Forwarded from اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
@smjmiry
🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشدهی بازسازی مزار شهدا
محمدجواد میری
1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطهی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساختهایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قابهایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگهای بیروحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسانسازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گستردهترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و سادهانگارانهی برنامهریزانی شد که سادهترین راه برای بهسازی را درستترین راه یافته بودند.
2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک میگیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل میشود یا نه، میگذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوانهایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیدهاند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرحهاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرحهای رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفعشده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرحهای جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریهای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.
3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگیهایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت" داشتن بدانیم، میتوانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که میتواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانههای #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگیهای فوق نباشد، شاید سومی مطلوبتر و ممکنتر باشد. صدالبته جعبهآیینهها با محتویاتشان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قابهای مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی"شان دانست. یکسانسازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمانهایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانهای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هممحلیها و هممدرسهایهای او -بهعنوان متولیان زیباسازی قابها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزهای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدسترفته است که حتی میتواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بیروح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قابها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دستکم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!
کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA
منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95
@smjmiry
⛔️خط سوم و تخریب چهره انقلابیها
#میثم_ظهوریان
🔻🔻در جلسه ای که چند هفته پیش با موضوع جریان شناسی گروه های خط سوم و عملکرد آن ها از ابتدای انقلاب تا کنون داشتم اشاره به این نکته کردم که محوری ترین و مرکزی ترین ویژگی این جریانات فقدان یک ایده فکری #گفتمان و #هویت_مستقل است و تاکید کردم این جریان ها معمولا از طریق #سلب و #ایجاد_غیریت به دنبال هویت بخشی به خود هستند. این وجه سلبی نیز معمولا با ایجاد غیریت و تضاد با طیف هایی از #جریان_مکتبی و سوار شدن و حمله به اشتباهاتی که افرادی در این جریان انجام می دهند، بروز پیدا می کند.
🔻🔻از باب آفتاب آمد دلیل آفتاب به نظرم نوع انعکاس جلسه برگزار شده در حسینیه #قرآن_و_عترت توسط روزنامه #خراسان به عنوان یک نمونه مناسب جهت تحلیل نوع رفتار و #کنش_سیاسی و رسانه ای این جریانات قابل بررسی است.
🔻🔻از منظر این گروه از بین جلسات مختلف فکری و سیاسی و اقتصادی که بخش های مختلف از جریانات انقلابی برگزار می کند تنها موارد و گزیده هایی قابل انعکاس هستند که به پروژه آن ها در #تصویرسازی از جریان های حزب اللهی و انقلابی به عنوان عناصری افراطی و غیر منطقی کمک کند. از همین جهت نیز هست که پس از سکوت چند ماهه این جریان و بایکوت کامل انتقادات به فتف و معاهدات مرتبط و جلسات گوناگونی که در این زمینه برگزار شده است، ناگهان این رسانه با #چرخشی_گشتالتی و با تیتری جنجالی یک صفحه کامل را به پوشش گزینشی بخش هایی از سخنرانی یکی از چند نفر سخنران این جلسه در نقد این توافق اختصاص می دهد که احساس می کند به پروژه تصویرسازیش کمک می کند و می تواند به ایجاد تقابل بین جریاناتی در داخل #حوزه_علمیه و بدنه مذهبی با این حسینیه کمک کند تا از این طریق در عمل نقش مکمل پروژه ای که نزدیک به یک ماه پیش رسانه های جریان غربگرا در ماجرای انتقادات پیامکی اجرا کردند، ایفا کند.
🔻🔻البته این نوع از پروژه های #تصویرسازی_منفی یا به تعبیر علم رسانه #دمونیزیشن (Demonization) پیشینه ای طولانی در تاریخ فعالیت رسانه ها دارد. در سطح جهانی تصویر سازی شیطانی از کشورهای مستقل (مانند ایران و بعضی کشورهای آمریکای لاتین) توسط رسانه های جریان غالب جهانی با گزینش و انتخاب و برجسته سازی برخی از حوادث ناگواری که در این کشورها رخ داده است، نمونه ای از این سیاست است و در تاریخ سیاسی پس از انقلاب نیز سیاست رسانه های وابسته به جریان #بنی_صدر در ابتدای انقلاب بر ضد شهید بهشتی (با کلید واژه رهبر چماقداران) به بهانه درگیری های برخی طرفداران این شهید بزرگوار در تجمعات منافقین و بنی صدریون و همچنین حمله به افرادی مانند شهید آیت و شهید دیالمه به بهانه برخی تعابیر تند این شهدای بزرگوار علیه بنی صدر (از جمله نواری که بنی صدر از شهید آیت منتشر کرد و حاوی انتقادات تند ایشان علیه بنی صدر بود) از جمله نمونه های این سیاست تصویر سازی بوده است.
🔻🔻نمونه دیگر سیاست #تصویر_سازی شیطانی نیز در دوره ابتدایی دولت اصلاحات توسط رسانه های وابسته به دولت وقت علیه برخی چهره های انقلابی منتقد سیاست های دولت مانند فرمانده وقت سپاه، آیت الله مصباح، امام جمعه ارومیه و ... پیش گرفته شد که در آن مقطع نیز همراهی برخی جریانات خط سومی کمکی زیادی به پیشبرد این پروژه در #بدنه_مذهبی جامعه داشت .
🔻🔻از باب این که درس گیری از تاریخ می تواند همواره به عنوان یک #آیینه_عبرت پیش روی ما باشد، به دوستان عزیز در این رسانه محترم نیز توصیه می کنم برای تحلیل بهتر غایت پروژه ای که آغاز کرده اند به جای اتکا صرف به ارزیابی امکانات رسانه ای در اختیار دارند، نگاهی هم به سرنوشت امروز اسلاف خود در روزنامه های مذکور (چه در ابتدای انقلاب و چه در دوره اصلاحات) بیندازند تا شاید با محاسبه برخی معادلات غیر مادی که فراتر از چنین محاسباتی وجود دارد، تغییر رویه داده و مسیر مناسب تری پیش گیرند.
https://t.iss.one/jomedia/251
🔖📌 @zohurian
#میثم_ظهوریان
🔻🔻در جلسه ای که چند هفته پیش با موضوع جریان شناسی گروه های خط سوم و عملکرد آن ها از ابتدای انقلاب تا کنون داشتم اشاره به این نکته کردم که محوری ترین و مرکزی ترین ویژگی این جریانات فقدان یک ایده فکری #گفتمان و #هویت_مستقل است و تاکید کردم این جریان ها معمولا از طریق #سلب و #ایجاد_غیریت به دنبال هویت بخشی به خود هستند. این وجه سلبی نیز معمولا با ایجاد غیریت و تضاد با طیف هایی از #جریان_مکتبی و سوار شدن و حمله به اشتباهاتی که افرادی در این جریان انجام می دهند، بروز پیدا می کند.
🔻🔻از باب آفتاب آمد دلیل آفتاب به نظرم نوع انعکاس جلسه برگزار شده در حسینیه #قرآن_و_عترت توسط روزنامه #خراسان به عنوان یک نمونه مناسب جهت تحلیل نوع رفتار و #کنش_سیاسی و رسانه ای این جریانات قابل بررسی است.
🔻🔻از منظر این گروه از بین جلسات مختلف فکری و سیاسی و اقتصادی که بخش های مختلف از جریانات انقلابی برگزار می کند تنها موارد و گزیده هایی قابل انعکاس هستند که به پروژه آن ها در #تصویرسازی از جریان های حزب اللهی و انقلابی به عنوان عناصری افراطی و غیر منطقی کمک کند. از همین جهت نیز هست که پس از سکوت چند ماهه این جریان و بایکوت کامل انتقادات به فتف و معاهدات مرتبط و جلسات گوناگونی که در این زمینه برگزار شده است، ناگهان این رسانه با #چرخشی_گشتالتی و با تیتری جنجالی یک صفحه کامل را به پوشش گزینشی بخش هایی از سخنرانی یکی از چند نفر سخنران این جلسه در نقد این توافق اختصاص می دهد که احساس می کند به پروژه تصویرسازیش کمک می کند و می تواند به ایجاد تقابل بین جریاناتی در داخل #حوزه_علمیه و بدنه مذهبی با این حسینیه کمک کند تا از این طریق در عمل نقش مکمل پروژه ای که نزدیک به یک ماه پیش رسانه های جریان غربگرا در ماجرای انتقادات پیامکی اجرا کردند، ایفا کند.
🔻🔻البته این نوع از پروژه های #تصویرسازی_منفی یا به تعبیر علم رسانه #دمونیزیشن (Demonization) پیشینه ای طولانی در تاریخ فعالیت رسانه ها دارد. در سطح جهانی تصویر سازی شیطانی از کشورهای مستقل (مانند ایران و بعضی کشورهای آمریکای لاتین) توسط رسانه های جریان غالب جهانی با گزینش و انتخاب و برجسته سازی برخی از حوادث ناگواری که در این کشورها رخ داده است، نمونه ای از این سیاست است و در تاریخ سیاسی پس از انقلاب نیز سیاست رسانه های وابسته به جریان #بنی_صدر در ابتدای انقلاب بر ضد شهید بهشتی (با کلید واژه رهبر چماقداران) به بهانه درگیری های برخی طرفداران این شهید بزرگوار در تجمعات منافقین و بنی صدریون و همچنین حمله به افرادی مانند شهید آیت و شهید دیالمه به بهانه برخی تعابیر تند این شهدای بزرگوار علیه بنی صدر (از جمله نواری که بنی صدر از شهید آیت منتشر کرد و حاوی انتقادات تند ایشان علیه بنی صدر بود) از جمله نمونه های این سیاست تصویر سازی بوده است.
🔻🔻نمونه دیگر سیاست #تصویر_سازی شیطانی نیز در دوره ابتدایی دولت اصلاحات توسط رسانه های وابسته به دولت وقت علیه برخی چهره های انقلابی منتقد سیاست های دولت مانند فرمانده وقت سپاه، آیت الله مصباح، امام جمعه ارومیه و ... پیش گرفته شد که در آن مقطع نیز همراهی برخی جریانات خط سومی کمکی زیادی به پیشبرد این پروژه در #بدنه_مذهبی جامعه داشت .
🔻🔻از باب این که درس گیری از تاریخ می تواند همواره به عنوان یک #آیینه_عبرت پیش روی ما باشد، به دوستان عزیز در این رسانه محترم نیز توصیه می کنم برای تحلیل بهتر غایت پروژه ای که آغاز کرده اند به جای اتکا صرف به ارزیابی امکانات رسانه ای در اختیار دارند، نگاهی هم به سرنوشت امروز اسلاف خود در روزنامه های مذکور (چه در ابتدای انقلاب و چه در دوره اصلاحات) بیندازند تا شاید با محاسبه برخی معادلات غیر مادی که فراتر از چنین محاسباتی وجود دارد، تغییر رویه داده و مسیر مناسب تری پیش گیرند.
https://t.iss.one/jomedia/251
🔖📌 @zohurian
Telegram
jom
Forwarded from ظهوریان
🔖#خلاصه گفتار در جلسه هفتگی تشکل فتیه-بخش اول
✅جریان شناسی گروه های #خط_سوم پس از انقلاب اسلامی
🔻🔻پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریج اختلافات میان جریانات سیاسی شکل آشکارتری به خود گرفت. این اختلافات که در یک سوی آن جریان #مکتبی و در سوی دیگر جریان روشنفکری #لیبرال قرار داشت، در زمان نخستوزیری مرحوم بازرگان نیز وجود داشت؛ اما با رویکارآمدن #بنی_صدر شکل شفاف و آشکارتری به خود گرفت.
🔻🔻در این میان بهتدریج عدهای از شخصیتهای نزدیک به جریان مکتبی با مطرحکردن ایده #خط_سوم سعی در ایجاد جریانی جدید در میان جریانهای سیاسی کشور کردند. این جریان که میانهروی را در اتخاذ موضعی بینابین جریانهای موجود تعریف میکرد، تلاش داشت فاصله خود را با جریان لیبرال حفظ کند؛ اما دربرابر جریان مکتبی نیز موضع #طردکنندگی اتخاذ کرد.
🔻🔻 شعار اصلی این جریان #نه_بهشتی و #نه_بنی_صدر بود و نسبت به شهید بهشتی و حزب جمهوری اسلامی موضعی تند داشتند و از عباراتی مانند #رادیکال، #افراطی، #تندرو و #رهبر_چماقداران برای این جریان استفاده می کردند. یکی دیگر از مصادیق رفتاری این ها واکنش شدید به نمایندگانی مانند شهید #دیالمه و شهید #آیت بهواسطه انتقادات این افراد به بنیصدر بود که با برچسبهایی مانند تندروی، افراطیگری، چماقداری، جلوتر رفتن از امام و... به آن ها حمله می کرد. اگر چه این جریان خود را میانه تعریف می کرد اما مواضع آن در عمل اغلب علیه جریان مکتبی بروز می کرد.
🔻🔻پس از برکناری و فرار بنی صدر و شهادت شهید بهشتی این جریان به مدت نزدیک به یک دهه به محاق می رود اگر چه به صورت غیر آشکار در قالب هایی مانند #مجمع_عقلا فعالیت می کند اما خود را در حاشیه جریانات سیاسی دیگر تعریف می کند.
🔻🔻 اما بعد از جنگ این جریان با شکل گیری حزب #کارگزاران_سازندگی احیا شده و قدرت می یابد. البته ایده خط سوم پس از جنگ به این جریان محدود نمی ماند و جریانات مختلفی مانند جریان #دفتر_تبلیغات_اسلامی (نواندیشی دینی) ، جمعیت دفاع از ارزش ها ، حزب #اعتدال_و_توسعه و جریان #محسن_رضایی و ... بر اساس همین ایده شکل می گیرند.
☑ویژگی های این جریانات:
1⃣فقدان #گفتمان و #هویت: محوری ترین و مرکزی ترین ویژگی این جریانات فقدان یک #گفتمان و #هویت_مستقل است. این جریانها معمولا با توسل به یکی از سیاستهای نه این و نه آن (مبتنی بر نفی مشترک جریان مکتبی و جریان غربگرا)، هم این و هم آن (مبتنی بر اتخاذ خطی نزدیک به هر دو جریان)، گاهی این، گاهی آن ( حمایت و #تقریب_زیگزاگی به یکی از دو جریان)، بین این و آن (گرفتن موضعی بینابین دو جریان غالب) سعی در گرفتن دالهایی از هر یک از گفتمانهای غالب و ترکیب آنها کردهاند تا از طریق هویتسازی برای خود و جذب نیرو از حلقههای ضعیفتر این جریانها به حیات خود ادامه دهند. به تعبیر قرآن اینها "مذبذبین بین ذلک لا الى هؤلاء و لا الى هؤلاء" هستند.
🔻🔻این جریان ها معمولا از طریق #سلب و #ایجاد_غیریت به دنبال هویت بخشی به خود هستند. این وجه سلبی نیز معمولا با ایجاد غیریت و تضاد با #جریان_مکتبی و سوار شدن و حمله به اشتباهاتی که افرادی در این جریان انجام می دهند، بروز پیدا می کند.
🔻🔻 این جریانات یا اصولا حرف ایجابی مشخصی ندارند و یا وجه ایجابی خود را با عبارتی کلی مانند #کارآمدی یا #جذب_حداکثری بیان می کنند. البته چون ایده فکری ندارند درکشان از جذب حداکثری هم سطحی است و فکر میکنند با شبیه سازی رفتاری و فکری خود به طیف غربگرا میتوانند مخاطب آنها را جذب کنند.
🔻🔻 این فقدان وجه ایجابی و تعریف خود در رابطه با سایر جریانات بعضا در نام این ها هم تجلی پیدا می کنند و معمولا نام هایی دو بخشی که هر بخش آن در فضای رسانه به یک جریان نزدیک تر دانسته می شود انتخاب می کنند. به عنوان مثال #نواندیشی_دینی، #اصولگرایان_اصلاح_طلب، #نو_اصولگرا و ... معمولا هم این حزب ها و نام ها یا قبل از انتخابات ها یا بعد از شکست های انتخاباتی شکل می گیرند.
@fetye_ir
📌🔖 @mzohurian
🔖#خلاصه گفتار در جلسه هفتگی تشکل فتیه-بخش اول
✅جریان شناسی گروه های #خط_سوم پس از انقلاب اسلامی
🔻🔻پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریج اختلافات میان جریانات سیاسی شکل آشکارتری به خود گرفت. این اختلافات که در یک سوی آن جریان #مکتبی و در سوی دیگر جریان روشنفکری #لیبرال قرار داشت، در زمان نخستوزیری مرحوم بازرگان نیز وجود داشت؛ اما با رویکارآمدن #بنی_صدر شکل شفاف و آشکارتری به خود گرفت.
🔻🔻در این میان بهتدریج عدهای از شخصیتهای نزدیک به جریان مکتبی با مطرحکردن ایده #خط_سوم سعی در ایجاد جریانی جدید در میان جریانهای سیاسی کشور کردند. این جریان که میانهروی را در اتخاذ موضعی بینابین جریانهای موجود تعریف میکرد، تلاش داشت فاصله خود را با جریان لیبرال حفظ کند؛ اما دربرابر جریان مکتبی نیز موضع #طردکنندگی اتخاذ کرد.
🔻🔻 شعار اصلی این جریان #نه_بهشتی و #نه_بنی_صدر بود و نسبت به شهید بهشتی و حزب جمهوری اسلامی موضعی تند داشتند و از عباراتی مانند #رادیکال، #افراطی، #تندرو و #رهبر_چماقداران برای این جریان استفاده می کردند. یکی دیگر از مصادیق رفتاری این ها واکنش شدید به نمایندگانی مانند شهید #دیالمه و شهید #آیت بهواسطه انتقادات این افراد به بنیصدر بود که با برچسبهایی مانند تندروی، افراطیگری، چماقداری، جلوتر رفتن از امام و... به آن ها حمله می کرد. اگر چه این جریان خود را میانه تعریف می کرد اما مواضع آن در عمل اغلب علیه جریان مکتبی بروز می کرد.
🔻🔻پس از برکناری و فرار بنی صدر و شهادت شهید بهشتی این جریان به مدت نزدیک به یک دهه به محاق می رود اگر چه به صورت غیر آشکار در قالب هایی مانند #مجمع_عقلا فعالیت می کند اما خود را در حاشیه جریانات سیاسی دیگر تعریف می کند.
🔻🔻 اما بعد از جنگ این جریان با شکل گیری حزب #کارگزاران_سازندگی احیا شده و قدرت می یابد. البته ایده خط سوم پس از جنگ به این جریان محدود نمی ماند و جریانات مختلفی مانند جریان #دفتر_تبلیغات_اسلامی (نواندیشی دینی) ، جمعیت دفاع از ارزش ها ، حزب #اعتدال_و_توسعه و جریان #محسن_رضایی و ... بر اساس همین ایده شکل می گیرند.
☑ویژگی های این جریانات:
1⃣فقدان #گفتمان و #هویت: محوری ترین و مرکزی ترین ویژگی این جریانات فقدان یک #گفتمان و #هویت_مستقل است. این جریانها معمولا با توسل به یکی از سیاستهای نه این و نه آن (مبتنی بر نفی مشترک جریان مکتبی و جریان غربگرا)، هم این و هم آن (مبتنی بر اتخاذ خطی نزدیک به هر دو جریان)، گاهی این، گاهی آن ( حمایت و #تقریب_زیگزاگی به یکی از دو جریان)، بین این و آن (گرفتن موضعی بینابین دو جریان غالب) سعی در گرفتن دالهایی از هر یک از گفتمانهای غالب و ترکیب آنها کردهاند تا از طریق هویتسازی برای خود و جذب نیرو از حلقههای ضعیفتر این جریانها به حیات خود ادامه دهند. به تعبیر قرآن اینها "مذبذبین بین ذلک لا الى هؤلاء و لا الى هؤلاء" هستند.
🔻🔻این جریان ها معمولا از طریق #سلب و #ایجاد_غیریت به دنبال هویت بخشی به خود هستند. این وجه سلبی نیز معمولا با ایجاد غیریت و تضاد با #جریان_مکتبی و سوار شدن و حمله به اشتباهاتی که افرادی در این جریان انجام می دهند، بروز پیدا می کند.
🔻🔻 این جریانات یا اصولا حرف ایجابی مشخصی ندارند و یا وجه ایجابی خود را با عبارتی کلی مانند #کارآمدی یا #جذب_حداکثری بیان می کنند. البته چون ایده فکری ندارند درکشان از جذب حداکثری هم سطحی است و فکر میکنند با شبیه سازی رفتاری و فکری خود به طیف غربگرا میتوانند مخاطب آنها را جذب کنند.
🔻🔻 این فقدان وجه ایجابی و تعریف خود در رابطه با سایر جریانات بعضا در نام این ها هم تجلی پیدا می کنند و معمولا نام هایی دو بخشی که هر بخش آن در فضای رسانه به یک جریان نزدیک تر دانسته می شود انتخاب می کنند. به عنوان مثال #نواندیشی_دینی، #اصولگرایان_اصلاح_طلب، #نو_اصولگرا و ... معمولا هم این حزب ها و نام ها یا قبل از انتخابات ها یا بعد از شکست های انتخاباتی شکل می گیرند.
@fetye_ir
📌🔖 @mzohurian
Forwarded from اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
✅ کدام نیمهی خرداد؟
سالها تا مصرع «انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم» را میشنیدم، یاد رحلت #امام_خمینی میافتادم و به انتظار او برای عروج میاندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمیکنم، اما معنای اول این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.
«سالها میگذرد، حادثهها میآید | #انتظار فرج از #نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبستهی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ و معنادار شده است. حادثه #پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ #انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.
این نشانهگذاری نمادین علاوه بر آن که میتواند تعریف متفاوت امام از #انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام #انقلاب_اسلامی را با #هویت دینی و مردمی آن میشناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویتسازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزهجویانه مردم دیندار بدون دخالت ایدئولوژیهای چپ و راست و ملیگرا و... بود.
نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیهترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعهای مهمند. اما همه اینها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه #نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهوارهها برخاسته بودند و نه کسی باور میکرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.
حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و #جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون #مردمی، آرمانی و رو به #آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله #یأس را نخوریم.
سالها میگذرد، حادثهها میآید | انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
محمدجواد میری
@smjmiry
سالها تا مصرع «انتظار فرج از نیمهی خرداد کشم» را میشنیدم، یاد رحلت #امام_خمینی میافتادم و به انتظار او برای عروج میاندیشیدم. حالا البته این معنا را رد نمیکنم، اما معنای اول این گزاره برایم بیشتر جلوه دارد.
«سالها میگذرد، حادثهها میآید | #انتظار فرج از #نیمه_خرداد کشم». امام در دل حوادث پیاپی، دلبستهی انتظاری است که البته از زمان خاصی پررنگ و معنادار شده است. حادثه #پانزده_خرداد ۱۳۴۲ ه.ش. مبدأ #انتظار_حقیقی برای کسی چون امام است.
این نشانهگذاری نمادین علاوه بر آن که میتواند تعریف متفاوت امام از #انتظار_فرج مسلمین یا انتظار فرج موعود را بیان کند، نشانه اهمیت قیام ۱۵ خرداد از منظر امام نیز هست. امام #انقلاب_اسلامی را با #هویت دینی و مردمی آن میشناخت و برای حرکت خود، بر اساس قیامی هویتسازی کرد که متکی به حضور سیاسی و مبارزهجویانه مردم دیندار بدون دخالت ایدئولوژیهای چپ و راست و ملیگرا و... بود.
نیمه خرداد ۶۸ البته بسیار مهم است. شوک جهانی درگذشت امام، تشییع ده میلیونی او، تجدید بیعت مردم ایران و جهان با او و نهایتاً انتخاب شبیهترین شاگرد او برای رهبری انقلاب اسلامی هر کدام واقعهای مهمند. اما همه اینها ریشه در نیمه خرداد ۴۲ دارند. هرچند در آن سال، نه دامنه #نهضت_امام چندان گسترده شده بود، نه سربازان امام از گهوارهها برخاسته بودند و نه کسی باور میکرد امواج این قیام مذهبی بتواند همه جریانات معارض و رقیب را درنوردد.
حادثه نیمه خرداد ۴۲ ظاهراً کوچک بود و زود جمع و جور شد، اما ماند و #جهانی شد، چون اصالت و هویت داشت، چون #مردمی، آرمانی و رو به #آینده بود. و امروز همچنان نیمه خرداد زنده است، اگر آنچنان باشیم. و فریب جنود ابلیس، از جمله #یأس را نخوریم.
سالها میگذرد، حادثهها میآید | انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
محمدجواد میری
@smjmiry