👈 #به_یاد_سعدی_زمان
🔸
#سيدرضا_حسيني شاعر و روحانی تبریزی ملقب به #سعدي_زمان ابتدا به شغل خرازي مشغول بود و سپس كارمند اداره ثبت اسناد شد. پس از بازنشستگي در خيابان #منجم دفترخانه ثبتي داير نمود و ساكن محله #ويجويه تبريز گشت. بعدها به تهران #مهاجرت كرد و در سال ۱۳۶۵ شمسي دار فاني را وداع گفت.
از ويژگي هاي اشعارحسيني، ميتوان پاي بندي او به #مقاتل و #روايات ائمه معصومين - عليهم السلام - را برشمرد و اينكه او در نقل منظوم سيره و حيات #چهارده_معصوم - عليهم السلام - تلاش وافر نموده است.
بو سؤز كي عرض ائديرم مقتلين عبارتي دور
صحيح دير خبري مجلسي روايتي دور
و يا:
بو سؤزكي شيعه لره چوخ بؤيوك بشارتدور
زبان حال دگول معتبر روايتدور
يازار صحيفهي قيرخ بئش ده مجمع النورين
وئرهر محبلره سور قلب و قرهًْ العين ...
یکی از ماندگارترین سروده های حسيني سعدي زمان، منظومه ای بلند معروف به #مین_بيت است كه در بيان رشادت و شهادت حضرت #قمر_منير_بني_هاشم سروده شده است و داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است.
🔸 تاثيرپذيري شاعر از #شاهنامه_فردوسي بويژه در نيمه نخست منظومه كه روايتگر حالات جنگ #عباس_علمدار در روز عاشوراست مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيباييهاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحه خوانان نيز آسان تر ميكند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.
شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب
🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبدالله الحسين، در عين زيبايي منحصر بهفرد، بيت فارسي #مرحوم_نير را يادآور مي شود كه:
زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را
و حسيني نيز اين چنين لب به بيان زبانحال گشوده است:
شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده ويرّام يزيده پالهنگ
شام اميرين سالام ائيله ذلّته
قولاري باغلي گتورّم بيعته
🔸 شايد زيباترين تصويرسازي شاعرانه را كه با خلق #تابلوهايي_پياپي سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:
داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاسكلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين
🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن #اصطلاحات_نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.
دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام
🔸 مكالمه عباس نام آور با آب #فرات نیز در اوج شاعرانگی است:
پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي
🔸 توصيف #مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:
تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب
و حسینی سعدی زمان:
مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...
🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين #ترجمه كرده است:
اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول الّي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور
بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/doo8_76262.jpeg.jpg
🔸
#سيدرضا_حسيني شاعر و روحانی تبریزی ملقب به #سعدي_زمان ابتدا به شغل خرازي مشغول بود و سپس كارمند اداره ثبت اسناد شد. پس از بازنشستگي در خيابان #منجم دفترخانه ثبتي داير نمود و ساكن محله #ويجويه تبريز گشت. بعدها به تهران #مهاجرت كرد و در سال ۱۳۶۵ شمسي دار فاني را وداع گفت.
از ويژگي هاي اشعارحسيني، ميتوان پاي بندي او به #مقاتل و #روايات ائمه معصومين - عليهم السلام - را برشمرد و اينكه او در نقل منظوم سيره و حيات #چهارده_معصوم - عليهم السلام - تلاش وافر نموده است.
بو سؤز كي عرض ائديرم مقتلين عبارتي دور
صحيح دير خبري مجلسي روايتي دور
و يا:
بو سؤزكي شيعه لره چوخ بؤيوك بشارتدور
زبان حال دگول معتبر روايتدور
يازار صحيفهي قيرخ بئش ده مجمع النورين
وئرهر محبلره سور قلب و قرهًْ العين ...
یکی از ماندگارترین سروده های حسيني سعدي زمان، منظومه ای بلند معروف به #مین_بيت است كه در بيان رشادت و شهادت حضرت #قمر_منير_بني_هاشم سروده شده است و داراي ويژگي هاي منحصر به فردي است.
🔸 تاثيرپذيري شاعر از #شاهنامه_فردوسي بويژه در نيمه نخست منظومه كه روايتگر حالات جنگ #عباس_علمدار در روز عاشوراست مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيباييهاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحه خوانان نيز آسان تر ميكند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.
شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب
🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبدالله الحسين، در عين زيبايي منحصر بهفرد، بيت فارسي #مرحوم_نير را يادآور مي شود كه:
زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را
و حسيني نيز اين چنين لب به بيان زبانحال گشوده است:
شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده ويرّام يزيده پالهنگ
شام اميرين سالام ائيله ذلّته
قولاري باغلي گتورّم بيعته
🔸 شايد زيباترين تصويرسازي شاعرانه را كه با خلق #تابلوهايي_پياپي سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:
داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاسكلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين
🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن #اصطلاحات_نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.
دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام
🔸 مكالمه عباس نام آور با آب #فرات نیز در اوج شاعرانگی است:
پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي
🔸 توصيف #مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:
تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب
و حسینی سعدی زمان:
مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...
🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين #ترجمه كرده است:
اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول الّي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور
بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
https://uupload.ir/files/doo8_76262.jpeg.jpg
👈 #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان
🔸
یکی از ماندگارترین سروده های مرحوم سيدرضا حسيني ملقب به #سعدي_زمان، منظومه ای بلند معروف به "مین بيت" است در بيان رشادت و شهادت حضرت قمر بنيهاشم، که داراي ويژگيهايی منحصر به فرد است.
🔸️ تاثيرپذيري شاعر از شاهنامه فردوسي در بیان حالات جنگ عباس علمدار در روز عاشورا مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيباييهاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحهخوانان نيز آسان ميكند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.
شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب
🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبداللهالحسين، در عين زيبايي منحصر بهفرد، بيت فارسي مرحوم نيّر را يادآور مي شود كه:
زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را
و حسيني نيز اين چنين زبانحال سروده است:
شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيّدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده وورّام يزيده پالهنگ
شام اميرين ساللام ائيله ذلّته
قوللاري باغلي گتورّم بيعته
🔸 شايد زيباترين تصويرسازي شاعرانه را كه با خلق تابلوهاي پياپي و سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:
داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاسكلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين
🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن اصطلاحات نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.
دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام
🔸 مكالمه عباس نام آور با آب فرات نیز در اوج شاعرانگی است:
پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي
🔸 توصيف مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:
تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب
و حسینی سعدی زمان:
مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...
🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين ترجمه كرده است:
اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول اللي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور
بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CStALiTj33X/?utm_medium=copy_link
🔸
یکی از ماندگارترین سروده های مرحوم سيدرضا حسيني ملقب به #سعدي_زمان، منظومه ای بلند معروف به "مین بيت" است در بيان رشادت و شهادت حضرت قمر بنيهاشم، که داراي ويژگيهايی منحصر به فرد است.
🔸️ تاثيرپذيري شاعر از شاهنامه فردوسي در بیان حالات جنگ عباس علمدار در روز عاشورا مشهود بوده، لحن حماسي آن از زيباييهاي اين ابيات است. با آهنگي مطنطن كه اجراي آهنگين آن را براي نوحهخوانان نيز آسان ميكند. رواست که این اثر را #شاهنامه_شعر_رثایی_آذربایجان نامید.
شاهي يالقيز گؤردي اولدي سينه تنگ
گلدي تا تحصيل ائده فرمان جنگ
بير طريق خاصيله تكريم ائدوب
شأنينه لايق شهه تعظيم ائدوب
🔸 ابيات مربوط به #رخصت_ميدان خواستن حضرت قمر منير بني هاشم از اباعبداللهالحسين، در عين زيبايي منحصر بهفرد، بيت فارسي مرحوم نيّر را يادآور مي شود كه:
زين قفس برهان من دلگير را
تا به كي زنجير باشد شير را
و حسيني نيز اين چنين زبانحال سروده است:
شيريوون يا آچگيلن زنجيريني
يا اليندن آل بوگون شمشيريني
بوندان آرتيق اولما راضي خوار اولا
بي لياقت فرض ائدورسن سال يولا
من مگر بو دشته بيجا گلميشم
ائتماغا جنگه تماشا گلميشم ...
سيّدي وئرسن منه فرمان جنگ
شامده وورّام يزيده پالهنگ
شام اميرين ساللام ائيله ذلّته
قوللاري باغلي گتورّم بيعته
🔸 شايد زيباترين تصويرسازي شاعرانه را كه با خلق تابلوهاي پياپي و سرشار از ايماژ شاعرانه است، در اين ابيات منطومه هزار بیت حسینی بتوان يافت:
داخل اولدي خيمه گاهه بي درنگ
ائيله سون آراسته اسباب جنگ
جنگه دارا پهلوان بي قرين
باشه قويدي طاسكلاه آهنين
جوشن داوود تك عالي زره
اگنينه گئيدي فلكدن گلدي زه
باغلادي شيراوژن روز ستيز
اؤز خم ابروسي تك بير تيغ تيز
... دسته ي خنجرده قيلدي استوار
زلف اكبر تك كمند تابدار
كتفينه سالدي مدوٌر بير سپر
پشت خورشيده سوار اولدي قمر
... گؤرجاق عباسي چو شير خشمگين
نُه فلكدن گلدي بانگ آفرين
🔸 شاعر در بيان حالات جنگ و فنون جنگاوري، نهايت دقت را به خرج داده و در به خدمت گرفتن اصطلاحات نظامي روز نهايت استادي را بروز داده است.
دشمنين يوز دؤندروب هر هنگينه
ووردي اول بير قيليج سرهنگينه
اؤلدي فرمانده پوزولدي نظم هنگ
عدّه يوز قويدي فراره بي درنگ
يا:
يوز گريزه قويدولار اشرر شام
قالدي نه افسر نه بير فرد نظام
🔸 مكالمه عباس نام آور با آب فرات نیز در اوج شاعرانگی است:
پرچمين نهر اوسته ووردي شير جنگ
اولدي فورا داخل دريا نهنگ
موج آبي گؤردي تا شهلا گؤزي
چكدي ناله دولدي چون دريا گؤزي
🔸 توصيف مشك سقای تشنه لب توسط #حسینی بی شباهت به توصیف #عمان_سامانی نیست:
تا قیامت تشنه کامان صواب
می خورند از رشحه ان مشک، آب
و حسینی سعدی زمان:
مشك نه مشك عالم امكانه رشك
فخرائدر انهار جنّاته او مشك
تار و پودي تار عمر كاينات
عترت طاهايه امّيد نجات ...
🔸 حسيني در سه بيت از منظومه اش به استادي تمام عبارت "والله ان قطعتموا يميني انّي احامي ابداً عن ديني" را چنين ترجمه كرده است:
اي جماعت گرچه كسدوز صاقيمي
ويرم اما باشه اؤز ميثاقيمي
ائيلرم صول اللي خدمت دينيمه
تا وارام قيلّام حمايت دينيمه
من ابوالفضلم آديم عباسدور
تيغيم آتش دشمنيم كرباسدور
بخشی از یک #یادداشت_بلند
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۵ تیر ۹۸
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CStALiTj33X/?utm_medium=copy_link
#گوش_دیگر_محرم_اسرار_نیست
🔸
زیباترین شعر برای #حضرت_زینب سلاماللهعلیها را به زعم من #عمان_سامانی در #گنجینهالاسرار سروده است که مقدمه شعر در بیان موقف آن نیز نثری است به غایت شاعرانه و عارفانه. "در بیان عنانگیری خاتون سراپردهی عظمت و کبریایی حضرت زینب خاتون، سلاماللّه علیها، که آن یکه تاز میدان هویت را، خاتمهی متعلقات بود و شرذمهیی از مراتب و مقامات آن ناموس ربانی و عصمت یزدانی که در عالم تحمل بار محنت، کامل بود و ودیعت مطلقه را واسطه و حامل، بر مذاق عارفان گوید".
و اکنون ابیاتی از مثنوی بینظیر جناب عمان:
... دید مشکین مویی از جنس زنان
بر فلک دستی و دستی بر عنان
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنتالجلال اختالوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو، دست خدا در آستین ...
عمان در ادامه این ابیات، عنان از کف میدهد و به زعم من پای طبعش به بیراه میلغزد. اما او شاعری بینظیر است در شعر سرخ عارفانه و عاشورایی.
باز بشنویم از عمان و گنجینهاش و حکایت حضرت عقیلهالعرب. موقف شعر: "در بیان تعرض آن شهسوار میدان حقیقت از جهان تجرد بعالم تقید و توجه و تفقد به خواهر خود بر مذاق عارفان گوید".
و سپش ابیاتی که رازستانی است در بیان وحدت عاشق و معشوق که گویی همه حرف عمان و سرالاسرار گنجینه است.
پس زجان بر خواهر استقبال کرد
تا رخش بوسد، الف را دال کرد
... با زبان زینبی شاه آنچه گفت
با حسینی گوش، زینب میشنفت
با حسینی لب هر آنچاو گفت راز
شه بگوش زینبی بشنید باز
گوش عشق، آری زبان خواهد ز عشق
فهم عشق آری بیان خواهد ز عشق
با زبان دیگر این آواز نیست
گوش دیگر، محرم اسرار نیست
ای سخنگو، لحظهیی خاموش باش
ای زبان، از پای تا سر گوش باش
تا ببینم از سر صدق و صواب
شاه را، زینب چه میگوید جواب
گفت زینب در جواب آن شاه را:
کای فروزان کرده مهر و ماه را
عشق را، از یک مشیمه زادهایم
لب به یک پستان غم بنهادهایم
تربیت بودهست بر یک دوشمان
پرورش در جیب یک آغوشمان
تا کنیم این راه را مستانه طی
هر دو از یک جام خوردستیم می
هر دو در انجام طاعت کاملیم
هر یکی امر دگر را حاملیم
تو شهادت جستی ای سبط رسول
من اسیری را به جان کردم قبول
گنجینهالاسرار عمان سامانی، راهی نو در ادبیات عاشورا گشود همچون #آتشکده_نیر. و بگذار بگویم که این راه در ادبیات مرثیه ترکی با شعر #وداع مرحوم عبدالرحیم شباهنگ متخلص به #هندی است که گشوده میشود.
عشق سرکشون چوخ مرامی وار
آیری نشئه سی آیری جامی وار
هاردا کیم تجرد مقامی وار
بی بهادی جام و سبو باجی
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۹ آذر ۱۴۰۰
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CXTT-LcgaHH/?utm_medium=share_sheet
🔸
زیباترین شعر برای #حضرت_زینب سلاماللهعلیها را به زعم من #عمان_سامانی در #گنجینهالاسرار سروده است که مقدمه شعر در بیان موقف آن نیز نثری است به غایت شاعرانه و عارفانه. "در بیان عنانگیری خاتون سراپردهی عظمت و کبریایی حضرت زینب خاتون، سلاماللّه علیها، که آن یکه تاز میدان هویت را، خاتمهی متعلقات بود و شرذمهیی از مراتب و مقامات آن ناموس ربانی و عصمت یزدانی که در عالم تحمل بار محنت، کامل بود و ودیعت مطلقه را واسطه و حامل، بر مذاق عارفان گوید".
و اکنون ابیاتی از مثنوی بینظیر جناب عمان:
... دید مشکین مویی از جنس زنان
بر فلک دستی و دستی بر عنان
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنتالجلال اختالوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو، دست خدا در آستین ...
عمان در ادامه این ابیات، عنان از کف میدهد و به زعم من پای طبعش به بیراه میلغزد. اما او شاعری بینظیر است در شعر سرخ عارفانه و عاشورایی.
باز بشنویم از عمان و گنجینهاش و حکایت حضرت عقیلهالعرب. موقف شعر: "در بیان تعرض آن شهسوار میدان حقیقت از جهان تجرد بعالم تقید و توجه و تفقد به خواهر خود بر مذاق عارفان گوید".
و سپش ابیاتی که رازستانی است در بیان وحدت عاشق و معشوق که گویی همه حرف عمان و سرالاسرار گنجینه است.
پس زجان بر خواهر استقبال کرد
تا رخش بوسد، الف را دال کرد
... با زبان زینبی شاه آنچه گفت
با حسینی گوش، زینب میشنفت
با حسینی لب هر آنچاو گفت راز
شه بگوش زینبی بشنید باز
گوش عشق، آری زبان خواهد ز عشق
فهم عشق آری بیان خواهد ز عشق
با زبان دیگر این آواز نیست
گوش دیگر، محرم اسرار نیست
ای سخنگو، لحظهیی خاموش باش
ای زبان، از پای تا سر گوش باش
تا ببینم از سر صدق و صواب
شاه را، زینب چه میگوید جواب
گفت زینب در جواب آن شاه را:
کای فروزان کرده مهر و ماه را
عشق را، از یک مشیمه زادهایم
لب به یک پستان غم بنهادهایم
تربیت بودهست بر یک دوشمان
پرورش در جیب یک آغوشمان
تا کنیم این راه را مستانه طی
هر دو از یک جام خوردستیم می
هر دو در انجام طاعت کاملیم
هر یکی امر دگر را حاملیم
تو شهادت جستی ای سبط رسول
من اسیری را به جان کردم قبول
گنجینهالاسرار عمان سامانی، راهی نو در ادبیات عاشورا گشود همچون #آتشکده_نیر. و بگذار بگویم که این راه در ادبیات مرثیه ترکی با شعر #وداع مرحوم عبدالرحیم شباهنگ متخلص به #هندی است که گشوده میشود.
عشق سرکشون چوخ مرامی وار
آیری نشئه سی آیری جامی وار
هاردا کیم تجرد مقامی وار
بی بهادی جام و سبو باجی
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۹ آذر ۱۴۰۰
@mehdinalbandie
https://www.instagram.com/p/CXTT-LcgaHH/?utm_medium=share_sheet