Forwarded from مصـــافاقتصادی
#یادداشت
🔵🔴 سرخابیها در مالکیت مردم؟
🔸 پیرو حذف #پرسپولیس و #استقلال از لیگ قهرمانان آسیا بهدلیل مالکیت مشترک دو تیم (توسط دولت)، به بررسی انواع واگذاری این دو باشگاه میپردازیم. لازم به ذکر است سایر دلایل حذف این تیمها، مشکلات مدیریتی چون بدهی و ضوابط مالی غیر شفاف، ورزشگاه و زمین تمرین غیر استاندارد، نداشتن تیم بانوان و عدم کسب استانداردهای لیگ توسط پرسنل نیز میباشد.
🔹 با اینکه بیشتر تیمهای فوتبال اروپایی، مالکان شخصی دارند؛ در آلمان برای مالکیت تیمهای فوتبال، قانون «۱+۵۰» وجود دارد. یعنی بیش از ۵۰ درصد حق رای غالب تیمهای بوندسلیگا در مالکیت تشکلهای طرفداری هستند و بخش خصوصی (که در تعمیم به اقتصاد ایران بخش خصولتی میشود)، تنها مجاز به مالکیت باقیمانده سهام است. این یعنی سلب در اختیار داشتن حق رای مطلق سرمایهگذاران بخش خصوصی در مدیریت باشگاهها. همچنین در اسپانیا، دو تیم بارسلونا و رئالمادرید (و چند تیم دیگر) به صورت مطلق در مالکیت طرفداران هستند.
🔸 برای مثال، تیم بارسلونا، سهامی برای فروش ندارد بلکه تنها "عضویت" را به طرفداران میفروشد (حق عضویت سالانه ۱۹۵ یورو، معادل ۶ میلیون تومان است). بارسلونا یک باشگاه «هوادارمالک» (Fan owned) است و با بیش از ۱۴۴ هزار عضو، تصمیمات خود را اتخاذ میکند. برای عضویت در این باشگاه دو راه وجود دارد. یا باید مدارک فامیلبودنتان با یکی از اعضا (فامیل درجه اول نسبی و سببی، درجه دوم و سوم) را ارائه دهید، و یا حداقل مدت ۳ سال را (با پرداخت حق عضویت و بدون مزایا) به عنوان متقاضی عضویت در صفی طولانی سپری کنید. مزیت عضویت در این باشگاه، حق رای در انتخابات باشگاه بهویژه انتخاب رئیس باشگاه، دسترسی رایگان به رسانه این باشگاه و برخی تخفیفات است.
🔹 از مزایای چنین سازوکاری رابطه تنگاتنگ اقتصادی و اجتماعی باشگاه با طرفداران، مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدنه اجرایی و بنابراین کاهش احتمال سوءتدبیرهای مدیریتی و مالی است. این باشگاهها چون غیرانتفاعی (نه برای سود) هستند، از مزایای غیرانتفاعی بودن (مثل وامگیری با سود پایین، تخفیفات مالیاتی و...) نیز بهرهمند میشوند. همچنین برعکس باشگاههای انتفاعی و با مالکیت خصوصی، سود حاصله را برای سایر سرمایهگذاریها به جای دیگری نبرده و خرج هدف خود (رواج و گسترش ورزش) میکنند. به این ترتیب محیط اقتصادی باثباتتری برای باشگاه ایجاد میکنند.
🔸 در آن روی سکه مزیتها، معایب نیز نهفته است. این تیمها نمیتوانند از طریق جذب سرمایهگذار عمومی یا خصوصی، سرمایه خود را افزایشدهند و تنها متکی به درآمدهای خود هستند. بنابر این دربرابر شوکهای اقتصادی (مثل کرونا که بارسلونا را در بدهی شدید فروبرد) آسیبپذیر ترند. این ایرادی اساسی (خصوصا در اقتصاد ایران) است. همچنین این حد از پاسخگویی به طرفداران، جدای از تشویق اقدامات پوپولیستی، باعث عدم استقلال مدیران برای برنامهریزیهای توسعهای و طولانیمدت میشود؛ طرفداران دیدی کوتاهمدت دارند و اجازه این نوع اقدامات را به بدنه اجرایی نداده و این امر میتواند منجربه استهلاک سرمایه در گذر زمان شود.
🔹 مناسبترین نوع خصوصیسازی سرخابیها، روش «۱+۵۰» آلمانیها است. با قانون «۱+۵۰»، ضمن واگذاری اکثریت سهام به طرفداران، اجازه واگذاری سهام باقیمانده به سرمایهگذاران را (افراد، شرکتها و هلدینگها) صادر کردهاست. اما انچه مسلم است، با آزادسازی فقط ۱۰ درصد از سهام هر باشگاه، هیچ گرهی حل نمیشود!
#خصوصی_سازی
#واگذاری_سرخابیها
✅کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔵🔴 سرخابیها در مالکیت مردم؟
🔸 پیرو حذف #پرسپولیس و #استقلال از لیگ قهرمانان آسیا بهدلیل مالکیت مشترک دو تیم (توسط دولت)، به بررسی انواع واگذاری این دو باشگاه میپردازیم. لازم به ذکر است سایر دلایل حذف این تیمها، مشکلات مدیریتی چون بدهی و ضوابط مالی غیر شفاف، ورزشگاه و زمین تمرین غیر استاندارد، نداشتن تیم بانوان و عدم کسب استانداردهای لیگ توسط پرسنل نیز میباشد.
🔹 با اینکه بیشتر تیمهای فوتبال اروپایی، مالکان شخصی دارند؛ در آلمان برای مالکیت تیمهای فوتبال، قانون «۱+۵۰» وجود دارد. یعنی بیش از ۵۰ درصد حق رای غالب تیمهای بوندسلیگا در مالکیت تشکلهای طرفداری هستند و بخش خصوصی (که در تعمیم به اقتصاد ایران بخش خصولتی میشود)، تنها مجاز به مالکیت باقیمانده سهام است. این یعنی سلب در اختیار داشتن حق رای مطلق سرمایهگذاران بخش خصوصی در مدیریت باشگاهها. همچنین در اسپانیا، دو تیم بارسلونا و رئالمادرید (و چند تیم دیگر) به صورت مطلق در مالکیت طرفداران هستند.
🔸 برای مثال، تیم بارسلونا، سهامی برای فروش ندارد بلکه تنها "عضویت" را به طرفداران میفروشد (حق عضویت سالانه ۱۹۵ یورو، معادل ۶ میلیون تومان است). بارسلونا یک باشگاه «هوادارمالک» (Fan owned) است و با بیش از ۱۴۴ هزار عضو، تصمیمات خود را اتخاذ میکند. برای عضویت در این باشگاه دو راه وجود دارد. یا باید مدارک فامیلبودنتان با یکی از اعضا (فامیل درجه اول نسبی و سببی، درجه دوم و سوم) را ارائه دهید، و یا حداقل مدت ۳ سال را (با پرداخت حق عضویت و بدون مزایا) به عنوان متقاضی عضویت در صفی طولانی سپری کنید. مزیت عضویت در این باشگاه، حق رای در انتخابات باشگاه بهویژه انتخاب رئیس باشگاه، دسترسی رایگان به رسانه این باشگاه و برخی تخفیفات است.
🔹 از مزایای چنین سازوکاری رابطه تنگاتنگ اقتصادی و اجتماعی باشگاه با طرفداران، مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدنه اجرایی و بنابراین کاهش احتمال سوءتدبیرهای مدیریتی و مالی است. این باشگاهها چون غیرانتفاعی (نه برای سود) هستند، از مزایای غیرانتفاعی بودن (مثل وامگیری با سود پایین، تخفیفات مالیاتی و...) نیز بهرهمند میشوند. همچنین برعکس باشگاههای انتفاعی و با مالکیت خصوصی، سود حاصله را برای سایر سرمایهگذاریها به جای دیگری نبرده و خرج هدف خود (رواج و گسترش ورزش) میکنند. به این ترتیب محیط اقتصادی باثباتتری برای باشگاه ایجاد میکنند.
🔸 در آن روی سکه مزیتها، معایب نیز نهفته است. این تیمها نمیتوانند از طریق جذب سرمایهگذار عمومی یا خصوصی، سرمایه خود را افزایشدهند و تنها متکی به درآمدهای خود هستند. بنابر این دربرابر شوکهای اقتصادی (مثل کرونا که بارسلونا را در بدهی شدید فروبرد) آسیبپذیر ترند. این ایرادی اساسی (خصوصا در اقتصاد ایران) است. همچنین این حد از پاسخگویی به طرفداران، جدای از تشویق اقدامات پوپولیستی، باعث عدم استقلال مدیران برای برنامهریزیهای توسعهای و طولانیمدت میشود؛ طرفداران دیدی کوتاهمدت دارند و اجازه این نوع اقدامات را به بدنه اجرایی نداده و این امر میتواند منجربه استهلاک سرمایه در گذر زمان شود.
🔹 مناسبترین نوع خصوصیسازی سرخابیها، روش «۱+۵۰» آلمانیها است. با قانون «۱+۵۰»، ضمن واگذاری اکثریت سهام به طرفداران، اجازه واگذاری سهام باقیمانده به سرمایهگذاران را (افراد، شرکتها و هلدینگها) صادر کردهاست. اما انچه مسلم است، با آزادسازی فقط ۱۰ درصد از سهام هر باشگاه، هیچ گرهی حل نمیشود!
#خصوصی_سازی
#واگذاری_سرخابیها
✅کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco