Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
خطر #دو_قطبی #حزب_اللهی - #آمریکایی برای آینده کشور🇮🇷
جامعه ما دارد به سمت یک دو قطبی می رود. نه یک دو قطبی سیاسی بلکه یک دو قطبی اجتماعی یک طرف قطب بچه های انقلاب و یک طرف دیگر طرفداران #غرب با این ویژگی ها :
1⃣شکاف بین هر دو قطب هر روز بیشتر و بیشتر می شود. یعنی تقابل آنها جدی تر و شدیدتر می شود. قبلا به #جناح بندی ها می گفتیم اختلاف سلیقه اما الان اختلافات به سطح عقاید کشیده شده و برخوردها در حد دشمنی و نفرت است.
2⃣قطب غرب گرا یک رفتار منظم هماهنگ شده با غرب دارد. اتفاقی مثل واقعه کن یک اتفاق کوچکی نیست. غربی ها طراحی می کنند و اقدام و پشت سر اقدام آنها در کشور یک سری جریان آماده وجود دارد که اقدامات تکمیلی را انجام می دهد. یک هماهنگی جدی مشاهده می شود. در موضوعات فرهنگی و سیاسی خیلی روشن است در موضوعات اقتصادی هم قابل احراز است.
3⃣طیف غرب گرا شمشیر را از رو بسته و به شدت ساختار شکن عمل می کند. مهمترین ویژگی #دموکراسی آمریکایی #دیکتاتوری اش هست. می گوید یا من به صورت دموکراتیک رای می آورم و یا اگر رای نیاورد همه چیز را زیر سئوال می برد. لازم باشد به خیابان هم می ریزد و وقایع 88 را ایجاد می کند. در همین قصه #مینو_خالقی اول کلی خوشحال بودند که به هیات حل اختلاف رفته است، بعد که رای معلوم شد گفتند اصلا به هیات حل اختلاف چه ربطی دارد! یا در #انتخابات #خبرگان، رئیس که از آنها نشد به هیچ چیز رحم نکردند از نظارت و #رد_صلاحیت تا اینکه یادآوری #رفراندوم و چیزهایی از این دست. #تقلب هم که نقل سخنانشان درباره انتخابات است.
4⃣نظام تا کنون به این دریدگی ها بها نداده است و ان شاالله نخواهد داد. لیکن #ریاست_جمهوری خط قرمز آنها است و به نظر حقیر #اصلاح_طلبان در یک هماهنگی نزدیک با #آمریکا در حال پیگیری طرح چند پازلی هستند که آمریکایی ها برای استحاله #جمهوری_اسلامی از درون و از طریق نهادینه کردن حکومت اصلاح طلبان غرب گرا در قوای کشور بویژه قوه مجریه طراحی کرده اند. بال سیاسی اش دیکتاتوری سیاسی است، بال فرهنگی اش در یارگیری های اجتماعی در قالب شخصیتهای هنری و... در الگوهایی مثل جشنواره کن است، بال اقتصادی اش در تسلط اقتصادی کشور از طریق ساز و کارهای برجام است .
5⃣اهمیت موضوع برای آمریکایی ها زیاد است و درندگی سیاسی اصلاح طلبان هم آنقدری هست که اگر لازم باشد یک #فتنه 88 دیگری را راه بیاندازند. در شرایطی که دیگر شکافی چند ده میلیونی رخ نداده و در پایتخت هم عموما غلبه دارد و رای بقیه کشور هم چندان مهم نیست. جریان فعلی اصلاح طلبان هم اینقدر ذلیل هستند که به گونه ای عامل آمریکا باشند که آنها بدون ذره ای امتیاز اقتصادی پیگیری نماید.
✳️آرمانگرا هستم و از دوقطبی سیاسی هیچ باکی ندارم. اما دو قطبی سیاسی اگر اجتماعی شد و به شکاف اجتماعی تبدیل شد برای جامعه خطر ناک است.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
جامعه ما دارد به سمت یک دو قطبی می رود. نه یک دو قطبی سیاسی بلکه یک دو قطبی اجتماعی یک طرف قطب بچه های انقلاب و یک طرف دیگر طرفداران #غرب با این ویژگی ها :
1⃣شکاف بین هر دو قطب هر روز بیشتر و بیشتر می شود. یعنی تقابل آنها جدی تر و شدیدتر می شود. قبلا به #جناح بندی ها می گفتیم اختلاف سلیقه اما الان اختلافات به سطح عقاید کشیده شده و برخوردها در حد دشمنی و نفرت است.
2⃣قطب غرب گرا یک رفتار منظم هماهنگ شده با غرب دارد. اتفاقی مثل واقعه کن یک اتفاق کوچکی نیست. غربی ها طراحی می کنند و اقدام و پشت سر اقدام آنها در کشور یک سری جریان آماده وجود دارد که اقدامات تکمیلی را انجام می دهد. یک هماهنگی جدی مشاهده می شود. در موضوعات فرهنگی و سیاسی خیلی روشن است در موضوعات اقتصادی هم قابل احراز است.
3⃣طیف غرب گرا شمشیر را از رو بسته و به شدت ساختار شکن عمل می کند. مهمترین ویژگی #دموکراسی آمریکایی #دیکتاتوری اش هست. می گوید یا من به صورت دموکراتیک رای می آورم و یا اگر رای نیاورد همه چیز را زیر سئوال می برد. لازم باشد به خیابان هم می ریزد و وقایع 88 را ایجاد می کند. در همین قصه #مینو_خالقی اول کلی خوشحال بودند که به هیات حل اختلاف رفته است، بعد که رای معلوم شد گفتند اصلا به هیات حل اختلاف چه ربطی دارد! یا در #انتخابات #خبرگان، رئیس که از آنها نشد به هیچ چیز رحم نکردند از نظارت و #رد_صلاحیت تا اینکه یادآوری #رفراندوم و چیزهایی از این دست. #تقلب هم که نقل سخنانشان درباره انتخابات است.
4⃣نظام تا کنون به این دریدگی ها بها نداده است و ان شاالله نخواهد داد. لیکن #ریاست_جمهوری خط قرمز آنها است و به نظر حقیر #اصلاح_طلبان در یک هماهنگی نزدیک با #آمریکا در حال پیگیری طرح چند پازلی هستند که آمریکایی ها برای استحاله #جمهوری_اسلامی از درون و از طریق نهادینه کردن حکومت اصلاح طلبان غرب گرا در قوای کشور بویژه قوه مجریه طراحی کرده اند. بال سیاسی اش دیکتاتوری سیاسی است، بال فرهنگی اش در یارگیری های اجتماعی در قالب شخصیتهای هنری و... در الگوهایی مثل جشنواره کن است، بال اقتصادی اش در تسلط اقتصادی کشور از طریق ساز و کارهای برجام است .
5⃣اهمیت موضوع برای آمریکایی ها زیاد است و درندگی سیاسی اصلاح طلبان هم آنقدری هست که اگر لازم باشد یک #فتنه 88 دیگری را راه بیاندازند. در شرایطی که دیگر شکافی چند ده میلیونی رخ نداده و در پایتخت هم عموما غلبه دارد و رای بقیه کشور هم چندان مهم نیست. جریان فعلی اصلاح طلبان هم اینقدر ذلیل هستند که به گونه ای عامل آمریکا باشند که آنها بدون ذره ای امتیاز اقتصادی پیگیری نماید.
✳️آرمانگرا هستم و از دوقطبی سیاسی هیچ باکی ندارم. اما دو قطبی سیاسی اگر اجتماعی شد و به شکاف اجتماعی تبدیل شد برای جامعه خطر ناک است.
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
#کد و #کد_بازی 🇮🇷
✍نقدی #درون_گفتمانی
1⃣از قدیم فضای کد و نقل های غیر رسمی را نمی پسندیدم. چند نفر هم از #حضرت_آقا سئوال کردند و ایشان هم بارها تایید کردند که حرف خصوصی ندارند و از این طور مواضع. چرا که غلبه دادن نقل بر عقل جامعه را از فکر کردن دور می کند و به جای یک جامعه تحلیلی و اهل فکر، یک جامعه اخباری سطحی درست خواهد کرد.
2⃣اما به تجربه فهمیده ام که جلوی این پدیده را هم نمی توان گرفت. به هر حال انسان جلسه می رود و حرف می شنود و اطلاعاتش زیاد می شود و آنچه که می بیند و می شنود لااقل برای خودش حجت است. حالا اگر با رعایت امانت (آنجاهایی که منعی ندارد و یا اجازه ای گرفته است) برای دیگر نقل کرد حسب میزان اعتماد شنونده به گوینده حجت می آورد و پیش می رود. واقعا جلوی این پدیده را نمی شود گرفت.
3⃣وقتی بخواهیم درباره قاعده کلی صحبت کنیم واقعا فضای کد و کدبازی را باید نقد کرد. حتی نباید به آن دامن است. اما اگر بخواهیم تکلیف خودمان را بدانیم و ببینیم حقیقت چه بوده است و چه باید کرد نباید چشمانمان را ببندیم و به حکم مخالفت با کد بازی هر چه شنیدیم را رد کنیم و یا نسبت به آن بی تفاوت باشیم. باید تحقیق کرد و درست و غلط را فهمید تا لااقل نظر و موضع خودمان را روشن کنیم. این دو موضوع دو موضوع جدا از هم است. اگر بخشی از جامعه #حزب_اللهی در واقعه اخیر کمی تحقیق می کردند حتما مواضع بهتری می گرفتند و حتما هزینه های کمتری پرداخت می شد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍نقدی #درون_گفتمانی
1⃣از قدیم فضای کد و نقل های غیر رسمی را نمی پسندیدم. چند نفر هم از #حضرت_آقا سئوال کردند و ایشان هم بارها تایید کردند که حرف خصوصی ندارند و از این طور مواضع. چرا که غلبه دادن نقل بر عقل جامعه را از فکر کردن دور می کند و به جای یک جامعه تحلیلی و اهل فکر، یک جامعه اخباری سطحی درست خواهد کرد.
2⃣اما به تجربه فهمیده ام که جلوی این پدیده را هم نمی توان گرفت. به هر حال انسان جلسه می رود و حرف می شنود و اطلاعاتش زیاد می شود و آنچه که می بیند و می شنود لااقل برای خودش حجت است. حالا اگر با رعایت امانت (آنجاهایی که منعی ندارد و یا اجازه ای گرفته است) برای دیگر نقل کرد حسب میزان اعتماد شنونده به گوینده حجت می آورد و پیش می رود. واقعا جلوی این پدیده را نمی شود گرفت.
3⃣وقتی بخواهیم درباره قاعده کلی صحبت کنیم واقعا فضای کد و کدبازی را باید نقد کرد. حتی نباید به آن دامن است. اما اگر بخواهیم تکلیف خودمان را بدانیم و ببینیم حقیقت چه بوده است و چه باید کرد نباید چشمانمان را ببندیم و به حکم مخالفت با کد بازی هر چه شنیدیم را رد کنیم و یا نسبت به آن بی تفاوت باشیم. باید تحقیق کرد و درست و غلط را فهمید تا لااقل نظر و موضع خودمان را روشن کنیم. این دو موضوع دو موضوع جدا از هم است. اگر بخشی از جامعه #حزب_اللهی در واقعه اخیر کمی تحقیق می کردند حتما مواضع بهتری می گرفتند و حتما هزینه های کمتری پرداخت می شد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
تحصیلکردههای #غرب و هدایت نرم کشور به غربگرایی🇮🇷
✍در ضرورت ممنوعیت تصدی مسئولیتهای کشور توسط تحصیلکرده های غرب
❌جمهوری اسلامی ایران علی رغم مدعای ایجاد #تمدن و نظام جدید، با سرعت نسبتا آرامی به سمت غرب کشیده میشود. در دهه گذشته متاسفانه طرفداران غرب در کشور ما تقویت شده و بعضا اثراتشان هم در نظامات #تصمیم_گیری کشور به شدت محسوس است. برخی از این افراد هم ابتدائا #انقلابی و #حزب_اللهی بودند و بعدا غرب گرا شدند.
1⃣این پدیده علت های متعددی دارد و به تبع آن برای پیشگیری از آن هم تدابیر متنوعی لازم است؛ از اصلاحات در #نظام_آموزشی تا سازوکارهای #تصمیم_گیری و انتخاب مسئولان و لذا یک کار جدی لازم دارد.
2⃣ثانیا این موضوع در شان اهمیتش در کشور مورد توجه واقع نشده است و متاسفانه خیلی ها نسبت به چنین جریان حساسی توجه لازم را ندارند و همین موضوع باعث شده است.
3⃣نقش نظام #تعلیم_و_تربیت غرب بر غرب گرایی را نمی توان نادیده گرفت. اصلیترین و یا لااقل یکی از اصلیترین مسیرهای توسعه تفکر غرب در کشور و یکی از بهترین روش های نفوذ، وارد کردن افراد غرب گرا در سطح #مسئولان و یا نزدیک به مسئولان است و یکی از اصلی ترین ابزارهای آن تحصیل در غرب است. به همین دلیل است که بسیاری از مسئولان ما در چپ و راست در غرب درس خوانده اند و فرزندانشان هم به راحتی در آنجا تحصیل می کنند.
4⃣ عمیقا معتقدم که باید از قرار گرفتن تحصیل کرده های غرب در مسئولیت های سیاسی یعنی معاونان وزرا به بالا ممانعت کرد. می توان چنین قانونی را عطف به گذشته نکرد و کسانی که از این به بعد می خواهند به غرب بروند را مشمول آن دانست. از تحصیلکرده های غرب در امور علمی و پژوهشی باید استفاده کرد تا از علم دنیا عقب نمانیم اما استفاده از آنها در امور آموزشی-تربیتی و در ساختارهای تصمیمگیری مجموعا به ضرر کشور تمام میشود. وقتی جریان غرب گرا در کشور تحصیل در غرب را شرط هیات علمی شدن عده ای می داند چشم های بیدار و حساس باید تا ته خط را بخوانند.
5⃣می دانم در چنین پیشنهاداتی حتما مقداری خطا هست. اما وقتی کشور با دشمن پیچیده ای همچون غرب مواجه است؛ سخت گیری زیادی را لازم دارد. حتی اگر مقداری خطا داشته باشد ولی فایده اش برای کشور بیشتر از ضرر آن است. بویژه اینکه نیاز ما به غرب در علومی است که اساسا ضرورتی ندارد تحصیلکرده آن حتما مسئول باشد.
❌تبصره تکمیلی. ماجرای #دو_تابعیتی ها فاجعه آمیز تر است. عضو هیات دولت باشی و فرزندانت دو تابعیتی باشد و یا اصلا ایران نباشند معلوم است که تکلیف کشور چه خواهد شد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍در ضرورت ممنوعیت تصدی مسئولیتهای کشور توسط تحصیلکرده های غرب
❌جمهوری اسلامی ایران علی رغم مدعای ایجاد #تمدن و نظام جدید، با سرعت نسبتا آرامی به سمت غرب کشیده میشود. در دهه گذشته متاسفانه طرفداران غرب در کشور ما تقویت شده و بعضا اثراتشان هم در نظامات #تصمیم_گیری کشور به شدت محسوس است. برخی از این افراد هم ابتدائا #انقلابی و #حزب_اللهی بودند و بعدا غرب گرا شدند.
1⃣این پدیده علت های متعددی دارد و به تبع آن برای پیشگیری از آن هم تدابیر متنوعی لازم است؛ از اصلاحات در #نظام_آموزشی تا سازوکارهای #تصمیم_گیری و انتخاب مسئولان و لذا یک کار جدی لازم دارد.
2⃣ثانیا این موضوع در شان اهمیتش در کشور مورد توجه واقع نشده است و متاسفانه خیلی ها نسبت به چنین جریان حساسی توجه لازم را ندارند و همین موضوع باعث شده است.
3⃣نقش نظام #تعلیم_و_تربیت غرب بر غرب گرایی را نمی توان نادیده گرفت. اصلیترین و یا لااقل یکی از اصلیترین مسیرهای توسعه تفکر غرب در کشور و یکی از بهترین روش های نفوذ، وارد کردن افراد غرب گرا در سطح #مسئولان و یا نزدیک به مسئولان است و یکی از اصلی ترین ابزارهای آن تحصیل در غرب است. به همین دلیل است که بسیاری از مسئولان ما در چپ و راست در غرب درس خوانده اند و فرزندانشان هم به راحتی در آنجا تحصیل می کنند.
4⃣ عمیقا معتقدم که باید از قرار گرفتن تحصیل کرده های غرب در مسئولیت های سیاسی یعنی معاونان وزرا به بالا ممانعت کرد. می توان چنین قانونی را عطف به گذشته نکرد و کسانی که از این به بعد می خواهند به غرب بروند را مشمول آن دانست. از تحصیلکرده های غرب در امور علمی و پژوهشی باید استفاده کرد تا از علم دنیا عقب نمانیم اما استفاده از آنها در امور آموزشی-تربیتی و در ساختارهای تصمیمگیری مجموعا به ضرر کشور تمام میشود. وقتی جریان غرب گرا در کشور تحصیل در غرب را شرط هیات علمی شدن عده ای می داند چشم های بیدار و حساس باید تا ته خط را بخوانند.
5⃣می دانم در چنین پیشنهاداتی حتما مقداری خطا هست. اما وقتی کشور با دشمن پیچیده ای همچون غرب مواجه است؛ سخت گیری زیادی را لازم دارد. حتی اگر مقداری خطا داشته باشد ولی فایده اش برای کشور بیشتر از ضرر آن است. بویژه اینکه نیاز ما به غرب در علومی است که اساسا ضرورتی ندارد تحصیلکرده آن حتما مسئول باشد.
❌تبصره تکمیلی. ماجرای #دو_تابعیتی ها فاجعه آمیز تر است. عضو هیات دولت باشی و فرزندانت دو تابعیتی باشد و یا اصلا ایران نباشند معلوم است که تکلیف کشور چه خواهد شد.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
#انتخابات #ریاست_جمهوری و جامعه #حزب_اللهی/ 6 🇮🇷
ضرورت معرفی چهره های جدید انقلابی به فضای سیاسی کشور
1⃣قبلا گفته شده بود که فضای گفتمانی در انتخابات به مراتب بر چهره ها اولویت دارد. در انتخابات گذشته این چهره ها بوده اند که خودشان در قالب #گفتمان روز تعیّن بخشیدند. رای آوردن هیچ یک از سه #رئیس_جمهور اخیر تا یکی دو ماه قبل از انتخابات و بلکه تا چند هفته قبل از انتخابات قابل تصور و باور نبوده است. ایشان توانستند خودشان را در فضای گفتمانی روز تعریف نمایند و مورد اقبال جامعه قرار گیرند.
2⃣از این گزاره می توان این نتیجه را گرفت که قرار نیست الزاما گزاره جدی انتخابات از میان شخصیت های مشهور باشد. اتفاقا چهره مشهور تا کنون رای نیاوردند!!! لذا اگر حقیقتا بتوان یک فضای گفتمانی قابل قبول را ایجاد کرد آنگاه افراد گمنامی هم ممکن است خودشان را در آن فضا نشان بدهند و رئیس جمهور بشوند.
3⃣یک بخش عملیاتی این تصور تمرکز بر گفتمان انتخابات است که قبلا درباره آن صحبت شده بود اما یک بخش مهم دیگر آن تلاش برای شناسایی و معرفی چهره های انقلابی جدید با ظرفیت ریاست جمهوری به فضای کشور است. اگر اقل تعریف قانونی را بپذیریم از معاونان وزرا تا استانداران و سفرا و نمایندگان مجلس و امثال آنها شخصیت های سیاسی محسوب می شوند و اگر در میان اینها چند چهره با تجربه مدیریت اجرایی خوب، تفکر #انقلابی، #شجاعت و بویژه قابلیت #گفتمان_سازی و امثال آن وجود داشته باشد شایسته است که از سوی جریان انقلابی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شوند. به طور شفاف جریان #حزب_اللهی باید از چهره های مشهور دل بکند و چهرهای جدید و گمنامی را به جامعه معرفی نماید.
4⃣حداقل فایده چنین حرکتی تقویت گفتمان انقلابی، باز تولید آن با چهره های جدید و انسجام بخشی اجتماعی است؛ حتی اگر این افراد در انتخابات ثبت نام نکنند یا تایید صلاحیت نشوند و یا به نفع چهره دیگری کتار بروند. حداکثر آن هم این است که این افراد در انتخابات ثبت نام کرده و با ایجاد یک گفتمان نو رئیس جمهور شوند. بویژه ایجاد یک فضای گفتمانی و اجتماعی نو به طور محسوسی بر تصمیم #شورای_نگهبان برای تایید صلاحیت موثر است.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
ضرورت معرفی چهره های جدید انقلابی به فضای سیاسی کشور
1⃣قبلا گفته شده بود که فضای گفتمانی در انتخابات به مراتب بر چهره ها اولویت دارد. در انتخابات گذشته این چهره ها بوده اند که خودشان در قالب #گفتمان روز تعیّن بخشیدند. رای آوردن هیچ یک از سه #رئیس_جمهور اخیر تا یکی دو ماه قبل از انتخابات و بلکه تا چند هفته قبل از انتخابات قابل تصور و باور نبوده است. ایشان توانستند خودشان را در فضای گفتمانی روز تعریف نمایند و مورد اقبال جامعه قرار گیرند.
2⃣از این گزاره می توان این نتیجه را گرفت که قرار نیست الزاما گزاره جدی انتخابات از میان شخصیت های مشهور باشد. اتفاقا چهره مشهور تا کنون رای نیاوردند!!! لذا اگر حقیقتا بتوان یک فضای گفتمانی قابل قبول را ایجاد کرد آنگاه افراد گمنامی هم ممکن است خودشان را در آن فضا نشان بدهند و رئیس جمهور بشوند.
3⃣یک بخش عملیاتی این تصور تمرکز بر گفتمان انتخابات است که قبلا درباره آن صحبت شده بود اما یک بخش مهم دیگر آن تلاش برای شناسایی و معرفی چهره های انقلابی جدید با ظرفیت ریاست جمهوری به فضای کشور است. اگر اقل تعریف قانونی را بپذیریم از معاونان وزرا تا استانداران و سفرا و نمایندگان مجلس و امثال آنها شخصیت های سیاسی محسوب می شوند و اگر در میان اینها چند چهره با تجربه مدیریت اجرایی خوب، تفکر #انقلابی، #شجاعت و بویژه قابلیت #گفتمان_سازی و امثال آن وجود داشته باشد شایسته است که از سوی جریان انقلابی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شوند. به طور شفاف جریان #حزب_اللهی باید از چهره های مشهور دل بکند و چهرهای جدید و گمنامی را به جامعه معرفی نماید.
4⃣حداقل فایده چنین حرکتی تقویت گفتمان انقلابی، باز تولید آن با چهره های جدید و انسجام بخشی اجتماعی است؛ حتی اگر این افراد در انتخابات ثبت نام نکنند یا تایید صلاحیت نشوند و یا به نفع چهره دیگری کتار بروند. حداکثر آن هم این است که این افراد در انتخابات ثبت نام کرده و با ایجاد یک گفتمان نو رئیس جمهور شوند. بویژه ایجاد یک فضای گفتمانی و اجتماعی نو به طور محسوسی بر تصمیم #شورای_نگهبان برای تایید صلاحیت موثر است.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
موضوع سعید طوسی و سکوت معنادار مسئولان و جامعه حزب اللهی🇮🇷
مسئله #سعید_طوسی حقیقتا هزینه زیادی برای نظام داشته است و از این جهت یک مسئله نادر محسوب میشود. اما علی رغم واکنشهای گسترده اجتماعی ، سکوت معنادار مسئولان کشور و عدم موضع گیری فعالان سیاسی و اجتماعی و بویژه جامعه #حزب_اللهی خیلی تعجب برانگیز است. چند نکته مهم قابل ذکر است.
1⃣ آنچه مربوط به خود اتهام است به #قوه_قضائیه بر میگردد و فرآیند قانونی. هر انسانی ممکن است خطا کند و همه باید از شر شیطان به خداوند متعال پناه ببریم.
2⃣ در حقیقت از مهمترین مقصرهای ایجاد هزینه برای نظام در مسئله مذکور قوه قضاییه است. باید پرسید و اعتراض کرد که پرونده به این مهمی چرا بعد از پنج سال به نتیجه نرسیده است؟ اگر قوه قضاییه تکلیف این پرونده را مشخص کرده بود آیا این مقدار برای نظام هزینه داشت؟
3⃣سئوال مهم دیگر این است که چه کسی در سال های اخیر مسئولیت دعوت ایشان در جلسات مهم را بر عهده میگیرد؟ هیچ توجیهی ندارد که فردی با داشتن چنین پرونده ای برای سخنرانی در افتتاحیه #مجلس و امثال آن دعوت شود. به خاطر یک خطای جزئی صاحب تریبونهای مشهور، مدتها #ممنوع_التصویر می شوند ولی در یک مساله به این مهمی نه!
✳️به هر حال جامعه حزب اللهی مسئولیت دارد تا پیگیر برخورد با مقصران بند دو و سه باشد. هر کس هستند و در هر جا. سال هاست که آرزوی یک برخورد قاطع با متخلفان بر دل مردم مانده است.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
مسئله #سعید_طوسی حقیقتا هزینه زیادی برای نظام داشته است و از این جهت یک مسئله نادر محسوب میشود. اما علی رغم واکنشهای گسترده اجتماعی ، سکوت معنادار مسئولان کشور و عدم موضع گیری فعالان سیاسی و اجتماعی و بویژه جامعه #حزب_اللهی خیلی تعجب برانگیز است. چند نکته مهم قابل ذکر است.
1⃣ آنچه مربوط به خود اتهام است به #قوه_قضائیه بر میگردد و فرآیند قانونی. هر انسانی ممکن است خطا کند و همه باید از شر شیطان به خداوند متعال پناه ببریم.
2⃣ در حقیقت از مهمترین مقصرهای ایجاد هزینه برای نظام در مسئله مذکور قوه قضاییه است. باید پرسید و اعتراض کرد که پرونده به این مهمی چرا بعد از پنج سال به نتیجه نرسیده است؟ اگر قوه قضاییه تکلیف این پرونده را مشخص کرده بود آیا این مقدار برای نظام هزینه داشت؟
3⃣سئوال مهم دیگر این است که چه کسی در سال های اخیر مسئولیت دعوت ایشان در جلسات مهم را بر عهده میگیرد؟ هیچ توجیهی ندارد که فردی با داشتن چنین پرونده ای برای سخنرانی در افتتاحیه #مجلس و امثال آن دعوت شود. به خاطر یک خطای جزئی صاحب تریبونهای مشهور، مدتها #ممنوع_التصویر می شوند ولی در یک مساله به این مهمی نه!
✳️به هر حال جامعه حزب اللهی مسئولیت دارد تا پیگیر برخورد با مقصران بند دو و سه باشد. هر کس هستند و در هر جا. سال هاست که آرزوی یک برخورد قاطع با متخلفان بر دل مردم مانده است.
به #تک_نوشت بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
پاسخ های #بیراهه به مسائل کشور🇮🇷
✍بخش چهارم اکتفا به انتصاب افراد حزب اللهی
✳️نوعی از آسیب شناسی مسائل کشور به این ختم میشود که بگوییم مشکل افراد هستند. این افراد #اصولگرا نیستند و یا #حزب_اللهی نیستند و به همین دلیل مسائل کشور را پیگیری نمی کنند و یا به دنبال حل آن نمی روند.
✳️یک طرف این آسیب شناسی ممکن است درست باشد. بدین معنا که اعتقادات و افراد انسانها در تعیین مقصد فعالیتها موثر است. کسی که معتقد به #خودکفایی نباشد قطعا این مسیر را پیگیری نمی کند. کسی که قائل به فروش نفت خام باشد قطعا مسیر توسعه صنعت #پالایشگاه را پیگیری نمی کند و...
✳️با این حال عکس این مسئله درست نیست . بدین معنا که صرفا با انتصاب یک نفر حزب اللهی مسائل کشور حل نمی شود. به هر حال در هشت سال اکثر مدیران این کشور از حیث فکری به آرمانهای #انقلاب معتقد بودند و پیگیری منویات رهبری و اهداف نظام را جزء دغدغه های خود می دانستند با این حال این اهداف آنطور که مد نظر بوده است پیگیری نشده است.
در این زمینه دو مسئله مغفول است
1⃣فهم از مسائل کشور. فهم درست از مسئله و ریشه هایش و رویکردها و راه حل ها یکی از لوازم اصلی موفقیت است. مدیر حزب اللهی باشد یا نباشد ،اصولگرا باشد یا اصلاح طلب اگر به شکل کارشناسی مسائل کشور را نشناسد نمی تواند آنها را حل کند. متاسفانه اکثر مدیران کشور ما چنین تجربه ای را ندارد. یک بار هم در موضوعات مهم کار #کارشناسی نکردند. لذا ممکن است درباره مقصد مد نظر انقلابی باشند اما مسیر لازم برای رسیدن را بلد نیستند و لذا کار را به نتیجه نمی رسانند.
2⃣توان شخص مدیر. جدای از وجه عقیدتی افراد وجود شخصیتی آنها هم مهم است. مدیر با توانمند باشد. خوب بفهمد،خوب تصمیم بگیرد، خوب پیگیری کند. بتواند از ظرفیتها استفاده کند. با دیگران تعامل کند.امکانات را جذب کند، سرمایه انسانی را مدیریت کند و... . هر حزب اللهی ای چنین نیست.
✳️بنابراین این تصور بخشی از جامعه حزب اللهی که اگر مدیران کشور حزب اللهی باشند مشکلات کشور حل میشود تصور جامعی نیست. نمی توان توصیه کرد که همه وقتمان را برای برداشتن افراد به ظاهر غیرحزب اللهی بگذاریم و یا بالعکس تلاش کنیم هر به ظاهر حزب اللهی را در جایی منصوب کنیم که متاسفانه بخش مهمی از جامعه حزب اللهی مستمرا مشغول چنین کاری هستند.
✅ مشکلات کشور زمانی حل میشود که ما بتوانیم بگوییم بر فرض تصدی مسئولیت ها چه مسیری را برای حل مشکلات طی خواهیم کرد، چگونه و با چه ابزارهایی و بر موانع پیش رویمان چگونه غلبه خواهیم کرد.
به #تک_نوشت بپویندید:
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍بخش چهارم اکتفا به انتصاب افراد حزب اللهی
✳️نوعی از آسیب شناسی مسائل کشور به این ختم میشود که بگوییم مشکل افراد هستند. این افراد #اصولگرا نیستند و یا #حزب_اللهی نیستند و به همین دلیل مسائل کشور را پیگیری نمی کنند و یا به دنبال حل آن نمی روند.
✳️یک طرف این آسیب شناسی ممکن است درست باشد. بدین معنا که اعتقادات و افراد انسانها در تعیین مقصد فعالیتها موثر است. کسی که معتقد به #خودکفایی نباشد قطعا این مسیر را پیگیری نمی کند. کسی که قائل به فروش نفت خام باشد قطعا مسیر توسعه صنعت #پالایشگاه را پیگیری نمی کند و...
✳️با این حال عکس این مسئله درست نیست . بدین معنا که صرفا با انتصاب یک نفر حزب اللهی مسائل کشور حل نمی شود. به هر حال در هشت سال اکثر مدیران این کشور از حیث فکری به آرمانهای #انقلاب معتقد بودند و پیگیری منویات رهبری و اهداف نظام را جزء دغدغه های خود می دانستند با این حال این اهداف آنطور که مد نظر بوده است پیگیری نشده است.
در این زمینه دو مسئله مغفول است
1⃣فهم از مسائل کشور. فهم درست از مسئله و ریشه هایش و رویکردها و راه حل ها یکی از لوازم اصلی موفقیت است. مدیر حزب اللهی باشد یا نباشد ،اصولگرا باشد یا اصلاح طلب اگر به شکل کارشناسی مسائل کشور را نشناسد نمی تواند آنها را حل کند. متاسفانه اکثر مدیران کشور ما چنین تجربه ای را ندارد. یک بار هم در موضوعات مهم کار #کارشناسی نکردند. لذا ممکن است درباره مقصد مد نظر انقلابی باشند اما مسیر لازم برای رسیدن را بلد نیستند و لذا کار را به نتیجه نمی رسانند.
2⃣توان شخص مدیر. جدای از وجه عقیدتی افراد وجود شخصیتی آنها هم مهم است. مدیر با توانمند باشد. خوب بفهمد،خوب تصمیم بگیرد، خوب پیگیری کند. بتواند از ظرفیتها استفاده کند. با دیگران تعامل کند.امکانات را جذب کند، سرمایه انسانی را مدیریت کند و... . هر حزب اللهی ای چنین نیست.
✳️بنابراین این تصور بخشی از جامعه حزب اللهی که اگر مدیران کشور حزب اللهی باشند مشکلات کشور حل میشود تصور جامعی نیست. نمی توان توصیه کرد که همه وقتمان را برای برداشتن افراد به ظاهر غیرحزب اللهی بگذاریم و یا بالعکس تلاش کنیم هر به ظاهر حزب اللهی را در جایی منصوب کنیم که متاسفانه بخش مهمی از جامعه حزب اللهی مستمرا مشغول چنین کاری هستند.
✅ مشکلات کشور زمانی حل میشود که ما بتوانیم بگوییم بر فرض تصدی مسئولیت ها چه مسیری را برای حل مشکلات طی خواهیم کرد، چگونه و با چه ابزارهایی و بر موانع پیش رویمان چگونه غلبه خواهیم کرد.
به #تک_نوشت بپویندید:
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
نقدی بر تلقی از مفهوم #جذب در تشکل های انقلابی🎣
@KHODJOOSH
1⃣در طول سالهای پس از انقلاب #نهادهای_انقلابی احساس کردند که مخاطبانشان ریزش کرده است. از دل تدبیر برای حل این مسئله مفهوم جذب در مجموعه نهادهای انقلابی رایج شده است. از #بسیج گرفته تا #صدا_و_سیما همه دنبال جذب هستند. لیکن در تلقی از جذب انحرافاتی وجود دارد که خاصیت این نهادها را کم کرده و اگر همچنان این تلقی ادامه پیدا کند این نهادها به نهادهای خنثی تبدیل خواهند شد.
2⃣مهمترین انحراف این است که احساس شده برای جذب باید کارهای جذاب انجام بشود و بدتر اینکه ایجاد جذابیت را در تغییر محتوا تعریف کردهاند. به طور صریح از محتوای #انقلابی فاصله گرفته به سمت محتواهای خنثی رفته اند. امروز در دفاتر بسیج دنبال آموزش نرم افزار و کلاس حل تمرین و حمایت از مخترعین و برگزاری جنگ های شادی و شب شعرهای معمولی و امثال آن هستند تا مخاطب جذب شود. صدا و سیما هم برنامه طنز بی محتوا و صرفا سرگرم کننده و سریال های عشقی و بعضا خارج از حریم می سازد. این مشکل کم و بیش در همه تشکل های مذهبی و انقلابی وجود دارد.
@KHODJOOSH
3⃣در صدا و سیما برخی که عمیقا معتقدند ما باید با چنین ابزارهایی مخاطب جذب کنیم و ذائقه مخاطب چنین چیزی را می طلبد. در بسیج و تشکل های مشابه معتقدند این طور فعالیت ها بهانه جذب است و ما پس از برقراری ارتباط فعالیتهای انقلابی را پیگیری می کنیم. به هر دوی این نظرات نقد وجود دارد. اولی هم مخاطب را نشناخته و هم دائقه او را تغییر ناپذیر فرض کرده است. دومی هم زمین بازی ای را قبول کرده است که به آسانی نمی تواند از آن بیرون بیاد و تجربه یک دهه اخیر موید این است که با پذیرش این زمین بازی عملا نوبت به فعالیت های انقلابی آن هم با کیفیت نمی رسد.
4⃣برای تلنگری به اشتباه در تعریف مسئله توجه داشته باشیم که تشکلهای انقلابی در دانشگاهها و... هماکنون در جذب عناصر مذهبی و #حزب_اللهی ناتوان هستند و نمی تواند بخش مهمی از جامعه مذهبی و با دغدغه را به خود جذب کند. بخش مهمی از جامعه مذهبی به هیچ تشکیلات حزب اللهی در دانشگاه جذب نمی شود. آن مخاطب با محتوای انقلابی هم مشکلی ندارد. وقتی نتوانستیم آنها را جذب کنیم باید در ریشه شناسی مان از مسئله جذب تجدید نظر کنیم.
@KHODJOOSH
5⃣ما شاید به تغییر #تکنیک و استفاده از #قالب های جذب نیاز داشته باشیم اما نیاز به تغییر محتوا نداریم. محتوای انقلاب هزاران عنصر غیر مسلمان در سراسر جهان را به خود جذب کرده است. قطعا این محتوا می تواند جامعه جوان ایران را هم تحت تاثیر قرار دهد. مهم این است که نمود ما با حقیقت آن محتوا فاصله پیدا کرده است. ما اولا نباید با محتوای انقلاب #گزینشی برخورد کنیم و ثانیا نباید بین گفتار و کردارمان شکاف فاحش باشد. این دو اشکال است که #اعتماد_به_نهادهای انقلابی را کم میکند و با ریزش #مخاطب مواجه می شویم. اشکال از ما است و نه از حرف انقلاب.
لینک عضویت
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
@KHODJOOSH
@KHODJOOSH
1⃣در طول سالهای پس از انقلاب #نهادهای_انقلابی احساس کردند که مخاطبانشان ریزش کرده است. از دل تدبیر برای حل این مسئله مفهوم جذب در مجموعه نهادهای انقلابی رایج شده است. از #بسیج گرفته تا #صدا_و_سیما همه دنبال جذب هستند. لیکن در تلقی از جذب انحرافاتی وجود دارد که خاصیت این نهادها را کم کرده و اگر همچنان این تلقی ادامه پیدا کند این نهادها به نهادهای خنثی تبدیل خواهند شد.
2⃣مهمترین انحراف این است که احساس شده برای جذب باید کارهای جذاب انجام بشود و بدتر اینکه ایجاد جذابیت را در تغییر محتوا تعریف کردهاند. به طور صریح از محتوای #انقلابی فاصله گرفته به سمت محتواهای خنثی رفته اند. امروز در دفاتر بسیج دنبال آموزش نرم افزار و کلاس حل تمرین و حمایت از مخترعین و برگزاری جنگ های شادی و شب شعرهای معمولی و امثال آن هستند تا مخاطب جذب شود. صدا و سیما هم برنامه طنز بی محتوا و صرفا سرگرم کننده و سریال های عشقی و بعضا خارج از حریم می سازد. این مشکل کم و بیش در همه تشکل های مذهبی و انقلابی وجود دارد.
@KHODJOOSH
3⃣در صدا و سیما برخی که عمیقا معتقدند ما باید با چنین ابزارهایی مخاطب جذب کنیم و ذائقه مخاطب چنین چیزی را می طلبد. در بسیج و تشکل های مشابه معتقدند این طور فعالیت ها بهانه جذب است و ما پس از برقراری ارتباط فعالیتهای انقلابی را پیگیری می کنیم. به هر دوی این نظرات نقد وجود دارد. اولی هم مخاطب را نشناخته و هم دائقه او را تغییر ناپذیر فرض کرده است. دومی هم زمین بازی ای را قبول کرده است که به آسانی نمی تواند از آن بیرون بیاد و تجربه یک دهه اخیر موید این است که با پذیرش این زمین بازی عملا نوبت به فعالیت های انقلابی آن هم با کیفیت نمی رسد.
4⃣برای تلنگری به اشتباه در تعریف مسئله توجه داشته باشیم که تشکلهای انقلابی در دانشگاهها و... هماکنون در جذب عناصر مذهبی و #حزب_اللهی ناتوان هستند و نمی تواند بخش مهمی از جامعه مذهبی و با دغدغه را به خود جذب کند. بخش مهمی از جامعه مذهبی به هیچ تشکیلات حزب اللهی در دانشگاه جذب نمی شود. آن مخاطب با محتوای انقلابی هم مشکلی ندارد. وقتی نتوانستیم آنها را جذب کنیم باید در ریشه شناسی مان از مسئله جذب تجدید نظر کنیم.
@KHODJOOSH
5⃣ما شاید به تغییر #تکنیک و استفاده از #قالب های جذب نیاز داشته باشیم اما نیاز به تغییر محتوا نداریم. محتوای انقلاب هزاران عنصر غیر مسلمان در سراسر جهان را به خود جذب کرده است. قطعا این محتوا می تواند جامعه جوان ایران را هم تحت تاثیر قرار دهد. مهم این است که نمود ما با حقیقت آن محتوا فاصله پیدا کرده است. ما اولا نباید با محتوای انقلاب #گزینشی برخورد کنیم و ثانیا نباید بین گفتار و کردارمان شکاف فاحش باشد. این دو اشکال است که #اعتماد_به_نهادهای انقلابی را کم میکند و با ریزش #مخاطب مواجه می شویم. اشکال از ما است و نه از حرف انقلاب.
لینک عضویت
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
@KHODJOOSH
#انتخابات و #بچه_های_انقلاب🇮🇷
نقدی بر رویکرد و فعالیتهای انتخاباتی جامعه #حزب_اللهی
از منظر کلان انقلاب اسلامی در انتخابات فقط نتیجه مهم نیست؛ اتفاقات دیگری هم مهم است و باید رخ بدهد که بعضا اهمیتشان از نتیجه هم مهمتر باشد جامعه حزب اللهی در عمل به این موارد بی اعتنا است و این یک نقد جدی است.
1️⃣ #مشارکت حداکثری یکی از مهمترین مواردی است که همیشه مورد تاکید #مقام_معظم_رهبری بوده است. این یکی از مهمترین موضوعاتی است که نگاه #انقلاب_اسلامی را از نگاه های #محافظه_کار جدا می کند. نگاه محافظه کار معتقد است که مشارکت کمتر اگر به انتخاب فرد بهتر منتج شود بهتر است. در دل چنین نگاه محافظه کارانه ای نوعی خود برتر بینی نسبت به #مردم وجود دارد. یعنی طرفداران آن نگاه تشخیص خودشان را برتر از تشخیص مردم می دانند. اندیشه انقلاب اسلامی چنین نگاهی را قبول ندارد. به همین دلیل مقام معظم رهبری همیشه بر مشارکت حداکثری تاکید کردند و اثر این تلاش ایشان بعضا به نتایجی منتج شده است که مورد پسند نگاه محافظه کار نبوده است(از جمله بیان مشهور ایشان در موقع رای دادن در سال 92).
◀️جریان #بچه_های_انقلاب هر چند دوست دارد خودش را از نگاه محافظه کارانه جدا کند اما در عمل در مواردی در همان پارادایم عمل می کند؛ حتی اگر از نظر مبنایی به آن معتقد نباشد. ما هیچ تلاش ملموس و اولویت داری از سوی بچه های انقلاب برای #مشارکت_حداکثری نمی بینیم. حتی در مواردی تجویزها و توصیه هایی می بینیم که مستقیما کاهش مشارکت را به همراه دارد و اتفاقا برخی بچه های انقلاب بر آن خیلی تاکید می کنند و این یک اشکال بزرگ است.
2️⃣ #رشد_فکری #مردم یکی دیگر از مسائل به ظاهر جانبی #انتخابات است. اندیشه انقلاب با برگزیده شدن یک نفر #انقلابی از طریق تبلیغات و جو سازی و فعالیت های رسانه ای پایدار نمی ماند. انتخاب مردم اگر مبتنی بر یک پذیرش فکری باشد پایدار خواهد بود؛ کاری که غربی ها در سالهای متمادی و به طور نرم در کشور انجام داده اند. انتخابات اتفاقا یکی از بهترین فرصت هایی است که ما می توانیم با مردم حرف بزنیم و دیدگاه هایمان را منطقی بگوییم و استدلال کنیم و باورهای انقلاب را در جامعه بسط بدهیم و نشان دهیم که باورهای طرف مقابل غلط است. چنین رویکردی را در اکثر #کاندیدا ها نمی بینم. اکثرا برای پیروزی آمده اند؛ آن هم نه از این مسیر بلکه از مسیر احساسات و تبلیغات سطحی و یا مواجهه حداقلی با مردم در سطح نیازهای اولیه و... بچه های انقلاب هم فرصت انتخابات را برای چنین چیزی غنیمت نمی شمرند. انتخابات فرصت بی نظیری است که با مردم حرف بزنیم. حرف اصولی و اساسی.
به نظرم باید رویکرد بچه های انقلاب در مواجهه با انتخابات بر این اساس تغییر کند و طوری برنامه ریزی و فعالیت شود که چنین مسائلی هم در طول فعالیت برای پیروزی تعریف شود.
📎عضویت در کانال
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
نقدی بر رویکرد و فعالیتهای انتخاباتی جامعه #حزب_اللهی
از منظر کلان انقلاب اسلامی در انتخابات فقط نتیجه مهم نیست؛ اتفاقات دیگری هم مهم است و باید رخ بدهد که بعضا اهمیتشان از نتیجه هم مهمتر باشد جامعه حزب اللهی در عمل به این موارد بی اعتنا است و این یک نقد جدی است.
1️⃣ #مشارکت حداکثری یکی از مهمترین مواردی است که همیشه مورد تاکید #مقام_معظم_رهبری بوده است. این یکی از مهمترین موضوعاتی است که نگاه #انقلاب_اسلامی را از نگاه های #محافظه_کار جدا می کند. نگاه محافظه کار معتقد است که مشارکت کمتر اگر به انتخاب فرد بهتر منتج شود بهتر است. در دل چنین نگاه محافظه کارانه ای نوعی خود برتر بینی نسبت به #مردم وجود دارد. یعنی طرفداران آن نگاه تشخیص خودشان را برتر از تشخیص مردم می دانند. اندیشه انقلاب اسلامی چنین نگاهی را قبول ندارد. به همین دلیل مقام معظم رهبری همیشه بر مشارکت حداکثری تاکید کردند و اثر این تلاش ایشان بعضا به نتایجی منتج شده است که مورد پسند نگاه محافظه کار نبوده است(از جمله بیان مشهور ایشان در موقع رای دادن در سال 92).
◀️جریان #بچه_های_انقلاب هر چند دوست دارد خودش را از نگاه محافظه کارانه جدا کند اما در عمل در مواردی در همان پارادایم عمل می کند؛ حتی اگر از نظر مبنایی به آن معتقد نباشد. ما هیچ تلاش ملموس و اولویت داری از سوی بچه های انقلاب برای #مشارکت_حداکثری نمی بینیم. حتی در مواردی تجویزها و توصیه هایی می بینیم که مستقیما کاهش مشارکت را به همراه دارد و اتفاقا برخی بچه های انقلاب بر آن خیلی تاکید می کنند و این یک اشکال بزرگ است.
2️⃣ #رشد_فکری #مردم یکی دیگر از مسائل به ظاهر جانبی #انتخابات است. اندیشه انقلاب با برگزیده شدن یک نفر #انقلابی از طریق تبلیغات و جو سازی و فعالیت های رسانه ای پایدار نمی ماند. انتخاب مردم اگر مبتنی بر یک پذیرش فکری باشد پایدار خواهد بود؛ کاری که غربی ها در سالهای متمادی و به طور نرم در کشور انجام داده اند. انتخابات اتفاقا یکی از بهترین فرصت هایی است که ما می توانیم با مردم حرف بزنیم و دیدگاه هایمان را منطقی بگوییم و استدلال کنیم و باورهای انقلاب را در جامعه بسط بدهیم و نشان دهیم که باورهای طرف مقابل غلط است. چنین رویکردی را در اکثر #کاندیدا ها نمی بینم. اکثرا برای پیروزی آمده اند؛ آن هم نه از این مسیر بلکه از مسیر احساسات و تبلیغات سطحی و یا مواجهه حداقلی با مردم در سطح نیازهای اولیه و... بچه های انقلاب هم فرصت انتخابات را برای چنین چیزی غنیمت نمی شمرند. انتخابات فرصت بی نظیری است که با مردم حرف بزنیم. حرف اصولی و اساسی.
به نظرم باید رویکرد بچه های انقلاب در مواجهه با انتخابات بر این اساس تغییر کند و طوری برنامه ریزی و فعالیت شود که چنین مسائلی هم در طول فعالیت برای پیروزی تعریف شود.
📎عضویت در کانال
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
نسبت فعالیت های سیاستگذارانه با مبانی نظری انقلاب اسلامی🇮🇷
✍️بخش اول - جنس شناسی #مبانی
✳️در سالهای گذشته مسئله مبانی در کشور ما به یک مسئله مهم تبدیل شده است و نظر به قرینه های متعدد #انحراف در #انقلاب_اسلامی، سئوال از مبانی تبدیل به یکی از اولین سوالها از هر فعال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شده است. البته مسئله مبانی یقینا یکی از مهمترین نیازهای هر حرکتی است. هر حرکتی خواسته یا ناخواسته مبتنی بر مبانی است چه محرک بداند و چه نداند. اما این واقعیت به معنا قبول یک قرائت نادرست از توجه به مبانی نیست. در توجه به مسئله مبانی نظیر هر مسئله دیگری در عین #آرمانگرایی به #واقع_گرایی هم نیاز است. واقع گرایی نه به معنای #محافظه_کاری و در مقابل آرمانگرایی بلکه به معنای شناخت درست آنچه که حقیقتا در عالم واقع محقق میشود. به معنای احصای مسیر رسیدن به آرمانها. چنین واقع گرایی ای در حقیقت شناخت مسیر آرمانگرایی است و یک ضرورت در مواجهه با آرمانها محسوب میشود.
✳️فقدان واقع گرایی انحرافاتی را در نگرش به مبانی ایجاد میکند که نتیجه نهایی آن فاصله گرفتن از عمل، جدایی از مسائل مهم روز و بی تفاوتی نسبت به آنها و انتزاعی شدن است. ثمره چنین پدیده در عمل فاصله گرفتن از آرمانگرایی است. چنین رویکردی باعث میشود تا بخشی از جامعه #حزب_اللهی به امید ایفای نقش بلند مدت از اصلیترین سنگرهای مبارزه فعلی فاصله گرفته و جبهه مقابل (#غرب_گرایان) گام به گام عمق مبانی #غرب_گرایی را در واقعیت های عملی کشور پیادهسازی کنند. مثالهای متعددی از این پدیده هماکنون در #اقتصاد و #آموزش_و_پرورش و #نظام_بانکی و امثال آن قابل مشاهده است. بر این اساس در این نوشته تلاش شده است تا برخی واقعیت های عملی در توجه به مبانی ارائه شود. به طور خاص سعی شده تا ناظر به قشر سیاستگذار و سیاست پژوه در کشور مطالبی ذکر شود. قطعا این نوشته به دنبال نفی مبنا در امور نیست بلکه می خواهد قرائت رایج از مبانی را به چالش بکشد.
1️⃣مبانی بیش از آنکه از جنس دانش باشد از جنس بینش است. در مثالی مشابه همانطور که #عوام_و_خواص بودن الزاما تابع دانش و سواد نیست. سالها است که خاطره زیر از #مقام_معظم_رهبری مبنای درک دقیق مفهوم عوام و خواص قرار گرفته است.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در #ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای همجوار، چند نفر آشنا داشتیم که یکی از آنها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها عامی اطلاق میشد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر میآمدند و از قضایای مذاکرات خود با #روحانی شهرشان میگفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه میکنید! رانندهی کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیشنماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی میگفت: «چرا وقتی اسم #پیغمبر میآید یک #صلوات میفرستید، ولی اسم «آقا» که میآید، سه صلوات میفرستید؟!» نمیفهمید. راننده به او جواب میداد: روزی که دیگر مبارزهای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمیفرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید!
به همین میزان باید تصریح کرد چه بسا کسانی که عمر خود را در علم و دانش گذرانده باشند و حجم زیادی از کتاب خوانده باشند و به ظاهر #حدیث و #قرآن مسلط باشند اما نتوانند یک قرائت درست از مبانی انقلاب بر آن مبنا ارائه دهند و چه بسا کسانی که به ظاهر حجم مطالعه و سوادشان کم باشد اما تشخصیشان از مبانی انقلاب دقیق تر و درست تر باشد. مبانی انقلاب یعنی فهم دقیق از #استقلال، #آزادی، #عدالت، #مردم_سالاری و امثال این مفاهیم. به عنوان یک مثال مشهور توصیه می کنم #مبانی_نظری مردم سالاری را بین مقام معظم رهبری و سایر علما بهویژه کسانی که سالهاست که اسطوره کار مبنایی هستند مقایسه کنیم. هم عالمند و هم سالها اهل مطالعه و هم انقلابی؛ اما با درک متفاوتی از انقلاب و مبانی آن. لذاست که اتکای صرف به مسیر مطالعه و دانش اندوزی تضمینی به احصا مبانی متناسب با انقلاب ارائه نخواهد کرد. البته که بالاخره حصول مبانی بدون مطالعه حاصلی نخواهد داشت و نمی توان بدون مطالعه انتظار مبانی داشت اما این به معنای اکتفای صرف به مطالعه نیست.
بنابراین برای فهم انقلاب باید اندیشه حاکم بر آن را فهمید.همچون مقوله #بصیرت این موضوع در سطح بینش برای همه آحاد از جمله فعالان سیاستگذاری شدنی است و حتما باید مورد توجه قرار گیرد. باید درک درستی از جایگاه #عدالت در برنامه ریزی اقتصادی، مقوله تربیت در مواجهه با انسان، جایگاه #مردم در انقلاب، مسئله اقتصاد و امثال آن داشته باشیم.
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
✍️بخش اول - جنس شناسی #مبانی
✳️در سالهای گذشته مسئله مبانی در کشور ما به یک مسئله مهم تبدیل شده است و نظر به قرینه های متعدد #انحراف در #انقلاب_اسلامی، سئوال از مبانی تبدیل به یکی از اولین سوالها از هر فعال اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شده است. البته مسئله مبانی یقینا یکی از مهمترین نیازهای هر حرکتی است. هر حرکتی خواسته یا ناخواسته مبتنی بر مبانی است چه محرک بداند و چه نداند. اما این واقعیت به معنا قبول یک قرائت نادرست از توجه به مبانی نیست. در توجه به مسئله مبانی نظیر هر مسئله دیگری در عین #آرمانگرایی به #واقع_گرایی هم نیاز است. واقع گرایی نه به معنای #محافظه_کاری و در مقابل آرمانگرایی بلکه به معنای شناخت درست آنچه که حقیقتا در عالم واقع محقق میشود. به معنای احصای مسیر رسیدن به آرمانها. چنین واقع گرایی ای در حقیقت شناخت مسیر آرمانگرایی است و یک ضرورت در مواجهه با آرمانها محسوب میشود.
✳️فقدان واقع گرایی انحرافاتی را در نگرش به مبانی ایجاد میکند که نتیجه نهایی آن فاصله گرفتن از عمل، جدایی از مسائل مهم روز و بی تفاوتی نسبت به آنها و انتزاعی شدن است. ثمره چنین پدیده در عمل فاصله گرفتن از آرمانگرایی است. چنین رویکردی باعث میشود تا بخشی از جامعه #حزب_اللهی به امید ایفای نقش بلند مدت از اصلیترین سنگرهای مبارزه فعلی فاصله گرفته و جبهه مقابل (#غرب_گرایان) گام به گام عمق مبانی #غرب_گرایی را در واقعیت های عملی کشور پیادهسازی کنند. مثالهای متعددی از این پدیده هماکنون در #اقتصاد و #آموزش_و_پرورش و #نظام_بانکی و امثال آن قابل مشاهده است. بر این اساس در این نوشته تلاش شده است تا برخی واقعیت های عملی در توجه به مبانی ارائه شود. به طور خاص سعی شده تا ناظر به قشر سیاستگذار و سیاست پژوه در کشور مطالبی ذکر شود. قطعا این نوشته به دنبال نفی مبنا در امور نیست بلکه می خواهد قرائت رایج از مبانی را به چالش بکشد.
1️⃣مبانی بیش از آنکه از جنس دانش باشد از جنس بینش است. در مثالی مشابه همانطور که #عوام_و_خواص بودن الزاما تابع دانش و سواد نیست. سالها است که خاطره زیر از #مقام_معظم_رهبری مبنای درک دقیق مفهوم عوام و خواص قرار گرفته است.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در #ایرانشهر تبعید بودم. در یکی از شهرهای همجوار، چند نفر آشنا داشتیم که یکی از آنها راننده بود، یکی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معنای خاص کلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها عامی اطلاق میشد. با این حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب برای دیدن ما به ایرانشهر میآمدند و از قضایای مذاکرات خود با #روحانی شهرشان میگفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه میکنید! رانندهی کمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیشنماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانی میگفت: «چرا وقتی اسم #پیغمبر میآید یک #صلوات میفرستید، ولی اسم «آقا» که میآید، سه صلوات میفرستید؟!» نمیفهمید. راننده به او جواب میداد: روزی که دیگر مبارزهای نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، که یک صلوات هم نمیفرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید!
به همین میزان باید تصریح کرد چه بسا کسانی که عمر خود را در علم و دانش گذرانده باشند و حجم زیادی از کتاب خوانده باشند و به ظاهر #حدیث و #قرآن مسلط باشند اما نتوانند یک قرائت درست از مبانی انقلاب بر آن مبنا ارائه دهند و چه بسا کسانی که به ظاهر حجم مطالعه و سوادشان کم باشد اما تشخصیشان از مبانی انقلاب دقیق تر و درست تر باشد. مبانی انقلاب یعنی فهم دقیق از #استقلال، #آزادی، #عدالت، #مردم_سالاری و امثال این مفاهیم. به عنوان یک مثال مشهور توصیه می کنم #مبانی_نظری مردم سالاری را بین مقام معظم رهبری و سایر علما بهویژه کسانی که سالهاست که اسطوره کار مبنایی هستند مقایسه کنیم. هم عالمند و هم سالها اهل مطالعه و هم انقلابی؛ اما با درک متفاوتی از انقلاب و مبانی آن. لذاست که اتکای صرف به مسیر مطالعه و دانش اندوزی تضمینی به احصا مبانی متناسب با انقلاب ارائه نخواهد کرد. البته که بالاخره حصول مبانی بدون مطالعه حاصلی نخواهد داشت و نمی توان بدون مطالعه انتظار مبانی داشت اما این به معنای اکتفای صرف به مطالعه نیست.
بنابراین برای فهم انقلاب باید اندیشه حاکم بر آن را فهمید.همچون مقوله #بصیرت این موضوع در سطح بینش برای همه آحاد از جمله فعالان سیاستگذاری شدنی است و حتما باید مورد توجه قرار گیرد. باید درک درستی از جایگاه #عدالت در برنامه ریزی اقتصادی، مقوله تربیت در مواجهه با انسان، جایگاه #مردم در انقلاب، مسئله اقتصاد و امثال آن داشته باشیم.
ادامه دارد...
عضویت در #خودجوش
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
خلاهای نهادی در #پیشرفت کشور🇮🇷
1⃣دقیقا یک دهه پیش برای برخی از جوانان محرز شد که مقوله #سیاست_گذاری در کشور یک مقوله کلیدی و حیاتی است و اگر عناصر #حزب_اللهی و متعهد بر روی #سیاستگذاری متمرکز نشوند فرمان اداره کشور به سمت آرمانهای #انقلاب نخواهد چرخید.
👈فرض کنید ده ها شرکت داشته باشیم و ده ها عنصر متعهد حزب اللهی که وقت گذاشته باشند و محصولات #دانش_بنیان مورد نیاز #صنعت_نفت را تولید کنند. وقتی قرارداد نفتی را به #توتال میدهیم همه اینها بیکار میشوند و برعکس اگر قرارداد را به ایرانی ها میدادیم صدها شرکت رونق پیدا میکردند. این یک مثال از اهمیت سیاستگذاری بازار است.
2⃣بعدها که توفیقاتی در سیاستگذاری حاصل کردیم به خلا آدم رسیدیم. یعنی کسی که بلد باشید یک سیاست خوب را دنبال کند. مثلا کسی که بتواند از یک #قرارداد_نفتی ده ها شرکت داخلی را رونق دهد نه اینکه به آسانی در بن بست گیر کند و دوباره برود از خارج خرید کند.
3⃣چند سالی است متوجه شدم این هم کافی نیست. همانطور که به یک گل بهار نمی شود، داشتن آدم های توانمند و توجیه هم کفایت نمیکند. آدم توانمند اگر #وزیر بشود خودش دوباره به معاونان توانمند نیاز دارد، معاون توانمند بیابد او مدیران توانمند می خواهد و... و این مسیری است که به این راحتی با آن نمیتوان بر سلبی ساختارهای چند ده ساله غلبه کرد.
4⃣این روزها معتقدم کشور به #نهاد های توانمند هم نیاز دارد. نهادهایی که با #ماموریت های مشخص ایجاد شوند و #حاکمیت بتواند به آنها برای انجام کارهای مشخص اتکا کند. نهاد #نوآور٬ #توانمند، #پایدار و #قابل_اتکا. چنین نهادی قابلیتی چند ده برابر قابلیت افراد شاغل در آن را ایجاد میکند.
👈مثلا شرکتی در #ستاد_اجرایی که بتواند #پروژه_نفتی بزرگ را مدیریت کنند و یا #بانک_رسالت که بتواند مفهوم قرض الحسنه و الگوی متفاوتی از #بانک و #بانکداری را ارائه کند و یا #ایتان که الگوی نوینی از کار #کارشناسی و #تصمیم_سازی را پیاده کند یا #ستاد_نانو که بتواند #حکمرانی #توسعه_فناوری را نشان دهد و یا#پارک_فناوری_پردیس که نظامات حمایت از شرکت های دانش بنیان را ارائه کند و مثالهایی از این دست.
5⃣اگر بخواهیم کشور پیشرفت کند باید اینطور نهادها را بسازیم تا با اتکای به آنها بتوانیم اراده حاکمیتی را جلو پیش ببریم. خواه این اراده توسعه فناوری باشد خواه #محرومیت_زدایی باشد و خواه #صدور_انقلاب. همه این خواسته ها بازوهای نهادی توانمند لازم دارد.
6⃣البته چنین نهادسازی کاری دشوار است و ما امروز به نیروهای توانمند نهادساز نیاز داریم. خودش یک استعداد و توانمندی است.
🔴 #تذکر. #دکان مفهومی است که امروز در امت حزبالله زیاد شنیده میشود. هر کسی برای خودش دکانی زده و به برکت پول نفت کار میکند. منظور نویسنده از توسعه نهادی این سبک دکان ها نیست. نهادی که توانمند نباشد، از یک نیاز و خلا ساخته نشده باشد و مهمتر اینکه قابل اتکا نباشد هدف نوشته را محقق نمی کند.
به #خودجوش بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
1⃣دقیقا یک دهه پیش برای برخی از جوانان محرز شد که مقوله #سیاست_گذاری در کشور یک مقوله کلیدی و حیاتی است و اگر عناصر #حزب_اللهی و متعهد بر روی #سیاستگذاری متمرکز نشوند فرمان اداره کشور به سمت آرمانهای #انقلاب نخواهد چرخید.
👈فرض کنید ده ها شرکت داشته باشیم و ده ها عنصر متعهد حزب اللهی که وقت گذاشته باشند و محصولات #دانش_بنیان مورد نیاز #صنعت_نفت را تولید کنند. وقتی قرارداد نفتی را به #توتال میدهیم همه اینها بیکار میشوند و برعکس اگر قرارداد را به ایرانی ها میدادیم صدها شرکت رونق پیدا میکردند. این یک مثال از اهمیت سیاستگذاری بازار است.
2⃣بعدها که توفیقاتی در سیاستگذاری حاصل کردیم به خلا آدم رسیدیم. یعنی کسی که بلد باشید یک سیاست خوب را دنبال کند. مثلا کسی که بتواند از یک #قرارداد_نفتی ده ها شرکت داخلی را رونق دهد نه اینکه به آسانی در بن بست گیر کند و دوباره برود از خارج خرید کند.
3⃣چند سالی است متوجه شدم این هم کافی نیست. همانطور که به یک گل بهار نمی شود، داشتن آدم های توانمند و توجیه هم کفایت نمیکند. آدم توانمند اگر #وزیر بشود خودش دوباره به معاونان توانمند نیاز دارد، معاون توانمند بیابد او مدیران توانمند می خواهد و... و این مسیری است که به این راحتی با آن نمیتوان بر سلبی ساختارهای چند ده ساله غلبه کرد.
4⃣این روزها معتقدم کشور به #نهاد های توانمند هم نیاز دارد. نهادهایی که با #ماموریت های مشخص ایجاد شوند و #حاکمیت بتواند به آنها برای انجام کارهای مشخص اتکا کند. نهاد #نوآور٬ #توانمند، #پایدار و #قابل_اتکا. چنین نهادی قابلیتی چند ده برابر قابلیت افراد شاغل در آن را ایجاد میکند.
👈مثلا شرکتی در #ستاد_اجرایی که بتواند #پروژه_نفتی بزرگ را مدیریت کنند و یا #بانک_رسالت که بتواند مفهوم قرض الحسنه و الگوی متفاوتی از #بانک و #بانکداری را ارائه کند و یا #ایتان که الگوی نوینی از کار #کارشناسی و #تصمیم_سازی را پیاده کند یا #ستاد_نانو که بتواند #حکمرانی #توسعه_فناوری را نشان دهد و یا#پارک_فناوری_پردیس که نظامات حمایت از شرکت های دانش بنیان را ارائه کند و مثالهایی از این دست.
5⃣اگر بخواهیم کشور پیشرفت کند باید اینطور نهادها را بسازیم تا با اتکای به آنها بتوانیم اراده حاکمیتی را جلو پیش ببریم. خواه این اراده توسعه فناوری باشد خواه #محرومیت_زدایی باشد و خواه #صدور_انقلاب. همه این خواسته ها بازوهای نهادی توانمند لازم دارد.
6⃣البته چنین نهادسازی کاری دشوار است و ما امروز به نیروهای توانمند نهادساز نیاز داریم. خودش یک استعداد و توانمندی است.
🔴 #تذکر. #دکان مفهومی است که امروز در امت حزبالله زیاد شنیده میشود. هر کسی برای خودش دکانی زده و به برکت پول نفت کار میکند. منظور نویسنده از توسعه نهادی این سبک دکان ها نیست. نهادی که توانمند نباشد، از یک نیاز و خلا ساخته نشده باشد و مهمتر اینکه قابل اتکا نباشد هدف نوشته را محقق نمی کند.
به #خودجوش بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg