نقدهایی به #نقشه_جامع_علمی کشور 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✍بخش اول نقدهایی به روش تدوین و تصویب
1⃣روش تدوین نقشه جامع علمی یک روش چانه زنی و طبق ادبیات علمی مرسوم در مدیریت از الگوی سیاسی تبعیت کرده است. در این مدل محور همه تلاشها ایجاد رضایت همه ذی نفعان است. در عمل در نقشه علمی #ذی_نفع کسانی هستند که به نوعی در فرآیند #سیاستگذاری حضور پیدا می کنند و به همین دلیل نقشه نتیجه چانه زنی کسانی است که در روند سیاست گذاری حضور داشتند ( به طور خاص اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیته های مرتبط). بنابراین نتیجه چنین فرآیندی نمی تواند از حیث محتوا و ساختار و امثال آن جامع و دقیق باشد و انتظارات افراد بیرونی را تامین نماید.
2⃣نقشه علم یک کشور باید بر اساس #نقشه_صنعت و #اقتصاد آن کشور تدوین شود حال آنکه از نظر روشی نه تنها نقشه در غیاب #سیاست_صنعتی کشور نوشته شده است بلکه در نقشه حکم شده است که سیاستهای صنعتی را باید بر اساس سیاستهای علمی تدوین کرد!!!
3⃣همچنین #سیاستهای_کلی #علم_و_فناوری کشور پس از تدوین نقشه ابلاغ شده است حال آنکه باید نقشه ذیل سیاستهای کلان تدوین می شد. گرچه از نظر نظری پذیرفتنی است که پس از ابلاغ، نقشه با سیاستهای کلی تطبیق داده شود لیکن از نظر عملی در صورتی که نقشه مسیر اجرایی را شروع کرده باشد که متناقض با سیاستهای کلی باشد برگرداندن آن مسیر چندان آسان نیست.
4⃣نقش و جایگاه اسناد پشتیبان نقشه و همچنین فرآیندهای طی شده برای تدوین آن با نسخه تصویب شده مبهم است. البته نویسنده اطلاع دارد که تقریبا بین اسناد پشتیبان و هم چنین رویه های طی شده ( نظیر کمیسیون ها و جلسات مشورتی و... ) با نسخه نهایی تصویب شده تناظر مستدلی و پیش بینی شده ای وجود ندارد لیکن حداقل می توان گفت که در صورت وجود این تناظر تبیین نشده است. بویژه روند حصول کمیت های تعیین شده در نقشه مبهم است.
⬅️بخش های آتی - نقدهای ساختاری و کیفی به گزاره های نقشه
https://telegram.me/taknevesht
✍بخش اول نقدهایی به روش تدوین و تصویب
1⃣روش تدوین نقشه جامع علمی یک روش چانه زنی و طبق ادبیات علمی مرسوم در مدیریت از الگوی سیاسی تبعیت کرده است. در این مدل محور همه تلاشها ایجاد رضایت همه ذی نفعان است. در عمل در نقشه علمی #ذی_نفع کسانی هستند که به نوعی در فرآیند #سیاستگذاری حضور پیدا می کنند و به همین دلیل نقشه نتیجه چانه زنی کسانی است که در روند سیاست گذاری حضور داشتند ( به طور خاص اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیته های مرتبط). بنابراین نتیجه چنین فرآیندی نمی تواند از حیث محتوا و ساختار و امثال آن جامع و دقیق باشد و انتظارات افراد بیرونی را تامین نماید.
2⃣نقشه علم یک کشور باید بر اساس #نقشه_صنعت و #اقتصاد آن کشور تدوین شود حال آنکه از نظر روشی نه تنها نقشه در غیاب #سیاست_صنعتی کشور نوشته شده است بلکه در نقشه حکم شده است که سیاستهای صنعتی را باید بر اساس سیاستهای علمی تدوین کرد!!!
3⃣همچنین #سیاستهای_کلی #علم_و_فناوری کشور پس از تدوین نقشه ابلاغ شده است حال آنکه باید نقشه ذیل سیاستهای کلان تدوین می شد. گرچه از نظر نظری پذیرفتنی است که پس از ابلاغ، نقشه با سیاستهای کلی تطبیق داده شود لیکن از نظر عملی در صورتی که نقشه مسیر اجرایی را شروع کرده باشد که متناقض با سیاستهای کلی باشد برگرداندن آن مسیر چندان آسان نیست.
4⃣نقش و جایگاه اسناد پشتیبان نقشه و همچنین فرآیندهای طی شده برای تدوین آن با نسخه تصویب شده مبهم است. البته نویسنده اطلاع دارد که تقریبا بین اسناد پشتیبان و هم چنین رویه های طی شده ( نظیر کمیسیون ها و جلسات مشورتی و... ) با نسخه نهایی تصویب شده تناظر مستدلی و پیش بینی شده ای وجود ندارد لیکن حداقل می توان گفت که در صورت وجود این تناظر تبیین نشده است. بویژه روند حصول کمیت های تعیین شده در نقشه مبهم است.
⬅️بخش های آتی - نقدهای ساختاری و کیفی به گزاره های نقشه
https://telegram.me/taknevesht
Telegram
سلام
taknevesht