Forwarded from اما بعد... | یادداشتهای محمدجواد میری
🔴 کشف آتش در فعالیت فرهنگی!
یک سبکشناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی
◀️ فنبسندگی یا فطرتباوری
روزی روزگاری، بیتالغزل سخن دغدغهمندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیامهای اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانیمان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فنبسنده و فنپسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا میداند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایقها، رفع حجابها و کم کردن فاصلههاست. در این چشمانداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روشهای پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتشپذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطبپسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرتمند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمهی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این میشود که کلا به تکنیک پشت پا میزند و درستش این که تکنیک را هم میآموزد و به کار میبندد، اما بیباکانه و خلاقانه و بهاندازه.
◀️ از پیرایش تا آرایش
🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، میکوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور میزند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و سادهسازی پیام و «از میان برخاستن» پیامرسان را مطلوب میداند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیامرسان را پیچیده میکند و بارش را با روشها سنگین میکند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی میرسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کمرویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش میرود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکتهای بعدی مخاطبش دغدغهای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیامرسان را جزء کوچکی از نقشهی بزرگ #هدایت الاهی میبیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم نابتر پیام و ارتباط عمیقتر با #مردم میخواند. پس پیامرسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیامرسان را متخصص تکنیک میکند و دچار توهم «خودمهمپنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال میکند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیمتر شدن مخاطب از پیامرسان است. در بزنگاهها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرفها و حتی روشهای مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز میبیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.
◀️ سبک اول در مقام عمل
اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاهسازی عمومی بود و نه انجمنهای مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومیترین و عامهفهمترین روش و نزدیکترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمانها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز میگفت اگر ما #تکلیف را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان میدانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمهی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بیقلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبکشناسی حاضر، با قدری سادهسازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهمتر این که قرار نیست پیامرسان #حق، نسبت به #ابزار بیمبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.
محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15
@smjmiry 👈
یک سبکشناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی
◀️ فنبسندگی یا فطرتباوری
روزی روزگاری، بیتالغزل سخن دغدغهمندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیامهای اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانیمان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فنبسنده و فنپسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا میداند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایقها، رفع حجابها و کم کردن فاصلههاست. در این چشمانداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روشهای پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتشپذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطبپسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرتمند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمهی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این میشود که کلا به تکنیک پشت پا میزند و درستش این که تکنیک را هم میآموزد و به کار میبندد، اما بیباکانه و خلاقانه و بهاندازه.
◀️ از پیرایش تا آرایش
🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، میکوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور میزند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و سادهسازی پیام و «از میان برخاستن» پیامرسان را مطلوب میداند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیامرسان را پیچیده میکند و بارش را با روشها سنگین میکند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی میرسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کمرویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش میرود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکتهای بعدی مخاطبش دغدغهای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیامرسان را جزء کوچکی از نقشهی بزرگ #هدایت الاهی میبیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم نابتر پیام و ارتباط عمیقتر با #مردم میخواند. پس پیامرسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیامرسان را متخصص تکنیک میکند و دچار توهم «خودمهمپنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال میکند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیمتر شدن مخاطب از پیامرسان است. در بزنگاهها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرفها و حتی روشهای مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز میبیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.
◀️ سبک اول در مقام عمل
اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاهسازی عمومی بود و نه انجمنهای مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومیترین و عامهفهمترین روش و نزدیکترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمانها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز میگفت اگر ما #تکلیف را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان میدانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمهی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بیقلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبکشناسی حاضر، با قدری سادهسازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهمتر این که قرار نیست پیامرسان #حق، نسبت به #ابزار بیمبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.
محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15
@smjmiry 👈
Forwarded from خودجوش - مرتضی فیروزآبادی
نقدی بر تلقی از مفهوم #جذب در تشکل های انقلابی🎣
@KHODJOOSH
1⃣در طول سالهای پس از انقلاب #نهادهای_انقلابی احساس کردند که مخاطبانشان ریزش کرده است. از دل تدبیر برای حل این مسئله مفهوم جذب در مجموعه نهادهای انقلابی رایج شده است. از #بسیج گرفته تا #صدا_و_سیما همه دنبال جذب هستند. لیکن در تلقی از جذب انحرافاتی وجود دارد که خاصیت این نهادها را کم کرده و اگر همچنان این تلقی ادامه پیدا کند این نهادها به نهادهای خنثی تبدیل خواهند شد.
2⃣مهمترین انحراف این است که احساس شده برای جذب باید کارهای جذاب انجام بشود و بدتر اینکه ایجاد جذابیت را در تغییر محتوا تعریف کردهاند. به طور صریح از محتوای #انقلابی فاصله گرفته به سمت محتواهای خنثی رفته اند. امروز در دفاتر بسیج دنبال آموزش نرم افزار و کلاس حل تمرین و حمایت از مخترعین و برگزاری جنگ های شادی و شب شعرهای معمولی و امثال آن هستند تا مخاطب جذب شود. صدا و سیما هم برنامه طنز بی محتوا و صرفا سرگرم کننده و سریال های عشقی و بعضا خارج از حریم می سازد. این مشکل کم و بیش در همه تشکل های مذهبی و انقلابی وجود دارد.
@KHODJOOSH
3⃣در صدا و سیما برخی که عمیقا معتقدند ما باید با چنین ابزارهایی مخاطب جذب کنیم و ذائقه مخاطب چنین چیزی را می طلبد. در بسیج و تشکل های مشابه معتقدند این طور فعالیت ها بهانه جذب است و ما پس از برقراری ارتباط فعالیتهای انقلابی را پیگیری می کنیم. به هر دوی این نظرات نقد وجود دارد. اولی هم مخاطب را نشناخته و هم دائقه او را تغییر ناپذیر فرض کرده است. دومی هم زمین بازی ای را قبول کرده است که به آسانی نمی تواند از آن بیرون بیاد و تجربه یک دهه اخیر موید این است که با پذیرش این زمین بازی عملا نوبت به فعالیت های انقلابی آن هم با کیفیت نمی رسد.
4⃣برای تلنگری به اشتباه در تعریف مسئله توجه داشته باشیم که تشکلهای انقلابی در دانشگاهها و... هماکنون در جذب عناصر مذهبی و #حزب_اللهی ناتوان هستند و نمی تواند بخش مهمی از جامعه مذهبی و با دغدغه را به خود جذب کند. بخش مهمی از جامعه مذهبی به هیچ تشکیلات حزب اللهی در دانشگاه جذب نمی شود. آن مخاطب با محتوای انقلابی هم مشکلی ندارد. وقتی نتوانستیم آنها را جذب کنیم باید در ریشه شناسی مان از مسئله جذب تجدید نظر کنیم.
@KHODJOOSH
5⃣ما شاید به تغییر #تکنیک و استفاده از #قالب های جذب نیاز داشته باشیم اما نیاز به تغییر محتوا نداریم. محتوای انقلاب هزاران عنصر غیر مسلمان در سراسر جهان را به خود جذب کرده است. قطعا این محتوا می تواند جامعه جوان ایران را هم تحت تاثیر قرار دهد. مهم این است که نمود ما با حقیقت آن محتوا فاصله پیدا کرده است. ما اولا نباید با محتوای انقلاب #گزینشی برخورد کنیم و ثانیا نباید بین گفتار و کردارمان شکاف فاحش نباشد. این دو اشکال است که #اعتماد_به_نهادهای انقلابی را کم میکند و با ریزش #مخاطب مواجه می شویم. اشکال از ما است و نه از حرف انقلاب.
لینک عضویت
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
@KHODJOOSH
@KHODJOOSH
1⃣در طول سالهای پس از انقلاب #نهادهای_انقلابی احساس کردند که مخاطبانشان ریزش کرده است. از دل تدبیر برای حل این مسئله مفهوم جذب در مجموعه نهادهای انقلابی رایج شده است. از #بسیج گرفته تا #صدا_و_سیما همه دنبال جذب هستند. لیکن در تلقی از جذب انحرافاتی وجود دارد که خاصیت این نهادها را کم کرده و اگر همچنان این تلقی ادامه پیدا کند این نهادها به نهادهای خنثی تبدیل خواهند شد.
2⃣مهمترین انحراف این است که احساس شده برای جذب باید کارهای جذاب انجام بشود و بدتر اینکه ایجاد جذابیت را در تغییر محتوا تعریف کردهاند. به طور صریح از محتوای #انقلابی فاصله گرفته به سمت محتواهای خنثی رفته اند. امروز در دفاتر بسیج دنبال آموزش نرم افزار و کلاس حل تمرین و حمایت از مخترعین و برگزاری جنگ های شادی و شب شعرهای معمولی و امثال آن هستند تا مخاطب جذب شود. صدا و سیما هم برنامه طنز بی محتوا و صرفا سرگرم کننده و سریال های عشقی و بعضا خارج از حریم می سازد. این مشکل کم و بیش در همه تشکل های مذهبی و انقلابی وجود دارد.
@KHODJOOSH
3⃣در صدا و سیما برخی که عمیقا معتقدند ما باید با چنین ابزارهایی مخاطب جذب کنیم و ذائقه مخاطب چنین چیزی را می طلبد. در بسیج و تشکل های مشابه معتقدند این طور فعالیت ها بهانه جذب است و ما پس از برقراری ارتباط فعالیتهای انقلابی را پیگیری می کنیم. به هر دوی این نظرات نقد وجود دارد. اولی هم مخاطب را نشناخته و هم دائقه او را تغییر ناپذیر فرض کرده است. دومی هم زمین بازی ای را قبول کرده است که به آسانی نمی تواند از آن بیرون بیاد و تجربه یک دهه اخیر موید این است که با پذیرش این زمین بازی عملا نوبت به فعالیت های انقلابی آن هم با کیفیت نمی رسد.
4⃣برای تلنگری به اشتباه در تعریف مسئله توجه داشته باشیم که تشکلهای انقلابی در دانشگاهها و... هماکنون در جذب عناصر مذهبی و #حزب_اللهی ناتوان هستند و نمی تواند بخش مهمی از جامعه مذهبی و با دغدغه را به خود جذب کند. بخش مهمی از جامعه مذهبی به هیچ تشکیلات حزب اللهی در دانشگاه جذب نمی شود. آن مخاطب با محتوای انقلابی هم مشکلی ندارد. وقتی نتوانستیم آنها را جذب کنیم باید در ریشه شناسی مان از مسئله جذب تجدید نظر کنیم.
@KHODJOOSH
5⃣ما شاید به تغییر #تکنیک و استفاده از #قالب های جذب نیاز داشته باشیم اما نیاز به تغییر محتوا نداریم. محتوای انقلاب هزاران عنصر غیر مسلمان در سراسر جهان را به خود جذب کرده است. قطعا این محتوا می تواند جامعه جوان ایران را هم تحت تاثیر قرار دهد. مهم این است که نمود ما با حقیقت آن محتوا فاصله پیدا کرده است. ما اولا نباید با محتوای انقلاب #گزینشی برخورد کنیم و ثانیا نباید بین گفتار و کردارمان شکاف فاحش نباشد. این دو اشکال است که #اعتماد_به_نهادهای انقلابی را کم میکند و با ریزش #مخاطب مواجه می شویم. اشکال از ما است و نه از حرف انقلاب.
لینک عضویت
https://telegram.me/joinchat/BMHdaT1YTXitS9wuZVGCFg
@KHODJOOSH