دارالولایه | مهدی نعلبندی
201 subscribers
477 photos
95 videos
1 file
737 links
پراکنده نویسی های یک نویسنده شهرستانی
Download Telegram
👈 #به_یاد_سعدی_زمان
🔸
#سيدرضا_حسيني شاعر و روحانی تبریزی ملقب به #سعدي_زمان ابتدا به شغل خرازي مشغول بود و سپس كارمند اداره ثبت اسناد شد. پس از بازنشستگي در خيابان #منجم دفترخانه ثبتي داير نمود و ساكن محله #ويجويه تبريز گشت. بعدها به تهران #مهاجرت كرد و در سال ۱۳۶۵ شمسي دار فاني را وداع گفت.
از ويژگي هاي اشعارحسيني، مي‌توان پاي بندي او به #مقاتل و #روايات ائمه معصومين - عليهم السلام - را برشمرد و اينكه او در نقل منظوم سيره و حيات #چهارده_معصوم - عليهم السلام - تلاش وافر نموده است.

بو سؤز كي عرض ائديرم مقتلين عبارتي دور
صحيح دير خبري مجلسي روايتي دور
و يا:
بو سؤزكي شيعه لره چوخ بؤيوك بشارتدور
زبان حال دگول معتبر روايتدور
يازار صحيفه‌ي قيرخ بئش ده مجمع النورين
وئره‌ر محبلره سور قلب و قرهًْ العين ...

یکی از ماندگارترین سروده های حسيني سعدي زمان، منظومه ای بلند معروف به #مین_بيت است كه در بيان رشادت و شهادت حضرت #قمر_منير_بني_هاشم سروده شده است و داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است.

🔸 تاثيرپذيري شاعر از #شاهنامه_فردوسي بويژه در نيمه نخست منظومه كه روايتگر حالات جنگ #عباس_علمدار در روز عاشوراست مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيبايي‌هاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحه خوانان نيز آسان تر مي‌كند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.

شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب

🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبدالله الحسين، در عين زيبايي منحصر به‌فرد، بيت فارسي #مرحوم_نير را يادآور مي شود كه:

زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را

و حسيني نيز اين چنين لب به بيان زبان‌حال گشوده است:

شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده ويرّام يزيده پالهنگ
شام اميرين سالام ائيله ذلّته
قولاري باغلي گتورّم بيعته

🔸 شايد زيباترين تصويرسازي‌ شاعرانه را كه با خلق #تابلوهايي_پياپي سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:

داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاسكلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين

🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن #اصطلاحات_نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.

دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام

🔸 مكالمه عباس نام آور با آب #فرات نیز در اوج شاعرانگی است:

پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي

🔸 توصيف #مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:

تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب

و حسینی سعدی زمان:

مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...

🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين #ترجمه كرده است:

اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول الّي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور

بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸

@mehdinalbandie


https://uupload.ir/files/doo8_76262.jpeg.jpg
👈 #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان
🔸
یکی از ماندگارترین سروده های مرحوم سيدرضا حسيني ملقب به #سعدي_زمان، منظومه ای بلند معروف به "مین بيت" است در بيان رشادت و شهادت حضرت قمر بني‌هاشم، که داراي ويژگي‌هايی منحصر به فرد است.
🔸️ تاثيرپذيري شاعر از شاهنامه فردوسي در بیان حالات جنگ عباس علمدار در روز عاشورا مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيبايي‌هاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحه‌خوانان نيز آسان مي‌كند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.

شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب

🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبدالله‌الحسين، در عين زيبايي منحصر به‌فرد، بيت فارسي مرحوم نيّر را يادآور مي شود كه:
زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را
و حسيني نيز اين چنين زبان‌حال سروده است:
شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيّدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده وورّام يزيده پالهنگ
شام اميرين ساللام ائيله ذلّته
قوللاري باغلي گتورّم بيعته

🔸 شايد زيباترين تصويرسازي‌ شاعرانه را كه با خلق تابلوهاي پياپي و سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:
داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاس‌كلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين

🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن اصطلاحات نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.
دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام

🔸 مكالمه عباس نام آور با آب فرات نیز در اوج شاعرانگی است:
پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي

🔸 توصيف مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:
تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب

و حسینی سعدی زمان:
مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...

🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين ترجمه كرده است:
اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول اللي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور

بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸

@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/CStALiTj33X/?utm_medium=copy_link
👈 #نیسگیل‌لر_شاعری
🔸
در بين مداحان و نوحه خوانان تبريزي مشهور است كه در هر مجلس روضه‌اي اگر حال آن‌چناني نباشد، يكی دو بيت از صافي كافي است تا انقلابي به‌پا شود و باران اشک ببارد. صافي، شاعر غزل است كه رجوعش به آستان اباعبدالله از سرِ التجاء بوده است و شايد همين است كه حالت تضرع و انابه در تمامي اشعار او موج مي‌زند. اگر بخواهم به‌زبان مادري نسبتي به او دهم، بايد او را «نيسگيل‌لر شاعري» بنامم:
صافی بیر جمع دیوللر هامی آغلار گوزیله
کربلایه گیدیروخ سنده سورون گَل یوزیله
خیمه گاهین در و دیوارینی یاز بو سوزیله
یاندیرور عالمی نیسگیل‌لریم ای‌وای بالا وای

در شعر عين‌الحيات صافي، آن همه تصاوير بكر و عاشقانه و حتي عارفانه موجود است كه تابلويي زيبا و رنگارنگ از ظهرعاشورا برايت ترسيم مي‌كند.
سو يوخ نماز وقتيدي قان دستماز آليب
روح القدس دوروب قاباغيندا اذان وئرير

مشهورترين و فراگيرترين شعر صافي در وصف حضرت عباس- عليه‌السلام- شعر معروف «مشك و خدنگ» اوست.
سو مشگیمی بو قوم ایدوب بهانه قارداش
خدنگ ظلمه اولموشام نشانه قارداش
گه گور نجه گُولون سولوبدی
سو مشکی قانیله دولوبدی

اما مثنوي "عباسیه" صافی نيز مشحون از لطايف و تصاوير عاشقانه است كه گاه يادآور همان شعر مشهور نيز هست:
گؤروب بوحالي هامي اوخلارين كمانه قويوب
او بير نشانه‌ني دؤردمين نفر نشانه قويوب
صاغا، سولا، داليه دونده‌ريردي سينه‌سيني
گلن خدنگه وئريردي نشان خزينه‌سيني
بولوردولركي ييغيب نقد عشق سينه‌سينه
آچاردي هر اوخ آتان بير قاپي خزينه‌سينه

صافي در بيان رابطه عاشقانه عباس علمدار و شهنشاه دشت بلاء، چنان به استادي و نگارگري سوز سخن ساز كرده‌است كه گويي در پس اين كلمات مي توان حالت التجاء و عمق دلبستگي شاعر به حضرت ابي‌عبدالله را به نظاره ايستاد.
حسين جماليني گؤردي سودا ايتيردي اؤزون
حرام بولدي سويا باخماغيني يومدي گؤزون
وجوديني او سو بير منجنيق تك سيخدي
خيالي سهليدي روحون سودا قويوب چيخدي

صافي در همين مثنوي حكايت جانبازي و اهداي دودست و يك چشم و عاقبت سر پربلاي علمدار كربلا به آستان مولاي دشت بلا را بسيار استادانه و شاعرانه به «تيمم» تشبيه مي‌كند كه مرحله به مرحله به اجرا درمي‌آيد و در هر وهله از جانبازي، بخشي از اين تيمم تكميل مي‌شود:
بولوب تيمُّميني باعث اؤز تقدمونه
دوباره ايسته‌دي مشغول اولا تيمُّمونه
يئر اوسته مسح ائده توپراغي يوز - گؤزي اوسته
عقابده‌ن يئره سالدي اؤزون يوزي اوسته
🔸
بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۲ محرم‌الحرام ۱۴۳۶

@mehdinalbandie


https://www.instagram.com/p/CStOxNyAOVd/?utm_medium=share_sheet