🟣 تاریخچه تحقیق در تأثیرات رسانهها
🔘 نکته قابلتوجه این است که در بسیاری از موارد، تاریخ تحقیق در ارتباطات درواقع تاریخ تحقیق در تاثیر ارتباطات است که خود نشاندهنده اهمیت موضوع تاثیر در مطالعه ارتباطات است. در طول سالها، مفهومسازی از اثرها تا حد زیادی تغییر کرده است. در این تحول سه مرحله کموبیش مجزا شناسایی شده است.
🔘 در مرحله آغازین، تصور میشد #ارتباط_جمعی دارای اثرهای بسیار نیرومندی است. این نظر در سالهای میانه دو جنگ جهانی برتری داشت. اصطلاحاتی مانند #نظریه_گلوله_جادویی یا #نظریه_سوزن_تزریقی برای توصیف این مرحله آغازین مفهومسازی از تاثیر ارتباط جمعی بکار می رود.
🔘 مرحله دوم زمانی پدیدار شد که محققان در باب این تاثیر به تردید افتادند و شواهدی برای تایید آنها پیدا نکردند. بسیاری از آنان عباراتی مانند #نظریه_تأثیر_محدود را به کار گرفتند تا جریان عمده این مرحله را که از پایان جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه ۷۰ (میلادی) طول کشید نامگذاری کنند. از آن زمان تاکنون، محققان بسیاری از بازگشت به مفهوم رسانه های جمعی نیرومند جانبداری کرده اند.
🔘 مرحله دوم حداقل دو نکته را به برنامهریزان ارتباطات میآموزد:
هرگز انتظار تأثیرات قوی را نداشته باشید. به جز پیام، عواملی که در جهات مختلف در کشمکش هستند چنان فراوانند که نمیتوان نتیجه را بهروشنی پیشبینی کرد.
🔘 مرحله سوم، شاهد بازگشت به مفهوم رسانههای جمعی پرقدرت بوده است. محققان به چند دلیل مفهوم تاثیر محدود را حداقل به طور نسبی کنار گذاشتند. استفاده گسترده از #تلویزیون باعث شده است که اعتقاد به تأثیر قوی دوباره پدیدار شوند. محققان مارکسیست هم اعتقاد دارند که ارتباط جمعی در مشروعیتبخشی به جوامع سرمایهداری و بوروکراتیک بسیار مؤثر است. انواع تازهای از تاثیر، مثل اثر #کاشت و #برجسته_سازی، پدیدار شده اند. گسترش قلمرو اثر رسانهها به برنامهریز گوشزد میکند که "اثر"، مفهوم یک بعدی ندارد و اثرها میتوانند شکلهای زیادی داشته باشند که برخی را آسانتر از سایر اشکال میتوان ایجاد کرد.
📚 کاربرد نظریههای ارتباطات
🆔 @medialesson
🔘 نکته قابلتوجه این است که در بسیاری از موارد، تاریخ تحقیق در ارتباطات درواقع تاریخ تحقیق در تاثیر ارتباطات است که خود نشاندهنده اهمیت موضوع تاثیر در مطالعه ارتباطات است. در طول سالها، مفهومسازی از اثرها تا حد زیادی تغییر کرده است. در این تحول سه مرحله کموبیش مجزا شناسایی شده است.
🔘 در مرحله آغازین، تصور میشد #ارتباط_جمعی دارای اثرهای بسیار نیرومندی است. این نظر در سالهای میانه دو جنگ جهانی برتری داشت. اصطلاحاتی مانند #نظریه_گلوله_جادویی یا #نظریه_سوزن_تزریقی برای توصیف این مرحله آغازین مفهومسازی از تاثیر ارتباط جمعی بکار می رود.
🔘 مرحله دوم زمانی پدیدار شد که محققان در باب این تاثیر به تردید افتادند و شواهدی برای تایید آنها پیدا نکردند. بسیاری از آنان عباراتی مانند #نظریه_تأثیر_محدود را به کار گرفتند تا جریان عمده این مرحله را که از پایان جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه ۷۰ (میلادی) طول کشید نامگذاری کنند. از آن زمان تاکنون، محققان بسیاری از بازگشت به مفهوم رسانه های جمعی نیرومند جانبداری کرده اند.
🔘 مرحله دوم حداقل دو نکته را به برنامهریزان ارتباطات میآموزد:
هرگز انتظار تأثیرات قوی را نداشته باشید. به جز پیام، عواملی که در جهات مختلف در کشمکش هستند چنان فراوانند که نمیتوان نتیجه را بهروشنی پیشبینی کرد.
🔘 مرحله سوم، شاهد بازگشت به مفهوم رسانههای جمعی پرقدرت بوده است. محققان به چند دلیل مفهوم تاثیر محدود را حداقل به طور نسبی کنار گذاشتند. استفاده گسترده از #تلویزیون باعث شده است که اعتقاد به تأثیر قوی دوباره پدیدار شوند. محققان مارکسیست هم اعتقاد دارند که ارتباط جمعی در مشروعیتبخشی به جوامع سرمایهداری و بوروکراتیک بسیار مؤثر است. انواع تازهای از تاثیر، مثل اثر #کاشت و #برجسته_سازی، پدیدار شده اند. گسترش قلمرو اثر رسانهها به برنامهریز گوشزد میکند که "اثر"، مفهوم یک بعدی ندارد و اثرها میتوانند شکلهای زیادی داشته باشند که برخی را آسانتر از سایر اشکال میتوان ایجاد کرد.
📚 کاربرد نظریههای ارتباطات
🆔 @medialesson
📺 نظریه #کاشت
🔘 نظریه کاشت بر این فرضیه مهم استوار است که دنیای تلویزیونی و دنیای واقعی از جهات مهم با هم فرق دارند.
🔘 یکی از این جهات این است که به برخی گروههای اجتماعی در #تلویزیون، بیش از حد یا کمتر از حد معمول توجه نشان داده می شود.
این گروهها عمدتا به صورتهایی خاص به تصویر کشیده میشوند (مثلا به عنوان مقصران یا قربانیان).
🔘 بدین ترتیب، یک گام آغازین مهم در پیشبرد نظریه کاشت عبارت است از توصیف اینکه دنیای واقعی و دنیای تلویزیونی چطور از این لحاظ با هم فرق دارند (لاسورسا).
🔘 در نگاه کلی، نظربه کاشت معتقد است کسانی که زیاد در مواجهه با #وسایل_ارتباط_جمعی - به خصوص تلویزیون- هستند، جهان را به مرور به گونهای میبینند که بیشتر از آنکه با واقعیات بیرونی منطبق باشد، با آنچه که رسانهها از واقعیت ارائه میدهند منطبق است.
🔘 این نظریه حاصل دو دهه مطالعه جورج گربنر درباره اثرهای تلویزیون بر مخاطبان - به ویژه در خصوص خشونت- است که از اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و در نهایت به ارائه نظریه کاشت از جانب وی انجامید.
🔘 گربنر در این مطالعات، بینندگان تلویزیون را بر حسب تعداد ساعتهای تماشا در شبانهروز، به دو دسته تقسیم میکند:
۱- بینندگان پرمصرف: آن دسته از بینندگان تلویزیون که در شبانه روز، چهار ساعت یا بیشتر تلویزیون میبینند و انتخاب برنامهای که می بینند، برایشان اهمیت ندارد.
۲- بینندگان کممصرف: آن دسته از بینندگان تلویزیون که روزانه دو ساعت یا کمتر و به صورت برنامه ریزی شده و انتخابی تلویزیون می بینند.
🔘 تلویزیون منبع اصلی گروه اول برای ساختن واقعیت است؛ در حالی که بینندگان کممصرف از سایر رسانهها نیز به موازات تلویزیون استفاده میکنند.
🔘 تحقیقات گربنر نشان داد که در مواجهه درازمدت با تلویزیون، بینندگان پرمصرف به تدریج قضاوت و دیدگاهی پیدا می کنند که بیشتر با جهتگیری های نمایش داده شده از تلویزیون سازگار است تا با دنیای واقعی.
📖 #نظریه_پردلزان_و_مشاهیر_ارتباطات
🆔 @medialesson
🔘 نظریه کاشت بر این فرضیه مهم استوار است که دنیای تلویزیونی و دنیای واقعی از جهات مهم با هم فرق دارند.
🔘 یکی از این جهات این است که به برخی گروههای اجتماعی در #تلویزیون، بیش از حد یا کمتر از حد معمول توجه نشان داده می شود.
این گروهها عمدتا به صورتهایی خاص به تصویر کشیده میشوند (مثلا به عنوان مقصران یا قربانیان).
🔘 بدین ترتیب، یک گام آغازین مهم در پیشبرد نظریه کاشت عبارت است از توصیف اینکه دنیای واقعی و دنیای تلویزیونی چطور از این لحاظ با هم فرق دارند (لاسورسا).
🔘 در نگاه کلی، نظربه کاشت معتقد است کسانی که زیاد در مواجهه با #وسایل_ارتباط_جمعی - به خصوص تلویزیون- هستند، جهان را به مرور به گونهای میبینند که بیشتر از آنکه با واقعیات بیرونی منطبق باشد، با آنچه که رسانهها از واقعیت ارائه میدهند منطبق است.
🔘 این نظریه حاصل دو دهه مطالعه جورج گربنر درباره اثرهای تلویزیون بر مخاطبان - به ویژه در خصوص خشونت- است که از اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شد و در نهایت به ارائه نظریه کاشت از جانب وی انجامید.
🔘 گربنر در این مطالعات، بینندگان تلویزیون را بر حسب تعداد ساعتهای تماشا در شبانهروز، به دو دسته تقسیم میکند:
۱- بینندگان پرمصرف: آن دسته از بینندگان تلویزیون که در شبانه روز، چهار ساعت یا بیشتر تلویزیون میبینند و انتخاب برنامهای که می بینند، برایشان اهمیت ندارد.
۲- بینندگان کممصرف: آن دسته از بینندگان تلویزیون که روزانه دو ساعت یا کمتر و به صورت برنامه ریزی شده و انتخابی تلویزیون می بینند.
🔘 تلویزیون منبع اصلی گروه اول برای ساختن واقعیت است؛ در حالی که بینندگان کممصرف از سایر رسانهها نیز به موازات تلویزیون استفاده میکنند.
🔘 تحقیقات گربنر نشان داد که در مواجهه درازمدت با تلویزیون، بینندگان پرمصرف به تدریج قضاوت و دیدگاهی پیدا می کنند که بیشتر با جهتگیری های نمایش داده شده از تلویزیون سازگار است تا با دنیای واقعی.
📖 #نظریه_پردلزان_و_مشاهیر_ارتباطات
🆔 @medialesson
🔻 نظریه های اصلی رسانه
پنج #نظریه اساسی ارتباطات و رسانه عبارتند از:
۱) نظریه گلوله جادویی.
۲) نظریه جریان دو مرحله ای.
۳) نظریه جریان چند مرحله ای.
۴) نظریه استفاده و رضایتمندی.
۵) نظریه کاشت.
#گلوله_جادویی
#دو_مرحله_ای
#چند_مرحله_ای
#استفاده_و_رضایتمندی
#کاشت
🆔 @medialesson
پنج #نظریه اساسی ارتباطات و رسانه عبارتند از:
۱) نظریه گلوله جادویی.
۲) نظریه جریان دو مرحله ای.
۳) نظریه جریان چند مرحله ای.
۴) نظریه استفاده و رضایتمندی.
۵) نظریه کاشت.
#گلوله_جادویی
#دو_مرحله_ای
#چند_مرحله_ای
#استفاده_و_رضایتمندی
#کاشت
🆔 @medialesson
🔻 نظریه های اصلی تأثیرات رسانه ای
۱) نظریه کاشت.
۲) نظریه برجستهسازی.
۳) نظریه چارچوببندی.
۴) نظریه استفاده و رضایتمندی.
۵) نظریه یادگیری اجتماعی.
۶) نظریه تاثیر سوم شخص.
#کاشت
#برجستهسازی
#چارچوببندی
#یادگیری_اجتماعی
#تاثیر_سوم_شخص
🆔 @medialesson
۱) نظریه کاشت.
۲) نظریه برجستهسازی.
۳) نظریه چارچوببندی.
۴) نظریه استفاده و رضایتمندی.
۵) نظریه یادگیری اجتماعی.
۶) نظریه تاثیر سوم شخص.
#کاشت
#برجستهسازی
#چارچوببندی
#یادگیری_اجتماعی
#تاثیر_سوم_شخص
🆔 @medialesson