[مو فقط بالُم تیر خورده...]
روایتی از قیام خونین گوهرشاد یا به تعبیر قدیمیها #جنگ_مسجد (۲۱ تیر ۱۳۱۴ هجری شمسی) در اعتراض به سیاستهای رضاخانی و مقدمات کشف حجاب
⭕️ #روشنفکران آن دوره با تمام دک و پزشان و بعد از همه ادعاهایشان علیه استبداد و سلطنت، حالا شده بودند مشاوران و معاونان #رضاخان! #استبداد رضاخانی دیگر برایشان بد نبود، شاید چون به نفع #استعمار هم بود. مشیرالدوله و مصدق السلطنه مرتب با رضاخان جلسات مشاوره داشتند. اسکندرمیرزا و تقیزاده و داور و فروغی هم که شده بودند وزرای دولتش.
⭕️ شهربانی خراسان مأمور بود به هر قیمتی شده مردم را به گذاشتن #کلاه_شاپو مجبور کند. خبر به #آیت_الله_قمی که رسید، تصمیم گرفت خودش به تهران برود و با شاه صحبت کند. اما تا پایش رسید به تهران، در محل اقامتش در شاه عبدالعظیم تحت نظر قرار گرفت. بعد دستگیری آیت الله قمی، توی مشهد ولوله شد. شوشتری، خفیهنویس شاه، به علما پیشنهاد داد نامهای به شاه بنویسند و درخواست آزادی آیت الله را مطرح کنند. نامه نوشته شد و 150 نفر از علما و تجار و کسبه و افراد بانفوذ مشهد زیرش را امضا کردند. به محض رسیدن تلگراف به تهران، تمام 150 نفر دستگیر شدند. هیجان در شهر باز هم بیشتر شد.
⭕️ مردم #بهلول را در #مسجد_گوهرشاد روی منبر امام زمان (عج) نشاندند. رئیس اطلاعات شهربانی خودش را به منبر رساند و به بهلول گفت حق ندارد منبر برود. مردم ریختند سرش و کتکش زدند و از مسجد بیرونش کردند. جمعیت فریاد میزد: #مرگ_بر_شاه... زنده باد اسلام... مرده باد کفر... بر دشمن علما لعنت...
بهلول روی منبر سر به زانو فرو برده برد و فکر میکرد. بالأخره مسجد ساکت شد. بهلول روی منبر ایستاد: «برادرها چرا نظم را به هم زدید؟ ما این را نمی خواستیم... لکن کاری که نمیبایست بشود، شد... اکنون ما هرقدر پیش مأمورین دولت، عجز و کوچکی نشان دهیم، دولت ظالم و جانی دست از سر ما برنمی دارد... لهذا وظیفهی ما این است که کمرها را محکم ببندیم و دست از جان شسته، برای جهاد دینی حاضر شویم و بکوشیم حضرت آیت الله العظمی آقای قمی را از زندان تهران نجات دهیم. یا همه کشته شویم، یا دولت موجود را براندازیم... . اکنون اهالی #مشهد بروند مایحتاج یک هفته را آماده کنند... فردا صبح هرکس با ما یار است، با هر سلاحی که دارد، در مسجد حاضر شود».
⭕️ شرایط بهلول برای پایان تحصن این بود که در مشهد هرکس هر کلاه و لباسی خواست بپوشد و هرکس خواست عمامه بگذارد. آیتالله قمی به مشهد برگردانده شود، محبوسان آزاد شوند و کسانی که در اطراف حرم، مردم بیگناه را کشته بودند، مجازات شوند. از آن سو رضاخان دستور داده بود «مطبوعی»، فرماندهی لشکر شرق کشور، کار را یکسره کند. مطبوعی دربه در دنبال کسی میگشت که مأموریت ختم غائله را انجام دهد. کسی جرأت اهانت به #حرم را نداشت. سرهنگ شیخلی -که سنی بود- صریحاً گفته بود «نه»... اما سرانجام پیاده نظام به سرکردگی «سرگرد قادری» وارد میدان شد. عقربه های ساعت به دقایق آخر روز شنبه بیست و یک تیر 1314، نزدیک میشد. باید ساعت حرم دوازده ضربه می نواخت تا ...
⭕️ مردم در مسجد فریاد «یا الله» و «یا علی، یا علی» سر میدادند. مأموران عدهای از علمای سرشناس را بیرون بردند که بعداً به خونخواهی آنان قیامی برپا نشود. و در این میان، متحصنین که خیلیشان از #خاوریها هم بودند، محکم برعقیدهشان ایستاده بودند. بالأخره، ساعت دوازده ضربهاش را نواخت...
درِ مسجد شکسته شد. نظامیها از همه طرف ریختند. هنوز صدای ساعت در فضا طنینانداز بود که صدای رگبار مسلسلها از بالای بامها و گلدستهها بلند شد. جمعیت را درو کردند. همهی راههای فرار بسته شده بود. صدای مسلسلها که قطع شد، سکوت وحشتناکی فضای شهر را پر کرده بود. همه را به گورهای دستهجمعی سپردند. حتی آنها که با نالههاشان فریاد زندگی سرمیدادند. یکی مظلومانه زیر خاک فریاد میزد: «به حضرت رضا ولُم کنِن، مو فقط بالُم تیر خورده»...
⭕️ دسته دیگری از علما بعد کشتار دستگیر شدند. رضا خان با یک تیر دو نشان زده بود و عملاً #حوزه_علمیه_مشهد را هم تعطیل کرده بود. اسدی، تولیت آستانه، مقصر کشتار جلوه داده شد و چند ماه بعد اعدام شد. بعد از مرگ رضاخان، فرزندان اسدی از فرصت استفاده کردند و پرونده پدرشان را دوباره باز کردند. دادگاه، نوایی را به جرم پرونده سازی برای اسدی و زجر و شکنجه چند تن از علما و معتمدین مشهد به 5 سال زندان محکوم کرد. نوایی در زندان مرد. چند نفر دیگر هم به خاطر فاجعه گوهرشاد محکوم و زندانی شدند؛ ولی هیچ کس برای رضاخان و نظریهپردازان #تجدد و ترقیاش پروندهای تشکیل نداد... .
#سید_محمدجواد_میری
برشهایی از کتاب #ضربه_دوازدهم | روایتی کوتاه از #قیام_گوهرشاد | انتشارات بهنشر و سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۷
@smjmiry
@jomhouri
روایتی از قیام خونین گوهرشاد یا به تعبیر قدیمیها #جنگ_مسجد (۲۱ تیر ۱۳۱۴ هجری شمسی) در اعتراض به سیاستهای رضاخانی و مقدمات کشف حجاب
⭕️ #روشنفکران آن دوره با تمام دک و پزشان و بعد از همه ادعاهایشان علیه استبداد و سلطنت، حالا شده بودند مشاوران و معاونان #رضاخان! #استبداد رضاخانی دیگر برایشان بد نبود، شاید چون به نفع #استعمار هم بود. مشیرالدوله و مصدق السلطنه مرتب با رضاخان جلسات مشاوره داشتند. اسکندرمیرزا و تقیزاده و داور و فروغی هم که شده بودند وزرای دولتش.
⭕️ شهربانی خراسان مأمور بود به هر قیمتی شده مردم را به گذاشتن #کلاه_شاپو مجبور کند. خبر به #آیت_الله_قمی که رسید، تصمیم گرفت خودش به تهران برود و با شاه صحبت کند. اما تا پایش رسید به تهران، در محل اقامتش در شاه عبدالعظیم تحت نظر قرار گرفت. بعد دستگیری آیت الله قمی، توی مشهد ولوله شد. شوشتری، خفیهنویس شاه، به علما پیشنهاد داد نامهای به شاه بنویسند و درخواست آزادی آیت الله را مطرح کنند. نامه نوشته شد و 150 نفر از علما و تجار و کسبه و افراد بانفوذ مشهد زیرش را امضا کردند. به محض رسیدن تلگراف به تهران، تمام 150 نفر دستگیر شدند. هیجان در شهر باز هم بیشتر شد.
⭕️ مردم #بهلول را در #مسجد_گوهرشاد روی منبر امام زمان (عج) نشاندند. رئیس اطلاعات شهربانی خودش را به منبر رساند و به بهلول گفت حق ندارد منبر برود. مردم ریختند سرش و کتکش زدند و از مسجد بیرونش کردند. جمعیت فریاد میزد: #مرگ_بر_شاه... زنده باد اسلام... مرده باد کفر... بر دشمن علما لعنت...
بهلول روی منبر سر به زانو فرو برده برد و فکر میکرد. بالأخره مسجد ساکت شد. بهلول روی منبر ایستاد: «برادرها چرا نظم را به هم زدید؟ ما این را نمی خواستیم... لکن کاری که نمیبایست بشود، شد... اکنون ما هرقدر پیش مأمورین دولت، عجز و کوچکی نشان دهیم، دولت ظالم و جانی دست از سر ما برنمی دارد... لهذا وظیفهی ما این است که کمرها را محکم ببندیم و دست از جان شسته، برای جهاد دینی حاضر شویم و بکوشیم حضرت آیت الله العظمی آقای قمی را از زندان تهران نجات دهیم. یا همه کشته شویم، یا دولت موجود را براندازیم... . اکنون اهالی #مشهد بروند مایحتاج یک هفته را آماده کنند... فردا صبح هرکس با ما یار است، با هر سلاحی که دارد، در مسجد حاضر شود».
⭕️ شرایط بهلول برای پایان تحصن این بود که در مشهد هرکس هر کلاه و لباسی خواست بپوشد و هرکس خواست عمامه بگذارد. آیتالله قمی به مشهد برگردانده شود، محبوسان آزاد شوند و کسانی که در اطراف حرم، مردم بیگناه را کشته بودند، مجازات شوند. از آن سو رضاخان دستور داده بود «مطبوعی»، فرماندهی لشکر شرق کشور، کار را یکسره کند. مطبوعی دربه در دنبال کسی میگشت که مأموریت ختم غائله را انجام دهد. کسی جرأت اهانت به #حرم را نداشت. سرهنگ شیخلی -که سنی بود- صریحاً گفته بود «نه»... اما سرانجام پیاده نظام به سرکردگی «سرگرد قادری» وارد میدان شد. عقربه های ساعت به دقایق آخر روز شنبه بیست و یک تیر 1314، نزدیک میشد. باید ساعت حرم دوازده ضربه می نواخت تا ...
⭕️ مردم در مسجد فریاد «یا الله» و «یا علی، یا علی» سر میدادند. مأموران عدهای از علمای سرشناس را بیرون بردند که بعداً به خونخواهی آنان قیامی برپا نشود. و در این میان، متحصنین که خیلیشان از #خاوریها هم بودند، محکم برعقیدهشان ایستاده بودند. بالأخره، ساعت دوازده ضربهاش را نواخت...
درِ مسجد شکسته شد. نظامیها از همه طرف ریختند. هنوز صدای ساعت در فضا طنینانداز بود که صدای رگبار مسلسلها از بالای بامها و گلدستهها بلند شد. جمعیت را درو کردند. همهی راههای فرار بسته شده بود. صدای مسلسلها که قطع شد، سکوت وحشتناکی فضای شهر را پر کرده بود. همه را به گورهای دستهجمعی سپردند. حتی آنها که با نالههاشان فریاد زندگی سرمیدادند. یکی مظلومانه زیر خاک فریاد میزد: «به حضرت رضا ولُم کنِن، مو فقط بالُم تیر خورده»...
⭕️ دسته دیگری از علما بعد کشتار دستگیر شدند. رضا خان با یک تیر دو نشان زده بود و عملاً #حوزه_علمیه_مشهد را هم تعطیل کرده بود. اسدی، تولیت آستانه، مقصر کشتار جلوه داده شد و چند ماه بعد اعدام شد. بعد از مرگ رضاخان، فرزندان اسدی از فرصت استفاده کردند و پرونده پدرشان را دوباره باز کردند. دادگاه، نوایی را به جرم پرونده سازی برای اسدی و زجر و شکنجه چند تن از علما و معتمدین مشهد به 5 سال زندان محکوم کرد. نوایی در زندان مرد. چند نفر دیگر هم به خاطر فاجعه گوهرشاد محکوم و زندانی شدند؛ ولی هیچ کس برای رضاخان و نظریهپردازان #تجدد و ترقیاش پروندهای تشکیل نداد... .
#سید_محمدجواد_میری
برشهایی از کتاب #ضربه_دوازدهم | روایتی کوتاه از #قیام_گوهرشاد | انتشارات بهنشر و سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۷
@smjmiry
@jomhouri
Forwarded from زمبور
بسم الله الرحمن الرحیم
برای تحقیر استعمار نوین
متن کامل یادداشت فیلم " یتیم خانه ایران"
۱- یتیم خانه ایران فیلمی درقامت یک اثر محققانه، پژوهشی، مولف، افشاگر و پیشرو است. رفتن فیلمساز به سراغ قطعه ای گمشده از تاریخ، یک سوژه زیر خاکی و عتیقه و طرح آن در بالاترین سطح هنری- رسانه ای کشور با کیفیت قابل قبول. این مهمترین هنر طالبی در فیلم است.
۲- فیلم با تیتراژی نه چندان خلاقانه شروع می شود اما خیلی زود قواعد کلاسیک مخاطب را با فیلم درگیر می کند. یک قصه پرهیجان، قهرمان و ضد قهرمان، نقاط عطف پر رنگ و نموداری پیش رونده برای قصه. از این نظر یتیم خانه ایران جز محتوای بسیار غنی و استراتژیکش جذابیت های یک اثر داستانی مخاطب پسند را نیز دارد. همچنین یتیم خانه ایران فیلمی با سختی های بسیار در ساخت است که بازسازی وسایل نقلیه قدیمی و سکانس های چهار فصل اش به چشم می آید.
۳- یتیم خانه ایران موسیقی زیبایی دارد. کاربردی و پرکننده، پرهیجان و بیاد ماندنی و تا حدود زیادی در خدمت قصه و ضرب آهنگ. بطور خلاصه موسیقی از فیلم جانمی ماند و بسیاری جاها موتور پیش برنده حسی - حرکتی فیلم است.
۴- در مورد شخصیت های یتیم خانه ایران فرصت تفصیل وپرگویی نیست. قهرمان فیلم از تبار میرزاکوچک خان است. مقاوم، مبارز و حماسه ساز. با اینکه شاید برخی وجوهش به قهرمان های فیلم های دهه ۶۰ شبیه باشد، اما نگاههای ایدئولوژیک و انگیزه های سیاسی- فرهنگی، شخصیت او را به قهرمانی متمایز برای امروز تبدیل می کند. از شخصیت های جذاب فیلم دوروحانی متضادند. هردو ملبس به لباس پیامبر. یکی سکولار و دیگری سیاسی. اولی دخالت در سیاست را حرام می داند و در مقابل دنیای مردم سکوت می کند و کاری به کار انگلیسی ها، قحطی و در معرض سقوط قرار گرفتن کشور ندارد. اما سید سیاسی دومی در دل ماجراهاست. او ما را یاد مدرس، امام و رهبر انقلاب می اندازد. سید یتیم خانه ایران یک شخصیت جذاب و متفاوت است و برخلاف اکثر آثار سینمایی چون فیلمساز جرات قرار دادن شخصیت مقابلش را دارد بروز بیشتر و کاملتری دارد. دیگر شخصیت متمایز فیلم با بازی بی نظیر جعفر دهقان، تاجر یهودی طماعی است که در کنار انگلیسی ها به اوج گیری قحطی کمک می کند و در قتل بیش از ۹ میلیون ایرانی در سال های پایانی سده قبل دخیل است. البته نکته ظریفی در شخصیت این یهودی وجود دارد. کاش یک یهودی مثبت و سفید طبق نص تاریخ و روابط یهودیان ایران با مسلمانان در مقابل این یهودی طماع قرار می گرفت. طبق تواریخ مسلم، آتش ایجاد اختلاف بین یهودیها و مسلمانان در ایران را انگلیسیها روشن کردند تا راه مهاجرت یهودیان ایران به سرزمین های اشغالی را باز کنند.
۵- فیلم چند سکانس درخشان حسی- سینمایی دارد. چند قله متمایز که به یاد می ماند. اول نمایش مبارک و خیمه شب بازی برای بچه های یتیمی که تا چند روز بعد در خطر مرگ از فقر و بی غذایی قرار دارند. شادی تلخ و زودگذر این سکانس با معنای استعلایی اش بسیار جذاب و اجرای بسیار خوب، آنرا به یکی از درخشانترین سکانس های فیلم تبدیل می کند. جز این سکانس تراشیدن سر بچه ها یک سکانس تراژیک است که پختگی فیلمساز را بهتر نشان می دهد. همچنین سکانس حرکت خودروهای انگلیسی در برف که مفابل حرکت مبارزان در برف قرار گرفته است.
۶- " یتیم خانه ایران با وجود قوت ها و ضعف هایی که دارد؛ فیلمی نمادگراست. نماد یتیم و یتیم خانه و کنایه جامعه یتیم با نبود رهبر در فیلم خوب تبیین شده است و اصولا انتخاب لوکیشن یتیم خانه برای روایت این قصه خاص بسیار درست بوده است. البته تکرار مکرر علمدار و چند واژه دیگر کمی بیرون می زند و غیر سینمایی به نظر می رسد.
۷- و در نهایت اثر انگشت طالبی در ساخت فیلم های ضد انگلیسی که در قلاده های طلا نیز شروع شده بود؛ اینجا هم ادامه پیدا می کند. در فصل بازگشایی دوباره سفارت روباه پیر و وقتی دیگر اروپاییها هم با تدبیر دولت، امید به نفوذ بسته اند؛ یتیم خانه ایران ساخته شده برای تحقیر استعمار نوین.
منتشر شده در روزنامه شهرآرا پنج شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵
#یتیم_خانه_ایران
#ابوالقاسم_طالبی
#انگلیس
#استعمار
https://telegram.me/zambur
برای تحقیر استعمار نوین
متن کامل یادداشت فیلم " یتیم خانه ایران"
۱- یتیم خانه ایران فیلمی درقامت یک اثر محققانه، پژوهشی، مولف، افشاگر و پیشرو است. رفتن فیلمساز به سراغ قطعه ای گمشده از تاریخ، یک سوژه زیر خاکی و عتیقه و طرح آن در بالاترین سطح هنری- رسانه ای کشور با کیفیت قابل قبول. این مهمترین هنر طالبی در فیلم است.
۲- فیلم با تیتراژی نه چندان خلاقانه شروع می شود اما خیلی زود قواعد کلاسیک مخاطب را با فیلم درگیر می کند. یک قصه پرهیجان، قهرمان و ضد قهرمان، نقاط عطف پر رنگ و نموداری پیش رونده برای قصه. از این نظر یتیم خانه ایران جز محتوای بسیار غنی و استراتژیکش جذابیت های یک اثر داستانی مخاطب پسند را نیز دارد. همچنین یتیم خانه ایران فیلمی با سختی های بسیار در ساخت است که بازسازی وسایل نقلیه قدیمی و سکانس های چهار فصل اش به چشم می آید.
۳- یتیم خانه ایران موسیقی زیبایی دارد. کاربردی و پرکننده، پرهیجان و بیاد ماندنی و تا حدود زیادی در خدمت قصه و ضرب آهنگ. بطور خلاصه موسیقی از فیلم جانمی ماند و بسیاری جاها موتور پیش برنده حسی - حرکتی فیلم است.
۴- در مورد شخصیت های یتیم خانه ایران فرصت تفصیل وپرگویی نیست. قهرمان فیلم از تبار میرزاکوچک خان است. مقاوم، مبارز و حماسه ساز. با اینکه شاید برخی وجوهش به قهرمان های فیلم های دهه ۶۰ شبیه باشد، اما نگاههای ایدئولوژیک و انگیزه های سیاسی- فرهنگی، شخصیت او را به قهرمانی متمایز برای امروز تبدیل می کند. از شخصیت های جذاب فیلم دوروحانی متضادند. هردو ملبس به لباس پیامبر. یکی سکولار و دیگری سیاسی. اولی دخالت در سیاست را حرام می داند و در مقابل دنیای مردم سکوت می کند و کاری به کار انگلیسی ها، قحطی و در معرض سقوط قرار گرفتن کشور ندارد. اما سید سیاسی دومی در دل ماجراهاست. او ما را یاد مدرس، امام و رهبر انقلاب می اندازد. سید یتیم خانه ایران یک شخصیت جذاب و متفاوت است و برخلاف اکثر آثار سینمایی چون فیلمساز جرات قرار دادن شخصیت مقابلش را دارد بروز بیشتر و کاملتری دارد. دیگر شخصیت متمایز فیلم با بازی بی نظیر جعفر دهقان، تاجر یهودی طماعی است که در کنار انگلیسی ها به اوج گیری قحطی کمک می کند و در قتل بیش از ۹ میلیون ایرانی در سال های پایانی سده قبل دخیل است. البته نکته ظریفی در شخصیت این یهودی وجود دارد. کاش یک یهودی مثبت و سفید طبق نص تاریخ و روابط یهودیان ایران با مسلمانان در مقابل این یهودی طماع قرار می گرفت. طبق تواریخ مسلم، آتش ایجاد اختلاف بین یهودیها و مسلمانان در ایران را انگلیسیها روشن کردند تا راه مهاجرت یهودیان ایران به سرزمین های اشغالی را باز کنند.
۵- فیلم چند سکانس درخشان حسی- سینمایی دارد. چند قله متمایز که به یاد می ماند. اول نمایش مبارک و خیمه شب بازی برای بچه های یتیمی که تا چند روز بعد در خطر مرگ از فقر و بی غذایی قرار دارند. شادی تلخ و زودگذر این سکانس با معنای استعلایی اش بسیار جذاب و اجرای بسیار خوب، آنرا به یکی از درخشانترین سکانس های فیلم تبدیل می کند. جز این سکانس تراشیدن سر بچه ها یک سکانس تراژیک است که پختگی فیلمساز را بهتر نشان می دهد. همچنین سکانس حرکت خودروهای انگلیسی در برف که مفابل حرکت مبارزان در برف قرار گرفته است.
۶- " یتیم خانه ایران با وجود قوت ها و ضعف هایی که دارد؛ فیلمی نمادگراست. نماد یتیم و یتیم خانه و کنایه جامعه یتیم با نبود رهبر در فیلم خوب تبیین شده است و اصولا انتخاب لوکیشن یتیم خانه برای روایت این قصه خاص بسیار درست بوده است. البته تکرار مکرر علمدار و چند واژه دیگر کمی بیرون می زند و غیر سینمایی به نظر می رسد.
۷- و در نهایت اثر انگشت طالبی در ساخت فیلم های ضد انگلیسی که در قلاده های طلا نیز شروع شده بود؛ اینجا هم ادامه پیدا می کند. در فصل بازگشایی دوباره سفارت روباه پیر و وقتی دیگر اروپاییها هم با تدبیر دولت، امید به نفوذ بسته اند؛ یتیم خانه ایران ساخته شده برای تحقیر استعمار نوین.
منتشر شده در روزنامه شهرآرا پنج شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵
#یتیم_خانه_ایران
#ابوالقاسم_طالبی
#انگلیس
#استعمار
https://telegram.me/zambur
Telegram
زمبور
عسل زنبور هاي نيش دار شيرين تر است
Forwarded from اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
@smjmiry
🔴 9 پیام 9 دی
🔺حوادث محرم 88، روشنترین حجت مردم برای خلق حماسه #نه_دی 88 بود. #انقلاب_اسلامی در پرتو عاشورا پیروز شد و در پرتو عاشورا حفظ می شود.
🔺جریان #روشنفکری غربگرا بر خلاف ژستی که می گیرد، در عمل نشان داده است که دارای چه خصایلی است: تعصب، میل به خشونت و آشوب، جهالت نسبت به واقعیت های بومی، توسل به ابزارهای پشت پرده سیاسی، منفعت طلبی اقتصادی، درجه بندی کردن مردم بر اساس نخبه گرایی، #پایتخت_زدگی و نگاه غیرملی و... .
همان گونه که اولین روشنفکران غربگرای ایران، حکومت رضاخانی را تئوریزه کرده و به عنوان مشاوران یا وزرای او مشغول به کار شدند، بقایای جریان روشنفکری غربزده نیز همچنان زیر نقاب آزادیخواهی خود، به تامین #استبداد در راستای منافع #استعمار متعهد است.
🔺#جمهوریت و #اسلامیت مکمّل و نگاهبان یکدیگرند، نه در مقابل هم. ضدانقلاب گاهی با توسل به شعار دموکراسی می خواهد ریشه دین را بزند و گاهی با ظواهر موجه و مقدس، قصد وتو کردن آرای اکثریت را دارد. و مشکل اصلی ضد انقلاب همین دو چیز است: مردمی است که دین شان را می خواهند و رهبری دینی که پاسدار آرای عمومی است و به فشارها و لابی های #نخبگان منفعتطلب باج نمی دهد.
🔺#بصیرت و #ولایت_مداری نیز مکمل یکدیگرند. بر خلاف تصور مشهور که «هر که بداند، به اطاعت نیاز ندارد!»، در مسیر حق، هر که راه را بهتر بشناسد بیشتر با امت و امام هم آهنگ می شود. و هر که نداند و نشناسد یا تابع منافع و احساسات و ... باشد، تکرو تر خواهد بود.
🔺از میان چهار عنصر #رهبری، #مردم، #مسئولان و #نخبگان، این رهبری و مردمند که ظرفیت دویدن پا به پای یکدیگر را دارند و دو عنصر دیگر اگر نتوانند ظرفیت های خود را بالا ببرند، دچار رخوت و از کار افتادگی می شوند.
🔺انقلابی را که مردم شکل دادند و پیروز کردند، خود مردم می توانند حفظ کنند. واگذار کردن همه امور به مسئولان و نخبگان، و در نظر نگرفتن راز و رمز #رویش_ها در بدنه مردمی، انقلاب را تهدید خواهد کرد.
🔺یک #انقلاب زنده و یک ملت رو به رشد هیچ وقت از آسیب ها و آزمون های غربال کننده مصون نیست. بنابراین لازمه حیات، حفظ خلوص معنوی و آمادگی جهادی است، نه روزمرگی فکری و رفاه طلبی مادی. در #جنگ_نرم، ممکن است کسانی ریزش کنند که در صدها جنگ سخت پرچمدار و مرد میدان بوده اند.
🔺هرچند #دشمن سختکوشی عظیمی در ضربه زدن به ایران انقلابی از هر طریق ممکن دارد، اما همچنان از پی بردن به پیچیدگی های اجتماعی ایران عاجز است. ابعاد عمیق اعتقادات مردمی که حاضرند خود را فدایی دین و انقلاب خویش کنند، در #دستگاه_محاسباتی آنان قابل احصا و تحلیل دقیق نیست.
🔺و دست آخر این که: جامعه، فقط آن چیزی نیست که در رسانه ها منعکس می شود. و #ایران فقط #تهران نیست!
محمدجواد میری
منتشرشده در ویژهنامه 9 دی روزنامه شهرآرا، 9 دی 1390
@smjmiry
🔴 9 پیام 9 دی
🔺حوادث محرم 88، روشنترین حجت مردم برای خلق حماسه #نه_دی 88 بود. #انقلاب_اسلامی در پرتو عاشورا پیروز شد و در پرتو عاشورا حفظ می شود.
🔺جریان #روشنفکری غربگرا بر خلاف ژستی که می گیرد، در عمل نشان داده است که دارای چه خصایلی است: تعصب، میل به خشونت و آشوب، جهالت نسبت به واقعیت های بومی، توسل به ابزارهای پشت پرده سیاسی، منفعت طلبی اقتصادی، درجه بندی کردن مردم بر اساس نخبه گرایی، #پایتخت_زدگی و نگاه غیرملی و... .
همان گونه که اولین روشنفکران غربگرای ایران، حکومت رضاخانی را تئوریزه کرده و به عنوان مشاوران یا وزرای او مشغول به کار شدند، بقایای جریان روشنفکری غربزده نیز همچنان زیر نقاب آزادیخواهی خود، به تامین #استبداد در راستای منافع #استعمار متعهد است.
🔺#جمهوریت و #اسلامیت مکمّل و نگاهبان یکدیگرند، نه در مقابل هم. ضدانقلاب گاهی با توسل به شعار دموکراسی می خواهد ریشه دین را بزند و گاهی با ظواهر موجه و مقدس، قصد وتو کردن آرای اکثریت را دارد. و مشکل اصلی ضد انقلاب همین دو چیز است: مردمی است که دین شان را می خواهند و رهبری دینی که پاسدار آرای عمومی است و به فشارها و لابی های #نخبگان منفعتطلب باج نمی دهد.
🔺#بصیرت و #ولایت_مداری نیز مکمل یکدیگرند. بر خلاف تصور مشهور که «هر که بداند، به اطاعت نیاز ندارد!»، در مسیر حق، هر که راه را بهتر بشناسد بیشتر با امت و امام هم آهنگ می شود. و هر که نداند و نشناسد یا تابع منافع و احساسات و ... باشد، تکرو تر خواهد بود.
🔺از میان چهار عنصر #رهبری، #مردم، #مسئولان و #نخبگان، این رهبری و مردمند که ظرفیت دویدن پا به پای یکدیگر را دارند و دو عنصر دیگر اگر نتوانند ظرفیت های خود را بالا ببرند، دچار رخوت و از کار افتادگی می شوند.
🔺انقلابی را که مردم شکل دادند و پیروز کردند، خود مردم می توانند حفظ کنند. واگذار کردن همه امور به مسئولان و نخبگان، و در نظر نگرفتن راز و رمز #رویش_ها در بدنه مردمی، انقلاب را تهدید خواهد کرد.
🔺یک #انقلاب زنده و یک ملت رو به رشد هیچ وقت از آسیب ها و آزمون های غربال کننده مصون نیست. بنابراین لازمه حیات، حفظ خلوص معنوی و آمادگی جهادی است، نه روزمرگی فکری و رفاه طلبی مادی. در #جنگ_نرم، ممکن است کسانی ریزش کنند که در صدها جنگ سخت پرچمدار و مرد میدان بوده اند.
🔺هرچند #دشمن سختکوشی عظیمی در ضربه زدن به ایران انقلابی از هر طریق ممکن دارد، اما همچنان از پی بردن به پیچیدگی های اجتماعی ایران عاجز است. ابعاد عمیق اعتقادات مردمی که حاضرند خود را فدایی دین و انقلاب خویش کنند، در #دستگاه_محاسباتی آنان قابل احصا و تحلیل دقیق نیست.
🔺و دست آخر این که: جامعه، فقط آن چیزی نیست که در رسانه ها منعکس می شود. و #ایران فقط #تهران نیست!
محمدجواد میری
منتشرشده در ویژهنامه 9 دی روزنامه شهرآرا، 9 دی 1390
@smjmiry
وقتی یک #درس_خوانده و #مسئول_دولتی برای #پول_ملی #ارزش قائل نیست در تفکرش هم جایی برای #فروش_نفت به #ریال باز نمیکند. #استعمار_فرانو
@jomhouri
@jomhouri
Forwarded from مناره
🔹 این روحانی انقلابی در مسیر پیادهروی #اربعین در وادیالسلام، کنار مزار #رئیسعلی_دلواری زندگی اولین شهید مبارزه با #استعمار_انگلیس را برای زائرین بازخوانی میکرد.
#آتش_به_اختیار
➕ @Manaareh
#آتش_به_اختیار
➕ @Manaareh
📝لوبیای سحرآمیز استعمار
#مرضیه_فروزنده
🔺پسرک یتیم و فقیری به نام جک، از درخت لوبیای سحرآمیز بالا میرود و از ابرها (=مرزهای دنیای شناخته شده) فراتر میرود. آنجا با قصر بزرگی(=آبادانی و امکانات فراوان) مواجه میشود که متعلق به غولهاست(غول=موجودی قدرتمند و ثروتمند، اما زشت! و با زندگی ای متفاوت از زندگی ما) است.
🔺جک، ابتدا یک کیسه از پولهای غول را با خودش میبرد(یعنی میدزدد!) و بعد از تشویق شدن توسط مادرش، به دفعات به آنجا برمیگردد و چیزهای دیگر هم میدزدد.
🔺وقتی غول متوجه میشود و برای پس گرفتن داراییهاش دنبال جک میاد، جک با قطع کردن درخت، غول را میکشد و داستان "به خوبی و خوشی" با ثروتمند شدن جک به پایان میرسد!
🔺راوی درباره ی پولهایی که جک در دست غول میبیند میگوید "پولهایی که غول دزدیده"؛ اما معلوم نیست که چرا عمل خود جک "دزدی" محسوب نمیشود؟! درواقع جک مستحق این دارایی هست و غول نیست!
🔺غول=همه ی آدمهایی متفاوت با مخاطب اروپایی این قصه! که در خارج از مرزهای شناخته شده ی آن روز اروپا میزیستند!
🔺بعد انتظار داریم کودکانی که با اینجور قصه ها بزرگ شده اند، وقتی پایشان به قاره های بکر و ناشناخته و ثروتمند آفریقا و آمریکا و استرالیا رسید، "غارت" نکنند؟!
🔺 پ.ن البته تاریخ چاپ این قصه 1807هست، اما بهرحال خبر از فرهنگی میدهد که از قرنها قبل بوده و تا قرنها بعد هم قرار است بماند!
#استعمار
#اروپا
#قصه
#کودک
https://t.iss.one/jomedia/116
@jomhouri
#مرضیه_فروزنده
🔺پسرک یتیم و فقیری به نام جک، از درخت لوبیای سحرآمیز بالا میرود و از ابرها (=مرزهای دنیای شناخته شده) فراتر میرود. آنجا با قصر بزرگی(=آبادانی و امکانات فراوان) مواجه میشود که متعلق به غولهاست(غول=موجودی قدرتمند و ثروتمند، اما زشت! و با زندگی ای متفاوت از زندگی ما) است.
🔺جک، ابتدا یک کیسه از پولهای غول را با خودش میبرد(یعنی میدزدد!) و بعد از تشویق شدن توسط مادرش، به دفعات به آنجا برمیگردد و چیزهای دیگر هم میدزدد.
🔺وقتی غول متوجه میشود و برای پس گرفتن داراییهاش دنبال جک میاد، جک با قطع کردن درخت، غول را میکشد و داستان "به خوبی و خوشی" با ثروتمند شدن جک به پایان میرسد!
🔺راوی درباره ی پولهایی که جک در دست غول میبیند میگوید "پولهایی که غول دزدیده"؛ اما معلوم نیست که چرا عمل خود جک "دزدی" محسوب نمیشود؟! درواقع جک مستحق این دارایی هست و غول نیست!
🔺غول=همه ی آدمهایی متفاوت با مخاطب اروپایی این قصه! که در خارج از مرزهای شناخته شده ی آن روز اروپا میزیستند!
🔺بعد انتظار داریم کودکانی که با اینجور قصه ها بزرگ شده اند، وقتی پایشان به قاره های بکر و ناشناخته و ثروتمند آفریقا و آمریکا و استرالیا رسید، "غارت" نکنند؟!
🔺 پ.ن البته تاریخ چاپ این قصه 1807هست، اما بهرحال خبر از فرهنگی میدهد که از قرنها قبل بوده و تا قرنها بعد هم قرار است بماند!
#استعمار
#اروپا
#قصه
#کودک
https://t.iss.one/jomedia/116
@jomhouri
Telegram
jom
🔺️#فرانسه بعد از صدوهفتادسال حاضر شد بقایای بیستوچهار نفر از مبارزان مسلمان الجزایری را که برای تحقیر در موزه نگهداری میکرد به الجزایر پس دهد.
🔺️#استعمار میکشد، جمجمه را بیرون میکشد و به همه نشان میدهد بعد صدوهفتاد سال با پز انساندوستی پس میده
🔺️! #الجزائر بعد از استقلال بارها خواهان بازپسگیری این موارد بود ولی فرانسه زیربار نمیرفت.
🔺️این برخورد استعمارگران محدود به الجزائر و فرانسه نیست. نمونه برخورد #آمریکاییها و بیرون کشیدن جمجمه ژاپنیها، تحقیر و هدیه دادن و در موزه نگهداشتن آن.
🔺️#استعمار میکشد، جمجمه را بیرون میکشد و به همه نشان میدهد بعد صدوهفتاد سال با پز انساندوستی پس میده
🔺️! #الجزائر بعد از استقلال بارها خواهان بازپسگیری این موارد بود ولی فرانسه زیربار نمیرفت.
🔺️این برخورد استعمارگران محدود به الجزائر و فرانسه نیست. نمونه برخورد #آمریکاییها و بیرون کشیدن جمجمه ژاپنیها، تحقیر و هدیه دادن و در موزه نگهداشتن آن.
نتوانستند با جنگ، فشار سیاسی و اقتصادی و نهادهای سلطهگر #حزب_الله را تسلیم کنند. حالا میخواهند به زور فاجعه، #استعمار را با ماکرون، #صندوق_بین_المللی_پول و... به لبنان برگردانند. استعمارگر سابق دلش برای عملیات استشهادی علیه کماندوهایش تنگ شده که اینطور اولتیماتوم و ارد میدهد.
Forwarded from روایت تاریخ استان بوشهر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ویدئو: ۵۰ شهید گمنامُ نبرد با #استعمار در بوشهر
📆 یک روایتِ نو از ۱۷ شهریور: سالروز جنگ «کوه کُزی» و انتقام ترور رئیسعلی
🔸 ۱۷ شهریور برای تاریخ ایران روز خونینی است. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، رژیم شاه تظاهرات میدان ژاله را به گلوله بست و صدها نفر را به خاک و خون کشید؛ اما قصهی هفدهم شهریور در تاریخ ما، به همین جا ختم نمیشود...
🔹 حدوداً ۱۱۰ سال پیش هم در یک تابستان داغ در شهر بوشهر، ۷۰ نفر در نبردی عجیب و تاریخساز، در برابر ارتش خونریز انگلیس به شهادت رسیدند.
🔸 تاریخ نگاری مرکزگرا و پایتختی اما، فقط جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۵۷ را در یادها نگه داشته و چیزی از پنجشنبه سرخ ۱۲۹۴ به ما نگفته است.
🔹نبردی که به فاصلهی ۵ روز از شهادت رئیسعلی، و در انتقام خون او رخ داد و در آن، مجاهدین تنگستانی، دشتستانی و دشتی به نیروهای اشغالگر انگلیسی در بوشهر لطمهای کاری وارد کردند و سرنوشت تهاجم انگلیس به جنوب ایران را تغییر دادند.
🔸 با این حال، در خلال جنگ، دهها تن از مجاهدان مجروح شده یا به شهادت رسیدند.
مدفن این پیکرهای مطهر امروز در بوشهر است اما کمتر کسی از مکانش مطلع است...
✅ تاریخ استان بوشهر
@bushehr_history
📆 یک روایتِ نو از ۱۷ شهریور: سالروز جنگ «کوه کُزی» و انتقام ترور رئیسعلی
🔸 ۱۷ شهریور برای تاریخ ایران روز خونینی است. ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، رژیم شاه تظاهرات میدان ژاله را به گلوله بست و صدها نفر را به خاک و خون کشید؛ اما قصهی هفدهم شهریور در تاریخ ما، به همین جا ختم نمیشود...
🔹 حدوداً ۱۱۰ سال پیش هم در یک تابستان داغ در شهر بوشهر، ۷۰ نفر در نبردی عجیب و تاریخساز، در برابر ارتش خونریز انگلیس به شهادت رسیدند.
🔸 تاریخ نگاری مرکزگرا و پایتختی اما، فقط جمعه سیاه ۱۷ شهریور ۵۷ را در یادها نگه داشته و چیزی از پنجشنبه سرخ ۱۲۹۴ به ما نگفته است.
🔹نبردی که به فاصلهی ۵ روز از شهادت رئیسعلی، و در انتقام خون او رخ داد و در آن، مجاهدین تنگستانی، دشتستانی و دشتی به نیروهای اشغالگر انگلیسی در بوشهر لطمهای کاری وارد کردند و سرنوشت تهاجم انگلیس به جنوب ایران را تغییر دادند.
🔸 با این حال، در خلال جنگ، دهها تن از مجاهدان مجروح شده یا به شهادت رسیدند.
مدفن این پیکرهای مطهر امروز در بوشهر است اما کمتر کسی از مکانش مطلع است...
✅ تاریخ استان بوشهر
@bushehr_history
Forwarded from مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM