👈 #به_زودی
🔸
و آن برگزیده ی گرامی به آسمان ها رفت. فراتر از ملکوت. و آن بسیار توانا او را آموخت. جبرئیل که فرشته ی وحی بود .در برترین افق. آنگاه نزدیک آمد و بر او نازل گردید. به قدر دو چلّه ی کمانِ نهاده بر هم و یا نزدیک ترا ز آن. پس به او وحی کرد.
و آن گرامی بر بهشت گذشت. فرشته آمد. میوه ای آورد .میوه ای از یک درخت. درختی به غایت پاک. و میوه را به آن برگزیده ی گرامی داد.
و آن گرامی از آسمان ها آمد. و آن میوه را به زمین آورد. آن میوه از درختی بود در بهشت. از درختی به غایت پاک.
بهشت بر زمین وزید. خانه ی آن گرامی عطر بهشت پراکند. میوه ای از آن میوه رست. و میوه ها از آن. همگی پاک چون آن درخت پاک. و آن درخت، ریشه در آسمان ها داشت.
و آن برگزیده ی گرامی آن میوه را بسیار بوسید. و آن میوه را بسیار بویید.
و آن میوه ی پاکیزه یک کلمه بود. کلمه ای به سان یک درخت پاک. درختی با شاخسارهای افراشته در آسمان که میوه می داد به فرمان خداوند. و آن درخت، آن کلمه بود .شقّه ای از آن کلمه که در آغاز بود. و در آغاز کلمه بود. و کلمه، خدا بود.
🔸
به نام خدای رحمانِ رحیم
ما تو را کوثر بخشیدیم؛ پس برای خدایت نماز بگذار و قربانی کن. همانا بدگوی تو، دم بریده ی مقطوع النسل است.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز
بخشی از کتاب #او_یک_کلمه_بود
ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CDyBHEhgYYq/?igshid=10cjwg1xcruf5
🔸
و آن برگزیده ی گرامی به آسمان ها رفت. فراتر از ملکوت. و آن بسیار توانا او را آموخت. جبرئیل که فرشته ی وحی بود .در برترین افق. آنگاه نزدیک آمد و بر او نازل گردید. به قدر دو چلّه ی کمانِ نهاده بر هم و یا نزدیک ترا ز آن. پس به او وحی کرد.
و آن گرامی بر بهشت گذشت. فرشته آمد. میوه ای آورد .میوه ای از یک درخت. درختی به غایت پاک. و میوه را به آن برگزیده ی گرامی داد.
و آن گرامی از آسمان ها آمد. و آن میوه را به زمین آورد. آن میوه از درختی بود در بهشت. از درختی به غایت پاک.
بهشت بر زمین وزید. خانه ی آن گرامی عطر بهشت پراکند. میوه ای از آن میوه رست. و میوه ها از آن. همگی پاک چون آن درخت پاک. و آن درخت، ریشه در آسمان ها داشت.
و آن برگزیده ی گرامی آن میوه را بسیار بوسید. و آن میوه را بسیار بویید.
و آن میوه ی پاکیزه یک کلمه بود. کلمه ای به سان یک درخت پاک. درختی با شاخسارهای افراشته در آسمان که میوه می داد به فرمان خداوند. و آن درخت، آن کلمه بود .شقّه ای از آن کلمه که در آغاز بود. و در آغاز کلمه بود. و کلمه، خدا بود.
🔸
به نام خدای رحمانِ رحیم
ما تو را کوثر بخشیدیم؛ پس برای خدایت نماز بگذار و قربانی کن. همانا بدگوی تو، دم بریده ی مقطوع النسل است.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز
بخشی از کتاب #او_یک_کلمه_بود
ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CDyBHEhgYYq/?igshid=10cjwg1xcruf5
Instagram
مهدی نعلبندی
👈 #به_زودی 🔸 و آن برگزیده ی گرامی به آسمان ها رفت. فراتر از ملکوت. و آن بسیار توانا او را آموخت. جبرئیل که فرشته ی وحی بود .در برترین افق. آنگاه نزدیک آمد و بر او نازل گردید. به قدر دو چلّه ی کمانِ نهاده بر هم و یا نزدیک ترا ز آن. پس به او وحی کرد. و آن گرامی…
دومین #به_زودی.
کتاب دارالولایه.
بخشی از متن کتاب:
🔸️
شعر محرّم، تاریخ است. تاریخی منظوم و پویا. نه مأخوذ از تاریخ، كه خود تاریخ است و عین روایت. روایتی صادق و پویا. و خیال، طوق اطاعت به گردن و در خدمت روایت است.
شعر محرّم، آیینهزاری است كه آینهها در آن، دیده در دیدهی هم روایان اشکند با ردّی از شفق به رخسار. روایتی از حنجری منحور و سینهای مکشوف و انگشتری مفقود. و ترجیع آن تلاوت كه بر نیزهها رفت.
شعر شیعه، دلنگدلنگ قافلهی عشق است.
شعر رثایی، گونهای جداییناپذیر از گنجینهی ادبیّات تركی آذربایجانی است. بسیارند دواوینی كه ماناییشان را اگرچه مدیون صفای باطن سرایندگان خود و روایتی كه از نیمروز دهم محرّم سال 61 هجری ارایه كردهاند، هستند؛ اما در
عرصهی شعر نیز آوردی آراستهاند و همآورد میطلبند. ابیاتی كه در بلاغت و تصویر، توسن از عراق و خراسان تا هند میتازند.
🔸️
بخشی از کتاب #دارالولایه
ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CD6rGEHgjnd/?igshid=1xtk00y6seiow
کتاب دارالولایه.
بخشی از متن کتاب:
🔸️
شعر محرّم، تاریخ است. تاریخی منظوم و پویا. نه مأخوذ از تاریخ، كه خود تاریخ است و عین روایت. روایتی صادق و پویا. و خیال، طوق اطاعت به گردن و در خدمت روایت است.
شعر محرّم، آیینهزاری است كه آینهها در آن، دیده در دیدهی هم روایان اشکند با ردّی از شفق به رخسار. روایتی از حنجری منحور و سینهای مکشوف و انگشتری مفقود. و ترجیع آن تلاوت كه بر نیزهها رفت.
شعر شیعه، دلنگدلنگ قافلهی عشق است.
شعر رثایی، گونهای جداییناپذیر از گنجینهی ادبیّات تركی آذربایجانی است. بسیارند دواوینی كه ماناییشان را اگرچه مدیون صفای باطن سرایندگان خود و روایتی كه از نیمروز دهم محرّم سال 61 هجری ارایه كردهاند، هستند؛ اما در
عرصهی شعر نیز آوردی آراستهاند و همآورد میطلبند. ابیاتی كه در بلاغت و تصویر، توسن از عراق و خراسان تا هند میتازند.
🔸️
بخشی از کتاب #دارالولایه
ممنونم از مدیر محترم نشر آب و آبگینه برادر عزیزم جناب آقای #شهریار_شفیعی
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CD6rGEHgjnd/?igshid=1xtk00y6seiow
Instagram
مهدی نعلبندی
دومین #به_زودی. کتاب دارالولایه. بخشی از متن کتاب: 🔸️ شعر محرّم، تاریخ است. تاریخی منظوم و پویا. نه مأخوذ از تاریخ، كه خود تاریخ است و عین روایت. روایتی صادق و پویا. و خیال، طوق اطاعت به گردن و در خدمت روایت است. شعر محرّم، آیینهزاری است كه آینهها در آن،…