🌍فهم از #حکمرانی / بخش پنجم
🌍برداشت هایی از اصول حکمرانی در غرب / بخش اول
غربی ها برای حکمرانی خود اصولی را تدوین کرده اند که کم و بیش در کتب علمی هم مطرح شده است. در سلسه نوشته هایی فهم های عامیانه تری از این حکمرانی ارائه می شود. یقینا منظور این نیست که باید حکمرانی #جمهوری_اسلامی هم بر این اصول استوار شود. مهم آن است که اصول حکمرانی جمهوری اسلامی روشن و از آن مسیر تکلیف کشور با این اصول تعیین شود:
1⃣یکی از اصول حکمرانی در غرب #اداره_شرکتی کشور است. هر کاری که بتواند خریدار و فروشنده ای داشته باشد در قالب یک شرکت اداره می شود. از این طریق دولت پای خود را امور دست و پاگیری مثل #استخدام کارمندان و تامین حقوق آنها و تهیه ساختمان و تجهیزات بیرون کشیده است و خود را به امور مهمتر مشغول کرده است. حتی در اموری که به نوعی دولت به دخالت معتقد است چنین قاعده ای جاری است. #مدرسه و #دانشگاه و #بیمارستان و... هم به طور مفهومی یک شرکت هستند که دولت رابطه اش را با آنها مشخص می کند. این رابطه ممکن است #خرید_خدمت باشد یا اعطای #یارانه و... در کشور ما مسائلی مثل هیات امنایی کردن بیمارستان ها و مدارس،تاسیس دفاتر پلیس + 10، اداره امور پشتیبانی ادارات از طریق شرکت ها و امثال آن به نوعی تسری این نوع نگاه محسوب می شود.
2⃣فاصله گرفتن حداکثری از #تصدی_گری. در غرب پذیرفته شده است که تا حد ممکن امور #برون_سپاری شوند. دایره این موضوع به امور #نظامی و #امنیتی هم کشیده شده است. البته این اصل روی دیگری از اداره شرکتی است. اداره شرکتی که پذیرفته شود معنایش این است که برای انجام بیشتر امور شرکتهایی در #بخش_خصوصی تشکیل می شوند و کارها به آنها سپرده می شود.
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
🌍برداشت هایی از اصول حکمرانی در غرب / بخش اول
غربی ها برای حکمرانی خود اصولی را تدوین کرده اند که کم و بیش در کتب علمی هم مطرح شده است. در سلسه نوشته هایی فهم های عامیانه تری از این حکمرانی ارائه می شود. یقینا منظور این نیست که باید حکمرانی #جمهوری_اسلامی هم بر این اصول استوار شود. مهم آن است که اصول حکمرانی جمهوری اسلامی روشن و از آن مسیر تکلیف کشور با این اصول تعیین شود:
1⃣یکی از اصول حکمرانی در غرب #اداره_شرکتی کشور است. هر کاری که بتواند خریدار و فروشنده ای داشته باشد در قالب یک شرکت اداره می شود. از این طریق دولت پای خود را امور دست و پاگیری مثل #استخدام کارمندان و تامین حقوق آنها و تهیه ساختمان و تجهیزات بیرون کشیده است و خود را به امور مهمتر مشغول کرده است. حتی در اموری که به نوعی دولت به دخالت معتقد است چنین قاعده ای جاری است. #مدرسه و #دانشگاه و #بیمارستان و... هم به طور مفهومی یک شرکت هستند که دولت رابطه اش را با آنها مشخص می کند. این رابطه ممکن است #خرید_خدمت باشد یا اعطای #یارانه و... در کشور ما مسائلی مثل هیات امنایی کردن بیمارستان ها و مدارس،تاسیس دفاتر پلیس + 10، اداره امور پشتیبانی ادارات از طریق شرکت ها و امثال آن به نوعی تسری این نوع نگاه محسوب می شود.
2⃣فاصله گرفتن حداکثری از #تصدی_گری. در غرب پذیرفته شده است که تا حد ممکن امور #برون_سپاری شوند. دایره این موضوع به امور #نظامی و #امنیتی هم کشیده شده است. البته این اصل روی دیگری از اداره شرکتی است. اداره شرکتی که پذیرفته شود معنایش این است که برای انجام بیشتر امور شرکتهایی در #بخش_خصوصی تشکیل می شوند و کارها به آنها سپرده می شود.
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
🌍فهم از #حکمرانی / بخش ششم
🌍برداشت هایی از اصول حکمرانی در غرب / بخش دوم
در بخش قبل گفته شد که غربی ها برای حکمرانی خود اصولی را تدوین کرده اند که کم و بیش در کتب علمی هم مطرح شده است. در سلسه نوشته هایی فهم های عامیانه تری از این حکمرانی ارائه می شود. یقینا منظور این نیست که باید حکمرانی #جمهوری_اسلامی هم بر این اصول استوار شود. مهم آن است که اصول حکمرانی جمهوری اسلامی روشن و از آن مسیر تکلیف کشور با این اصول تعیین شود:
3⃣ایفای نقش #نهادهای_صنفی و کاهش حداکثری رابطه مستقیم #دولت و #مردم. در غرب تلاش می شود نهادهایی واسط مردم و دولت شوند و مردم امورشان را مستقیما با دولت طرح نکنند و به تبع آن دولت را مقصر همه چیز ندانند. این نگاه به همراه فاصله گرفتن از #تصدی_گری منجر به ایفای نقش جدی نهادهای صنفی و انجمن ها و... در اداره کشورهای غربی شده است. بسیاری از امور توسط این نهادها رفع و رجوع می شود و بسیاری از تصمیمات به آنها واگذار شده است. در کشور ما هم الگوهایی مثل #نظام_پزشکی و #اتاق_بازرگانی و طرح مباحثی مثل #نظام_صنفی_معلمان و #نظام_صنفی_رسانه و... تلاشی برای الگو برداری از این نگاه است.
4⃣به رسمیت شناختن مقوله #ذی_نفع بودن. در غرب ذی نفعی به رسمیت شناخته شده است. یعنی به عنوان یک پیش فرض پذیرفته شده است که افراد ابتدا به دنبال منافع شخصی شان می روند و منافع یک عامل کلیدی در #تصمیم_گیری و تلاش افراد است. ذی نفعی در غرب هم به شکل مثبت و هم به شکل منفی به رسمیت شناخته شده است. به رسمیت شناختن ذی نفعی به شکل مثبت به این معنا است که در طراحی و برنامه ریزی به نفع افراد توجه می شود و این باور وجود دارد که نفع فردی افراد منجر به افزایش کارایی ایشان خواهد شد. بنابراین اگر کسی کارایی یک مجموعه را افزایش دهد علاوه بر حقوقش از پاداش متناسب با عملکرد هم بهره می برد و مثالهایی نظیر آن.
به رسمیت شناختن ذی نفعی به شکل منفی بدان معناست که مراقبت می شود تا نفع افراد مغایر بامنافع ملی نباشد. به همین دلیل است که #وزارت_بهداشت را به پزشکان نمی دهند. بر سوء استفاده از موقعیت های شغلی برای منافع فردی نظارت زیادی می کنند و...
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
🌍برداشت هایی از اصول حکمرانی در غرب / بخش دوم
در بخش قبل گفته شد که غربی ها برای حکمرانی خود اصولی را تدوین کرده اند که کم و بیش در کتب علمی هم مطرح شده است. در سلسه نوشته هایی فهم های عامیانه تری از این حکمرانی ارائه می شود. یقینا منظور این نیست که باید حکمرانی #جمهوری_اسلامی هم بر این اصول استوار شود. مهم آن است که اصول حکمرانی جمهوری اسلامی روشن و از آن مسیر تکلیف کشور با این اصول تعیین شود:
3⃣ایفای نقش #نهادهای_صنفی و کاهش حداکثری رابطه مستقیم #دولت و #مردم. در غرب تلاش می شود نهادهایی واسط مردم و دولت شوند و مردم امورشان را مستقیما با دولت طرح نکنند و به تبع آن دولت را مقصر همه چیز ندانند. این نگاه به همراه فاصله گرفتن از #تصدی_گری منجر به ایفای نقش جدی نهادهای صنفی و انجمن ها و... در اداره کشورهای غربی شده است. بسیاری از امور توسط این نهادها رفع و رجوع می شود و بسیاری از تصمیمات به آنها واگذار شده است. در کشور ما هم الگوهایی مثل #نظام_پزشکی و #اتاق_بازرگانی و طرح مباحثی مثل #نظام_صنفی_معلمان و #نظام_صنفی_رسانه و... تلاشی برای الگو برداری از این نگاه است.
4⃣به رسمیت شناختن مقوله #ذی_نفع بودن. در غرب ذی نفعی به رسمیت شناخته شده است. یعنی به عنوان یک پیش فرض پذیرفته شده است که افراد ابتدا به دنبال منافع شخصی شان می روند و منافع یک عامل کلیدی در #تصمیم_گیری و تلاش افراد است. ذی نفعی در غرب هم به شکل مثبت و هم به شکل منفی به رسمیت شناخته شده است. به رسمیت شناختن ذی نفعی به شکل مثبت به این معنا است که در طراحی و برنامه ریزی به نفع افراد توجه می شود و این باور وجود دارد که نفع فردی افراد منجر به افزایش کارایی ایشان خواهد شد. بنابراین اگر کسی کارایی یک مجموعه را افزایش دهد علاوه بر حقوقش از پاداش متناسب با عملکرد هم بهره می برد و مثالهایی نظیر آن.
به رسمیت شناختن ذی نفعی به شکل منفی بدان معناست که مراقبت می شود تا نفع افراد مغایر بامنافع ملی نباشد. به همین دلیل است که #وزارت_بهداشت را به پزشکان نمی دهند. بر سوء استفاده از موقعیت های شغلی برای منافع فردی نظارت زیادی می کنند و...
👈به #خودجوش بپیوندید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg