جمهوری / محمد صادق شهبازی
5.14K subscribers
4.08K photos
1.44K videos
160 files
2.2K links
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
ارتباط با ادمین
@jomhouriadmin
Download Telegram
🔴 کشف آتش در فعالیت فرهنگی!
یک سبک‌شناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی




◀️ فن‌بسندگی یا فطرت‌باوری

روزی روزگاری، بیت‌الغزل سخن دغدغه‌مندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیام‌های اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانی‌مان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فن‌بسنده و فن‌پسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا می‌داند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایق‌ها، رفع حجاب‌ها و کم کردن فاصله‌هاست. در این چشم‌انداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روش‌های پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتش‌پذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل ‌شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطب‌پسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرت‌مند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمه‌ی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این می‌شود که کلا به تکنیک پشت پا می‌زند و درستش این که تکنیک را هم می‌آموزد و به کار می‌بندد، اما بی‌باکانه و خلاقانه و به‌اندازه.

◀️ از پیرایش تا آرایش

🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، می‌کوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور می‌زند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و ساده‌سازی پیام و «از میان برخاستن» پیام‌رسان را مطلوب می‌داند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیام‌رسان را پیچیده می‌کند و بارش را با روش‌ها سنگین می‌کند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی می‌رسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کم‌رویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش می‌رود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکت‌های بعدی مخاطبش دغدغه‌ای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیام‌رسان را جزء کوچکی از نقشه‌ی بزرگ #هدایت الاهی می‌بیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم ناب‌تر پیام و ارتباط عمیق‌تر با #مردم می‌خواند. پس پیام‌رسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیام‌رسان را متخصص تکنیک می‌کند و دچار توهم «خودمهم‌پنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال می‌کند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیم‌تر شدن مخاطب از پیام‌رسان است. در بزنگاه‌ها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرف‌ها و حتی روش‌های مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز می‌بیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.

◀️ سبک اول در مقام عمل

اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاه‌سازی عمومی بود و نه انجمن‌های مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومی‌ترین و عامه‌فهم‌ترین روش و نزدیک‌ترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمان‌ها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز می‌گفت اگر ما #تکلیف‌ را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان می‌دانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمه‌ی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بی‌قلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبک‌شناسی حاضر، با قدری ساده‌سازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهم‌تر این که قرار نیست پیام‌رسان #حق، نسبت به #ابزار بی‌مبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.

محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15

@smjmiry 👈
Forwarded from نقطه رهایی
#غرب_زدگی می گوییم هم چون وبازدگی،
و اگر به مذاق خوش آیند نیست، بگوییم همچون گرما زدگی یا سرماخوردگی، اما نه. دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟

به هر صورت سخن از یک #بیماریست.
این غربزدگی دوسر دارد. یکی #غرب و دیگر #ما که غرب زده ایم. گوشه ای از شرق. بجای این دوسر بگذاریم دوقطب. یا دو نهایت.. بجای غرب بگذاریم در حدودی تمام اروپا و روسیه ی شوروی و تمام امریکای شمالی، یا بگذاریم ممالک #مترقی، یا ممالک #رشد کرده، یا ممالک #صنعتی، یا همه ممالکی که قادرند به کمک #ماشین، مواد خام را به صورت پیچیده تری درآوردند و همچون #کالایی به بازار عرضه کنند و این #مواد_خام، فقط سنگ آهن نیست، نفت، یا روده، یا پنبه و کتیرا، #اساطیر هم هست، اصول #عقاید هم هست، موسیقی هم هست، عوالم عُلوی هم هست.

و بجای #ما که جزوی از قطب دیگیریم بگذاریم آسیا و افریقا یا بگذاریم ممالک #عقب_مانده یا ممالک در حال رشد یا ممالک غیر صنعتی یا مجموعه ممالکی که #مصرف کننده ی ان مصنوعات غرب ساخته اند. مصنوعاتی که مواد خامشان همان ها که برشمردیم از همین سوی عالم رفته. یعنی از ممالک در حال رشد! نفت از سواحل خلیج، کنف و ادویه از هند، جاز از آفریقا، ابریشم و تریاک از چین، مردم شناسی از جزایر اقیانوسیه، جامعه شناسی از آفریقا، و این دوتای آخر از آمریکای جنوبی هم . از قبایل آزتک و انکا که یک سره قربانی ورود مسیحیت شدند.
به هر صورت هر چیزی از جایی و ما در میانه ایم، با این دسته اخیر ، بیشتر نقاط اشتراک داریم تا حدود امتیاز و تفریق.

تنها نکته ای که می توان همینجا آورد اینکه به این طریق، شرق و غرب در نظر من دیگر دو مفهوم جغرافیایی نیست.
برای یک اروپایی یا آمریکایی، غرب یعنی اروپا و امریکا و شرق یعنی روسیه ی شوروی و چین و ممالک شرق اروپا، اما برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی بلکه دو مفهوم #اقتصادی است.

غرب یعنی ممالک #سیر و شرق یعنی ممالک #گرسنه. برای من دولت آفریقای جنوبی هم تکه ای از غرب است گرچه در منتهی الیه جنوبی آفریقاست و اغلب ممالک آمریکای لاتین جزو شرقند و گرچه آن طرف کره ارضند.

در #نقطه_رهایی #غربزدگی را بیشتر طورق خواهیم کرد. #جلال_آل_احمد #کتاب

#توسعه #غرب #غرب_زدگی #خامفروشی #کالا_نگری
https://www.mwfpress.com/images/docs/000043/043014/images/411.jpg
لینک عضویت به کانال
https://telegram.me/rahaeipoint
Forwarded from نقطه رهایی
آیا دوران #پسانولیبرال فرا رسیده است؟
🔸این مسئله به این بستگی دارد که چگونه #رژیم_نولیبرال را تعریف کنیم. نولیبرالیسم نوعی #پروژه‌ی_سیاسی است که محتوای آن #متمرکزسازی فزاینده و #انباشت هرچه بیش‌تر قدرت در دستان نخبگان و طبقه‌ی #سرمایه‌دار است. این پروژه به هیچ‌وجه به پایان نرسیده است. این فرآیند هم‌چنان ادامه دارد و در واقع این طبقه‌ از بحران به اشکالِ قابل توجهی بهره برده است. بنابراین دلایل اِعمال قدرت و نفوذ این طبقه از بین نرفته‌ و [پروژه‌ی نولیبرالیسم] به پایان نرسیده است. با این حال واضح است که این فرآیند به صورت‌های گوناگون بیان می‌شود...

برنامه‌ی #ترامپ برای خروج از معاهده‌ی ترانس‌پاسیفیک و پایان دادن به تلاش برای رسیدن به یک توافق تجاری با اروپا نیز از اساس در تقابل با برنامه‌های قبلی ایالات متحده قرار ندارد. پرسش بعدی این است که مزایای این کار [یعنی خروج از این پیمان‌ها] نصیب چه کسانی می‌شود. طبقه‌ی #کارگر آمریکا؟
پاسخ منفی است. این مزایا نصیب #سرمایه_دار آمریکایی خواهد شد.

🔹یکی از تعهدات مهمی که ترامپ از قبل اعلام کرده صرف مقدار زیادی پول برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها. ترامپ قبلاً گفته که توسعه‌ی زیرساخت‌ها از طریق #مشارکت_خصوصی_عمومی انجام خواهد شد .
🔸باید در نظر داشت که نگهداری از زیرساخت‌های اصلی در ایالات متحده ۲۰ یا ۳۰ سال است که به درستی انجام نشده است. مثلاً اگر با استفاده از سیستم متروی نیویورک سفر کنید، متوجه خواهید شد که وضعیت آن در مقایسه با تقریباً هر سیستم متروی دیگری در دنیا فاجعه‌بار است. بنابراین بهبود امکانات زیرساختی در آمریکا بسیار ضروری است، و در هر صورت باید انجام شود. ترامپ قول تحقق اشتغال کامل و #رشد بالا را با بازگرداندن مشاغل از چین را داده است.
واضح است که نخواهد توانست چنین کاری بکند، بنابراین کاری را انجام خواهد داد که به نظر ممکن است، یعنی اجرای یک برنامه‌ی زیرساختی وسیع که مشاغل زیاد و درآمد بالایی ایجاد خواهد کرد، و با اتکا به سرمایه‌گذاری زیرساختی اقتصاد را رونق می‌بخشد. پس یک برنامه‌ی زیرساخت با تأمین مالی از محل استقراض از نوع #کینزی خواهیم داشت، از همان نوعی که چینی‌ها بعد از سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ اجرا کردند. این برنامه مشاغل زیادی ایجاد خواهد کرد. سپس ترامپ خواهد توانست با خوشحالی موفقیت‌اش در ایجاد رونق در اقتصاد را به رخ همه بکشد. این به معنای به حرکت درآمدن سرمایه‌ی حامل بهره در مؤسسات عمومی و از آن‌جا به سوی #مشارکت_عمومی_خصوصی خواهد بود.

ما معنای این #مشارکت‌ها را می‌دانیم. در آن‌ها بخش #خصوصی همه‌ی #سود را از آن خود می‌کند و بخش #عمومی همه‌ی #ریسک را.
این خلاصه‌ی برنامه‌ی ترامپ است.
#دیوید_هاروی #سرمایه_داری #نولیبرال #مشارکت_عمومی
https://img.wennermedia.com/620-width/donald-trump-obama-9089049c-1c00-4c8c-8cd1-15a6b5cabd22.jpg
لینک عضویت در کانال
https://telegram.me/rahaeipoint
♦️ بیانیه جمعی از مؤسسین، دبیران و نیز سخن‌گویان #جنبش_عدالتخواه_دانشجویی در دهه هشتاد
- بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 نامه یکی از تشکل‌های منسوب به جریان عدالتخواهی در شیراز به مقام معظم رهبری در ماه جاری واکنش‌های گوناگونی برانگیخته است. ما به عنوان مؤسسین، دبیران و نیز سخن‌گویان جنبش عدالتخواه دانشجویی در دهه هشتاد، ذکر نکاتی را در این باره بایسته دیدیم:
1️⃣ ما از #رهبری آموخته‌ایم که هیچ مقامی حتی جایگاه رهبری در نظام اسلامی #تشریفاتی نیست. در این نگاه، #پاسخگو بودن رهبری نه تنها از سلامت، کارآمدی و تعالی نظام صیانت می کند بلکه در منطق امامت، لازمه #رشد و آگاهی‌بخشی به #امت است. همچنین شکل گرفتن سؤال در اذهان مردم بویژه جوانان امری طبیعی بوده و هست. رفتار رهبری نیز همواره نشانگر این بوده که بیش از هر مسئول دیگری دغدغه تبیین مسائل، پاسخگویی به چالش‌های ذهنی و عملی جامعه و جلب مشارکت مردم و دانشجویان در اداره کشور را داشته‌اند. آنچه مجموعه‌های دانشجویی باید از آن مراقبت کنند، نحوه #درست مطالبه‌گری و نیز ایجاد #تمایز از جریان‌های سیاسی‌ای است که به‌دنبال سوء‌استفاده از پرسش‌ها و مطالبات درست و غلطند.
2️⃣ ما پرچمدار #عدالت_خواهی در کشور را #مقام_معظم_رهبری می‌شناسیم. در دورانی که فضای دانشگاه امتداد منازعات سخیف جناح‌های سیاسی بود، افق‌گشایی رهبری در حوزه‌‎هایی چون مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، عدالتخواهی دانشجویان و پاسخگویی مسئولان، تولید علم و جنبش نرم‌افزاری و... بود که فضا را دگرگون کرده و باعث شد عدالت‌خواهی به گفتمان غالب جریان دانشجویی در همه تشکل‌ها تبدیل شود. همچنان که رهبر انقلاب یگانه فردی است که آرمان‌های انقلاب و قانون اساسی را همواره در سقف خود در مطرح کرده و جریان پیشرفت ایران اسلامی را برای تحقق این آرمان‌ها با جدیت و بدون خستگی دنبال می‌کند. همچنان که ایشان همواره به‌مثابه #امام_امت، پاسدار حقیقی #جمهوریت نظام بوده و نگذاشته است اصحاب فساد سیاسی و اشرافیت اقتصادی، مراجع تعیین تکلیف سرنوشت کشور باشند. بنابراین در واقعی‌ترین تحلیل، ما رهبر انقلاب را صاحب پربارترین کارنامه عملی و واقعی در پیگیری اهداف عدالت‌خواهانه، آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه انقلاب اسلامی می‌شناسیم.
3️⃣ #کج_فهمی نسبت به جایگاه امامت و ولایت جامعه، منجر به درکی #سلطنتی از جایگاه رهبری می‌شود که یک روی سکه آن، جلوگیری از پرسش‌گری و بصیرت‌مندی جامعه است اما روی دیگر آن، داشتن توقعات ایده‌آلیستی از رهبری، دامن زدن به #مسئولیت_گریزی اجتماعی و انداختن بار همه مسائل بر دوش رهبری است. در منطق #مردم_سالاری دینی، هم رهبری مسئول است و هم مردم، به‌ویژه خواص و نخبگان که در احیای ظرفیت‌های جدید برای جهاد مستمر علمی و عملی در کشور، نقش مهمی دارند. #تقلیل موضع نخبگانی و دانشجویی به موضعی صرفاً منتقد و پاسخ‌خواه خود انحرافی بزرگ در منطق جمهوریت اسلامی است. البته اقتضای ایفای نقش دانشجویی، حفظ موضع مطالبه‌گر و انتقادی در برابر مشکلات هست، اما فهم انتزاعی و غیرواقعی از نظامات مدیریتی کشور، جریان مطالبه‎گری را از درک درست و جامع «صورت‌مسئله‌ها و روش‌های حل مسئله» در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، علمی، سیاسی، اجتماعی، رسانه‎ای و... بازداشته و آن را به ورطه سیاست‌زدگی مفرط و چالش فرسایشی و بی‌ثمر با بخش‌های مختلف اجرایی کشور ذیل مشهورات رسانه‌ای یا منازعات ساختگی جریان‌های دیگر می‌کشاند.
4️⃣ میزان تحقق منویات رهبر انقلاب گاه به مجموعه‌ها و افرادی مربوط است که #منسوب به رهبری‌اند. تحلیل پیشرفت‌ها و کاستی‌های کشور می‌تواند به ما نشان دهد مدیریت مستقیم رهبر انقلاب چقدر پیشرفت‌آفرین بوده و عملکرد منسوبین به رهبری چه نقاط قوت یا ضعفی داشته است. باید حق پرسشگری مردم به‌ویژه جوانان انقلابی را نسبت به عملکرد قوه قضاییه، صداوسیما، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مجموعه‌ها و افراد منسوب به رهبری یا منصوب ایشان را به رسمیت شناخت و عملکرد آنان را بر اساس مطالبات و توقعات رهبری سنجید تا هزینه عملکرد غلط آنان به پای رهبری نوشته نشود.

ادامه در بخش دوم: https://t.iss.one/jomhouri/4043
♦️ بیانیه جمعی از مؤسسین، دبیران و نیز سخن‌گویان #جنبش_عدالتخواه_دانشجویی در دهه هشتاد- بخش دوم

5️⃣ هدف نهایی در عدالت‌خواهی اصیل، تغییر عملی شرایط به‌نفع آرمان‌ها و مردم به‌وسیله #مردم و ظرفیت‌های واقعی نظام است و نه فقط گرفتن موضع آرمان‌گرایانه. بنابراین شرط اول اقامه #قسط، اتکا به بینات و داشتن گفتمانی اصیل، مستدل و اقناع‌گر است. بازی تشکل‌های دانشجویی در پازل گفتمان‌های غیراصیل، می‌تواند آنان را دچار ادبیات و رفتارهای التقاطی کند. دلبستگی و وابستگی به جریان‌های سیاسی، سم مهلکی برای انان خواهد بود که به تشدید سیاست‌زدگی و دوقطبی‌گرایی منجر شده و می‌تواند تا حدی پیش ‌رود که نقاط قوت کارنامه جمهوری اسلامی، به عنوان مساله و ضعف مورد سؤال و مطالبه قرار ‌گیرد! وقتی برخی جریانات که زمانی با امواج مردمی عدالت‌خواهی بر کرسی قدرت قرار گرفته و فرصت خدمت یافتند و می‌خواهند تا همیشه همه‌چیز را بر مدار حقانیت خود تحلیل کنند، دچار چنان اعوجاجی شده‌اند که حسادت‌مآبانه حتی حضور افتخارآفرین ایران در منطقه را نیز زیر سؤال می‌برند، امید داشتن به نجات‎بخشی آنان و تفسیر و توجیه ادبیات سیاسی آنان، دردی از جریانات انقلابی دوا نخواهد کرد. بنابراین، پاسخ‌خواهی از رهبری اگر ذیل گفتمان اصیل انقلابی می‌بود، قابل دفاع بود ولی ذیل گفتمان مبتذل مزبور، نقض غرض اساسی است. هرچند طرح این مطالبات از رهبری، در این زمان، نشانه فهم ضعیف سیاسی مطالبه‌‌گران نیز هست. چرا که امروز روز طرح مطالبات عینی مردم و کشور از مدیران ارشدی است که نسبت به وظایف مسلم خود کوتاهی کرده و می‌خواهند سستی و بی‌تدبیری خود را با اتکا به وعده‌های موهوم دشمن جبران کنند.

6️⃣ باید مراقب بود نه مدعیان دروغین نقد و اصلاح از حرکت‌های دانشجویی میوه سیاسی خود را بچینند و نه محافظه‌کاران، از انحرافات و لغزش‌ها دستمایه‌ای برای طعن عدالتخواهان و به محاق بردن مفهوم ناب عدالت‌خواهی درست کنند. عدالت‌خواهی بخشی برجسته و انکارناشدنی از منظومه فکری امام و رهبری ذیل گفتمان جامع اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی است. ظهور مستمر ریزش‌ها و رویش‌ها در یک جریان زنده و متحرک نیز جزئی از سنت تحویل‌ناپذیر «تحول» است. تجربه دست‌کم پنج دهه فعالیت جنبش دانشجویی و ادوار مختلف رکود و انحراف آن، باید برای بدنه دانشجویی موضوع تأمل و مطالعه قرار گیرد تا مانع افراط‌ها و تفریط‌های جدید هم درون جریان دانشجویی و هم در نسبت با جریان‌های سیاسی و فکری کشور شود. شکل‌گیری جنبش عدالتخواه دانشجویی در ابتدای دهه هشتاد، خود پاسخی بود به شرایط رخوت کشور به سبب طرح تحلیل‌های انتزاعی و مطالبات رادیکال از سویی و تلاش منفعلانه برای پاسخگویی نظری و جدلی به آن از سوی دیگر. در چنان شرایطی جنبش عدالتخواه دانشجویی پرچم مطالبه عینی و روش‌مند درباره ضرورت‌های کشور از همه دستگاه‌های مسئول را بلند کرده و به مسائل واقعی مردم توجه کرد؛ مزیتی که همچنان فرصت درگیری واقعی با مسائل کشور را برای جنبش دانشجویی فراهم کرده و می‌تواند مانع از دستور کارهای انحرافی برای این حرکت پیش‌رو، سالم و مردمی باشد.

امیر تفرشی، عضو هیئت مؤسس و شورای مرکزی اول.

سعید خورشیدی، عضو هیئت مؤسس و شورای مرکزی اول.

سید علی موسوی، عضو هیئت مؤسس و شورای مرکزی اول.
امیرجلیلی‌نژاد، دبیر جنبش در سال تحصیلی 84-85 و 85-86.
سیدمحمدجواد میری، سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 85-86.
مرتضی فیروزآبادی، دبیر و سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 86-87.
محمدصادق شهبازی، دبیر و سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 87-88.
سیدحسن موسوی‌فر، دبیر و سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 88-89.
مسعود براتی، دبیر و سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 89-90.
محمدجعفری‌نژاد، دبیر و سخنگوی جنبش در سال تحصیلی 90-91.

ادامه از بخش اول: https://t.iss.one/jomhouri/4042

@jomhouri