شاعر پیر، لابد هنوز دلی جوان داشته برای عاشق‌شدن...»

متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9587

☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻تاریخی در دوازده بیت | یادداشتی از #مهدی_نعلبندی
(به مناسبت ایام رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در پرونده‌پرتره‌ی #شهریار)

▪️«...رحلت پیامبر صاعقه‌ای بود در خرمن امتی که آیه می‌شنیدند از زبان او و آسمان شهرشان دم به دم کلمه می‌بارید. و پیامبر که رفت ؛ آسمان ساکت شد و آیه نرویید در خرمن حوادث. عده‌ای مرتد شدند و در "شفا حفره" جاهلیت خلیدند و عده‌ای در سقیفه به شور نشستند تا تقدیر زمین را جز بر مدار آسمان بنگارند. و علی در خانه بود به نوشتن قرآن. صاعقه رحلت پیامبر سنگین بود و خرمن امت را سوخت.
پیامبر در بین ما غریب است. کم نوشته‌ایم و کم سروده‌ایم از پدر امّت. بماند. لیکن یکی از زیباترین سروده‌ها در واقعه رحلت نبیّ مکرّم اسلام – که سلام خدا بر او خاندان پاک او باد، شعر زیبای مرحوم استاد سید محمّد حسین بهجت تبریزی متخلّص به شهریار است...»

متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9698

☑️ @ShahrestanAdab
#به_یاد_آوینی
🔸
در نوشتن مدیون سه تنم. که هر سه را شاگرد معنوی‌شان بوده‌ام.
صراحت را از #جلال آموختم.
متانت را از سید مرتضی #آوینی.
و شوریدگی را از استاد #شهریار.
مدیون هر سه برگوارم که برای من همیشه زنده اند.
آدینی، یکی از آن سه بزرگوار است.
مردی که در عکس حجله‌ایش پیراهن لی به تن دارد. سال ۷۲ و من و بغض جست و جوهایم. یادش بخیر.
او را نمی‌پرستم مثل برخی از دوستانم، اما او را حقی بزرگ است بر گردنم.
شاید امروز عین او نیندیشم، اما اندیشیدن را از او آموختم.
هنوز هم می‌گویم: « آوینی تجلیل شد، اما تحلیل نشد ».
آوینی را دوستانش جدی نگرفتند و نخواندند. شاید چون خیلی به آنان نزدیک بود. و روشنفکران جدی نگرفتند، چون از نظر آنان تجزّمی داشت ناخوشایند. اما به زعم من او فتح بابی بود برای اندیشه‌ای نو. او را نباید با هگلیسم و هایدگریزه کردن انقلاب اشتباه گرفت.
آوینی فردیدی بود اما فردید نبود.
دوستانی که گاهگاهی جلساتی برای این مرد گذاشتند، بعد از ۲۶ سال هنوز تجلیل او را مدنظر قرار دادند تا تحلیل اندیشه او را. و گاه حتی همین یادکرد او فراموشمان می شود.
آوینی یک #فیلمبردار نبود، #اندیشه‌_ورز بود.
۲۰ فروردین سالروز شهادت اوست. به روح بلندش درود میفرستم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / فروردین ۹۸
@mehdinalbandie

https://uupload.ir/files/8ehg_fb_img_1554565121071.jpg
👈 #او_را_صدایی_اهورایی_بود
🔸
این خبر بک ساله شد. و داغ ما نیز. #اصغر_فردی روی در نقاب خاک کشید. #هنرمندی_بزرگ و #پژوهشگری_سختکوش با #صدایی_اهورایی که آلبوم های به جای مانده از او به زبان های #فارسی و #ترکی_آذربایجانی جزو ماندگارترین #تولیدات_رادیویی بودند و خواهند بود.
برای کسی و از کسی می نویسم که برخی فرازهای روایت او از استاد شهریار را نمی پسندیدم، ولی آن چه به آشکارگی آفتاب است این که او از رازداران خلوت شهریار ملک سخن بود. اصغر فردی بی بدیل ترین #کارشناس در حوزه ادبیات رثایی آذربایجان بود و کمتر کسی را می شناسم در این حوزه‌ که به قدر مرحوم فردی #شعر_مرثیه از بر داشت و می توانست ساعت ها در باب شعر مرثیه آذربایجان سخن براند و شعر بخواند که در این ساحت، آلبوم #محرم_نوحه_سی یادگاری است ماندگار از او. آلبوم وداع و خوانش استادانه #گنجینه_الاسرار عمان سامانی، آلبوم اشعار #صراف و آلبوم #شهریار او، همه و همه از منظر رادیویی کارهایی استادانه و فاخرند که از فردی به یادگار مانده اند.
مرحوم فردی از اولین نویسندگان، تهیه کنندگان و گویندگان #رادیو_برونمرزی_تبریز بود که در این باب رواست حاج رسول بشیری از فردیت فردی در رادیو برونمرزی سخن بگوید.
مستندهای تلویزیونی #هفده_شهر_قفقاز اثری ماندگار و بموقع بود که توسط مرحوم اصغر فردی ساخته شد و هنوز ماندگارترین اثر در این حوزه است و به زعم من این مجموعه را باید #جاده_ابریشم_تلویزیون_ایران نامید.
از همه اینها که بگذریم #نثر_فردی نثری فرید و فاخر بود و به تعبیر خودش بلد بود #توسن_سخن را وادی به وادی #بتازاند و از هر گلشنی گلی بچیند و به مخاطب عرضه دارد.
فردی، عاشق توامان #ایران و #آذربایجان بود و این دو عشق را نه در عرض هم و در تزاحم با هم، که یکی می دانست و همزاد هم. و این جنبه فردی ستودنی بود و هست و خواهد بود.
اواخر عمر نیز مرحوم فردی دست به کاری سترگ زد که شتر تقدیرش تا در خانه این حقیر آمد و نخوابید. تصحیح #غزلیات غیر عاشورایی مرحوم #صافی. و دست آن مرحوم مریزاد که این کار را به سامان رساند و بی شک او صالحتر از حقیر بود برای این کار سترگ.
برای آن استاد فقید طلب آمرزش دارم و یادش را عزیز می دارم و این بیت مرحوم استاد شهریار را که با صدای او شنیدنی است به او تقدیم می دارم:
بیگانه شمردند مرا در #وطن خویش
تا بی وطن و از همه آواره #بمیرم.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۹ امرداد ۱۳۹۸

@mehdinalbandie

https://uupload.ir/files/3vp_img_20190731_182402_196.jpg
Forwarded from شهرستان ادب
🔻تاریخی در دوازده بیت | یادداشتی از #مهدی_نعلبندی
(به مناسبت ایام رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در پرونده‌پرتره‌ی #شهریار)

▪️«...رحلت پیامبر صاعقه‌ای بود در خرمن امتی که آیه می‌شنیدند از زبان او و آسمان شهرشان دم به دم کلمه می‌بارید. و پیامبر که رفت ؛ آسمان ساکت شد و آیه نرویید در خرمن حوادث. عده‌ای مرتد شدند و در "شفا حفره" جاهلیت خلیدند و عده‌ای در سقیفه به شور نشستند تا تقدیر زمین را جز بر مدار آسمان بنگارند. و علی در خانه بود به نوشتن قرآن. صاعقه رحلت پیامبر سنگین بود و خرمن امت را سوخت.
پیامبر در بین ما غریب است. کم نوشته‌ایم و کم سروده‌ایم از پدر امّت. بماند. لیکن یکی از زیباترین سروده‌ها در واقعه رحلت نبیّ مکرّم اسلام – که سلام خدا بر او خاندان پاک او باد، شعر زیبای مرحوم استاد سید محمّد حسین بهجت تبریزی متخلّص به شهریار است...»

متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9698

☑️ @ShahrestanAdab
👈 #به_زودی
🔸
و آن برگزیده ی گرامی به آسمان ها رفت. فراتر از ملکوت. و آن بسیار توانا او را آموخت. جبرئیل که فرشته ی وحی بود .در برترین افق. آنگاه نزدیک آمد و بر او نازل گردید. به قدر دو چلّه ی کمانِ نهاده بر هم و یا نزدیک ترا ز آن. پس به او وحی کرد.
و آن گرامی بر بهشت گذشت. فرشته آمد. میوه ای آورد .میوه ای از یک درخت. درختی به غایت پاک. و میوه را به آن برگزیده ی گرامی داد.
و آن گرامی از آسمان ها آمد. و آن میوه را به زمین آورد. آن میوه از درختی بود در بهشت. از درختی به غایت پاک.
بهشت بر زمین وزید. خانه ی آن گرامی عطر بهشت پراکند. میوه ای از آن میوه رست. و میوه ها از آن. همگی پاک چون آن درخت پاک. و آن درخت، ریشه در آسمان ها داشت.
و آن برگزیده ی گرامی آن میوه را بسیار بوسید. و آن میوه را بسیار بویید.
و آن میوه ی پاکیزه یک کلمه بود. کلمه ای به سان یک درخت پاک. درختی با شاخسارهای افراشته در آسمان که میوه می داد به فرمان خداوند. و آن درخت، آن کلمه بود .شقّه ای از آن کلمه که در آغاز بود. و در آغاز کلمه بود. و کلمه، خدا بود.
🔸
به نام خدای رحمانِ رحیم
ما تو را کوثر بخشیدیم؛ پس برای خدایت نماز بگذار و قربانی کن. همانا بدگوی تو، دم بریده ی مقطوع النسل است.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز
بخشی از کتاب #او_یک_کلمه_بود

ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی

@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/CDyBHEhgYYq/?igshid=10cjwg1xcruf5
دومین #به_زودی.
کتاب دارالولایه.
بخشی از متن کتاب:
🔸️
شعر محرّم، تاریخ است. تاریخی منظوم و پویا. نه مأخوذ از تاریخ، كه خود تاریخ است و عین روایت. روایتی صادق و پویا. و خیال، طوق اطاعت به گردن و در خدمت روایت است.
شعر محرّم، آیینه‌زاری است كه آینه‌ها در آن، دیده در دیده‌ی هم روایان اشکند با ردّی از شفق به رخسار. روایتی از حنجری منحور و سینه‌ای مکشوف و انگشتری مفقود. و ترجیع آن تلاوت كه بر نیزه‌ها رفت.
شعر شیعه، دلنگ‌دلنگ قافله‌ی عشق است.
شعر رثایی، گونه‌ای جدایی‌ناپذیر از گنجینه‌ی ادبیّات تركی آذربایجانی است. بسیارند دواوینی كه مانایی‌شان را اگرچه مدیون صفای باطن سرایندگان خود و روایتی كه از نیمروز دهم محرّم سال 61 هجری ارایه كرده‌اند، هستند؛ اما در
عرصه‌ی شعر نیز آوردی آراسته‌اند و هم‌آورد می‌طلبند. ابیاتی كه در بلاغت و تصویر، توسن از عراق و خراسان تا هند می‌تازند.
🔸️
بخشی از کتاب #دارالولایه
ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی

@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/CD6rGEHgjnd/?igshid=1xtk00y6seiow
#روایت_جنگ_با_کلاش
🔸
از فیلم‌هایی که زیاد بر پرده ماند و زیاد هم فروخت #گذرگاه بود. ساخته #شهریار_بحرانی در سال ۶۵.
گذرگاه فیلمی حماسی بود محصول حوزه هنری. بحرانی در دهه هفتاد #حمله_به_اچ۳ را هم برای جنگ ساخت و رو آورد به قصص قرآنی. درست مثل مرحوم فرج‌الله سلحشور.
تیتراژ وسترن‌وار گذرگاه با نقاشی‌های روی شیشه عبدالحمید قدیریان از همان آغاز فیلم خبر از فیلمی سراسر هیجان و تعلیق می‌داد. بحرانی سعی کرده در بطن فیلمی اکشن و حماسی از دو چیز غافل نشود: خانواده و مسجد.
بحرانی هم در گذرگاه و هم در هراس که یک سال بعد ساخت به کردستان عراق و پیشمرگان پرداخت.
علی‌ شاه‌حاتمی در این فیلم نقش افسر بعثی را بازی می‌کند که بعدها در دهه هفتاد با ساختن دو سریال #خوش_رکاب و #خوش_غیرت به جنبه‌ای مردمی و لاله‌زاری از دفاع مقدس پرداخت.
گذرگاه بحرانی و #پلاک ابراهیم قاضی‌زاده فیلم‌هایی تکاوری بودند که جنگ را با کلاس روایت می‌کردند.
🔸

#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲ مهر ۱۴۰۲
@mehdinalbandie