Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺شهرداری و شکایتهایش
اهتمام #شهرداری_تبریز به محکمهگردانیِ #پرسشگران و #منتقدان، تازگی ندارد. منحصر در دورهی اخیر هم نیست. تا بوده همین بوده. این نهاد مهم، که در وانفسایِ مصائب و مسائل عدیدهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مسئولیتها و تکالیف سنگینی بر دوش دارد، به جای الزام به پاسخگوییِ مستمر و مسئولانه نسبت به عملکردش، چشم دوخته به خنثیسازیِ نیمچه تحرکاتِ پرسشگرانهی چند رسانهی محلی.
شهرداری، که هنوز طعمِ نظارتِ درستوحسابی از سوی #شورای_شهر را نچشیده، بسیار میکوشد تا مزاحمان (پرسشگران و موشکافان) را به لطایفالحیل، از پرسش و سرککشیدن و پیجویی، منصرف نماید.
#شکایتهای_پیدرپی از معدود منتقدان، با دستاویز قرار دادنِ موضوعات پیشپا افتاده، جز برای خاموش کردنِ کورسوهای #مطالبهگری نیست.
آنها میکوشند آخرین سنگرهای مقاومت رسانهای در برابرشان را فتح کنند تا دیگر هیچ مزاحمی در مقابلشان نباشد.
شوربختانه ما امروز شاهد اَخته شدنِ بخش قابلتوجهی از رسانههای محلی و همچنین ساکت و منفعل شدنِ تعداد زیادی از اهالی رسانه در قبال عملکرد مسئولان هستیم. و همین انفعالِ فراگیر، این مجموعهها را چنان بدعادت و نازکنارنجی بار آورده که جز تایید و تبلیغ را نمیپذیرند!
#پینوشت:
در روزهای اخیر دو شکایتِ شهرداری از رسانهها رونمایی شد.
در فرصت مقتضی، در مورد محتوای شکایات مذکور، نکاتی تقدیم خواهد شد.
🔺شهرداری و شکایتهایش
اهتمام #شهرداری_تبریز به محکمهگردانیِ #پرسشگران و #منتقدان، تازگی ندارد. منحصر در دورهی اخیر هم نیست. تا بوده همین بوده. این نهاد مهم، که در وانفسایِ مصائب و مسائل عدیدهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مسئولیتها و تکالیف سنگینی بر دوش دارد، به جای الزام به پاسخگوییِ مستمر و مسئولانه نسبت به عملکردش، چشم دوخته به خنثیسازیِ نیمچه تحرکاتِ پرسشگرانهی چند رسانهی محلی.
شهرداری، که هنوز طعمِ نظارتِ درستوحسابی از سوی #شورای_شهر را نچشیده، بسیار میکوشد تا مزاحمان (پرسشگران و موشکافان) را به لطایفالحیل، از پرسش و سرککشیدن و پیجویی، منصرف نماید.
#شکایتهای_پیدرپی از معدود منتقدان، با دستاویز قرار دادنِ موضوعات پیشپا افتاده، جز برای خاموش کردنِ کورسوهای #مطالبهگری نیست.
آنها میکوشند آخرین سنگرهای مقاومت رسانهای در برابرشان را فتح کنند تا دیگر هیچ مزاحمی در مقابلشان نباشد.
شوربختانه ما امروز شاهد اَخته شدنِ بخش قابلتوجهی از رسانههای محلی و همچنین ساکت و منفعل شدنِ تعداد زیادی از اهالی رسانه در قبال عملکرد مسئولان هستیم. و همین انفعالِ فراگیر، این مجموعهها را چنان بدعادت و نازکنارنجی بار آورده که جز تایید و تبلیغ را نمیپذیرند!
#پینوشت:
در روزهای اخیر دو شکایتِ شهرداری از رسانهها رونمایی شد.
در فرصت مقتضی، در مورد محتوای شکایات مذکور، نکاتی تقدیم خواهد شد.
🔹دو لبه قیچی برای بریدن عدالتخواهی
📌عدالتخواهی یکی از اصلیترین بروزات آرمانخواهانه جوانان انقلابی در دهه هشتاد و نود است. یک جریان اجتماعی که از حلقههای دانشجویی شروع شد، گفتمان عدالتخواهی را در کشور غلبه داد و افتخارات بسیاری را برای جریان دانشجویی و جنبشهای اجتماعی رقم زد.
حرفهای زیادی این روزها درباره #عدالتخواهی زده میشود. دو دسته حرف، دو #لبه_قیچی که هدفشان یکی است به نظرم، #بریدن_عدالتخواهی.
https://t.iss.one/jomedia/82
میانشان هم دعواست، تلاش میکنند یکدیگر را با نوشتههای تلگرامی و سایتی نفی کنند. تعابیر تند و ادبیات تهاجمی که فضا را برای فکر کردن و استدلال کردن تنگ میکند. جبهه بندیها هم از قبل مشخص است.
🔻یک طرف به زعم خود به #قله_های_عدالتخواهی و مبارزه با فساد رسیده است و #مطالبهگری را یک اقدام #ملتمسانه برای #اصلاح میداند و کم و بیش، آشکارا و نهان معتقد است که #آب_از_سرچشمه_گل_آلود است. #نقد_ولی برایش شده #مسئله و معیار، به صورت مستمر و فزاینده #تخریب را چاشنی نوشتهجات خود کرده است. از کاه کوه میسازد و به فراخور مساله مابین #مردم و #دیکتاتوری رفت و آمد میکند. وقتی احمدینژاد نهی میشود از آمدن به صحنه انتخابات، رو به مردم آورده و از حق مردم صحبت میکند و وقتی بحث #برجام میشود متقاضی برخورد دیکتاتورمابانه رهبری میشود و او را به دلیل رفتار مردمسالارانه محاکمه میکند. معادله #امت_امامت را درست درک نکردهاند. تقلیلگرا و مسئولیت زدا فکر و رفتار میکند.
🔻طرف دیگر عدالتخواهی را یک رفتار پاستوریزه و توجیه گرایانه میخواهد که اگر بهره سیاسی نداشته باشد بی فایده است. خطوط قرمزی برای خود ترسیم کرده است که مبنا ندارد. از حرکاتی که عرف موجود را به چالش می کشد گریزان است. دلسوزی و خیرخواهی برای رهبری را در ساکت بودن معنا میکند. پیشبینیهای خودش را محقق شده میببیند. ولایتمداری را کور و گنگ و بسته میخواند. از همان ابتدا به جریان عدالتخواهی با نگاهی عاقل اندر سفیه مینگریسته و هم اکنون هم عدالتخواهی را بنا بر اقتضائات و اجبارات زمان پذیرفته است. در یک کلام با تبیین آنها از عدالتخواهی هیچ یک از اقدامات عدالتخواهانه دهه هشتاد نباید اتفاق میافتاد. معادله #امت_امامت را درست درک نکردهاند. اصلی و فرعی را سخت تشخیص میدهند.
🔹 حالا این دو باهم دعواهای لفظی و ظاهرا تئوریک دارند. این دعوا تماما خالی از حقیقت نیست اما وقتی نگاه را عمیقتر میکنی یک واقعیت مشترک میان این دو میبینی. آن هم بازنمایی دلبخواهی از عدالتخواهی است. این بازنمایی که در یک سو افراط و در یک سو تفریط است، تنها اثرش تنگ شدن فضا برای عدالتخواهی واقعی است. هر دو لبههای یک قیچی هستند برای زدن جریان اصیل عدالتخواهی.
زمانه مهمی است برای عدالتخواهی. السابقون عدالتخواهی باید دوباره به صحنه بیایند و جریان عدالتخواهی را مجددا تبیین کنند. میزگرد جنبش در هفته گذشته شروع خوبی برای این بازخوانی بود.
#براتی
📌عدالتخواهی یکی از اصلیترین بروزات آرمانخواهانه جوانان انقلابی در دهه هشتاد و نود است. یک جریان اجتماعی که از حلقههای دانشجویی شروع شد، گفتمان عدالتخواهی را در کشور غلبه داد و افتخارات بسیاری را برای جریان دانشجویی و جنبشهای اجتماعی رقم زد.
حرفهای زیادی این روزها درباره #عدالتخواهی زده میشود. دو دسته حرف، دو #لبه_قیچی که هدفشان یکی است به نظرم، #بریدن_عدالتخواهی.
https://t.iss.one/jomedia/82
میانشان هم دعواست، تلاش میکنند یکدیگر را با نوشتههای تلگرامی و سایتی نفی کنند. تعابیر تند و ادبیات تهاجمی که فضا را برای فکر کردن و استدلال کردن تنگ میکند. جبهه بندیها هم از قبل مشخص است.
🔻یک طرف به زعم خود به #قله_های_عدالتخواهی و مبارزه با فساد رسیده است و #مطالبهگری را یک اقدام #ملتمسانه برای #اصلاح میداند و کم و بیش، آشکارا و نهان معتقد است که #آب_از_سرچشمه_گل_آلود است. #نقد_ولی برایش شده #مسئله و معیار، به صورت مستمر و فزاینده #تخریب را چاشنی نوشتهجات خود کرده است. از کاه کوه میسازد و به فراخور مساله مابین #مردم و #دیکتاتوری رفت و آمد میکند. وقتی احمدینژاد نهی میشود از آمدن به صحنه انتخابات، رو به مردم آورده و از حق مردم صحبت میکند و وقتی بحث #برجام میشود متقاضی برخورد دیکتاتورمابانه رهبری میشود و او را به دلیل رفتار مردمسالارانه محاکمه میکند. معادله #امت_امامت را درست درک نکردهاند. تقلیلگرا و مسئولیت زدا فکر و رفتار میکند.
🔻طرف دیگر عدالتخواهی را یک رفتار پاستوریزه و توجیه گرایانه میخواهد که اگر بهره سیاسی نداشته باشد بی فایده است. خطوط قرمزی برای خود ترسیم کرده است که مبنا ندارد. از حرکاتی که عرف موجود را به چالش می کشد گریزان است. دلسوزی و خیرخواهی برای رهبری را در ساکت بودن معنا میکند. پیشبینیهای خودش را محقق شده میببیند. ولایتمداری را کور و گنگ و بسته میخواند. از همان ابتدا به جریان عدالتخواهی با نگاهی عاقل اندر سفیه مینگریسته و هم اکنون هم عدالتخواهی را بنا بر اقتضائات و اجبارات زمان پذیرفته است. در یک کلام با تبیین آنها از عدالتخواهی هیچ یک از اقدامات عدالتخواهانه دهه هشتاد نباید اتفاق میافتاد. معادله #امت_امامت را درست درک نکردهاند. اصلی و فرعی را سخت تشخیص میدهند.
🔹 حالا این دو باهم دعواهای لفظی و ظاهرا تئوریک دارند. این دعوا تماما خالی از حقیقت نیست اما وقتی نگاه را عمیقتر میکنی یک واقعیت مشترک میان این دو میبینی. آن هم بازنمایی دلبخواهی از عدالتخواهی است. این بازنمایی که در یک سو افراط و در یک سو تفریط است، تنها اثرش تنگ شدن فضا برای عدالتخواهی واقعی است. هر دو لبههای یک قیچی هستند برای زدن جریان اصیل عدالتخواهی.
زمانه مهمی است برای عدالتخواهی. السابقون عدالتخواهی باید دوباره به صحنه بیایند و جریان عدالتخواهی را مجددا تبیین کنند. میزگرد جنبش در هفته گذشته شروع خوبی برای این بازخوانی بود.
#براتی
Telegram
jom
دو لبه قیچی برای بریدن عدالتخواهی