مهمترین چالش #آموزش_عالی ایران 🇮🇷
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
اصلاح #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود
1⃣مهمترین چالش آموزش عالی کشور ضعف #حکمرانی است. به عبارت روشن تر حاکمیت ( که تجلی عینی آن #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری است) نتوانسته است خواسته های خود (#بومی_سازی محتوا، #اسلامی_سازی محتوا و محیط، تناسب با #نیازهای_کشور، افزایش #کیفیت، #ارتباط_با_صنعت و...) را به طور کامل در نهادهای آموزشی کشور (نظیر #دانشگاه ها) جاری کند.این چالش اصلی ترین چالش هر نظامی است. اگر #حاکمیت نتواند اراده اش را به سطوح پایین تر تسری دهد در حقیقت حاکمیتی بر آن حیطه ندارد.
2⃣برای اثبات این فرضیه که خواسته های حاکمیت از آموزش عالی به طور کامل محقق نشده است می توان از چند شاهد مثال بهره برد. مهمترین شاهد مثال تداوم بیان این مسائل و شکایت جدی از عدم تحقق آنها است. بویژه وقتی این موضوع از لسان مسئولان بالا مطرح می شود نمی توان آن را نادیده گرفت. شاهد مثال دیگر تلاشهای دیگر اجزای حاکمیت برای حل مسائل است که نشان می دهد موضوع در کشور یک موضوع مهم محسوب می شود.
3⃣به طور طبیعی عمده این ضعف به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر می گردد. این وزارت خانه علی رغم اختیارات بالا در قبال دانشگاهها ( از جذب دانشجو و استاد و تعیین برنامه درسی و پیشنهاد رئیس دانشگاه و ... ) نتوانسته است خروجی مورد نظر نظام را از دانشگاه ها در حد مطلوب دریافت نماید .
4⃣به طور کلی برای مواجه به ضعف نهادی همچون وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، سه استراتژی قابل اتخاذ است. اول اصلاح نهاد مذکور، دوم ایجاد نهاد رقیب ( واسپاری موازی یک ماموریت به دو نهاد) و سوم جابجایی ماموریت (سلب ماموریت از نهاد ناکارآمد و اعطای آن به نهاد دیگر) . به نظر میرسد سیاست فعلی نظام سیاست اول یعنی اصلاح وزارت علوم نبوده است(و شاید هم از آن ناامید شده است). بلکه سعی کرده از سیاست اعطای ماموریت به نهاد دیگر استفاده نماید. به عنوان مثال:
⬅️⬅️معاونت_علمی_و_فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد تا مطالبه کشور برای تعامل با صنعت و توسعه #فناوری با سرعت بیشتری پیش برود و به نوعی بخشی از ماموریتی که در قانون به وزارت علوم داده شده بود عملا به نهاد دیگر منتقل شد.
⬅️⬅️شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقیما وارد حیطه های متعددی نظیر آیین نامه #ارتقای_اساتید، #علوم_انسانی و امثال آن شده است و به طور غیر مستقیم هم در قالب ستاد اجرایی سازی #نقشه_جامع_علمی در مسائل مختلف ورود دارد.
5⃣ضمن اینکه به نظر می رسد این نوع از ورود در عمل همیشه کارآمد نخواهد بود ، امروز از حیث سیاستگذاری هم با تنوع نهادهای موثر مواجه هستیم (از مجلس و شورای عالی تا ستاد نقشه و شورای عتف و... و هم با تنوع #اسناد_بالادستی که همچنان اجرایی نمی شوند.
6⃣ اصلاح وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری یکی از مهمترین #سنگرهای_بی_مصطفی کشور محسوب می شود که باید کسانی عمرشان را وقف آن کنند. نه فقط ایده هایی داشته باشند برای تحقق آن ایده ها از طریق گفتمان سازی و مطالبه گری و اقناع نخبگان و... تلاش چند ساله کنند. بویژه اینکه عمره قاطبه جوانان کشور بواسطه ضعف سیاستگذاری این نهاد به بطالت می گذرد.
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
ملی شدن #نظام_بانکی 🇮🇷
✍برگزیده کتاب #اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی
✅اساس طرح #ملی_شدن_بانکها این بود که چون #بانک در گردش اقتصاد کشور بسیار حساس و حیاتی است و در وابستگی مالی کشور به خارج نقش اساسی دارد، نحوه اداره کردن آن هم با #بهره و #ربا است، پس باید در اختیار دولت باشد. چرا که اگر برای بهره و ربا بتوان توجیهی پیدا کرد تنها اگر دست دولت اسلامی باشد توجیه دارد.
✅این قانون از طرف دولت آقای #بازرگان ارائه شد و در دولت ایشان کسانی مثل #معین_فر، #کتیرایی، #طاهری و دکتر #اسلامی که وزیر پست و تلگراف بود طرفداران آن طرح بودند. کسانی مثل رئیس #بانک_مرکزی آن زمان دکتر #مولوی که آدم با سواد و فهمیده ای بود و خود مهندس بازرگان مخالف آن بودند.
✅آنها (مخالفان) می گفتند اول شما مدیریت بانکها و مالکیت آنها را دولتی کنید و بگذارید یک دوره بگذرد و بانکها تصفیه(تسویه) حساب شوند سپس این کار (ملی شدن) را انجام دهید.
✅ کسانی که معتقد بودند اول مدیریت را ملی کنیم حرفشان درست بود. چرا که اگر مدیریت را دولتی می کردیم بدهی های بانکهای ورشکسته را از محل سرمایه صاحبان سهام آن به سپرده گذاران می دادیم و بقیه را هم از سایر اموال صاحبان سهام تامین می کردیم و به دولت هزینه تحمیل نمی شد و سپس هم بانک را منحل می کردیم. اما وقتی ملی شد بدهی و طلب آنها به گردن دولت افتاد.
✳️مصاحبه با #عزت_الله_سحابی صفحه 30 و 31 کتاب
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
✍برگزیده کتاب #اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی
✅اساس طرح #ملی_شدن_بانکها این بود که چون #بانک در گردش اقتصاد کشور بسیار حساس و حیاتی است و در وابستگی مالی کشور به خارج نقش اساسی دارد، نحوه اداره کردن آن هم با #بهره و #ربا است، پس باید در اختیار دولت باشد. چرا که اگر برای بهره و ربا بتوان توجیهی پیدا کرد تنها اگر دست دولت اسلامی باشد توجیه دارد.
✅این قانون از طرف دولت آقای #بازرگان ارائه شد و در دولت ایشان کسانی مثل #معین_فر، #کتیرایی، #طاهری و دکتر #اسلامی که وزیر پست و تلگراف بود طرفداران آن طرح بودند. کسانی مثل رئیس #بانک_مرکزی آن زمان دکتر #مولوی که آدم با سواد و فهمیده ای بود و خود مهندس بازرگان مخالف آن بودند.
✅آنها (مخالفان) می گفتند اول شما مدیریت بانکها و مالکیت آنها را دولتی کنید و بگذارید یک دوره بگذرد و بانکها تصفیه(تسویه) حساب شوند سپس این کار (ملی شدن) را انجام دهید.
✅ کسانی که معتقد بودند اول مدیریت را ملی کنیم حرفشان درست بود. چرا که اگر مدیریت را دولتی می کردیم بدهی های بانکهای ورشکسته را از محل سرمایه صاحبان سهام آن به سپرده گذاران می دادیم و بقیه را هم از سایر اموال صاحبان سهام تامین می کردیم و به دولت هزینه تحمیل نمی شد و سپس هم بانک را منحل می کردیم. اما وقتی ملی شد بدهی و طلب آنها به گردن دولت افتاد.
✳️مصاحبه با #عزت_الله_سحابی صفحه 30 و 31 کتاب
#تک_نوشت
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
نقدهایی به #نقشه_جامع_علمی کشور 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✍بخش دون نقد به ساختار نقشه جامع علمی
1⃣حیطه موضوعاتی که نقشه باید به آن بپردازد روشن نیست. نقشه تعریف مبسوطی از علم را ارائه کرده و در حال حاضر نقشه تقریبا از قبل از چرخه علم تا موضوعات مرتبط با بازار را در خود جا داده است. به عنوان مثال:
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #خانواده و #تربیت در خانواده را مد نظر قرار داده است (راهبرد ملی ده از راهبرد کلان شش)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #سیاست_صنعتی کشور را مد نظر قرار داده است (راهبرد یک از راهبرد کلان یک)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی را درباره #آموزش_و_پرورش دارد(راهبرد ملی ده).
2⃣در تکمیل نقد بالا می توان این نقد را نوشت که نسبت نقشه با سایر #اسناد_بالادستی کشور معلوم نشده است. به عبارت دیگر در زمان تدوین نقشه علاوه بر سند #چشم_انداز ده ها #سیاست_کلی ابلاغ شده است که هیچ نشانی از ارجاع و یا هم پیوستگی نقشه با این اسناد مشاهده نمی شود.
3⃣تقسیم بندی اجزای نقشه یک تقسیم بندی موضوعی ( و شاید مسئله ای) است. بدین معنا که در یک راهبرد به کاربردی شدن علم ، در راهبرد دیگر به #اسلامی سازی علوم و امثال آن پرداخته شده است. حال آنکه از نام نقشه چنین بر می آید که نقشه باید ناظر به اجزای نهادی و یا ساختاری تقسیم بندی شود تا به نوعی معنای نقشه را پیدا کند. چینش اجزای نقشه در کنار هم باید منظومه کامل اجزای نظام #علم_و_فناوری باشد و نه منظومه مسائل این نظام.
4⃣نقشه فاقد بخش #نگاشت_نهادی است. از نظر ساختاری در نقشه نسبت بین اقدامات و مجری اقدامات مبهم است. هیچ اشاره ای به نهادهای بخش علم و فناوری و تقسیم کار بین آنها و مسئولیت آنها در قبال اجرای نقشه نشده است. حداقل انتظار می رفت تقسیم کار بین #معاونت_علمی_و_فناوری و #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری و یا ساز و کار همکاری وزارت علوم و #وزارت_بهداشت و مسائلی از این دست در نقشه مورد توجه قرار گیرد.
5⃣رابطه عمودی بین راهبردهای کلان، راهبردهای ملی و اقدامات نیز مشخص نیست. البته متناظر با بسیاری از راهبردهای ملی، اقداماتی نگاشته شده است لیکن روشن است که برای تحقق راهبردهای مذکور این تعداد اقدام کافی نیست و مشخص نیست بر چه مبنایی ارتباطات عمودی بین راهبرد کلان، راهبرد ملی و اقدامات ملی مشخص شده است. همین موضوع درباره اهداف و ارزشهای حاکم بر سند و شاخص های آن هم صادق است. به طور خلاصه نقشه فاقد انسجام واقعی است.
6⃣همچنین رابطه بین اولویتهای ملی و سایر راهبردهای سند مشخص نیست. به هر حال مشخص نشده است وقتی چیزی #اولویت شد پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد و ضمانت اجرایی آن اتفاق چیست.
7⃣حجم سند بیش از اندازه زیاد است. گرچه این کار بر برداشت غلط از کلمه جامع استوار است اما اجرا کردن سند را با چالش مواجه می کند. همانطور که در عمل مشخص شده است سند حداکثر در هر سال می تواند پیگیر ده اقدام باشد و با این منطق اجرای سند حدود سی سال طول می کشد. به عبارت دیگر سند خود نیازمند سند دیگری است اولویت و تقدم و تاخر اجرای اقدامات را مشخص نماید.
8⃣نسبت اقدامات سند با #قوانین و مقررات کشور مشخص نشده است. واقع بینانه؛ آنچه در دستگاه اجرایی کشور عمل خواهد شد قوانین مجلس و مصوبات هیات دولت و امثال آن است بنابراین سند برای اجرایی شدن باید ساز و کار تطبیق خود با این موارد را تعریف کند.
https://telegram.me/taknevesht
✍بخش دون نقد به ساختار نقشه جامع علمی
1⃣حیطه موضوعاتی که نقشه باید به آن بپردازد روشن نیست. نقشه تعریف مبسوطی از علم را ارائه کرده و در حال حاضر نقشه تقریبا از قبل از چرخه علم تا موضوعات مرتبط با بازار را در خود جا داده است. به عنوان مثال:
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #خانواده و #تربیت در خانواده را مد نظر قرار داده است (راهبرد ملی ده از راهبرد کلان شش)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی درباره #سیاست_صنعتی کشور را مد نظر قرار داده است (راهبرد یک از راهبرد کلان یک)
⬅️⬅️نقشه راهبردهایی را درباره #آموزش_و_پرورش دارد(راهبرد ملی ده).
2⃣در تکمیل نقد بالا می توان این نقد را نوشت که نسبت نقشه با سایر #اسناد_بالادستی کشور معلوم نشده است. به عبارت دیگر در زمان تدوین نقشه علاوه بر سند #چشم_انداز ده ها #سیاست_کلی ابلاغ شده است که هیچ نشانی از ارجاع و یا هم پیوستگی نقشه با این اسناد مشاهده نمی شود.
3⃣تقسیم بندی اجزای نقشه یک تقسیم بندی موضوعی ( و شاید مسئله ای) است. بدین معنا که در یک راهبرد به کاربردی شدن علم ، در راهبرد دیگر به #اسلامی سازی علوم و امثال آن پرداخته شده است. حال آنکه از نام نقشه چنین بر می آید که نقشه باید ناظر به اجزای نهادی و یا ساختاری تقسیم بندی شود تا به نوعی معنای نقشه را پیدا کند. چینش اجزای نقشه در کنار هم باید منظومه کامل اجزای نظام #علم_و_فناوری باشد و نه منظومه مسائل این نظام.
4⃣نقشه فاقد بخش #نگاشت_نهادی است. از نظر ساختاری در نقشه نسبت بین اقدامات و مجری اقدامات مبهم است. هیچ اشاره ای به نهادهای بخش علم و فناوری و تقسیم کار بین آنها و مسئولیت آنها در قبال اجرای نقشه نشده است. حداقل انتظار می رفت تقسیم کار بین #معاونت_علمی_و_فناوری و #وزارت_علوم_تحقیقات_و_فناوری و یا ساز و کار همکاری وزارت علوم و #وزارت_بهداشت و مسائلی از این دست در نقشه مورد توجه قرار گیرد.
5⃣رابطه عمودی بین راهبردهای کلان، راهبردهای ملی و اقدامات نیز مشخص نیست. البته متناظر با بسیاری از راهبردهای ملی، اقداماتی نگاشته شده است لیکن روشن است که برای تحقق راهبردهای مذکور این تعداد اقدام کافی نیست و مشخص نیست بر چه مبنایی ارتباطات عمودی بین راهبرد کلان، راهبرد ملی و اقدامات ملی مشخص شده است. همین موضوع درباره اهداف و ارزشهای حاکم بر سند و شاخص های آن هم صادق است. به طور خلاصه نقشه فاقد انسجام واقعی است.
6⃣همچنین رابطه بین اولویتهای ملی و سایر راهبردهای سند مشخص نیست. به هر حال مشخص نشده است وقتی چیزی #اولویت شد پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد و ضمانت اجرایی آن اتفاق چیست.
7⃣حجم سند بیش از اندازه زیاد است. گرچه این کار بر برداشت غلط از کلمه جامع استوار است اما اجرا کردن سند را با چالش مواجه می کند. همانطور که در عمل مشخص شده است سند حداکثر در هر سال می تواند پیگیر ده اقدام باشد و با این منطق اجرای سند حدود سی سال طول می کشد. به عبارت دیگر سند خود نیازمند سند دیگری است اولویت و تقدم و تاخر اجرای اقدامات را مشخص نماید.
8⃣نسبت اقدامات سند با #قوانین و مقررات کشور مشخص نشده است. واقع بینانه؛ آنچه در دستگاه اجرایی کشور عمل خواهد شد قوانین مجلس و مصوبات هیات دولت و امثال آن است بنابراین سند برای اجرایی شدن باید ساز و کار تطبیق خود با این موارد را تعریف کند.
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht
پاسخ های #بیراهه به مسائل کشور بخش سوم #تدوین_سند_جامع🇮🇷
✳️یکی از مهمترین وقایع #سیاست_گذاری کشور تورم #اسناد_بالادستی است. چند صد حکم در قالب چند #سیاست_کلی تدوین و ابلاغ شده است. علاوه بر این هر پنج سال یک بار چندصد حکم دیگر در قالب #برنامه_های_توسعه نوشته می شود. #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی ده ها سند از #نقشه_جامع_علمی گرفته تا سند #اسلامی_شدن_دانشگاه ها و #سند_ملی_گیاهان_دارویی_و_طب_سنتی و #سند_توسعه_صنایع_دریایی و... را تصویب کرده است. علاوه بر آن سندهای متنوع دیگری به تصویب #هیات_دولت رسیده است . مثلا بیش از ده سال پیش هیات دولت برای هر استان یک سند توسعه تصویب کرده است. به این فهرست می تواند اسناد مصوب توسط وزارت خانه ها را هم بیافزایید.
✳️سند نویسی اگر به روش درست انجام شود حداقل یک فایده برای کشور دارد و آن اینکه مسئولان را به یک نوع اجماع فکری می رساند یعنی باعث می شود اکثر مسئولان یک طور فکر کنند. اما این برای کشور کافی نیست. سند نویسی مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده است :
1⃣ بسیاری از مسائل را به تاخیر می اندازد. یعنی وقتی از مسئولی مطالبه درست شدن وضع کشور را می کنیم به ما پاسخ می دهد باید یک سند جامع و همه جانبه باشد و بر اساس آن عمل کنیم. معنای دیگر حرفش این است که تا آن موقع کار مهمی را نخواهد کرد.
2⃣دوم اینکه بسیاری از اقدامات بدیهی و درست به همین بهانه انجام نمی شود. اگر این حرف را قبول کنیم که به سند جامع نیاز داریم اما این حرف را هم نمی توانیم رد کنیم که همین الان بسیاری اقدامات درست و قابل دفاع هستند که در هر سند جامعی مصوب خواهند شد و لازم نیست معطل تدوین سند باشیم.
3⃣ سندهایی که تصویب می شود #کیفیت لازم برای اتکا را ندارند. به دلیل اشکالات نظام سیاست گذاری، اسناد مصوب کشور اسنادی هستند که پاسخ سئوالات کلیدی مهمی را نمی دهند.
از یک سو انتخاب گر نیستند یعنی دقیقا آنجایی که باید تعیین شود که چه باید بکنیم؛در آن اسناد ذکر نمی شود. یک دهه پیش اسناد توسعه استانها برای هر استان بیش از ده اولویت اقتصادی در نظر گرفته بودند. همچنین نقشه جامع علمی دهها اولویت را برای کشور در نظر گرفته است.
از سوی دیگر بسیاری از احکامشان به جای پاسخ به مسئله کشور ، صورت مسئله را دوباره تکرار می کنند. در اسناد می نویسند ارتباط صنعت دانشگاه زیاد بشود و کشور پیشرفت بکند و تورم کم بشود و از این طور چیزها
4⃣و آخر دست اینکه احکام درست و حسابی آنها هم با گردن کلفتی مسئولان اجرا نمی شود. مثل حکم #تمام_وقتی #پزشکان در #برنامه_پنجم _توسعه و یا ممنوعیت تصدی مسئولیت های #وزارت_بهداشت توسط #ذی_نفعان #بخش_خصوصی و...
5⃣و بویژه واقعیت این است که اکثر مسئولان در عمل سند نویسی را انتهای کار می بینند حال آنکه سند نویسی ابتدای کار است.
✳️بنابراین روندهای سند نویسی نه تنها اثر قابل توجهی بر #پیشرفت کشور ندارند. از یک سو وقت کشور و مسئولان را می گیرد؛ از سوی دیگر حل مسائل کشور را به تاخیر می اندازد و در عمل امید به اصلاح وضع فعلی را در دل مردم کمرنگ تر از پیش می نماید.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✳️یکی از مهمترین وقایع #سیاست_گذاری کشور تورم #اسناد_بالادستی است. چند صد حکم در قالب چند #سیاست_کلی تدوین و ابلاغ شده است. علاوه بر این هر پنج سال یک بار چندصد حکم دیگر در قالب #برنامه_های_توسعه نوشته می شود. #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی ده ها سند از #نقشه_جامع_علمی گرفته تا سند #اسلامی_شدن_دانشگاه ها و #سند_ملی_گیاهان_دارویی_و_طب_سنتی و #سند_توسعه_صنایع_دریایی و... را تصویب کرده است. علاوه بر آن سندهای متنوع دیگری به تصویب #هیات_دولت رسیده است . مثلا بیش از ده سال پیش هیات دولت برای هر استان یک سند توسعه تصویب کرده است. به این فهرست می تواند اسناد مصوب توسط وزارت خانه ها را هم بیافزایید.
✳️سند نویسی اگر به روش درست انجام شود حداقل یک فایده برای کشور دارد و آن اینکه مسئولان را به یک نوع اجماع فکری می رساند یعنی باعث می شود اکثر مسئولان یک طور فکر کنند. اما این برای کشور کافی نیست. سند نویسی مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده است :
1⃣ بسیاری از مسائل را به تاخیر می اندازد. یعنی وقتی از مسئولی مطالبه درست شدن وضع کشور را می کنیم به ما پاسخ می دهد باید یک سند جامع و همه جانبه باشد و بر اساس آن عمل کنیم. معنای دیگر حرفش این است که تا آن موقع کار مهمی را نخواهد کرد.
2⃣دوم اینکه بسیاری از اقدامات بدیهی و درست به همین بهانه انجام نمی شود. اگر این حرف را قبول کنیم که به سند جامع نیاز داریم اما این حرف را هم نمی توانیم رد کنیم که همین الان بسیاری اقدامات درست و قابل دفاع هستند که در هر سند جامعی مصوب خواهند شد و لازم نیست معطل تدوین سند باشیم.
3⃣ سندهایی که تصویب می شود #کیفیت لازم برای اتکا را ندارند. به دلیل اشکالات نظام سیاست گذاری، اسناد مصوب کشور اسنادی هستند که پاسخ سئوالات کلیدی مهمی را نمی دهند.
از یک سو انتخاب گر نیستند یعنی دقیقا آنجایی که باید تعیین شود که چه باید بکنیم؛در آن اسناد ذکر نمی شود. یک دهه پیش اسناد توسعه استانها برای هر استان بیش از ده اولویت اقتصادی در نظر گرفته بودند. همچنین نقشه جامع علمی دهها اولویت را برای کشور در نظر گرفته است.
از سوی دیگر بسیاری از احکامشان به جای پاسخ به مسئله کشور ، صورت مسئله را دوباره تکرار می کنند. در اسناد می نویسند ارتباط صنعت دانشگاه زیاد بشود و کشور پیشرفت بکند و تورم کم بشود و از این طور چیزها
4⃣و آخر دست اینکه احکام درست و حسابی آنها هم با گردن کلفتی مسئولان اجرا نمی شود. مثل حکم #تمام_وقتی #پزشکان در #برنامه_پنجم _توسعه و یا ممنوعیت تصدی مسئولیت های #وزارت_بهداشت توسط #ذی_نفعان #بخش_خصوصی و...
5⃣و بویژه واقعیت این است که اکثر مسئولان در عمل سند نویسی را انتهای کار می بینند حال آنکه سند نویسی ابتدای کار است.
✳️بنابراین روندهای سند نویسی نه تنها اثر قابل توجهی بر #پیشرفت کشور ندارند. از یک سو وقت کشور و مسئولان را می گیرد؛ از سوی دیگر حل مسائل کشور را به تاخیر می اندازد و در عمل امید به اصلاح وضع فعلی را در دل مردم کمرنگ تر از پیش می نماید.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg