✍#غلامرضا_مهرآموز
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که چش لری نیست یا برار لری نیست فارسلری است ولی واقعیت این نیست
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم
ما برای برادر داریم:
برار، گییه، گگه، کاکه، و کاکا
این واژگان را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او را هم نشان می دهیم
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در یونانی، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است. ریشه مشترک هندواروپایی.
گییه با واژه گئوو در بختیاری هم ریشه است
گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود. در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد چش و تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#نوتیه( فرزند اول) داشته ایم ولی #نوچش نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نگفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی و معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین چش و تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کار برد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکسم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
🇮🇷@nayekash
نای کش
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که چش لری نیست یا برار لری نیست فارسلری است ولی واقعیت این نیست
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم
ما برای برادر داریم:
برار، گییه، گگه، کاکه، و کاکا
این واژگان را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او را هم نشان می دهیم
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در یونانی، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است. ریشه مشترک هندواروپایی.
گییه با واژه گئوو در بختیاری هم ریشه است
گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود. در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد چش و تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#نوتیه( فرزند اول) داشته ایم ولی #نوچش نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نگفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی و معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین چش و تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کار برد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکسم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
🇮🇷@nayekash
نای کش
✍#غلامرضا_مهرآموز
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در یونانی، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
🇮🇷@nayekash
نای کش
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در یونانی، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
🇮🇷@nayekash
نای کش
حضور کشتی گیران لرستانی
قهرمان جهان
در مناطق سیل زده
#غلامرضا_محمدی سرمربی تیم ملی اهل خرم آباد
#طالب_نعمت_پور قهرمان کشتی جهان و مدیر جوانان تیم ملی از کوهدشت
باگُلوَنی لری
🇮🇷@nayekash
نای کش
قهرمان جهان
در مناطق سیل زده
#غلامرضا_محمدی سرمربی تیم ملی اهل خرم آباد
#طالب_نعمت_پور قهرمان کشتی جهان و مدیر جوانان تیم ملی از کوهدشت
باگُلوَنی لری
🇮🇷@nayekash
نای کش
📚تفاوت بین واژگان #گۉرونی و #گۊرونی در لری
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✍نگارنده: #غلامرضا_مهرآموز
در لری دو واژه وجود دارد که در رسم الخط فارسی یکسان نوشته می شوند( گورونی) ولی دو تلفظ و معنای متفاوت دارند.
🔹 گۊرونی: guroni
این واژه در لری کاربردی همانند غربتی یا کولی دارد و در نگاه عامه کاربردی منفی دارد. احتمال دارد این واژه به نحوی مشتق از گورکانی باشد یعنی از سرزمین گورکانی ها( هند عصر وارثان تیمور) و کم کم به معنای غریبه و غربتی درآمده و معنای منفی به خود گرفته باشد.
🔹 اما گۉرونی göwroni
این واژه در درجه اول بار زبان شناختی دارد ( زبان مردم گوران)
گورانی زبان مشترک ادبی و دینی( آیین یارسان) صفحات غرب کشور بوده است. از آنجا که سرودها و آهنگ های مذهبی به گورانی بوده است واژه گورانی در کردی ( و تلفظ لری آن گۉرونی) مفهوم مطلق سرود و آهنگ به خود گرفت. شاعران لر مانند مرحوم استاد ایزدپناه ( متوفی ۱۳۹۴) و پیره زا( متوفی ۱۳۲۱) در اشعار خود از واژه گۉرونی به معنای ترانه و آهنگ استفاده کرده اند. هنوز در برخی گویش ها مانند چگنی اصیل واژه گۉرونی به این معنا پرکاربرد است مثلا شما اگر به کانال ایل چگنی مراجعه کنید هم کاربرد این واژه با این معنی را به کرات مشاهده می کنید.
از دیگر مشتقات گورانی در زبان لری می توان به واژه #گۉرونی_چر göwroničêr اشاره کرد به معنای هوره( در اصل یعنی آواز خواندن به سبک گوران ها، فعل #چرنیئن که در زبان لر بزرگ هم بصورت #چرنیدن وجود دارد یعنی صدا زدن، بانگ کردن، آواز خواندن) و آن سبک آهنگی که لرهالک می خوانند را به همین منوال #لکی_چر می گفتند.
برخلاف آنچه که در تواریخ رسمی می نویسند، شیعه شدن لرها با صفویه شروع نمی شود بلکه قبل از صفویه و از دوره اتابکان لر به خاطر بروز اختلاف بین اتابک لر کوچک و خلیفه بغداد شروع شد ولی شیعه شدن کامل لرها تا اواخر دوره قاجار بطول انجامید. قبل از آن آیین لرها یارسان و سنی شافعی( البته باز شدیدا متاثر از یارسان ) بود. هنوز در لری اصطلاحاتی وجود دارد که به اعتقادات عصر پیروی از آیین یارسان برمی گردد مثل کر داوئات وه دور سرت( دعای رفع بلا به هنگام خداحافظی) که شرح ارتباط آن با آیین یارسان در اینجا نمی گنجد.
پس دوستان عزیز گۉرونی را با گۊرونی مثل هم تلفظ نکنید و ننویسید.
همچنین این مثال مشکلات و ضعف خط فارسی برای نگارش کلمات لری را به خوبی نشان می دهد زیرا این رسم الخط همانگونه که از نامش پیداست خاص نگارش و خوانش فارسی است نه لری.
مثال فوق، همچنین توانایی خط لری پاپریک برای نگارش لری و رفع ابهام از دیکته واژگان لری را نمایان می سازد.
👈در لری واژه ی #گۉرونی با #گۊرونی از لحاظ تلفظ و معنا تفاوت بسیار دارد هرچند با رسم الخط فارسی یکسان نوشته می شوند.
کانال فرهنگستان زبان لری
🇮🇷 @nayekash
نای کش
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✍نگارنده: #غلامرضا_مهرآموز
در لری دو واژه وجود دارد که در رسم الخط فارسی یکسان نوشته می شوند( گورونی) ولی دو تلفظ و معنای متفاوت دارند.
🔹 گۊرونی: guroni
این واژه در لری کاربردی همانند غربتی یا کولی دارد و در نگاه عامه کاربردی منفی دارد. احتمال دارد این واژه به نحوی مشتق از گورکانی باشد یعنی از سرزمین گورکانی ها( هند عصر وارثان تیمور) و کم کم به معنای غریبه و غربتی درآمده و معنای منفی به خود گرفته باشد.
🔹 اما گۉرونی göwroni
این واژه در درجه اول بار زبان شناختی دارد ( زبان مردم گوران)
گورانی زبان مشترک ادبی و دینی( آیین یارسان) صفحات غرب کشور بوده است. از آنجا که سرودها و آهنگ های مذهبی به گورانی بوده است واژه گورانی در کردی ( و تلفظ لری آن گۉرونی) مفهوم مطلق سرود و آهنگ به خود گرفت. شاعران لر مانند مرحوم استاد ایزدپناه ( متوفی ۱۳۹۴) و پیره زا( متوفی ۱۳۲۱) در اشعار خود از واژه گۉرونی به معنای ترانه و آهنگ استفاده کرده اند. هنوز در برخی گویش ها مانند چگنی اصیل واژه گۉرونی به این معنا پرکاربرد است مثلا شما اگر به کانال ایل چگنی مراجعه کنید هم کاربرد این واژه با این معنی را به کرات مشاهده می کنید.
از دیگر مشتقات گورانی در زبان لری می توان به واژه #گۉرونی_چر göwroničêr اشاره کرد به معنای هوره( در اصل یعنی آواز خواندن به سبک گوران ها، فعل #چرنیئن که در زبان لر بزرگ هم بصورت #چرنیدن وجود دارد یعنی صدا زدن، بانگ کردن، آواز خواندن) و آن سبک آهنگی که لرهالک می خوانند را به همین منوال #لکی_چر می گفتند.
برخلاف آنچه که در تواریخ رسمی می نویسند، شیعه شدن لرها با صفویه شروع نمی شود بلکه قبل از صفویه و از دوره اتابکان لر به خاطر بروز اختلاف بین اتابک لر کوچک و خلیفه بغداد شروع شد ولی شیعه شدن کامل لرها تا اواخر دوره قاجار بطول انجامید. قبل از آن آیین لرها یارسان و سنی شافعی( البته باز شدیدا متاثر از یارسان ) بود. هنوز در لری اصطلاحاتی وجود دارد که به اعتقادات عصر پیروی از آیین یارسان برمی گردد مثل کر داوئات وه دور سرت( دعای رفع بلا به هنگام خداحافظی) که شرح ارتباط آن با آیین یارسان در اینجا نمی گنجد.
پس دوستان عزیز گۉرونی را با گۊرونی مثل هم تلفظ نکنید و ننویسید.
همچنین این مثال مشکلات و ضعف خط فارسی برای نگارش کلمات لری را به خوبی نشان می دهد زیرا این رسم الخط همانگونه که از نامش پیداست خاص نگارش و خوانش فارسی است نه لری.
مثال فوق، همچنین توانایی خط لری پاپریک برای نگارش لری و رفع ابهام از دیکته واژگان لری را نمایان می سازد.
👈در لری واژه ی #گۉرونی با #گۊرونی از لحاظ تلفظ و معنا تفاوت بسیار دارد هرچند با رسم الخط فارسی یکسان نوشته می شوند.
کانال فرهنگستان زبان لری
🇮🇷 @nayekash
نای کش
📚پژوهشی درباره نام و پیشینه معادل " لاله واژگون" در زبان و ادبیات لری
✍ #غلامرضا_مهرآموز
به نام آنکه حجّت، نامه ی اوست
دو عالم، جزر و مدِّ خامه ی اوست
بهانه ی نوشتن این نوشته رویش #لاله_واژگون در این ایام و همچنین علیرغم آنکه واژگان متعددی برای لاله واژگون در زبان مردم لر وجود دارد بسیاری از تحصیلکردگان و حتی مردم عادی در مکالمات لری خود از ترکیب فارسی لاله واژگون برای اشاره به این گل استفاده می کنند به همان طریقی که لرستان که سرزمین آبشارها است و واژگان بسیاری حتی برای انواع آبشارها در زبان مردم لر وجود دارد ولی اکثر مردم در مکالمات لری خود از واژه فارسی آبشار استفاده می کنند و این نشان می دهد که بین این مردم و اصل زبان مادری آنها چقدر فاصله افتاده است.
لاله واژگون با نام علمی fritallaria imperialis(لاله سلطنتی ) از رده سوسنیان است که یکی از رویشگاههای عمده آن در جهان در زاگرس از جمله لرستان است البته غیر از زاگرس در برخی مناطق دیگر نیز می روید . در فارسی این گل با نام هایی مانند لاله واژگون، لاله نگونسار،... اشک مریم، گل اشک و تاج قیصر شناخته می شود که البته واژگان اشک مریم و تاج قیصر از ترجمه مستقیم( گرته برداری ) از انگلیسی وارد فارسی شده اند.
این گل در قرن شانزدهم از ایران وارد اروپا شده است و چون نخست در باغ سلطنتی نگهداری و پرورش داده می شده است آن را fritallaria imperialis( #لاله_سلطنتی) نامیده اند.جرارد گیاه شناس بریتانیایی در سال ۱۵۹۷ می گوید که این گل برای قدمای ما ناشناخته بوده است و آن را گلی جدید برای اروپاییان می داند. این گل به زودی به ادبیات انگلستان راه یافت و توجه شاعران برجسته ای مانند ویلیام شکسپیر، جورج هربرت و ماتیو آرنولد را به خود جلب کرد که وصف آن در اشعار آنها موجود است.
در فرهنگ های مختلف هم افسانه هایی درباره این گل وجود دارد. گفته اند که این گل شاهد کشته شدن مظلومانه سیاوش به دست گرسیوز بود و از آن روز عزادار شد و سر خود را پایین انداخت و گل اشک سیاوش هم به آن گفته اند.
یا با اینکه از قرن شانزدهم وارد اروپا شد باز افسانه سازی درباره آن صورت گرفته است که این گل شاهد به صلیب کشیده شدن مسیح بوده است و برای او اشک می ریزد ( قطرات شبنم روی گلبرگ های آن ) از اینرو به آن Tears of Mary ( #اشک_مریم) هم لقب دادند. در انگلیسی به آن Crown Imperial( تاج امپراتوری) هم گفته اند که در ترجمه شده است تاج قیصر.
اما در لری هم نام های متعددی برای این گل وجود دارد که به چند مورد ( نه همه) از آنها اشاره می کنیم.
ابتدا در لرستان فیلی:
۱. شیوار( با تلفظ یاء مجهول) šîvār
۲. گل سَروِهار( هار یعنی پایین که در لکی می شود هوار )
۳.گل دینگلوئز( dińgêlawêz دینگلوئز یعنی آویزان)
۴.گل سَروِزیر
واژه شیوار مهمترین نام این گل در لر کوچک است و ریشه در اوستایی دارد. ترکیباتی مانند گل سروهار، گل سروزیر و گل دینگلوئز بیشتر جنبه توصیفی دارند و بر واژگون بودن یا آویزان بودن سر آن به سمت پایین دلالت دارند
همچنین در لری بختیاری واژگان #گیلک gîlak, #گل_قلندری و در لری جنوبی #گل_نگین به معنای لاله واژگون هستند.
توجه به این گل در ادبیات لرستان به چهار قرن قبل برمی گردد که #میرنوروز سروده است:
بند تنبان چون دو افعی مست و خون ریز
در بهاران همچو گل های #سرآویز
یا چو دو افعی که گنج در دست دارند
تا امانت را به صاحب واگذارند
میر در اینجا از #گل_سرآویز برای توصیف لاله واژگون استفاده کرده است یعنی گلی که سر آن( به سمت پایین ) آویزان است. با مراجعه به لغتنامه های جامع فارسی مانند دهخدا، معین و مصاحب.. مشخص شد که اصطلاح گل سرآویز در فارسی برای توصیف لاله واژگون بهکار نرفته است.
در حقیقت می توان گفت میر ترکیبی از اصطلاحات لری #گل_سروهار و #گل_دینگلوئز( آویزان ) را به صورت گل سرآویز به فارسی ترجمه کرده است و این نمونه جالبی از گرته برداری( ترجمه مستقیم ) از لری در فارسی به شمار می رود. درباره زبان فارسی هم آمده است یک سری از واژگان فارسی را شاعران از زبان محلی خود به فارسی وارد یا ترجمه کرده اند.
نمونه ای از کاربرد #سروهار، #سروزیر و #گیلک برای توصیف لاله واژگون در ادبیات لری:
ایلِمو سفره وه سینه، باوفا مئمونواز
سروزیر چی لالَه یاکِه #سروهارِ چگنی
(استاد #رمضان_پروده)
چی لالَه یا #سروزیری
خئلیَه سیلِ بالا نمیکی
(استاد #عزیز_نادری)
بهارُم رهدِه وَیده وختِ پاییز
به جا #گیلک، همه جا هار و پیوار
(#کوروش_دورکی_بختیاری)
ولی برای کاربرد #شیوار در شعر شاعران تاکنون موردی ندیده ام اگر دوستان خبر دارند مطلع سازند.
◀️ فرهنگستان زبان لری
🇮🇷 @nayekash
نای کش
✍ #غلامرضا_مهرآموز
به نام آنکه حجّت، نامه ی اوست
دو عالم، جزر و مدِّ خامه ی اوست
بهانه ی نوشتن این نوشته رویش #لاله_واژگون در این ایام و همچنین علیرغم آنکه واژگان متعددی برای لاله واژگون در زبان مردم لر وجود دارد بسیاری از تحصیلکردگان و حتی مردم عادی در مکالمات لری خود از ترکیب فارسی لاله واژگون برای اشاره به این گل استفاده می کنند به همان طریقی که لرستان که سرزمین آبشارها است و واژگان بسیاری حتی برای انواع آبشارها در زبان مردم لر وجود دارد ولی اکثر مردم در مکالمات لری خود از واژه فارسی آبشار استفاده می کنند و این نشان می دهد که بین این مردم و اصل زبان مادری آنها چقدر فاصله افتاده است.
لاله واژگون با نام علمی fritallaria imperialis(لاله سلطنتی ) از رده سوسنیان است که یکی از رویشگاههای عمده آن در جهان در زاگرس از جمله لرستان است البته غیر از زاگرس در برخی مناطق دیگر نیز می روید . در فارسی این گل با نام هایی مانند لاله واژگون، لاله نگونسار،... اشک مریم، گل اشک و تاج قیصر شناخته می شود که البته واژگان اشک مریم و تاج قیصر از ترجمه مستقیم( گرته برداری ) از انگلیسی وارد فارسی شده اند.
این گل در قرن شانزدهم از ایران وارد اروپا شده است و چون نخست در باغ سلطنتی نگهداری و پرورش داده می شده است آن را fritallaria imperialis( #لاله_سلطنتی) نامیده اند.جرارد گیاه شناس بریتانیایی در سال ۱۵۹۷ می گوید که این گل برای قدمای ما ناشناخته بوده است و آن را گلی جدید برای اروپاییان می داند. این گل به زودی به ادبیات انگلستان راه یافت و توجه شاعران برجسته ای مانند ویلیام شکسپیر، جورج هربرت و ماتیو آرنولد را به خود جلب کرد که وصف آن در اشعار آنها موجود است.
در فرهنگ های مختلف هم افسانه هایی درباره این گل وجود دارد. گفته اند که این گل شاهد کشته شدن مظلومانه سیاوش به دست گرسیوز بود و از آن روز عزادار شد و سر خود را پایین انداخت و گل اشک سیاوش هم به آن گفته اند.
یا با اینکه از قرن شانزدهم وارد اروپا شد باز افسانه سازی درباره آن صورت گرفته است که این گل شاهد به صلیب کشیده شدن مسیح بوده است و برای او اشک می ریزد ( قطرات شبنم روی گلبرگ های آن ) از اینرو به آن Tears of Mary ( #اشک_مریم) هم لقب دادند. در انگلیسی به آن Crown Imperial( تاج امپراتوری) هم گفته اند که در ترجمه شده است تاج قیصر.
اما در لری هم نام های متعددی برای این گل وجود دارد که به چند مورد ( نه همه) از آنها اشاره می کنیم.
ابتدا در لرستان فیلی:
۱. شیوار( با تلفظ یاء مجهول) šîvār
۲. گل سَروِهار( هار یعنی پایین که در لکی می شود هوار )
۳.گل دینگلوئز( dińgêlawêz دینگلوئز یعنی آویزان)
۴.گل سَروِزیر
واژه شیوار مهمترین نام این گل در لر کوچک است و ریشه در اوستایی دارد. ترکیباتی مانند گل سروهار، گل سروزیر و گل دینگلوئز بیشتر جنبه توصیفی دارند و بر واژگون بودن یا آویزان بودن سر آن به سمت پایین دلالت دارند
همچنین در لری بختیاری واژگان #گیلک gîlak, #گل_قلندری و در لری جنوبی #گل_نگین به معنای لاله واژگون هستند.
توجه به این گل در ادبیات لرستان به چهار قرن قبل برمی گردد که #میرنوروز سروده است:
بند تنبان چون دو افعی مست و خون ریز
در بهاران همچو گل های #سرآویز
یا چو دو افعی که گنج در دست دارند
تا امانت را به صاحب واگذارند
میر در اینجا از #گل_سرآویز برای توصیف لاله واژگون استفاده کرده است یعنی گلی که سر آن( به سمت پایین ) آویزان است. با مراجعه به لغتنامه های جامع فارسی مانند دهخدا، معین و مصاحب.. مشخص شد که اصطلاح گل سرآویز در فارسی برای توصیف لاله واژگون بهکار نرفته است.
در حقیقت می توان گفت میر ترکیبی از اصطلاحات لری #گل_سروهار و #گل_دینگلوئز( آویزان ) را به صورت گل سرآویز به فارسی ترجمه کرده است و این نمونه جالبی از گرته برداری( ترجمه مستقیم ) از لری در فارسی به شمار می رود. درباره زبان فارسی هم آمده است یک سری از واژگان فارسی را شاعران از زبان محلی خود به فارسی وارد یا ترجمه کرده اند.
نمونه ای از کاربرد #سروهار، #سروزیر و #گیلک برای توصیف لاله واژگون در ادبیات لری:
ایلِمو سفره وه سینه، باوفا مئمونواز
سروزیر چی لالَه یاکِه #سروهارِ چگنی
(استاد #رمضان_پروده)
چی لالَه یا #سروزیری
خئلیَه سیلِ بالا نمیکی
(استاد #عزیز_نادری)
بهارُم رهدِه وَیده وختِ پاییز
به جا #گیلک، همه جا هار و پیوار
(#کوروش_دورکی_بختیاری)
ولی برای کاربرد #شیوار در شعر شاعران تاکنون موردی ندیده ام اگر دوستان خبر دارند مطلع سازند.
◀️ فرهنگستان زبان لری
🇮🇷 @nayekash
نای کش
✍#غلامرضا_مهرآموز
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
فرهنگستان زبان لری👇👇👇
https://t.iss.one/thelurishacademy
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
فرهنگستان زبان لری👇👇👇
https://t.iss.one/thelurishacademy
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
✍#غلامرضا_مهرآموز
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
فرهنگستان زبان لری👇👇👇
https://t.iss.one/thelurishacademy
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه کاکه علی، چه علی کاکه"
و کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مرواریا تیچسه
بیی کشکله جمش کو
بنیش د جیو کاکاش
کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
فرهنگستان زبان لری👇👇👇
https://t.iss.one/thelurishacademy
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
📚معنای اصلی و تحول معنایی(semantic change) واژه رش در لری 👇👇👇
✍ #غلامرضا_مهرآموز
واژه ی #رش raš در لری در اصل به معنای سیاه بوده است ولی بر اثر دگردیسی و تحول معنایی به معنای تیره یا قهوه ای سوخته و نظایر آن تغییر یافته است.
هنوز در نظام واژه سازی لری و به ویژه ادبیات لری ، رش به معنای سیاه کاربرد دارد.
طالَه رش: کسی که بخت و طالع او سیاه است، سیه روز
هناسه رَش: کسی که نفس او سیاه است کنایه از بدیمن
تول رَش: کسی که پیشانی نوشت او سیاه است کنایه از بدبخت
اما چند نمونه در ادبیات لری با کاربرد واژه رش به معنای سیاه :
🍀🍀🍀🌹🌹🌹
خوم رَش و بَختِم رَش وُ رَشَه هِناسه م
ئی فِلَک رِختَه دِ یَک کَـمچَه وُ کاسه م
یا
اگر باور نمیکی طالَه رشم
بیتر دی چاره ناچارم بَپُرسی
(استاد #رمضان_پرورده)
اَ حسرت چنونه ا ماتم چنینَه
منِ طالَه رش هم چنی هم چنونم
(استاد #عزیز_نادری)
غَمینِم ، آه نا خَش دِم وِریسَـه
حِفار ئی طالِعِ رَش دِم وِریسـَه
نِزیکِــم نو کِه لونِــه گُنجِلونِـم
چِنو باروتیئِم تَش دِم وِریسـَه
(استاد #رحمان_مریدی)
جالب آنکه استاد #رضا_جهانی سئ و رش
را کنار هم جهت تاکید و هم افزایی به عنوان جفت مترادف(doublet) آورده است:
دلِتَه لیلَه سخونم وریسَه تا وه فلک
چپ و راس طعنه وه ئی بختِ سئ و رش بَزنی
واژه رش به معنای سیاه در کردی نیز وجود دارد
واژه رش در معنی تحول یافته دوم( قهوه ای سوخته، تیره)
در لری بختیاری نیز وجود دارد
مثلا در گرمسیر بختیاری ماه اردیبهشت را رَشَه هوش rašahuš می گفتند
یعنی ماه تیره شدن رنگ خوشه ها( منبع از نوشته های استاد رهدار)
در مناطق سردسیری لرنشین به ویژه لر فیلی، جورش صفت یا هنگامه ای برای ماه #باروݩبوروݩ ( ماه قطع شدن باران) یا همان #خردادماه بوده است.
#جۉرٱش یعنی هنگامه تیره شدن کشتزار جو
ضرب المثل یا گفته مشهور در اساطیر هواشناسی لری:👇👇
ٱر د شٱممٱ نٱکنٱش خٱش
مۉرٱش سی جۉرٱش
یعنی: اگر (صبح) شنبه بارندگیها قطع نشود
تا زمان جورش( هنگامه تیره شدن رنگ کشتزار جو که بسته به نوع منطقه ی ییلاقی، اواخر اردیبهشت یا خرداد واقع می شود) به طول می انجامد( کنایه از اینکه سال پربارشی خواهیم داشت)
در خود این معنای تحول یافته دوم هنوز عنصر معنایی سیاه( تیره) دیده می شود.
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
✍ #غلامرضا_مهرآموز
واژه ی #رش raš در لری در اصل به معنای سیاه بوده است ولی بر اثر دگردیسی و تحول معنایی به معنای تیره یا قهوه ای سوخته و نظایر آن تغییر یافته است.
هنوز در نظام واژه سازی لری و به ویژه ادبیات لری ، رش به معنای سیاه کاربرد دارد.
طالَه رش: کسی که بخت و طالع او سیاه است، سیه روز
هناسه رَش: کسی که نفس او سیاه است کنایه از بدیمن
تول رَش: کسی که پیشانی نوشت او سیاه است کنایه از بدبخت
اما چند نمونه در ادبیات لری با کاربرد واژه رش به معنای سیاه :
🍀🍀🍀🌹🌹🌹
خوم رَش و بَختِم رَش وُ رَشَه هِناسه م
ئی فِلَک رِختَه دِ یَک کَـمچَه وُ کاسه م
یا
اگر باور نمیکی طالَه رشم
بیتر دی چاره ناچارم بَپُرسی
(استاد #رمضان_پرورده)
اَ حسرت چنونه ا ماتم چنینَه
منِ طالَه رش هم چنی هم چنونم
(استاد #عزیز_نادری)
غَمینِم ، آه نا خَش دِم وِریسَـه
حِفار ئی طالِعِ رَش دِم وِریسـَه
نِزیکِــم نو کِه لونِــه گُنجِلونِـم
چِنو باروتیئِم تَش دِم وِریسـَه
(استاد #رحمان_مریدی)
جالب آنکه استاد #رضا_جهانی سئ و رش
را کنار هم جهت تاکید و هم افزایی به عنوان جفت مترادف(doublet) آورده است:
دلِتَه لیلَه سخونم وریسَه تا وه فلک
چپ و راس طعنه وه ئی بختِ سئ و رش بَزنی
واژه رش به معنای سیاه در کردی نیز وجود دارد
واژه رش در معنی تحول یافته دوم( قهوه ای سوخته، تیره)
در لری بختیاری نیز وجود دارد
مثلا در گرمسیر بختیاری ماه اردیبهشت را رَشَه هوش rašahuš می گفتند
یعنی ماه تیره شدن رنگ خوشه ها( منبع از نوشته های استاد رهدار)
در مناطق سردسیری لرنشین به ویژه لر فیلی، جورش صفت یا هنگامه ای برای ماه #باروݩبوروݩ ( ماه قطع شدن باران) یا همان #خردادماه بوده است.
#جۉرٱش یعنی هنگامه تیره شدن کشتزار جو
ضرب المثل یا گفته مشهور در اساطیر هواشناسی لری:👇👇
ٱر د شٱممٱ نٱکنٱش خٱش
مۉرٱش سی جۉرٱش
یعنی: اگر (صبح) شنبه بارندگیها قطع نشود
تا زمان جورش( هنگامه تیره شدن رنگ کشتزار جو که بسته به نوع منطقه ی ییلاقی، اواخر اردیبهشت یا خرداد واقع می شود) به طول می انجامد( کنایه از اینکه سال پربارشی خواهیم داشت)
در خود این معنای تحول یافته دوم هنوز عنصر معنایی سیاه( تیره) دیده می شود.
🇮🇷 @nayekash 👈
نای کش
#واژه_فیلی
منسوب به لرهاست
امااین انتساب برای قشرخاصی ازلرهای مقیم سرزمین لرکوچک نبوده است
و تمام شاخه های لرکوچک را در بر می گرفته است.
هرچند که درزمان جدیدتر کلمه فیلی عمومأ برای تمام منطقه پشتکوه لرستان(ایلا)به کار می رفت
ولی باید دانست درمنطقه پشتکوه هم تمام شاخه های لرکوچک (مینجایی،لک ، کلهر،مهکی)دیده می شوند.
بنابراین همواره فیلی بر تمامی شاخه های لر
در سرزمین لرکوچک و یا منطقه پشتکوه دلالت داردو داشته است.
لرد جرج کرزن
( ۱۸۵۹ تا ۱۹۲۵ )در کتاب "ایران و قضیه ایران" ،
صفحه ۳۳۰ می نویسد:
فیلی ها،
لر کوچک یا لرستان صغیر ناحیه ای است بین دزفول درجنوب وحدود کرمانشاه در شمال و بین آب رود دز در مشرق و سرحد عثمانی در غرب که به دو حوزه تقسیم می شود:
پشتکوه (ایلام) وپیشکوه (لرستان) و جبال زاگرس
که کبیرکوه می خوانند،
حد فاصل بین آنهاست تا استقرار خاندان قاجار بین این دو منطقه تفاوت سیاسی وجود نداشت.
آقا محمدخان قجر،
که به دلیل کینه از زندیه ،
به همه #لرها به مثابه دشمن نگاه میکرد برای تجزیه وتضعیف لرها ولرستان، پیشکوه را از #والی_لرستان جداکرد.
از آن پس وی فقط به حکومت پشتکوه اکتفا نموده است.
از اینجاست که منطقه ایلی فیلیها که سابقأ شامل همه لرستان کوچک بود
در نزدعام به حوزه پشتکوه محدود شده است
وفیلیها مشتمل برهمه افراد و جمعیتی می شود
که در این ناحیه سکونت دارند.
اصلا خود پشتکوه قرینه پیشکوه است و نامهایی نظیر
#دهلران،
تل لالار و تل لارت و…
همچنین اکثر طوایف پشتکوه لرستان (ایلام) همگی در فامیلی شان "ون" دارند که خاص و ویژه ایلات و طوایف "لر" است.
از آن گذشته در تمام منابع و اسناد تاریخی، به وضوح آمده که سکنه #پشتکوه_لر هستند
و زبانشان هم لری است
و از ۸۰۰ سال پیش تا کنون جزء اتابکان لر کوچک و #والیان_لر_فیلی بوده اند.
هوگو گروته
که سال ۱۹۰۷ میلادی یعنی ۱۱۰ سال پیش به پشتکوه لرستان سفر می کند
در سفرنامه خود
صفحه ۲۸ می نویسد:
در پشتکوه یگانه زبان لری است ،
از صد نفر حتی یک نفر هم فارسی نمی داند
اما کسانی هستند که عربی صحبت می کنند.
#دکتر_اشمیت
در کتاب راهنمای زبانهای ایرانی،
جلد دوم ،
صفحه ۵۴۶ به زبان لری بغدادی در پشتکوه اشاره می کند.
#فریدریش_روزن
( Friedrich Rosen )
که سال ۱۸۵۶ میلادی در آلمان
به دنیا می آیدو دیپلمات و شرق شناس است در کتاب خاطرات شرقی
(سفرنامه پشتکوه لرستان)
در فصول دوم،
چهارم،
پنجم،
ششم
و هفتم
به لرهای پشتکوه
و حاکمان لر آن دیار اشاره می کند.
مغلطه و سفسطه های برخی مصادره کنندگان مناطق لرنشی برای کردی سازی و... راه به جایی ندارد
چون ادعای آنان فاقد پایه ی علمی و اسناد مکتوب تاریخی است.
#سرهنگ_ستاد دوران پهلوی،
جناب #غلامرضا_رحمانی
در کتاب
"کهنه سرباز"
جلد یک ،
صفحات ۶۵ و ۵۵ به نسل کشی مردم لر پشتکوه (ایلام)
اشاره می کندو می نویسد:
رضاشاه بزرگترین لشکرکشی حکومت خود را به فرماندهی سپهبد امیر احمدی (قصاب لرستان) را به لرستان کرد
و فجیع ترین قوم کشی تاریخ معاصر ایران را رقم زد
که نویسندگان و سیاسیون ایران بدلایل محافظه کاری یا ترس از بازگو کردن حقایق آن را از تاریخ معاصر ایران حذف کردند.
سیاسیون قلم به مزد پان پارس با سکوت خود از تاریخ معاصر حذف کردند یا مذبوحانه سعی در وارونه نمایی آن کردند.
#سرهنگ_غلامرضا_رحمانی
در صفحه ۵۵ می نویسد:
یعنی لرها را واقعأ قلع و قمع کردند به طوری که پشتکوه (ایلام)
برای سالها خالی از سکنه شد
به همین جهت عنوان قصاب لرستان را به سپهبد امیر احمدی دادند.
او همچنین در صفحه ۶۶ می نویسد:
درپشتکوه
فقط آن عده ای از لرها که به عراق گریختند زنده ماندند
و بقیه تمام کشته شدند.
#ویلیام_داگلاس
در کتاب سرزمین شگفت انگیز صفحه ۱۷۷ مینویسد:
یکی از سرگرمی های سپهبد امیر احمدی ،
شرطبندی بر سر مسافت دویدن اجساد بی سر #لرها بود.😔
#عبدالله_مستوفی
هم در کتاب شرح زندگانی من صفحه ۵۱۴ باز به قتل عام لرها توسط مزدوران رضاخان اشاره کرده است.
#جعفر_شهری
در کتاب قلم سرنوشت صفحه ۲۸۹ می نویسد:
رضاشاه پهلوی
در یکی از کشتارهای لرستان
بیش از ۱۸ هزار نفر راکشت
و ۱۰ هزار نفر را زنده زنده سوزاندند😔
و بیش از ۱۴۰ هزار نفر هم در جابه جایی و تبعید و اسارت نابود شدند.
#داریوش_رحمانیان
در کتاب "ایران بین دو کودتا"،
چاپ دوم ،
صفحه ۱۳۰ می نویسد:
درعملیات جنگهای لرستان
برای نخستین بار نیروی هوایی عملیات نیروی زمینی را پشتیبانی می کرد
و این امر در توفیق قشون نظامی در سرکوب مردم لر بسیار موثر افتاد.
و در صفحه ۱۳۸می نویسد:
سرکوب لرها با روشی بسیار خشن و تند و قتل عام گونه به اجرا گذارده شد و به نابودی سکنه آنجا انجامید.
#دکتر_روح الله_بهرامی
درکتاب #سلسله_والیان_لرستان
در صفحه۱۳۴ و۱۳۵
متن قسم نامه سران طوایف کرد که در بخشی ازکرمانشاه ساکن بوده را آورده که قسم خوردند رضاخان..
ادامه دارد..
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
منسوب به لرهاست
امااین انتساب برای قشرخاصی ازلرهای مقیم سرزمین لرکوچک نبوده است
و تمام شاخه های لرکوچک را در بر می گرفته است.
هرچند که درزمان جدیدتر کلمه فیلی عمومأ برای تمام منطقه پشتکوه لرستان(ایلا)به کار می رفت
ولی باید دانست درمنطقه پشتکوه هم تمام شاخه های لرکوچک (مینجایی،لک ، کلهر،مهکی)دیده می شوند.
بنابراین همواره فیلی بر تمامی شاخه های لر
در سرزمین لرکوچک و یا منطقه پشتکوه دلالت داردو داشته است.
لرد جرج کرزن
( ۱۸۵۹ تا ۱۹۲۵ )در کتاب "ایران و قضیه ایران" ،
صفحه ۳۳۰ می نویسد:
فیلی ها،
لر کوچک یا لرستان صغیر ناحیه ای است بین دزفول درجنوب وحدود کرمانشاه در شمال و بین آب رود دز در مشرق و سرحد عثمانی در غرب که به دو حوزه تقسیم می شود:
پشتکوه (ایلام) وپیشکوه (لرستان) و جبال زاگرس
که کبیرکوه می خوانند،
حد فاصل بین آنهاست تا استقرار خاندان قاجار بین این دو منطقه تفاوت سیاسی وجود نداشت.
آقا محمدخان قجر،
که به دلیل کینه از زندیه ،
به همه #لرها به مثابه دشمن نگاه میکرد برای تجزیه وتضعیف لرها ولرستان، پیشکوه را از #والی_لرستان جداکرد.
از آن پس وی فقط به حکومت پشتکوه اکتفا نموده است.
از اینجاست که منطقه ایلی فیلیها که سابقأ شامل همه لرستان کوچک بود
در نزدعام به حوزه پشتکوه محدود شده است
وفیلیها مشتمل برهمه افراد و جمعیتی می شود
که در این ناحیه سکونت دارند.
اصلا خود پشتکوه قرینه پیشکوه است و نامهایی نظیر
#دهلران،
تل لالار و تل لارت و…
همچنین اکثر طوایف پشتکوه لرستان (ایلام) همگی در فامیلی شان "ون" دارند که خاص و ویژه ایلات و طوایف "لر" است.
از آن گذشته در تمام منابع و اسناد تاریخی، به وضوح آمده که سکنه #پشتکوه_لر هستند
و زبانشان هم لری است
و از ۸۰۰ سال پیش تا کنون جزء اتابکان لر کوچک و #والیان_لر_فیلی بوده اند.
هوگو گروته
که سال ۱۹۰۷ میلادی یعنی ۱۱۰ سال پیش به پشتکوه لرستان سفر می کند
در سفرنامه خود
صفحه ۲۸ می نویسد:
در پشتکوه یگانه زبان لری است ،
از صد نفر حتی یک نفر هم فارسی نمی داند
اما کسانی هستند که عربی صحبت می کنند.
#دکتر_اشمیت
در کتاب راهنمای زبانهای ایرانی،
جلد دوم ،
صفحه ۵۴۶ به زبان لری بغدادی در پشتکوه اشاره می کند.
#فریدریش_روزن
( Friedrich Rosen )
که سال ۱۸۵۶ میلادی در آلمان
به دنیا می آیدو دیپلمات و شرق شناس است در کتاب خاطرات شرقی
(سفرنامه پشتکوه لرستان)
در فصول دوم،
چهارم،
پنجم،
ششم
و هفتم
به لرهای پشتکوه
و حاکمان لر آن دیار اشاره می کند.
مغلطه و سفسطه های برخی مصادره کنندگان مناطق لرنشی برای کردی سازی و... راه به جایی ندارد
چون ادعای آنان فاقد پایه ی علمی و اسناد مکتوب تاریخی است.
#سرهنگ_ستاد دوران پهلوی،
جناب #غلامرضا_رحمانی
در کتاب
"کهنه سرباز"
جلد یک ،
صفحات ۶۵ و ۵۵ به نسل کشی مردم لر پشتکوه (ایلام)
اشاره می کندو می نویسد:
رضاشاه بزرگترین لشکرکشی حکومت خود را به فرماندهی سپهبد امیر احمدی (قصاب لرستان) را به لرستان کرد
و فجیع ترین قوم کشی تاریخ معاصر ایران را رقم زد
که نویسندگان و سیاسیون ایران بدلایل محافظه کاری یا ترس از بازگو کردن حقایق آن را از تاریخ معاصر ایران حذف کردند.
سیاسیون قلم به مزد پان پارس با سکوت خود از تاریخ معاصر حذف کردند یا مذبوحانه سعی در وارونه نمایی آن کردند.
#سرهنگ_غلامرضا_رحمانی
در صفحه ۵۵ می نویسد:
یعنی لرها را واقعأ قلع و قمع کردند به طوری که پشتکوه (ایلام)
برای سالها خالی از سکنه شد
به همین جهت عنوان قصاب لرستان را به سپهبد امیر احمدی دادند.
او همچنین در صفحه ۶۶ می نویسد:
درپشتکوه
فقط آن عده ای از لرها که به عراق گریختند زنده ماندند
و بقیه تمام کشته شدند.
#ویلیام_داگلاس
در کتاب سرزمین شگفت انگیز صفحه ۱۷۷ مینویسد:
یکی از سرگرمی های سپهبد امیر احمدی ،
شرطبندی بر سر مسافت دویدن اجساد بی سر #لرها بود.😔
#عبدالله_مستوفی
هم در کتاب شرح زندگانی من صفحه ۵۱۴ باز به قتل عام لرها توسط مزدوران رضاخان اشاره کرده است.
#جعفر_شهری
در کتاب قلم سرنوشت صفحه ۲۸۹ می نویسد:
رضاشاه پهلوی
در یکی از کشتارهای لرستان
بیش از ۱۸ هزار نفر راکشت
و ۱۰ هزار نفر را زنده زنده سوزاندند😔
و بیش از ۱۴۰ هزار نفر هم در جابه جایی و تبعید و اسارت نابود شدند.
#داریوش_رحمانیان
در کتاب "ایران بین دو کودتا"،
چاپ دوم ،
صفحه ۱۳۰ می نویسد:
درعملیات جنگهای لرستان
برای نخستین بار نیروی هوایی عملیات نیروی زمینی را پشتیبانی می کرد
و این امر در توفیق قشون نظامی در سرکوب مردم لر بسیار موثر افتاد.
و در صفحه ۱۳۸می نویسد:
سرکوب لرها با روشی بسیار خشن و تند و قتل عام گونه به اجرا گذارده شد و به نابودی سکنه آنجا انجامید.
#دکتر_روح الله_بهرامی
درکتاب #سلسله_والیان_لرستان
در صفحه۱۳۴ و۱۳۵
متن قسم نامه سران طوایف کرد که در بخشی ازکرمانشاه ساکن بوده را آورده که قسم خوردند رضاخان..
ادامه دارد..
🇮🇷 @lorgeram_asli 👈
نای کش
#لرستان_فیلی
سنگ نوشته #تخت_خان
درمسیر #ایلام به صالح آباد و مهران
در منطقه خوش آب و هوای بان روشان بر روی قطعه سنگی بزرگ نوشته شده است.
شکل سنگ نوشته یک متوازی الاضلاع در ابعاد 145×190 سانتیمتر بوده که ابتدا آن را حدود دو سانتیمتر به لحاظ فراهم نمودن یک سطح صاف و یکنواخت تراش داده و آنگاه با تراش دادن مجدد حروف و کلمات را برجسته نمودهاند.
خط کتیبه نستعلیق،
و متن آن خلاصه ای از شجره نامه والیان لرستان
و شرح برخی از خدمات عمرانی #غلامرضا_خان_والی است
که در سال 1325 هـ.ق دستور نوشتن آنرا داد.
این اثر در فهرست آثار #ملی کشور به ثبت رسیده است.
#متن_کتیبه_تخته_خان
هو الله تعالی
تاریخ ولادت #لرستان_فیلی
حسب الفرمایش جناب امیر الامراء العظام غلامرضا خان والی
فتح السلطنه امیر تومان در این سنگ ثبت نمود.
اول والی ها ،
حسین خان بن منصور العلوی عباسی ، که در زمان سلطنت شاه عباس صفوی ماضی ملقب به لقب والیگری #کل #لرستان شده ،
مقبره ی والی مرحوم درب امامزاده واجب التعظیم «شاهنشاه » است
بعد والیگری
به شاه وردی خان پسر او رسید.
بعد حسین خان ثانی
و پسر او والی بود.
در زمان سلطنت نادر،
علی مردان
و میر حسین ثانی والی بودند.
به امر حضرت نادری
به سفارت اسلامبول روانه شد ،
در زمین راه کرکوک فوت شد ،
و در مقام مشهور به امام زین العابدین مدفون است.
بعد از او برادر خود اسماعیل خان بن شاهوردی خان
در جای خود منصوب نمود.
مدت چندی
ریاست والیگری کل لرستان داشته، مدفن او در کشیک خانه ی نجف اشرف [است ] .
در زمان سلطنت محمد خان قاجار ، مرحوم حسن خان بن اسدالله خان بن اسماعیل خان
به امر والیگری برقرار گردید
و قریب ۹۰ سال
والی تمام
لرستان پیشکوه(ایلام)
و
لرستان پشتکوه بود(لرستان کنونی)
و در سنه ی سال 1255 وفات نمود ودر کشیک خانه مذکور مدفون است.
بعد وفات مرحوم حسن خان ، صفحات ثلاثه ی پشتکوه
به مرحومان علی خان ،
احمد خان
و حیدر خان انتقال یافته
مرحوم حیدر خان
جد غلامرضا خان والی
و فتح السلطنه امیر تومان در سنه ی ( 1273 ق ) وفات نمود.
بعد از مرحوم مغفور حسین قلی خان والی، تاب ثراه،
به والیگری پشتکوه منصوب شد و اقدام در خدمات به دولت ابد مدت قاهره ،
شاهنشاه عجم جا شاه شهید ناصرالدین شاه قاجار ، نور الله مرقده ،
و در زمان فرمانروایی حمزه میرزا امیر جنگ ، تاب ثرا ،والیگری پشتکوه
را هم به والی مرحوم مرحمت کرد و در زمان حکم رانی امیر خان سردار،
از جانب دولت ابد مدت ،
ملقب به جناب صارم السلطنه سردار اشرف
و امیر تومان شده استعمر شریف والی مرحوم 68 سال بود و در زمان سلطنت مظفر الدین شاه - نور الله مرقده - در سنه ی 1318 وفات یافت . مقبره ی والی مرحوم در وادی السلام نجف اشرف است . والی مرحوم ابنیه متعدد بنا نهاد از جمله قلعه ،
باغ ،
کاخ و حمام حسین آباد
در سنه 1294 ق به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت حاج محمد علی شیرازی به انجام رساند
و نخلستان و قلعه حسینیه را در سنه ی 1297 به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت میر خلیل بک رشنوئی به اتمام رساند و بعد در سنه 1307 به معماریت استاد قنبر بک تفکچی باشی ملکشاهی به حفر قنات امیر آباد
و طواحین قیام به اتمام رسانید . در سنه 1319 امر والیگری پشتکوه از جانب اعلی حضرت مظفر الدین شاه به غلام رضا خان فتح السلطنه امیر تومان مرحمت فرمود.
پیش از امر والیگری در حکم رانی والی والد ، تاب ثراه در سنه 1309ق
به خدمت امامزاده علی صالح - علیه رحمته – بن عبدالله الاعرج بن حسین اصغر بن زین العابدین قیام نمود.
بقعه ی مطهره کاشی و حصار او از گچ و سنگ به معماریت استاد غلام حسین دزفولی و نظارت مقرب الحضرت نایب کرمانشاهی عینل خان رشنوئی به اتمام رسید.
بعد امربه ساختن قلعه حسین آباد
که مشهور به ده بالاست نمود ،
و قلعه و حمام و باغ به معماریت حاج درویش علی کرمانشاهی و حجاری رضاقلی
و به خط مقرب الخاقان میرزا عبد الحسین خان رشنوئی
در سنه 1325 به اتمام رسانید
و در سنه 1319 جناب مستطاب اجل اکرم افخم به القاب جلیل صارم السلطنه سردار اشرف نایل گردید ،
ودر سنه 1325 ق در بدو جلوس سلطنت عادل محمد علی شاه
به حکم رانی صفحه ی طرحان برقرار و در همین تاریخ به حفر قنات سرداریه مشهور به مله بازان به معماریت استاد حسین مقنی باشی اصفهانی
به اتمام و در همین تاریخ چند رشته آسمان آباد که مشهور به اشرف آباد است
به اتمام رسانید.
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
سنگ نوشته #تخت_خان
درمسیر #ایلام به صالح آباد و مهران
در منطقه خوش آب و هوای بان روشان بر روی قطعه سنگی بزرگ نوشته شده است.
شکل سنگ نوشته یک متوازی الاضلاع در ابعاد 145×190 سانتیمتر بوده که ابتدا آن را حدود دو سانتیمتر به لحاظ فراهم نمودن یک سطح صاف و یکنواخت تراش داده و آنگاه با تراش دادن مجدد حروف و کلمات را برجسته نمودهاند.
خط کتیبه نستعلیق،
و متن آن خلاصه ای از شجره نامه والیان لرستان
و شرح برخی از خدمات عمرانی #غلامرضا_خان_والی است
که در سال 1325 هـ.ق دستور نوشتن آنرا داد.
این اثر در فهرست آثار #ملی کشور به ثبت رسیده است.
#متن_کتیبه_تخته_خان
هو الله تعالی
تاریخ ولادت #لرستان_فیلی
حسب الفرمایش جناب امیر الامراء العظام غلامرضا خان والی
فتح السلطنه امیر تومان در این سنگ ثبت نمود.
اول والی ها ،
حسین خان بن منصور العلوی عباسی ، که در زمان سلطنت شاه عباس صفوی ماضی ملقب به لقب والیگری #کل #لرستان شده ،
مقبره ی والی مرحوم درب امامزاده واجب التعظیم «شاهنشاه » است
بعد والیگری
به شاه وردی خان پسر او رسید.
بعد حسین خان ثانی
و پسر او والی بود.
در زمان سلطنت نادر،
علی مردان
و میر حسین ثانی والی بودند.
به امر حضرت نادری
به سفارت اسلامبول روانه شد ،
در زمین راه کرکوک فوت شد ،
و در مقام مشهور به امام زین العابدین مدفون است.
بعد از او برادر خود اسماعیل خان بن شاهوردی خان
در جای خود منصوب نمود.
مدت چندی
ریاست والیگری کل لرستان داشته، مدفن او در کشیک خانه ی نجف اشرف [است ] .
در زمان سلطنت محمد خان قاجار ، مرحوم حسن خان بن اسدالله خان بن اسماعیل خان
به امر والیگری برقرار گردید
و قریب ۹۰ سال
والی تمام
لرستان پیشکوه(ایلام)
و
لرستان پشتکوه بود(لرستان کنونی)
و در سنه ی سال 1255 وفات نمود ودر کشیک خانه مذکور مدفون است.
بعد وفات مرحوم حسن خان ، صفحات ثلاثه ی پشتکوه
به مرحومان علی خان ،
احمد خان
و حیدر خان انتقال یافته
مرحوم حیدر خان
جد غلامرضا خان والی
و فتح السلطنه امیر تومان در سنه ی ( 1273 ق ) وفات نمود.
بعد از مرحوم مغفور حسین قلی خان والی، تاب ثراه،
به والیگری پشتکوه منصوب شد و اقدام در خدمات به دولت ابد مدت قاهره ،
شاهنشاه عجم جا شاه شهید ناصرالدین شاه قاجار ، نور الله مرقده ،
و در زمان فرمانروایی حمزه میرزا امیر جنگ ، تاب ثرا ،والیگری پشتکوه
را هم به والی مرحوم مرحمت کرد و در زمان حکم رانی امیر خان سردار،
از جانب دولت ابد مدت ،
ملقب به جناب صارم السلطنه سردار اشرف
و امیر تومان شده استعمر شریف والی مرحوم 68 سال بود و در زمان سلطنت مظفر الدین شاه - نور الله مرقده - در سنه ی 1318 وفات یافت . مقبره ی والی مرحوم در وادی السلام نجف اشرف است . والی مرحوم ابنیه متعدد بنا نهاد از جمله قلعه ،
باغ ،
کاخ و حمام حسین آباد
در سنه 1294 ق به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت حاج محمد علی شیرازی به انجام رساند
و نخلستان و قلعه حسینیه را در سنه ی 1297 به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت میر خلیل بک رشنوئی به اتمام رساند و بعد در سنه 1307 به معماریت استاد قنبر بک تفکچی باشی ملکشاهی به حفر قنات امیر آباد
و طواحین قیام به اتمام رسانید . در سنه 1319 امر والیگری پشتکوه از جانب اعلی حضرت مظفر الدین شاه به غلام رضا خان فتح السلطنه امیر تومان مرحمت فرمود.
پیش از امر والیگری در حکم رانی والی والد ، تاب ثراه در سنه 1309ق
به خدمت امامزاده علی صالح - علیه رحمته – بن عبدالله الاعرج بن حسین اصغر بن زین العابدین قیام نمود.
بقعه ی مطهره کاشی و حصار او از گچ و سنگ به معماریت استاد غلام حسین دزفولی و نظارت مقرب الحضرت نایب کرمانشاهی عینل خان رشنوئی به اتمام رسید.
بعد امربه ساختن قلعه حسین آباد
که مشهور به ده بالاست نمود ،
و قلعه و حمام و باغ به معماریت حاج درویش علی کرمانشاهی و حجاری رضاقلی
و به خط مقرب الخاقان میرزا عبد الحسین خان رشنوئی
در سنه 1325 به اتمام رسانید
و در سنه 1319 جناب مستطاب اجل اکرم افخم به القاب جلیل صارم السلطنه سردار اشرف نایل گردید ،
ودر سنه 1325 ق در بدو جلوس سلطنت عادل محمد علی شاه
به حکم رانی صفحه ی طرحان برقرار و در همین تاریخ به حفر قنات سرداریه مشهور به مله بازان به معماریت استاد حسین مقنی باشی اصفهانی
به اتمام و در همین تاریخ چند رشته آسمان آباد که مشهور به اشرف آباد است
به اتمام رسانید.
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅نماینده دادستان:
#غلامرضا_منصوری
هیچ گواهی پزشکی به دادسرا ارائه نداده
و اگر ادعایی دارد
آن را برابر اصل به سفارت ایران تحویل دهد.
او یک ماه بعد از دستگیری اکبر طبری از ایران خارج شد
و تلفن خود را در ایران گذاشت .
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
#غلامرضا_منصوری
هیچ گواهی پزشکی به دادسرا ارائه نداده
و اگر ادعایی دارد
آن را برابر اصل به سفارت ایران تحویل دهد.
او یک ماه بعد از دستگیری اکبر طبری از ایران خارج شد
و تلفن خود را در ایران گذاشت .
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
🔴 #غلامرضا_تاجگردون در برنامه لایو اینستاگرامی با یاسر خورشیدون👇👇👇
🔸اگر دو نفر از نمایندگان قبلی در مجلس یازدهم بودند
قطعا طرح اعتبار نامه من اصلا در صحن علنی مجلس مطرح نمیشد ، یکی #خادمی نماینده #ایذه و دیگری #ملکشاهیراد نماینده مردم خرمآباد!!!!
🔸ملکشاهیراد حتی اجازه نمیداد کسی در مقابل من در کمیسیون بودجه کاندیدا شود.
🔸هرگز در حضور خادمی در لرستان نقشی نداشتهام و اگر میخواستم برای خادمی کاری کنم او را به استانی بزرگتر میفرستادم.
🔸تمام تلاشم در سالهای گذشته خدمت به مناطق محروم بود و نمایندگان لرستان در مجلس دهم میتوانند در این مورد گواهی دهند.
🔸 #مرتضی_محمودون
را چهرهای خوشرو و خوشبرخورد دیدم.
🔸۶ نماینده #لرستان
به من رای مثبت دادند ، ۲ نفر را شک دارم که به من رای داده باشند و یکی به من رای #منفی داد.
🔸 هنوز برای بحث انتخابات ریاست جمهوری زود است و باید شرایط را در آینده دید
🔸هرگز در حضور #خادمی در لرستان نقشی نداشتهام !!!!!!
و اگر میخواستم برای خادمی کاری کنم او را به استانی بزرگتر میفرستادم.
🔸تمام تلاشم در سالهای گذشته خدمت به مناطق محروم بود و نمایندگان لرستان در مجلس دهم میتوانند در این مورد گواهی دهند.
🔸 بازی های سیاسی مجلس بیشتر از ۴ ماه دوام نخواهند آورد
🔸ای کاش آقای #ویسکرمی
بداند که نمایندگان #تهران
از برخی نمایندگان شهرستانی استفاده می کنند و در نهایت کار خودشان را می کنند!!!!
🔸 تنها استانی که نام #قوم_لر
را به یدک می کشد
استان لرستان است و ما این استان را مرکز قوم لر در کشور میدانیم.
🔸 مدیران لرستانی در کهگیلویه و بویراحمد منشا خدمات زیادی بوده اند.
/اسبیکو
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
🔴 #غلامرضا_تاجگردون در برنامه لایو اینستاگرامی با یاسر خورشیدون👇👇👇
🔸اگر دو نفر از نمایندگان قبلی در مجلس یازدهم بودند
قطعا طرح اعتبار نامه من اصلا در صحن علنی مجلس مطرح نمیشد ، یکی #خادمی نماینده #ایذه و دیگری #ملکشاهیراد نماینده مردم خرمآباد!!!!
🔸ملکشاهیراد حتی اجازه نمیداد کسی در مقابل من در کمیسیون بودجه کاندیدا شود.
🔸هرگز در حضور خادمی در لرستان نقشی نداشتهام و اگر میخواستم برای خادمی کاری کنم او را به استانی بزرگتر میفرستادم.
🔸تمام تلاشم در سالهای گذشته خدمت به مناطق محروم بود و نمایندگان لرستان در مجلس دهم میتوانند در این مورد گواهی دهند.
🔸 #مرتضی_محمودون
را چهرهای خوشرو و خوشبرخورد دیدم.
🔸۶ نماینده #لرستان
به من رای مثبت دادند ، ۲ نفر را شک دارم که به من رای داده باشند و یکی به من رای #منفی داد.
🔸 هنوز برای بحث انتخابات ریاست جمهوری زود است و باید شرایط را در آینده دید
🔸هرگز در حضور #خادمی در لرستان نقشی نداشتهام !!!!!!
و اگر میخواستم برای خادمی کاری کنم او را به استانی بزرگتر میفرستادم.
🔸تمام تلاشم در سالهای گذشته خدمت به مناطق محروم بود و نمایندگان لرستان در مجلس دهم میتوانند در این مورد گواهی دهند.
🔸 بازی های سیاسی مجلس بیشتر از ۴ ماه دوام نخواهند آورد
🔸ای کاش آقای #ویسکرمی
بداند که نمایندگان #تهران
از برخی نمایندگان شهرستانی استفاده می کنند و در نهایت کار خودشان را می کنند!!!!
🔸 تنها استانی که نام #قوم_لر
را به یدک می کشد
استان لرستان است و ما این استان را مرکز قوم لر در کشور میدانیم.
🔸 مدیران لرستانی در کهگیلویه و بویراحمد منشا خدمات زیادی بوده اند.
/اسبیکو
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
⚽️خیبر محکم برد
تا همچنان امیدوار به صعود باشد.🙏🙏
خیبر خرمآباد 4– کاسپین قزوین یک
👏👏👏👏
#پایگاه_خبری_یافته
🔹تیم فوتبال #خیبر_خرمآباد
در جریان هفتهی ۲۳ لیگ دسته ۲ فوتبال باشگاههای کشور،
گروه الف، در دیداری حساس برابر کاسپین قزوین به برتری رسید.
🔹به گزارش پایگاه خبری #یافته،
از ساعت 20 و 15 چهارشنبه 8 مردادماه و در جریان هفتهی ۲۳ لیگ دسته ۲ فوتبال باشگاههای کشور-
گروه الف، خیبر در ورزشگاه تختی میزبان تیم کاسپین قزوین بود
که در پایان ابن بازی با نتیجه چهار بر یک به سود خیبر پایان یافت.
🔹شاگردان مهرداد خادمی
با این پیروزی شیرین همچنان به عنوان یکی از مدعیان اصلی صعود به لیگ دسته اول کشور مطرح هستند.
✅خیبر خرمآباد 4– کاسپین قزوین یک
🔹زننده گل های خیبر:
دقایق 13 و 50 محمود یگانه بیرانون، حسن نعمتی (4+45) – هادی اکرمی دقیقه 80
🔹تیم داوری:
مهدی اجاقی - رضا بابارئیسی - علی حیدری - سید مسعود میرنظام - ناظر داوری: مجید شمس
🔸ترکیب خیبر خرمآباد:
آرش ملک، فرزاد بهاری، فرشاد امامی، رسول طهماسبی، مصطفی علیخانی، احمد زارعی، محمود یگانه بیرانون، هادی اکرمی، حسن نعمتی، سامان محرابی زاده، یاسر درویشی
🔸ترکیب کاسپین قزوین:
مجید اعلایی نژاد، حسام حسینی، آرمین گل دوز، سید مجتبی حسینی، بهنام محمد زمانی، سعید صادقی، محمد نقی زاده، مصطفی اولادی، عرفان بغدادی، میلاد نجفی، جواد رفیعی
✅بازی بعدی خیبر برابر مس نوین کرمان است.
این بازی حساس از ساعت 19 روز سهشنبه 14 مردادماه و در ورزشگاه شهید باهنر کرمان برگزار خواهد شد.
بازی رفت دو تیم در خرمآباد با نتیجه یکبریک پایان یافته بود.
✅ لیگ دسته دوم ایران دو گروه ۱۴ تیمی است که تیمهای اول دو گروه به طور مستقیم لیگ یک صعود میکنند
و تیمهای دوم دو گروه باهم دو بازی رفت برگشت (پلی اف) برگزار میکنند
تا تکلیف تیم سوم صعودکننده به لیگ یک مشخص شود.
⭕️حواشی:
🔻بازیکنان دو تیم پیش از این دیدار از سوی ناظر ایفمارک تبسنجی شدند.
🔻 #غلامرضا_محمدی قهرمان و پیشکسوت لرستانی کشتی و سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران مهمان ویژه این دیدار بود.
🔻این بازی به شکل لایو در اینستاگرام برای علاقه مندان پخش شد.
⭕️نتایج، جدول و برنامه ادامه بازی ها تا دقایقی دیگر در پایگاه خبری یافته منتشر خواهد شد...
#پایگاه_خبری_یافته
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
تا همچنان امیدوار به صعود باشد.🙏🙏
خیبر خرمآباد 4– کاسپین قزوین یک
👏👏👏👏
#پایگاه_خبری_یافته
🔹تیم فوتبال #خیبر_خرمآباد
در جریان هفتهی ۲۳ لیگ دسته ۲ فوتبال باشگاههای کشور،
گروه الف، در دیداری حساس برابر کاسپین قزوین به برتری رسید.
🔹به گزارش پایگاه خبری #یافته،
از ساعت 20 و 15 چهارشنبه 8 مردادماه و در جریان هفتهی ۲۳ لیگ دسته ۲ فوتبال باشگاههای کشور-
گروه الف، خیبر در ورزشگاه تختی میزبان تیم کاسپین قزوین بود
که در پایان ابن بازی با نتیجه چهار بر یک به سود خیبر پایان یافت.
🔹شاگردان مهرداد خادمی
با این پیروزی شیرین همچنان به عنوان یکی از مدعیان اصلی صعود به لیگ دسته اول کشور مطرح هستند.
✅خیبر خرمآباد 4– کاسپین قزوین یک
🔹زننده گل های خیبر:
دقایق 13 و 50 محمود یگانه بیرانون، حسن نعمتی (4+45) – هادی اکرمی دقیقه 80
🔹تیم داوری:
مهدی اجاقی - رضا بابارئیسی - علی حیدری - سید مسعود میرنظام - ناظر داوری: مجید شمس
🔸ترکیب خیبر خرمآباد:
آرش ملک، فرزاد بهاری، فرشاد امامی، رسول طهماسبی، مصطفی علیخانی، احمد زارعی، محمود یگانه بیرانون، هادی اکرمی، حسن نعمتی، سامان محرابی زاده، یاسر درویشی
🔸ترکیب کاسپین قزوین:
مجید اعلایی نژاد، حسام حسینی، آرمین گل دوز، سید مجتبی حسینی، بهنام محمد زمانی، سعید صادقی، محمد نقی زاده، مصطفی اولادی، عرفان بغدادی، میلاد نجفی، جواد رفیعی
✅بازی بعدی خیبر برابر مس نوین کرمان است.
این بازی حساس از ساعت 19 روز سهشنبه 14 مردادماه و در ورزشگاه شهید باهنر کرمان برگزار خواهد شد.
بازی رفت دو تیم در خرمآباد با نتیجه یکبریک پایان یافته بود.
✅ لیگ دسته دوم ایران دو گروه ۱۴ تیمی است که تیمهای اول دو گروه به طور مستقیم لیگ یک صعود میکنند
و تیمهای دوم دو گروه باهم دو بازی رفت برگشت (پلی اف) برگزار میکنند
تا تکلیف تیم سوم صعودکننده به لیگ یک مشخص شود.
⭕️حواشی:
🔻بازیکنان دو تیم پیش از این دیدار از سوی ناظر ایفمارک تبسنجی شدند.
🔻 #غلامرضا_محمدی قهرمان و پیشکسوت لرستانی کشتی و سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران مهمان ویژه این دیدار بود.
🔻این بازی به شکل لایو در اینستاگرام برای علاقه مندان پخش شد.
⭕️نتایج، جدول و برنامه ادامه بازی ها تا دقایقی دیگر در پایگاه خبری یافته منتشر خواهد شد...
#پایگاه_خبری_یافته
🇮🇷 @lorgeram_asli👈
نای کش
♍️بر احوال این مردم باید گریست👇👇👇
آینده زبان لری
در خطر است این یک واقعیت تلخ است هرچند خیلی از لرها ککشان هم نمی گزد تازه احساس باکلاس شدن هم می کنند.
خدا را شکر، به دخترم لری یاد داده ام
آن هم نه لری معمولی
بلکه لری به قولی لری خیلی غلیظ و اصیل . فارسی و انگلیسی هم بدون هیچ مشکلی بلد است.
ولی بارها از من می پرسد
بابا چرا هیچکدام از بچه ها تو خیابان لری حرف نمی زنند؟؟
چه بگویم به یک کودک خردسال
بگویم لرها
از روی ناآگاهی یا ترس از لهجه و تمسخر و مدرسه یا تصور توهم آمیز پیشرفت و باکلاس شدن یا باهوش شدن دست به قتل عام زبان مادری زده اند؟
و به این قتل عام وحشتناک ضدفرهنگی هورا هم می کشند.
تازه اگر در مخمصه یا رو دربایستی هویتی هم قرار بگیرند
دست به توجیه می زنند
یا می گویند نگران نباش بزرگ که شدند خودشان یاد می گیرند
( دیگر نمی دانند این نسل کودکان لر فارس زبان و نه فارسی دان ممکن است در نسل حاضر که هنوز سرچشمه لری در اطرافشان خشک نشده لری را تا حدود متفاوتی یاد بگیرند هرچند اکثر قاطع آنها دیگر به هیچ وجه لرزبان نخواهند شد ولی دو یا سه نسل دیگر ابتدا زبان لری و سپس به پیرو آن فرهنگ و هویت لری با همه متعلقات و شاخه های آن منقرض خواهد شد و از بین خواهد رفت اگر وضع برنگردد و کاری نشود )
یا اینکه توجیه می کنند
و سری یا ابرویی تکان می دهند می گویند لری که لهجه است.
جالب هم هست می بینی ادعای افتخار و تعصب به هویت لری را هم دارند.
کسی با فارسی یاد گرفتن کودکان مخالف نیست.
ولی نکته این است
که کودک لر باید لرزبان فارسی دان بار بیاید مثل همه متخصصان لر
در زمینه های مختلف نه فارس زبان.
کودکان لر دارند همه استثنائات را کنار بگذارید فارس زبان
حتی فارس زبان لری گریز تربیت می شوند
و این از نظر علمی و تجربه اثبات شده مکرر در تاریخ، یعنی نواخته شدن زنگ خطر انقراض زبان، فرهنگ و هویت در سه نسل بعد. حالا هی بیاییم توجیه کنیم.
بر اوضاع فرهنگی این قوم و تحصیلکردگان توجیه گرش باید گریست.
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
آینده زبان لری
در خطر است این یک واقعیت تلخ است هرچند خیلی از لرها ککشان هم نمی گزد تازه احساس باکلاس شدن هم می کنند.
خدا را شکر، به دخترم لری یاد داده ام
آن هم نه لری معمولی
بلکه لری به قولی لری خیلی غلیظ و اصیل . فارسی و انگلیسی هم بدون هیچ مشکلی بلد است.
ولی بارها از من می پرسد
بابا چرا هیچکدام از بچه ها تو خیابان لری حرف نمی زنند؟؟
چه بگویم به یک کودک خردسال
بگویم لرها
از روی ناآگاهی یا ترس از لهجه و تمسخر و مدرسه یا تصور توهم آمیز پیشرفت و باکلاس شدن یا باهوش شدن دست به قتل عام زبان مادری زده اند؟
و به این قتل عام وحشتناک ضدفرهنگی هورا هم می کشند.
تازه اگر در مخمصه یا رو دربایستی هویتی هم قرار بگیرند
دست به توجیه می زنند
یا می گویند نگران نباش بزرگ که شدند خودشان یاد می گیرند
( دیگر نمی دانند این نسل کودکان لر فارس زبان و نه فارسی دان ممکن است در نسل حاضر که هنوز سرچشمه لری در اطرافشان خشک نشده لری را تا حدود متفاوتی یاد بگیرند هرچند اکثر قاطع آنها دیگر به هیچ وجه لرزبان نخواهند شد ولی دو یا سه نسل دیگر ابتدا زبان لری و سپس به پیرو آن فرهنگ و هویت لری با همه متعلقات و شاخه های آن منقرض خواهد شد و از بین خواهد رفت اگر وضع برنگردد و کاری نشود )
یا اینکه توجیه می کنند
و سری یا ابرویی تکان می دهند می گویند لری که لهجه است.
جالب هم هست می بینی ادعای افتخار و تعصب به هویت لری را هم دارند.
کسی با فارسی یاد گرفتن کودکان مخالف نیست.
ولی نکته این است
که کودک لر باید لرزبان فارسی دان بار بیاید مثل همه متخصصان لر
در زمینه های مختلف نه فارس زبان.
کودکان لر دارند همه استثنائات را کنار بگذارید فارس زبان
حتی فارس زبان لری گریز تربیت می شوند
و این از نظر علمی و تجربه اثبات شده مکرر در تاریخ، یعنی نواخته شدن زنگ خطر انقراض زبان، فرهنگ و هویت در سه نسل بعد. حالا هی بیاییم توجیه کنیم.
بر اوضاع فرهنگی این قوم و تحصیلکردگان توجیه گرش باید گریست.
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
♍️بر احوال این مردم باید گریست😢
آینده #زبان_لری در خطر است
این یک واقعیت تلخ است
هرچند خیلی از لرها ککشان هم نمی گزد تازه احساس باکلاس شدن هم می کنند.
خدا را شکر،
به دخترم لری یاد داده ام
آن هم نه لری معمولی بلکه لری
به قولی لری خیلی غلیظ و اصیل.
فارسی و انگلیسی
را هم بدون هیچ مشکلی بلد است.
ولی بارها از من می پرسد
بابا چرا هیچکدام از بچه ها تو خیابان لری حرف نمی زنند؟؟
چه بگویم به یک کودک خردسال
بگویم لرها
از روی ناآگاهی یا ترس از لهجه و تمسخر و مدرسه یا تصور توهم آمیز
پیشرفت و باکلاس شدن یا باهوش شدن یا بخاطر چشم و همچشمی های عوامانه دست به قتل عام زبان مادری زده اند؟
و به این قتل عام وحشتناک ضدفرهنگی هورا هم می کشند.
تازه اگر در مخمصه یا رو دربایستی هویتی هم قرار بگیرند
دست به توجیه می زنند
یا می گویند
نگران نباش بزرگ که شدند خودشان یاد می گیرند( دیگر نمی دانند این نسل کودکان لر فارس زبان و نه فارسی دان ممکن است در نسل حاضر که هنوز سرچشمه لری در اطرافشان خشک نشده لری را تا حدود متفاوتی یاد بگیرند
هرچند اکثر قاطع آنها دیگر به هیچ وجه لرزبان نخواهند شد
ولی دو یا سه نسل دیگر ابتدا زبان لری و سپس به پیرو آن فرهنگ و هویت لری
با همه متعلقات و شاخه های آن منقرض خواهد شد و از بین خواهد رفت اگر وضع برنگردد و کاری نشود )
یا اینکه توجیه می کنند و سری یا ابرویی تکان می دهند
می گویند لری که لهجه است.
جالب هم هست می بینی ادعای افتخار و تعصب به هویت لری را هم دارند!
کسی با فارسی یاد گرفتن کودکان مخالف نیست.
ولی نکته این است
که کودک لر باید لرزبان فارسی دان
بار بیاید
مثل همه متخصصان لر در زمینه های مختلف نه فارس زبان.
کودکان لر دارند
همه استثنائات را کنار بگذارید.
فارس زبان حتی فارس زبان لری گریز تربیت می شوند
و این از نظر علمی و تجربه اثبات شده مکرر در تاریخ،
یعنی نواخته شدن زنگ خطر انقراض زبان، فرهنگ و هویت در سه نسل بعد. حالا هی بیاییم توجیه کنیم.
بر اوضاع فرهنگی این قوم و تحصیل کردگان توجیه گرش باید گریست.
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
آینده #زبان_لری در خطر است
این یک واقعیت تلخ است
هرچند خیلی از لرها ککشان هم نمی گزد تازه احساس باکلاس شدن هم می کنند.
خدا را شکر،
به دخترم لری یاد داده ام
آن هم نه لری معمولی بلکه لری
به قولی لری خیلی غلیظ و اصیل.
فارسی و انگلیسی
را هم بدون هیچ مشکلی بلد است.
ولی بارها از من می پرسد
بابا چرا هیچکدام از بچه ها تو خیابان لری حرف نمی زنند؟؟
چه بگویم به یک کودک خردسال
بگویم لرها
از روی ناآگاهی یا ترس از لهجه و تمسخر و مدرسه یا تصور توهم آمیز
پیشرفت و باکلاس شدن یا باهوش شدن یا بخاطر چشم و همچشمی های عوامانه دست به قتل عام زبان مادری زده اند؟
و به این قتل عام وحشتناک ضدفرهنگی هورا هم می کشند.
تازه اگر در مخمصه یا رو دربایستی هویتی هم قرار بگیرند
دست به توجیه می زنند
یا می گویند
نگران نباش بزرگ که شدند خودشان یاد می گیرند( دیگر نمی دانند این نسل کودکان لر فارس زبان و نه فارسی دان ممکن است در نسل حاضر که هنوز سرچشمه لری در اطرافشان خشک نشده لری را تا حدود متفاوتی یاد بگیرند
هرچند اکثر قاطع آنها دیگر به هیچ وجه لرزبان نخواهند شد
ولی دو یا سه نسل دیگر ابتدا زبان لری و سپس به پیرو آن فرهنگ و هویت لری
با همه متعلقات و شاخه های آن منقرض خواهد شد و از بین خواهد رفت اگر وضع برنگردد و کاری نشود )
یا اینکه توجیه می کنند و سری یا ابرویی تکان می دهند
می گویند لری که لهجه است.
جالب هم هست می بینی ادعای افتخار و تعصب به هویت لری را هم دارند!
کسی با فارسی یاد گرفتن کودکان مخالف نیست.
ولی نکته این است
که کودک لر باید لرزبان فارسی دان
بار بیاید
مثل همه متخصصان لر در زمینه های مختلف نه فارس زبان.
کودکان لر دارند
همه استثنائات را کنار بگذارید.
فارس زبان حتی فارس زبان لری گریز تربیت می شوند
و این از نظر علمی و تجربه اثبات شده مکرر در تاریخ،
یعنی نواخته شدن زنگ خطر انقراض زبان، فرهنگ و هویت در سه نسل بعد. حالا هی بیاییم توجیه کنیم.
بر اوضاع فرهنگی این قوم و تحصیل کردگان توجیه گرش باید گریست.
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
⚛کمانچه و نقش آن در ماندگاری زبان و فرهنگ لر👇👇👇
✍ #غلامرضا_مهرآموز
وا نوم نیر خودای گپ و بؽ لٛف
جهت حسن آغاز،
مطلب خود را با بیتی از یکی از شاعران معاصر لر
درباره کمانچه شروع می کنم:
تۏ ناونی که چه حالؽ مِیَه وختؽ
کمونچه دیی ۉ گۉرونی بوهونی
(استاد #رضا_جهانی)
نمی دانی که چه لذتی به انسان دست می دهد
هنگامی که کمانچه بزنی و آهنگ و ترانه بخوانی
تاریخ دقیق ابداع یا رواج کمانچه
در فلات ایران
و خاصه #لرستان به درستی معلوم نیست.
مرحوم #روح_الله_خالقی
(۱۳۳۵)کمانچه را تکامل یافته ساز باستانی رباب می داند.
برخی محققان تاریخ کمانچه را به قرن سوم هجری منسوب می کنند
که ابن الفقیه همدانی
در کتاب «تاریخ البلدان» نخستین بار از این ساز نام برده است.
#درویش_رضا_منظمی
(۱۳۸۱)
در مقاله ای با عنوان« تاریخکمانچه» در نشریه «هنرهای زیبا» می نویسد:
«ساز کمانچه در منطقه لرستان
هم داراي سابقه تاريخي است
اصولا درلرستان تمام مردمي که به موسيقي علاقمند هستندحتما داراي کمانچه اي درخانه هستند
ودر آن منطقه کمانچه سازهاي فراواني وجود دارندکه نوع کمانچه آنها به صورت بلندگو بوده و دهنه آن پوست و قسمت روبروي کاسه طنين پشت باز است
و صداي آن خيلي با قدرت از آن خارج مي گردد ومعمولا مطرب ها از بلندگو استفاده نمي کنند و حتي در فضاي باز هم از آن استفاده نوازندگي مي شود».
کمانچه ی پشت باز پوستی که خاص لرستان است
را در لری #تال هم می گویند.
کمانچه در جایگاه یک ساز محوری در موسیقی لرستان فیلی،
به کلام لری بال پرواز برای تسخیر آسمان احساس داده استو نغمه های لری را که حامل و حاوی واژگان،
وقایع و فرهنگ لربوده است درگوش زمان ساطع و ساری و بر زبان مشتاقان،خوش نشین و جاری کرده است
چیزی که بدون همراهی سحرآمیز کمانچه میسر و میسور نبوده است.
خبرگزاری مهر (۱۳۸۷) در مطلبی با عنوان« کمانچه گلواژه لرستان
مهر اصالت خورد » در مورد پیوند تنگاتنگ کمانچه و فرهنگ لر می نویسد:
« نام کمانچه و لرستان چنان با هم گره خورده که هر گاه نام این ساز به گوش میرسد ناخودآگاه آدمی به یاد این سرزمین میافتد. در تاریخ موسیقی لرستان کمانچه همواره یکی ازسازهای مهم و مجلسی بوده است و نوازندگان کمانچه غم ها،شادیها و آئین های جاودانه قوم خود را باکمانچه، گویاترین ساز خود بیان می کنند.
عاشقانه ها، حماسه ها،قهرمانی ها،سوگ ها و مویه های مردمان لر با ساز کمانچه پیوندی دیرینه دارد».
همه این ترانه ها از حماسه گرفته تا شادی و عشق و..عزا مبتنی بر کلام است
و واژگان و فرهنگ و تاریخ در آنها موج می زند.
گاه واژگانی می بینیم
که امروزه کم کاربرد یامنسوخ شده اند و تنها در این ترانه ها که به کمک کمانچه تولید و جاوید شده اند
به حیات خود ادامه می دهند.
در نبود آموزش مدرسه ای و رسانه، تنها رسانه ای که بار سنگین محافظت از زبان مادری را بر دوش کشیده است موسیقی بوده است که کمانچه به عنوان عنصری پررنگ در موسیقی لری نقش بی بدیل خود را ایفاء کرده است.این نقش ارزشمند موسیقی در حفظ زبان و فرهنگ مردم لر
از دید دیگر پژوهشگران نیز پوشیده نمانده است مثلا #مصطفی_رباطی(۱۳۹۵)
در مقاله ای با عنوان
«زبان مادری را پاس بداریم»
در «یافته» به این امر اشاره کرده و می نویسد:
«ناگفته نماند،
تمام بار انتقال فرهنگ و هویت #قوم_لر
به دوش موسیقی غنی این خطه افتاده است، خوشبختانه هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی لرستان
با تلاش خستگیناپذیر، بکر بودن و اصالت این هنر که بخش مهمی از فرهنگ و هویت این قوم است را حفظ کردهاند.
موسیقی تنها وجه بارز فرهنگ قوم لر است که درگذر زمان حفظشده و نقش خود را بهدرستی ایفا کرده است»
کمانچه،
درفرهنگ و احساس مردم لرستان و توابع، کارکردی نمادین و نوستالژیک نیز دارد گویی که تاریخ مردمان و نیاکان این دیار را در سینه ی خود نهفته کرده و در نغمه های خود روایت و آشکار می کند.
#احد_چگنی
شاعر لر قزوینی که از چگنی هایی است
که ۴۰۰ سال پیش از لرستان به قزوین
تبعید شده اند
دریکی از اشعاری خود این حس روایتگری نوستالژیکِ مکتوم درکمانچه را به زیبایی بیان میکند:
فرزند قرنها کوچ از ذهن خرم آباد
تاسرزمین قزوین تا شاهرود و لوشان
جد بزرگم آنجا پای بلوط پیری
با صد #کمانچه اندوه تنهاست زیر باران
وقتی چهارصد سال از خانه دور باشی
دیگر نمی شناسد حتی ترا بیابان
آری چهار قرن است
بر لب رسیده جانم
در غربت و غریبی از دوری عزیزان
مهم نیست
که کمانچه از کی وارد موسیقی و فرهنگ لرستان شده است
ولی ازروزی که آمده است
هم به عنوان یک ساز موسیقایی و هم به عنوان یک المان فرهنگی همچون سربازی وفادار درخدمت زبان وفرهنگ مردم لر بوده است.
در پایان یادآور می شویم
که جا دارد
هم در مورد کمانچه و هم سایر سازها در لرکوچک و لربزرگ
ونقش و کارکردهای موسیقایی و فرهنگی آنها تحقیقات دیگر و بیشتری صورت گیرد.
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
#تال_لوری(کمانچه لری)
✍ #غلامرضا_مهرآموز
وا نوم نیر خودای گپ و بؽ لٛف
جهت حسن آغاز،
مطلب خود را با بیتی از یکی از شاعران معاصر لر
درباره کمانچه شروع می کنم:
تۏ ناونی که چه حالؽ مِیَه وختؽ
کمونچه دیی ۉ گۉرونی بوهونی
(استاد #رضا_جهانی)
نمی دانی که چه لذتی به انسان دست می دهد
هنگامی که کمانچه بزنی و آهنگ و ترانه بخوانی
تاریخ دقیق ابداع یا رواج کمانچه
در فلات ایران
و خاصه #لرستان به درستی معلوم نیست.
مرحوم #روح_الله_خالقی
(۱۳۳۵)کمانچه را تکامل یافته ساز باستانی رباب می داند.
برخی محققان تاریخ کمانچه را به قرن سوم هجری منسوب می کنند
که ابن الفقیه همدانی
در کتاب «تاریخ البلدان» نخستین بار از این ساز نام برده است.
#درویش_رضا_منظمی
(۱۳۸۱)
در مقاله ای با عنوان« تاریخکمانچه» در نشریه «هنرهای زیبا» می نویسد:
«ساز کمانچه در منطقه لرستان
هم داراي سابقه تاريخي است
اصولا درلرستان تمام مردمي که به موسيقي علاقمند هستندحتما داراي کمانچه اي درخانه هستند
ودر آن منطقه کمانچه سازهاي فراواني وجود دارندکه نوع کمانچه آنها به صورت بلندگو بوده و دهنه آن پوست و قسمت روبروي کاسه طنين پشت باز است
و صداي آن خيلي با قدرت از آن خارج مي گردد ومعمولا مطرب ها از بلندگو استفاده نمي کنند و حتي در فضاي باز هم از آن استفاده نوازندگي مي شود».
کمانچه ی پشت باز پوستی که خاص لرستان است
را در لری #تال هم می گویند.
کمانچه در جایگاه یک ساز محوری در موسیقی لرستان فیلی،
به کلام لری بال پرواز برای تسخیر آسمان احساس داده استو نغمه های لری را که حامل و حاوی واژگان،
وقایع و فرهنگ لربوده است درگوش زمان ساطع و ساری و بر زبان مشتاقان،خوش نشین و جاری کرده است
چیزی که بدون همراهی سحرآمیز کمانچه میسر و میسور نبوده است.
خبرگزاری مهر (۱۳۸۷) در مطلبی با عنوان« کمانچه گلواژه لرستان
مهر اصالت خورد » در مورد پیوند تنگاتنگ کمانچه و فرهنگ لر می نویسد:
« نام کمانچه و لرستان چنان با هم گره خورده که هر گاه نام این ساز به گوش میرسد ناخودآگاه آدمی به یاد این سرزمین میافتد. در تاریخ موسیقی لرستان کمانچه همواره یکی ازسازهای مهم و مجلسی بوده است و نوازندگان کمانچه غم ها،شادیها و آئین های جاودانه قوم خود را باکمانچه، گویاترین ساز خود بیان می کنند.
عاشقانه ها، حماسه ها،قهرمانی ها،سوگ ها و مویه های مردمان لر با ساز کمانچه پیوندی دیرینه دارد».
همه این ترانه ها از حماسه گرفته تا شادی و عشق و..عزا مبتنی بر کلام است
و واژگان و فرهنگ و تاریخ در آنها موج می زند.
گاه واژگانی می بینیم
که امروزه کم کاربرد یامنسوخ شده اند و تنها در این ترانه ها که به کمک کمانچه تولید و جاوید شده اند
به حیات خود ادامه می دهند.
در نبود آموزش مدرسه ای و رسانه، تنها رسانه ای که بار سنگین محافظت از زبان مادری را بر دوش کشیده است موسیقی بوده است که کمانچه به عنوان عنصری پررنگ در موسیقی لری نقش بی بدیل خود را ایفاء کرده است.این نقش ارزشمند موسیقی در حفظ زبان و فرهنگ مردم لر
از دید دیگر پژوهشگران نیز پوشیده نمانده است مثلا #مصطفی_رباطی(۱۳۹۵)
در مقاله ای با عنوان
«زبان مادری را پاس بداریم»
در «یافته» به این امر اشاره کرده و می نویسد:
«ناگفته نماند،
تمام بار انتقال فرهنگ و هویت #قوم_لر
به دوش موسیقی غنی این خطه افتاده است، خوشبختانه هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی لرستان
با تلاش خستگیناپذیر، بکر بودن و اصالت این هنر که بخش مهمی از فرهنگ و هویت این قوم است را حفظ کردهاند.
موسیقی تنها وجه بارز فرهنگ قوم لر است که درگذر زمان حفظشده و نقش خود را بهدرستی ایفا کرده است»
کمانچه،
درفرهنگ و احساس مردم لرستان و توابع، کارکردی نمادین و نوستالژیک نیز دارد گویی که تاریخ مردمان و نیاکان این دیار را در سینه ی خود نهفته کرده و در نغمه های خود روایت و آشکار می کند.
#احد_چگنی
شاعر لر قزوینی که از چگنی هایی است
که ۴۰۰ سال پیش از لرستان به قزوین
تبعید شده اند
دریکی از اشعاری خود این حس روایتگری نوستالژیکِ مکتوم درکمانچه را به زیبایی بیان میکند:
فرزند قرنها کوچ از ذهن خرم آباد
تاسرزمین قزوین تا شاهرود و لوشان
جد بزرگم آنجا پای بلوط پیری
با صد #کمانچه اندوه تنهاست زیر باران
وقتی چهارصد سال از خانه دور باشی
دیگر نمی شناسد حتی ترا بیابان
آری چهار قرن است
بر لب رسیده جانم
در غربت و غریبی از دوری عزیزان
مهم نیست
که کمانچه از کی وارد موسیقی و فرهنگ لرستان شده است
ولی ازروزی که آمده است
هم به عنوان یک ساز موسیقایی و هم به عنوان یک المان فرهنگی همچون سربازی وفادار درخدمت زبان وفرهنگ مردم لر بوده است.
در پایان یادآور می شویم
که جا دارد
هم در مورد کمانچه و هم سایر سازها در لرکوچک و لربزرگ
ونقش و کارکردهای موسیقایی و فرهنگی آنها تحقیقات دیگر و بیشتری صورت گیرد.
🇮🇷@lorgeram_asli👈
نای کش
#تال_لوری(کمانچه لری)
🔴با حضور #لرستانیها
ایران قهرمان کشتی آزاد آسیا شد
👏👏👏👏👏
🔺تیم ملی کشتی آزاد ایران
با ۳ مدال طلای
حسن یزدانی،
کامران قاسمپور
و علی شعبانی،
۳ نقره علیرضا سرلک(اهل #الیگودرز)، مصطفی حسین خانی
و علی سوادکوهی
و ۲ برنز مرتضی قیاس(اهل #دورود) و امین طاهری
بر سکوی نخست آسیا ایستاد.👌
🔺هدایت این تیم
را #غلامرضا_محمدی مربی #لرستانی به عهده دارد.
/خورستو
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
ایران قهرمان کشتی آزاد آسیا شد
👏👏👏👏👏
🔺تیم ملی کشتی آزاد ایران
با ۳ مدال طلای
حسن یزدانی،
کامران قاسمپور
و علی شعبانی،
۳ نقره علیرضا سرلک(اهل #الیگودرز)، مصطفی حسین خانی
و علی سوادکوهی
و ۲ برنز مرتضی قیاس(اهل #دورود) و امین طاهری
بر سکوی نخست آسیا ایستاد.👌
🔺هدایت این تیم
را #غلامرضا_محمدی مربی #لرستانی به عهده دارد.
/خورستو
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#لری
#دس_براری
با صدای : #حبیب_قلایی
ملودی/تنظیم/کمانچه:
#داوودرضایی
ترانه سرا : #غلامرضا_سبزعلی
سرنا : فرهاد حسین زاده
تمبک : حسین مرادی
دهل : سام ابدالی
ضبط : استودیو انوش
میکس و مستر : محمد سبزعلی
تدوین : انوشیروان فاضل نژاد
تصویر : داوود رضایی
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
#دس_براری
با صدای : #حبیب_قلایی
ملودی/تنظیم/کمانچه:
#داوودرضایی
ترانه سرا : #غلامرضا_سبزعلی
سرنا : فرهاد حسین زاده
تمبک : حسین مرادی
دهل : سام ابدالی
ضبط : استودیو انوش
میکس و مستر : محمد سبزعلی
تدوین : انوشیروان فاضل نژاد
تصویر : داوود رضایی
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
تبریک به مردم لرستان
به پاس انتخاب مهندس #علی_زیار
به معاونت مدیر عامل
پخش و پالایش وزارت نفت🌺👇👇👇
⚠️این روزها قرعه ی فال دولت کار
و کرامت آقای رئیسی
به نام نخبه و فرهیخته ی از #لرستان
افتاده و شفیره محبت از سرشاخه های قنوت روئیده و به پاس این
انتخاب و اعتماد همکاران شرکت نفت لرستان گل اعتماد در وجودشان شکفته گردیده وقدردان این انتخاب مهم گشته اند
و امیدوارند
مهندس علی زیار
حافظ جایگاه صدها نخبه ی لرستانی گردد
و اینقدر با طرح ها وبرنامه های مفیدش مثمرثمرگردد
که زمینه برای جذب #نخبگان_لرستانی در بدنه ی #وزارت_نفت هموار گردد.
⚠️ بپاس این انتخاب سرمه دان قنوت برمیداریم
و در خروس خوان نیایش ها،قدردان مردانی میشویم
که با نبوغ و ایده ها و افکار مثبت خود راه را برای دیگر نخبگان لرستانی
هموار نموده اند
و قدردان این انتخاب مهم و تاثیرگذاریم.
⚠️ما خانواده ی شهدا و ایثارگران
شرکت نفت لرستان،
این انتخاب را به فال نیک میگیریم
و استکان لبخندمان را پر از تشکر و قدردانی
میکنیم
و برای همکار عزیز و نخبه مان جناب #مهندس_زیار روزگاری
سرشار از توانمندی و اقتدار از یزدان پاک خواستاریم
و موفقیت وی را موفقیت تک تک خود میدانیم!
❗️دستمریزاد میگوئیم
به انتخاب کنندگان مهندس زیار
و امید واریم
این انتخاب فتح البابی گردد
برای استفاده ی بیشتر از نخبگان لرستانی در بدنه ی #وزارت_نفت!
#تبریک_به_مهندس_علی_زیار
✍ منصور نظری
خرم آباد
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
شایان ذکر است
آقای #مجید_چگنی
از چگنی های استان مرکزی به مدیرعاملی شرکت ملی گاز ایران👌
و معاون امور حقوقی و مجلس وزارت نفت
در حکمی #غلامرضا_شاهکرمی
را به عنوان مدیرکل امور مجلس وزارت نفت منصوب کرد.👌
و آقای #عظیم_شیراون
به سمت رئیس سازمان حراست نفت ایران منصوب گردیده اند.
به پاس انتخاب مهندس #علی_زیار
به معاونت مدیر عامل
پخش و پالایش وزارت نفت🌺👇👇👇
⚠️این روزها قرعه ی فال دولت کار
و کرامت آقای رئیسی
به نام نخبه و فرهیخته ی از #لرستان
افتاده و شفیره محبت از سرشاخه های قنوت روئیده و به پاس این
انتخاب و اعتماد همکاران شرکت نفت لرستان گل اعتماد در وجودشان شکفته گردیده وقدردان این انتخاب مهم گشته اند
و امیدوارند
مهندس علی زیار
حافظ جایگاه صدها نخبه ی لرستانی گردد
و اینقدر با طرح ها وبرنامه های مفیدش مثمرثمرگردد
که زمینه برای جذب #نخبگان_لرستانی در بدنه ی #وزارت_نفت هموار گردد.
⚠️ بپاس این انتخاب سرمه دان قنوت برمیداریم
و در خروس خوان نیایش ها،قدردان مردانی میشویم
که با نبوغ و ایده ها و افکار مثبت خود راه را برای دیگر نخبگان لرستانی
هموار نموده اند
و قدردان این انتخاب مهم و تاثیرگذاریم.
⚠️ما خانواده ی شهدا و ایثارگران
شرکت نفت لرستان،
این انتخاب را به فال نیک میگیریم
و استکان لبخندمان را پر از تشکر و قدردانی
میکنیم
و برای همکار عزیز و نخبه مان جناب #مهندس_زیار روزگاری
سرشار از توانمندی و اقتدار از یزدان پاک خواستاریم
و موفقیت وی را موفقیت تک تک خود میدانیم!
❗️دستمریزاد میگوئیم
به انتخاب کنندگان مهندس زیار
و امید واریم
این انتخاب فتح البابی گردد
برای استفاده ی بیشتر از نخبگان لرستانی در بدنه ی #وزارت_نفت!
#تبریک_به_مهندس_علی_زیار
✍ منصور نظری
خرم آباد
🇮🇷@lorgeram_a👈
نای کش
شایان ذکر است
آقای #مجید_چگنی
از چگنی های استان مرکزی به مدیرعاملی شرکت ملی گاز ایران👌
و معاون امور حقوقی و مجلس وزارت نفت
در حکمی #غلامرضا_شاهکرمی
را به عنوان مدیرکل امور مجلس وزارت نفت منصوب کرد.👌
و آقای #عظیم_شیراون
به سمت رئیس سازمان حراست نفت ایران منصوب گردیده اند.